▪️امام رضا علیه السلام فرمودند:🏴
✍ کسی که می خواهد ناخن هایش نشکند و خراب نشود، روز پنجشنبه آن را کوتاه کند.
📖 رساله ذهبیه،ص۳۷
▪️شهادت جانسوز امام رضا علیه السلام تسلیت باد. 🏴
.
@ayeha313
🔲 شرکت در مجالس اهل بیت علیهماالسلام
💠 امام رضا عليه السلام: مَن جَلَسَ مَجلِسا يُحيى فيهِ أمرُنا، لَم يَمُت قَلبُهُ يَومَ تَموتُ القُلوُبُ؛
هر كه در مجلسى بنشيند كه در آن ياد ما (اهلبيت) زنده میشود، قلبش، در روزى كه قلبها میميرند، نمیميرد.
📚 بحار الانوار ، ج 44 ، ص 278
@ayeha313
📚پاسخ :
✅اسم و لقب سلطان تا قرن دوم هجری اصلاً کاربرد نداشته است ودر زمان هارون الرشید، برای اولین بار به وزیر معروفش - جعفر برمکی- سلطان لقب داده شد. این واژه ابتدا به معنای پادشاه نبود وبه معنای شخصی بود که تسلط بر امور دارد(مثل سایرصفت هایی که بر وزن فعلان ساخته می شود. مثلاً «قرآن » یعنی خواندنی) اولین سلطان هم جعفر وزیر بود که در دوره ای کنار خلیفه، سلطان هم وجود داشت.
✅ بعد از سرکوبی برامکه اما تا مدت ها دیگر سلطانی وجود نداشت تا در زمان ولایتعهدی امام هشتم(علیه السلام) این لقب را دوباره به ایشان دادند.
✅در دوره های بعدی هم این لقب برای ایشان باقی ماند وبه معنای غیر از پادشاه استفاده شد .مثلاً در «تاریخ نیشابور» (تالیف 400 ق) از آن حضرت با عنوان «حضرت سلطان» یاد شده . حافظ (متوفای 792ق) سروده: «قبرامام هشتم وسلطان دین، رضا از جان ببوس وبر در آن بارگاه باش.»
@ayeha313👈👈👈
#رازهایی_در_مورد_مردان
آنچه یک مرد از همسرش میخواهد
ستودن قدرت مرد
همیشه مرتب بودنِ زن
نیاز به آرامش
حفظ صلح و آشتی پس از درگیریهای کوچک
@ayeha313
◾️◾️◾️
👈پاسخي بر يك شبهه: گريه؛ افسردگي يا نشاط روحي؟؟؟؟؟
♦️عده اي ميگويند كه گريه زياد در روضهها موجب خستگي مردم ميشود و بعضي از روزنامه ها هم مينويسند كه گريه (منظورشان، گريه بر عزاي اهل البیت است) افسردگي ميآورد.
♦️جواب اين است كه اين مدّعيان يقيناً در طول عمرشان حتي يكبار خالصانه و عاشقانه بر مصائب اهل البیت بالاخص حضرت اباعبدالله الحسين(ع) گريه نكردهاند تا از نزديك حس كنند گريه بر مصائب آن بزرگواران تا چه اندازه اعتماد به نفس، آرامش روح، احساس توكل و نشاط روحي و معنوي ايجاد ميكند.
♦️شيعه عاشق حسين(ع) است و روضه براي عاشقان حسين(ع) طراوت ميآورد ولي براي آن كساني كه مي گويند روضه زياد نخوانيد، حتماً قساوت ميآورد. زيرا آنان درد دين ندارند و شكنجه و شهادت اهل البيت در نظر ايشان موضوعي است كه تاريخ آن گذشته است.
♦️شيعه تا وقتي امام زمانش نيايد شادي ندارد. ما تا وقتي كه انديشه و فرهنگ اهل بيت را در عالم عرضه نكنيم، شادي نداريم.
♦️حتی در ميلاد امام رضا(ع) زيارت وارده را زيارت عاشورا قرار دادهاند. در ميلاد امام زمان ارواحنا فداه، زيارت وارده را زيارت عاشورا قرار دادهاند. در بسياري از اعياد اسلامي دستور تلاوت زيارت عاشورا داريم. اين همه سفارش به تلاوت زيارت عاشورا براي اين است كه اشكهايتان خشك نشود و قلبتان آرام نگيرد. اين اسرار است كه شيعه را زنده نگه داشته است.
♦️اين حرفهايي كه مي گويند در اعياد و ميلادها نبايد گريه كرد، خطرناك است. شيعه با گريه نشاط پيدا ميكند. جوانان شيعه از شدّت نشاط معنوي به هيجان مي آيند، آنچنان كه براي هرگونه ايثار و تلاش خدمت به اسلام آماده ميشوند.
♦️بيش از هزار سال است كه شيعه در ايام محرم و صفر به گريه و زاري مشغول است. چه كسي شنيده است، كه عزاداري در ايّام محرم و صفر موجب ايجاد افسردگي شده باشد؟
♦️مكتب گريه نجات بخش است. اين گريه بايد با كسب معارف و حقايق باشد و كسي كه گريه مي كند، بايد تلاش كند كه بتواند معارف اسلام و قرآن را پيدا كند و آنها را گسترش دهد.
♦️آن گريهاي افسردگی میآورد كه به خاطر شكستهاي دنيايي باشد.
💠برگرفته از كتاب شرح زيارت عاشورا، تاليف استاد زاهدی ....
@ayeha313
🔮👈 چرا به امام رضا (ع) غریب میگویند، فقط به خاطر عزیمت به مرو؟ مگر در آنجا شناخته شده نبودند؟
🔮👈 معنای غربت، ناشناس بودن نیست، بلکه «تنها» و بییار و یاور بودن است و چه بسا انسان در میان انبوهی از آشنایان نیز غریب میشود. مضافاً بر این که حضرت امام علی بن موسی الرضا علیه السلام به «مرو» عزیمت ننمودند، بلکه به صورت تبعید و به اجبار به مرو منتقل شدند.
از عمدهترین دلایل لقب «غریب» برای امام رضا (ع) میتوان به نکات ذیل اشاره نمود:
الف – تغییر مکان جغرافیایی زندگی، نه تنها برای معصوم (ع) که حجت خدا در زمین و آسمانهاست، ناگوار و غربت نیست، بلکه در صورت ضرورت به عنوان یک استراتژی بدان عمل میگردید. چنان پیامبر اکرم (ص) برای تشکیل حکومت از زادگاه خود مکه به مدینه عزیمت نموده و پس از استقرار حکومت و فتح مکه نیز او خواستند که به شهرش برگردد، فرمود: «ما از جایی که برویم، دیگر بر نمیگردیم». یا امیرالمؤمنین (ع)، پس از اصرار مردم به پذیرش حاکمیت، از مدینه به کوفه هجرت نموده و آن شهر را مرکز حکومت قرار دادند. بردن امام رضا (ع) به سوی مرو نیز به خاطر فشار اذهان عمومی مردم ایران بود که حکومت را حق اهل بیت (ع) میدانستند و مأمون برای فریب اذهان عمومی چنین نمود.
پس صرف جا به جایی مکانی غربت نیست، بلکه سلب اختیار از اتخاذ محل اقامت برای یک امام این تبعید غربت است. غربت این است که بسیاری از مردم طرفدار و حتی شیعیان خوشحال شدند که «الحمدلله» امام به مرکز حکومت رفتند و حتی نخواستند تأمل کنند که اگر او را برای حکومت میبرند، پس چرا اجازه نمیدهند خانوادهاش را به همراه ببرد؟! این یک اسارت بود، لذا ایشان وقت خروج به اهل خانهی خود فرمودند: من میروم و شما برای من مجلس عزا برگزار کنید [یعنی به جای خوشحالی و راضی شدن بفهمید و بفهمانید که این سفر شهادت است]. پس «غربت» در این سفر اجباری بدین معنا است نه به خاطر نقل مکان از مدینه به مرو.
ب – پدر ایشان، حضرت موسی بن جعفر علیه السلام که سالیان درازی از عمر امامت خود را در زندانها و تحت شکنجهها گذراندند و عاقبت نیز در حبس و زیر شکنجه به شهادت رسیدند، نمایندگانی تحت عنوان «نمایندهی امام» در میان مردم داشتند که از سویی رابط بودند و از سوی دیگر وجوهات شرعیه را اخذ و در موارد امر امام مصرف میکردند. این نمایندگان پس از شهادت ایشان، به خاطر آن که وجوهات اخذ شده را تصاحب کنند، هیچ یک امامت علی بن موسی (ع) را نپذیرفتند، برخی گفتند: امام شهید نشده، برخی دیگر گفتند او همان امام زمان است و بر میگردد ... و شیعهی هفت امامی نیز آنجا تأسیس گردید. و این خود نشانی دیگر بر غربت آن امام عزیز است.
ج – حتی عموها و عموزاده از ایشان نمیپذیرفتند که امام جواد (ع) فرزند ایشان است. خوب تأمل کنید که چه غربتی از این بالاتر است که بستگان نزدیک، فرزندی اولاد انسان را نپذیرند؟! عاقبت گفتند: باید نسبشناس بیاوریم. امام (ع) قبول نکردند، چرا که فرمودند: حضرت رسول اکرم (ص) از نسبت دادن اولاد به تأیید نسبشناس منع کردهاند. اما آنها تنها شرط برای پذیرش را رأی نسبشناسان بیان داشتند و به امام نیز گفتند: چون ممکن است هیبت شما نسبشناسان را تحت تأثیر قرار دهد، نباید در جمع ما باشی. بلکه باید مثل یک کشاورز ساده، با لباس مندرس و کلاه حصیری و ... در مزرعه مشغول کار و بیل زدن باشی. امام (ع) به خاطر ضرورت شناساندن امام بعد از خود، مجبور به پذیرش شدند. نسبشناسان آمدند و این بستگان نزدیک امام جواد (ع) را آوردند و به آنها گفتند: شما بگویید این فرزند کدام یک از ماست؟ آنها نیز پاسخ دادند: هیچ کدام. وقت خروج چشمشان به امام در مزرعه افتاد و گفتند: به یقین فرزند آن کشاورزی است که روی زمین کار میکند و دلایل خود را نیز بیان داشتند. سپس این عموها و عموزاده که نه امام میشناختند و نه حرمتی برای او قائل شده بودند، مجبور به پذیرش و عذرخواهی شدند. و این هم خود غربتی بزرگ بود.
د- شایعهپراکنیهای مأمون و دروغپردازی به نام امام (ع) از دیگر دلایل غربت آن حضرت بود و دیگر آن که تا مرگ مأمون (لعن الله علیه) که ده سال پس از شهادت امام (ع) واقع شد، هیچ کس حق نداشت بگوید که ایشان به شهادت رسیدهاند و باید میگفتند که به مرگ طبیعی از دنیا رفتهاند.
و - غربت بالاتر، نشناختن تعریف امام، حق امام، جایگاه امام و منزلت امام، حتی در میان شیعانش میباشد که شامل همهی معصومین (ع) میگردد. چنان چه در زیارت عاشورا، ابتدا کسانی که «مقام و رتبه» امام را نشناختند مورد لعن (دوری از رحمت الهی) شناخته میشوند و در انتها به کسانی که به جنگ با امام بر می خیزند ...
@ayeha313