متاسفانه بسیاری از علمای اهل سنت- که احادیث زیادی در ولاء اهل بیت علیهم السلام نیز نقل کرده اند- در فهم احکام دین نزد غیر اهل بیت رفته اند،
گویا ولاء اهل بیت را فقط در محبت قلبی خلاصه کرده و فکر کرده اند همین که بگویند اهل بیت را دوست داریم ،کافی است .
گرچه هیچ گونه ارتباط واقعی با آنها نداشته باشند و حتی احکام دینشان را هم از دیگران بگیرند.
از شافعی اشعاری نقل شده است:
«و لما رایت الناس قد ذهبت بهم
مذاهبهم فی ابحر الغی و الجهل
رکبت علی اسم الله فی سنن النجاه
و هم اهل بیت المصطفی خاتم الرسل
و امسکت حبل الله و هوولائهم
کما قد ایرنا بالتمسک بالحبل»
(و چون دیدم که مردم به هر طرف در دریاهای گمراهی و ضلالت می روند من با نام خدا در کشتی های نجات سوار شدم که همانا اهل بیت پیامبر خاتم هستند، و به ریسمان خداوند که همان ولایت اهل بیت می باشد چنگ زدم همان طور که مامور به تمسک به ریسمان الهی هستیم)
از این اشعار شافعی به خوبی پیداست که از نظر او توسل به اهل بیت علیهم السلام برای قضای حوائج نیز مطلوب و برخلاف گفته ی وهابیون نادان ،مصداق شرک نمی باشد.
برداشتي از کتاب لولا علی علیه السلام
ص ۷۵ و۷۶
تالیف آیت الله گرامی
@ayatollah_gerami
پیام تسلیت آیتاللهالعظمی گرامی در پی شهادت حجتالاسلام والمسلمین آقای رئیسی و هیئت همراه
بسمه تعالی
انّا لله و انّا الیه راجعون
شهادت رئیس جمهور محترم و امام جمعه محترم تبریز و وزیر محترم خارجه و هیئت همراه را تسلیت عرض کرده، بقای توفیقات همگان را در مسیر خدمات موظفه مسئلت دارم، زحمات این عزیزان در مسیر خدمت به جامعه اسلامی کشور و عموم مردم موجب اجر الهی خواهد بود.
قم _ محمدعلی گرامی
۱۴۰۳/۲/۳۱
عصمت انبیا و امامان به این معنی نیست که تصادفا گناه نمی کنند، یا آن گونه که بعضی توجیه کرده اند -معرفت و شناختی که آنها به خداوند و حقایق امور دارند، مانع گناه می شود، ….
بلکه علاوه بر آن ،این درست است خداوند نیز عصمت آنان را تضمین کرده است.
خداوند از راه لطف، یک مجموعه برنامه تکاملی برای کل بشر فرستاده که این برنامه باید حفاظت شود، براساس همین برهان، پیامبر و امامان را هم باید حفظ کند. پس برهان لطف اقتضا می کند که هم قرآن معصوم باشد، هم پیامبر و امامان، عصمت قرآن به همان معنای عصمت پیامبر و امام است.
برداشتي از کتاب درس هایی از علوم قرآن
ص ۴۰ و۴۱
تالیف آیت الله گرامی
@ayatollah_gerami
سوال:
تصمیم برای ترک گناه را چگونه بدست آورم منظورم تصمیم کامل و قاطع است لطفا راهنمایی فرمایید؟
پاسخ آیت الله گرامی:
در پاسخ گفته می شود آنها که اشخاصی مصمم نیستند می توانند از پیگیری تصمیم های موقت و تمرین استفاده کنند، انسان هر قدر در مطالعه یک سطر یا کمتر و در زمانی اندک چون یک دقیقه مثلا تصمیم بگیرد که تمرکز داشته باشد آنگاه موفق می شود در زمان طولانی تر این تصمیم را پیاده کند.
خواهید گفت بسیار خب ولی این چه تاثیری دارد ما همه می توانیم فی المثل در یک کلمه ارتکاز قولی دماغی داشته باشیم و برای یک دقیقه عادت زشت را تاخیر بیاندازیم ولی چه اثری برای شکست خوردگان در تصمیم دارد؟
ولی باید بدانیم که همین یک دقیقه ها و یک کلمه ها در سایه تصمیم، روح را تقویت نموده و با تمرین و مداومت، انسان را مصمم می سازد.
مرتبه دوم کمی بیشتر و در مرحله سوم بیشتر و تدریجا در زمانی وسیع و کارهایی بزرگ، قدرت تصمیم پیدا می شود.
در دستورات اسلامی هم برای استفاده های بزرگ از تمرین های کوچک شروع شده است، و فی المثل برای آنها که احساس می کنند سنگدل و قسی القلب شده اند دستور داده که به طفل یتیمی رسیدگی و مهربانی و با او ملاطفت نموده پدرانه دست نوازش بر سر طفل بکشند. و در روایتی آمده که او را سر سفره خود نشانده با خود هم غذا کند. یک مرتبه نوازش طفل یتیم اثر قطعی ندارو ولی تدریجا با تکرار و پیگیری روح سخت، لطیف و رقیق می گردد.
و یا حالت بیمار به خود گرفتن را مذمت فرموده است. زیرا ممکن است تدریجا این حالت ظاهری بر روح متظاهر اثر گذارده انسان را بی حال و سست بار آورده از سعادت برکنار سازد.
مایوس نباشید!
منبع: کتاب معبری به آسمان پرسش ها و پاسخ های ایت الله گرامی
گردآورنده : حامد اسلامجو
ناشر: نسیم ظهور
صفحه : ۸۹و۹۰
@ayatollah_gerami
سوال:
هدف از خلقت انسان چه چیز می تواند باشد؟
آیا علم است یا عمل اوست؟
یا برای اخلاق آفریده شده است؟ اخلاق اجتماعی، یعنی در مسیر خدمت به جامعه یا اخلاق فردی؟
صفای نفس و پاکی وجود و یا چیزهای دیگر؟
پاسخ آیت الله گرامی:
هدف از خلقت انسان پیوستن به وجود برتر از خود می باشد،
یعنی تکامل.
چنان که هدف از خلقت موجودات دیگر نیز همین کمال است.
پیوستن انسان به وجود برتر از راه تکمیل علم و عشق است،
درک و احساس که تلطیف روح می کند و صفای نفس و پاکی می آورد.
پاکی نفس با هم سو شدن با پاک مطلق یعنی ذات احدیت است که در تعبیر دیگر تخلق به اخلاق الهی نامیده می شود
منبع: کتاب معبری به آسمان پرسش ها و پاسخ های ایت الله گرامی
گردآورنده : حامد اسلامجو
ناشر: نسیم ظهور
صفحه : ۱۰۷و۱۰۸
@ayatollah_gerami
سوال:
گفته می شود پیامبران فانی در خدا بودند به چه معناست؟ چگونه می شود انسان فانی در خدا شود؟
پاسخ آیت الله گرامی:
هر موجودی به نحوی و به اندازه ای، پیوستگی با ذات احدیت دارد و به تعبیر دیگر، همه عالم که معلول حضرت حق می باشد، طبق خاصیت معلولیت، فانی در علت خویش است، یعنی از خود هیچ ندارد و مندرک و فانی در وجود علت است.
علت، اگر لحظه ای قطع نظر از معلول کند در دم فنا و نیست خواهد شد. چرا که از خود چیزی نیست و فنای محض می باشد. اساسا «فنا » همه سرمایه معلول است. یعنی اگر معلول، وجود یا شرف و عزتی دارد از پیوستگی به علت است.
پس معلول از خود هیچ نیست و هر چه هست علت است و جلوات علت. لیکن همین هیچ بودن معلول، عزت اوست. چون از خود هیچ است، وابسته صرف به علت است و از این راه عزت دارد. پس فنای معلول سرمایه اوست
و همه عالم این فنا را دارند لیکن آن که توجه به این فنا را دارد، می تواند از این سرمایه خود استفاده کند. لو هر موجود که بیشتر غرق در فنا می شود و خود بینی ندارد بیشتر وصل به آن دریای عظمت می شود و با ارزش تر می شود.
منبع: کتاب معبری به آسمان پرسش ها و پاسخ های ایت الله گرامی
گردآورنده : حامد اسلامجو
ناشر: نسیم ظهور
صفحه : ۱۱۰و۱۱۱
@ayatollah_gerami
🏴 پیام حضرت آیةالله گرامی به مناسبت شهادت حجتالاسلام والمسلمین سیدحسن نصرالله
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
تسلیت عرض میکنیم، تسلیت از دست رفتن هزاران انسان مظلوم و بیدفاع در کشورهای اسلامی به ویژه لبنان، فلسطین و … به دست رژیم غاصب صهیونیستی؛
خبر شهادت دبیر کل محترم حزب الله جناب حجت الاسلام والمسلمین آقای سیدحسن نصرالله (رضوان الله تعالی علیه)موجب تاسف و تاثر گردید؛
اینجانب این ضایعه دردناک را به تمام مسلمانان و آزادگان جهان خصوصا لبنان تسلیت عرض میکنم.
قم المقدّسة _محمدعلی گرامی
۱۴۰۳/۷/۸
🚫مخالفت آیتالله بهجت با انقلاب آقای خمینی
💠نقل و قول آیتالله گرامیقمی از آیتالله بهجت درباره مخالفت آیتالله بهجت با انقلاب آقای خمینی قبل و بعد از انقلاب با استناد به حدیث امام صادق علیهالسلام در مقدمه صحیفه سجادیه
---
بسم الله الرحمن الرحیم. آیات ولایت در قرآن کریم پراکنده است. طبق بعضی روایات، علت این بوده که اگر یکجا جمع میشد، مخالفین در تحریف قرآن میکوشیدند و آن را یکجا از بین میبردند. لابهلای آیات دیگر، آیات ولایت یعنی حکومت اهل بیت و هم آیات معنویت اهل بیت، مثل آیه تطهیر، آیه ولایت و حکومت و نگهبانی و سرپرستی، بیان شده است. این آیات نه تنها بیانگر معنویت و پاکی و لطافت روح و صفای باطن اهل بیت هستند، بلکه در عین حال هر انسان هوشمند و دقیقی میتواند با مختصر فکری تشخیص دهد که این آیات مربوط به ما قبل و ما بعد نیستند، بلکه مربوط به چیزهای دیگری غیر از ولایت هستند. مثلاً در همین آیه مربوط به جنبههای پاکی اهل بیت، بعد از آیاتی که مربوط به زنان پیغمبر است (مثل «یا نساء النبی لستن کاحد من النساء»)، ناگهان ضمیر مؤنث به ضمیر مذکر تغییر میکند و به اهل بیت اشاره میشود که به خوبی معلوم میشود منظور چیست.
یکی از آیات ولایت که مربوط به سرپرستی است، آیه «إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُونَ» است. این آیه به طور قطع بیان میکند که سرپرست شما خدا و رسول و کسانی هستند که ایمان آوردهاند، نماز را برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند. بعضی از مخالفین این آیه را دست گرفتهاند و میگویند چون این آیه به صورت جمع آمده است، مربوط به حضرت علی (ع) نیست، زیرا «یقیمون الصلاة و یؤتون الزکاة» به صورت جمع است و بنابراین منطبق بر حضرت علی (ع) نمیشود. غافل از اینکه این یک قضیه خارجی است و به عبارت دیگر، بیانگر یک واقعه مشخص است. اینطور نیست که اگر فردا کسی بیاید و نماز بخواند و در حال رکوع صدقه بدهد، این آیه شامل او شود. همه میدانند که این آیه به یک واقعه خاص اشاره دارد. اما اینکه به صورت جمع آورده شده، به این دلیل است که صریحاً مقابل مخالفین نباشد. با دقت معلوم میشود که این در عرف خودمان نیز شایع است. اگر از ما بپرسند که مثلاً لایق چه کسی است برای فلان قسمت، میگوییم مثلاً کسانی که دیروز چنین خدمتی کردند، در حالی که میبینیم این خدمت را فقط یک نفر انجام داده است. اما معمولاً به صورت جمع بیان میشود به دو جهت: اول اینکه اگر منحصر به یک نفر شود، در معرض تحریف قرار میگیرد؛ و دوم اینکه نشان داده شود که تعمدی نیست و به اصطلاح پارتیبازی در کار نباشد. میگوییم چون این افراد چنین خدمتی کردهاند، ما به آنها توجه داریم. اولاً ایمان و معنویت آنها است که مطرح میشود. آنها هستند که چنین خدماتی کردهاند. این قضیه خارجی است و اشاره به کاری است که انجام شده است.
جالب این است که در تفاسیر اهل سنت نیز این موضوع فراوان ذکر شده است. مثلاً در تفسیر فخر رازی و جاهای دیگر، این موضوع در روایات متعدد آمده است. در کتب مختلف نیز این معنا بیان شده است. در عین حال، در نوشتههای شیعه نیز این موضوع به طور گسترده مطرح شده است.
---