🌸🍃🌸🍃
#قصه_چهل_و_هفتم
#یاران_نوح
✍نوح(ع) چشمانش را از چشمان دریده و هتاک مرد اشراف زاده چرخاند و به شیعیان خود چشم دوخت،گروه اندکی مرد و زن ژنده پوش با بدن های نحیف و صورت های رنگ پریده که همگی برای یاری او آمده بودند.
💭پیامبر لحظاتی را تامل کرد و با نگاه پر مهر خود صورت تک تک یارانش را نوازش داد. سپس رو به اشراف کرد و اینچنین فرمود:
⁉️آیا از من می خواهید برای بدست آوردن دل های شما، مردمی را که دل به رحمت خداوند یکتا بسته اند از خود برانم؟! مردمی که سال هاست آنها را به هزار و یک وعده ی رنگارنگ میفریبید و با تیغ تیز شمشیر و زبانهایتان، بر تن و جانشان زخم می زنید، اما نه فریب وعده های پوشالیتان را می خورند و نه شکنجه هایتان ایمانشان را متزلزل می سازد. اینک ایشان را اراذل و اوباش میخوانید و خود را از ایشان برتر میدانید؟! می پندارید آن سکه ها و جواهرات که در پستوی خانه های خویش پنهان ساخته اید،یا این لباس های حریر و ابریشم، شما را به مقام و منزلتی بالاتر از دیگر بندگان خدا رسانده است؟!
❗️چگونه خود را از ایشان برتر می دانید در حالی که اینان دیدار کنندگان با خدای خویشند اما شما قومی هستید که جز جهل و تعصب و نادانی چیزی در شما نمی بینم!
🔱اگر ایشان را از خود طرد کنم،چه کسی مرا در برابر عذاب خداوند یاری می کند؟! بی شک اگر چنین کنم من نیز از ستمکارانم.
💎اینک یک بار دیگر با شما اتمام حجت می کنم. بدانید که من برای آنچه می گویم هیچ پاداش و مقامی از شما نمی خواهم که پاداش من در نزد خداوند منانم محفوظ است.
🔮من به شما نمی گویم که گنجینه های نعمت خدا نزد من است تا بتوانم بدون دستور او حاجات شما را برآورم. بدون اذن او مرا یارای هیچ تصرفی در آسمان ها و زمین نیست، و ادعا نمیکنم که علم غیبی که فقط در دست خداوندست را تماما می دانم، و نمی گویم که فضیلت و برتری بر شما دارم یا همچون فرشته ای هستم که در خلقت با شما متفاوت است.
❗️اینک ای قوم من! به من بگوييد اگر از طرف پروردگارم حجت و دلیلی روشن برای شما داشته باشم و مرا از نزد خود رحمتى بخشيده باشد كه بر شما پوشيده است آیا حاضر هستید تا آن نشانه را با شما در میان بگذارم؟! هرچند که می دانم از آن اکراه دارید اما بدانید که هیچ اجباری در پذیرش دلیل من و دین خدا برای شما وجود ندارد.
📚منابع:
سوره هود آیات 28 تا 31
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💠#قصه_چهل_و_هفتم
💎#یاران_نوح
✍نوح(ع) چشمانش را از چشمان دریده و هتاک مرد اشراف زاده چرخاند و به شیعیان خود چشم دوخت،گروه اندکی مرد و زن ژنده پوش با بدن های نحیف و صورت های رنگ پریده که همگی برای یاری او آمده بودند.
💭پیامبر لحظاتی را تامل کرد و با نگاه پر مهر خود صورت تک تک یارانش را نوازش داد. سپس رو به اشراف کرد و اینچنین فرمود:
⁉️آیا از من می خواهید برای بدست آوردن دل های شما، مردمی را که دل به رحمت خداوند یکتا بسته اند از خود برانم؟! مردمی که سال هاست آنها را به هزار و یک وعده ی رنگارنگ میفریبید و با تیغ تیز شمشیر و زبانهایتان، بر تن و جانشان زخم می زنید، اما نه فریب وعده های پوشالیتان را می خورند و نه شکنجه هایتان ایمانشان را متزلزل می سازد. اینک ایشان را اراذل و اوباش میخوانید و خود را از ایشان برتر میدانید؟! می پندارید آن سکه ها و جواهرات که در پستوی خانه های خویش پنهان ساخته اید،یا این لباس های حریر و ابریشم، شما را به مقام و منزلتی بالاتر از دیگر بندگان خدا رسانده است؟!
❗️چگونه خود را از ایشان برتر می دانید در حالی که اینان دیدار کنندگان با خدای خویشند اما شما قومی هستید که جز جهل و تعصب و نادانی چیزی در شما نمی بینم!
🔱اگر ایشان را از خود طرد کنم،چه کسی مرا در برابر عذاب خداوند یاری می کند؟! بی شک اگر چنین کنم من نیز از ستمکارانم.
💎اینک یک بار دیگر با شما اتمام حجت می کنم. بدانید که من برای آنچه می گویم هیچ پاداش و مقامی از شما نمی خواهم که پاداش من در نزد خداوند منانم محفوظ است.
🔮من به شما نمی گویم که گنجینه های نعمت خدا نزد من است تا بتوانم بدون دستور او حاجات شما را برآورم. بدون اذن او مرا یارای هیچ تصرفی در آسمان ها و زمین نیست، و ادعا نمیکنم که علم غیبی که فقط در دست خداوندست را تماما می دانم، و نمی گویم که فضیلت و برتری بر شما دارم یا همچون فرشته ای هستم که در خلقت با شما متفاوت است.
❗️اینک ای قوم من! به من بگوييد اگر از طرف پروردگارم حجت و دلیلی روشن برای شما داشته باشم و مرا از نزد خود رحمتى بخشيده باشد كه بر شما پوشيده است آیا حاضر هستید تا آن نشانه را با شما در میان بگذارم؟! هرچند که می دانم از آن اکراه دارید اما بدانید که هیچ اجباری در پذیرش دلیل من و دین خدا برای شما وجود ندارد.
📚منابع:
سوره هود آیات 28 تا 31
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•