eitaa logo
هر صبح یک آیه
838 دنبال‌کننده
601 عکس
127 ویدیو
12 فایل
هر روز صبح یک آیه و تفسیر و صوت همان آیه را بخوانیم و بشنویم... ارتباط با مدیر کانال در ایتا: @shahed لینک کانال در پیام رسان #سروش #گپ #ایتا #روبیکا و #بله: @ayehsobh
مشاهده در ایتا
دانلود
خداوند در آیه ۴۹ سوره شوری فرموده " يهب لمن يشاء اناثا و يهب لمن يشاء الذكور " يهب از هبه است يعنی هديه دادن. فرموده خدا به هر كس بخواهد #هديه دهد #دختر ميدهد و به هر كس بخواهد پسر ميدهد و در اينكه دختر را در هديه بودن بر پسر رجحان داده - با وجودی كه می توانست از لفظ ولد استفاده كند كه شامل هردو شود -نكته ای قابل تفكر وجود دارد... @ayehsobh
هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِلِقَاءِ اللَّهِ ۖ حَتَّىٰ إِذَا جَاءَتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قَالُوا يَا حَسْرَتَنَا عَلَىٰ مَا فَرَّطْنَا فِيهَا وَهُمْ يَحْمِلُونَ أَوْزَارَهُمْ عَلَىٰ ظُهُورِهِمْ ۚ أَلَا سَاءَ مَا يَزِرُونَ» کسانى که لقاى پروردگار را تکذیب کردند، مسلّماً زیان دیدند. تا هنگامى که ناگهان قیامت به سراغشان بیاید. مى گویند: «اى افسوس بر ما که درباره آن، کوتاهى کردیم!» و آنها (بار سنگین) گناهانشان را بر دوش مى کشند آگاه باشید. چه بد بارى بر دوش خواهند داشت. (انعام/۳۱) @ayehsobh ارتباط با مدیر کانال: @shahed
❇ تفســــــیر❇ در این آیه، به خسران و زیان منکران معاد و رستاخیز اشاره کرده، مى فرماید: آنها که ملاقات پروردگار را انکار کردند مسلّماً گرفتار زیان شدند (قَدْ خَسِرَ الَّذینَ کَذَّبُوا بِلـِقاءِ اللّهِ). منظور از ملاقات پروردگار، همان طور که قبلاً اشاره شد، یا ملاقات معنوى و ایمان شهودى است (شهود باطنى). و یا ملاقات صحنه هاى رستاخیز و پاداش و جزاى او است. پس از آن مى گوید: این انکار براى همیشه ادامه نخواهد یافت، و تا زمانى خواهد بود که ناگهان رستاخیز بر پا شود، و آنها در برابر این صحنه هاى وحشتناک قرار گیرند و نتائج اعمال خود را با چشم خود ببینند، در این موقع، فریاد آنها بلند مى شود: اى واى بر ما! چقدر درباره چنین روزى کوتاهى کردیم؟! (حَتّى إِذا جاءَتْهُمُ السّاعَةُ بَغْتَةً قالُوا یا حَسْرَتَنا عَلى ما فَرَّطْنا فیها). 🌼🌼🌼 منظور از ساعة روز قیامت است و بغتة به معنى این است که به طور ناگهانى و جهش آسا که هیچ کس جز خدا وقت آن را نمى داند واقع مى شود، و علت انتخاب این نام (ساعة) براى روز قیامت: یا به خاطر آن است که حساب مردم در آن ساعت با سرعت انجام مى گیرد. و یا اشاره به ناگهانى بودن وقوع آن است که در ساعتى برق آسا مردم از جهان برزخ به عالم قیامت منتقل مى شوند. حسرت به معنى تأسف بر چیزى است، ولى عرب هنگامى که زیاد متأثر شود خودِ حسرت را مخاطب قرار داده و مى گوید: یا حَسْرَتَنا گویا شدت حسرت چنان است که به صورت موجودى در مقابل او مجسم شده است! آنگاه قرآن مى گوید: آنها بار گناهانشان را بر دوش دارند (وَ هُمْ یَحْمِلُونَ أَوْزارَهُمْ عَلى ظُهُورِهِمْ). 🌼🌼🌼 أَوْزار جمع وزر به معنى بار سنگین است و در اینجا منظور از آن گناهان است. این آیه مى تواند یکى از دلائل تجسم اعمال بوده باشد; زیرا مى گوید: آنها گناهان خود را بر دوش مى کشند. و نیز مى تواند کنایه اى از سنگینى بار مسئولیت بوده باشد; زیرا مسئولیت ها همواره تشبیه به بار سنگین مى شود. و در پایان آیه مى فرماید: (اما) چه بد بارى بر دوش مى کشند! (أَلا ساءَ ما یَزِرُونَ). در آیه فوق، سخنى از خسران و زیان منکران معاد به میان آمده، دلیل این موضوع روشن است; زیرا ایمان به معاد، علاوه بر این که انسان را براى زندگى سعادت بخش جاویدان آماده مى کند و او را به تحصیل کمالات علمى و عملى دعوت مى نماید، اثر عمیقى در کنترل انسان در برابر آلودگى و گناهان دارد که در بحث هاى مربوط به معاد اثر سازنده آن را از نظر فردى و اجتماعى به خواست خدا توضیح خواهیم داد. «تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۳۱ سوره انعام » @ayehsobh
006031.mp3
192.6K
آیه ۳۱ سوره انعام استاد پرهیزگار @ayehsobh
هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ ۖ وَلَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ يَتَّقُونَ ۗ أَفَلَا تَعْقِلُونَ» زندگى دنیا،جز بازى و سرگرمى نیست و سراى آخرت، براى آنها که پرهیزگارند، بهتر است.آیا نمى اندیشید؟! (انعام/۳۲) @ayehsobh
006032.mp3
108.7K
آیه ۳۲ سوره انعام استاد پرهیزگار @ayehsobh
❇ تفســــــیر❇ سپس براى بیان موقعیت زندگى دنیا در برابر زندگى آخرت، چنین مى گوید: زندگى دنیا چیزى جز بازى و سرگرمى نیست (وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ). بنابراین، آنها که تنها به دنیا دل بسته اند و جز آن را نمى جویند و نمى طلبند در واقع کودکان هوسبازى هستند که یک عمر به بازى و سرگرمى پرداخته و از همه چیز بى خبر مانده اند! تشبیه زندگى دنیا به بازى و سرگرمى از این نظر است که بازى ها و سرگرمى ها معمولاً کارهاى توخالى و بى اساسى هستند که از متن زندگى حقیقى دورند، نه آنها که در بازى پیروز مى شوند پیروز شده اند و نه آنها که شکست مى خورند شکست یافته اند; زیرا پس از پایان بازى همه چیز به جاى خود باز مى گردد! بسیار دیده مى شود کودکان دور هم مى نشینند و بازى را شروع مى کنند یکى را امیر و دیگرى را وزیر، یکى را دزد و دیگرى را قافله اما ساعتى نمى گذرد که نه خبرى از امیر است و نه از وزیر، نه از دزد و نه از قافله . و یا در نمایشنامه هائى که به منظور سرگرمى انجام مى شود، صحنه هائى از جنگ یا عشق یا عداوت مجسم مى گردند، اما پس از ساعتى خبرى از هیچ کدام نیست. 🌼🌼🌼 دنیا به نمایشنامه اى مى ماند که بازیگران آن، مردم این جهانند، که گاه این بازى کودکانه حتى عاقلان و فهمیده هاى ما را به خود مشغول مى دارد، اما چه زود پایان این سرگرمى و نمایش اعلام مى گردد. لَعِب (بر وزن لَزِج) در اصل از ماده لُعاب (بر وزن غُبار) به معنى آب دهان است که از لب ها سرازیر گردد، و این که بازى را لعب مى گویند، به خاطر آن است که همانند ریزش لعاب از دهان است که بدون هدف انجام مى گیرد. سرانجام زندگانى سراى دیگر را با آن مقایسه کرده، مى فرماید: سراى آخرت براى افراد با تقوا بهتر است، آیا اندیشه و تعقل نمى کنید؟ (وَ لَلدّارُ الآخِرَةُ خَیْرٌ لِلَّذینَ یَتَّقُونَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ). زیرا حیاتى است جاویدان و فناناپذیر در جهانى وسیع تر و سطحى بسیار بالاتر. در عالمى که سر و کار آن با حقیقت است، نه مجاز، و با واقعیت است نه خیال، در جهانى که نعمت هایش با درد و رنج آمیخته نیست، و سراسر نعمت خالص است بى درد و رنج. از آنجا که درک این واقعیات، با توجه به مظاهر فریبنده دنیا، براى غیر اندیشمندان ممکن نیست، لذا روى سخن در پایان آیه به چنین افراد شده است. 🌼🌼🌼 شاید نیاز به تذکر نداشته باشد که هدف از این آیات، مبارزه با وابستگى و دلبستگى به مظاهر جهان ماده و فراموش کردن مقصد نهائى آن است، و گرنه آنها که دنیا را وسیله اى براى سعادت قرار داده اند، در حقیقت جستجوگران آخرتند نه دنیا. «تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۳۲ سوره انعام » @ayehsobh
اولین کارگاه آموزشی #شادی_در_قرآن به همراه #مهندسی_ ذهن ویژه خواهران توسط خانم #جمشیدیان از اصفهان زمان: ۱۷تیر ۹۸ ساعت ۸:۳۰ الی ۱۲ صبح فرصت ثبت‌نام: تا یکشنبه ۱۶ تیر ۹۸ شماره تماس: ۰۹۱۰۶۴۲۹۳۰۰ @rahrovanraheqoran
سلام برای شِفای عاجل همه بیماران و یک جوان، مادرش ۷۲ هزار صلوات هدیه به حضرت علی اکبر ع و امام حسین ع نیت کرده. ۱۶ هزار صلوات خونده شده، هر کسی هر تعداد میتونه تا فردا ظهر، بفرسته لطفا به این آیدی اطلاع دهد، ممنون: @shahed
هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ ۖ فَإِنَّهُمْ لَا يُكَذِّبُونَكَ وَلَٰكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ» به یقین مى دانیم که گفتار آنها، تو را غمگین مى کند؛ ولى (غم مخور و بدان که) آنها تو را تکذیب نمى کنند. بلکه ستمکاران، آیات خدا را انکار مى نمایند. (انعام/۳۳) @ayehsobh ارتباط با مدیر کانال: @shahed
006033.mp3
98.4K
آیه ۳۳ سوره انعام استاد پرهیزگار @ayehsobh
❇ تفســــــیر❇ مصلحان و مشکلات راه شک نیست که پیامبر(صلى الله علیه وآله) در گفتگوهاى منطقى و مبارزات فکرى که با مشرکان لجوج و سرسخت داشت، گاهى از شدت لجاجت آنها و عدم تأثیر سخن در روح آنان، و گاهى از نسبت هاى ناروائى که به او مى دادند غمگین و اندوهناک مى شد. خداوند بارها در قرآن مجید پیامبرش را در این مواقع دلدارى مى داد، تا با دلگرمى و استقامت بیشتر، برنامه خویش را تعقیب کند. از جمله درآیه فوق مى فرماید: ما مى دانیم که سخنان آنها تو را محزون و اندوهگین مى کند (قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَیَحْزُنُکَ الَّذی یَـقُولُونَ). ولى بدان که آنها تو را تکذیب نمى کنند و در حقیقت آیات ما را انکار مى کنند و بنابراین طرف آنها درحقیقت ما هستیم نه تو (فَإِنَّهُمْ لا یُکَذِّبُونَکَ وَ لکِنَّ الظّالِمینَ بِآیاتِ اللّهِ یَجْحَدُونَ). نظیر این سخن در گفتگوهاى رائج میان ما نیز دیده مى شود که گاهى شخص برتر به هنگام ناراحت شدنِ نماینده اش، به او مى گوید: غمگین مباش طرف آنها در واقع منم و اگر مشکلى ایجاد شود، براى من است نه براى تو، و به این وسیله مایه تسلّى خاطر او را فراهم مى سازد. 🌼🌼🌼 این احتمال نیز از جهتى قابل ملاحظه است که منظور از آیه، این است که مخالفان تو در حقیقت به صدق و راستى تو معتقدند و در حقانیت دعوتت شک ندارند، اگر چه ترس از به خطر افتادن منافعشان مانع از تسلیم در مقابل حق مى شود و یا تعصب و لجاجت اجازه قبول به آنها نمى دهد . از تواریخ اسلامى نیز استفاده مى شود که حتى مخالفان سرسخت پیامبر(صلى الله علیه وآله) در باطن، به صدق و راستى او در دعوتش معتقد بودند، از جمله این که نقل کرده اند: روزى ابوجهل با پیامبر(صلى الله علیه وآله)ملاقات کرد و با او مصافحه نمود. کسى به او اعتراض کرد: چرا با این مرد مصافحه مى کنى؟ گفت: به خدا سوگند مى دانم او پیامبر است و لکن ما زمانى تابع عبد مناف بوده ایم! (یعنى پذیرفتن دعوت او سبب مى شود که ما تابع قبیله آنان شویم). و نیز نقل شده: شبى ابوجهل، ابوسفیان و اخنس بن شریق که از سران سرسخت مشرکان بودند هر کدام به طور مخفیانه که هیچ کس متوجه نشود، و حتى این سه نفر از حال یکدیگر هم با خبر نبودند، براى شنیدن سخنان پیامبر(صلى الله علیه وآله) در گوشه اى خزیده تا صبح تلاوت آیات قرآن حضرت را مى شنیدند، هنگامى که سپیده صبح دمید، پراکنده شدند. اما در راه بازگشت به هم رسیدند و هر کدام عذر خود را براى دیگرى شرح مى داد، سپس عهد کردند: این کار را تکرار نکنند; زیرا قبول داشتند اگر جوانان قریش از آن آگاه گردند، سبب گرایش آنها به محمّد(صلى الله علیه وآله) خواهد شد. شب دیگر، هر کدام به گمان این که رفقایش آن شب نخواهد آمد براى شنیدن آیات قرآن به نزدیکى خانه پیامبر(صلى الله علیه وآله) و یا مجمعى که مسلمانان داشتند آمد، اما هنگام صبح باز سرّ آنان بر یکدیگر فاش شد، و به سرزنش یکدیگر پرداختند و مجدداً عهد و پیمان بستند که این آخرین بار بوده باشد. ولى اتفاقاً این کار در شب سوم باز تکرار شد، صبح اخنس بن شریق عصاى خود را برداشت و به سراغ ابوسفیان آمده، به او گفت: صریحاً با من بگو: عقیده تو درباره سخنانى که از محمّد شنیدى چیست؟ گفت: به خدا سوگند! من چیزهائى شنیدم که آنها را به خوبى درک کردم، و مقصود و مضمون آن را مى فهمم، اما آیاتى نیز شنیدم که معنى و مقصود آن را نفهمیدم. اخنس گفت: من نیز به خدا سوگند چنین احساس مى کنم، سپس برخاست و به سراغ ابوجهل آمد و همین سؤال را از او کرد که رأى تو درباره سخنانى که از محمّد شنیدى چیست؟ او در جواب گفت: چه مى خواهى بشنوم؟ حقیقت این است که ما و فرزندان عبد مناف در به چنگ آوردن ریاست با هم رقابت داریم، آنها مردم را اطعام کردند، ما نیز براى این که عقب نمانیم اطعام کردیم، آنها مرکب بخشیدند ما نیز مرکب بخشیدیم، آنها بخشش هاى دیگر داشتند ما نیز داشتیم و به این ترتیب دوش به دوش یکدیگر پیش مى رفتیم. اکنون آنها مى گویند: ما پیامبرى داریم که وحى آسمانى بر او نازل مى شود، اما ما اکنون چگونه مى توانیم در این موضوع با آنها رقابت کنیم؟! وَ اللّهِ لا نُؤْمِنُ بِهِ أَبَداً وَ لا نُصَدِّقُهُ: به خدا سوگند! هرگز نه به او ایمان نخواهیم آورد و نه او را تصدیق خواهیم نمود . اخنس برخاست و مجلس او را ترک گفت. 🌼🌼🌼 در روایت دیگرى مى خوانیم: روزى اخنس بن شریق با ابوجهل رو به رو شد، در حالى که هیچ کس دیگر در آنجا نبود، به او گفت: راستش را بگو! محمّد صادق است یا کاذب؟ هیچ کس از قریش در اینجا غیر از من و تو نیست که سخنان ما را بشنود. ابوجهل گفت: واى بر تو و اللّه به عقیده من او راست مى گوید و هرگز دروغ نگفته است. ولى اگر بنا شود خاندان محمّد همه مناصب را به چنگ آورند: پرچم حج، آب دادن به حجاج، پرده دارى کعبه، و مقام نبوت، براى بقیه قریش چه باقى مى ماند؟! از این روایات و مانند آنها استفاده
مى شود که بسیارى از دشمنان سرسخت پیامبر(صلى الله علیه وآله) در باطن به صدق گفتار او معترف بودند. اما رقابت هاى قبیلگى و مانند آن، به آنها اجازه نمى داد، و یا شهامت آن را نداشتند که رسماً ایمان آورند. البته این را نیز مى دانیم که: این گونه اعتقاد باطنى مادام که با روح تسلیم آمیخته نشود، کمترین اثرى نخواهد داشت، و انسان را در سلک مؤمنان راستین قرار نمى دهد. «تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۳۳ سوره انعام » @ayehsobh
هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِكَ فَصَبَرُوا عَلَىٰ مَا كُذِّبُوا وَأُوذُوا حَتَّىٰ أَتَاهُمْ نَصْرُنَا ۚ وَلَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ ۚ وَلَقَدْ جَاءَكَ مِن نَّبَإِ الْمُرْسَلِينَ» به یقین پیش از تو نیز پیامبرانى تکذیب شدند و در برابر تکذیبها، صبر و استقامت کردند و (در این راه،) آزار دیدند، تا هنگامى که یارى ما به آنها رسیدو هیچ چیز سنّت هاى خدا را تغییر نمى دهد. و به یقین اخبار پیامبران به تو رسیده است. (انعام/۳۴) @ayehsobh
5ba2f9910038b77c98d6ef68_5362200264553964101.mp3
147.6K
آیه ۳۴ سوره انعام استاد پرهیزگار @ayehsobh
❇ تفســــــیر❇ در آیه بعد، براى تکمیل این دلدارى، به وضع انبیاى پیشین اشاره کرده مى گوید: این موضوع منحصر به تو نبوده است رسولان پیش از تو را نیز تکذیب کردند (وَ لَقَدْ کُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِکَ). اما آنها در برابر تکذیب ها و آزارها استقامت ورزیدند تا نصرت و یارى ما به سراغشان آمد و سرانجام پیروز شدند (فَصَبَرُوا عَلى ما کُذِّبُوا وَ أُوذُوا حَتّى أَتاهُمْ نَصْرُنا). و این یک سنّت الهى است که هیچ چیز نمى تواند آن را دگرگون کند (وَلا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِ اللّهِ). بنابراین، تو هم در برابر تکذیب ها، آزارها و حملات دشمنان لجوج و سرسخت، روح صبر و استقامت را از دست مده! و بدان! طبق همین سنّت، امدادهاى الهى و الطاف بى کران پروردگار به سراغ تو خواهد آمد، و سرانجام بر تمام آنها پیروز خواهى شد و اخبارى که از پیامبران پیشین به تو رسیده است که چگونه در برابر مخالفت ها و شدائد استقامت کردند، و پیروز شدند، گواه روشنى براى تو است (وَ لَقَدْ جاءَکَ مِنْ نَبَإِ الْمُرْسَلینَ). 🌼🌼🌼 در حقیقت آیه فوق، به یک اصل کلّى اشاره مى کند و آن این که همیشه رهبران صالح اجتماع که براى هدایت توده هاى مردم به وسیله ارائه مکتب و طرح هاى سازنده با افکار منحط و خرافات و سنن غلط جامعه به مقابله بر می خاستند با مخالفت سرسختانه جمعى سودجو و زورگو که با پر و بال گرفتن مکتب جدید، منافعشان به خطر مى افتاد، رو به رو مى شدند. آنها براى پیشرفت مقاصد شوم خود از هیچ کارى اِبا نداشتند، و از تمام حربه ها حربه تکذیب، تهمت، محاصره اجتماعى، آزار و شکنجه، قتل و غارت و هر وسیله دیگر استفاده مى کردند. اما حقیقت با جاذبه و کشش و عمقى که دارد، سرانجام ـ طبق یک سنت الهى ـ کار خود را خواهد کرد و این خارها از سر راه برچیده خواهند شد، ولى شک نیست که شرط اساسى این پیروزى، بردبارى، مقاومت و استقامت است. قابل توجه این که در آیه فوق، از سنن، تعبیر به کلمات اللّه شده است; زیرا کَلْم در اصل به معنى تأثیرى است که با چشم یا گوش درک مى شود و به معنى تأثیرى که با چشم درک مى شود نیز آمده است و کلام به معنى تأثیراتى است که با گوش درک مى شود. سپس توسعه پیدا کرده است، و علاوه بر الفاظ به معانى نیز کلمه گفته مى شود، و حتى به عقیده، مکتب و روش و سنت نیز اطلاق مى گردد «تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۳۴ سوره انعام » @ayehsobh
سلام و تشکر از همه دوستان إن شاءالله حاجت روا باشید💐🙏
هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «وَإِن كَانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَن تَبْتَغِيَ نَفَقًا فِي الْأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا فِي السَّمَاءِ فَتَأْتِيَهُم بِآيَةٍ ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَىٰ ۚ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ» و اگر اعراض کردن آنها بر تو سنگین است، چنانچه بتوانى نقبی در زمین بزنى، یا نردبانى به آسمان بگذارى (و اعماق زمین و آسمانها را جستجو کنى، چنین کن) تا آیه (و نشانه دیگرى) براى آنها بیاورى! امّا اگر خدا بخواهد، آنها را (به اجبار) بر هدایت جمع خواهد کرد. (ولى هدایت اجبارى، چه سودى دارد؟) پس هرگز از جاهلان مباش. (انعام/۳۵) @ayehsobh ارتباط با مدیر کانال: @shahed
5ba2f9910038b77c98d6ef68_-5080419441386256606.mp3
184.4K
آیه ۳۵ سوره انعام استاد پرهیزگار @ayehsobh
❇ تفســــــیر❇ مردگان زنده نما این دو آیه، دنباله دلدارى و تسلّى دادن به پیامبر است که در آیات قبل گذشت. از آنجا که فکر و روح پیامبر(صلى الله علیه وآله) از گمراهى و لجاجت مشرکان زیاد ناراحت و پریشان بود، و علاقه داشت با هر وسیله اى که شده است آنها را به صف مؤمنان بکشاند، خداوند مى فرماید: اگر اعراض و روگردانى آنها زیاد بر تو سخت و سنگین است، چنانچه بتوانى اعماق زمین را بشکافى و در آن نقبى بزنى و جستجو کنى و یا نردبانى به آسمان بگذارى و اطراف آسمان ها را نیز جستجو کنى که آیه و نشانه دیگرى براى آنها بیاورى چنین کن! (ولى بدان آنان به قدرى لجوجند که باز ایمان نخواهند آورد) (وَ إِنْ کانَ کَبُرَ عَلَیْکَ إِعْراضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَبْتَغِیَ نَفَقاً فِی الأَرْضِ أَوْ سُلَّماً فِی السَّماءِ فَتَأْتِیَهُمْ بِآیَة). 🌼🌼🌼 نَفَق در اصل به معنى نقب، و راه هاى زیرزمینى است، و اگر به انسانِ دورو منافق گفته مى شود، نیز به تناسب این است که علاوه بر راه و روش ظاهرى، راه و روش مخفیانه اى نیز براى خود دارد و سُلَّمْ به معنى نردبان است. خداوند با این جمله به پیامبر خود مى فهماند که هیچ گونه نقصى در تعلیمات، دعوت و تلاش و کوشش تو نیست، نقص از ناحیه آنها است، آنها تصمیم گرفته اند حق را نپذیرند، لذا هیچ گونه کوششى اثر نمى بخشد، نگران نباش! ولى براى این که کسى توهّم نکند خداوند قادر نیست آنها را وادار به تسلیم کند، بلافاصله مى فرماید: اگر خدا مى خواست مى توانست همه آنها را بر هدایت مجتمع کند، یعنى وادار به تسلیم در برابر دعوت تو و اعتراف به حق و ایمان کند (وَ لَوْ شاءَ اللّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدى). 🌼🌼🌼 ولى روشن است: چنین ایمان اجبارى بیهوده است، آفرینش بشر براى تکامل، بر اساس اختیار و آزادى اراده مى باشد، تنها در صورت آزادى اراده است که ارزشِ مؤمن از کافر، نیکان از بدان، درستکاران از خائنان و راستگویان از دروغگویان شناخته مى شود، و گر نه در ایمان و تقواى اجبارى هیچ گونه تفاوتى میان خوب و بد نخواهد بود، و این مفاهیم در زمینه اجبار ارزش خود را به کلى از دست مى دهند. سپس مى فرماید: اینها را براى این گفتیم که تو از جاهلان نباشى ! (فَلا تَکُونَنَّ مِنَ الْجاهِلینَ) یعنى: بى تابى مکن! و صبر و استقامت را از دست مده! و بیش از اندازه خود را به خاطر کفر و شرک آنها ناراحت مکن! و بدان راه همین است که تو مى پیمائى! شک نیست که: پیامبر(صلى الله علیه وآله) از این حقایق با خبر بود، اما خداوند اینها را به عنوان یادآورى و دلدارى براى پیامبرش بازگو مى کند، درست مانند این است که ما به کسى که فرزندش را از دست داده مى گوئیم: غم مخور! دنیا دار فنا است، همه از دنیا خواهند رفت، و علاوه تو نیز هنوز جوان هستى و فرزندان دیگرى خواهى داشت، بنابراین زیاد بى تابى مکن! مسلّماً فانى بودن دار دنیا، یا جوان بودن طرف، مطلبى نیست که بر او مخفى باشد تنها به عنوان یادآورى به او گفته مى شود. 🌼🌼🌼 مشیت و اراده در آیه فوق، مشیت و اراده اجبارى است، یعنى خداوند نمى خواهد مردم به زور و اجبار ایمان بیاورند، بلکه مى خواهد با اراده و میل خودشان ایمان بیاورند. بنابراین، آیه گواه روشنى بر نفى عقیده جبریّون است. «تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۳۵ سوره انعام » @ayehsobh
هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «إِنَّمَا يَسْتَجِيبُ الَّذِينَ يَسْمَعُونَ ۘ وَالْمَوْتَىٰ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ ثُمَّ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ» تنها کسانى (دعوت تو را) مى پذیرند که گوش شنوا دارند. امّا مردگان (و آنها که گوش شنوا ندارند، ایمان نمى آورند. و) خدا آنها را (در قیامت) برمى انگیزد. سپس به سوى او، بازگردانده مى شوند. (انعام/۳۶) @ayehsobh
5ba2f9910038b77c98d6ef68_6194898182703685282.mp3
84.1K
آیه ۳۶ سوره انعام استاد پرهیزگار @ayehsobh
❇ تفســــــیر❇ در آیه بعد، براى تکمیل این موضوع و دلدارى بیشتر به پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى گوید: تنها کسانى دعوت تو را اجابت مى کنند و مى پذیرند که مى شنوند (إِنَّما یَسْتَجیبُ الَّذینَ یَسْمَعُونَ). و اما آنها که عملاً در صف مردگانند ایمان نمى آورند، تا زمانى که خداوند آنها را در روز قیامت برانگیزاند و به سوى او بازگشت کنند (وَ الْمَوْتى یَبْعَثُهُمُ اللّهُ ثُمَّ إِلَیْهِ یُرْجَعُونَ). آن روز است که با مشاهده صحنه هاى رستاخیز، ایمان مى آورند، ولى ایمانشان هم سودى ندارد; زیرا همه کس با مشاهده آن صحنه عظیم ایمان مى آورد، نوعى ایمان اضطرارى. 🌼🌼🌼 شاید نیاز به شرح نداشته باشد که منظور از موتى (مردگان) در آیه بالا، مردگان جسمانى نیست، بلکه مردگان معنوى است; چرا که دو نوع حیات و مرگ داریم: حیات و مرگ مادّى، حیات و مرگ معنوى. همچنین شنوائى و بینائى نیز دو گونه است: مادّى و معنوى، به همین دلیل بسیار مى شود در مورد کسانى که چشم و گوش دارند و یا زنده و سالمند، اما حقایق را درک نمى کنند مى گوئیم: آنها کور و کرند و یا اصلاً مرده اند; زیرا واکنشى را که باید یک انسان شنوا و بینا، یا یک انسان زنده، در برابر حقایق از خود نشان دهد، نمى دهند. در قرآن مجید این گونه تعبیرات فراوان دیده مى شود، و شیرینى و جاذبه خاصى دارد، بلکه قرآن به حیات مادّى و بیولوژیکى که نشانه آن تنها خور و خواب و نفس کشیدن است چندان اهمیت نمى دهد، همواره روى حیات و زندگى معنوى و انسانى که آمیخته با تکلیف و مسئولیت و احساس و درد و بیدارى و آگاهى است تکیه مى کند. ذکر این نکته نیز لازم است که نابینائى و ناشنوائى و مرگ معنوى از خود انسان ها سرچشمه مى گیرد. آنها هستند که بر اثر ادامه گناه، و اصرار و لجاجت در آن، به این مرحله مى رسند; زیرا همان طور که اگر انسانى مدت ها چشم خود را ببندد تدریجاً بینائى و دید خود را از دست خواهد داد و شاید روزى به کلّى نابینا شود، اشخاصى که چشم جان خود را در برابر حقایق ببندند تدریجاً قدرت دید معنوى خود را از دست خواهند داد! «تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۳۶ سوره انعام » @ayehsobh
هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «وَقَالُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ ۚ قُلْ إِنَّ اللَّهَ قَادِرٌ عَلَىٰ أَن يُنَزِّلَ آيَةً وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ» و گفتند:«چرا نشانه (و معجزه اى) از طرف پروردگارش بر او نازل نمى شود؟!» بگو: «خداوند، قادر است که نشانه اى نازل کند.» ولى بیشتر آنها نمى دانند. (انعام/۳۷) @ayehsobh
❇ تفســــــیر❇ بهانه معجزه در این آیه به یکى از بهانه جوئى هاى مشرکان اشاره شده است. در بعضى از روایات آمده: جمعى از رؤساى قریش هنگامى که از معارضه و مقابله با قرآن عاجز ماندند، به پیامبر(صلى الله علیه وآله) گفتند: اینها فایده ندارد اگر راست مى گوئى معجزاتى همانند عصاى موسى، و ناقه صالح، براى ما بیاور. قرآن در این باره مى فرماید: آنها گفتند: چرا آیه و معجزه اى از طرف پروردگار بر این پیامبر نازل نشده است؟! (وَ قالُوا لَوْ لا نُزِّلَ عَلَیْهِ آیَةٌ مِنْ رَبِّهِ). 🌼🌼🌼 روشن است آنها این پیشنهاد را از روى حقیقت جوئى نمى کردند; زیرا پیامبر(صلى الله علیه وآله) به اندازه کافى براى آنها معجزه آورده بود، و اگر چیزى جز قرآن با آن محتویات عالى در دست او نبود، قرآنى که در چندین آیه آنها را رسماً دعوت به مقابله کرده، و به اصطلاح تحدّى نموده و آنها در برابر آن عاجز مانده اند، براى اثبات نبوت او کافى بود. اما این بوالهوسان بهانه جو از یکسو مى خواستند قرآن را تحقیر کنند; و از سوى دیگر از قبول دعوت پیامبر(صلى الله علیه وآله) سر باز زنند، لذا پى در پى درخواست معجزه تازه مى کردند، و مسلّماً اگر پیامبر(صلى الله علیه وآله) تسلیم خواسته هاى آنها مى شد با جمله «هذا سِحْرٌ مُبِیْنٌ» همه را انکار مى کردند، همان طور که از آیات دیگر قرآن استفاده مى شود. لذا قرآن در پاسخ آنها مى فرماید: به آنها بگو خداوند قادر است آیه و معجزه اى (که شما پیشنهاد مى کنید) بر پیامبر خود نازل کند (قُلْ إِنَّ اللّهَ قادِرٌ عَلى أَنْ یُنَزِّلَ آیَةً). ولى این کار یک اشکال دارد که غالب شما از آن بى خبرید و آن این که اگر به این گونه تقاضاها که از سر لجاجت مى کنید، ترتیب اثر داده شود، سپس ایمان نیاورید همگى گرفتار مجازات الهى شده، نابود خواهید گشت; چرا که این نهایت بى حرمتى نسبت به ساحت مقدس پروردگار، فرستاده او و آیات و معجزات او است، لذا در پایان آیه مى فرماید: ولى اکثر آنها نمى دانند (وَ لکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ). «تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۳۷ سوره انعام » @ayehsobh