👇👇👇
♨️سوال:
🔰چرا گاهی نتیجه دعا غیر از آن چیزی است که از خداوند حاجت خواسته ایم؟
✍️پاسخ:
✅ خداوند کریم امر به دعا و ضمانت به استجاب نمود، پس دعا را مستجاب مینماید، ولی استجابت دعا این نیست که فرمانبردار دستورات دعا کننده باشد و یا حتماً همان چیزی که او خواست را در همان زمانی که او خواست بدهد.
🔹 بدیهی است که اگر دعای بندگانش را مستجاب نمینمود، یا همه هلاک شده بودند و یا حتی مؤمنین و دعا کنندگان نیز در شرایط خیلی خیلی ناخوشایندی به سر میبردند، چرا که از نظر لطف الهی محروم شده بودند. لذا به پیامبرش (ص) به بندگانم بگو اگر دعا شما نبود که به شما نظر نمی کردم، و بدیهی است هر کس تکذیب کند، خودش لوازم عذاب خود را فراهم کرده است:
🍀 « قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ فَقَدْ كَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ يَكُونُ لِزَامًا» (الفرقان، ۷۷)
ترجمه: بگو اگر دعاى شما نباشد پروردگارم هيچ اعتنايى به شما نمىكند در حقيقتشما به تكذيب پرداختهايد و به زودى [عذاب بر شما] لازم خواهد شد.
🔸 خداوند کریم دعا را مستجاب مینماید، اما دنیا را دار جبر نیافریده که اگر هیچ شرطی نیز برای تحقق امری فراهم نبود و یا به قولی مصلحت نبود نیز به زور و یا به صورت معجزهای آن را به مصلحت نماید. قضا و قدر، علت و معلول، تأثیر و تأثر، حرکت و محرک و ...، همه لوازم وقوع یک اتفاق است و چنین نیست که اگر خواست یک نفر مغایر با تمامی شرایط بود، خدا [با توجه به ارتباط همه اجزای مادی و غیر مادی عالم هستی با یک دیگر]، تمام نظم عالم را بر هم زند تا غیر مصلحتی را مصلحت نماید. انتظار چنین درخواست غیر حکیمانه و عادلانهای از خداوند حکیم و عادل، همان دعای غیر قابل استجابت است.
💠 در عین حال دقت فرمایید که دعا و استجابت دعا تعاریف، شرایط و چارچوبهایی دارد و استجابت یا عدم استجابت دعا، علل و حکمتهای متعددی دارد که به اختصار میگویند لابد مصحلت نیست.
👈 *** و کلام آخر:
🔶 گاهی به وسیله لازم متوسل نمی شود. استجابت هر دعایی وسیلههایی می خواهد که باید دعا کننده به آن متوسل گردد و از جمله وسیلهها بعد از توسل به اهل بیت (ع)، توسل به نماز، به دعا، به نیکی به پدر و مادر، صله ارحام، صدقه و ... می باشد. که خود خداوند متعال فرمود: برای تقرب وسیله بجویید و تلاش کنید.
🍁 و البته که باید وسیله متناسب با هدف باشد:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ و َابْتَغُواْ إِلَيهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُواْ فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ« (المائده، ۳۱)
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد از خدا پروا كنيد و به او [توسل و] تقرب جوييد و در راهش جهاد كنيد باشد كه رستگار شويد.
🍃 ... و خلاصه هزاران هزار حالت و شرایط دیگر.
🌺 اما در عین حال فرمود: از رحمت من ناامید نشوید، مشرک نگردید، از من بخواهید، به فضل و رحمت من امیدوار باشید، به من توکل کنید، اعتماد کنید و دعا کنید. نه این که انسان فقط یک لفظی بر زبان براند، سپس مانند اربابان یا فرماندهان معترض گردد که چرا به اجرا در نیامد و نامش را هم عدم استجابت دعا بگذارد.
@ayeha313
🔴چرا نباید گناهکاران را سرزنش کنیم؟
✳️گاهی ما وقتی گناهکاری را میبینیم به راحتی به او طعنه ،دشنام،و... میدهیم و او را زیر سوال برده و حتی تحقیر میکنیم.
⛔️و گاهی حتی با خودمان مقایسه کرده و خود را از او خیلی بهتر و بالاتر میبینیم.
❌با اینکه در روایات و احادیث بسیاری،معصومین علیه السلام ما را از این کار نهی و منع کرده اند باز گوش ما بدهکار نیست!
🔰ما حق سرزنش هیچ مؤمنی را نداریم چون ما به شرایط ،نوع زندگی و محیطی که او در آن زندگی میکرده آشنا نبوده و شرایط اورا نمیفهمیم،
⚡️وگرنه ممکن بود اگر ما هم در شرایط او بودیم گناهی خیلی بالاتر و بدتر انجام میدادیم.
🔘مقایسه او با شرایط خودمان،کار درستی نیست، چون چه بسا او هم اگر در شرایط قبلی و فعلی ما زندگی میکرد به همچین گناهی مبتلا نمی شد.
♻️به همین خاطر هست که حق سرزنش و قضاوت در مورد دیگران را نداریم و فقط خداوند متعال که آگاه به گذشته،حال و آینده ی ماست،می تواند قضاوت کند و بس!
🔆بهمین دلیل هم هست که در احادیث داریم که:
اگر کسی مومنی را سرزنش کند ،نمیرد تا به آن بلا مبتلا شود
🌺یعنی خداوند ما را در شرایط آن شخص قرار میدهد تا به مایی که حق قضاوت و سرزنش به خود میدهیم نشان دهد ما در شرایط مشابه آن گناهکار،خودمان چگونه رفتار میکنیم!!
🔴به قول بزرگی:چون شرایط گناه مهیا نبود،توهّم تقوا برمان داشت!
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا...
📙چکیده ای از سخنان بزرگان
@ayeha313
🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ قسمت ۱۳
🔵عاقبت ریا
هر طور بود بقیه راه را پیمودیم تا اینکه به محیط باز و وسیعی رسیدیم که باتلاق مانند بود و چون قدم در آن نهادم، تا زانو در آن زمین لجن زار فرو رفتم.
🔆 نیک که به راحتی می توانست قدم بردارد، با دیدن وضع من به عقب برگشت و از من خواست که دستم را برگردن او آویزم، تا شاید کمکم کند.
❎دیگر تا دهان در باتلاق فرو رفته بودم و توان فریاد کشیدن و کمک طلبیدن نداشتم،
✨که به ناگاه فرشته الهی پدیدار شد و طنابی را به نیک داد و گفت: این طناب را خودش پیشاپیش فرستاده، کمکش کن تا نجات یابد.
🌻فرشته رفت و نیک بلافاصله طناب را به سمت من انداخت. وقتی باتلاق را پشت سر نهادیم از نیک پرسیدم: مقصود فرشته از اینکه گفت: طناب را خودش فرستاده، چه بود؟
🍀نیک گفت: اگر به یاد داشته باشی، ده سال پیش از مرگت، مدرسه ای ساختی که اینک کودکان و نوجوانان در آن به تعلیم و تربیت مشغول اند،خیرات آن مدرسه بود که در چنین لحظه ای به کمکت آمد.
💠پس از تصدیق حرف نیک با قیافه ای حق به جانب، گفتم: من پنج سال قبل از آن نیز مسجدی ساختم، پس خیرات آن چه شد؟
✨نیک لبخندی زد و گفت: آن مسجد را چون از روی ریا و کسب شهرت ساختی و نه برای خدا مزدش را هم از مردم گرفتی.
❓گفتم: کدام مزد؟!
گفت: تعریف و تمجیدهای مردم، به یاد بیاور که در دلت چه می گذشت وقتی مردم از تو تعریف می کردند! تو خوشبختی آنان را بر خوشحالی پروردگارت مقدم داشتی.
✅باید بدانی که خداوند اعمالی را می پذیرد که تنها برای او انجام گرفته باشد.
حسرت و ندامت وجودم را فرا گرفت و به خود نهیب زدم: دیدی چگونه برای ریا و خودپسندی، اعمال خودت را که می توانست در چنین روزی دستگیر تو باشد، تباه کردی؟!
🔵مقام شهیدان
🔷همچنان حرکت خود را در دل یک دشت بیانتها ادامه میدادیم؛ در حالی که گرمای طاقتفرسای آسمان برای لحظهای قطع نمیشد. خستگیِ راه امانم را بریده بود، دیگر در تنم توان نمانده بود.
💥در این هنگام صدایی را از دور شنیدم. سرم را به سمت راست دشت چرخاندم، با صحنه عجیبی مواجه شدم.
🌼 صفی از افراد را دیدم که با سرعت غیر قابل تصور پهنه دشت را شکافتند و رفتند. تنها غباری از مسیر آنها باقی ماند.
◾️ از تعجب ایستادم و لحظاتی به مسیر غبار برخاسته، نگاه کردم و گفتم: اینها چه کسانی بودند؟!
نیک گفت: اینها گروهی از شهیدان بودند.
با شگفتی تکرار کردم: شهیدان ؟!!!
گفت: آری، شهیدان.
گفتم: مقصدشان کجاست؟
گفت: وادی السلام.
با تعجب سرم را به سمت نیک چرخاندم و پرسیدم: وادی السلام ؟!
گفت: آری.
گفتم: ما مدتهاست که این مسافت طولانی و پررنج و محنت را بر خود هموار کردهایم، تا روزی به وادی السلام برسیم؛
آنگاه تو میگویی، آنان با اینچنین سرعتی به سمت وادی السلام در حرکتند؟ مگر میان ما و آنان چه تفاوت است؟
🌸نیک در حالی که لبخند بر لبانش نقش بسته بود، گفت:
تو در دنیا افتان و خیزان خدا را عبادت میکردی و حالا نیز بایستی با سختی راه را طی کنی.
تو کجا و شهیدان کجا که اولین قطرهای که از خونشان بر زمین مینشیند، تمام گناهانشان را از میان بر میدارد. و راه را بر ایشان هموار میسازد.
🌺در روز رستاخیز نیز شهیدان، جزو اولین کسانی خواهند بود که به بهشت وارد میشوند آنها راه صد ساله دنیا را یک شبه پیمودند، حالا هم وادی بزرگ برهوت را در یک چشم بر هم زدن طی میکنند.
🍃به مقام شهیدان غبطه بسیار خوردم و زیر لب زمزمه کردم: طوبی لَهُما وَ حُسنُ مَآب...
✍ادامه دارد..
@ayeha313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام
صبح چهار شنبه تون 🌸
پراز خیر و برکت
الهی حال دلتون
مثل آفتاب روشن🌴
مثل نسیم پراز آرامش
مثل قاصدک شادمان
و مثل باران باطراوت باشه 🌸
@ayeha313
#حدیث_امروز
💢اخلاقش چگونه است
✅به حضرت محمد (ص) گفتند:
زنی را می شناسیم که هر روز، روزه میگیرد و هر شب، #عبادت میکند.
رسول الله پرسیدند:
اخلاقش چگونه است؟
پاسخ دادند:
بد #اخلاق است و همسایگانش را آزار میدهد!
حضرت محمد(ص) فرمودند:
خیری در این #زن نیست؛ او دوزخی است!
📚مستدرك الوسائل - ج ۸ - ص ۴۲۳
@ayeha313
👇👇👇
♨️سوال:
🔰چرا انسان بعد از مرگ باید حتما در خاک دفن بشود؟
✍️پاسخ:
✅در ابتدا باید اشاره شود: اولا: در میان همه ادیان و ملل دنیا مراسم های خاصی در باره اموات شان مطرح است. ثانیا: در اسلام مومن در حیات و ممات اش احترام دارد و این گونه مراسم نوعی احترام به بدن مومن است که او را با پاکی و طهارت و در جامه سفید و پاکیزه در جای مناسب به خاک می سپارد و آداب دینی خاصی را با انجام داده و عقاید ایمانی را برای آخرین بار به او یاد آوری می کند.
علاوه بر اين امور ممکن است در باره این آموزه های دینی در باب اموات اسرار و حکمت های بسیاری نهفته باشد؛ ولی در این جا به نمونه های که در روایات آمده اشاره می شود:
الف) در باره فلسفه غسل دادن میت در روایتی آمده که چون به هنگام مرگ نطفه ی که انسان از آن خلق شده از بدن او خارج می شود؛ لذا واجب است او را غسل دهند.(۱) و در روایتی دیگر آمده که چون میت بعد از مرگ فرشته را ملاقات می کند؛ باید پاک و طاهر باشد.(۲) و روایات دیگر نیز در این باره نقل شده که تفصیل آن را در منبع ذیل ملاحظه فرمایید.(۳)
ب) در باره فلسفه تکفین از امام صادق (ع) پرسیده شد؟ حضرت فرمود: اموات را کفن کنید و سعی نمایید کفن خوب باشد؛ زیرا کفن زینت میت است.(۴) و در روایت دیگر آمده اموات را کفن نماید و کفن را خوب نمایید. زیرا اموات به کفنشان مباهات می کنند.(۵) چه این که کفن مایه ستر پیکر میت و نوعی احترام اوست و در قیامت ممکن است با همین کفن ها شان محشور شوند.
ج) اسلام به خاطر احترامی که به شخصیت انسان می گذارد برای جسد مرده وی نیز احکام ویژه ای قائل شده است که نشان از نگاه انسانی به شخصیت وی دارد، این که باید او را دفن کرد.
گذشته از نکته بهداشتی آن و در دسترس نبودن حیوانات دیگر، شاید از نظر عاطفی نیز چنین کاری لازم است که وابستگان میت جایی داشته باشند که در موقع دلتنگی به آن جا بروند و با مردگان خود تماس روحی داشته باشند.
هر چند ما با فلسفه بسیاری از احکام آشنایی کامل نداریم.(۶)
پی نوشت ها:
۱. صدوق، علل الشرایع، نشر دار الحجه، ۱۴۱۶ ق، بیروت، ج۱، ص ۳۴۸.
۲. همان.
۳. همان.
۴. همان، ص ۳۵۰.
۵. همان.
۶. محمد شجاعی، معاد، نشر سهامی انتشار، تهران ۱۳۶۲ ش، ج۱، ص۲۵۶.
@ayeha313
👇👇👇
♨️سوال:
🔰آيا اهل بهشت همه مسلمان هستند؟
✍️پاسخ:
✅خير بهشت اختصاص به مسلمانان ندارد اگر چه تنها دين حق دين اسلام است اما ممکن است غير مسلمانان از افراد جاهل قاصر يا مستضعف فکري باشند در اين صورت هر کار خوبي که به قصد پاداش الهي و ثواب انجام دهند خداوند به آنها پاداش خواهد داد.
جاهل قاصر کسي است که يا راه حق به او نرسيده باشد يا اگر رسيده باشد در او شک و ترديد ايجاد نکرده باشد يا اگر در او شک و ترديد ايجاد کرده باشد امکان تحقيق و کشف حقيقت براي او وجود نداشته باشد
او اگر (مثلا) کليسا مي رود يقين دارد که مسيحيت حق است اگر مي دانست اسلام حق است به جاي کليسا به مسجد مي رفت پس او به دنبال حق است اما در تشخيص مصداق آن اشتباه کرده است
در حقيقت خداوند به جهت حقيقت جويي او، او را وارد بهشت مي کند البته به اين شرط که به آنچه عقل خود مي فهميده عمل کرده باشد
براي مثال عقل او مي فهمد که دروغ، بد است ظلم بد است مردم آزاري بد است اگر بر خلاف آنها عمل کند از جهت مخالفت با درک عقل خود استحقاق جهنم دارد اگر چه از حهت دين و مذهب استحقاق جهنم ندارد زيرا فرض اين است که او جاهل قاصر است.
@ayeha313
🍃 #آیا_میدانید
⇦مصرف خیار سبز باعث دفع سموم بدن می شود
⇦همچنین از نفخ معده نیز جلوگیری میکند به شرط آنکه برای درمان نفخ خیار را بدون پوست بخورید
@ayeha313
ازدواج انتخاب یا قسمت⁉️
👇👇👇
🔰ازدواج انتخاب است يا قسمت؟
🔰از آشفتگي ذهني در مورد اين مسئله رنج ميبرم لطفا توضیح دهید.
✍️پاسخ:
✅قسمت به معنای عدم نقش و اراده انسان در رخدادهای زندگی از جمله ازدواج، درست نیست، زیرا انسان آزاد و دارای اختیار آفریده شده است، البته این آزادی مطلق نیست، بلکه مستند به اراده و مشیت خداوند است.
برای تحقق یک رخداد مثل ازدواج، عوامل گوناگونی از جمله اراده انسان دخالت دارد که البته در طول اراده خداوند است.
مثلاً برای اینکه لامپ منزل شما روشن شود، باید نیروگاه برقی باشد که نیروی برق را تولید کند، از نیروگاه تا منزل شما سیمکشی شود، درسیمها نیروی الکتریسیته جریان داشته باشد و شما نیز کلید برق را فشاردهید. اگر هر یک از این عوامل وجود نداشته باشد، لامپ روشن نمی شود.
در رابطه با مسئله ازدواج هم همین طور است، یعنی افراد باید برای ازدواج ابتدا اراده و اقدام کنند. بعد فرایند خواستگاری را بگذرانند.
اما در نهایت اگر توکل بر خدا کنند، ممکن است خداوند به جهت مصالحی که نمیدانند، اراده خود را بر اراده آنها حاکم کند و با وجود شرایط مناسب ظاهری، آن ازدواج به سامان نرسد.
آن چه در بین مردم معروف است كه در ازدواج قسمت و تقدیر دخالت دارد و قبلاً همه چیز معلوم و مشخص شده است، یا مثلاً می گویند: فلان دختر «قسمت» فلان پسر است و آن پسر قسمت این دختر نیست و یا اگر قسمت باشد خودش درست می شود و دیگر لازم نیست ما كاری بكنیم و اگر قسمت نباشد، ما هر كاری هم بكنیم فایدهای ندارد، و سخنانی از این قبیل، صحیح نیست و هیچ ریشه دینی و عقلی ندارد.
علاوه بر حكم عقل و منطق، روایاتی كه در آن معیارهای انتخاب همسر ذكر شده دلیل محكمی بر دخالت انسان در سرنوشت خویش است. پیشوایان دین به ما توصیه كرده اند كه در انتخاب همسر نهایت دقت را مبذول کرده و چشم بسته ازدواج نكنیم، چرا كه ازدواج یك موضوع حیاتی است و برای هر كس به طور طبیعی در طول زندگی اش فقط یك بار اتفاق می افتد.
بر این اساس، افراد نباید دست روی دست گذاشته و به امید بخت و شانس و قسمت بنشینند، بلكه چه پسر و چه دختر باید خود را برای این تصمیم سرنوشت ساز آماده نموده و با كمال دقت و خردورزی و با كمك تجارب خانواده و راهنمایی های مشاوران دلسوز و كاردان، فرد مورد نظر را انتخاب كنند. چرا كه منشأ و سرچشمه بسیاری از گرفتاری ها و بدبختی های انسان غفلت و بی تفاوتی است.
@ayeha313