❇ تفســــــیر
در آیه بعد، اشاره به یکى از علل اساسى مخالفت هاى مشرکان کرده، مى فرماید: آنها قرآن را به خاطر اشکالات و ایرادهائى انکار نمى کردند، بلکه تکذیب و انکارشان به خاطر این بود که از محتواى آن آگاهى نداشتند (بَلْ کَذَّبُوا بِما لَمْ یُحیطُوا بِعِلْمِهِ).
در واقع عامل انکار، عدم آگاهى و جهل آنها بود.
اما این که منظور از این جمله، جهل درباره چه امورى بوده است؟ مفسران احتمالات متعددى داده اند، که تمام آنها مى تواند در آیه منظور بوده باشد، از جمله:
جهل به معارف دینى و مبدأ و معاد، همان گونه که قرآن از قول مشرکان در مورد معبود حقیقى (اللّه) نقل مى کند که مى گفتند: أَ جَعَلَ الآلِهَةَ إِلهاً واحِداً إِنَّ هذا لَشَىْءٌ عُجابٌ:
آیا خدایان ما را تبدیل به یک معبود کرده است، این چیز عجیبى است.
و یا در مورد معاد مى گفتند: أَ إِذا کُنّا عِظاماً وَ رُفاتاً أَ إِنّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقاً جَدِیْداً:
آیا هنگامى که ما تبدیل به استخوان پوسیده شدیم، بار دیگر به زندگى جدید باز مى گردیم.
در حقیقت آنها، هیچ گونه دلیلى بر نفى مبدأ و معاد نداشتند، و تنها جهل و بى خبرى ناشى از خرافات و عادت به مذهب نیاکان، سدّ راهشان بود.
یا جهل به اسرار احکام.
جهل به مفهوم بعضى از آیات متشابه.
جهل به مفهوم حروف مقطعه.
و جهل به درس هاى عبرت انگیزى که هدف نهائى ذکر تاریخ پیشینیان بوده است.
مجموع این جهالت ها و بى خبرىها، آنها را وادار به انکار و تکذیب مى کرد.
در حالى که هنوز تأویل و تفسیر و واقعیت مسائل مجهول، براى آنها روشن نشده بود ( وَ لَمّا یَأْتِهِمْ تَأْویلُهُ).
تأویل در اصل لغت، به معنى بازگشت دادن چیزى است و بنابراین هر کار یا سخنى به هدف نهائى برسد، مى گوئیم تأویل آن آمده است، به همین دلیل، بیان هدف اصلى یک اقدام.
یا تفسیر واقعى یک سخن.
یا تفسیر و نتیجه و پایان یک خواب.
و یا تحقق یافتن واقعیت یک مطلب، همه اینها تأویل نامیده مى شود.
🌼🌼🌼
سپس اضافه مى کند: این روش نادرست، منحصر به مشرکان عصر جاهلیت نیست، بلکه اقوام گمراه گذشته نیز، به همین گرفتارى مبتلا بودند، آنها نیز بدون این که تحقیق در شناخت واقعیت ها بکنند و یا انتظار براى تحقق آنها بکشند، حقایق را انکار و تکذیب مى کردند (کَذلِکَ کَذَّبَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ).
در واقع همه آنها عذرشان، جهلشان بود، و بدبختیشان در عدم تحقیق و عدم جستجو و شناخت واقعیت ها، در حالى که عقل و منطق حکم مى کند: انسان چیزى را که نمى داند، هرگز انکار نکند، بلکه به جستجو و تحقیق بپردازد.
و در پایان آیه، روى سخن را به پیامبر(صلى الله علیه وآله)کرده مى گوید: بنگر عاقبت کار این ستمکاران به کجا کشید (فَانْظُرْ کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الظّالِمینَ).
اینها نیز به همان سرنوشت گرفتار خواهند شد.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۳۹ سوره مبارکه یونس)
@ayehsobh.
9.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‼️ دروغهای مکرر رییسجمهور و نارضایتی مردم
شما هم به جمع بیش از ۲۵۰هزار نفر شکایتکننده از آقای روحانی بپیوندید👌
✍🏻 جهت امضاءِ شکایت از آقای حسن روحانی به نشانی asle90.24on.ir مراجعه کرده یا نام و نامخانوادگی خود را به شماره 10002408 پیامک کنید...
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«وَمِنْهُم مَّن يُؤْمِنُ بِهِ وَمِنْهُم مَّن لَّا يُؤْمِنُ بِهِ ۚ وَرَبُّكَ أَعْلَمُ بِالْمُفْسِدِينَ»
بعضى از آنها، به آن ایمان مى آورند و بعضى ایمان نمى آورند. و پروردگارت مفسدان را بهتر مى شناسد.
(سوره مبارکه یونس/ آیه ۴۰)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر
آیه مورد بحث، اشاره به دو گروه عظیم مشرکان کرده مى فرماید: اینها همگى به این حال باقى نمى مانند، بلکه گروهى از آنان که روح حق طلبى در وجودشان نمرده است، سرانجام به این قرآن ایمان مى آورند، در حالى که گروهى دیگر، همچنان در جهل و لجاجت پا فشارى کرده و ایمان نخواهند آورد (وَ مِنْهُمْ مَنْ یُؤْمِنُ بِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ لایُؤْمِنُ بِهِ).
روشن است: گروه دوم، افراد فاسد و مفسدى هستند و به همین دلیل در پایان آیه مى فرماید: پروردگار تو مفسدان را بهتر مى شناسد (وَ رَبُّکَ أَعْلَمُ بِالْمُفْسِدینَ).
اشاره به این که افرادى که زیر بار حق نمى روند، افرادى هستند که شیرازه اجتماع را از هم گسیخته، و در فاسد کردن نظام جامعه نقش مؤثرى دارند.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۴۰ سوره مبارکه یونس)
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«وَإِن كَذَّبُوكَ فَقُل لِّي عَمَلِي وَلَكُمْ عَمَلُكُمْ ۖ أَنتُم بَرِيئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ وَأَنَا بَرِيءٌ مِّمَّا تَعْمَلُونَ»
و اگر تو را تکذیب کردند، بگو: «عمل من براى من و عمل شما براى شماست. شما از آنچه من انجام مى دهم بیزارید و من (نیز) از آنچه شما انجام مى دهید بیزارم.»
(سوره مبارکه یونس/ آیه ۴۱)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر
کوران و کَران
در این آیات، بحثى که در آیات گذشته در زمینه انکار و تکذیب لجوجانه مشرکان گذشت، همچنان دنبال مى شود:
در آیه مورد بحث، طریق جدیدى براى مبارزه به پیامبر(صلى الله علیه وآله)تعلیم داده، مى فرماید: اگر آنها تو را تکذیب کنند به آنان بگو: عمل من براى من و عمل شما براى خودتان باشد (وَ إِنْ کَذَّبُوکَ فَقُلْ لی عَمَلی وَ لَکُمْ عَمَلُکُمْ).
شما از آنچه من انجام مى دهم بیزارید، و من هم از اعمال شما بیزارم (أَنْتُمْ بَریئُونَ مِمّا أَعْمَلُ وَ أَنَا بَریءٌ مِمّا تَعْمَلُونَ).
این اعلام بیزارى و بى اعتنائى، که توأم با اعتماد و ایمان قاطع به مکتب خویشتن است، اثر روانى خاصى، مخصوصاً در منکران لجوج دارد، و به آنها مى فهماند: هیچ اصرار و اجبارى در مورد قبول و پذیرش آنها نیست، آنها با عدم تسلیم در مقابل حق، خود را به محرومیت مى کشانند، و تنها به خویشتن زیان مى رسانند.
نظیر این تعبیر در آیات دیگر قرآن نیز آمده است، همان گونه که در سوره کافرون مى خوانیم: لَکُمْ دِیْنُکُمْ وَلِىَ دِیْنِ: آئین شما براى خودتان آئین من هم براى خودم.
🌼🌼🌼
از این بیان روشن مى شود: محتواى این گونه آیات، هیچ گونه منافاتى با دستور تبلیغ یا جهاد در برابر مشرکان ندارد، تا بخواهیم این آیات را منسوخ بدانیم، بلکه همان گونه که گفته شد، این یک نوع مبارزه منطقى، از طریق بى اعتنائى در برابر افراد لجوج و کینه توز است.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۴۱ سوره مبارکه یونس)
@ayehsobh.
پدر عزیزم! نمیتوانم بگویم نیستی، چرا که احساس میکنم بیش از همیشه در کنارم هستی.
بابا، باعث مباهاتم بودی؛ دعا کن موجب افتخارت باشم...
💐💐پدر آسمانیام روزت مبـــارک💐💐
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«وَمِنْهُم مَّن يَسْتَمِعُونَ إِلَيْكَ ۚ أَفَأَنتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ وَلَوْ كَانُوا لَا يَعْقِلُونَ»
گروهى از آنان، به تو گوش فرامى دهند ( امّا گویى کر هستند). آیا تو مى توانى سخن خود را به گوش کران برسانى، هرچند نفهمند؟!
(سوره مبارکه یونس/ آیه ۴۲)
@ayehsobh