#مفهوم_صبر
🔻برخی در تعریف صبر، آن را «ضدّ جَزَع» معرفی کرده و گاهی صبر را به «حبس» معنا کردهاند. برخی نیز هر دو را تلفیق کرده و در تعریف صبر گفتهاند: «حَبسُ النَّفسِ عَنِ الجَزَعِ»؛ یعنی انسان نفس خودش را از جزعکردن حفظ کند. بهبیان روشنتر، یعنی مانع جزعکردن نفس بشود.
👈کسانیکه تعریف اول و دوم را بیان کردهاند، همان تعریف سوم مدنظرشان بوده است؛ زیرا در هرحال انسان صبور بهجای اینکه در سختیها جزعوفزع کند، طمأنینه و آرامش خاطر دارد.
🔹البته به این نکته نیز باید توجه کنیم که حبسکردن نفس کاری است که در عمل و ظاهر انسان نمایان است و دیده میشود، در حالیکه جایگاه صفات اخلاقی در باطن و روحیهی انسان است و تنها آثار آنهاست که در اعضا و جوارح شخص دیده میشود. بهتر آن است که در تعریف صبر، بهجای حبس نفس از جزعکردن بگوییم: «صبر نوعی قدرت بر حبس نفس از جزعکردن است.»
🔸از آنجا که قدرت بر حبسکردن، امری باطنی است، دقیقا با این نکته منطبق است که صفات اخلاقی به روح انسان مربوط است. صفات اخلاقی دیدنی نیستند و فقط خود شخص از وجود صفتی اخلاقی و مقدار آن در روحیهی خویش آگاه است؛ ولی آثار آن در اعضا و جوارح شخص آشکار میشود.
🔹همچنین، دیگران میتوانند با دیدن آثار صفت، به وجود آن صفت در باطن فرد پی ببرند. صفت صبر نیز چنین است: صبر را نمیتوان دید؛ ولی آثار آن را میتوان در اعمال انسان صبور نظارهگر شد.
✅بنابراین، طمأنینه و آرامشی که بعضی محققان بهجای قدرت بر حبس نفس در تعریف صبر بیان کردهاند، از آثار صبر است، نه خود صبر؛ یعنی برای تعریف صبر، بهجای تعریف خود صبر، آثار آن را بیان کردهاند.
🔸شخص صبور در مواقعی که تحت فشار جسمی یا روحی قرار میگیرد، آن را تحمل میکند و هیچ واکنشی از خود نشان نمیدهد؛ حال آنکه بهطور طبیعی باید در مقابل فشار وارد شده، دادوفریاد یا ضربوشتم کند؛ حتی بدتر از آن، باید آبروی کسی را ببرد. اما میبینیم که از اینگونه مصادیقِ جزعوفزع دوری میجوید و با مراقبت از نفس خویش، به آرامش و طمأنینه روی میآورد و هیچگونه حرکتی در ظاهر او دیده نمیشود.
@abolhasanmahdavi