#به_وقت_پرکشیدنت💔
بیست و یکم دی ماه هزار و سیصد و نود💔
آن روز را خوب یادم مانده...
روزی که برای اولین بار کلمه ترور به گوشم خورد!
روزی که برای اولین بار فهمیدم این سایتی که بیخ گوشمان است خیلی خیلی مهم است..
روزی که برای اولین بار دشمنی اسرائیل را حس کردم...🔥
روزی که برای اولین بار دیدمت...
آن روز ۱۱ سال بیشتر نداشتم، روزی که پرواز کردی🕊️🌹
آن روز فهمیدم زنده بودنت برای دشمن خیلی سنگین بوده که ترورت کردند...
اما خودمانیم...
درست نفهمیدم قضیه از چه قرار است..
اما بعد از آن، هر تروری که شد، داغ بیست و یکم دی ماه در دلم تازه تر شد😭
چه وقتی که زحماتت را ترور کردند..
چه وقتی عزت ایرانی و هسته ای را ترور کردند..
چه وقتی حاج قاسم و فخری زاده را زدند😔
تازه الان از عمق وجود فهمیده ام ترور چیست، خار چشم دشمت بودن چیست، احمدی روشن بودن یعنی چه...
آه که چقدر هوای دی ماه سنگین شده...۱۲ دی، ۱۳ دی، ۲۱ دی.. چقدر داغ دیده ایم از دی😔
مصطفی!
از آن روز برادرانه پا به پایم آمدی✨
برادرانه هوایم را داشتی و داری
هوایم را داشتی وقتی بی هوا زمین می خوردم...😔
من خیلی وقت ها فراموشت کردم.. اما تو با معرفت تر این حرف ها بودی💔
بگذریم..
حال از خودم می پرسم جواب این همه مردانگی و معرفت و برادری بی دریغت را چگونه بدهم؟
مطمئم بی دلیل مرا تا اینجا نرسانده ای... حتما پای رسالت و تکلیفی در میان است...
پای احمدی روشن شدن در میان است💚
پای روشن نگه داشتن راه علم و خدمت در میان است💚
حاج مصطفی!
به روی چشم!قبول! قدم برمی دارم در مسیری که روبرویم قرار دادی..
اما به یک شرط!
به شرطی که قول بدهی باز هم پا به پایم بیایی و مرا جلو ببری!
به شرطی که قول بدهی نگاهم کنی! بیشتر از قبل!
قبول؟!!❣️
پس یاعلی!💪🏼
#رهبرا_من_مصطفایی_دیگرم
#فرمان_بده💪🏼
پ.ن:
ارسالی از طرف یکی از دوستاتون❤️
@ayande_sazan_mostafayi