❇تفســــــیر ❇
تفسیر:
عبرت از سرگذشت آبادى ها
در این دو آیه باز هم تکیه، روى عبرت هائى است که از بیان سرگذشت هاى اقوام پیشین گرفته مى شود، ولى روى سخن در اینجا به پیامبر(صلى الله علیه وآله) است اگر چه در واقع هدف همه هستند. نخست مى فرماید: اینها آبادى ها، شهرها و اقوامى هستند که اخبار و سرگذشت آنها را براى تو بیان مى کنیم (تِلْکَ الْقُرى نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنْبائِها).
پس از آن مى فرماید: چنان نبود که آنها بدون اتمام حجت، هلاک و نابود شوند، بلکه به طور مسلّم پیامبرانشان با دلائل روشن، به سراغ آنها آمدند و نهایت تلاش و کوشش را در هدایت آنها کردند (وَ لَقَدْ جائَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّناتِ).
اما آنها در برابر تبلیغات مستمر، و دعوت پى گیر انبیاء، مقاومت به خرج دادند، روى حرف خود ایستادند، و حاضر نبودند آنچه را قبلاً تکذیب کردند بپذیرند و به آن ایمان بیاورند (فَما کانُوا لِیُؤْمِنُوا بِما کَذَّبُوا مِنْ قَبْلُ).
🌼🌼🌼
از این جمله استفاده مى شود که: پیامبران الهى بارها براى دعوت و هدایت آنها قیام کردند، اما آنها چنان روى دنده لجاجت افتاده بودند که حتى با روشن شدن بسیارى از حقایق، حاضر به قبول هیچ حقیقتى نمى شدند.
در جمله بعد، علت این لجاجت و سرسختى را چنین بیان مى کند: این چنین خداوند بر دل هاى کافران نقش بى ایمانى و انحراف را ترسیم مى کند و بر قلوبشان مُهر مى نهد (کَذلِکَ یَطْبَعُ اللّهُ عَلى قُلُوبِ الْکافِرینَ).
یعنى کسانى که در مسیرهاى غلط گام برمى دارند، بر اثر تکرار و ادامه عمل، انحراف و کفر و ناپاکى آن چنان بر دل هاى آنها نقش مى بندد، که همچون نقش سکّه، ثابت مى ماند (و اتفاقاً معنى طبع در اصل لغت، نیز همین است که صورتى را بر چیزى همانند سکّه نقش کنند) و این در حقیقت از قبیل اثر و خاصیت عمل است که به خداوند نسبت داده شده; زیرا مسبب تمام اسباب، و سرچشمه تأثیر هر مؤثر بالاخره او است. او است که به تکرار عمل، این خاصیت را بخشیده که به صورت ملکه در مى آید.
ولى واضح است چنین گمراهى جنبه اجبارى ندارد، بلکه ایجادکننده اسباب، خود افراد انسان هستند، اگر چه تأثیر سبب، به فرمان پروردگار مى باشد.
(تفســــــیر نمونه، ذیل آیه ۱۰۱ سوره مبارکه اعراف)
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
🌺بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم🌺
«وَمَا وَجَدْنَا لِأَكْثَرِهِم مِّنْ عَهْدٍ ۖ وَإِن وَجَدْنَا أَكْثَرَهُمْ لَفَاسِقِينَ»
و براى بیشتر آنها پایبندى به هیچ پیمانى نیافتیم. (بلکه) به یقین اکثر آنها را فاسق
و گنهکار یافتیم.
(سوره مبارکه اعراف/ آیه ۱۰۲)
@ayehsobh
❇تفســــــیر ❇
در آیه بعد، به دو قسمت از نقطه هاى ضعف اخلاقى این جمعیت ها که سبب گمراهى و نابودى آنها گردیده، اشاره شده است.
نخست مى فرماید: آنها افرادى پیمان شکن بودند، ما براى اکثریت آنها عهد و پیمان ثابتى نیافتیم (وَ ما وَجَدْنا لاَِکْثَرِهِمْ مِنْ عَهْد).
این عهد و پیمان، ممکن است اشاره به عهد و پیمان فطرى باشد که خداوند به حکم آفرینش و فطرت از همه بندگان خود گرفته است; زیرا هنگامى که به آنها عقل و هوش و استعداد داد، مفهومش این بود که از آنها پیمان گرفته، چشم و گوش باز کنند، حقایق را ببینند و بشنوند، و در برابر آن تسلیم گردند.
و این همان است که در آیات آخر همین سوره، ذیل آیه ۱۷۲ به آن اشاره شده و تحت عنوان عالم ذر معروف است که به خواست خدا شرح آن در ذیل همان آیات خواهد آمد.
و نیز ممکن است اشاره به عهد و پیمان هائى باشد که پیامبران الهى از مردم مى گرفتند، بسیارى از مردم آن را مى پذیرفتند و سپس مى شکستند.
و یا اشاره به همه پیمان ها اعم از فطرى و تشریعى بوده باشد.
در هر صورت، روح پیمان شکنى یکى از عوامل مخالفت با پیامبران و اصرار در پوئیدن راه کفر و نفاق و گرفتار شدن به عواقب شوم آنها است.
🌼🌼🌼
سپس به عامل دیگرى اشاره کرده، مى فرماید: ما اکثر آنها را فاسد و خارج از اطاعت فرمان یافتیم (وَ إِنْ وَجَدْنا أَکْثَرَهُمْ لَفاسِقینَ).
یعنى روح تمرّد، قانون شکنى و خروج از نظامات آفرینش و قوانین الهى یکى دیگر از عوامل ایستادگى و پافشارى آنها در کفر و بى ایمانى بود.
باید توجه داشت ضمیر أَکْثَرَهُمْ به همه اقوام و جمعیت هاى پیشین باز مى گردد، و این که مى گوید: اکثر آنها پیمان شکن و فاسد بودند براى رعایت حال اقلیت هائى است که به انبیاى گذشته ایمان آوردند و وفادار ماندند، هر چند گاهى مؤمنان به قدرى محدود و معدود بودند که از یک خانواده تجاوز نمى کردند.
ولى روح حق طلبى که بر سراسر آیات قرآن حکومت دارد، ایجاب مى کند که حتى حق این یک خانواده و یا افراد معدود رعایت گردد و همه این اقوام را منحرف، گمراه، پیمان شکن و فاسق معرفى نکند، و این موضوع جالبى است که مکرّر در آیات قرآن با آن برخورد مى کنیم.
(تفســــــیر نمونه، ذیل آیه ۱۰۲ سوره مبارکه اعراف)
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
🌺بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم🌺
«ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِم مُّوسَىٰ بِآيَاتِنَا إِلَىٰ فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَظَلَمُوا بِهَا ۖ فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ»
سپس به دنبال آنها [= پیامبران پیشین ]موسى را با آیات خویش به سوى فرعون و اطرافیان او فرستادیم. امّا آنها (با عدم پذیرش)، به آن (آیات) ظلم کردند. ببین سرانجام مفسدان چگونه بود!
(سوره مبارکه اعراف/ آیه ۱۰۳)
@ayehsobh
❇تفســــــیر ❇
خاطره درگیرى هاى موسى و فرعون
به دنبال سرگذشت جمعى از انبیاى بزرگ که در آیات قبل به طور فشرده بیان شد؛ در این آیات، و آیات فراوان دیگرى که بعد از آن مى آید، داستان موسى بن عمران (علیه السلام) و سرگذشت درگیرى هاى او با فرعون و فرعونیان و سرانجام کار آنها بیان شده است.
و این که مى بینیم این سرگذشت مشروح تر از سرگذشت انبیاى دیگر در این سوره بیان شده، ممکن است به خاطر این باشد که:
اوّلاً ـ یهود و پیروان موسى بن عمران در محیط نزول قرآن زیاد بوده اند و توجیه آنها به سوى اسلام به مراتب لازم تر بود.
ثانیاً ـ قیام پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) شباهت بیشترى به قیام موسى بن عمران(علیه السلام)داشت.
در هر حال، علاوه بر این سوره، در سوره هاى دیگرى مانند: بقره، طه، شعرا، نمل، قصص و سوره هاى دیگر به قسمت هاى مختلف این سرگذشت عبرت انگیز اشاره شده است.
و اگر آیات هر سوره را جداگانه مورد بررسى قرار دهیم و سپس کنار هم بچینیم، خواهیم دید که بر خلاف آنچه بعضى تصور مى کنند، جنبه تکرار ندارد، بلکه در هر سوره، به تناسب بحثى که در آن سوره مطرح بوده، به عنوان شاهد به قسمتى از این سرگذشت پرماجرا اشاره شده است.
ضمناً چون کشور مصر وسیع تر و مردم مصرداراى تمدن پیشرفته ترى از قوم نوح و هود و شعیب و مانند آنها بودند، و مقاومت دستگاه فراعنه به همین نسبت بیشتر بود، قیام موسى بن عمران(علیه السلام) از اهمیت بیشترى برخوردار گردیده و نکات عبرت انگیز فراوان ترى در بر دارد.
لذا به تناسب هاى مختلف روى فرازهاى گوناگون زندگى موسى و بنى اسرائیل تکیه شده است.
🌼🌼🌼
به طور کلّى زندگى این پیامبر بزرگ یعنى موسى بن عمران(علیه السلام) را در پنج دوره مى توان خلاصه کرد:
۱ ـ دوران تولد و حوادثى که بر او گذشت تا هنگام پرورش او در دامان فرعون.
۲ ـ دوران فرار او از مصر و زندگى او در سرزمین مدین در محضر شعیب(علیه السلام) پیامبر.
۳ ـ دوران بعثت او و سپس درگیرى هاى فراوانى که با فرعون و دستگاه او داشت.
۴ ـ دوران نجات او و بنى اسرائیل از چنگال فرعونیان و حوادثى که بر آنها در راه و به هنگام ورود در بیت المقدس گذشت.
۵ ـ دوران درگیرى هاى موسى با بنى اسرائیل!
باید توجه داشت در قرآن مجید در هر سوره از سوره هائى که اشاره شد، به یک یا چند قسمت از این دوران هاى پنجگانه اشاره شده است.
از جمله در آیات مورد بحث و آیات دیگر از همین سوره که خواهد آمد، تنها اشاره به دوران هاى بعد از بعثت موسى بن عمران و رسالت او شده است.
به همین دلیل، ما بحث هاى مربوط به دوران هاى قبل را به تفسیر آیات مربوط به همان قسمت در سوره هاى دیگر مخصوصاً سوره قصص واگذار مى کنیم.
🌼🌼🌼
درآیه مورد بحث مى فرماید: بعد از اقوام گذشته (یعنى قوم نوح، هود، صالح و مانند آنها) موسى را با آیات خود به سوى فرعون و فرعونیان مبعوث کردیم (ثُمَّ بَعَثْنا مِنْ بَعْدِهِمْ مُوسى بِآیاتِنا إِلى فِرْعَوْنَ وَ مَلاَئِهِ).
باید توجه داشت فرعون ، اسم عام است و به تمام سلاطین مصر در آن زمان گفته مى شد، همان طور که به سلاطین روم، قیصر و به سلاطین ایران کسرى مى گفتند.
کلمه مَلاَ ـ همان طور که سابقاً هم اشاره کردیم ـ به افراد سرشناس و اشراف پر زرق و برق ـ که چشم ها را پر مى کنند و در صحنه هاى مهم جامعه حضور دارند ـ گفته مى شود.
و این که مى بینیم موسى(علیه السلام) در درجه اول به سوى فرعون و ملأ او مبعوث مى گردد ـ علاوه بر این که یکى از برنامه هاى موسى(علیه السلام) نجات بنى اسرائیل از چنگال استعمار فرعونیان و استخلاص آنها از سرزمین مصر بود، و این بدون گفتگو با فرعون امکان پذیر نبود ـ ; به خاطر آن است که طبق مثل معروف همیشه آب را باید از سرچشمه صاف کرد، مفاسد اجتماعى و انحراف هاى محیط تنها با اصلاحات فردى و موضعى چاره نخواهد شد بلکه باید سردمداران جامعه و آنها که نبض سیاست، اقتصاد و فرهنگ را در دست دارند در درجه اول اصلاح گردند، تا زمینه براى اصلاح بقیه فراهم گردد، و این درسى است که قرآن به همه مسلمانان براى اصلاح جوامع اسلامى مى دهد.
پس از آن مى فرماید: آنها نسبت به آیات الهى ظلم و ستم کردند (فَظَلَمُوا بِها).
مى دانیم حقیقت ظلم به معنى وسیع کلمه آن است که چیزى را در غیر محل آن به کار برند و شک نیست که آیات الهى ایجاب مى کند همگان در برابر آن تسلیم شوند و با پذیرا شدن آنها، خود و جامعه خویش را اصلاح نمایند.
ولى فرعون و اطرافیانش با انکار این آیات به این آیات ظلم و ستم کردند.
در پایان اضافه مى کند: بنگر سرانجام کار مفسدان چگونه بود؟! (فَانْظُرْ کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُفْسِدینَ).
این جمله در حقیقت یک اشاره اجمالى به نابودى فرعون و قوم سرکش او است که شرح آن بعداً خواهد آمد.
(تفســــــیر نمونه، ذیل آیه ۱۰۳ سوره مبارکه اعراف)
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
🌺بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم🌺
« وَقَالَ مُوسَىٰ يَا فِرْعَوْنُ إِنِّي رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ»
و موسى گفت: «اى فرعون! من فرستاده اى از سوى پروردگار جهانیانم.
(سوره مبارکه اعراف/ آیه ۱۰۴)
@ayehsobh
❇تفســــــیر ❇
آیه گذشته در حقیقت اشاره بسیار کوتاهى به مجموع برنامه رسالت موسى(علیه السلام) و درگیرى هاى او با فرعون و عاقبت کار آنها بود، اما در آیات بعد همین موضوع به طور مشروح تر مورد بررسى قرار گرفته، نخست مى فرماید:
موسى گفت: اى فرعون من فرستاده پروردگار جهانیانم (وَ قالَ مُوسى یا فِرْعَوْنُ إِنِّی رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمینَ).
و این نخستین برخورد موسى(علیه السلام) با فرعون و چهره اى از درگیرى حق و باطل است.
🌼🌼🌼
جالب این که گویا فرعون، اولین بار بود که با خطاب اى فرعون! روبرو مى شد، خطابى که در عین رعایت ادب، از هر گونه تملّق، چاپلوسى و اظهار عبودیت تهى بود; چرا که دیگران معمولاً او را به عنوان سرورا! مالکا! پروردگار! و امثال آن، خطاب مى کردند.
و این تعبیر موسى(علیه السلام) براى فرعون به منزله زنگ خطرى محسوب مى شد!
به علاوه این جمله که موسى مى گوید: من فرستاده پروردگار جهانیان هستم، در حقیقت یک نوع اعلان جنگ به تمام تشکیلات فرعون است; زیرا این تعبیر اثبات مى کند که فرعون و مدعیان دیگرى همانند او همه دروغ مى گویند، و تنها پروردگار جهانیان خدا است.
(تفســــــیر نمونه، ذیل آیه ۱۰۴ سوره مبارکه اعراف)
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
🌺بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم🌺
«حَقِيقٌ عَلَىٰ أَن لَّا أَقُولَ عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ ۚ قَدْ جِئْتُكُم بِبَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ فَأَرْسِلْ مَعِيَ بَنِي إِسْرَائِيلَ»
سزاوار است که بر خدا جز حق نگویم. من دلیل روشنى از پروردگارتان براى شما آورده ام. پس بنى اسرائیل را با من بفرست.»
(سوره مبارکه اعراف/ آیه ۱۰۵)
@ayehsobh
❇تفســــــیر ❇
در آیه بعد مى خوانیم که موسى(علیه السلام) به دنبال دعوى رسالت پروردگار،مى گوید: اکنون که من فرستاده او هستم، سزاوار است که درباره خداوند جز حق نگویم; زیرا فرستاده خداوندى که از همه عیوب، پاک و منزه است، ممکن نیست دروغگو باشد (حَقیقٌ عَلى أَنْ لاأَقُولَ عَلَى اللّهِ إِلاَّ الْحَقَّ).
آنگاه براى تثبیت دعوى نبوت خویش، اضافه مى کند: چنان نیست که این ادعا را بدون دلیل گفته باشم، من از پروردگار شما، دلیل روشن و آشکارى با خود دارم (قَدْ جِئْتُکُمْ بِبَیِّنَة مِنْ رَبِّکُمْ).
اکنون که چنین است: بنى اسرائیل را با من بفرست (فَأَرْسِلْ مَعِیَ بَنی إِسْرائیلَ).
🌼🌼🌼
و این در حقیقت قسمتى از رسالت موسى بن عمران(علیه السلام) بود که بنى اسرائیل را از چنگال استعمار فرعونیان رهائى بخشد و زنجیر اسارت و بردگى را از دست و پاى آنها بردارد; زیرا بنى اسرائیل در آن زمان، به صورت بردگانى ذلیل در دست قبطیان (مردم مصر) گرفتار بودند و از وجود آنها براى انجام کارهاى پست و سخت و سنگین استفاده مى شد.
از آیات آینده و همچنین آیات دیگر قرآن، به خوبى استفاده مى شود که موسى(علیه السلام) مأمور دعوت فرعون و دیگر مردمان سرزمین مصر به سوى آئین خویش نیز بود، یعنى رسالت او منحصر به بنى اسرائیل نبود.
(تفســــــیر نمونه، ذیل آیه ۱۰۵ سوره مبارکه اعراف)
@ayehsobh
هدایت شده از جبهه انقلاب اسلامی در فضای مجازی
بچهها!
مواظب ایمانتان باشید...
منبع 🔗 hoorsa.com/p/OTM1NTgxNA
🕋 هر صبح یک آیه > @ayehsobh
✊ جبهه انقلاباسلامی در فضایمجازی:
📱 پیامرسان ایتا > eitaa.com/jebheh
📱 پیامرسانهٔ سروش > sapp.ir/jebheh
📱 شبکهٔتعاملی گپ > gap.im/jebheh
📱 پیامپرداخت بله > ble.im/jebheh
📱 پیامافزار بیسفون > bpn.im/jebheh
📱 خدماترسان روبیکا > rubika.ir/jebheh
📱 شبکهٔاجتماعی هورسا > hoorsa.com/jebheh
هدایت شده از مؤسسه رهروان راه قرآن مبارکه
امام جواد علیه السلام:
عِزُّ الْمُؤْمِنِ غِناه عَنِ النّاسِ. (بحارالانوار، ج۷۲، ص۱۰۹)
عزّت مؤمن در بىنيازى و طمع نداشتن به مال و زندگى ديگران است.
💐میلاد امام محمدتقی ع ، جواد الائمه مبارک باد💐
@rahrovanraheqoran
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
🌺بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم🌺
«قَالَ إِن كُنتَ جِئْتَ بِآيَةٍ فَأْتِ بِهَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ»
(فرعون) گفت: «اگر نشانه اى آورده اى، نشان بده اگر از راستگویانى.»
(سوره مبارکه اعراف/ آیه ۱۰۶)
@ayehsobh
❇تفســــــیر ❇
فرعون با شنیدن این جمله که من دلیل روشنى با خود دارم، بلافاصله گفت: اگر راست مى گوئى و نشانه اى از طرف خداوند با خوددارى آن را بیاور (قالَ إِنْ کُنْتَ جِئْتَ بِآیَة فَأْتِ بِها إِنْ کُنْتَ مِنَ الصّادِقینَ).
🌼🌼🌼
و با این تعبیر، ضمن ابراز تردید در صدق موسى(علیه السلام) ظاهراً قیافه حق جوئى و حق طلبى به خود گرفت، آن چنان که یک جستجوگر به دنبال حق مى گردد.
(تفســــــیر نمونه، ذیل آیه ۱۰۶ سوره مبارکه اعراف)
@ayehsobh
هدایت شده از مؤسسه رهروان راه قرآن مبارکه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آی مردم! مگه باور ندارید امام زمان عج دارید؟!
@rahrovanraheqoran
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
🌺بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم🌺
«فَأَلْقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُّبِينٌ»
(موسى) عصاى خود را افکند. ناگهان اژدهاى آشکارى شد.
(سوره مبارکه اعراف/ آیه ۱۰۷)
@ayehsobh
❇تفســــــیر ❇
موسى(علیه السلام) بلافاصله دو معجزه بزرگ خود را که یکى مظهر بیم و دیگرى مظهر امید بود و مقام انذار و بشارت و را تکمیل مى کرد، نشان داد:
نخست عصاى خود را انداخت و به صورت اژدهاى آشکارى درآمد (فَأَلْقى عَصاهُ فَإِذا هِیَ ثُعْبانٌ مُبینٌ).
🌼🌼🌼
تعبیر به مُبِین اشاره به این است که راستى تبدیل به اژدها شد و چشم بندى، تردستى و سحر و مانند آنها نبود، بر خلاف کارى که ساحران بعداً انجام دادند; زیرا در مورد آن مى گوید: آنها چشم بندى کردند و عملى انجام دادند که تصور مى شد مارهائى است که به حرکت در آمده است.
ذکر این نکته نیز لازم است که در آیه ۱٠ سوره نمل و ۳۱ سوره قصص مى خوانیم عصا همانند جانّ به حرکت در آمد و جانّ در لغت به معنى مارهاى باریک و سریع السیر است.
این تعبیر با تعبیر ثعْبان که به معنى اژدها و مار عظیم است، ظاهراً سازگار نمى باشد.
ولى با توجه به این که آن دو آیه مربوط به آغاز بعثت موسى، و آیه مورد بحث، مربوط به مقابله او با فرعون است، مشکل حل مى شود، گویا در آغاز کار، خدا موسى را تدریجاً با این معجزه عظیم آشنا مى سازد، در صحنه اول کوچک تر و در صحنه بعد عظیم تر ظاهر مى گردد.
(تفســــــیر نمونه، ذیل آیه ۱۰۷ سوره مبارکه اعراف)
@ayehsobh