روزی که مصطفی به خاستگاری من آمد مادرم به او گفت :
این دختر صبح ها که از خواب پا می شود ، در فاصله ای که دستش را شسته و مسواک می زند ، یک نفر تختش را مرتب کرده است و لیوان شیر را جلوی در اتاقش آورده اند و قهوه را آماده کرده اند. شما می توانید با این دختر ازدواج کنید ؟
مصطفی که خیلی آرام گوش می کرد ؛ گفت :
(( من نمی توانم برایش مستخدم بگیرم ، ولی قول می دهم تا زنده ام ،وقتی بیدار شد ، تختش را مرتب کنم و لیوان شیر و قهوه را روی سینی بیاورم روی تخت.))
تا وقتی شهید شد این کار را می کرد ، خودش قهوه نمی خورد اما چون می دانست ما لبنانی ها عادت داریم ؛ درست می کرد و وقتی منعش می کردم ، می گفت :
((من به مادرتان قول داده ام تا زنده ام این کار را برای شما بکنم.))
#شهید_مصطفی_چمران
#شهیدانه🕊️
عضو کانال بشید رفقا👇👇👇👇
@aye_ha
May 11
رفقایم توی بسیج فهمیده بودند مصطفی ازم خواستگاری کرده.
از این طرف و آن طرف به گوشم می رساندند که «قبول نکن، متعصبه».
با خانمها که حرف میزد، سرش را بالا نمیگرفت.
سر برنامه های بسیج اگر فکر می کرد حرفش درست است، کوتاه نمی آمد.
به قول بچه ها حرف، حرف خودش بود. معذرت خواهی در کارش نبود.
بعد از ازدواج، محبتش به من آنقدر زیاد بود که رفقایم باور نمی کردند این همان مصطفایی باشد که قبل از ازدواج می شناختند.
طاقت نداشت سردرد من را ببیند.
شهید احمدی روشن🕊️
#شهیدانه
@aye_ha
آیه🦋ها
آن دلارام که برد از دلم آرام کجاست!🦋 @aye_ha
دوستت دارم
و چقدر توضیح دادن ِ
حرف هایِ ساده سخت است🌱'!
May 11
تو چشمات مشکی باشه،مشکی قشنگه . .
موهات بور باشه، بور قشنگه ؛
بخندی، خندهات قشنگه
شلخته باشی، شلختهات قشنگه
میبینی؟! "همه چیز به تو بستگی داره♥️!"
#عشاقبخوانند:))