هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«وَعَلَامَاتٍ ۚ وَبِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ»
و (نیز) علاماتى قرار داد و (شب هنگام) بوسیله ستارگان راه (خود را) مى یابند.
(سوره مبارکه نحل/ آیه ۱۶)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر *
و از این جهت که راه بدون نشانه و علامت و راهنما، انسان را به مقصد نمى رساند بعد از ذکر نعمت راه به این نشانه ها اشاره کرده، مى گوید: و علاماتى قرار داد (وَ عَلامات).
این علامتها، انواع زیادى دارد: شکل کوهها و دره ها و بریدگیهاى آنها، فراز و نشیبهاى قطعات مختلف زمین، رنگ خاکها و کوهها، و حتى چگونگى وزش بادها هر یک، علامتى براى پیدا کردن راههاست.
براى این که بدانیم وجود این علامات تا چه حد به رهروان کمک مى کند و آنها را از دور گشتن و گم شدن رهائى مى بخشد، کافى است وضع بعضى از بیابانهاى یکنواخت را که در پاره اى از مناطق وجود دارد، در نظر بگیریم که عبور از آنها فوق العاده مشکل و خطرناک است، و چه بسیار کسانى که از آنها رفتند و هیچ گاه باز نگشتند.
فکر کنید، اگر همه روى زمین این چنین یکنواخت بود کوهها به یک اندازه، دشتها یک رنگ، درّه ها شبیه هم، آیا انسانها مى توانستند به آسانى راه خود را پیدا کنند؟!
ولى، از آنجا که در پاره اى از اوقات در بیابانها، در شبهاى تاریک، یا هنگامى که انسان شبانه در دل اقیانوسها سفر مى کند از این علامات خبرى نیست، خداوند، علامات آسمانى را به کمک فرستاده تا اگر در زمین علامتى نیست، از علامت آسمان استفاده کنند، و گمراه نشوند! لذا اضافه مى کند: و به وسیله ستارگان، مردم هدایت مى شوند (وَ بِالنَّجْمِ هُمْ یَهْتَدُونَ).
🌼🌼🌼
البته این یکى از فوائد ستارگان است، آنها فوائد بسیارى دارند ولى اگر تنها همین فایده بود، باز مهم بود، مخصوصاً پیش از آن که قطب نما اختراع شود و کشتیها بتوانند، به وسیله آن طبق نقشه ها راه خود را به سوى مقصد باز یابند، حرکت در روى دریاها بدون استفاده از ستارگان امکان پذیر، نبود، و به همین جهت شبهائى که ابر آسمان را مى پوشانید، کشتیها از حرکت باز مى ماندند، و اگر به راه خود ادامه مى دادند، خطر مرگ آنها را تهدید مى کرد.
مى دانیم: ستارگانى که در نظر ما در آسمان جابه جا مى شوند، پنج ستاره بیشتر نیستند که آنها را سیارات مى گویند، (البته سیارات بیش از این هستند، اما بقیه با چشم کمتر دیده مى شوند) باقى ستاره ها جاى نسبى خود را حفظ مى کنند، گوئى همچون مرواریدهائى هستند که، به روى پارچه تیره رنگى دوخته شده اند این پارچه را از یک طرف افق مى کشند و به سوى دیگر مى برند.
و به تعبیر دیگر، حرکت ثوابت حرکت گروهى و دسته جمعى است، اما حرکت سیارات حرکت انفرادى مى باشد به طورى که فاصله هایشان با بقیه ستاره ها تغییر مى کند.
علاوه بر این، ستاره هاى ثوابت شکلهاى مخصوصى را تشکیل داده اند که به اشکال فلکى معروفند، و شناخت آنها براى پیدا کردن جهات چهارگانه (شمال و جنوب و مشرق و مغرب) بسیار مؤثر است.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۱۶ سوره مبارکه نحل)
@ayehsobh
7188643602.mp3
2.16M
استاد قرائتی
موضوع: تفسیر قرآن
نوع:سخنرانی کوتاه
سوره مبارکه نحل
آیه: ۱۶
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«أَفَمَن يَخْلُقُ كَمَن لَّا يَخْلُقُ ۗ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ»
آیا کسى که مى آفریند، همچون کسى است که نمى آفریند؟! آیا متذکّر نمى شوید؟!
(سوره مبارکه نحل/ آیه ۱۷)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر *
پس از بیان آن همه نعمتهاى بزرگ و الطاف خفى پروردگار، وجدان انسانها را به داورى مى طلبد و مى گوید: آیا کسى که مى آفریند همچون کسى است که نمى آفریند، آیا متذکر نمى شوید؟! (أَ فَمَنْ یَخْلُقُ کَمَنْ لایَخْلُقُ أَ فَلا تَذَکَّرُونَ).
این یک روش مؤثر تربیتى است که قرآن، در بسیارى از موارد از آن استفاده کرده است. مسائل را به صورت استفهامى طرح، و پاسخ آن را بر عهده وجدانهاى بیدار مى گذارد و حسّ خودجوشى مردم را به کمک مى طلبد تا پاسخ از درون جانشان بجوشد و همچون فرزندشان به آن عشق ورزند و آن را پذیرا گردند.
🌼🌼🌼
اصولاً، از نظر روانى ثابت شده براى تعلیم و تربیت صحیح باید حداکثر کوشش را به کار برد، تا طرف مقابل، مطالب را از خود بداند یعنى احساس کند از درون خودش جوشیده، نه چیزى که از بیرون به او القا شده است، تا با تمام وجودش آن را قبول کند و از آن دفاع نماید.
تکرار این نکته، نیز لازمست مشرکانى که در برابر انواع بتها به سجده مى افتادند هرگز معتقد نبودند بت آفریننده و خالق است، بلکه آفرینش را مخصوص اللّه مى دانستند، اینجاست که قرآن مى گوید: آیا باید در برابر خالق این همه نعمتها سجده کرد؟ یا موجوداتى که خود مخلوق ناچیزى بیش نیستند و هرگز خلقتى نداشته و ندارند؟.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۱۷ سوره مبارکه نحل)
@ayehsobh
هدایت شده از مؤسسه رهروان راه قرآن مبارکه
معناي اسامي سوره هاي قرآن کريم
۱. فاتحه :باز کردن ـ ۷ آيه.
۲. بقرة :گاو ماده ـ ۲۸۶ آيه.
۳. آل عمران :خاندان عمران ـ ۲۰۰ آيه.
۴. نساء :زنان ـ ۱۷۶ آيه.
۵. مائده :طَبَق غذا (سفرة غذا) ـ ۱۲۰ آيه.
۶. انعام :چهارپايان ـ ۱۶۵ آيه.
۷. اعراف : مکاني بين بهشت و جهنم ـ ۲۰۶ آيه.
۸. انفال : زيادي، غنيمت، هبه ـ ۷۵ آيه.
۹. توبه : بازگشتن ـ ۱۲۹ آيه.
۱۰. يونس :نام حضرت يونس ـ عليه السّلام ـ يکي از پيامبران خدا ، ۱۰۹ آيه.
۱۱. هود : نام حضرت هود ـ عليه السّلام ـ يکي از پيامبران خدا ، ۱۲۳ آيه.
۱۲. يوسف :نام حضرت يوسف ـ عليه السّلام ـ يکي از پيامبران خدا ، ۱۱۱ آيه.
۱۳. رعد:صداي غرش ابر، ۴۳ آيه.
۱۴. ابراهيم: نام حضرت ابراهيم ـ عليه السّلام ـ يکي از پيامبران خدا ، ۵۲ آيه.
۱۵. حِجر: منع، نام شهر اصحاب الحجر ـ ۹۹ آيه.
۱۶. نحل: زنبور عسل ـ ۱۲۸ آيه.
۱۷. اسراء: رفتن در شب ـ ۱۱۱ آيه.
۱۸. کهف: غار وسيع ـ ۱۱۰ آيه.
۱۹. مريم: نام حضرت مريم سلام الله عليها ـ ، ۹۸ آيه.
۲۰. طه: از حروف مقطعه و نيز از اسامي پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ ، ۱۳۵ آيه.
۲۱. انبياء: پيامبران ـ ۱۱۲ آيه.
۲۲. حج: قصد، نام يکي از فروعات دين ـ ۷۸ آيه.
۲۳. مؤمنون:ايمان آورندگان، گروندگان ـ ۱۱۸ آيه.
۲۴. نور:روشنايي ـ ۶۴ آيه.
۲۵. فرقان:قرآن، روشنگر و جداکننده حق از باطل ـ ۷۷ آيه.
۲۶. شعراء: شاعران ـ ۲۲۷ آيه.
۲۷. نمل: مورچه ـ ۹۳ آيه.
۲۸. قصص: داستان ها ـ ۸۸ آيه.
۲۹. عنکبوت: نام حشره ـ ۶۹ آيه.
۳۰. روم: نام شهر يا کشور ـ ۶۰ آيه.
۳۱. لقمان:نام فردي حکيم ـ ۳۴ آيه.
۳۲. سجده:خضوع و اظهار فروتني ـ ۳۰ آيه.
۳۳. احزاب:گروه ها ـ ۷۳ آيه.
۳۴. سباء:نام قوم که پادشاه شان زن بود ـ ۵۴ آيه.
۳۵. فاطر:شکافنده ـ ۴۵ آيه.
۳۶. يس:حروف مقطعه و رمز است ـ ۸۳ آيه.
۳۷. صافات:منظم ساختن صفوف ـ ۱۸۲ آيه.
۳۸. ص:حروف مقطعه قرآن ـ ۸۸ آيه.
۳۹. زُمر:دسته، جماعت ـ ۷۵ آيه.
۴۰. غافر:بخشاينده ـ ۸۵ آيه.
۴۱. فصلت:بيان روشن ـ ۵۴ آيه.
۴۲. شوري:مشورت ـ ۵۳ آيه.
۴۳. زخرف:زينت ـ ۸۹ آيه.
۴۴. دخان:دود ـ ۵۹ آيه.
۴۵. جاثيه:به زانو درآمده ـ ۳۷ آيه.
۴۶. احقاف:نام مکاني در عمان ـ ۳۵ آيه.
۴۷. محمّد:نام پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ ، ۳۸ آيه.
۴۸. فتح:پيروزي ـ ۲۹ آيه.
۴۹. حُجُرات:خانه ها ـ ۱۸ آيه.
۵۰. ق:حروف مقطعه ـ ۴۵ آيه.
۵۱. ذاريات:بادهايي که اشياء را به پرواز در مي آورد ـ ۶۰ آيه.
۵۲. طور:نام کوه است ـ ۴۹ آيه.
۵۳. نجم:ستاره ـ ۶۲ آيه.
۵۴. قمر:ماه ـ ۵۵ آيه.
۵۵. رحمن:بخشنده ـ ۷۸ آيه.
۵۶. واقعه:حادثه عظيم قيامت ـ ۹۶ آيه.
۵۷. حديد:آهن ـ ۲۹ آيه.
۵۸. مجادله:تابيدن طناب، جدل و مناظره ـ ۲۲ آيه.
۵۹. حشر:جمع کردن ـ ۲۴ آيه.
۶۰. ممتحنه: آزمون شده (مؤنث) ـ ۱۳ آيه.
۶۱. صف:صف کشيدن ـ ۱۴ آيه.
۶۲. جمعه:آخرين روز هفته ـ ۱۱ آيه.
۶۳. منافقون:منافقان (نفاق پيشه گان و دورويان) ـ ۱۱ آيه.
۶۴. تغابن:مغبون کردن يکديگر ـ ۱۸ آيه.
۶۵. طلاق:باز کردن عقد نکاح ـ ۱۲ آيه.
۶۶. تحريم:حرام کردن ـ ۱۲ آيه.
۶۷. ملک:حکومت و اداره امور ـ ۳۰ آيه.
۶۸. قلم:وسيله نگارش و نوشتن ـ ۵۲ آيه.
۶۹. الحاقه:روز رستاخيز ـ ۵۲ آيه.
۷۰. معارج:صعود از پله ـ ۴۴ آيه.
۷۱. نوح:نام حضرت نوح ـ عليه السّلام ـ يکي از پيامبران خدا ، ۲۸ آيه.
۷۲. جن:پوشيده، نام موجود نامرئي ـ ۲۸ آيه.
۷۳. مُزمّل:پيچيدن پارچه (خطاب به پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ است که بعد از فرود از غار حرا خود را در پارچه پيچيده بود) ـ ۲۰ آيه.
۷۴. مُدثّر:آراميدن در بستر ـ ۵۶ آيه.
۷۵. قيامت:به پاداشتن ـ ۴۰ آيه.
۷۶. انسان:نوع انسان، بشر ـ ۳۱ آيه.
۷۷. مرسلات:فرستاده شدگان ـ ۵۰ آيه.
۷۸. نبأ:خبر مهم ـ ۴۰ آيه.
۷۹. نازعات:کشيدن ـ ۴۶ آيه.
۸۰. عبس:عبوس، چهره در هم کشيدن ـ ۴۲ آيه.
۸۱. تکوير:پيچيدن نور خورشيد ـ ۲۹ آيه.
۸۲. انفطار:شکافته شدن ـ ۱۹ آيه.
۸۳. مطففين:کم فروشان ـ ۱۹ آيه.
۸۴. انشقاق:شکافته شدن ـ ۲۵ آيه.
۸۵. بروج:شيء ظاهر و آشکار، ۲۲ آيه.
۸۶. طارق:کوبيدن ـ ۱۷ آيه.
۸۷. اعلي:برتر، بالاتر ـ ۱۹ آيه.
۸۸. غاشيه:پوشاندن ـ ۲۶ آيه.
۸۹. فجر:شکافتن وسيع، صبح ـ ۳۰ آيه.
۹۰. بلد:شهر (مکه) ـ ۲۰ آيه.
۹۱. شمس:خورشيد ـ ۱۵ آيه.
۹۲. ليل:شب ـ ۲۱ آيه.
۹۳. ضحي:اوائل روز ـ ۱۱ آيه.
۹۴. انشراح:شرح صدر، آرامش ـ ۸ آيه.
۹۵. تين:انجير ـ ۸ آيه.
۹۶. علق:خون بسته ـ ۱۹ آيه.
۹۷. قدر:اندازه گيري و تقدير ـ ۵ آيه.
۹۸. بينه:دليل روشن ـ ۸ آيه.
۹۹. زلزله:به لرزه درآمدن ـ ۸ آيه.
۱۰۰. عاديات:دويدن با سرعت ـ ۱۱ آيه.
۱۰۱. قارعه:حادثه مهم و سخت ـ ۱۱ آيه.
۱۰۲. تکاثر:تفاخر و فخرفروشي ـ ۸ آيه.
۱۰۳. عصر:فشردن، وقت عصر ـ ۳ آيه.
۱۰۴. همزه:عيب جو و غيبت کننده ـ ۹ آيه.
۱۰۵. فيل:نام حيوان - ۵ آيه.
۱۰۶. قريش:قدرت، اکتساب، اجتماع. نام قبيله معروف در مکه که پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ نيز جزء آن قبيله بود. ـ ۴ آيه.
۱۰۷. ماعون:چيز کم ـ ۷ آيه.
۱۰۸. کوثر:خير کثير و فراوان ـ ۳ آيه.
۱۰۹. کا
هدایت شده از مؤسسه رهروان راه قرآن مبارکه
فرون:کساني که حق را مي پوشانند ـ ۶ آيه.
۱۱۰. نصر:پيروزي ـ ۳ آيه.
۱۱۱. مسد:طنابي که از الياف بافته شده ـ ۵ آيه.
۱۱۲. توحيد:يگانگي ـ ۴ آيه.
۱۱۳. فلق:شکافتن، طلوع صبح ـ ۵ آيه.
۱۱۴. ناس:مردم ـ ۶ آيه.
#مؤسسه_رهروان_راه_قرآن_مبارکه
@rahrovanraheqoran
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«وَإِن تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا ۗ إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ»
و اگر نعمتهاى خدا را بشمارید، هرگز نمى توانید آنها را احصا کنید. خداوند آمرزنده و مهربان است.
(سوره مبارکه نحل/ آیه ۱۸)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر *
سرانجام براى این که هیچ کس تصور نکند، نعمت خدا منحصر به اینها است مى گوید: و اگر بخواهید نعمتهاى خدا را شماره کنید قادر بر احصاى آن نیستید (وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللّهِ لاتُحْصُوها).
سر تا پاى وجود شما غرق نعمتهاى او است، در هر نفس که فرو مى رود و بر مى آید نه تنها دو نعمت که هزاران نعمت موجود است و بر هر نعمتى شکرى واجب، هر دقیقه اى که از عمر ما مى گذرد، حیات و سلامت ما مدیون فعالیت ملیونها موجود زنده در درون بدنمان و ملیونها موجود جاندار و بى جان در بیرون بدنمان است که بدون فعالیت آنها ادامه حیات حتى یک لحظه ممکن نیست.
اصولاً، ما از وجود همه نعمتها، آگاه نیستیم و هر قدر دامنه علم و دانش بشرى گسترده تر مى شود افقهاى تازه اى از این نعمتها بر ما گشوده خواهد شد، افقهائى که کرانه هاى آنها همچنان ناپیدا است، آیا با این حال قدرت احصاى نعمتهاى خدا را داریم؟!
اکنون این سؤال پیش مى آید: پس ما چگونه مى توانیم حق شکر او را ادا کنیم؟ آیا با این حال، در زمره ناسپاسان نیستیم؟
پاسخ این سؤال را قرآن در آخرین جمله این آیه بیان مى کند و مى گوید: خداوند غفور و رحیم است (إِنَّ اللّهَ لَغَفُورٌ رَحِیمٌ).
🌼🌼🌼
آرى، خدا مهربانتر و بزرگوارتر از آنست که شما را به خاطر عدم توانائى بر شکر نعمتهایش مؤاخذه یا مجازات کند، همین قدر که بدانید سر تا پاى شما غرق نعمت او است و از اداى حق شکرش عاجزید و عذر تقصیر به پیشگاهش برید، نهایت شکر او را انجام داده اید.
ورنه سزاوار خداوندیش *** کس نتواند که به جا آورد!
ولى اینها همه مانع از آن نیست که ما به مقدار توانائى به احصاى نعمتهایش نپردازیم; چرا که این توجه، هم درجه معرفت و جهان بینى و جهان شناسى توحید ما را بالا مى برد و هم شعله عشق خدا را در اعماق قلب ما فروزانتر مى کند و هم حسّ شکرگزارى را در ما تحریک مى نماید.
به همین دلیل، پیشوایان و بزرگان دین در سخنان خود و حتى در دعاها و مناجاتهایشان به شمردن گوشه اى از نعمتهاى بى پایانش مى پرداختند تا درسى باشد براى دیگران.
(در زمینه شکر نعمت، و عدم توانائى انسان بر احصاى نعمتهاى پروردگار در ذیل آیه ۳۴ سوره ابراهیم نیز بحث کرده ایم).
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۱۸ سوره مبارکه نحل)
@ayehsobh
7188644388.mp3
2.92M
استاد قرائتی
موضوع: تفسیر قرآن
نوع:سخنرانی کوتاه
سوره مبارکه نحل
آیه: ۱۷_۱۸
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعْلِنُونَ»
خداوند آنچه را پنهان مى دارید
و آنچه را آشکار مى سازید، مى داند.
(سوره مبارکه نحل/ آیه ۱۹)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر *
از آنجا که در آیات گذشته، به دو قسمت از مهمترین صفات خدا اشاره شد که هیچ یک از آن در بتها و معبودهاى ساختگى نیستند (خالقیت موجودات، و بخشیدن نعمتها).
در آیات مورد بحث، به سومین صفت معبود حقیقى اشاره مى شود که علم و دانائى است، مى گوید: و خداوند مى داند آنچه را پنهان مى دارید و آنچه را آشکار مى سازید (وَ اللّهُ یَعْلَمُ ما تُسِرُّونَ وَ ما تُعْلِنُونَ).
پس چرا به دنبال بتها مى روید که نه کمترین سهمى در خالقیت جهان دارند؟ نه کوچکترین نعمتى به شما بخشیده اند؟ و نه از اسرار درون و اعمال برون شما آگاهند؟ اینها چگونه معبودى هستند که فاقد همه صفات لازم و ارزشمندند؟!
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۱۹ سوره مبارکه نحل)
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لَا يَخْلُقُونَ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ»
معبودهایى را که غیر از خدا مى خوانند، چیزى را نمى آفرینند. بلکه خودشان هم آفریده شده اند.
(سوره مبارکه نحل/ آیه ۲۰)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر *
در آیه بعد بار دیگر روى مسأله خالقیت تکیه مى کند، ولى از آیه مشابه آن که قبلاً داشتیم، فراتر مى رود و مى گوید: معبودهائى را که آنها مى خوانند نه تنها چیزى را خلق نمى کنند بلکه خودشان مخلوقند (وَ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ لایَخْلُقُونَ شَیْئاً وَ هُمْ یُخْلَقُونَ).
🌼🌼🌼
تاکنون، بحث در این بود که اینها خالق نیستند و به همین دلیل لایق عبادت نمى باشند اکنون مى گوید: آنها خود مخلوقند، نیازمند و محتاجند، با این حال چگونه مى توانند تکیه گاه انسانها گردند و گرهى از کارشان بگشایند؟ این چه داورى ابلهانه اى است؟!
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۲۰ سوره مبارکه نحل)
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«أَمْوَاتٌ غَيْرُ أَحْيَاءٍ ۖ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ»
آنها مردگانى هستند بى جان.
و نمى دانند (عبادت کنندگانشان) چه زمانى بر انگیخته مى شوند؟!
(سوره مبارکه نحل/ آیه ۲۱)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر *
از این گذشته آنها موجودات مرده اى هستند که هرگز بوئى از حیات نبرده و نه استعداد آن را دارند (أَمْواتٌ غَیْرُ أَحْیاء).
آیا نباید معبود حداقل موجود زنده اى باشد و از نیاز یا عبادت عابدانش آگاه گردد؟ بنابراین چهارمین صفت معبود حقیقى یعنى حیات نیز در آنها به کلى منتفى است.
پس از آن اضافه مى کند: این بتها اصلاً نمى دانند در چه زمانى عبادت کنندگانشان مبعوث خواهند شد (وَ ما یَشْعُرُونَ أَیّانَ یُبْعَثُونَ).
اگر پاداش و جزا به دست آنها بود حداقل باید از رستاخیز بندگان خود با خبر باشند، با این نادانى چگونه لایق عبادتند؟
و این پنجمین صفتى است که معبود به حق باید داشته باشد و آنها فاقد آنند.
🌼🌼🌼
شاید بارها تاکنون گفته ایم که بت و بت پرستى در منطق قرآن مفهوم وسیعى دارد، بسیار وسیعتر از خدایان ساختگى از سنگ و چوب و فلزات.
هر موجود و هر کسى را که تکیه گاه خود در برابر خدا قرار دهیم و سرنوشت خود را دست او بدانیم او بت ما محسوب مى شود.
به همین دلیل، تمام آنچه در آیات فوق آمده، درباره کسانى که امروز ظاهراً خداپرستند، اما استقلال یک فرد مؤمن راستین را از دست داده و تکیه گاهى براى خود از بندگان ضعیف انتخاب کرده اند و به صورت وابسته زندگى مى کنند، شامل مى شود.
آنهائى که تصور مى کنند قدرتهاى بزرگ جهان مى توانند، تکیه گاه روزهاى تاریکشان باشند، هر چند این قدرتها جهنمى هستند و بیگانه از خدا، آنها نیز عملاً بت پرست و مشرکند و باید به آنها گفت:
آیا این معبودهاى شما چیزى آفریده اند؟ آیا سرچشمه نعمتى هستند؟ آیا از اسرار درون و برون شما آگاهند؟ و آیا مى دانند شما چه زمانى مبعوث مى شوید تا جزا و کیفرتان بدهند؟ پس چرا آنها را همچون بت مى پرستید؟
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۲۱ سوره مبارکه نحل)
@ayehsobh
7188645636.mp3
2.84M
استاد قرائتی
موضوع: تفسیر قرآن
نوع:سخنرانی کوتاه
سوره مبارکه نحل
آیه: ۱۹_۲۱
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«إِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ ۚ فَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ قُلُوبُهُم مُّنكِرَةٌ وَهُم مُّسْتَكْبِرُونَ»
معبود شما معبودى یگانه است. امّا کسانى که به آخرت ایمان نمى آورند، در حالى که مستکبرند دلهایشان (حق را) انکار مى کند.
(سوره مبارکه نحل/ آیه ۲۲)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر *
به دنبال این استدلالات زنده و روشن بر نفى صلاحیت بتها، چنین نتیجه گیرى مى کنند؟ بنابراین، معبود شما معبود واحدى است (إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ).
و از آنجا که ایمان به مبدأ و معاد، همه جا با یکدیگر قرین و لازم و ملزوم یکدیگرند بلافاصله اضافه مى کند: آنها که ایمان به آخرت ندارند (و طبعاً ایمان درستى به مبدأ نیز ندارند) دلهایشان حقیقت را انکار مى کند و در برابر حق مستکبرند (فَالَّذِینَ لایُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ قُلُوبُهُمْ مُنْکِرَةٌ وَ هُمْ مُسْتَکْبِرُونَ).
و گرنه، دلائل توحید براى آنها که حقجو و متواضع در مقابل حقیقتند آشکار است و هم دلائل معاد، ولى خوى استکبار و عدم تسلیم در برابر حق، سبب مى شود، آنها دائماً حالت انکار و نفى به خود بگیرند، حتى حقائق حسى را نیز منکر شوند، تا آنجا که این معنى به صورت حالت و ملکه اى در مى آید و با وجود آن هیچ سخن حق و دلیل و منطقى در آنها نفوذ نمى کند.
🌼🌼🌼
آیا دلائل زنده اى که در آیات قبل، در زمینه عدم شایستگى بتها براى پرستش، گذشت کافى نیست که هر ذى شعورى تصدیق کند بت لایق پرستش نیست؟ ولى، باز مى بینیم این جمعیت با کمال تعجب از پذیرفتن این حقیقت آشکار خوددارى مى کردند.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۲۲ سوره مبارکه نحل)
@ayehsobh
7188651139.mp3
1.48M
استاد قرائتی
موضوع: تفسیر قرآن
نوع:سخنرانی کوتاه
سوره مبارکه نحل
آیه: ۲۲
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«لَا جَرَمَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ ۚ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْتَكْبِرِينَ»
بى تردید خداوند از آنچه پنهان مى دارند و آنچه آشکار مى سازند باخبر است. او مستکبران را دوست نمى دارد.
(سوره مبارکه نحل/ آیه ۲۳)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر *
آیه مورد بحث بار دیگر روى علم خدا به غیب و شهود و پنهان و آشکار مجددا تکیه کرده، مى گوید: قطعاً خداوند از آنچه پنهان مى دارند و آنچه آشکار مى سازند با خبر است (لا جَرَمَ أَنَّ اللّهَ یَعْلَمُ ما یُسِرُّونَ وَ ما یُعْلِنُونَ).
این جمله در واقع تهدیدى است در برابر کفار و دشمنان حق که خدا از حال آنها هرگز غافل نیست، نه تنها برون بلکه درونشان را هم مى داند و به موقع به حسابشان خواهد رسید.
آنها مستکبرند، و خداوند مستکبران را دوست نمى دارد (إِنَّهُ لایُحِبُّ الْمُسْتَکْبِرِینَ).
چرا که استکبار در برابر حق، اولین نشانه بیگانگى از خدا است.
کلمه لا جَرَم مرکب از لا و جَرَم که معمولاً براى تأکید و به معنى قطعاً به کار مى رود، و گاهى، به معنى لابد (ناچار) و حتى گاهى، به معنى قسم استعمال مى شود، مثل این که مى گوئیم: لا جَرَمَ لَأَفْعَلَنَّ: سوگند مى خورم که این کار را انجام مى دهم.
و اما این که چگونه این معانى از لا جَرَمَ استفاده شده از این جهت است که جَرَم در اصل، به معنى چیدن و قطع کردن میوه از درخت است، و هنگامى که لا بر سر آن در آید، مفهومش این مى شود که هیچ چیزى نمى تواند این موضوع را قطع کند، و از آن جلوگیرى نماید و به این ترتیب، معنى مسلماً و ناچار و گاهى سوگند از آن استفاده مى شود.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۲۳ سوره مبارکه نحل)
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«وَإِذَا قِيلَ لَهُم مَّاذَا أَنزَلَ رَبُّكُمْ ۙ قَالُوا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ»
و هنگامى که به آنها گفته شود: پروردگار شما چه نازل کرده است؟ مى گویند: «اینها افسانه هاى پیشینیان است.»
(سوره مبارکه نحل/ آیه ۲۴)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر *
شأن نزول
در تفسیر مجمع البیان مى خوانیم: بر طبق بعضى از روایات آیه درباره مقتسمین (تبعیض گران) که قبلاً درباره آنها بحث شد نازل گردیده است، آنها ۱۶ نفر بودند که به چهار گروه تقسیم شدند و هر گروه چهار نفرى بر سر راه مردم در یکى از جاده هاى مکّه در ایام حج ایستادند تا پیش از آن که مردم وارد شوند، ذهن آنها را نسبت به قرآن و اسلام بدبین سازند، و بگویند: محمّد(صلى الله علیه وآله) دین و آئین تازه اى نیاورده بلکه همان افسانه هاى دروغین پیشینیان است.
🌼🌼🌼
تفسیر:
در آیات گذشته، سخن از مستکبران بود که هرگز در برابر حق تسلیم نمى شدند، بلکه کوشش داشتند به نحوى از زیر بار آن شانه خالى کنند.
و در این آیات، منطق همیشگى این گروه بى ایمان منعکس شده است، مى گوید: هنگامى که به آنها گفته شود پروردگار شما چه چیز نازل کرده است؟ در پاسخ مى گویند: اینها وحى الهى نیست، همان افسانه هاى دروغین پیشینیان است (وَ إِذا قِیلَ لَهُمْ ما ذا أَنْزَلَ رَبُّکُمْ قالُوا أَساطِیرُ الأَوَّلِینَ).
و با این تعبیر موذیانه دو مطلب را بیان مى داشتند، نخست این که سطح فکر ما از این مسائل بسیار برتر است، اینها افسانه اى بیش نیست که براى سرگرمى عوام الناس ساخته شده و از این گذشته، تازگى ندارد زیرا اولین بار نیست که انسانى چنین سخنانى را اظهار مى دارد، حتى محمّد از خود ابتکارى به خرج نداده همان اسطوره هاى گذشتگان را تکرار مى کند.
اساطیر جمع اسطوره به حکایات و داستانهاى خرافى و دروغین گفته مى شود، و این کلمه ۹ بار در قرآن از زبان کفار بى ایمان، در برابر انبیاء نقل شده است که غالباً براى توجیه مخالفت خود با دعوت رهبران الهى به این بهانه متوسل مى شدند، و عجب این که همیشه کلمه اساطیر را با اولین توصیف مى کردند، تا ثابت کنند اینها تازگى ندارد، و حتى گاه مى گفتند: اینها مهم نیست ما هم اگر بخواهیم مى توانیم مانند آن را بیاوریم.
جالب این که مستکبران امروز نیز، غالباً موذیانه براى فرار از حق و همچنین براى گمراه ساختن دیگران متوسل مى شوند، حتى در کتب جامعه شناسى شکل به اصطلاح علمى به آن داده اند و مذهب را زائیده جهل بشر و تفسیرهاى مذهبى را اسطوره ها مى نامند!.
اما اگر درست به اعماق فکر آنها نفوذ کنیم مى بینیم، مسأله چیز دیگر است، آنها با مذاهب خرافى و ساختگى، هرگز جنگ و ستیز ندارند، بلکه خود عامل پیدایش یا نشر آنند، مخالفت آنها تنها با مذاهب راستین است که افکار انسانها را بیدار مى کند و زنجیرهاى استعمار را در هم مى شکند و سد راه مستکبران و استعمارگران است.
آنها مى بینند، قبول تعلیمات مذهبى که اصول عدل و انصاف را پیشنهاد مى کند و با تبعیض و ستمگرى و هر گونه خودکامگى مى جنگد با نقشه هاى آنها مخالف است.
آنها مى بینند، پذیرش دستورات اخلاقى مذهب با هوسهاى سرکش و آزادیهائى که مورد نظر آنها است سازگار نیست، مجموع این جهات سبب مى شود: این سدّ و مانع را از سر راه خود بردارند و حتماً باید پاسخى براى مردم درست کنند، چه پاسخى از این بهتر که، آنها را به نام اسطوره و افسانه دروغین معرفى کنند.
تعلیمات پیامبران هم در زمینه اصول عقائد مذهبى و هم در زمینه مسائل عملى آن چنان با عقل و منطق هماهنگ است که جائى براى این گونه تهمتها وجود ندارد.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۲۴ سوره مبارکه نحل)
@ayehsobh
7188651489.mp3
2.88M
استاد قرائتی
موضوع: تفسیر قرآن
نوع:سخنرانی کوتاه
سوره مبارکه نحل
آیه: ۲۳_۲۴
@ayehsobh