#سی_و_سه
#میم_مثل_محبوب
تَالِیَ:
[جانشین، جایگزین، قائم مقام، نتیجه،
دنباله، تلاوتگر، تلاوت کننده]
محبوبِ من!
شما کتابِ عاشقی را خواندهاید..
خط به خطّش را از بَر هستید ..
میشود بگوئید
کُجایِ این ماجرا ..
به یارِ خوب میرسد..
کُجایِ این قصّه...
غُصّهها آب میشوند و
باران میبارد ..
کُجایِ راهِ عاشقی ..
به تماشایِ شما ختم میشود؟..
محبوبِ من!
وقتی خط به خط و ..
شرحِ احوالِ کتاب عاشقی را میخوانید
از لابهلایِ صفحاتِ کاغذیِ آن ..
گُل میروید ..
حال کتاب بهار میشود ..
میشود خط به خطِ مرا هم
بخوانید..!
کتابچهی قلبم خیلی وقت است ...
ورق نخورده و
لابهلای صفحاتش خاك گرفته..
در انتظار دستهای شما ..
تَرْجُمَان:
[تعبیر، تفسیر، شرح، مترجم]
محبوبِ من!
قبلاً هم میانِ نوشتههایم
عرض کرده بودم
شما ترجمهی همهی کلماتی هستید
که رنگ عشق دارند و ...
بویِ آرامش..
#به_قلم_غریب
پ.ن:
«السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا تَالِيَ كِتَابِ اللَّهِ وَ تَرْجُمَانَه»
«سلام بر تو ای تلاوتکنندهی کتابِ خدا
و مفسر و بیانگر آن»
پ.ن۲:
-درآمدی بر زیارتِ آلِ یاسین
-۳۳ روز مانده تا میلادِ محبوب
اللهم عجل لولیک الفرج
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#میم_مثل_محبوب
#بیست_و_هفت
محبوبِ من!
همان روز که شما
پیمان بستید تا بخاطر ما...
دردِ دوری را تحمل کنید
با وجود اینکه میدانستید
این راهِ پُر پیچ و خَم ..
دربهدری دارد ..
آوارهیِ این بیابان و
آن صحرا شدن دارد..
خونِ دل خوردن دارد ...
همان روزها ..
من هم قول دادم
که پایِ حرفهایم با شما بمانم..
شما ماندید پایِ نیامدنتان
من امّا ..
محبوب من...
من بارها زیرِ قولَم زدم ..
تا کار سخت شد ..
پا پس کشیدم..
قرار و مدار ...
حالیِ دلِ دلتنگم نبود..
محبوبِ من!
قبول که من..
آدم این قول و قرارها نبودم
اما قبول کنید ندیدنِ شما ..
پا پس کشیدن از زندگی هم دارد!
این چندشبِ مانده به روزهای روشن
میخواهم به خودم و ...
چشمهای بیقرار شما
یك قول بدهم...
اینکه ..
منتظرت میمانم!
هرچند انتظار
در دنیایِ امروزِ من
به مثابه نشستن در جهنم است ..
هرچند جایِ خون دلها و
زخم زبانها خیلی درد میکند اما ..
شما آبِ رویِ آتش انتظارید!
من منتظرت خواهم ماند..
میشود کمک کنید
من پایِ قولم بمانم و
شما هم قول بدهید که
زودتر برمیگردید ..
#به_قلم_غریب
پ.ن؛
[السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مِيثاقَ اللّٰهِ
الَّذِي أَخَذَهُ وَوَكَّدَهُ]
[سلام بر تو ای پیمان خدا
که آن را برگرفت و استوارش کرد.]
پ.ن2؛
-درآمدی بر زیارتِ آلِ یاسین
-27روز مانده بود به میلادِ محبوب
#اللھمعــــجلݪوݪیــــڪاݪفــــࢪج
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
سنّ و سالت که بیشتر میشود
میفَهمی کسی را
به بهانهای خواستن، بها ندارد..
که عشق اگر عشق است
باید بی قید و شرط...
محضِ معشوق باشد و بس !
سنّ و سالَت که بیشتر میشود
میفهمی بعضی از کلماتَت..
بعضی از احوالات قلبیَت ..
باید فقط مختصٍ یکنفر باشد !
میفهمی دوری و نزدیکی..
فراق و وصال ..آنقدر هَم مهم نیست..
همینکه جایی جز درِ خانهی عشق نباشی..
عشق است.. !
حسین جان!
ما عمرمان به پایِ روضههای تو رفته ..
از ما گذشته تو را، به بهایِ بهانه بخواهیم..
عزیزم !
این کلمه راستش را بخواهی
کنارِ اسمِ کسی جز تو نمینشیند..
تو #عزيزمحسین همهی مایی و
ما فقط برایِ تو بلندبلند گریه کردیم
فقط برایِ تو شبها تا گرگ و میشِ سحر
به سر و صورت زدیم..
و صبحها با خورشید
به استقبالِ روضهَت رفتیم..
حالا تو بخواه تا
لحظهلحظههایِ این روزگارِ غریب را
در پناهِ پرچمَت ... زیر خیمهَت... درِ خانهیِ تو
به عشق .. به عاقبت بخیریِ نگاهت ...
نفس بکشیم..
#به_قلم_غریب ِ آشنای تو !
غیر از غلامیِ تو به دردی نمیخورم
بیرون کنی به فاطمه بیکار میشوم..
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#یابن_الحسن
محبوب من!
میشود اینبار که
برمیخیزید ..
دستِ مرا هم بگیرید و
بلندم کنید..
من خیلی وقت است
زمین خوردهام!
#به_قلم_غریب
پ.ن؛
[السَّلامُ عَلَيكَ حِينَ تَقُومُ]
[سلام بر تو هنگامیکه برمیخیزی]
پ.ن۱؛
-درآمدی بر زیارتِ آلِ یاسین
#بحق_زینب_کبری_سلام_الله
#اللھمعــــجلݪوݪیــــڪاݪفــــࢪج
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•