eitaa logo
🌱آیه های زندگی🌱
334 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
534 ویدیو
18 فایل
#خانه داری #مهدویت #ازدواج #روانشناسی #مذهبی https://harfeto.timefriend.net/17180058032928 لینک ناشناس کانال آیه های زندگی👆👆👆نظرات،پیشنهادات وانتقادات خودتان را با ما میان بگذارید
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱آیه های زندگی🌱
دقیقا سر وقت حاضر شد... منم از همیشه آماده تر بودم... همون لحظه حدود بیست نفر از اساتید و شاگرد اول
قسمت 13 عطا ادامه داد: «من خیلی حرف برای گفتن آماده کرده بودم. از حرف های آخوندا گرفته تا مداحان هیئت های تهران و مشهد و چند تا شهر دیگه هم رصد کرده بودیم تا بتونیم اگر بحث گیر کرد، بزنیم تو دهنش و بگیم اینا... آخوندا و مداحان خودتون هم که دست پرورده خودتون هستند بعضیاشون همین حرفها را میزنند و حتی حرف هایی میزنن که ما تا حالا جرات گفتنش نداشتیم! اون بانو به من گفت که : «این خوبه که حالت خوبه!» بهم گفت «امیدوارم شاداب زندگی کنی و کم نیاری!» بهم گفت «لابد به من اطلاعات غلط دادن!» بهم گفت «حرف و اقرار خودت برام مهم هست!» خب کدوم آدم ساده ای میتونه باور کنه که داشت این حرف ها را بدون تیکه و طعنه بارم میکرد؟! احساس کسی داشتم که دوس داره یکی بهش تیکه بندازه و سوسکش کنه! من آدم احساسی نیستم ... اوج لاو ترکوندنم اینه که یه دخترو اسکل کنم و ازش عکس و فیلم بگیرم و بعدش اذیتش کنم! اما اون لحظه که اون داشت اون حرفا را میزد، احساس میکردم به این حرفا نیاز دارم. دوس دارم یه نفر مشت و مالم بده!» به عطا گفتم: «چون فهمیدی زن هست و همجنست نیست چنین احساساتی بهت دست داد؟!» عطا گفت: «اولش همین فکرو کردم... گفتم شاید بخاطر اینه که فهمیدم زن هست و اون موقع تا حالا با یه زن داشتم میچتیدم، اینجوری بهم پیچیدم اما بعدش فهمیدم که نه! کلا فازم جوری شده که دوس دارم ادامه بدم.» گفتم: «خب! بعدش چی شد؟» گفت: «من قفل کرده بودم ... کلی اساتیدمون بهم پی ام دادن و مثلا تقویتم کردن اما چندان فایده ای نداشت... بالاخره طبق برنامه پیش رفتم... قرار بود اونشب تیر خلاصمون بزنیم... تیر خلاص خودم که خیلی تا حالا جواب داده، مسئله «شر» هست.» گفتم: «بیشتر توضیح بده!» گفت: «مسئله شر ینی اینکه نگاه کنیم و ببینیم چقدر تعداد بد بیاری ها و ضعف ها و بیچارگی ها و مشکلاتمون زیاده و از اون همه مشکل و شر، نتیجه بگیریم که یا خدا نیست که این همه مشکل پیش اومده و یا اگر هم هست، دیگه صلاحیت خدایی نداره و اوضاع از دستش کنده شده!» گفتم: «خب... اون خانمه چه جوابی داد؟» عطا گفت: «اون خانمه بر خلاف هر شب که شروع میکرد و استدلال های منطقی و برهانی کوتاه میچید و دهن منو میبست، اون شب اصلا یه جوری بود... جوری که حال منم یه جوری کرد... مثلا درباره مسئله شر گفت: «اگه از خدا بپرسی، فورا میگه من که احسن الخالقین هستم و همه چی اینجا ردیفه و مشکل از این بالا نیست... تو کدوم کتابش گردن گرفته و گفته ببخشید اینجوری خلقتون کردم و دیگه همین قدر از دستم برمیومد و به بزرگواری خودتون ببخشید؟! خب تو هیچکدوم! پس فکر کنم مسئله شر و تمام بدبختی هایی که اینجا وجود داره، گردن من و تو هست. پس بیا خودمون حلش کنیم و هی توپ را تو زمین خدا نندازیم! موافقی؟!» براش نوشتم: «بچه گیر آوردی؟! ینی چی؟ من میگه اون بد خلق کرده که مدام سیل و زلزله میاد، تو میگی ولش کن و نندازیم گردن اون؟! مثلا من و تو درباره پیش نیومدن سیل و زلزله چه غلطی میتونستیم بکنیم که نکردیم؟» اون نوشت: «من نگفتم تقصیر من و تو هست که سیل و زلزله میاد. من میگم آخه تو که قرآنو قبول نداری... اصلا تورات و انجیل و هیچ کتابی قبول نداری... داری کسی (خدا) را متهم میکنی که نمیخوای حرفاش را بشنوی و نمیذاری از خودش دفاع کنه! منم که مثل تو آدم هستم و از تو چه پنهون، دوس دارم همه چی بندازم گردن خدا تا دلم خنک بشه! اما حالا که چی؟ وقتی دهنش را بستیم و حرفاش را نمیخونیم تا بفهمیم چه دفاعی از خودش داره، دیگه چرا بحث کنیم؟!» کنج رنگ گیر کردم... اگر میگفتم خدا اجازه داره از خودش دفاع کنه و تو از طرف اون قرآن بخون و بگو خدات چه دفاعی از خودش کرده که هیچی! همه چیزو میباختم و آبروم میرفت! از طرف دیگه هم باید مسئله شر را میزدم تو دهنش تا پیروز بشم... نمیدونستم چیکار کنم... یکی از اساتیدمون گفت: براش بنویس بالاخره مسئله شر را قبول داری یا نه؟ نوشتم... اون خانمه جواب داد: بعله که قبول دارم... بالاخره مسائل و مشکلاتی تو عالم وجود داره که یکی باید گردن بگیره... آتا کاش اجازه میدادی خدا از خودش دفاع کنه ... اگر نتونه قانعمون کنه، منم آتئیست میشدم و میومدم تو تیم شما!» داشت عصبیم میکرد... خیلی عصبی شده بودم... راس میگفت... ما از اول گفته بودیم قرآن را قبول نداریم... حالا هم مسئله را مطرح کرده بودیم که باید قرآن را میخوندیم که ببینیم بالاخره داستان چیه؟ عصبی تر شدم مخصوصا وقتی یکی دیگه از اساتیدم تو صفحه شخصیم نوشت: عطا نذار قرآن بخونه... اگه قرآن خوند، ینی قبول کردیم قرآن از طرف خداست! برای اون استادم نوشتم: باشه... پس این دختر از خودش دربیاره که نظر خداش چیه؟! چرا قصه میگی استاد؟! استادم نوشت: این دختر خیلی رندانه داره حرف میزنه... میخواد همین شب آخری تو زیر بار قرآن خوندنش بری تا هر چی شب های اول بحث کردی، پنبه کنه!
🌱آیه های زندگی🌱
#حجره_پریا قسمت 13 عطا ادامه داد: «من خیلی حرف برای گفتن آماده کرده بودم. از حرف های آخوندا گرفته
نوشتم: حالا چه غلطی بکنم؟! همه منتظرن! چرا همتون لالمونی گرفتین! نوشت: بگو عقلانی بحث کنه! به استادم نوشتم: میدونم جوابش چیه اما باشه.. مینویسم... تبعاتش با خودت! برای اون دختر نوشتم: ول قرآن و تورات و انجیل کن! اگر میتونی عقلانی بحث کن! اون خانمه فورا... ینی دو سه ثانیه بعدش... متنی ارسال کرد که مشخص بود که از قبل نوشته بود و آماده کرده بود که بگه! نوشت: «آخیش... خیالم راحت کردی... اگر منظورت از عقلی اینه که از نظر علم تجربی بحث کنیم، باید بگم که علت همه این پدیده ها سالهاست که کشف شده... مثلا علت زلزله، حرکت طبیعی صفحات و لایه های میانی و درون زمینی است و علت سیل هم، به افزایش باران و قطرات تشکیل شده از تغییرات وضع ابرها و بارهای الکتریسته موجود و این حرف هاست.... بعلاوه هزار تا دلیل دیگه! خب حالا که چی؟ چه ربطی به خدا و وجود نداشتنش و بد مدیریتیش داره؟! همه اینا دارن کار خودشونو میکنن و سیل و زلزله هم زندگی خودش داره!» گفتم: این وسط، کو خدا؟! نوشت: ببخشید فکر کردم خدا هست... نمیدونستم ابر و سیل و زلزله و اینا کلا جزو تشکیلات خودگردان هستن و خیلی شادمان، هروقت دوس داشتن میان و هر وقت دوس نداشتن نمیان! دیگه این حرفو نزن که فکر نکنم تحصیلات فلسفی و اینا را که گفتی خالی بندی بوده و ده تا دلیل فلسفی شب دوم و سوم هم به همین زودی یادت رفته! فقط براش نوشتم پس چیه که امامان شما .... فورا نوشت: لطفا از امامان ما حرفی نزن که خودت شب اول خرابش کردی و رفت! خودت قرار گذاشتی که از حدیث و قرآن حرفی نزنیم... وگرنه اگر بخوام از امامانمون دلایل سوانح طبیعی و سیل و زلزله و عذاب و این حرفا را بیان کنم، همه تون کف میکنین! حالا هم دیر نشده... رخصت بده تا از امامانمون چیزایی بگم که اساتیدت هیچوقت نذاشتن به گوش تو و بچه های کلاستون برسه! هیچی دیگه... داشتیم بیچاره میشدیم که اتفاق خاصی افتاد... وقتی اوضاع به اینجا کشید و منم دیگه ندونستم چی بگم، همه اساتیدمون ریختند وسط و قیامتی شد که نگو... ادامه دارد... @ayeha313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خدایاهمه بندگان توایم کلیدهمه بسته ها دست توست دواےهمه خسته ها دست توست به احسان ولطف خودت امروز گره ها ومشکلات راباز کن و حاجت همه روا فرما 🙏 آمیـــن یا قاضِیَ الْحاجات 🙏 ای برآورنده ی حاجت ها 🙏 @ayeha313
از رنج و سختی آن ننالید؛ و ناشکیبا نباشید! _عزت و افتخاراتش پایان میپذیرد، _زینت و نعمت هایش نابود میگردد، _و رنج و سختی اش تمام میشود... را میگفت! _علی‌بن‌ابی‌طالب‌علیه‌السلام نهج‌البلاغه،خطبه۹۹ @ayeha313
🌱آیه های زندگی🌱
#مجردانه 💠نکته های مهم#آمادگی_برای_ازدواج که باید هر دختر و پسری بداند 🔹️قسمت چهارم 🔘تعیین بودج
💠نکته های مهم که باید هر دختر و پسری بداند 🔹️قسمت پنجم 💥مشخص کردن اهداف در زمان آمادگی برای ازدواج 🔸️هنگامی که ازدواج می‌کنین، زندگی‌تون از “من” به “ما” تغییر می‌کنه و همین دید باعث تغییر اهدافتون میشه. آینده شما دیگه فقط مربوط به شما نیست، بلکه مربوط به خانواده آینده شماست. در زمان آمادگی برای ازدواج، قطعاً می‌خواین با همسر آینده‌تون بنشینین و در مورد اهدافی که امیدوارید با هم بهش برسین، صحبت کنین. 🍃اول مشخص کنین، ازدواجی که امیدوارین داشته باشین، چی هست؟ یعنی، در مورد اینکه چه انتظاراتی از ازدواج دارین و ازدواج ایده‌آل شما چگونه خواهد بود، صحبت کنین. حتی ممکن هست بخواین در مورد اینکه هدفتون از ازدواج چی هست، صحبت کنین. می‌تونین اهداف و انتظارات خودتون رو هم مسیر کنین و اون رو بنویسین و امضا کنین. و در جایی نصب کنین که هر دو در طول زندگی مشترک، بتونین ببینینش. میشه یک مانیفست ازدواج روی یخچالم نصب کنین تا هر روز بهتون یادآوری کنه که به کجا دارین میرید. 🍂سپس مشخص کنین، به عنوان یک زوج چه اهدافی دارین؟ شاید بخواهین هفته‌ای یک بار یک شب قرار ملاقات داشته باشین، به جایی سفر کنین یا برای خونه خرید کنین. هر هدفی که دارین رو بنویسین. می‌تونین داخل کارت‌هایی، اهداف کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت رو مشخص کنین. 🔸️چگونه اهداف خودتون رو اجرا کنین 🔹️بیشتر از نوشتن اهداف، برنامه رسیدن بهشون مهم هست. پس از نوشتن اهداف، شما و همسرتون هر گونه مانعی رو که ممکن هست از دستیابی به هدف دور بشین رو فهرست کنن. هنگامی که آن موانع بالقوه شناسایی شدن، راه‌هایی رو برای غلبه بر اون موانع رو فهرست کنین. نوشتن اهداف به این صورت خیلی در آمادگی برای ازدواج موثر هست. 🍁در نهایت، این اهداف رو هر چند وقت یکبار مرور کنین. ممکن هست بخواین زمان مشخصی داشته باشین (مانند هر جمعه عصر، یا آخرین روز هر ماه) که نحوه عملکرد خودتون رو بررسی کنین و در صورت لزوم تغییراتی بدین تا بهتون کمک کنه که به هدفتون برسین. همچنین، می‌تونین یادآورهایی رو در تلفن‌تون قرار بدین تا انجامش رو یادتون بندازه. 🌴بزرگترین نکته در مورد هدف‌گذاری در ازدواج این هست که شما کسی رو دارین که همراه شما برای رسیدن به هدف، تلاش می‌کنه! پس از این فرصت بی‌نظیر، خوشحال باشین. @ayeha313
🌱آیه های زندگی🌱
8⃣ منظم باشید 👈 هنگام کار کردن روی یک پروژه، قدم به قدم همه ی مراحل را به دقت طی کنید. 👈 برای کار
9⃣ انتقاد نکنید 👈 گروهی از مردم فقط برای ایراد گرفتن از سایرین زندگی می کنند. شما این طور نباشید، اگر در کار کسی ایرادی مشاهده کردید، مثل یک معلم به او گوشزد کنید. 👈 کسی را مسخره نکنید و بیش از حد شکایت نکنید. 👈 زمانی هم که کاری شایسته ی ستایش است، تحسین کنید. @ayeha313
🌱آیه های زندگی🌱
چگونه از حریم خانواده و همسر در فضای مجازی مراقبت کنیم؟ 📲 قبل از اینکه اینترنت از طریق گوشی‌های هوش
چگونه از حریم خانواده و همسر در فضای مجازی مراقبت کنیم؟ 📲 قبل از اینکه اینترنت از طریق گوشی‌های هوشمند به دست بیشتر ماها برسه، باید مجازی و خصوصا تعهد در فضای مجازی رو یاد می‌گرفتیم. 🔸اما هیچ‌وقت برای یادگیری دیر نیست. در این پست و چند شماره بعدی نکاتی در مورد تعهد و حفظ حریم خانواده در فضای مجازی بیان می‌کنیم. 2⃣ همیشه و همه جا متعهد بمانید اگر اعتماد از خانواده برود، سنگ روی سنگ بند نمی‌شود، چیزی که اعتماد بین همسران را می‌سازد، وفاداری و تعهد است. 💌 رهبر انقلاب در این زمینه توصیه می‌کنند «اگر می‌خواهید محبت طرف مقابل‌تان به شما زیاد باشد، وفاداری کنید، حس اعتماد را جلب کنید. یکی از چیزهایی که محبت را در خانواده به کلی به هم می‌ریزد، بی‌اعتمادی زن و شوهر به همدیگر است.»۱۳۷۹/۰۷/۱۹ یکی از مصادیق تعهد در فضای مجازی این است که از تمام ارتباطات و فعالیت‌هایی که می‌دانید همسرتان رو ناراحت می‌کنه، بپرهیزید؛ حتی اگه مطمئن باشید او هرگز با خبر نمی‌شه! @ayeha313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 استفاده از زیرزمین مسجد برای مکان ورزشی 💬 سؤال: حکم ورزش کردن در باشگاهی که در محل زیر زمین مسجد قرار دارد چیست؟ ✅ پاسخ: 🔹 بستگی به کیفیت وقف دارد، اگر از ابتدا زمين وقف مسجد بوده و بعد گودبردارى شده و به عنوان زیر زمین مسجد ساخته شده، زير زمين حكم مسجد را دارد و جنب نمی‌تواند در آن توقف کند، و مسجد جاى ورزش و تمرين ورزشى نيست و از كارهايى كه با شأن و منزلت مسجد منافات داشته و با جهت وقف مخالفت دارد، بايد پرهيز شود. 📚 پی‌نوشت: بخش استفتائات پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله خامنه‌ای 📚 @ayeha313