💫چرا طلا برای مردان حرام است
✅بعضی از فیزیک دانان متوجه شدند که اتم طلا تمایل بسیاری برای مهاجرت به داخل خون انسان دارد،و این اتم ها بعد از وارد شدن به خون تمایل بسیار زیادی برای واکنش با فلزات درون خون مردان دارند و می توانند منجر به بروز آلزامیر بشوند،این مساله در باره بدن زنان هنوز اثبات نشده است.و این به این دلیل است که زنان از طریق قاعدگی می توانند این مولکول های مضر را که به بدنشان جذب شده است دفع نمایند،ولی در مردان چنین قابلیتی وجود ندارد.
👈پیامبر-صلی الله علیه وسلم- فرمودهاند: استفاده از طلا بر مردم حرام است. «احل الذهب والحریر لاناث امتی وحرم علی ذکورها»[نسائی] طلا و ابریشم بر زنان امتم حلال شده و آنها بر مردان امتم حرام است.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💥متنی زیبا و تمثیلی💥
🐐بزغاله ایی روی پشت بام بود و به شیری که از پایین عبور میکرد توهین میکرد و ناسزا می گفت.
🦁شیر گفت: این تو نیستی که به من ناسزا میگوید، بلکه این جایگاه توست که به من ناسزا می گوید...
👈مبادا کسی به وسیله جایگاهش به دیگران توهین کند، که تکیه گاهش با گذر زمان سست شده و فرو میپاشد، آنگاه او میماند و آنهایی که تحقیرشان می کرد.
👌پس در اوج قدرت باید مرد بود.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹❣مادر❣🌹
کسایی که #مادر ندارند منو بابت این پست ببخشند...
کسایی هم که از نعمت مادر برخوردارند قدرشو بدونند.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
#سبک_زندگی_اسلامی
✍حاکمیت روح عاطفی و نگاههای محبت آمیز در خانه
💥شیرین ترین اوقات زندگی ،لحظاتی است که انسان چشم به معشوق خود می دوزد و او را می نگرد ؛ و عاشقانه با او صحبت می کند ؛ و نهایت عشق و عاطفه خود را در کلام و نگاه ابراز می دارد ...زندگانی حضرت "علی (ع) و زهرا(س) "پر است از این لحظات عاشقانه و شیرین
امام علی (ع) می فرمایند : دائماً به او می نگریستم و از دلم غم و اندوهها برطرف می شد ؛ و فاطمه (س) خطاب به همسرش می فرماید: علـی جان ! جانم فدای تو جان و روح من سپر بلای جان تو ! یا اباالحسن همواره با تو خواهم بود ، چه در خیر و نیکی به سر ببری ، چه در سختی ها و بلاها گرفتار شوی ،همواره با تو خواهم بود و چه نیکو کلام خود را به اثباتـ رسانید و جان خویش را در طبق اخلاص نهاد و فدایی علی(ع) شد ...
📚کوکب الدری،ج1،ص196
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥آیتالله تهرانی: مجالس روضه واجب است نه مستحب!
🎙۴ شب تا محرم
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#یک_داستان_یک_پند
✍روزی، پیرمرد دنیا دیدۀ عارفی به فرزندش چنین نصیحت کرد: «ای فرزندم! همیشه تو را به عبادت خدا و دعای خالصانه به درگاهش توصیه میکنم؛ چرا که یکی از این دو سود را برای تو خواهد داشت:
یا گره از مشکلات تو خواهد گشود یا صبری به تو خواهد داد تا مشکلات خود را براحتی تحمل کنی و ناله نکنی و تن خود را فرسوده نسازی و بعد از وفات بخاطر این صبر در برابر مشکلات از صابرین و بهشتیان شوی.»
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#غم_دنیا_رو_نخوریم
✍آیتالله بهجت (ره) : اگر کسی بفهمد دنیایش نظیر آخرتش به دست خداست و اوست که مطالب دو عالم را امضا میکند خیلی راحت میشود.
📚درمحضربهجت، ج۳، ص۱۷۶
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#الم_یعلم_بان_الله_یری
✍آیت الله مجتهدی(ره):تقوا یعنی اگر یک هفته مخفیانه از همهی کارهای ما فیلم گرفتند و گفتند اعمال هفتهی گذشتهات در تلویزیون پخش شده،ناراحت نشویم.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 راهی برای درمان بداخلاقی و افزایش برکات
👌 سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام فاطمی_نیا(ره(
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیاتی که نشون داد:
سینه پیامبر در جنگ ها نگرفت
ولی با حرفها و کنایه ها گرفت !
آیاتی که ثابت کرد پیامبران هم
محدودیت از رنج و غصه دارن،
اوناهم مثل همه ی ماها دلشون میگرفت
به طریقه های مختلف..!
چقد خدا اینجا قشنگ داره بندگانش رو
دلداری میده که هروقت دلت شکست
من میدونم، پاشو منو عبادت کن و
تسبیح و شکر کن و تا آخر عمرت همین
روال رو ادامه بده !
چون پناهگاه محکم و اول و آخرت منم...
چون اونی که از نیت حرفا و دلت خبرداره، منم...
راستی مگه من برای بنده ام کافی نیستم ؟
⬅️(أَلَيْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ ۖ ؟)
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨وقتی خیلی تنها شدم و همه رهام کردن
خدا گفت:
آیا خدا برای بنده اش کافی نیست؟(آیه ۳۶زمر)
✨وقتی اشتباه کردم و ترسیدم
خدا گفت:
نترس و غمگین نباش ما نجاتت میدهیم!(آیه ۳۳ عنکبوت)
✨وقتی گفتم خدایا انقدر بد شدم که ازت دور شدم
خدا گفت:
ما از رگ گردن به تو نزدیک تریم..(آیه ۱۶ ق)
با خدا بودن بهترین حادثه ی این دنیاس
خدایی که هم پناهِ هم عاشقِ هم بخشنده💛
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
🌼موهبتی به نام زندگی
✍️تا برق قطع نشود، قدرش را نمیدانیم. تا شوفاژ خراب نشده و آب گرم هست، نمیفهمیم دوشگرفتن ممکن است چه موهبتی باشد. تا وقتی تنمان سلامت است، نمیفهمیم که دندان خراب، یک سردرد تخیلی، یک دیسک کمر ناقابل، چه روزگاری از آدم سیاه میکند. تا وقتی شبکار نباشیم، نمیفهمیم گذاشتن سر روی بالش چقدر رؤیایی و لذتبخش است.
تا وقتی پدر و مادر هستند، نمیفهمیم خشم و غیظ و قهرشان هم چقدر دوستداشتنی است. برای حسکردن خوشبختی شاید امکانات زیادی نیاز نباشد. فکر کردن به اینکه فقط تو از بین میلیونها موجود ریز، کلهگنده و دمدار، شانس زندگی پیدا کردهای، خودش یک قوتقلب بزرگ است.
فکر کردن به اینکه زندگی هرچند سخت و کوتاه به «تو» فرصت «بودن» داد و آن میلیونهای دیگر حتی همین فرصت کوچک را هم نداشتند، اگر لبخند به لب نیاورد، ما را دستکم کمی فکری میکند. بعد شاید بشود از چیزهای کوچکِ زندگی، از چیزهای خیلی کوچک مثل لامپ روشن بالای سر، دوش آب گرم، تن سالم، خواب راحت و خانواده بیشتر لذت برد. بله. آدمی قدر داشتههایش را تا وقتی که داردشان، نمیداند.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨ #داستانک
معاویة بن وهب می گوید : با عده ای به سوی مکه می رفتیم و به همراه ما شیخ عابد و زاهدی بود که اعتقاد به حقانیت علی (ع ) نداشت و شیعه نبود ، در حالی که پسر برادرش که او نیز همراه ما بود ، شیعه بود . در بین راه آن شیخ مریض شد ، من به پسر برادرش گفتم : اگر مرام ما را به او عرضه کنی شاید برایش نافع باشد و بپذیرد و خدا او را کمک کند . بعضی گفتند : او را رها کنید تا بر همین حال بمیرد .
بالاخره پسر برادرش به او گفت : ای عمو ! بعد از پیامبر همه مردم جز تعداد کمی مرتد شدند و اطاعت از علی بن ابی طالب (ع ) هم مانند اطاعت از رسول خدا - ص - واجب بود . شیخ نفس عمیقی کشید و گفت : من هم این را قبول دارم و سپس از دنیا رفت .
در پایان سفر ما به حضور امام صادق (ع ) رسیدیم و علی بن سری این جریان را برای آن حضرت نقل نمود . حضرت فرمود : او اهل بهشت است . علی بن سری گفت : او غیر از آن لحظه به این امر اعتقاد نداشت ؟ ! حضرت فرمود : چه چیزی از او می خواهید ؟ ! به خدا سوگند او داخل بهشت شده است .
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#هادےدڵ 🕊'
روی دیوار قلبم عکس شهیدی ست
که هرگاه دلم تنگ بهشت میشود
به چشمان او خیره میشوم...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#تشبیه_زیبای_استاد_قرائتی...
✍استاد قرائتی:بعضی کارها مثل لیمو هستند اولش شیرینه اما بعد از گذشت مدت کوتاهی تلخ می شه درست مثل گناه که اولش باعث لذت و شادی میشه اما تا آخر عمرت باید جواب همون گناهت رو بدی...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⏰سعی کنیم از امروز به خودمون قول بدیم روزی ده دقیقه از خدا تشکر کنیم...
ببینیم خدا چقد برامون وقت میزاره...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🟢 آنچه کمتر از علی (ع) شنیدهایم
💠 گفتند: فردی در خانه اش به لهو و لعب و گناه و فحشا مشغول است. نگفت به این مرکز فساد حمله کنید و شلاقشان بزنید... گفت خانه و حریم شخصی خودش است. به شما ربطی ندارد با چشمان بسته وارد شد و بعد از خارج شدن از منزل دوباره چشمانش را باز کرد و گفت من چیزی ندیدم.
💠 وقتی مردم، بعد از قتل عثمان، با اصرار شدید و بی سابقه از او خواستند که حاکم شود گفت: "مرا رها کنید و سراغ کس دیگری روید." اینطور نبود که حکومت را حق خداداد خود بداند و تشکیل آن را تکلیف شرعی خود بشمارد ...
💠 اول کسی بود که با رای قاطع مردم حاکم شد. بعد از انتخاب شدن به مردم نگفت به خانه روید و مطیع باشید. گفت: "در صحنه بمانید و اظهار نظر و انتقاد کنید که من ایمن از خطا نیستم مگر اینکه خدا نگاهم دارد”.
💠 بارها در سخنانش انتقاد از حاکم را تکلیف شرعی مردم دانست...
💠 سعد ابن ابی وقاص، مشروعیت دولتش را نپذیرفت و بیعت نکرد، نه خانه را بر سرش خراب کرد، نه در خانه حبس اش کرد و نه حتی علیه او سخن گفت.
💠 طلحه و زبیر پیش او آمدند و از او پست و مقام خواستند، نپذیرفت. چند روز بعد مدینه را به قصد مکه و تدارک نمودن جنگ جمل (بر علیه علی) ترک کردند. علی به آن ها گفت کجا می روید؟ دروغ گفتند. علی گفت می دانم برای جنگ با من می روید. با این وجود آن ها را زندانی نکرد. زندانی سیاسی برای علی معنا نداشت.
💠 روز جمل، اول سپاه مقابل تیراندازی کردند و یک سرباز او را کشتند. یارانش گفتند شروع کنیم. او گفت نه و سر به آسمان بلند کرد و گفت: “اللهم اشهد” (خدایا شاهد باش). سپاه مقابل دومین تیر را انداختند و دومین سرباز او را کشتند. یاران گفتند شروع کنیم. او باز مخالفت کرد و سر به آسمان بلند کرد و گفت “اللهم اشهد”. تیر سوم را که انداختند و سومین سرباز او را که کشتند، سر به آسمان بلند کرد و گفت “خدایا شاهد باش که ما شروع نکردیم” آنگاه شمشیر کشید. ماجراجو و جنگ طلب نبود.
💠 بعد از جنگ جمل، بر پیکر طلحه گریست و خطاب به او گفت: “کاش بیست سال پیش از این مرده بودم و کشته ترا افتاده بر زمین و زیر آسمان نمی دیدم”. حتی حرمت سابقه جهاد دشمنش را هم نگه داشت. سپس به دیدن عایشه رفت و حالش را پرسید، سپس با 40 زن مسلح روپوشیده (شبیه مردان جنگجو!) اسکورتش کرد و به وطنش برش گرداند. با زنان، حتی مجرمانی که اقدام مسلحانه علیه امنیت ملی کرده بودند، اینطور بود.
💠 کسانیکه با او جنگیدند را “محارب و منافق و فتنه گر” نخواند، گفت:“برادران مسلمان مایند که در حق ما ظلم کردند!”.
💠 در زمان خلافت تمامی خزانه داری های سرزمین پهناور اسلام را به دست ایرانیان سپرد، گفت ایرانیان قبل از اسلام هم مردمان پاک دستی بودند.
💠 هنگامی که خلیفه شده بود و برای سرکشی به یکی از شهرها رفته بود، مردمانی را که به دنبال اسب او با پای پیاده راه افتاده بودند و او را مشایعت می کردند، با فریاد آن ها را از این کار بر حذر داشت، گفت من هم انسانی مانند شما هستم، بروید به کار و زندگی خود برسید و فقط در برابر خدا تعظیم کنید.
💠 وقتی خلیفه یکی از بزرگترین امپراطوری های جهان در آن عصر بود، با یک فرد مسیحی اختلاف پیدا کرد و کار به قاضی سپرده شد. نخواست به زور حرف خود را به کرسی بنشاند. در دادگاه از این که قاضی او را محترمانه صدا کرده و بیشتر به او نگاه می کرد، خشمگین شد و گفت که من و فرد مسیحی برای تو نباید فرقی داشته باشیم، از خدا بترس و عدالت را رعایت کن... از آنجایی که علی شاهدی برای ادعای خود نداشت، قاضی به نفع مسیحی حکم داد و علی این حکم را پذیرفت.
💠 فردی نابینا را دید که گدایی می کند. گفت چرا به او نمی رسید و کمکش نمی کنید؟ گفتند مسیحی است. گفت آن زمان که بینا بود و برایتان کار می کرد، از دینش نمی گفتید، حالا او مسیحی شده؟ ... مقرر کرد که از بیت المال مسلمین هر ماه به او پول بدهند تا مجبور به گدایی نباشد...
علی را باید به عملکردش شناخت نه با وهن و خرافات. علی به عدل اش علی بود.
علی خود عین عدل بود.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#هٰآدےٓدِلْھاٰ 💌🌱
ھادے اگر ٺو یۍ ڪہ ڪسۍ گم نمےشود !
#شهیدابراهیمهادے
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 گناهی که باعث شد ختم آیتالله نخودکی بیاثر گردد
🎬 حجتالاسلام مسعود عالی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
ماجرای مرد فقیری که به در خانه حضرت عباس (ع) آمد😔
گویند فقیری به مدینه به دلی زار
آمد به در خانۀ عباس علمدار
زد بوسه بر آن درگه و استاد مؤدب
گفتا به ادب با پسر حیدر کرار
کی صاحب این خانه یکی مرد فقیرم
بیمار و تهیدست و گرفتار و دل افکار
هر سال در این فصل از این خانه گرفتم
بر خرجی یکسالۀ خود هدیۀ بسیار
گفتا به زنان امبنین مادر عباس
با سوز دل سوخته و دیدۀ خون بار
کز زیور و زر هر چه که دارید بیارید
بخشید بر این مرد فقیر از ره ایثار
خود سائل هر سالۀ عباس من است این
عباس دل آزرده شود گر برود زار
دادند بدو زیور و زر هر چه که میبود
از لطف و کرم عترت پیغمبر مختار
سائل که نگاهش به زر و سیم بیفتاد
بگذاشت ز غم چهره دلخسته به دیوار
گفتند همه هستی این خانه همین بود
ای مرد عرب اشک میفشان تو به رخسار
آن سائل دلباخته این گفت به زاری:
کی در همه جا بوده به خیل ضعفا یار
بر من در این خانه گدایی است بهانه
من عاشق عباسم، نه عاشق دینار
من آمدهام بازوی عباس ببوسم
من در پی گل روی نهادم سوی گلزار
هر سال زدم بوسه بر آن دست مبارک
هر بار شدم محو رخ صاحب این دار
یک لحظه بگوئید که عباس بیاید
باشد که برم فیض از آن چهره دگر بار
ناگاه زنان شیونشان رفت به گردون
گفتند: فروبند لب ای مرد گرفتار
ای عاشق دلسوخته ای محو رخ دوست
ای سائل دلباخته، ای طالب دیدار
دستی که زدی بوسه، جدا گشت ز پیکر
ماهی که تو دیدی به زمین گشت نگونسار
آن دست کزو خرجی یکساله گرفتی
شد قطع ز تیغ ستم دشمن خونخوار
سر بر سر نی، دست جدا، تن به روی خاک
لب تشنه، جگر سوخته، دل شعلهای از نار
این طایفه هستند در این خانه سیه پوش
این خانه بود در غم عباس عزادار
این مادر پیری که قدش گشته خمیده
سر تا به قدم سوخته چون شمع شب تار
این مادر دلسوختۀ چار شهید است
گردیده دو تا قامتش از ماتم آن چهار
این مادر عباس همان امبنین است
دادند بنینش همه جان در ره دادار
سوگند به آن مادر و ان چار شهیدش
بگذر ز گناه همه ای خالق غفار
شاعر: غلامرضا سازگار
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨✨✨✨✨✨✨