eitaa logo
آیات الهی
51 دنبال‌کننده
62 عکس
20 ویدیو
0 فایل
سلام. با نام و یاد خدا. امید است خداوند منان بر ما منت گذارده و ما را در یادگیری و عمل به قرآن یاری فرماید.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨ وصف مومن ✨ 🌹🌹إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ ۚ..... کسانیکه کافر شدند، اموالشان را براى بازداشتن (مردم) از راه خدا خرج مى کنند. آنان این اموال را صرف مى کنند، اما مایهء حسرت و اندوهشان خواهد شد. سپس شکست خواهند خورد. و کافران بسوى دوزخ گردآورى خواهند شد. ۳۶ انفال. تفسیر: در عصر پیغمبر، قدرت و ثروت حجاز در دست مکیان بود. زمانیکه پیامبر در مدینه حکومت اسلامی تشکیل داد، دشمنان اسلام و پیامبر، او و حکومتش را تحریم اقتصادی کردند. در تمام حجاز، هیچکس اجازهء تجارت با مدینه را نداشت. نه کسی چیزی به آنها می فروخت، و نه چیزی می خرید. خیلی زود مدینه با فقر روبرو شد و پیامبر و یارانش روزهای سخت و طاقت فرسایی را آغاز کردند. البته پیش از این در شعب ابیطالب، پیامبر و یارانش با اولین و شدیدترین تحریمهای اقتصادی روبرو شده بودند. دشمنان از یکطرف، مدینه را تحریم اقتصادی کردند و از طرف دیگر، هزینه های فراوانی را جهت اسلام ستیزی و دور کردن مردم از اسلام و مسلمین و نشان دادن جلوه ای زشت از اسلام بکار گرفتند و تلاش فراوان نمودند، اما در نهایت تنها حسرت و شکست و سرافکندگی برایشان باقی ماند. چگونه؟ 👇 اول با تلاشهای نفسگیر و طاقت فرسا، اما خستگی ناپذیر پیامبر بزرگوار، و دوم اینکه این تحریمها و فشارها نه در مکه و نه در مدینه، مسلمانان را از پای در نیاورد و ثبات و استحکام و ایمان آنان متزلزل نشد و هرگز تحت این فشارها تسلیم دشمن نشدند. و بالاخره اسلام به بار نشست و حیرت دشمنان را برانگیخت. 👈 اما اگر مسلمانان عصر پیامبر، تحت فشارهای دشمن از پای در می آمدند، چگونه اسلام به بار می نشست؟ این تحمل و شجاعت و اعتماد مسلمانان به خدا و رسول خدا بود که نهال اسلام را از گزند دشمنان حفظ و آنرا تبدیل به درختی تنومند نمود. ( و اینک شاهد تکرار تاریخ هستیم ). ✅ شکست باطل در مقابل حق، قطعی است، و البته زمان و نوع تحقق آن بستگی به روحیهء ایمانی و شجاعت و درایت مومنین دارد. 👈 حالا اصولا چرا باید مومنین و رهبران و پیشوایان آنها برای به بارنشستن اسلام در تمام ادوار، متحمل اینهمه سختی بشوند؟!! 👈 پاسخ را در ادامه فرموده است: 🌹لِيَمِيزَ اللَّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ... (اینها همه) بخاطر آنست که خداوند (مى خواهد) ناپاک را از پاک جدا سازد، و ناپاکها را روى یکدیگر بگذارد، و همه را متراکم سازد، و (یکجا) در دوزخ قرار دهد. و اینها همان زیانکارانند. ۳۷ انفال. 👈 ضمیمه کردن خبیث و ناپاک از هر گروه و در هر شکل و لباس، که سرانجام شکل واحدى خواهند داشت، و پایان کار همهء آنها زیان و خسران خواهد بود. 👈 👈 👈 پس این یک امتحان بزرگ است برای اهل ایمان که کدامیک در گذر زمان، تحت فشارهای مختلف از سوی دشمن، متزلزل شده و بسوی طاغوت روی می آورد. این زمان، زمان تفکیک مومنین از یکدیگر بر اساس درجهء ایمانشان و تفکیک آنها از کسانی است که یا بهره ای از ایمان ندارند و یا بهرهء کمی دارند. 🌹 رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً ۚ إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ. پروردگارا! دلهایمان را بعد از آن که ما را هدایت فرمودى، منحرف مگردان. و از سوى خود رحمتى بر ما ببخش زیرا تویى بخشنده. ۸ آل عمران.
✨ وصف مومن ✨ 🌹🌹عَفَا اللَّهُ عَنكَ لِمَ أَذِنتَ لَهُمْ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَتَعْلَمَ الْكَاذِبِينَ..... خداوند تو را بخشید. چرا پیش از آن که راستگویان براى تو آشکار شوند و دروغگویان را بشناسى، به آنها اجازه دادى؟!( که در جهاد شرکت نکنند ). ۴۳ توبه. تفسیر: در جنگ تبوک (جنگ میان مسلمانان و رومیان در سال هشتم هجری)، عده ای منافق برای نرفتن به جهاد از پیامبر اجازه گرفتند و پیامبر عذر آنها را قبول کرد. خداوند فرمود نباید اجازه می دادی تا به وقت عمل. آنگاه خودشان از آمدن به جهاد دوری می کردند، در اینصورت دروغگو از راستگو مشخص میشد. 💚 اما دقت کنیم به اینکه خداوند، با چه علاقه و احترامی به پیامبر تذکر می دهد. اول می فرماید تو را بخشیدم، پس از آن، مطلب مورد نظر را تذکر می دهد. (خداگونه باشیم). 👈 آنگاه صفات جهادگران در راه خدا را می فرماید: 🌹لَا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ..... کسانیکه به خدا و روز بازپسین ایمان دارند، هرگز براى ترک جهاد با مال و جانشان، از تو اجازه نمى گیرند. و خداوند پرهیزگاران را مى شناسد. ۴۴ توبه. 👈 آنگاه صفات کسانی را می فرماید که بدون دلیل از انجام جهاد روی می گردانند: 🌹إِنَّمَا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ..... تنها کسانى از تو اجازه مى گیرند که به خدا و روز بازپسین ایمان ندارند، و دلهایشان با شک و تردید آمیخته است، از این رو آنها در تردید خود سرگردانند. اگر آنها اراده داشتند که (برای جهاد) خارج شوند وسیله اى براى آن فراهم مى کردند. ولى خدا از حرکت آنها کراهت داشت، از این رو آنها را (از جهاد) بازداشت، و به آنان گفته شد: با قاعدین (کسانیکه از جهاد معافند) بنشینید. ۴۵ و ۴۶ توبه. 👈 سپس اخبار بسیار مهمی را در بارهء کسانیکه از جهاد می گریزند می فرماید 👇 🌹لَوْ خَرَجُوا فِيكُم مَّا زَادُوكُمْ إِلَّا خَبَالًا.... اگر آنها همراه شما (برای جهاد) خارج مى شدند جز اضطراب و تردید چیزى بر شما نمى افزودند، و به سرعت در بین شما به فتنه انگیزى مى پرداختند، و در میان شما افرادى هستند که به سخنان آنها کاملا گوش فرا مى دهند، و خداوند ظالمان را مى شناسد. ۴۷ توبه. 🌹لَقَدِ ابْتَغَوُا الْفِتْنَةَ مِن قَبْلُ وَقَلَّبُوا لَكَ الْأُمُورَ..... آنها پیش از این (نیز) در پى فتنه انگیزى بودند، و کارها را بر تو دگرگون ساختند. تا آن که حق فرا رسید، وفرمان خدا آشکار گشت (و پیروز شدید)، در حالیکه آنها ناخشنود بودند. ۴۸ توبه. /برای شرکت در جهادی که هم اینک در مقابل ماست تعلل نکنیم، جهاد با یورش فرهنگی و اقتصادی دشمن. هر کس با هر وسیله ای که می تواند باید به فرمان خدا جهاد کند. جهاد همیشه جنگ و دعوا نیست. گاهی با صبر و گاهی تحمل، گاهی با روشنگری، با فرهنگسازی، با زبان، با عمل، گاهی هم با مقابله. منتها در اینصورت فقط باید گوش به فرمان حکومت بود. نباید ایجاد هرج و مرج شود/ 👈 روش منافقان را بشناسیم. آنان در پوشش شرع و دین، به جزئیات می پردازند و مردم را از مسائل مهم باز می دارند. و با ایجاد ترس و دلهره از جهاد و القاء عقب ماندگی و دلائل خرد و کلان دنیوی، مردم را از مسیر حق و حقیقت دور می کنند. اما......... یک مؤمن واقعی در سایهء قرآن و کلام معصوم، و با فرمانبرداری از ولایت، راه را از بیراهه تشخیص می دهد و از مسیر درست منحرف نمی شود. 💚 👈 غزوات و سرایای پیامبر، از سال دوم هجری آغاز و تا پایان سال نهم ادامه داشت. حدودا، ۹۶ ماه، بیست و هشت غزوه و هشتاد سریره. جمعا ۱۰۸ جنگ. همزمان با این جنگها، پیامبر مأموریت خطیر رسالت را بر دوش داشت، و از سوی دیگر باید برای جلوگیری از فتنه و شرارت، با منافقین و اشرار داخلی مبارزه می کرد، و مسائل مربوط به درون خانواده، و فقر شدیدی که سالهای اول هجرت گریبان مسلمانان را گرفته بود! در تمام این مجاهدتها، حضرت امیر دوشادوش پیامبر بود بجز همین جنگ تبوک که پیامبر بخاطر جلوگیری از کودتای احتمالی، به ایشان دستور داد که در مدینه بماند. آیا ما از زنان و مردان صدر اسلام، کمتریم؟! آیا شایستگی یاری رساندن به رسول خدا و کتاب الهی را نداریم؟! بشتابیم بسوی رستگاری.
✨ وصف مومن ✨ 🌹🌹وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ..... مردان و زنان باایمان، ولى (و یاور) یکدیگرند. امر به معروف و نهى از منکر مى کنند. نماز را برپا مى دارند. و زکات را مى پردازند. و خدا و پیامبرش را اطاعت مى کنند. بزودى خدا آنان را مورد رحمت قرار مى دهد. خداوند توانا و حکیم است. ۷۱ توبه. 🟢 و پاداش آنان 👇 🌹وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا...... خداوند به مردان و زنان باایمان، باغهاى بهشتى وعده داده که نهرها از پاى درختانش جارى است. جاودانه در آن خواهند ماند. و خانه های پاکیزه در باغهاى جاودان بهشتى. و خشنودى خدا ( که از همهء اینها ) برتر است. و این، همان رستگارى و پیروزى بزرگ است. ۷۲ توبه. 👈 👈 اما قبل از معرفی مردان و زنان مومن، مردان و زنان منافق را معرفی فرموده است 👇 🌹 الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ بَعْضُهُم مِّن بَعْضٍ ۚ يَأْمُرُونَ بِالْمُنكَرِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ وَيَقْبِضُونَ أَيْدِيَهُمْ ۚ نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ ۗ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ هُمُ الْفَاسِقُونَ........ مردان منافق و زنان منافق، همه از یک گروهند، آنها امر به منکر، و نهى از معروف مى کنند و دست هایشان را (از انفاق به نیازمند) مى بندند، خدا را فراموش کردند، و خدا (نیز) آنها را فراموش کرد. به یقین، منافقان همان فاسقانند. ۶۷ توبه. ⚫ و عذاب آنها 👇 🌹وَعَدَ اللَّهُ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْكُفَّارَ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا ۚ ..... خداوند به مردان و زنان منافق و کفار، وعده آتش دوزخ داده. جاودانه در آن خواهند ماند همان براى آنها کافى است. و خدا آنها را از رحمت خود دور ساخته. و عذابى پایدار براى آنهاست. ۶۸ توبه. 👈 ممکن است روح نفاق به گونه اى باشد که در ابتدا جلب توجه نکند، مخصوصاً تفاوت روح نفاق در مرد و زن. اما همه در یک سلسله صفات شریکند، لذا مى فرماید: مردان منافق و زنان منافق همه از یک قماشند. 👈 آنگاه پنج صفت مشترک منافقین را بیان می فرماید. در پنجمین صفت منافقان، فرموده آنان فاسقند. فاسق کسی است که قوانین را می داند ولی عمل نمی کند و قانون شکن است. این صفت فقط مخصوص منافقان نیست. همهء ما ممکن است قانون را رعایت نکنیم. قوانین خرد و کلان. در خانواده و یا هر جامعهء دیگری که در آن هستیم. رعایت نکردن قانون، خرابی بار می آورد که گاها جبران پذیر هم نیست. ◾ مراقب باشیم ناممان در زمرهء فاسقان نباشد. 👈 👈 در پایان آیه اضافه مى کند خداوند آنها را از رحمت خود دور ساخته و عذاب همیشگى نصیبشان نموده است. دوری از رحمت پروردگار، بزرگ ترین عذاب، و دردناک ترین کیفر است، یعنی هرگز امکان ندارد رحمت خدا شامل حالشان شود.
✨ وصف مومن ✨ 🌹🌹 لِلَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمُ الْحُسْنَىٰ........ أُوْلَئِکَ لَهُمْ سُوءُ الْحِسَابِ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمِهَادُ. براى آنها که دعوت پروردگارشان را اجابت کردند، پاداش نیکوست. و کسانیکه دعوت او را اجابت نکردند، اگر تمام آنچه در روى زمین است، و همانندش، از آن آنها باشد، و همه را براى رهایى از عذاب فدیه دهند، ( از آنها پذیرفته نخواهد شد). براى آنها حساب بدى است. و جایگاهشان جهنم، و چه بد جایگاهى است. ۱۸ رعد. تفسیر: حُسْنَى، به معنی هر خیری است و هر پاداشی. آنقدر پاداش اعمال نیک، بزرگ است که توضیح زیادی در بارهء آن در قرآن بیان نشده. چون قطعا در ذهن محبوس مادی انسان نمی گنجد. همینقدر بس که فرموده است روشنی چشم شماست 👇 🌹فَلاتَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُن جَزاءً بِما کانُوا یَعْمَلُونَ. هیچکس نمى داند چه پاداشهاى مهمى که مایهء روشنى چشمهاست براى آنها نهفته شده، این پاداش کارهائى است که انجام مى دادند. ۱۷ سجده. ◾ اما در بارهء عذاب کسانیکه دعوت حق را نمی پذیرند، فرموده است: اگر گنهکار، مالک همهء روى زمین بلکه مالک دوبرابر آن باشد و حاضر شود همه را بدهد تا خود را رها سازد، از او پذیرفته نیست و سودى ندارد. ◾بدبختی دوم براى آنان، حساب بد است. (أُوْلَـئِکَ لَهُمْ سُوءُالْحِسَابِ). یعنی حساب دقیق و بدون کمترین گذشت. 👈 👈 👈 🌸 در بارهء سوء الحساب، حدیثى مهم از امام صادق علیه السلام نقل شده است. در این حدیث مى خوانیم: امام به یکى از یاران خود فرمود، چرا فلانی از تو شکایت دارد؟ عرض کرد، شکایتش به خاطر اینست که من حقم را تا آخر از او گرفتم. هنگامیکه امام این سخن را شنید به حالت غضبناک نشست سپس فرمود: آیا گمان مى کنى که اگر تا آخرین مرحله حقت را بگیرى بدى نکرده اى؟ چنین نیست، آیا سخن خدا را ندیده اى؟ ( سپس اشاره به آیهء ۲۱ سورهء رعد می فرماید که خداوند در آن فرموده است: اولوالالباب از سوء الحساب می ترسند 👈 وَ یَخافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ. سپس ادامه می دهند: آیا تو فکر مى کنى آنها از این مى ترسند که خدا بر آنها ستم کند؟ نه، بخدا سوگند آنها از این مى ترسند که خدا حساب آنها را دقیقاً و تا آخرین مرحله برسد، خداوند نام این را بدى حساب نهاده است. بنابراین هر که در کشیدن حساب، دقت و سختگیرى کند بدحسابى کرده است. تفسیر برهان، ج۲، ص۲۸۸. 👈 یک مومن به کسانیکه با آنان حساب و کتاب دارد سخت نمی گیرد. به قولی مو را از ماست بیرون نمی کشد. از افراد تحت سرپرستی، تا کسانیکه با آنان معامله می کند یا خرید می کند، یا انجام کاری را به کسی می سپرد.   👈 👈 👈 یک تعبیر دیگری که از سوءالحساب شده آنست که محاسبهء آنها توأم با سرزنش و توبیخ است که علاوه بر وحشت از اصل حساب، آنها را رنج مى دهد. اگر با کسی حساب و کتاب داریم همراه با سرزنش و توبیخ نباشد. او را بخاطر پولی که به او داده ایم یا انجام کاری که به‌ او سپرده ایم، تحقیر نکنیم. ◾ وای به کسیکه بابت نفقه ای که می پردازد، حساب و کتاب سختگیرانه دارد. 👈 👈 👈 برخى دیگر نیز گفته اند: منظور از سوءالحساب، سوءالجزاء است، یعنى پاداش بسیار بدى براى آنهاست. این تفسیرهاى سه گانه منافاتى با هم ندارند، یعنى چنین اشخاصى، محاسبهء سخت و دقیقى را پس مى دهند و در حال محاسبه، مورد توبیخ قرار مى گیرند و کیفر آنها بعد از حساب، بى کم وکاست و بدون کمترین گذشتی، به آنان داده مى شود. 🖤 درست مثل خودشان. / ادامهء این آیات مهم فرداإن شاءالله/
✨ وصف مومن ✨ 🌹🌹أَفَمَن يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَىٰ ۚ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ. آیا کسیکه مى داند آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده حق است، همانند کسى است که نابیناست؟! تنها خردمندان متذکر مى شوند. ۱۹ رعد. 👈 منظور از نابینا، افرادی هستند که حق را نمی بینند و غافل و جاهلند. 👈 اما مشخصات اولوالالباب: 🌹 الَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَلَا يَنقُضُونَ الْمِيثَاقَ........ همان کسانیکه به عهد الهى وفا مى کنند، و پیمان را نمى شکنند. و کسانیکه پیوندهایى را که خدا دستور به برقرارى آن داده، برقرار مى دارند، و از پروردگارشان مى ترسند، و از بدى حساب (روز قیامت) بیم دارند. و کسانیکه براى جلب رضاى پروردگارشان شکیبایى مى کنند، و نماز را برپا مى دارند، و از آنچه به آنها روزى داده ایم، پنهان و آشکار، انفاق مى کنند، و با حسنات، سیّئات را برطرف مى سازد، سرانجام (نیک) سراى آخرت، از آن آنهاست. (همان) باغهاى جاویدان بهشتى که همراه پدران و همسران و فرزندان صالحشان، وارد آن مى شوند، و فرشتگان از هر درى بر آنان وارد مى گردند، (و به آنان مى گویند) سلام بر شما بخاطر صبر و استقامتتان. چه نیکوست سرانجام سراى جاویدان. ۲۰ تا ۲۴ رعد. تفسیر: الباب، جمع لُبّ، به معنى مغز هر چیز است. بنابراین نقطه مقابل اولواالالباب افراد بى مغز و پوک و میان تهى و بى محتوا هستند. ✅ برای اولوالالباب ۸ مشخصه بیان شده است. اولین مشخصه، مسألهء وفاى به عهدالله است. 🌸عَهْدِ اللهِ (عهد الهى) معناى وسیعى دارد که عهدهاى فطرى و پیمانهایى که خدا به مقتضاى فطرت از انسان گرفته (همانند فطرت توحید و عشق به حق و عدالت)، و نیز پیمانهاى عقلى یعنى آنچه انسان با نیروى تفکر و اندیشه و خرد از حقایق عالم هستى و مبدأ و معاد درک مى کند، و پیمانهاى شرعى یعنى آنچه پیامبر در رابطه با اطاعت از دستورهاى الهى و ترک معصیت و گناه، از مؤمنان گرفته است، همه را شامل مى شود. 🌸 وفا به پیمانهایى که انسان با دیگران مى بندد نیز در این مجموعه وارد است، زیرا خدا فرمان داده که این پیمان ها نیز محترم شمرده شود، بلکه هم در پیمان هاى تشریعى داخل است و هم در پیمان هاى عقلى (دقت کنیم). اما پیوندهایی که خدا فرمان به آن داده: انسان پیوندى با خدا که مهمترین پیوند است، پیوندى با پیامبران و رهبران، پیوندى با سایر انسانها اعم از دوست، همسایه، خویشاوند، برادران دینى و همنوعان، و نیز پیوندى با خود دارد (از این نظر که مأمور به حفظ مصالح خویشتن و ترقى و تکامل آن شده است)، که همهء آنها را باید محترم شمارد، حق همه را ادا کند و کارى که منجر به قطع یکى از این پیوندها مى شود انجام ندهد. 👈 👈 👈 در الویت بندی پیوندها میان ما و انسانهای دیگر، مهمترین پیوند بعد از پیامبران و پیشوایان، پیوند با خود، والدین، همسر و فرزندان است. نباید اجازه دهیم پیوند با فرد یا گروهی، برای پیوندهای بالاتر، خطرساز یا آسیب رسان باشد، و باید آنرا مدیریت کنیم. 🌸 سومین و چهارمین خصوصیت طرفداران حق اینست که، از پروردگارشان مى ترسند، و از بدى حساب روز قیامت بیمناکند. 🌸 و پنجمین مشخصه اینست که، آنها استقامت دارند و صبورند در برابر مشکلاتى که در مسیر اطاعت از خدا، ترک گناه، جهاد با دشمن و مبارزه با ظلم و فساد وجود دارد، آن هم صبر و استقامت براى جلب خشنودى پروردگار. صبر، به معنی صرفاً تحمل، و دم نزدن نیست. صبور کسی است که با متانت و حفط آرامش، به حل مشکلات می پردازد. در نهایت اگر مشکلی از هیچ راهی قابل حل نبود، با همان صبر و متانت، آنرا تحمل می کند. 🌸 ششمین و هفتمین مشخصه، نماز و انفاق پنهان و آشکار است. مِمّا رَزَقناهُم، یعنی انفاق از هرآنچه که خداوند به ما روزی داده، اعم از ثروت، علم، خرد، و هر نوع کمک و خیرخواهی برای دیگران. اما انفاق آشکار همان انفاق علم است و هر نوع خیرخواهی، حتی در حد یک مشاوره. و انفاق مادی آشکار، صرفاً برای تشویق دیگران است و آن در صورتی است که آبروی نیازمند به خطر نیفتد و صورت ریا هم به خود نگیرد. 🌸 هشتمین و آخرین خصوصیت آنها اینست که، با حسنات، سیّئات خود را از میان مى برند، یعنى وقتى مرتکب گناه میشوند فقط به پشیمان شدن و استغفار قناعت نمى کنند، بلکه در مقام جبران برمى آیند و هر اندازه گناه و لغزش آنها بزرگ تر باشد به همان اندازه، حسنات بیشترى انجام مى دهند (تَابُوا وَأَصْلَحُوا. توبه و جبران). و در پایان، سرانجام خوش آنها را بیان فرموده است.
✨ وصف مومن ✨ 🌹🌹 وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً ۖ وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ........ و اگر پروردگارت مى خواست، همهء مردم را یک امت قرار مى داد، ولى آنها همواره مختلفند. مگر کسى را که پروردگارت رحم کند. و براى همین (پذیرش رحمت ) آنها را آفرید، و فرمان پروردگارت قطعى شده که جهنم را از همهء (سرکشان و طاغیان) از جن و انس پر خواهم کرد. ۱۱۸ و ۱۱۹ هود. تفسیر: هیچ مانعى نداشت که خداوند به حکم اجبار، همهء انسانها را یکنواخت و مؤمن به حق بیافریند. ولى، چنین ایمانى فایده اى نداشت، و هدف خلقت محقق نمیشد. اصولاً، ارزش و امتیاز انسان و مهمترین تفاوت او با موجودات دیگر، داشتن همین موهبت آزادى اراده و اختیار است، همچنین داشتن ذوق ها و سلیقه ها و اندیشه هاى گوناگون و متفاوت، که هر کدام بخشى از جامعه را مى سازد، که اگر همهء انسانها امت واحده بوده و تفاوتی با هم نداشتند، تنوع و ابعاد مختلف در جوامع بوجود نمی آمد. از طرفى، هنگامى که آزادى اراده آمد، اختلاف در انتخاب عقیده و مکتب، طبیعى است، اختلافى که سبب مى شود گروهى راه حق را بپذیرند و گروه دیگرى راه باطل را، مگر اینکه انسان ها در مسیر حق تربیت شوند و در دامان رحمت پروردگار، و با استفاده از مواهب او تعلیمات صحیح ببینند در اینصورت با وجود تفاوتها، اختلافی با هم نخواهند داشت و همه در یک مسیر و در یک مکتب قرار خواهند گرفت. این همان رحمتی است که در آین آیه بیان شده و مفهوم عام دارد و مختص گروه خاصی نیست. ✅ آنها که بخواهند در زیر این چتر رحمت الهى قرار بگیرند، راه براى آنها باز است، رحمتى که از طریق تشخیص عقل، هدایت انبیاء و کتب آسمانى به همهء مردم افاضه شده. و هر گاه، از این رحمت و موهبت استفاده کنند، درهاى بهشت و سعادت جاویدان به روى آنها گشوده خواهد شد. در غیر این صورت، فرمان خدا صادر شده است که جهنم را از سرکشان و طاغیان جن و انس پر مى کنم. 👈 در سورهء شمس آیهء ۸ مى فرماید: خداوند انسان را آفرید و راه فجور و تقوا را به او الهام کرد . و نیز، در سورهء انسان آیهء ۳ مى خوانیم: ما راه را به انسان نشان دادیم یا شکرگزارى مى کند و یا کفران. ✅ پس رحمت خدا، عام است، اما این خود انسان است که راه درست را انتخاب کند یا راه غلط را. و البته کسیکه با وجود نعمت هدایت که در این آیه به رحمت الهی عنوان شده، از روی اختیار، به آن پشت کند و از نعم الهی بر خلاف جهت هدایت و رحمت، استفاده کند، دچار کفران نعمت شده و جایگاهش دوزخ است. ✔ نکتهء مهمی که باید در اینجا به آن اشاره شود اینست که انسانها در انتخاب راه و مسیر، مخیر هستند اما نه به این معنی که اگر راه غلط را انتخاب کردند اجازه دارند زشتی‌های آن راه غلط را در جامعه علنی کنند و برای مومنین مزاحمت ایجاد کنند. در این صورت تذکر دادن به ایشان جایز بلکه واجب است. منتها اینکه مردم صلاحیت تذکر دارند یا حاکمیت، بستگی به شرایطی دارد که در این پیغام مجال گفتگو در این باره نیست.
✨ وصف مومن ✨ 🌹🌹 وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّكُم مِّنْ أَرْضِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا ۖ فَأَوْحَىٰ إِلَيْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِينَ....... کافران به پیامبران خود گفتند: ما به یقین شما را از سرزمین خود بیرون خواهیم کرد، مگر اینکه از ما شوید. در این هنگام، پروردگارشان به آنها وحى فرستاد که ما ستمکاران را هلاک مى کنیم، و شما را بعد از آنان در این سرزمین سکونت خواهیم داد، این (موهبت)، براى کسى است که از مقام (عدالت) من بترسد، و از تهدیدم بیمناک باشد. ۱۳ و ۱۴ ابراهیم. تفسیر: راه و رسم افراد بى منطق است که چون از ناتوانى گفتار و عقیدهء خود آگاهى یابند، استدلال را رها کرده و به زور و قلدرى متوسل مى شوند، در اینجا نیز مى خوانیم، هنگامى که پیامبران منطق متین و رساى خود را بیان کردند، کافران به پیامبران خود گفتند: ما قطعاً شما را از سرزمین خود بیرون خواهیم کرد، مگر اینکه به آیین ما (بت پرستى) بازگردید. در این هنگام خداوند، نوید نجات و پیروزی را به آنها می دهد و اینکه سرزمین کافران برای آنها خواهد شد. اصولا نعم دنیا متعلق به مومنین است، هرچند کافران مدت زمانی از آن بهره ببرند. 👈 اما در نهایت به مومنین تعلق دارد. البته مومنینی که از عدالت خدا بترسند و از تهدید خدا به عذاب، بیمناک باشند. سپس به یکی از وعده های قطعی اشاره فرموده است 👇 🌹وَاسْتَفْتَحُوا وَخَابَ كُلُّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ. و آنها (از خدا) تقاضاى فتح و پیروزى (بر کفار) کردند. و (سرانجام) هر گردنکش حق ستیزى نومید و نابود شد. ۱۵ ابراهیم. 👈 مؤمنان به دعا تقاضای پیروزی بر کافران دارند و خداوند وعده فرموده و اطمینان داده که قطعا جباران عنید، نابودند. 🌸 در روایتى از پیامبر بزرگوار اسلام مى خوانیم: کُلُّ جَبّار عَنید مَن أبى أن یَقولَ لا إلهَ إلاَّ اللهُ:  جبار عنید کسى است که از گفتن لا إله إلاّ الله خوددارى کند ( و به باور و یقین نرسیده باشد ). 🌸 و در حدیثى از امام باقر علیه السلام مى خوانیم: العَنیدُ المُعرِضُ عَنِ الحَقِّ: عنید کسى است که از حق رویگردان باشد. هر دو حدیث، از نورالثقلین، ج۲، ص۵۳۲. به این ترتیب جبار اشاره به صفت نفسانى یعنى روح سرکش، و عنید، اشاره به اثر آن صفت در افعال انسان دارد که او را از حق منحرف مى گرداند. 《 اما جبار، زمانیکه صفت خداست یعنی کسیکه بر همه چیز، تسلط کامل دارد، و در مفهومی دیگر گفته شده یعنی جبران کننده 》 ✅ 👈 از عدالت خدا و از وعدهء عذاب الهی بیمناک باشیم و هر چه بیشتر خود را از آن دور سازیم (با ارتقاء ایمان و اعمال صالح ). و برای پیروزی بر کافران حتما دعا کنیم و تلاش. که یکی از شروط مهم استجابت دعا، تلاش است. و ایمان داشته باشیم که پیروزیم اگر مومنیم.
✨ وصف مومن ✨ 🌹🌹 قُل لِّعِبَادِيَ الَّذِينَ آمَنُوا يُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُنفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لَّا بَيْعٌ فِيهِ وَلَا خِلَالٌ........إِنَّ الْإِنسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ. به بندگان من که ایمان آورده اند بگو نماز را برپا دارند. و از آنچه به آنها روزى داده ایم، پنهان و آشکار، انفاق کنند. پیش از آنکه روزى فرارسد که در آن، نه داد و ستدى است، و نه دوستى.  خداوند، کسى است که آسمانها و زمین را آفرید، و از آسمان، آبى فرو فرستاد و با آن، میوه ها را براى روزى شما (از زمین) بیرون آورد، و کشتیها را مسخر شما ساخت، تا بر صفحهء دریا به فرمان او حرکت کنند، و نهرها را مسخر شما نمود، و خورشید و ماه را به تسخیر شما درآورد، و شب و روز را مسخر شما ساخت، و از هر چیزى که از او خواستید، به شما داد. و اگر نعمت هاى خدا را بشمارید، هرگز نمى توانید آنها را احصا کنید. انسان، ستمکار و ناسپاس است. ۳۱ تا ۳۴ ابراهیم. تفسیر: اسلام ابعاد مختلفى دارد که مى توان آنها را در سه بخش خلاصه کرد: رابطهء انسان با خدا، رابطهء انسان با خلق خدا، و رابطهء انسان با خودش که قسمت سوم در حقیقت نتیجه اى است براى قسمت اول و دوم. ✅ نماز، مظهرى است براى هر گونه رابطه با خدا، زیرا این رابطه در نماز از هر عمل دیگرى بهتر مشخص میشود ( نمازهای با معرفت و باخلوص و با میل و رغبت، نتیجهء ایمان بالاتر و علاقهء بیشتر به خداست). ✅ و انفاق از آنچه خدا روزى داده، با توجه به مفهوم وسیع آن، که هر نعمت مادى و معنوى را شامل مى شود رمزى است براى پیوند با خلق. انفاق اعم از پرداخت واجبات است مثل نفقه و خمس، و پرداخت هر گونه بخشش از آنچه خداوند در اختیارمان قرار داده، از علم و تفکر و معنویت و هر گره گشایی از کار مردم. انفاق آشکار شامل همهء اینهاست بشرط آنکه باعث ریختن آبروی کسی نشود و جنبهء ریا و خودنمائی هم نداشته باشد. صرفا برای تشویق دیگران. 👈 آنگاه به معرفی خدا از طریق نعمت هایش مى پردازد، به گونه اى که عشق او را در دلها زنده مى کند و انسان را به تعظیم در برابر عظمت و لطفش وامى دارد، زیرا این یک امر فطرى است که انسان نسبت به کسیکه به او کمک کرده و لطف و رحمتش شامل حال اوست علاقه و عشق پیدا مى کند. نعمت هایى که اگر انسان به درستى از آنها استفاده کند مى تواند در سراسر جهان طرح مدینه فاضله را اجرا کند، اما بر اثر سوءاستفاده و ظلم و کفران نعمت، جهان را به دارلبوار تبدیل کرده و انبوهى از مشکلات طاقت فرسا به صورت غل و زنجیر بر دست و پاهاى خود پیچیده است ( در آیهء ۲۸ همین سوره به آن اشاره شده است ). ● دارالبوار، در دنیا بدبختی است و در آخرت، دوزخ. بدبختی نه به معنی گرفتاری و سختی که باعث کسب تجربه و ساخته شدن می‌شود. بلکه به معنی دور شدن از خدا و دور شدن از قوانین الهی، و گرفتار شدن به پلیدیها و فرمانهای شیطانی، و افتادن در مسیرهای انحرافی، و تلاش بیهوده و نرسیدن به مقصود. ■ و در پایان آیهء مورد بحث بیان شده: إِنَّ الْإِنسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ. حقیقتا انسان، ستمکار و ناسپاس است. 👈 این ستمکاری و ناسپاسی، خُلق و خوی انسان است اما انسان صالح و عبد خداوند، این خوی زشت و ناپسند را مهار می کند و به درجات بالای انسانی، خود را ارتقاء می دهد. بشتابیم بسوی رستگاری.
✨ وصف مومن ✨ 👈 در این آیات با بیان خصوصیتی زشت و ناپسند از شیطان، مومنین را از آن برحذر داشته اند. همیشه هم نباید با مطالعهء رفتارهای خوب، آنها را بیاموزیم. گاهی با نگاه به زشتی‌ها یاد می گیریم که خود را از آنها دور کنیم 👈 مصداق این ضرب المثل که می گوید: ادب از که آموختی؟ گفت از بی ادبان. 🌹🌹 قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا لَكَ أَلَّا تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ....... (خداوند) فرمود: اى ابلیس! چرا با سجده کنندگان نیستى؟! گفت: من هرگز براى بشرى که او را از گل خشکیده اى که از گِل بدبوئى گرفته شده است آفریده اى، سجده نخواهم کرد. فرمود: از صف آنها (صف فرشتگان) بیرون رو، که رانده شده اى، و لعنت تا روز قیامت بر تو خواهد بود.  ۳۲ تا ۳۵ حجر. تفسیر: غرور، او را از اسرار آفرینش غافل کرد و فراموش کرد ارزش انسان به گِلی نیست که از آن خلق شده تا نسبت به او برتری جویی کند. بلکه ارزش انسان بخاطر روح شریف و عظیم الهى است که در آدم وجود دارد. و به این ترتيب ناگهان از اوج مقامى که داشت (مقام فرشتگان)، سقوط کرد. ◾ ابلیس که در این هنگام خود را راندهء درگاه خدا دید، و احساس کرد آفرینش انسان، سبب بدبختى او شده، آتش کینه در دلش شعله ور گشت، تا انتقام خویش را از فرزندان آدم بگیرد، هر چند مقصر اصلى خود او بود، نه آدم، و نه فرمان خدا، ولى غرور و خودخواهى توام با حسادت اجازه نمى داد این واقعیت را درک کند. لذا از خدا مهلت خواست تا بتواند زهر خود را بر انسان بریزد. 🌹قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِي إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ. گفت: پروردگارا! مرا تا روز رستاخیز مهلت ده. ۳۶ حجر. ● خداوند هم این خواستهء او را پذیرفت. 👈 بعضی دعاها اگر مستجاب شود چه خسارتی به بار خواهد داشت. مراقب خواسته هایمان از خداوند باشیم. 🌹قالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ إِلى یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ. فرمود: تو از مهلت یافتگانى. تا وقت معینى. ۳۷ و ۸ حجر. ⚫ 👈 شیطان، قائل به جبر شد و خلقت انسان را دلیل بر گمراهی خود دانست و عرض کرد: 🌹قالَ رَبِّ بِما أَغْوَیْتَنِی لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الأَرْضِ وَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ. إِلاّ عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ. پروردگارا! چون مرا گمراه ساختى، من (نعمتهاى مادى را) در زمین در نظر آنها زینت مى دهم، و همگى را گمراه خواهم ساخت، مگر بندگان مخلصت را. ۳۹ و ۴۰ حجر. ◾ 👈 این همان مکتب جبر است که شیطان پایه گذار آنست. مکتبی که بدیهای انسان را به خلقت و خالق نسبت می دهد نه به اختیار و قدرت تصمیم گیری خودش!!! اما مُخْلَصِین، کسانی هستند که پس از تعلیم و تربیت و مجاهده با نفس، به مراحل عالی ایمان و عمل رسیده اند که در برابر وسوسه هاى شیطان و هر وسوسه گری، نفوذناپذیر شده اند. 👇 🌹قالَ هذا صِراطٌ عَلَیَّ مُسْتَقِیمٌ. إِنَّ عِبادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ إِلاّ مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغاوِینَ. وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ. لَها سَبْعَةُ أَبْواب لِکُلِّ باب مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ. فرمود: این راه مستقیمى است که بر عهدهء من است. که بر بندگانم تسلط نخواهى یافت مگر گمراهانى که از تو پیروى مى کنند. و دوزخ، میعادگاه همه آنهاست. هفت در دارد و براى هر درى، گروه معینى از آنها تقسیم شده اند. ۴۱ تا ۴۴ حجر. 👈 تو هیچگونه تسلط و قدرتى بر بندگان من ندارى مگر گمراهانى که شخصاً بخواهند از تو پیروى کنند. و سنت الهی همیشه بر این بوده است که از بندگان باایمان و خالص خود مراقبت فرماید. 👈 👈 👈 خلاصه اینکه وسوسه هاى شیطان، گرچه مؤثر است ولى تصمیم نهائى با شیطان نیست، با خود انسانهاست. و روح خدا یعنی روحى بسیار پر عظمت در کالبد انسان، نه صرفا روح خدا. همان گونه که خانهء کعبه را بخاطر عظمتش بیت اللّه مى خوانند، و ماه مبارک رمضان را بخاطر برکتش شهراللّه (ماه خدا) مى نامند. وگرنه خداوند نه جسم است و نه روح. 🌸 در حدیثی از امام باقر علیه السلام مى خوانیم: اینکه بهشت، هشت در دارد و جهنم هفت در، بخاطر آنست که هر چند درهاى ورود به بدبختى و عذاب فراوان باشد، ولى درهاى وصول به سعادت و خوشبختى از آن افزونتر است. خصال صدوق، ابواب الثمانیه، حدیث۶. / إن شاءالله فردا فرمایشات حضرت امیر در خطبهء ۱۹۲ را می‌خوانیم که در همین مورد مهم بیان شده. غرور و تعصب شیطانی/
✨ ‍وصف مومن ✨ ‍ پیرو آیات سورهء حجر که در پیغام قرآنی روز گذشته خواندیم در بارهء غرور و تعصب شیطان که باعث شد مقابل خدا بایستد و به آدم سجده نکند، قرار شد فرمایشات حضرت امیر را در این باره بخوانیم 👇 خطبهء ۱۹۲: ‍ ✨ خطبه ایست بسیار مهم و ارزشمند که در ۱۰ پیغام می خوانیم✨  اين خطبه، خطبهء معروف قاصعه نام دارد که در توبيخ شيطان است به جهت تکبر و امتناعش از سجده به حضرت آدم. او اولین کسی است که عصبیت را بنیان نهاد (تکبر و حسادت). و نیز شیطان اولین کسی است که حمیت را به میان آورد (حمایت متعصبانه از نزدیکان، و نژادپرستی. آنجا که گفت من از آتشم و برتر از انسان که از خاک است. البته خاک بر آتش غالب است و آنرا خاموش می کند ولی اگر آتش، شعله ور شود، خاک مغلوب آن خواهد شد. انسان بر شيطان غالب است مگر اینکه بخاطر فرمانبرداری از ابلیس آنقدر آتش گناه و زشتی در او شعله ور شود که مغلوب شیاطین از انس و جن گردد). 🌷 بخش اول 👇 ستايش برای خداست که عزت و کبرياء مطلق از آن اوست. خداوند اين دو مقام عالی را تنها برای خود برگزيده و هيچکس شايستهء آن دو نمی باشد. خداوند سبحان آن دو صفت را برای ديگران ممنوع قرار دارد و برای جلال خود برگزيد. خداوند متعال، لعنت را بر کسی از بندگانش قرار داد که در دو صفت عزت و کبريا با او به رقابت برخیزد. سپس فرشتگان مقرب خود را (در اطاعت امر خداوند دربارهء سجده به آدم) مورد آزمايش قرار داد تا فروتنان متواضع، از متکبران خودخواه، از میان فرشتگان از هم تفکيک شوند. پس خداوند سبحان فرمود: من بشر را از گِل می آفرينم، هنگامی که آنرا تنظيم نمودم و از روح خود در آن دميدم، در برابر او به سجده بيفتيد. همهء فرشتگان به سجده افتادند مگر شيطان که تعصب، سد راه او شد و بخاطر منشاء خلقتش (که آتش بود) به آدم فخر نمود. آن دشمن خدا، پيشوای متعصبان و مقدم ترين متکبرين است که پايهء عصبيت را بنا نهاد و در مقام جبروتی با خدا به نزاع افتاد و لباس عزت مصنوعی پوشيد و لباس خضوع و بندگی را درآورد. آيا نمی بينيد که خداوند به جهت تکبری که شيطان کرد چگونه کوچکش نمود و چگونه به جهت بلندگرايی، ساقطش کرد و او را در دنيا از مقام بندگيش راند و در سرای آخرت، آتش دوزخ را برای او آماده کرد؟! و اگر خداوند می خواست که آدم را از نوری بيافريند که روشنايی آن، ديده ها را بربايد و زيبايی آن، عقول آدميان را خيره بسازد و او را چنان معطر نمايد که نفس ها را بوی خوش و عطر او بگيرد، می توانست. اگر خداوند آن حضرت را چنين می آفريد، گردن ها در مقابل او خم می شدند و آزمايش فرشتگان به وسيلهء خلقت آن حضرت سبک و بی معنی می گشت (دقت کنیم). ولی خداوند سبحان مخلوقات خود را با بعضی از امور که اصل آنرا نمی دانند، برای تمايز خوب از بد، امتحان می نمايد. همچنين به وسيلهء دستورات آزمايشی، و فرامینش، تکبر را از آنان نفی و غرور و خودخواهی را از آنان دور می سازد. عبرت بگيريد از کاری که خداوند دربارهء شيطان انجام داد، زيرا عمل طولانی و کوشش جدی او (در طاعت و عبادت خدا) به جهت تکبر در يک ساعت (و زمانی اندک) پوچ شد، در حالیکه خداوند را شش هزار سال عبادت کرده بود. معلوم نيست که اين مدت از سال های دنيا بود يا از سال های آخرت!! (که سالهای آخرت بسیار بیشتر از سالهای دنیاست). کيست که بعد از شيطان، مانند معصيت شيطان را مرتکب شود و در پيشگاه خداوند سالم بماند؟! نه، هرگز. خداوند سبحان بشری را به بهشت داخل نمی کند با داشتن گناهی که مَلَکی را به همان جهت از بهشت بيرون کرد (شیطان، از جنس آتش و جن بود، اما بدلیل طاعت و عبادت خالصانهء خدا به مقام ملائک در آمده بود). قطعی است که حکم خداوند دربارهء اهل آسمان و زمين يکسان است و ميان خداوند و هيچيک از مخلوقاتش مجوز ورود به منطقه ای که آنرا برای جهانيان تحريم فرموده، نيست و تبعیضی قائل نشده. /بخش دوم، فرداإن شاءالله /
آنجا که دلت آرام گرفت مقصد است. 🌹🌹 یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ! ارْجِعِی إِلى رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً. تو اى روح آرام یافته! بسوى پروردگارت بازگرد در حالیکه هم تو از او خشنودى و هم او از تو خشنود است.
✨ وصف مومن ✨ 🌷 بخش دوم از خطبهء مهم صد و نود و دوم نهج البلاغه در توبيخ شيطان بخاطر غرور و عصبیت🌷 👈 امیرالمومنین پس از آنکه عصبیت و حمیت شیطان را توضیح فرمود، در ادامه، اولاد آدم را از پیروی شیطان بر حذر می دارد: ای بندگان خدا! بترسید از دشمن خدا که بيماری خود را به شما سرايت دهد. و از اينکه با بانگ خويش، شما را منحرف بسازد و سواران و پياده های خود را بسوی شما تحريک نمايد. سوگند به جانم که شيطان، تير تهديد را به طرف شما نشانه گرفته و آنرا برای شما سخت کشيده و از فاصلهء نزديک بشما تيراندازی نموده است. اوست که گفته است: (پروردگار من! به اين سبب که تو مرا اغوا کردی (و فريب دادی!!!) من هم در روی زمين برای فرزندان آدم (گناهان را) می آرايم و همهء آنانرا فريب می دهم. اين نابکار، عمل دور از واقع را به خدا نسبت داد و با پنداری خلاف حقيقت، تير به خطا انداخت. در اين نابکاری، مردم حسود و دمسازان تعصب و سواران کبر و جاهليت، شيطان را تصديق نمودند. تا آنگاه که مردمی از شما که گريزان از شيطان بودند، فريب او را خوردند و طمعی که برای جلب شما داشت محکم گشت. و هر چه مخفی بود، آشکار شد. و او سلطهء خود را بر شما مستولی ساخت و با لشکريانش با سرعت بسوی شما تاختن گرفت، در نتيجه شما را در ذلت و پستی فرود آوردند و در هلاکت و نابودی وارد کردند. انگار نيزه ها در چشمهايتان فرو کردند، و جراحتهای شديد بر شما وارد نمودند و بريدن گلوها و در هم کوفتن سوراخ های بينی شما، تا جایی که قصد کشتن شما را کردند و بر آن شدند تا با مهار کردن شما، بسوی جهنم راهیتان کنند. در نتيجه، اين ملعون، به دين شما جراحتی وارد کرد و در دنيای شما آتشی افروخت شديدتر از کسانیکه با آنان عداوت داريد و بر آنان در حالت حمله و هجوم بسر می بريد. 👈 پس تند و تيز به مبارزه با او برخيزيد و برای راندن او نهايت کوشش را بکار ببريد. سوگند به عظمت خداوند، شيطان به اصل نسب شما (که حضرت آدم است) فخرفروشی و به حيثيت شما اهانت کرد و نسب شما را پست خواند و سوارانش را بسوی شما جلب نمود و با پيادگانش سر راه شما را گرفت. در هر جايی به شکار شما دست می برند و بند بند انگشتانتان را می زنند. با هيچ چاره ای از حملهء آنان جلوگيری نمی توانيد کرد و با هيچ عزم و تصميمی توانايی دفع آنها را نداريد. در معرض ذلت قرار گرفته اید و به تنگنا دچارید و به آستانهء مرگ در آمده اید و گرفتار بلا شده اید. خاموش کنيد آن آتش های عصبيت و کينه های جاهليت را که در دلهايتان مخفی است، زيرا آن عصبيت در شخص مسلمان بخاطر وسوسه های شيطان و نخوتها و افسارها و تلقينات اوست. ( راه حل ) 👈 تواضع و فروتنی را بر سر نهيد و تکبر و نخوت را زير پا محو و نابود بسازيد و خودپرستی و خودستايی را از گردن هايتان درآوريد. فروتنی را مابين خود و دشمنتان شيطان و لشکريان او سنگری قرار بدهيد، زيرا برای او از هر امتی سپاهيان و ياران و پيادگان و سوارانی است. و مانند قابيل مباشيد که به فرزند مادرش (برادرش هابيل) تکبر ورزيد بدون فضيلتی که خدا به او داده باشد. حسد، او را به عداوت با برادرش واداشت و تعصب در دل او آتش غضب را شعله ور ساخت و شيطان در بينی او از باد کبر دميد که پشيمانی را بدنبال داشت و گناهان قاتلان را تا روز رستاخيز به گردن او آورد ( چون او اولین فردی است که انسانی را به قتل رساند ). با توضیح اینکه، منظور امیر از فرزند مادرش، اینست که برادرانی که از یک مادرند، به هم شفیق ترند از برادرانی که مادرشان جداست. و کشته شدن هابیل بدست برادر تنی خود قابیل، نهایت نامهربانی است که فقط زاییدهء حسادت بوده است. بخش سوم، فرداإن شاءالله /