❇ تفســــــیر❇
آیه، برنامه این پیامبران بزرگ را یک سرمشق عالى هدایت به پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) معرفى کرده، مى فرماید: اینها کسانى هستند که مشمول هدایت الهى شده اند، بنابراین، به هدایت آنها اقتدا کن (أُولئِکَ الَّذینَ هَدَى اللّهُ فَبِهُداهُمُ اقْتَدِهْ).(۴)
این آیه، بار دیگر تأکید مى کند که اصول دعوت همه پیامبران الهى یکى است، اگر چه از نظر ویژگى ها و خصوصیات، به تناسب نیازمندى هاى مختلف هر زمان تفاوتهاى قابل ملاحظه اى داشته اند و آئین هاى بعدى کامل تر از آئین هاى قبلى بوده اند، کلاس هاى علمى و تربیتى، تا به آخرین آنها که برنامه نهائى است، یعنى اسلام، رسیده است.
🌼🌼🌼
در این که منظور از این هدایت که باید سرمشق پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) قرار گیرد چیست؟
بعضى از مفسران، احتمال داده اند همان صبر و پایدارى در مقابل مشکلات است.
بعضى گفته اند: مقصود توحید و تبلیغ رسالت است.
ولى ظاهراً هدایت مفهوم وسیعى دارد که هم توحید و سایر اصول اعتقادى را شامل مى شود، هم صبر و استقامت، و هم سایر اصول اخلاق و تعلیم و تربیت.
از آنچه گفتیم روشن مى شود آیه فوق هیچ منافاتى با این ندارد که اسلام ناسخ ادیان و شرایع پیشین باشد; زیرا نسخ تنها شامل قسمتى از احکام مى شود، نه اصول کلى دعوت آنها.
🌼🌼🌼
پس از آن به پیامبر(صلى الله علیه وآله) چنین دستور داده مى شود: به مردم بگو: من هیچ گونه اجر و پاداشى در برابر رسالت خود از شما تقاضا نمى کنم، همان طور که پیامبران پیشین چنین درخواستى نکردند، من هم از این سنت همیشگى پیامبران پیروى کرده و به آنها اقتدا مى کنم (قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً).
نه تنها اقتداء به پیامبران و سنت جاویدان آنها ایجاب مى کند، پاداشى مطالبه نکنم، بلکه از آنجا که این آئین پاک که براى شما آورده ام یک ودیعه الهى است که در اختیار شما قرار مى دهم، در برابر رساندن ودیعه الهى به شما اجر و پاداش، مفهومى ندارد.
به علاوه این قرآن، رسالت و هدایت جز یک بیدار باش و یادآورى به همه جهانیان چیز دیگرى نیست (إِنْ هُوَ إِلاّ ذِکْرى لِلْعالَمینَ).
و چنین نعمت عمومى و همگانى، همانند نور آفتاب و امواج هوا و بارش باران است که جنبه عمومى و جهانى دارد، و هیچ گاه خرید و فروش نمى شود و کسى در برابر آن اجر و پاداشى نمى گیرد.
این هدایت و رسالت نیز جنبه خصوصى و اختصاصى ندارد که بتوان براى آن پاداش قائل شد.
با توجه به آنچه در تفسیر این جمله گفته شد، پیوند آنها با یکدیگر و با آیات قبل کاملاً روشن مى گردد.
ضمناً از جمله اخیر، به خوبى استفاده مى شود که آئین اسلام جنبه قومى و و منطقه اى ندارد; چرا که یک آئین جهانى و همگانى است.
«تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۹۰ سوره انعام »
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قَالُوا مَا أَنزَلَ اللَّهُ عَلَىٰ بَشَرٍ مِّن شَيْءٍ ۗ قُلْ مَنْ أَنزَلَ الْكِتَابَ الَّذِي جَاءَ بِهِ مُوسَىٰ نُورًا وَهُدًى لِّلنَّاسِ ۖ تَجْعَلُونَهُ قَرَاطِيسَ تُبْدُونَهَا وَتُخْفُونَ كَثِيرًا ۖ وَعُلِّمْتُم مَّا لَمْ تَعْلَمُوا أَنتُمْ وَلَا آبَاؤُكُمْ ۖ قُلِ اللَّهُ ۖ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِي خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ»
خدا را آنگونه که باید بشناسند، نشناختند که گفتند: «خدا، هیچ چیز بر هیچ انسانى، نازل نکرده است.» بگو: «چه کسى کتابى را که موسى آورد، نازل کرد؟! کتابى که براى مردم، نور و هدایت بود. (امّا شما) آن را به صورت اوراق پراکنده اى قرار مى دهید. قسمتى را آشکار، و قسمت زیادى را پنهان مى دارید. در حالى که مطالبى به شما تعلیم داده شده که نه شما و نه پدرانتان، از آن آگاه نبودید.» بگو: «خدا!» سپس آنها را در سخنان باطلشان رها کن، تا سرگرم بازى شوند.
(انعام/۹۱)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر❇
شأن نزول:
جمعى از یهودیان گفتند: اى محمّد! آیا راستى خداوند کتابى بر تو فرستاده است؟!
پیامبر گفت: آرى.
آنها گفتند: به خدا سوگند! خداوند هیچ کتابى از آسمان فرو نفرستاده است!
در شأن نزول این آیه، روایات دیگرى نیز نقل شده، اما چنان که بعداً خواهیم دانست آنچه در بالا آوردیم از همه بهتر و مناسب تر است.
🌼🌼🌼
تفسیر:
در این که این آیه درباره یهود است یا مشرکان، میان مفسران گفتگو است، ولى از آنجا که پیامبر(صلى الله علیه وآله) در مکّه گفتگوئى با یهود نداشته و آنچه بوده در مدینه بوده است و از طرفى سوره انعام که این آیه جزء آن است مکّى است، بعضى معتقدند که این آیه استثنائاً در مدینه نازل شده است و به دستور پیامبر(صلى الله علیه وآله) به تناسب خاصى در وسط این سوره مکّى قرار گرفته و این موضوع در قرآن نمونه هاى فراوانى دارد.
براى روشن شدن حقیقت مطلب، ابتدا باید تفسیر اجمالى آیه را بدانیم و بعد درباره این که آیه از چه اشخاصى سخن مى گوید و هدفش چیست؟ بحث کنیم.
نخست مى گوید: آنها خدا را آن چنان که شایسته است نشاختند; زیرا گفتند: خدا هیچ کتابى بر هیچ انسانى نازل نکرده است! (وَ ما قَدَرُوا اللّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قالُوا ما أَنْزَلَ اللّهُ عَلى بَشَر مِنْ شَیْء).
خداوند به پیامبرش دستور مى دهد: در جواب آنها بگو: چه کسى کتابى را که موسى آورد و نور و هدایت براى مردم بود نازل گردانید؟ (قُلْ مَنْ أَنْزَلَ الْکِتابَ الَّذی جاءَ بِهِ مُوسى نُوراً وَ هُدىً لِلنّاسِ).
و توضیح مى دهد: همان کتابى که آن را به صفحات پراکنده اى تبدیل کرده اید، بعضى از آن را که به سود شما است آشکار مى کنید و بسیارى را که به زیان خود مى دانید پنهان مى دارید (تَجْعَلُونَهُ قَراطیسَ تُبْدُونَها وَ تُخْفُونَ کَثیراً).
و مى افزاید: و در این کتاب آسمانى مطالبى به شما تعلیم داده شد که نه شما و نه پدرانتان از آن با خبر نبودید و بدون تعلیم الهى نمى توانستید با خبر شوید (وَ عُلِّمْتُمْ ما لَمْ تَعْلَمُوا أَنْتُمْ وَ لا آباؤُکُمْ).
و در پایان آیه به پیامبر(صلى الله علیه وآله) دستور مى دهد در برابر آنها چنین موضع بگیرد.بگو: فقط خدا، و آنها را در اباطیل و لجاجت و بازیگرى خود رها ساز (قُلِ اللّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فی خَوْضِهِمْ یَلْعَبُونَ) زیرا آنها جمعیتى هستند که کتاب الهى و آیات او را به بازى گرفته اند.
🌼🌼🌼
اکنون ملاحظه کنیم اگر این آیه در مدینه نازل شده باشد، و روى سخن به یهود باشد معنى آن چنین مى شود: جمعى از یهود، منکر نزول کتاب آسمانى بر تمام پیامبران بودند.
آیا چنین چیزى ممکن است که یهود، پیروان تورات، نزول کتاب آسمانى را انکار کنند؟
اگر تعجب نکنید آرى، که با توجه به یک مطلب، نکته این موضوع روشن مى شود; زیرا چنان که کتب عهد جدید (اناجیل) و عهد قدیم (تورات و کتاب هاى وابسته به آن) را به دقت بررسى کنیم خواهیم دید این کتاب ها هیچ کدام لحن آسمانى ندارد، یعنى جنبه خطاب خداوند به بشر در آنها نیست.
بلکه به خوبى از آنها استفاده مى شود: اینها از زبان شاگردان و غیر شاگردان از پیروان آئین موسى(ع) و مسیح(ع) به شکل تاریخ و شرح زندگى نوشته شده است.
و ظاهراً یهود و مسیحیان کنونى نیز این مطلب را انکار نمى کنند; چرا که داستان مرگ موسى و عیسى(علیهما السلام) و حوادث زیادى مربوط به زمان هاى بعد از آن در این کتاب ها آمده است، نه به عنوان پیش بینى، بلکه به عنوان خبرى از گذشته، آیا امکان دارد چنین کتابى بر موسى و عیسى(علیهما السلام) نازل شده باشد؟
منتها مسیحیان و یهودیان عقیده دارند این کتاب ها چون به دست انسان هائى نوشته شده که از وحى آسمانى با خبر بودند، کتاب مقدس، قابل اعتماد و خالى از اشتباه محسوب مى شود.
با توجه به این نکته، روشن مى شود چرا آنها از لحن قرآن که به شکل خطاب خدا به پیامبر و بندگان است تعجب مى کردند.
و در شأن نزول فوق نیز خواندیم که آنها با تعجب از آن حضرت پرسیدند: آیا خداوند کتاب آسمانى نازل کرده؟
و سپس این موضوع را به طور کلى انکار کردند که هیچ کتابى از ناحیه خدا بر هیچ انسانى حتى موسى(ع) نازل نشده است.
ولى خداوند در جواب آنها به این موضوع اشاره مى کند که خود شما عقیده دارید الواح و مطالبى بر موسى(ع) نازل گردید.
یعنى اگر آنچه در دست شما است کتاب آسمانى نیست، لااقل قبول دارید که چنین چیزى از طرف خدا نازل شده است که قسمتى از آن را آشکار و قسمت زیادى را پنهان مى دارید.
و به این ترتیب، اشکالى باقى نمى ماند که چگونه ممکن است یهود منکر نزول کتاب آسمانى شده باشند؟ (دقت کنید).
🌼🌼🌼
اما اگر آیه همانند سایر آیات این سوره درباره مشرکان باشد معنى آن چنین مى شود:
آنها منکر هر گونه کتاب آسمانى شدند، تا دعوت پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) را انکار کنند، ولى خداوند براى آنها استدلال مى کند: چگونه ممکن است چنین ادعائى داشته باشند با این که
خداوند تورات را بر موسى(ع) نازل کرد؟
مشرکان اگر چه آئین یهود را قبول نداشتند ولى انبیاء پیشین و ابراهیم(ع) و حتى موسى(ع) را احتمالاً به عنوان پیامبرى براى منطقه و عصر خاصى قبول داشتند، و خود را پیرو آئین ابراهیم(ع) مى دانستند.
لذا هنگامى که پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) ظهور کرد، براى جستجوى علائم او به نزد اهل کتاب رفتند و از آنها خواستند در کتب خود بررسى کنند، آیا خبر از چنین پیامبرى مى دهد؟
اگر آنها این کتب را به هیچ وجه قبول نداشتند، چگونه ممکن بود، چنین درخواستى کنند؟
لذا بعد از سؤال از یهود، آنچه به سود آنها بود اظهار و آنچه به زیانشان بود مخفى مى کردند (مانند نشانه هاى پیامبر که در کتب پیشین آمده بود).
و به این ترتیب، آیه قابل تطبیق بر گفتار مشرکان مکّه نیز مى تواند باشد، گر چه تفسیر اول با لحن آیه و شأن نزول، و ضمائرى که در آیه است ظاهراً سازگارتر مى باشد.
«تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۹۱ سوره انعام »
@ayehsobh
هدایت شده از جبهه انقلاب اسلامی در فضای مجازی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاسخ به آذریجهرمی:
1⃣ مگر شرکت ارتباطات زیرساخت، که ۱۰۰٪ سهامش بهنام وزارت ارتباطات است و بهشکل انحصاری واردات و توزیع ترافیک در ایران را انجام میدهد، «ارائه دهندهٔ خدمات دسترسی» نیست؟
2⃣ براساس مصوبهٔ شورایعالی فضای مجازی و کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه، مسئولیت مسدودسازی راههای دورزدن فیلترینگ مستقیماً با وزارت ارتباطات است.
3⃣ بنده و حتی دانشآموزان عضو جبهه آمادهایم راههای اجرای این قانون را به شما و اساتیدتان آموزش دهیم؛ البته اگر مسئله جهل باشد، نه پووول و سیاست!
4⃣ جهت اطلاع! هویتدار کردن کاربران و طبقهبندی سنی آنها هم جزو وظایف بر زمین ماندهٔ جنابعالی است که اگر از توییتبازی خسته شدید، میشود به آنها پرداخت...
5⃣ گرچه پاسخ به این سؤال که چرا فیلترشکن بهراحتی در کشور کار میکند، مهمتر است از اینکه چرا «فیلترشکن به راحتی فروخته میشود»! امّا آیا لازم است توضیح دهیم شرکت زیرساخت چگونه با افزایش مصرف اینترنتِ حاصل از فعالیت فیلترشکنها پول در میآورد و معاونت مربوطه! چگونه از فروش ویپیان بهره میبرد؟
✒ روحالله #مومن_نسب
#نهضت_ادامه_دارد ✊️ @jebheh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«وَهَٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ مُّصَدِّقُ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَلِتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَىٰ وَمَنْ حَوْلَهَا ۚ وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ يُؤْمِنُونَ بِهِ ۖ وَهُمْ عَلَىٰ صَلَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ»
و این کتابى است مبارک
و هماهنگ با آنچه پیش از آن آمده که ما آن را نازل کردیم. (تا مردم را بشارت دهى)
و تا امّ القرى و کسانى را که گرد آن هستند، [= ساکنان سرزمین وحى و همه جهانیان ] را بترسانى. (یقین بدان) کسانى که به آخرت ایمان دارند، به آن ایمان مى آورند. در حالى که نسبت به نمازهاى خویش، مراقبت مى کنند.
(انعام/۹۲)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر❇
قرآن کتابى است مبارک
در تعقیب بحثى که درباره کتاب آسمانى یهود در آیه گذشته عنوان شد، در اینجا به قرآن که یک کتاب دیگر آسمانى است اشاره مى شود، و در حقیقت ذکر تورات مقدمه اى است براى ذکر قرآن تا تعجب و وحشتى از نزول یک کتاب آسمانى، بر یک بشر، نکنند.
نخست مى فرماید: این کتابى است که ما آن را نازل کردیم (وَ هذا کِتابٌ أَنْزَلْناهُ).
کتابى است بسیار پربرکت; زیرا سرچشمه انواع خیرات، نیکى ها و پیروزى ها است (مُبارَکٌ).
به علاوه همه کتبى را که پیش از آن نازل شده اند تصدیق مى کند (مُصَدِّقُ الَّذی بَیْنَ یَدَیْهِ).
منظور از این که قرآن کتب مقدسه پیشین را تصدیق مى کند آن است که تمام نشانه هائى که در آنها آمده است، بر آن تطبیق مى نماید.
و به این ترتیب، دو نشانه بر حقانیت قرآن در دو جمله گذشته بیان گردیده:
یکى وجود نشانه هائى که در کتب پیشین از آن خبر داده شده.
و دیگر محتواى خود قرآن که هر گونه خیر و برکت و وسیله سعادت در آن آمده است.
بنابراین، هم از نظر محتوا و هم از نظر اسناد و مدارک تاریخى نشانه هاى حقانیت در آن آشکار است.
سپس، هدف نزول قرآن را چنین توضیح مى دهد: آن را فرستادیم تا
امّ القرى (مکّه) و تمام آنها که در گرد آن هستند را، انذار کنى و به مسئولیت ها و وظائفشان آگاه سازى ! (وَ لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى وَ مَنْ حَوْلَها).
و از آنجا که انذار یعنى توجه دادن به مسئولیت ها و ترساندن از ترک وظائف، مهم ترین برنامه قرآن، مخصوصاً در برابر اشخاص سرکش و طغیانگر است تنها به این قسمت اشاره شده است.
و در پایان آیه به دو وظیفه مهم اشاره مى کند، یکى ایمان به آخرت و به قرآن و دیگرى مواظبت بر نماز، مى فرماید:
کسانى که به روز رستاخیز، حساب و پاداش اعمال ایمان دارند به این کتاب ایمان خواهند آورد و مراقب نمازهاى خود خواهند بود (وَ الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ یُحافِظُونَ).
«تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۹۲ سوره انعام »
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ قَالَ أُوحِيَ إِلَيَّ وَلَمْ يُوحَ إِلَيْهِ شَيْءٌ وَمَن قَالَ سَأُنزِلُ مِثْلَ مَا أَنزَلَ اللَّهُ ۗ وَلَوْ تَرَىٰ إِذِ الظَّالِمُونَ فِي غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلَائِكَةُ بَاسِطُو أَيْدِيهِمْ أَخْرِجُوا أَنفُسَكُمُ ۖ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ وَكُنتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ»
چه کسى ستمکارتر است
از کسى که دروغى به خدا ببندد، یا بگوید: «بر من، وحى شده»، در حالى که بر او چیزى وحى نشده است، و کسى که بگوید: «من نیز همانند آنچه خدا نازل کرده است، نازل خواهم کرد»؟! و اگر ببینى هنگامى که (این) ستمکاران در شداید مرگ فرو رفته اند،
و فرشتگان دستها را گشوده، (به آنان مى گویند:) «جان خود را تسلیم کنید! امروز در برابر دروغهایى که به خدا بستید و نسبت به آیات او تکبّر ورزیدید، مجازات
خوارکننده اى خواهید دید» (به حال آنها تأسف خواهى خورد)!
(انعام/۹۳)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر❇
شأن نزول:
در شأن نزول این آیه، روایات متعددى در منابع حدیث و کتب تفسیر نقل شده از جمله این که آیه در مورد شخصى به نام عبداللّه بن سعد نازل گردید که از کاتبان وحى بود، اما خیانت کرد و پیغمبر(صلى الله علیه وآله) او را طرد نمود.
پس از آن، او ادعا کرد: من مى توانم همانند آیات قرآن را بیاورم.
جمعى از مفسران نیز گفته اند: آیه یا قسمتى از آن درباره مسیلمه کذّاب که از مدعیان دروغین نبوت بود نازل گردیده است.
ولى با توجه به این که: داستان مسیلمه در اواخر عمر پیغمبر(صلى الله علیه وآله) بود، و این سوره از سوره هاى مکى است، طرفداران این شأن نزول معتقدند این آیه همانند چند آیه دیگر از این سوره در مدینه نازل و به دستور پیامبر(ص) در لابلاى آیات این سوره قرار داده شده است.
در هر حال، آیه همانند سایر آیات قرآن که در شرائط خاصى نازل شده مضمون و محتواى آن کلى و عمومى است و همه مدعیان نبوت و مانند آنها را شامل مى شود.
🌼🌼🌼
تفسیر:
چه کسى ستمکارتر است؟!
به دنبال آیات گذشته که به گفتار یهود درباره نفى نزول کتاب آسمانى بر انسان ها اشاره داشت، در این آیه سخن از گناهکاران دیگرى است که در نقطه مقابل آنها قرار دارند و ادعاى نزول وحى آسمانى بر خود مى کنند، در حالى که دروغ مى گویند.
این آیه در حقیقت به سه دسته از این گونه افراد اشاره مى کند:
در مورد دسته نخست مى فرماید: چه کسى ستمکارتر است از کسانى که بر خدا دروغ مى بندند، آیه اى را تحریف و سخنى از سخنان خدا را تغییر مى دهند؟ (وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللّهِ کَذِباً).
و نسبت به دسته دوم مى گوید: اینها ستمکارترند یا آنها که ادعا مى کنند به من وحى نازل مى شود در حالى که نه پیامبرند و نه وحى بر آنها نازل شده است؟ (أَوْ قالَ أُوحِیَ إِلَیَّ وَ لَمْ یُوحَ إِلَیْهِ شَیْءٌ).
و به دسته سوم این گونه اشاره کرده: آنها که به عنوان انکار نبوت پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) یا به عنوان استهزاء مى گویند: ما هم به زودى همانند این آیات را نازل مى کنیم در حالى که دروغ مى گویند و کمترین قدرتى بر این کار ندارند (وَ مَنْ قالَ سَأُنْزِلُ مِثْلَ ما أَنْزَلَ اللّهُ).
آرى، همه اینها ستمگرند و کسى ستمکارتر از آنها نیست; زیرا راه حق را به روى بندگان خدا مى بندند، آنها را در بیراهه سرگردان مى سازند و با رهبرى رهبران راستین مبارزه مى کنند.
هم خود گمراهند و هم دیگران را به گمراهى مى کشانند، چه ظلمى از این بالاتر، افرادى که صلاحیت رهبرى ندارند ادعاى رهبرى کنند، آن هم رهبرى الهى و آسمانى!
باید توجه داشت گر چه آیه مربوط به مدعیان نبوت و وحى است، ولى روح آن همه کسانى را که به دروغ ادعاى مقامى را مى کنند که شایسته آن نیستند، شامل مى شود.
سپس مجازات دردناک این گونه افراد را چنین بیان مى نماید: اگر تو اى پیامبر! این ستمکاران را به هنگامى که در شدائد مرگ و جان دادن فرو رفته اند مشاهده کنى، در حالى که فرشتگان قبض ارواح دست گشوده اند به آنها مى گویند: جان خود را خارج سازید، خواهى دید که وضع آنها بسیار دردناک و اسفبار است (وَ لَوْ تَرى إِذِ الظّالِمُونَ فی غَمَراتِ الْمَوْتِ وَ الْمَلائِکَةُ باسِطُوا أَیْدیهِمْ أَخْرِجُوا أَنْفُسَکُمُ).
در این حال، فرشتگان عذاب به آنها مى گویند: امروز گرفتار مجازات خوارکننده اى خواهید شد به خاطر دو کار: نخست این که بر خدا دروغ بستید و دیگر این که در برابر آیات او سر تسلیم فرود نیاوردید (الْیَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ بِما کُنْتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللّهِ غَیْرَ الْحَقِّ وَ کُنْتُمْ عَنْ آیاتِهِ تَسْتَکْبِرُونَ).
«تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۹۳ سوره انعام »
@ayehsobh