#سوال_کاربر
چرا در بحث ازدواج، ارتباط غیررسمی برای شناخت را، به این دلیل که عشق و محبت ایجاد میشود، رد میکنیم؟ مگه در خواستگاری رسمی عشق و محبت ایجاد نمیشود⁉️
#پاسخ
1⃣ خیلی از ارتباطای غیررسمی فقط به قصد دوستی برقرار میشه و بعد که به هم وابسته شدن تصمیم به ازدواج میگیرن، ولی در خواستگاری رسمی واقعاً دو طرف قصد ازدواج دارن، نه تبادل احساسات و عواطف.
2⃣ نمیشه این نکته رو کتمان کرد که از نظر روانی، روابط مخفیانه، با ایجاد محبت و تشدید اون، ارتباط مستقیم داره. یعنی هر چی روابط مخفیانه تر، ایجاد محبت هم بیشتر.
💥شاید دلیل این رابطۀ مستقیم این باشه که وقتی دو طرف قبول میکنن با هم ارتباط مخفیانه داشته باشن، در واقع این پیام رو به زبون حال به هم میگن که: «من تا این اندازه تو رو پذیرفتم که میتونم بدون اطلاع پدر و مادرم با تو ارتباط داشته باشم.»
@ayeha313
#بدانیم
🔷غذاهایی که دیر هضم میشوند، سطح قند خون شما را به آرامی افزایش میدهند و انرژی بیشتری به بدن شما میرسانند.
🔹بهترین زمان برای خوردن غذاهایی که دیر هضم میشوند هنگام ظهر است یعنی زمانیکه دستگاه گوارش شما در فعالترین حالت قرار دارد. وعدههای غذایی برای صبحانه و شام باید سادهتر و ترجیحا با خوراکیهایی باشد که به سرعت هضم میشوند تا صبح با نشاط باشید و شب راحت بخوابید.
@ayeha313
🌱آیه های زندگی🌱
کارم شده بود این که بروم توی کتابخانه بنشینم و علاوه بر درسها و تحقیقات مرکز تحقیقات و مطالعات یا ا
#رمان_نه
#قسمت_بیست_و_هفتم
آن شب شام درست کردیم و کلّی در آشپزخانه صحبت، درددل، شوخی و بگووبخند دخترانه کردیم، شام خوردیم، تلویزیون دیدیم و چون اصلاً حال مطالعه و این چیزها را نداشتیم، رفتیم تخت خوابیدیم.
از فردا صبح تصمیم گرفتم کلاسها، مدّت مطالعاتم و تحقیقات کتابخانهای و ... را بیشتر و به روزتر انجام بدهم.
به ماهدخت پیشنهاد دادم و گفتم:
«من مدّتی سرگرم تحقیقات ژنتیکی بودم و احساس میکنم تمرکزم از مسائل پژوهشکده خودمون یه خورده کم شده. کمکم کن که جبران کنم و بشم همون سمن قبلی!»
گفت: «اتّفاقاً به نظرم تو برد کردی! چون من حواسم بهت بود. اصلاً بیکار نبودی و حتّی بیشتر از من مطالعه میکردی. حیطه و گستره تحقیقات تو خیلی از من و بقیّه بچّههای کلاس بیشتره و این خیلی عالیه دختر! تو هم مطالعات زنان رو مثل ما کار کردی و هم مسائل ژنتیک!»
خلاصه قرار شد تمام وقت با هم باشیم.
همینطور هم شد. از نشستن سر کلاسها، همایشها، مطالعات مستمر و ساعتی گرفته تا غذا خوردن، پارک و تفریح؛ فقط موقع خواب قبول نکردم، دوست داشتم تنها بخوابم.
دو سه هفته کار مستمر نیاز داشتم که بتوانم به آن چیزی که از من انتظار داشتند برسم. بر خلاف میل باطنیام، حتّی یکی دو بار هم به شیرین رو زدم. حتّی دعوتش کردم و آمد و از او مشاوره گرفتم. هر چند که اگر مسائل ضدّ دین و فمنیسم را از او میگرفتیم چیز خاصّ دیگری برای گفتن نداشت، امّا خب...
همهچیز به شرایط عادّی برگشت. من هم همین را می.خواستم، امّا طول کشید. فکر کنم همان دو سه هفتهای که گفتم شد. حوصله نگاههای یواشکی و مشکوک ماهدخت و شیرین ترشیده را نداشتم. باید نگاهها، اعتمادها، مطالعات و کلّی چیزهای دیگر به حالت قبل برمیگشت.
مسائل زیادی در طول آن مدّت پیش آمد. مثلاً مؤسّسه، حتّی از سفرا و کشورهای مختلف غربی دعوت میکرد که جلسه تحلیل و میتینگ سیاسی بگذارند. آنها هم از خدا خواسته، فوراً قبول میکردند و مسائل زیادی طرح و بحث میشد که میشود برای هر کدامش یک داستان و مستند جداگانه نوشت، امّا موضوع همه آنها یا درباره تثبیت جایگاه اسرائیل در خاورمیانه جدید بود و یا دشمنی با مقاومت و حمایت ایران از تروریسم و ...
یکی از بزرگترین دستاوردهای اقامتم در آن مدّت این بود که فهمیدم چقدر آدم ایرانی و افغانی پناهنده و دگراندیش در دنیا وجود داشت و ما نمیدانستیم. حتّی بعضـی از وزرای دولتهای گذشته، معاونین، نمایندگان پارلمان، چهرههای ادبی و هنری ایران و افغانستان به اسرائیل رفتوآمد داشتند و حتّی بعضیهایشان بهعنوان سخنران دعوت میشدند. اینقدر هم تعدادشان زیاد بود و تندتند دعوت میشدند که آدم شک میکرد نکند اصلاً اینها اسرائیل زندگی میکنند و ما خبر نداشتیم.
خب حالا شما این مسئله را عطف کنید به اینکه مثلاً از افغانستان بیش از صد نفر و از ایران هم همینطور، برای آموزش، تربیت و فرصت مطالعاتی در چند حوزه مشخّص، جذب و پذیرش میکنند. نمونهاش همین دوره و هم دورهایهای خودم.
خب اوّلین سؤالی که برای هر آدم حتّی سادهلوحی مطرح میشود این است که اسرائیل و مؤسّسات تحقیقات وابسته به آن، قرار است چهکار کنند که تمام زورشان را دارند روی دو مسئله، آن هم از ملّت و مردم خودمان معطوف میکنند: «زن» و «ژنتیک!»
حدّاقلّش این است که این دو محور، برای خود من مشخّص و عینی شد. دیگر خدا میداند دارند روی چه مسائل دیگری کار میکنند که بعداً گندش در میآید و یکی دیگر باید پیدا بشود که مستند و رمان آنها را برای ملّت بنویسد.
الان آن چیزی که به من ربط پیدا میکرد و در جریانش بودم، همین دو تا بود: زن! ژنتیک!
امّا... پدرم در آمد تا فهمیدم درباره زن درست فهمیده بودم و جای هیچ شکّ و شبههای باقی نمانده بود! امّا درباره ژنتیک، اشتباه کوچکی کرده بودم.
بگذارید اینجوری بگویم. خیلی تلاش کردم، خیلی با این و آن حرف زدم. دلم راضی نمیشد. مرتّب با خودم میگفتم خب ژنتیک که انتهای کار نیست! چون متأسّفانه خیلیها آدرس اشتباه میدادند و اطّلاع کافی نداشتند. اگر بخواهم خیلی خلاصه و خودمانی بگویم، این میشود که: «ژن و ژنتیک، مقولاتی هستند که بیشتر از اینکه مورد «هدف» قرار بگیرند، «ابزار» هستند!»
خب حالا ابزار چه؟!
این کلید کلّ ماجرا بود.
🌱آیه های زندگی🌱
#رمان_نه #قسمت_بیست_و_هفتم آن شب شام درست کردیم و کلّی در آشپزخانه صحبت، درددل، شوخی و بگووبخن
تا اینکه به دو تا سند رسیدم که نمیتوانستم باهم جمعشان کنم. اینکه از کجا به دستم رسید، بماند، امّا... خودتان ببینید:
سند ASS
سازمان تحقیقات ژئوژنتیک
خلاصه گزارش: در ایران و افغانستان به علل مختلف توان دسترسی سازمانهای تحقیقات بینالمللی (بخوانید موساد و سیا) به ژن عموم جامعه وجود نداشته است و به نظر میرسد باید تحریمها را از موادّ غذایی و دارویی برداریم!
نظر تحلیلی: با برداشتن تحریمها، امکان بازار و با پدید آمدن امکان بازار، تأسیس و راهاندازی مجدّد مراکز پخش و ذائقهسنجی مشتری فراهم میگردد.
نتیجه: ضرورت از سر گیری مبادلات و تجارت اغذیه و دارو!
امضاء / اوّل آگوست
خب من آن موقع نمیدانستم اینها؛ یعنی چه و منظورشان چیست، امّا بعداً خودتان میفهمید که یک نفر برایم کاملاً شکافت و گفت که منظورشان چیست و اینکه این فقط یک نامه و درخواست معمولی نیست، بلکه نوعی فرمان و تعیین استراتژی جنگی و امنیّتی است!
این از نامه اوّل و امّا نامه دوّم...!
🌱آیه های زندگی🌱
تا اینکه به دو تا سند رسیدم که نمیتوانستم باهم جمعشان کنم. اینکه از کجا به دستم رسید، بماند، امّا..
نامه دوّم همهاش اصطلاحات تخصّصـی بود و من هم چندان سر در نمیآوردم، امّا همان کسی که این نامه¬ها را به من داد، زیرش پاراف کرده بود:
«خلاصه گزارش که توسّط دکتر میثم، دکتر عنایت و پورفسور جورج مورد بازبینی و تأیید قرار گرفته است، دلالت بر تهدید بزرگ امنیّتی و جنگ تمام عیار خاموشی دارد که توسّط سرویسهای جاسوسی اسرائیل، آمریکا و مؤسّسات وابسته به آنها طرّاحی و عملیّاتی میشود. نام این تهدید و جنگ پنجم جهانی، «بیوتروریسم» میباشد که مأموران و محقّقان مؤسّسه خودمان در این زمینه تحقیقات خوبی ارائه دادهاند.»
این دو سند مهم که امروز همه دم از آشنایی و دانستنش میزنند، امّا اطّلاعات نیمه و ناقصی در این زمینه ارائه میدهند و یا ترسها و تئوریهای خودشان را جسته و گریخته به خورد مردم میدهند، باید درست فهمیده شود.
اوّلین و مهمترین نکتهای که باید بدانیم این است که دو سلاح در ردیف سلاحهای «پر اثر» با بازدهی بسیار بالاست که عبارتند از: هستهای و میکروبی!
بر اساس گزارشی که کارشناسان آن را مـنـتشر کرده اند، شاید به جرأت بتوان گفت که سلاحهای هستهای دیگر یک خطر بالفعل نیستند و تنها یک قدرت بازدارنده بالقوّه محسوب میشوند. کشورهای صاحب این سلاحها هرگز نخواهند توانست به راحتی از آنها علیه دشمنان خود استفاده نمایند؛ زیرا تبعات به کارگیری چنین سلاحهایی آنچنان گسترده است که قسمت بزرگی از جهان را در بر خواهد گرفت.
اشعههای رادیواکتیو، گردوغبار اتمی، طوفان اتمی و اشعههای یونیزان در قالب مرزهای جغرافیایی نخواهند گنجید و حوزه وسیعی را آلوده خواهند کرد. طبعاً در این موقع کشور به کار برنده این سلاحها باید پاسخگوی کشورهای همسایه نیز باشد. مثلاً اگر هند علیه پاکستان از بمب اتم استفاده نماید، بسته به محلّ انفجار اتمی، باید پاسخگوی بخش وسیعی از خاورمیانه نیز باشد؛ لذا شاید همین ملاحظه بود که باعث شد در جنگ جهانی دوّم ژاپن برای امتحان بمبهای اتمی امریکا انتخاب شود. کشور دور دست در دریا که همسایهای نزدیک هم ندارد. در حالیکه به نظر میرسد اگر بنا بود جنگ را به نوعی خاتمه دهند، میبایست این بمبها بر سر برلین تخلیه میشد که مبدأ جنگ بود.
از سوی دیگر سلاحهای شیمیایی نیز چندان گزینه مناسبی برای فعّالیّتهای تروریستی نیستند. مشکلات حمل، نگهداری و به کارگیری، نیمه عمر کوتاه، خطر نشت، تأثیر محدود و قابلیّت ردیابی عامل ترور کننده باعث شده است که چندان مورد اقبال نباشد؛ اگرچه در میدان جنگ گزینه موفّقی نشان داده است، ولی از آنجا که از سال 1935 کنوانسیون ممنوعیّت به کارگیری آنها در ژنو به امضای اکثر کشورهای جهان رسیده است کشورهای متخاصم با احتیاط زیادی اقدام به بکارگیری آن میکنند که البتّه آن نیز به اشاره ابرقدرتها خواهد بود، ولی باز هم از سوی افکار عمومی جهان تحت فشار شدید قرار خواهد گرفت.
از این رو سلاحهای میکروبی چه در عرصه جنگی و چه در عرصه تروریستی، وسیلهای بسیار مطلوب برای دشمنان شده است. توان تولید بالا، نگهداری راحت، قابلیّت انتشار، قابلیّت مصونسازی نیروی خودی، قابلیّت تکثیر برای عوامل میکروبی زنده، دشواری بسیار در ردیابی فرد یا افراد متخاصم، گستردگی عملکرد از انسان تا دام و محصولات کشاورزی و بسیاری محسّنات دیگر، موجب شده است که تشکّلهای تروریستی به این فنّاوری جدید به شدّت کشش یابند بدون آن که بتوان گناهی را متوجّه آنها نمود.
🌱آیه های زندگی🌱
نامه دوّم همهاش اصطلاحات تخصّصـی بود و من هم چندان سر در نمیآوردم، امّا همان کسی که این نامه¬ها را
سلاحهای میکروبی بهخصوص در عرصه تروریسم دولتی و علیه ساختارهای صنعتی کشاورزی در سالیان اخیر بسیار به کار رفته است. اگرچه کشور هدف هرگز نتوانسته است ادّعای خود را علیه دشمنش به اثبات برساند.
اروپا شیوع جنون گاوی را متوجّه سازمانهای جاسوسی امریکا و استرالیا میداند که با هدف ضربه اقتصادی به صادرات گوشت اروپا انجام شده است.
چین در شیوع سارس، امریکا را مقصّر میداند که باعث شد چین در آستانه شکوفایی اقتصادی، سالها از گردونه رقابت تولید ارزان قیمت به واسطه تعطیلی کارخانههایش عقب بیفتد.
کره شمالی شیوع وبا در پیونگ یانگ را در اواخر دهه 80 نتیجه فعّالیّت جاسوسهای امریکایی میداند که با هدف مجبور کردن این کشور به پذیرش شرایط دول اروپایی امریکایی، برای قطع آزمایشات هستهای انجام شده است.
تمامی این اتّهامات در حدّ اتّهام باقی ماند، ولی آنچه مسلّم است آن است که هر روز بسیاری از مناطق جهان در معرض خطر یک حمله بیوتروریستی هستند.
بدیهی است که نیروهای نظامی، تنها جمعیّت در معرض خطر حملات بیولوژیک نیستند، بلکه اقشار مختلف در معرض خطر بودهاند و به منظور دفاع در مقابل اثرات ناتوان کننده بالقوّه یک حمله، نیازمند کسب آگاهی نسبت به اصول اساسی همه گیرشناسی عوامل مورد استفاده در جنگ بیولوژیک است.
طبق نظر کارشناسان سازمان بهداشت جهانی ( W.H.O) در حال حاضر 17 کشور جهان قابلیّت تولید چنین موادّی را دارند. تولید موادّ بیولوژیک بالنّسبه ارزان بوده، بهطوری که بهعنوان «بمب اتمی فقرا» یا PMAB نامیده شده است.
ادامه دارد...
@ayeha313
🌸صبح یکشنبه
💫دی ماهتون معطر
🌸به عطر خوش صلوات
🌸 اَللّٰهُــمَّ صَلِّ عَلی ٰمُحَمَّدٍ
💫 وَّ آلِ محمد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🌸 ان شاءالله به برکت
💫این ذکر شریف ، روزتون
🌸سرشـار از بهترینها باشـه
@ayeha313
آیا به گذشته همسرمان اهمیت دهیم⁉️
تقریباً اڪثر آدم ها نسبت به گذشته ڪسی ڪه با او در یڪ ارتباط عاطفی وفعال قرار دارند حساس هستند و این برای شان مسئله ای نگران ڪننده و استرس زا است.
اشخاص باید این را بدانند ڪه اولین نفر در زندگی همسر آينده خویش نیستند و پیش از این شخص با اشخاص مختلفی اشنا شده، ولی ازدواج صورت نگرفته است پس گذشته شخص به خود او مربوط بوده و ڪنڪاش زیاد در گذشته شخص سبب ایجاد مشڪلات در زندگی مشترڪشان می شود.
گاهی شخص به قدری درگیر گذشته طرف مقابل می شود ڪه زمان حال را فراموش می ڪند، گاهی در گذشته شخص مواردی وجود دارد ڪه مربوط به شخص حاضر در زندگی اش نیست و یا یڪ راز است ڪه دوست ندارد همسر آينده و شخص دیگری بداند.
باید بدانید ڪه وقتی درگیر گذشته شخص می شوید خشم درونی در شما بالا رفته، اعتماد به نفستان از بین میرود بنابراین زندگی مشترڪ با مشڪلاتی مواجهه خواهد شد.
با پرت ڪردن حواستان به اموری دیگر و ڪنار گذاشتن حسادت ڪنڪاش در گذشته را ڪنار بگذارید و این نڪته را فراموش نڪنید ڪه در حال حاضر تنها انتخاب همسرتان هستید
@ayeha313