🌺 حرکات امامان علیهم السلام برای تشکیل حکومت اسلامی. برگرفته از کتاب ارزشمند انسان ۲۵۰ ساله 🌺
💚 دورهء امام محمد باقر علیه السلام ( ۱ )
دورهء امام باقر دقیقا ادامهء دورهء امام سجاد است. یعنی زمینه سازی برای اینکه امام بعد ایشان بتوانند حکومت اسلامی تشکیل دهند، اما با این تفاوت که حالا شیعه احساس وجود میکند و دعوت شیعی که پس از حادثهء کربلا بعلت خفقان و سخت گیری خلفا متوقف شده بود، اینک به برکت تلاشهای مخفیانه امام سجاد، در بسیاری از اقطار کشورهای اسلامی مخصوصا در حجاز و عراق و خراسان ریشه دوانده و قشر وسیعی را به خود متوجه ساخته است.
بزرگانی مثل طاووس یمانی، قتادة بن دعامه و ابوحنیفه و بسیاری بزرگان دیگر.
و اینک آوازهء دانش وسیع امام باقر، بزرگان را به سمت ایشان می کشاند و همه برای استفاده، یا برای احتجاج و مجادله به ایشان روی می آوردند.
خلفای مروانی هم که پس از ۲۰ سال اقتدار عبدالملک مروان، روی کار آمده بودند، چندان به کار تشیع نپرداختند و بیشتر به سرگرمی، و به جاه و جلال مشغول بودند. در نتیجه امام باقر و یارانشان تا حدودی از تعرضات آنها در امان بودند.
👈 صحبت در بارهء این امام همام زیاد است اما، امام خامنه ای در این کتاب ارزشمند، به دو نکته توجه بیشتری کرده اند:
یکی مبارزات امام باقر است با تحریف معارف و احکام اسلامی، و دوم عبارت است از تشکل.
مبارزه با تحریف یعنی چه؟
یعنی اینکه اسلام، احکام و معارفی دارد برای انسان و زندگی بشر که اگر همگان به آنها آگاهی داشته باشند، هرگز حکومتهای فسق و فجور، ستمگر و بیخبران از دین را تحمل نخواهند کرد لذا بیشترین اهتمام خلفا بر این بود که بوسیلهء چهره های مورد قبول مردم، احکام حکومت را تحریف کنند.
مثلا در بارهء《 اولی الامر 》که خداوند فرمان اطاعت از آنها را در قرآن فرموده، اینجور مردم را به باور رسانده بودند که اولی الامر کسی است که بتواند به مردم مسلط شود. این حرف آنقدر ناعاقلانه است که فقط با متصل کردن آن به دین میتواند مورد قبول عده ای واقع شود.
و یا خود خلفا زمانیکه احساس میکردند در میان مردم جایگاهشان محکم شده حرفی را که دوست داشتند، بنام اسلام به خورد مردم می دادند. و آنرا بصورت فرهنگ رایج در می آوردند. یک فرهنگ ضد اسلام.
💚 لذا امام باقر یک مبارزهء فرهنگی را آغاز نمود. یعنی باید ذهنها را عوض می کرد و راه را برای حکومت الهی هموار می نمود و بر حکومت شیطانی و طاغوت می بست.
راه بسیار دشواری پیش روی امام باقر بود اما ایشان بخوبی آنرا انجام دادند. با دیگران ارتباط می گرفتند و ذهنها را روشن می کردند بدون لحظه ای توقف.
کار دیگر حضرت عبارت است از تشکل.
تشکل یعنی چه؟
/إن شاءالله فردا/
🌺 حرکات امامان علیهم السلام برای تشکیل حکومت اسلامی. انسان ۲۵۰ ساله 🌺
💚 ادامهء دورهء حضرت امام باقر علیه السلام ( ۲ )
در پیغام روز گذشته خواندیم یکی از جنبهه های مبارزاتی حضرت باقر، مبارزه با تحریف احکام اسلام بود و دوم تشکل.
در مبارزه با تحریف، اذهان عمومی را که با خدعهء خلفا، به فرهنگ ضد اسلام گرایش پیدا کرده بودند، آشنا کردند به مکتب تشیع.
👈 اما تشکل:
دومین حرکت امام باقر در مبارزه با طاغوت، این بود که افراد و شاگردانی را تربیت کند و به نقاط مختلف بلاد اسلامی بفرستد بعنوان وکیل و نایب خود و آنها تبلیغات و تعلیمات آن حضرت را در میان مسلمانان بعهده بگیرند. و در زمان مقتضی با پیوستن آنها به یکدیگر تشکل عظیمی از شیعیان ایجاد شود.
🟢 👈 در روایات از این اصحاب امام باقر بنام اصحاب 《سِرّ و رازداران》 یاد شده مثل جابربن یزید جعفی و فضیل بن یسار.
سراسر دورهء نوزده سالهء امامت امام باقر از لحظهء شهادت پدر در سال ۹۵ که در حضور فرزندان، امام باقر را بعنوان جانشین خود اعلام فرمود تا سال ۱۱۴ که شهادت ایشان است، تماما احیاء فرهنگ اسلامی است و تعلیم و تربیت شاگردان بزرگی که تشکل شیعی را منسجم کنند برای ایجاد حکومت شیعی بدست امام صادق.
👈 اصحاب سِرّ، در مناطق مختلف مسلمان نشین تحرک داشتند، از مدینه و کوفه تا مناطق دورتر از شام، مرکز حکومت بنی امیه و خراسان.
👈 داستان جالبی از جابر جعفی یکی از اصحاب سِرّ امام باقر بخوانیم تا با معنای واقعی رازداری و سختیهایی را که این اصحاب تحمل کرده اند تا راز امام باقر برملا نشود، بیشتر آشنا شویم:
نعمان بن بشیر می گوید با جابر در سفر حج همراه بودم. در راه بازگشت به کوفه، در بین راه یک نفر نامه ای به او داد. جابر نامه را بوسید و خواند و چهره اش گرفته شد و در ادامهء راه شادمان نبود. به کوفه رسیدیم. فردای آن روز برای عرض ادب خدمت جابر رسیدم که با منظرهء شگفت آوری روبرو شدم:
جابر بر نی سوار بود و گردنبندی از استخوان گوسفند بر گردن داشت و شعرهای بی سر و ته می خواند و می دوید.
نگاهی به من کرد و هیچ نگفت. کودکان دور او را گرفته و بازی می کردند. و مردم به یکدیگر می گفتند جابر دیوانه شده.
در آنزمان هشام بن عبدالملک، خلیفهء وقت به حاکم کوفه نوشته بود، مردی بنام جابربن یزید جعفی را پیدا و گردن بزن. وقتی حاکم کوفه سراغ او را گرفت همه گفتند از حج برگشته و دیوانه شده. او را یافت و همانگونه دید که مردم می گفتند.
این یعنی رازداری برای پیشوا.
در اواخر زندگی امام محمد باقر، یکبار حکومت وقت ایشان و فرزندشان امام صادق را احضار کرد. این دو بزرگوار به شام رفتند که پایتخت امویها بود.
خلیفه، قبل از حاضر شدن این بزرگواران در جلسهء، حاضرین را آماده کرده بود برای تهمت زدن و شماتت امام باقر.
آنچه در آنجا رخ میدهد بسیار خواندنی است.
/فردا إن شاءالله/
خداوندا! در روز عرفه خود را برای شناخت و درک قربانگاه گناهانم آماده می کنم....
قربانگاه عادتهای زشت و ناپسند، قربانگاه نافرمانیها و طغیان در پیشگاه ذات اقدست.
قربانگاه فرمانبرداری از شیطان.
روز عرفه معرفی توانائیهای انسان است برای قرار گرفتن در مسیر درست بسمت تعالی....
بسوی قرب الهی.
و چه زیبا اباعبدالله، راهی شد.....
نه به قربانگاه گناه، او با همهء هستیش بسمت قربانگاه عشق راهی شد.
دعای عرفه 💚
السلام علیک یا اباعبدالله.
🌺 عرفه، روز شناخت.
شناخت خداوند و شناخت توانائیهایی که به انسان عطا فرموده تا بتواند در برابر گناه و پلیدی مقاومت کند و خود را پاک سازد 🌺
👈 آیا امام حسین، حج خود را نیمه تمام گذاشت و به کربلا عزیمت نمود؟
هیچکس مجاز نیست عمل حج را نیمه تمام رها کند و اگر کسی احرام ببندد بر او واجب است تا پایان کار، اعمال حج را انجام دهد.
🟢 امام حسین اواخر ماه رجب سال ۶۰ بسمت مکه حرکت کرده و اوائل شعبان به مکه رسیدند.
و چون هر کسیکه میخواهد وارد شهر مکه شود باید احرام ببندد، لذا اباعبدالله هم قبل از ورود به شهر مکه محرم شده و عمرهء مفرده بجا آوردند.
اگر ایشان تصمیم داشتند که حج تمتع را انجام دهند باید دوباره محرم می شدند اما در هیچ جایی از تاریخ ثبت نشده که ایشان به مواقیت رفته و دوباره محرم شده اند.
اصولا ایشان در آن ایام تصمیم به انجام حج تمتع نداشتند. 👇
🟩 از آنجائیکه قبل از فرا رسیدن ماه ذی الحجه، نامه های فراوانی از کوفه به امام حسین رسیده و از ایشان برای تشکیل حکومت شیعی دعوت کرده بودند، لذا امام حسین هیچ تصمیمی برای انجام فریضهء حج تمتع نگرفته و احرام نبستند و آماده می شدند برای عزیمت به کوفه.
🟩 اما اینکه چرا ایشان روز هشتم ذی الحجه مکه را بسمت کوفه ترک کردند به این دلیل بود که در این ایام، همهء مسلمانانی که برای انجام فریضهء حج به مکه عزیمت کرده اند در آن سرزمین جمع هستند و امام حسین بخوبی می توانستند علل خروج از مدینه و سفر به کوفه را برای مردم بیان کنند.
و البته اینکه ایشان در آن ایام، احرام نبسته و آمادهء حج نشدند توجه مردم را بیشتر بسوی ایشان جلب کرده و همه کنجکاو شدند که پسر پیامبر چرا در همچین ایامی در مکه آمادهء حج نمیشود؟!!
✅ بخشی از خطبهء امام حسین که در هفتم ذی الحجه ایراد فرموده اند و نشان می دهد حضرت احرام نبسته و تصمیم به خروج از مکه قبل از روزهای انجام مناسک حج را داشته اند:
مرگ برای فرزندان آدم همانند گردنبند بر گردن دختران جوان است، اشتیاق من برای دیدار پدر و جدم و رفتگان خاندان، همانند اشتیاق یعقوب برای دیدار یوسف است.
گویا میبینیم درجایی که برای کشتنم مقرر شده گرگها بند بند مرا از هم جدا میکنند و فرار از آن نیست و بر بلاهای او صابریم و او اجر ما را کامل خواهد کرد پس کسی که حاضر است ایثار کند و جانش را در این راه بدهد و با ما بیاید، بداند که من فردا حرکت میکنم إن شاء الله.
( با توضیح اینکه حاجیان، روز هشتم ذی الحجه احرام می بندند و آمادهء انجام مناسک میشوند. و روز هفتم که امام حسین از مردم دعوت بعمل آوردند هنوز کسی احرام نبسته بود و می توانستند با امام، همراه شوند).
👈 و حالا در روزهای بسیار مهم هشتم و نهم و دهم ذی الحجه، جای خالی پسر پیامبر و کاروان ایشان و هزاران نفر از مردم که همراه ایشان قصد کوفه را کرده بودند بخوبی دیده میشد و این سوال که چرا اباعبدالله با خلیفه مخالف است، پررنگتر گشته و ذهنها را به خود مشغول می کرد.
◾ متاسفانه، مسلم بن عقیل که برای حصول اطمینان از عزم کوفیان به آنجا سفر کرده بود و البته نامه ای در تایید دعوتنامه ها در ۱۱ ذی القعده برای امام حسین فرستاده بود در همین هشتم ذی الحجه به شهادت رسید و خبر شهادت او در بین راه مکه به کوفه، به امام حسین رسید و همهء مردمی که ایشان را همراهی می کردند، از ادامهء سفر دست کشیده و کاروان امام حسین را ترک کردند.
فقط خانواده و یاران امام که از مدینه همراه ایشان بودند باقی ماندند.
⚫ سلام بر محرم....
گرچه محرم، ماه غم و عزاداری بر مصیبت عظمای جنایات وارده بر امام حسین و کاروان ایشان است، اما این عزاداریها به شیعیان ایشان انرژی و انگیزهء مضاعف می دهد برای ایستادگی و مقاومت، و عزم جنگ و مبارزه با دشمنان.
🟢 به تعبیری میتوانیم اولین نقطهء آغاز حرکت امام حسین بسمت کربلا و مصیبت عظمای شهادت ایشان و اسارت خانوادهء حضرت را روز بزرگ غدیر خم بدانیم.
با بزرگداشت عید غدیر، این روز را احیاء کنیم و به معرفی بهتر علل حرکت امام حسین و درک بیشتر آن بپردازیم.
✨ از اعمال عصر روز عرفه و شب عید قربان✨
🌸 قبل از غروب روز عرفه، دعای عشرات بخوانید.
اقبال، ص۴۱۶.
🌸و دعای:
يَا رَبِّ إِنَّ ذُنُوبِي لاَ تَضُرُّكَ وَ إِنَّ مَغْفِرَتَكَ لِي لاَ تَنْقُصُكَ فَأَعْطِنِي مَا لاَ يَنْقُصُكَ وَ اِغْفِرْ لِي مَا لاَ يَضُرُّكَ.
اقبال، ص۴۲۰.
🌸 و همچنین دعای:
اَللَّهُمَّ لاَ تَحْرِمْنِی خَیْرَ مَا عِنْدَکَ لِشَرِّ مَا عِنْدِی فَإِنْ أَنْتَ لَمْ تَرْحَمْنِی بِتَعَبِی وَ نَصَبِی فَلاَ تَحْرِمْنِی أَجْرَ الْمُصَابِ عَلَى مُصِیبَتِهِ.
اقبال، ص۴۲۰.
🌸 و شب عید قربان را احیاء بدارید به عبادت و به نماز.
اقبال، ص۴۲۱.
🌸 و این دعا را بخوانید:
یَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِیَّهِ یَا بَاسِطَ الْیَدَیْنِ بِالْعَطِیَّهِ یَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِیَّهِ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَیْرِ الْوَرَى سَجِیَّهً وَ اغْفِرْ لَنَا یَا ذَا الْعُلَى فِی هَذِهِ الْعَشِیَّهِ.
مصباح کفعمی، ص۶۴۷.
🌸 و زیارت اباعبدالله، اگر مقدور نشد، زیارتنامهء ایشان از راه دور.
اقبال، ص۴۲۱.
🌸 روز عید قربان، نماز عید با کیفیت نماز عید فطر.
زادالمعاد، ص۳۱۹.
🌸 و روز دهم و یازدهم، این تکبیر را تکرار کنید:
اَللهُ اَکْبَرُ، اَللهُ اَکْبَرُ، لا اِلـهَ اِلاَّ اللهُ وَ اللهُ اَکْبَرُ، اَللهُ اَکْبَرُ، و للهِِ الْحَمْدُ، اَللهُ اَکْبَرُ عَلى ما هَدانا؛ اَللهُ اَکْبَرُ عَلى ما رَزَقَنا مِنْ بَهیمَةِ الاَْنعامِ; وَ الْحَمْدُ لِلّهِ عَلى ما أبْلانا.
کافی، ج ۴، ص ۵۱۷.
🌹🌹قَالَ نُوحٌ رَبِّ إِنَّهُمْ عَصَوْنِی وَاتَّبَعُوا مَنْ لَمْ یَزِدْهُ مَالُهُ وَوَلَدُهُ إِلَّا خَسَارًا.
نوح عرض کرد پروردگارا! آنها نافرمانی من کردند، و از کسانی پیروی نمودند که اموال و فرزندانشان چیزی جز زیانکاری بر آنها نیفزوده. ۲۱ نوح.
● کاش با انتخاب ما کسانی بر سر کار نیایند که اموال و فرزندانشان جز خسارت و زیان، چیزی برای ما ندارند.
🌺 حرکات امامان علیهم السلام برای تشکیل حکومت اسلامی. انسان ۲۵۰ ساله 🌺
ادامهء دوران امام باقر ( ۳ )
در پیغام دوم خواندیم، در اواخر عمر امام باقر، خلیفهء وقت، ایشان و امام صادق را به شام احضار کرد و جلسه ای آماده کرده بود برای تهمت و توهین به امام.
در حقیقت، جلسه ای ترتیب داده بود میان رهبران دو جبهه. جبههء آل الله و جبههء متخاصم تا با دشنام و تندی، روحیهء امام باقر را تضعیف کند و رجال حکومتی شاهد این تحقیر باشند و قدرت خلیفه افزون شود و با نشر اخبار این نشست، بتواند یاران امام باقر را که قابل شناسائی نبودند، خشمگین و خلع سلاح کند.
💚 حضرت باقر وارد جلسه شد و بر خلاف رسم آنروز که باید خلیفه را امیرالمومنین خطاب می کرد رو کرد به حاضران و با دست آنها را نشان داد و گفت سلام علیکم و بلافاصله نشست.
اولین آتش کینه در دل هشام روشن شد.
هشام امام را خطاب کرده می گوید: شما اولاد علی همیشه میان مسلمانان رخنه و نفاق ایجاد کرده اید و از روی نابخردی، خود را پیشوا و امام خوانده اید.
همه ساکت بودند. امام می ایستد و رو به امرا و رجال حکومتی با لحنی تحقیر آمیز سخن می گوید.
💚 👈 پس از حمد و ثنای خداوند و درود بر پیامبر می فرماید:
ای مردم! به کجا می روید؟! و چه سرانجامی برایتان در نظر گرفته اند؟ بوسیلهء ما بود که خداوند، گذشتگان شما را هدایت کرد و بدست ما نیز مُهر پایان زده خواهد شد. اگر امروز شما دولت مستعجل دارید، ما را دولت دیرنده خواهد بود و پس از دولت ما کسی را دولت نیست. مائیم اهل عاقبت که خدا فرمود: عاقبت متعلق است به اهل تقوا.
این خطاب امام باقر، متوجه عالی ترین مقامات دولتی است که در چنین مجلس با عظمتی گرد خلیفه را گرفته اند.
امام باقر با این نطق کوتاه آنان را از ادامهء مجلسی که آماده کرده بودند منصرف کرد.
آنها دیدند اگر نتیجهء این دیدار به گوش همگان برسد، هر شنونده ای را به حقانیت امام باقر وا میدارد، ضمن اینکه امراء خلیفه، قدرت پاسخگویی به امام را نداشتند، و برای دستگاهی که دهها سال خود را از تبلیغات علوی دور نگاه داشته بود، قطعا پخش این نشست عواقب خوبی نداشت، لذا خلیفه، عکس العمل خشونت را پیش گرفت و امام و همراهانشان را به زندان انداخت. سپس دستور میدهد بدون سر و صدا امام باقر را به خانه اش برگردانید. آنها را سوار بر اسبهای تندرو کرده و بدون هیچ توقفی راهی مدینه کردند. پس از سه شبانه روز، ذخیرهء آب و نان آنها تمام شد و در این زمان به شهر مدین رسیده بودند.
طبق فرمان، اهل شهر دروازه ها را بسته و توشه ای به آنها ندادند. یاران امام از گرسنگی و تشنگی به ستوه آمده بودند.
امام باقر بر بلندی رفته و مردم شهر را خطاب قرار داده، به آنان نهیب می زند و می فرماید:
ای مردم شهر ستم پیشگان! منم ذخیرهء خدا که خدا در بارهء آن گفته است: ذخیرهء خدا برای شما بهتر است اگر مومن باشید.
(بقیة الله خیر لکم إن کنتم مومنین. ۸۶ هود).
در اینزمان مردی از اهل شهر به همشهریان فریب خورده هشدار میدهد که: این همان نهیبی است که شعیب به گمراهان زمان خود زد.
دروازه ها را باز میکنند و پذیرای امام باقر و یارانشان میشوند.
خبر به هشام می رسد. دستور قتل مرد مدینی را می دهد.
اما برخورد امام باقر با این حادثه و امثالهم چگونه بوده است؟
/ ادامه فردا إن شاءالله/
🌺 حرکات امامان علیهم السلام برای تشکیل حکومت اسلامی. انسان ۲۵۰ ساله 🌺
ادامهء دوران امام محمد باقر علیه السلام ( ۴ )
روز گذشته خواندیم هشام دستور قتل مردی را از اهل مدین داد که مردم شهر را هوشیار کرد که به امام باقر و یارانشان یاری رسانند.
👈 اما موضع امام:
امام از پیکار رویاروی اجتناب ورزیده و دست به شمشیر نمی برند. و دستهایی را هم که قبضهء شمشیر را می فشرند، آرام کرده و به موقعیت شناسی وا میدارند.
برادرشان زید را که در تنگنای غلیان احساسات، رخصت قیام می خواهد، به آرامش دعوت میکنند.
بیشترین تکیه امام باقر بر فعالیتهای فکری و فرهنگی بود و تقیه سیاسی.
ایشان برای آرام دل یارانشان و نوید آیندهء دلخواه، آرمان بزرگ شیعی را برای آنان مطرح می فرمود و ایجاد نظام اسلامی و حکومت علوی را بشارت می داد. بشارت آینده ای که دور نیست.
👈 یکی از نمونه های این بشارتها را اینطور نقل کرده اند:
خانهء امام باقر از دوستدارانشان پر بود. پیرمردی وارد شد و پس از عرض ادب و ارادت به پسر رسول خدا عرض کرد: من امر و نهی شما را پذیرنده ام و انتظار می کشم که زمان پیروزی شما کی فرا خواهد رسید. اکنون آیا برای من امیدی دارید؟
امام او را کنار خود نشانید و فرمود: از پدرم علی بن الحسین هم همین سوال را پرسیدند. پدرم فرمود: اگر در این انتظار بمیری، بر پیامبر و بر علی و بر حسن و حسین و علی بن الحسین وارد خواهی شد و دلت خنک و جانت کامیاب و چشمت روشن خواهد شد و همراه گزاره نویسان خداوند در آغوش آسایش و گشایش جای خواهی گرفت. و اگر زنده بمانی در همین جهان، روزگاری را خواهی دید که چشمت روشن شود و با ما و در کنار ما برترین جایگاه را خواهی پیمود.
پیرمرد می رفت و امام به او می نگریست و می فرمود: هر که می خواهد به مردی از اهل بهشت بنگرد، به این مرد نگاه کند.
بحارالانوار، ج ۴۶، ص۳۶۱.
👈 ابوحمزه ثمالی می گوید: از امام باقر شنیدم که فرمود: خداوند تشکیل حکومت علوی را سال ۷۰ معین کرده بود. چون حسین کشته شد، خداوند بر خاکیان خشم گرفت و آن سال را تا ۱۴۰ به تاخیر انداخت. ما این موعد را به دوستان نزدیک گفتیم و آنها آنرا افشا کردند و پردهء استتار گشوده شد. پس از آن خدا دیگر موعدی معین نساخت.
( اگر هم فرموده، امامان آنرا به کسی نگفته اند).
الکافی، ج۱، ص۳۶۸.
💚 ۱۹ سال امامت امام باقر، همه تلاش است و مبارزه و عبور از سنگلاخی صعب العبور.
و سرانجام، دستگاه اموی تصمیم به حذف ایشان گرفت. تصور کرد که با به شهادت رساندن امام باقر، نفس راحتی کشیده و به گرفتاریهای داخلی و مرزها خواهد رسید، اما با تدبیری از امام مواجه شد که برای بعد از شهادت خود اندیشیده بود.
امام به فرزندشان امام صادق دستور دادند بخشی از دارائی مرا بمدت ۱۰ سال صرف عزاداری و گریستن بر من کن. مکان و زمان عزاداری را هم تعیین فرمود. صحرای منا در موسم حج.
اگر پیامی بود که باید به همهء جهان اسلام می رسید، فرصتی از این مناسب تر نبود. و چرا صحرای منا؟ چون حاجی در بازگشت از سفر عرفات، ۳ شب آنجا اتراق می کند و این فرصت زیادی است. پس بطور طبیعی همهء حاضران، گذرشان به مجلس عزایی که ۳ شبانه روز برپاست می افتد. کم کم همه پرسیدند: مگر مرگ او طبیعی نبوده؟ چه کسی او را کشته؟ او را مسموم کرده اند؟ چرا؟ آیا خطری برای خلیفه بوده؟ و دهها استفهام و ابهام و پرسش، و پاسخ صاحبان عزا که در انبوه جمعیت پراکنده اند.
یک شبکهء تبلیغاتی عظیم در آن روزگار. و اینست نقشهء موفق امام باقر و جهاد پس از شهادتشان.
✨ وصف مومن ✨
فتح آشکار ( ۱ )
🌹🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُّبِينًا....
بنام خداوند بخشنده مهربان.
ما براى تو پیروزى آشکارى را فراهم ساختیم. تا خداوند گناهان گذشته و آینده اى را که به تو نسبت مى دادند ببخشد (و حقانیت تو را ثابت نموده) و نعمتش را بر تو تمام کند و به راه راست هدایتت فرماید. و پیروزى شکست ناپذیرى نصیب تو کند. ۱ و ۲ و ۳ فتح.
تفسیر: بعضی از مفسران، این فتح عظیم را فتح مکه می دانند و بعضی دیگر، صلح حدیبیه. إن شاءالله این صلحنامه را در پیغام فردا می خوانیم.
اما بهرحال، فتح عظیمی که در این آیات بیان شده، فتحی است بی نظیر در تاریخ اسلام که هم در زمان خودش و هم برای آینده، نقش مهمی در بسط اسلام و مسلمین داشته است.
💚 خداوند چهار موهبت عظیم در سایهء این فتح، نصیب پیامبرش فرمود: مغفرت، تکمیل نعمت، هدایت، و نصرت.
👈 سوالاتی در بارهء این آیات:
۱) منظور از پاک شدن گناهان پیغمبر چیست؟
۲) چه ارتباطى میان این فتح آشکار و آمرزش گناهان وجود دارد؟
۳) منظور از جملهء ما تَأَخَّرَ، به معنی گناهان آینده چیست؟
✅ پاسخ:
هنگامیکه مکتبى راستین ظاهر مى شود، و قد می کشد، مخالفانی که موجودیت خود را در خطر مى بینند، هر گونه تهمت و نسبت ناروا به آن مى بندند، شایعه ها مى سازند، دروغ ها مى پردازند، گناهان مختلف براى او مى شمرند و در انتظارند ببینند سرانجام، کارش به کجا مى رسد؟
حال تصور کنیم در بارهء یک انسان الهی که تمام حرفش، توحید و ظلم ستیزی و مبارزه با قدرت طلبی و ثروت اندوزی بوده، چه برخوردی می کردند!
👈 👈 در مورد پیامبر اسلام، این نسبت هاى ناروا و گناهان پندارى، بسیار فراوان بود، او را جنگ طلب، آتش افروز، بى اعتنا به سنت هاى راستین، غیر قابل تفاهم، و مانند آن مى شمردند.
✅ صلح حدیبیه یا فتح مکه بخوبى نشان داد آئین پیامبر، بر خلاف آنچه دشمنان مى پندارند، یک آئین پیشرو و الهى است، و آیات قرآنش ضامن تربیت نفوس انسان ها و پایانگر ظلم و ستم و جنگ و خونریزى است.
💚 او به خانهء خدا احترام مى گذارد، هرگز بى دلیل به قوم و جمعیتى حمله نمى کند، اهل منطق و حساب است، پیروانش به او عشق می ورزند، او به راستى همهء انسانها را بسوى محبوبشان اللّه دعوت مى کند، و اگر دشمنانش جنگ را بر او تحمیل نکنند، او طالب صلح و آرامش است.
به این ترتیب، فتح عظیم، تمام گناهانى که قبل از هجرت، و بعد از هجرت، یا تمام گناهانى که قبل از این ماجرا، و حتى در آینده ممکن بود به او نسبت دهند، همه را شست و نابود کرد.
✔ نتیجه اینکه این گناهان، گناهان واقعى نبود، بلکه گناهانى بود، پندارى، در افکار مردم و در باور آنها.
مشرکان مکه، چه قبل از هجرت، و چه بعد از آن، ذهنیات نادرستى دربارهء اسلام و شخص پیامبر داشتند، که پیروزى هاى بعد بر همهء آنها خط بطلان کشید و در ادامه، اسلام بسرعت گسترش یافت، قلوب آماده را تسخیر کرد، عظمت تعلیمات آن بر همگان آشکار شد، سمپاشى ها را خنثى نمود، نعمت خداوندى را کامل کرد، و راهى مستقیم، بسوى پیروزى هاى عظیم هموار ساخت.
🟢 و همهء کسانیکه به ایشان و پیروانشان افترا بسته و تهمتها می زدند، شاهد این حجم از درستکاری و راستگویی و پیروزیهای الهی بودند. آیندگان هم اگر در بارهء پیامبر بزرگوار اسلام و دین ایشان مطالعه کنند، ایشان را بعنوان انسان برتر، و دین اسلام را بعنوان کاملترین قوانین الهی به بشر خواهند شناخت.
سپس از آرامشی میفرماید که بر دل مومنین نازل فرمود:
🌹هُوَ الَّذِي أَنزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ المُومِنیِن.....
او کسى است که آرامش را در دلهاى مؤمنان نازل کرد تا ایمانى بر ایمانشان بیفزایند. و لشکریان آسمانهاو زمین از آنِ خداست، و خداوند دانا و حکیم است. ۴ فتح.
این سکینه و آرامش، اطمینان خاطری بود به مومنین که بدانند همیشه پیروز هستند. و به ایمان و اعتمادشان به خداوند افزوده شود.
👈 سپس هدف دیگر این فتح مبین را می فرماید:
🌹لِّيُدْخِلَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي...
هدف (دیگر) این بود که مردان و زنان با ایمان را (به سبب فداکارى هایشان) در باغهاى بهشتى وارد کند که نهرها از پاى درختانش جارى است، در حالیکه جاودانه در آن مى مانند، و گناهانشان را ببخشد، و این نزد خدا پیروزى و رستگارى بزرگى است. ۵ فتح.
به این معنی که خداوند شرایط پیروزی و بهشتی شدن را برای مومنینی فراهم می کند که ثابت قدم در مسیر حق می ایستند و بدون کمترین خستگی و یا سستی و یا انحراف از آیات الهی، قدم در مسیر جهاد با دشمنان خدا و دشمنان دین و پیامبر خدا می گذارند و با اعتماد و اتکا به قدرت خداوند منان و با امید و اطمینان به پیروزی، از همه چیز خود در راه حق و حقیقت می گذرند.
🌹🌹 در پیغام قرآنی روز گذشته در آیات ۱ تا ۵ سورهء فتح خواندیم خداوند، وعدهء فتح بزرگ را به پیامبر و مومنین داد که بعضی از مفسران، آنرا صلحنامهء حدیبیه می دانند و بعضی، فتح مکه ( ۲ )
👈 صلح حدیبیه:
در ماه ذیقعدهء سال ششم هجرت، پیغمبر و جمع کثیری از مسلمانان به قصد حج، بسوى مکه حرکت کردند،
این جمعیت، که در حدود یک هزار و چهارصد نفر بودند، لباس احرام بر تن داشتند، و جز شمشیر، که اسلحهء مسافران بود، هیچ سلاح جنگى با خود نداشتند.
هنگامیکه به عسفان در نزدیکى مکه رسیدند، با خبر شدند که قریش تصمیم گرفته از ورودشان به مکه جلوگیرى نماید، پیامبر به حدیبیه رسید (حدیبیه، روستائى است در بیست کیلومترى مکه). حضرت فرمود: همین جا توقف کنید.
قریش، سهیل بن عمرو، را براى گفتگو خدمت پیامبر فرستاد، و تأکید کرد که امسال، به هیچ وجه ورود مسلمانان به مکه ممکن نیست.
بعد از گفتگوهاى زیاد، پیمان صلحى منعقد شد که، یکى از موادش این بود که مسلمانان، آن سال را از حج چشم بپوشند، و سال آینده به مکه بیایند، مشروط بر اینکه بیش از سه روز نمانند، و سلاحى جز سلاح مسافر، با خود نیاورند، و مواد متعدد دیگرى دائر بر امنیت جانى و مالى مسلمانانى که از مدینه وارد مکه مى شوند، همچنین ۱۰ سال متارکهء جنگ میان مسلمین و مشرکین، و آزادى مسلمانان مکه در انجام فرائض مذهبى، در آن گنجانیده شد و این دستاورد بسیار بزرگی بود.
پیامبر به حضرت على، دستور داد بنویس: بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیْم. سهیل بن عمرو که نمایندهء مشرکان بود، گفت: بنویس بِسْمِکَ اللّهُمَّ.
پیامبر قبول کرد. آنگاه فرمود: بنویس: این چیزى است که محمد رسول اللّه با سهیل بن عمرو مصالحه کرده.
سهیل گفت: تنها اسم خودت، و اسم پدرت را بنویس.
پیغمبر قبول کرد.
از مفاد دیگر عهدنامه این بود که، هر که از قریش بدون اجازهء ولیش نزد پیامبر بیاید (و مسلمان شود) او را بازگردانند، و هر که از آنها که با پیامبر هستند اگر نزد قریش بازگردد، بازگرداندن او نزد پیامبر لازم نیست (این مادهء از صلحنامه، مدتی بعد به ضرر مشرکان تمام شد و ناچار به حذف آن شدند. این ماده چگونه به ضرر مشرکان تمام شد؟ 👈 کسانیکه از مکه بسوی پیامبر مهاجرت می کردند پس از بازگرداندن آنها به مکه از دشمنان سرسخت مشرکان میشدند. و در طرف مقابل، کسانیکه از اطراف پیامبر بسوی مشرکان مهاجرت می کردند، باز گردانده نمیشدند و اینگونه اطراف پیامبر از مخالفان و منافقان خالی میشد ).
ادامهء مفاد صلحنامه:
همهء قبائل آزادند، هر که مى خواهد، در پیمان پیامبر وارد شود، و هر که مى خواهد در پیمان قریش. طرفین متعهدند نسبت به یکدیگر خیانت نکنند (و جان و مال یکدیگر را محترم بشمارند).
و قرار شد سال آینده قریش به مدت سه روز از مکه بیرون بروند تا یاران پیامبر به زیارت بیایند، اما بیش از سه روز توقف نکنند (مراسم عمره را انجام دهند و بازگردند).
و دیگر اینکه اسلام در مکه باید آشکار باشد، و کسى را در انتخاب مذهب مجبور نکنند و اذیت و آزارى به مسلمانان نرسانند.
بر این عهدنامه گروهی از مسلمانان و مشرکان گواهی دادند و امیرالمومنین، کاتب آن بود.
👈 👈 بر اساس این صلحنامه، قریش براى اولین بار، اسلام و مسلمین را به رسمیت شناخت. بعد از صلح حدیبیه، مسلمانان به راحتى مى توانستند همه جا رفت و آمد کنند، و جان و مالشان محفوظ بود، رفت و آمدی که نتیجه اش، شناخت بیشتر اسلام از سوى مشرکان می شد. راه براى نشر اسلام در سراسر جزیرهء عرب گشوده شده و آوازهء صلح طلبى پیامبر، اقوام مختلفى را که برداشت غلطى از اسلام و شخص پیامبر داشتند، به تجدید نظر وادار کرد، و امکانات وسیعى از نظر تبلیغاتى به دست مسلمانان افتاد. همچنین راه را براى گشودن خیبر و بر چیدن این غدهء سرطانى یهود، که خطر مهمى براى اسلام و مسلمین محسوب مى شد، هموار ساخت ( اگر معاهده ای با دشمن منعقد می کنیم باید مثل معاهدهء حدیبیه، به نفع اسلام و مسلمین باشد و قاطعانه از آنها دفاع کند).
بعد از ماجراى حدیبیه، پیامبر نامه هاى متعددى به سران کشورهاى بزرگ ایران، روم، حبشه و پادشاهان بزرگ جهان، نوشت، و آنها را بسوى اسلام دعوت کرد.
◾ پس از گذشت مدتی، قریشیان، پیمان نامه را نقض کردند و گروهی از مسلمانان را به قتل رساندند.
ابوسفیان وارد مدینه شد و خواست بواسطهء دخترش که همسر پیامبر بود، با پیامبر دیدار و مذاکره کند و نقض پیمان نامه را توجیه نماید. اما دختر ابوسفیان به دستور پیامبر، پدرش را به حضور نپذیرفت. سپس پیامبر، با شجاعت و قدرت و صلابت، سپاهی عظیم از مسلمانان تدارک دید و در سال هشتم هجرت، با شکوه تمام بدون هیچ خونریزی، مکه را فتح کرد.
👈 اینست برخورد یک مسلمان شجاع با نقض پیمان از سوی دشمن. نه اینکه با تحقیر خود و سرکوب مومنین، حق را به دشمن دهد و تصور کند برای ادامهء مسیر، راهی جز برقراری ارتباط با آنان وجود ندارد.
🌹🌹 در آیات ۱ تا ۵ سورهء فتح، خواندیم خداوند، پیامبر را به فتح المبین بشارت داد که بواسطه آن، همهء نسبتهای ناروایی که به پیامبر و اسلام و مومنین می دادند، محو و نابود شد. و مومنین با این پیروزی بزرگ، دلهایشان آرامش گرفت و با اعتماد به نفس بالا و اطمینان خاطر از پیروزی و موفقیت، به سمت نشر و گسترش اسلام، گامهای بزرگی برداشتند.
هدف دیگر اعطای این پیروزی بزرگ، این بود که شرایطی برای مردان و زنان مومن فراهم شود تا آنها راحتتر بتوانند به بهشت دست پیدا کنند ( ۳ )
👈 و در ادامه می فرماید:
🌹 وَيُعَذِّبَ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِكِينَ وَالْمُشْرِكَاتِ الظَّانِّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ ۚ عَلَيْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ ۖ وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَلَعَنَهُمْ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ ۖ وَسَاءَتْ مَصِيرًا.
و (هدف دیگر اینکه) مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را که به خدا گمان بد مى برند مجازات کند. (و) حوادث ناگوارى (که براى مؤمنان انتظار مى کشند) تنها بر خودشان فرود آید. خداوند بر آنان غضب کرده و از رحمت خود دورشان ساخته و جهنم را براى آنان آماده کرده. و چه بد سرانجامى است. ۶ فتح.
تفسیر: زمانیکه پیامبر و گروهی از مسلمانان برای انجام عمره، از مدینه بسمت مکه خارج شدند که منجر شد به صلحنامهء حدیبیه، و همچنین زمانیکه بعد از نقض همین پیمان از سوی دشمن، پیامبر اسلام، مسلمانان را تجهیز کرد برای مقابله با ناقضان پیمان و بسمت مکه حرکت کردند، منافقان گمان داشتند که پیامبر و مسلمانانی که ایشان را همراهی می کنند، هرگز سالم به مدینه باز نخواهند گشت.
همچنین مشرکان، نیز گمان داشتند که پیامبر با این جمع کم از مسلمانان، سالم به مدینه باز نخواهد گشت، و ستارهء اسلام به زودى افول خواهد کرد. اما هم منافقان و هم مشرکان شاهد پیروزی بزرگ پیامبر و مسلمانان بودند و شاهد سربلندی اسلام.
👈 سپس، تحت چهار عنوان، عذابی که در انتظار منافقان و مشرکان است را شرح مى دهد:
■ حوادث و پیش آمدهاى سوء، تنها بر این گروه نازل مى شود (عَلَیْهِمْ دائِرَةُ السَّوْءِ).
دائِرَة در لغت به معنى حادثه و رویدادى است که براى انسان پیش مى آید، اعم از خوب و بد، ولى، در اینجا با ذکر کلمهء سوء، منظور حوادث نامطلوب است.
■ دیگر اینکه، خداوند بر آنها غضب می کند (وَ غَضِبَ اللّهُ عَلَیْهِمْ).
■ و نیز خداوند آنها را از رحمت خود دور می سازد (وَ لَعَنَهُمْ).
■ و بالاخره، جهنم را براى آنها، از هم اکنون، فراهم ساخته، و چه بد سرانجامى است (وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصِیراً).
👈 👈 👈 یک نکتهء مهم:
در صحنهء این پیروزی بزرگ، غالباً مردان مسلمان حضور داشتند، و در نقطهء مقابل نیز مردان منافق و مشرک. ولى در آیات فوق، قرآن زنان و مردان را در آن فوز عظیم، و این عذاب الیم، مشترک شمرده است. این بخاطر آنست که مردان با ایمان که در میدان نبرد حاضر مى شوند، بدون پشتیبانى زنان با ایمان، و مردان منافق بدون همکارى زنان منافق، به اهداف خود نائل نمى شوند.
👈 اصولاً اسلام دین مردان نیست که شخصیت زنان را نادیده بگیرد، و لذا در هر مورد که عدم ذکر نام زنان، مفهوم انحصارى به کلام مى دهد، آنها را صریحاً مطرح مى کند، تا معلوم شود اسلام، متعلق به همهء انسانهاست.
👈 در حقیقت، عدم حضور میدانی زنان بخاطر تفاوتهای فردی که با مردان دارند، باعث نمی شود ایمان، و یا نفاق و شرک آنان نادیده گرفته شود. همانطور که قبلا اشاره شد گرچه زن و مرد بخاطر خصوصیات فردی و تفاوتهایی که در خلقت دارند، هرگز با هم مساوی نیستند اما حقوقشان در پیشگاه خداوند، مساوی است.
✨ وصف مومن ✨
🌹🌹إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا.
به یقین ما تو را گواه (بر اعمال آنها) و بشارت دهنده وبیم دهنده فرستادیم. ۸ فتح.
تفسیر: توصیف بزرگ و سه مقام برجسته، از مهم ترین مقامات پیامبر: گواه بودن و بشیر و نذیر بودن.
گواه بر تمام امت اسلام، بلکه گواه بر همهء امتها.
چنانکه در آیهء ۴۱ نساء آمده است:
🌹فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِن كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَجِئْنَا بِكَ عَلَىٰ هَٰؤُلَاءِ شَهِيدًا؟
حال آنها چگونه است هنگامیکه از هر امتى، شاهد و گواهى (بر اعمالشان) مى آوریم، و تو را نیز بر آنان گواه خواهیم آورد؟! ۴۱ نساء.
و در آیهء ۱۰۵ سورهء توبه، مى فرماید:
🌹وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ...
بگو: عمل کنید! خداوند و فرستادهء او و مؤمنان، اعمال شما را مى بینند! و بزودى، بسوى داناى نهان و آشکار، بازگردانده مى شوید. و شما را به آنچه عمل مى کردید، خبر مى دهد! ۱۰۵ توبه.
👈 اصولاً هر انسانى گواهان زیادى دارد، و قبل از هر کسی خداوند ناظر بر همهء اعمال و نیات ماست.
بعد از او، فرشتگان، مأمور ضبط اعمال آدمى هستند.
🌹چنانکه در آیهء ۲۱ سورهء ق اشاره شده است:
و هر انسانى (به محشر) مى آید در حالیکه فرشته اى او را مى راند و گواهى همراه اوست.
🌹سپس اعضاى پیکر آدمى و حتى پوست تن او گواهی می دهند:
در آنروز زبانها و دستها و پاهایشان بر ضد آنها به اعمالى که مرتکب مى شدند گواهى مى دهد. ۲۴ نور.
🌹زمین نیز جزء گواهان است. در سورهء زلزال آمده:
یَوْمَئِذ تُحَدِّثُ أَخْبارَها.
👈 طبق بعضى از روایات، زمان نیز در آنروز در صف گواهان است.
🌷امام علی فرمود:
هیچ روزى بر فرزند آدم نمى گذرد، مگر اینکه به او مى گوید: من روز تازه اى هستم، و دربارهء تو گواهى مى دهم. در من کار نیک کن، و عمل خیر به جا آور، تا روز قیامت به نفع تو گواهى دهم. چرا که بعد از این هرگز مرا نخواهى دید.
نورالثقلین، ج۵، ص۱۱۲.
✅ بدون شک، گواهى خداوند به تنهائى کافیست، ولى تعدد گواهان، هم اتمام حجت بیشترى است، و هم اثر تربیتى قوى ترى در انسانها دارد.
به هر حال، قرآن مجید در این آیه، سه مأموریت مهم پیامبر را که شهادت، بشارت و انذار است، بعنوان سه وصف عمده بیان فرموده است، تا مقدمه اى باشد براى وظائفى که در آیهء بعد بر مردم نهاده است.
👈 👈 در آیهء بعد، پنج دستور مهم، به پیروان حضرت رسول داده شده است:
🌹لِّتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُعَزِّرُوهُ وَتُوَقِّرُوهُ وَتُسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلًا.
تا (شما) به خدا و پیامبرش ایمان بیاورید و از او دفاع کنید و او را بزرگ دارید، و خدا را صبح و شام تسبیح گویید. ۹ فتح.
هدف اینست که ایمان به خداوند و رسولش بیاورید، و از او در برابر دشمنان دفاع نمائید، او را بزرگ دارید، و خدا را صبح و شام تسبیح و تقدیس کنید.
👈 ضمیرهائى که در تُعَزِّرُوهُ و تُوَقِّرُوهُ آمده، به شخص پیامبر(صلى الله علیه وآله) باز مى گردد.
یعنی به رسالت پیامبر عظیم الشأن ایمان داشته باشیم و در راه دفاع از ایشان و بزرگداشت آن حضرت تلاش کنیم.
🌹🌹إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ ۚ وَلَا تَكُن لِّلْخَائِنِينَ خَصِيمًا.
ما این کتاب را بحق بر تو نازل کردیم. تا به آنچه خداوند به تو آموخته، در میان مردم قضاوت کنى. و از کسانى مباش که از خائنان حمایت نمایى. ۱۰۵ نساء.
🌹وَاسْتَغْفِرِ اللَّهَ ۖ إِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا.
و از خداوند، طلب آمرزش نما، که خداوند، آمرزنده و مهربان است. ۱۰۶ نساء.
🌹وَلَا تُجَادِلْ عَنِ الَّذِينَ يَخْتَانُونَ أَنفُسَهُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَن كَانَ خَوَّانًا أَثِيمًا.
و از آنها که به خود خیانت کردند، دفاع مکن. زیرا خداوند، افراد خیانت پیشهء گنهکار را دوست ندارد. ۱۰۷ نساء.
🌹يَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَلَا يَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّهِ وَهُوَ مَعَهُمْ إِذْ يُبَيِّتُونَ مَا لَا يَرْضَىٰ مِنَ الْقَوْلِ ۚ وَكَانَ اللَّهُ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطًا.
(آنها زشتکارى خود را) از مردم پنهان مى دارند. اما از خدا پنهان نمى دارند. و هنگامیکه در مجالس شبانه، سخنانى که خدا راضى نبود مى گفتند، خدا با آنها بود. خدا به آنچه انجام مى دهند، احاطه دارد. ۱۰۸ نساء.
🌹هَا أَنتُمْ هَٰؤُلَاءِ جَادَلْتُمْ عَنْهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَمَن يُجَادِلُ اللَّهَ عَنْهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَم مَّن يَكُونُ عَلَيْهِمْ وَكِيلًا.
شما کسانى هستید که در زندگى این جهان، از آنان دفاع کردید. اما کیست که در برابر خداوند، در روز رستاخیز از آنها دفاع کند؟! یا چه کسى است که حامى آنها باشد؟! ۱۰۹ نساء.
👈 👈 ملاک اصلح، رضایت خدا و مومنین باشد. به کارنامهء هر یک از کاندیداها مراجعه کنیم و دقت کنیم چه کسانی آنها را برای رسیدن به هدف، یاری می کنند.
امید به اینکه خداوند، بهترین را انتخاب فرماید.
✨ وصف مومن ✨
🌹🌹إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيَانِ عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِيدٌ...
(بخاطر بیاورید) هنگامى را که دو فرشتهء راست و چپ که ملازم انسانند اعمال او را دریافت مى دارند. انسان هیچ سخنى را بر زبان نمى آورد مگر اینکه، فرشته اى مراقب و آماده براى (ضبط) آنست. ۱۷ و ۱۸ ق.
تفسیر: علاوه بر احاطهء علمى خداوند به ظاهر و باطن انسان، دو فرشته نیز مأمور حفظ و نگهدارى حساب اعمال او هستند، که از طرف راست و چپ از او مراقبت مى کنند، پیوسته با او هستند و لحظه اى جدا نمى شوند.
تَلَقّى به معنى دریافت و اخذ و ضبط است، و مُتَلَقِّیان، دو فرشته اى هستند که مأمور ثبت اعمال انسان مى باشند.
🌸 در روایات ائمه آمده: فرشتهء اول فرماندهء فرشتهء دوم است، هنگامیکه انسان عمل نیکى انجام دهد، فرشتهء سمت راست ده برابر مى نویسد، و هنگامیکه عمل بدى از او سر زند، و فرشتهء سمت چپ مى خواهد آنرا بنویسد، فرشتهء اول مى گوید: عجله مکن. لذا او هفت ساعت به تأخیر مى اندازد، اگر پشیمان شد و توبه کرد، چیزى نمى نویسد، و اگر توبه نکرد، تنها یک گناه براى او مى نویسد ( و این فرمان خدای مهربان است ).
مجمع البیان، ج۹، ص۱۴۴.
👈 در این آیه، فقط روی ثبت سخنان آدمی تاکید شده، این بخاطر اهمیت فوق العاده و نقش مؤثرى است که گفتار، در زندگى انسانها دارد، وگرنه تمام اعمال بدون هیچ کم و کاستی ثبت و ضبط میشود.
👈 چنانچه در آیاتی از سورهء انفطار فرموده است:
🌹وَ إِنَّ عَلَیْکُمْ لَحافِظِینَ، کِراماً کاتِبِینَ، یَعْلَمُونَ ما تَفْعَلُونَ.
و بى شک نگاهبانانى بر شما گمارده شده.
والامقام و نویسنده (اعمال شما).
که مى دانند شما چه مى کنید. ۱۰ و ۱۱ و ۱۲ انفطار.
پس از آن، در آیهء ۱۹ سورهء ق از حادث شدن مرگ می فرماید:
🌹وَجَاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ۖ ذَٰلِكَ مَا كُنتَ مِنْهُ تَحِيدُ.
و سرانجام، سکرات مرگ، حقیقت را (پیش چشم او) مى آورد (و گفته مى شود) این همان چیزى است که تو از آن مى گریختى. ۱۹ ق.
مرگ، واقعیتى است که غالب افراد از آن مى گریزند. بخاطر اینکه آنرا فنا مى دانند، نه دریچه اى به عالم بقاء، و یا بخاطر علائق و پیوندهاى شدیدى که با دنیا و مواهب مادى دارند، و نمى توانند از آن دل بر کنند، و یا بخاطر تاریکى نامهء اعمالشان.
👈 در اغلب انسانها سکرهء مرگ، حالتی است شبیه به مستى که بر اثر فرا رسیدن مقدمات مرگ، هیجانی به انسان دست مى دهد، و گاه بر عقل او چیره مى گردد، و او را در اضطراب و نا آرامى شدیدى فرو مى برد. حتى انبیاء و اولیاء الهی که در لحظهء مرگ از آرامش کاملى برخوردارند، از مشکلات و شدائد این لحظهء انتقالى، غافل نیستند، چنانکه در حالات پیامبر بزرگوار اسلام آمده است که در لحظات آخر عمر مبارکشان، دست خود را در ظرف آبى مى بردند، به صورت مى کشیدند، و لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ مى گفتند و مى فرمودند: اِنَّ لِلْمَوْتِ سَکَرات: مرگ سکراتى دارد.
روح البیان، ج۹، ص۱۱۸.
🌸 امام سجاد فرموده اند: مرگ براى مؤمن، مانند کندن لباس چرکین و پر از حشرات است، و گشودن غل و زنجیرهاى سنگین، و تبدیل آن به فاخرترین لباسها، و خوشبوترین عطرها، و راهوارترین مرکبها و مناسب ترین منزلهاست.
و براى کافر، مانند کندن لباسى است فاخر، و انتقال از منزل هاى مورد علاقه، و تبدیل آن به چرک ترین و خشن ترین لباسها، و وحشتناک ترین منزلها و بزرگ ترین عذاب.
بحارالانوار، ج۶، ص۱۵۵.
/ادامه فردا إن شاءالله/
✨ وصف مومن ✨
👈 در پیغام قرآنی روز گذشته در آیات ۱۷ و ۱۸ و ۱۹ سورهء ق خواندیم، دو فرشتهء راست و چپ که ملازم انسانند همهء اعمال او را ثبت می کنند که در این میان روی ثبت سخنان او تأکید شده است. انگاه خواندیم مرگ به سراغ انسان می آید.
ادامه: ( ۲ )
🌹وَنُفِخَ فِي الصُّورِ ۚ ذَٰلِكَ يَوْمُ الْوَعِيدِ.
و در صور دمیده مى شود. آنروز، روز وعدهء وحشتناک است. ۲۰ ق.
تفسیر: منظور از نفخ صور در اینجا، همان نفخ دوم است، زیرا دو بار در صور دمیده مى شود، نفخهء اول نفخه ایست که در پایان جهان صورت مى گیرد، و همهء انسانها با شنیدن آن مى میرند، و نظام عالم دنیا متلاشى مى شود، و نفخهء دوم نفخه اى است که در آغاز رستاخیز انجام مى گیرد، و با آن، همهء انسانها زنده مى شوند، از قبرها برخاسته و براى حساب و جزا در محضر عدل الهى حاضر مى گردند.
👈 آنگاه به وضعیت انسانها اشاره فرموده است:
🌹وَجَاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَّعَهَا سَائِقٌ وَشَهِيدٌ.
و هر انسانى (به محشر) مى آید در حالیکه فرشته اى او را (بسوى دادگاه عدل الهى) مى راند و شاهدی همراه اوست. ۲۱ ق.
👈 👈 سائق، او را بسوى دادگاه عدل الهى مى راند، و شاهد بر اعمال او گواهى مى دهد ( یاالله ).
در اینکه سائق و شاهد چه کسانی هستند، تفاسیر متعددی وجود دارد که بهترین آنها دو فرشته هستند که فرشتهء اول مانع از فرار است، و فرشتهء دوم مانع از انکار، و به این ترتیب، هر انسانى در آنروز گرفتار اعمال خویش است، و راه گریزى از جزاء و کیفر وجود ندارد.
👈 سپس به انسان غافل خطاب میشود:
🌹لَّقَدْ كُنتَ فِي غَفْلَةٍ مِّنْ هَٰذَا فَكَشَفْنَا عَنكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ.
تو از این صحنه غافل بودى و ما پرده را از چشم تو کنار زدیم، و امروز چشمت تیزبین است. ۲۲ ق.
🌹 يَوْمَ هُم بَارِزُونَ.
روزى که همه چیز آشکار مى شوند. ۱۶ غافر.
🌹يَوْمَ تَشْهَدُ.
روزى که شهادت می دهند. ۲۴ نور.
🌹يَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ.
در آن روز که اسرار نهان (انسان) آشکار مى شود. ۹ طارق.
🌹يَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ.
روزی که شاهدان به پا می خیزند.
به همین دلیل، چشمى تیز بین پیدا کرده اى، و بخوبى مى توانى حقائق را درک کنى.
👈 آنگاه:
🌹وَقَالَ قَرِينُهُ هَٰذَا مَا لَدَيَّ عَتِيدٌ.
فرشته همراه او مى گوید: این نامهء اعمال اوست که نزد من حاضر است! ۲۳ ق.
/ادامه در پیغام فردا إن شاءالله/
✨ حدیث ۴۸ نهج الفصاحه ✨
🌸 پیامبر فرموده اند:
از نفرین مظلوم بترسید حتی اگر
کافر باشد، زیرا در برابر نفرین
مظلوم، پرده و مانعی نیست.
👈 پس از انکه شیطان برای اغوای بندگان از خدا مهلت خواست و خداوند به او مهلت داد، گفت:
🌹ثُمَّ لَآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ ۖ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ.
سپس از پیش رو و از پشت سر، و از طرف راست و از طرف چپ آنها، به سراغشان مى روم. و بیشتر آنها را شکرگزار نخواهى یافت. ۱۷ اعراف.
👈 👈 👈 مهمترین هدف شیطان اینست که بتواند بندگان خدا را از شکرگزاری پروردگار، دور و منصرف کند.
💚 الهی شکر، و هزاران مرتبه شکر، بلکه به اندازهء تمام شنهای روی زمین شکر که باز هم کم است، بخاطر تمام نعمتهایت.
نعمتهای گذشته و آینده....
آنها که می بینیم و آنها که نمی بینیم....
آنها که می دانیم و آنها که نمی دانیم....
خدا را شکر.....................
🌹وَلَوْ أَنَّمَا فِي الْأَرْضِ مِن شَجَرَةٍ أَقْلَامٌ وَالْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِن بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ مَّا نَفِدَتْ كَلِمَاتُ اللَّهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ.
و اگر همهء درختان روى زمین قلم شود، و دریا براى آن مرکّب گردد، و هفت دریا به آن افزوده شود، (اینها همه تمام مى شود ولى) کلمات ( و نعمتهای ) خدا پایان نمى گیرد. خداوند توانا و حکیم است. ۲۷ لقمان.
✨ وصف مومن ✨
در پیغامهای قرآنی دو روز گذشته خواندیم، روز قیامت دو فرشته انسان را همراهی می کنند و شاهد بر اعمالی هستند که او در دنیا انجام داده است. ( ۳ )
👈 در ادامه، وضعیت گنهکاران را شرح فرموده اند:
🌹🌹وَقَالَ قَرِينُهُ هَٰذَا مَا لَدَيَّ عَتِيدٌ....
فرشتهء قرین او مى گوید: این نامهء اعمال اوست که نزد من حاضر است. (خداوند فرمان مى دهد) هر کافر لجوج را در جهنم افکنید. ۲۳ و ۲۴ ق.
تفسیر: منظور از قرین، فرشته اى است که در دنیا همراه انسان و مأمور ضبط اعمال اوست، و در دادگاه عدل الهى گواهى مى دهد.
سپس، خداوند فرشته ای را مأمور بندهء گنهکار نموده و او را مخاطب ساخته مى فرماید: در جهنم بیفکنید هر کافر خودخواه متکبر و لجوج را.
در اینکه این مامور یک نفر است یا دو نفر، و اصولا کدامیک از ماموران همراه انسان است، تفاسیر متعددی وجود دارد.
👈 در آیهء بعد، به چند وصف از اوصاف زشت و مذموم این کافران عنید اشاره کرده، مى فرماید:
🌹مَّنَّاعٍ لِّلْخَيْرِ مُعْتَدٍ مُّرِيبٍ.
آن کسیکه به شدت مانع خیر و متجاوز و در شک و تردید بوده است. ۲۵ ق.
◾ مَنّاع لِلْخَیْرِ، کسی است که مانع انجام اعمال خیر میشود و مُعْتَد یعنى متجاوز، خواه متجاوز به حقوق دیگران، یا متجاوز از حدود احکام الهى.
مُرِیْب، شخصى است که در شک است، شکى توأم با بدبینى، و دیگران را هم با گفتار و عمل خود به شک مى اندازد، و باعث گمراهى آنها مى شود.
👈 👈 سپس ریشهء اصلی این صفات رذیله را می فرماید:
🌹الَّذِي جَعَلَ مَعَ اللَّهِ إِلَٰهًا آخَرَ فَأَلْقِيَاهُ فِي الْعَذَابِ الشَّدِيدِ.
همان کسیکه معبود دیگرى با خدا قرارداده بود، او را درعذاب شدید بیفکنید. ۲۶ ق.
👈 کسی یا چیزی را بیشتر از خدا یا به اندازهء او دوست دارد و باعث میشود بخاطر آن، خدا را نادیده بگیرد و در انجام فرمان پروردگار، متزلزل شود.
◾ 👈 و در آیهء بعد، پرده ای دیگر از وضعیت اسفبار گنهکاران برداشته می فرماید:
🌹قَالَ قَرِينُهُ رَبَّنَا مَا أَطْغَيْتُهُ وَلَٰكِن كَانَ فِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ.
و قرین او (از شیاطین) مى گوید: پروردگارا! من او را به طغیان وانداشتم، بلکه او خود در گمراهى دور و درازى بود. ۲۷ ق.
👈 👈 در این آیه منظور از قرین، شیاطین همنشین گنهکاران است.
اینکه هم فرشتهء مامور انسان و هم شیطان همنشین او را با کلمهء قرین معرفی می فرماید، به این دلیل است که به همان اندازه که خداوند، فرشته ای را نزدیک به بنده اش قرار داده، این بندهء غافل به همان اندازه شیاطین جن و انس را به خود نزدیک می کند!!!
البته شیطان با این توجیه، نمى خواهد نقش خود را در اغواى انسان انکار کند، بلکه مى خواهد این امر را ثابت کند که اجبارى در کار نبوده، و انسان با میل و رغبت خویش وسوسه هاى او را پذیرفته، بنابراین تضادى با آیه لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ: من همهء آنها را اغوا مى کنم ندارد. ۸۲ سورهء ص.
◾ این انکار شیطان، چیزی از بار گناه او کم نمی کند.
درست مثل زمانیکه افرادی، عامدا انسان را به راههای کج و اشتباه، راهنمایی می کنند، حال اگر انسان حرف آنها را حجت قرار نداده و از مسیر درست زندگی منحرف نشود، این چیزی از بار گناه منحرف کنندگان کم نمی کند (دقت کنیم).
👈 سپس خداوند به مخاصمه کنندگان می فرماید:
🌹قَالَ لَا تَخْتَصِمُوا لَدَيَّ وَقَدْ قَدَّمْتُ إِلَيْكُم بِالْوَعِيدِ...
نزد من جدال و مخاصمه نکنید. من پیشتر به شما هشدار داده ام (و اتمام حجت کرده ام). سخن من تغییرناپذیر است، و من هرگز به بندگان ستم نخواهم کرد. ۲۸ و ۹ ق.
یک سوال:
سخن پروردگار تغییر ناپذیر است، پس چگونه جمعى مشمول عفو او مى شوند؟
پاسخ اینست که عفو نیز طبق برنامهء حساب شده اى است، به این معنی که انسان، عملى انجام داده باشد که در عین مجرم بودن، قابلیت و شایستگى عفو را داشته باشد، این خود، یکى از سنت هاى الهى است. کسانى را مشمول عفو خویش قرار می دهد که شایسته عفوند، و این نیز تغییر ناپذیر است.
✨ وصف مومن ✨
🌹🌹وَأُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ.
(در آنروز) بهشت را به پرهیزگاران نزدیک مى کنند، و فاصله اى از آنان ندارد. ۳۱ق.
تفسیر: نفرموده پرهیزگاران را به بهشت نزدیک مى کنند، بلکه مى فرماید بهشت را به آنها نزدیک مى کنند.
این نهایت لطف و احترام خدا به بندگان مؤمن است که بالاتر از آن تصور نمى شود.
👈 اما اینهمه لطف و مرحمت از آن کیست؟
🌹هَٰذَا مَا تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ حَفِيظٍ.
این چیزى است که به شما وعده داده مى شود، براى توبه کاران و حافظان پیمان. ۳۲ ق.
اواب، به معنى بازگشت است. بازگشت و توبه از گناهان کوچک و بزرگ، و بازگشت به طاعت او. به این معنی که بهشتیان، پرهیزگارانى هستند که هر عاملى بخواهد آنها را از اطاعت خدا دور سازد، فوراً متوجه شده و به طاعت او باز مى گردند، و از تقصیرات و غفلتهاى خود توبه مى کنند تا به مقام نفس مطمئنه برسند.
حفیظ هم به معنى حافظ و نگاهدارنده است. حفظ عهد و پیمانهاى الهى، که از انسانها گرفته که اطاعت پروردگار را کنند و عبادت شیطان ننمایند (آیهء ۶۰ یس). و حفظ قوانین و حدود الهى، که توبه از گناه و جبران آن، یکی از همین قوانینی است که باید حفظ کنیم.
👈 و در ادامهء این اوصاف، به دو وصف دیگر آنها اشاره مى فرماید:
🌹مَّنْ خَشِيَ الرَّحْمَٰنَ بِالْغَيْبِ وَجَاءَ بِقَلْبٍ مُّنِيبٍ.
همان کسیکه از خداوند رحمان در نهان بترسد و با قلبى پر إنابه در محضر او حاضر شود. ۳۳ ق.
منظور از نهان، پنهان از چشم مردم است، وگرنه جایی نیست که از دیدگان خداوند، پنهان باشد.
به این معنی که آنها در خلوت نیز مرتکب گناه نمى شوند. این خوف و خشیت، سبب مى شود که قلب آنها منیب باشد، یعنی دائماً متوجه خدا گردد، و میل به طاعت او داشته باشد، و از هر گناه و لغزشى توبه نماید.
👈 آنگاه فرشتگان به آنان می گویند:
🌹ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ ۖ ذَٰلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ.
بسلامت وارد بهشت شوید، امروز روز جاودانگى است. ۳۴ ق.
سلامت از هر گونه بدى، ناراحتى، آفت، بلا، کیفر و عذاب، سلامت کامل از نظر جسم و جان.
🟢 امروز، روز جاودانى است، جاودانى نعمتها، و جاودانى بهشت با تمام مواهبش.
و به دنبال این دو موهبت سلامت و جاودانگى، خداوند منان دو بشارت دیگر به آنها مى دهد که مجموعا چهار بشارت میشود.
👈 مى فرماید:
🌹لَهُم مَّا يَشَاءُونَ فِيهَا وَلَدَيْنَا مَزِيدٌ.
هرچه بخواهند در آن جا براى آنها هست، و نزد ما افزون بر آن است (نعمتهایى که به فکر هیچ کس نمى رسد). ۳۵ ق.
✅ و این به این معنی است که موازنه اى میان پاداش الهى و اعمال مؤمنان نیست، بلکه، از آن افزون و بسیار برتر و بالاتر است.
آیات الهی
چه شب سخت و عجیبی را گذراندیم.... اما گذشت و چه پایان غم انگیزی داشت. ملت بزرگ ایران عادت دارند که
⚫ چهل روز گذشت.......
چه فرازها و نشیبها که این ملت بزرگ و شریف به خود ندیده.....
اما همیشه مقاوم و مستحکم ایستاده است.
نه در غمها به زانو درآمده، و نه در شادیها مغرور شده.
ملت بزرگ ایران اسلامی مصداق این آیهء شریفه است:
🌹 وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ.
نه ترسی دارند و نه غمی.
👈 این سخن، بیش از ۱۰ مرتبه در قرآن مجید در بارهء مومنین بیان شده.
✅ غم گذشته را نمی خوریم چون گذشته، عبرت است.
از آینده نمی ترسیم چون توکلمان بر خداست.
✨ وصف مومن ✨
🌹🌹فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً.
إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً.
پس به یقین با سختی، آسانی هست.
به یقین با سختی، آسانی هست. ۵ و ۶ انشراح.
🌼 به این معنی که وقتی گرفتاری یا سختی و یا مصیبتی برایمان پیش می آید قطعا به موازات آن، نعمت و اخبار خوب و آسانی هم به ما رو می کند.
بنابراین، همیشه سختیها و ناگواریها، نیمهء پر هم دارند. همانگونه که خوشیها و شادیها دارای نیمهء خالی هم هستند. پس نه در مصیبتها، همهء امید خود را از دست بدهیم، و نه در شادیها دچار غرور و شعف بیحد بشویم.
👈 اما متأسفانه انسان، سختیها و ناگواریها را خیلی بیشتر از نعمتها و الطاف الهی می بیند و بیشتر به چشمش می آید....
بهمین دلیل است اغلب بهنگام گرفتاری، رو به درگاه خدا می آوریم و با گریه و زاری از او درخواست کمک می کنیم.
👈 👈 آیا تا بحال بخاطر نعمتها، بخاطر الطاف الهی و بخاطر شکرگزاری در پیشگاه او گریه و زاری کرده ایم؟ بخاطر عظمت خدا، بخاطر عرض ادب، بخاطر عذرخواهی از ناشکریها؟......
💚 اما سفارش خداوند:
در این باره خداوند فرموده اند، در سختیها علاوه بر صبر، شکرگزار هم باشید، و در شادیها، علاوه بر شکرگزاری، صبور هم باشید:
🌹إِنْ یَشَأْ یُسْکِنِ الرِّیحَ فَیَظْلَلْنَ رَواکِدَ عَلى ظَهْرِهِ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیات لِکُلِّ صَبّار شَکُور.
اگر او اراده کند، باد را ساکن مى سازد تا ( کشتیها ) بر پشت دریا بى حرکت بمانند. در این نشانه هائى است براى هر صبور شکرگزار! ۳۳ شوری.
👆 مصیبتی که باید در آن صبور و شکرگزار بود.
🌹 وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآیَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنْ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللهِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لاَیَات لِکُلِّ صَبَّار شَکُور.
ما موسى را با آیات خود فرستادیم، (و دستور دادیم) قومت را از تاریکى ها بسوى نور خارج ساز، و ایام الله را به آنان یادآورى کن. در این، نشانه هایى است براى هر صبور شکرگزار. ۵ ابراهیم.
👈 ایام الله، روزهایی است که هرگز نباید فراموش کنیم و این آیه صبر و شکرگزاری را در بشارتها سفارش فرموده است.
🌹 أَ لَمْ تَرَ أَنَّ الْفُلْکَ تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِنِعْمَتِ اللّهِ لِیُرِیَکُمْ مِنْ آیاتِهِ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیات لِکُلِّ صَبّار شَکُور.
آیا ندیدى کشتى ها در دریاها، و به نعمت او حرکت مى کنند تا بخشى از آیاتش را به شما نشان دهد؟! در اینها نشانه هائى است براى کسانیکه صبور و شکرگزارند! ۳۱ لقمان.
👆 صبر و شکرگزاری در شادی و نعمت.
🌹 فَقالُوا رَبَّنا باعِدْ بَیْنَ أَسْفارِنا وَ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَجَعَلْناهُمْ أَحادِیثَ وَ مَزَّقْناهُمْ کُلَّ مُمَزَّق إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیات لِکُلِّ صَبّار شَکُور.
گفتند: پروردگارا! میان سفرهاى ما دورى بیفکن. آنها به خویشتن ستم کردند، و ما آنان را داستانهائى (براى عبرت دیگران) قرار دادیم و جمعیتشان را متلاشى ساختیم، در این ماجرا، نشانه هاى عبرتى براى هر صبور و شکرگزاری است. ۱۹ سبأ.
👆 این هم کیفر ناشکری که باز باید صبور و شکرگزار بود.
👈 قوم سبأ از خدا درخواست کردند، شرایط مطلوبی را که برای رفت و آمد همهء مردم (فقیر و ثروتمند ) فراهم است، به گونه ای شود که فقط اغنیاء بتوانند بی دردسر در بین آبادیها و شهرها رفت و آمد کنند و مردم کم بضاعت نتوانند دوشادوش آنها سفر کنند....
همین باعث عذابشان شد.
حالا که بزرگواران دکتر جلیلی و دکتر قالیباف به اجماع نرسیدند، بیائید تا ما رأی دهندگان به اجماع برسیم.
مهم نیست از بین این بزرگواران کدامیک رئیس جمهور میشود..... که هر دو شایسته اند.
الان مهم اینست که دولت سوم روحانی بر سر کار نیاید.
از بین آقایان جلیلی و قالیباف، هر کدام که اقبال بیشتری از سوی مردم با اوست، به همان رأی دهیم.
و من الله توفیق.......
✨ وصف مومن ✨
👈 خلاف کافر، مومن است.
🌹وَكَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْنٍ هُمْ أَشَدُّ مِنْهُم بَطْشًا فَنَقَّبُوا فِي الْبِلَادِ هَلْ مِن مَّحِيصٍ.
چه بسیار اقوامى را که پیش از آنها (پیش از اقوام گنهکار دیگر ) هلاک کردیم، اقوامى که از آنان قویتر بودند و شهرها را گشودند. آیا راه فرارى (از عذاب الهی) وجود دارد؟ ۳۶ ق.
تفسیر: در این آیه، هشدار مى دهد که سَرى به تاریخ گذشتگان بزنید، و آثار آنها را در تاریخ و در زمین بنگرید و مطالعه کنید و ببینید خداوند با اقوام سرکشى که پیش از آنها بودند چه کرده است؟
👈 سپس می فرماید:
🌹إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَذِكْرَىٰ لِمَن كَانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَهُوَ شَهِيدٌ.
در این (مطالعه و پندگیری از گذشتگان)، تذکرى است براى آن کسیکه عقل دارد، یا گوش دل فرا دهد در حالیکه حضور (قلب) داشته باشد. ۳۷ ق.
🌸 امام موسى بن جعفر در تفسیر همین آیه، فرموده اند: منظور از قلب، عقل است.
اصول کافی، ج۱، حدیث ۱۱.
👈 👈 👈 در آیهء مذکور نکتهء بسیار مهمی وجود دارد:
👈 أَلْقَى السَّمْعَ (گوش را افکند) کنایه از گوش دادن با نهایت دقت است، شبیه تعبیرى که در فارسى داریم: گوش ما با شماست، یعنى به خوبى به سخنانت گوش مى دهیم.
شَهِید، در اینجا به معنى کسى است که حضور قلب دارد، و با دقت، مطالب را پى گیرى مى کند.
پس، مفهوم آیه اینست 👇
دو گروه مى توانند از مواعظ و آیات کلام الله، پند و اندرز گیرند، نخست، آنها که داراى ذکاوت و عقل و هوشند، و خود مستقلاً مى توانند مسائل را تحلیل کنند، و دیگر کسانیکه در این حد نیستند، اما مى توانند مستمع خوبى براى آنها که می دانند باشند، و با حضور قلب به سخنان آنها گوش فرا دهند، و حقایق را از طریق ارشاد و راهنمائى آنها فراگیرند. (دقت کنیم).
✅ اگر هنوز رأی نداده اید، در انتخاب اصلح دقت فرمائید.
🌸 حضرت امیرالمومنین در صد و هفتاد و ششمین کلمات قصار، در بارهء انتخاب اصلح فرموده اند:
آلَةُ الرِّيَاسَةِ سَعَةُ الصَّدْرِ.
شکیبایی و وسعت نظر، لازمهء ریاست است.
👈 و این روزها بخوبی دیدیم چه کسانی از سعهء صدر لازم برخوردار نیستند!!!
🌸 امام صادق در بیان معیار انتخاب اصلح فرموده اند:
الْحُكْمُ مَا حَكَمَ بِهِ أَعْدَلُهُمَا وَ أَفْقَهُهُمَا وَ أَصْدَقُهُمَا فِي الْحَدِيثِ وَ أَوْرَعُهُمَا وَ لَا يَلْتَفِتْ إِلَى مَا يَحْكُمُ بِهِ الْآخَرُ.
چنین شخصی باید عادلتر و فقيهتر و راستگوتر و با تقوىتر باشد.
اصول کافی، ج۱، ص۶۸.