❇ تفســــــیر ❇
سپس بحث را متوجه افراد سست، تنبل و ضعیف الایمان که براى سر، باززدن از حضور در این میدان بزرگ، به انواع بهانه ها متشبث مى شدند کرده و خطاب به پیامبر(صلى الله علیه وآله) چنین مى گوید: اگر غنیمتى آماده و سفرى نزدیک بود به خاطر رسیدن به متاع دنیا به زودى دعوت تو را اجابت و از تو تبعیت مى کردند و براى نشستن بر سر چنین سفره آماده اى مى دویدند (لَوْ کانَ عَرَضاً قَریباً وَ سَفَراً قاصِداً لاَتَّبَعُوکَ).
لکن اکنون که راه بر آنها دور است سستى مىورزند و بهانه مى آورند (وَ لکِنْ بَعُدَتْ عَلَیْهِمُ الشُّقَّةُ).
عجب این که تنها به عذر و بهانه قناعت نمى کنند، بلکه به زودى نزد تو مى آیند و قسم یاد مى کنند که اگر ما قدرت داشتیم با شما خارج مى شدیم (وَ سَیَحْلِفُونَ بِاللّهِ لَوِ اسْتَطَعْنا لَخَرَجْنا مَعَکُمْ).
و اگر مى بینید ما به این میدان نمى آئیم بر اثر ناتوانى، گرفتارى و عدم قدرت است.
آنها با این اعمال و این دروغ ها در واقع خود را هلاک مى کنند (یُهْلِکُونَ أَنْفُسَهُمْ).
ولى خداوند مى داند آنها دروغ مى گویند (وَ اللّهُ یَعْلَمُ إِنَّهُمْ لَکاذِبُونَ).
کاملاً قدرت دارند، اما چون سفره چرب و نرمى نیست و برنامه شاق و پردرد سرى در پیش است به سوگندهاى دروغ متشبث مى شوند.
🌼🌼🌼
این موضوع، منحصر به جنگ تبوک و زمان پیامبر(صلى الله علیه وآله) نبود، در هر جامعه اى گروهى تنبل یا منافق، طمّاع و فرصت طلب وجود دارند که همیشه منتظرند لحظات پیروزى و نتیجه گیرى فرا رسد، آنگاه خود را در صف اول جا بزنند، فریاد بکشند، گریبان چاک کنند و خود را از نخستین مجاهد، برترین مبارز و دلسوزترین افراد معرفى کنند، تا بدون زحمت از ثمرات پیروزى دیگران بهره گیرند!.
ولى همین گروه مجاهد سینه چاک و مبارز دلسوز به هنگام پیش آمدن حوادث مشکل هر کدام به سوئى فرار مى کنند و براى توجیه فرار خود عذرها و بهانه ها مى تراشند:
یکى بیمار شده.
دیگرى فرزندش در بستر بیمارى افتاده.
سومى خانواده اش گرفتار وضع حمل است.
چهارمى چشمش دید کافى ندارد.
پنجمى مشغول تهیه مقدمات است و همچنین!...
ولى بر افراد بیدار و رهبران روشن لازم است این گروه را از آغاز شناسائى کنند و اگر قابل اصلاح نیستند از صفوف خود برانند!
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۴۲ سوره مبارکه توبه)
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«عَفَا اللَّهُ عَنكَ لِمَ أَذِنتَ لَهُمْ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَتَعْلَمَ الْكَاذِبِينَ»
خداوند تو را بخشید. چرا پیش از آن که راستگویان براى تو آشکار شوند و دروغگویان را بشناسى، به آنها اجازه دادى؟!
(خوب بود صبر مى کردى، تا هر دو گروه خود را نشان دهند.)
(سوره مبارکه توبه/ آیه ۴۳)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر ❇
سعى کن منافقان را بشناسى
از آیات فوق استفاده مى شود که گروهى از منافقان نزد پیامبر(صلى الله علیه وآله) آمدند و پس از بیان عذرهاى گوناگون و حتى سوگند خوردن، اجازه خواستند که آنها را از شرکت در میدان تبوک معذور دارد، و پیامبر به این عده اجازه داد.
خداوند در، آیه مورد بحث پیامبرش را مورد عتاب قرار مى دهد و مى فرماید: خداوند تو را بخشید; چرا به آنها اجازه دادى که از شرکت در میدان جهاد خوددارى کنند؟!(عَفَا اللّهُ عَنْکَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ).
چرا نگذاشتى آنها که راست مى گویند از آنها که دروغ مى گویند شناخته شوند؟ و به ماهیت آنها پى برى؟ (حَتّى یَتَبَیَّنَ لَکَ الَّذینَ صَدَقُوا وَ تَعْلَمَ الْکاذِبینَ).
در این که عتاب و سرزنش فوق که توأم با اعلام عفو پروردگار است دلیل بر آن است که اجازه پیامبر(صلى الله علیه وآله) کار خلافى بوده، یا تنها ترک اولى، و یا هیچ کدام، در میان مفسران گفتگو است.
🌼🌼🌼
انصاف این است که در این آیه ـ حتى در ظاهر آن ـ هیچ گونه دلیلى بر صدور گناهى از پیامبر(صلى الله علیه وآله)وجود ندارد; زیرا همه قرائن نشان مى دهد چه پیامبر(صلى الله علیه وآله) به آنها اجازه مى داد و چه اجازه نمى داد، این گروه منافق در میدان تبوک شرکت نمى کردند، و به فرض که شرکت مى کردند نه تنها گرهى از کار مسلمانان نمى گشودند که مشکلى بر مشکلات مى افزودند، چنان که در چند آیه بعد آمده که خداوند از انبعاث آنها به سمت میدان جهاد کراهت داشت و به دلیل این که اگر شرکت مى کردند موجب تخریب بودند.
بنابراین، هیچ گونه مصلحتى از مسلمانان با اذن پیامبر(صلى الله علیه وآله) فوت نشد، تنها چیزى که در این میان وجود داشت این بود که اگر پیامبر(صلى الله علیه وآله) به آنها اجازه نمى داد، مشت آنها زودتر باز مى شد و مردم به ماهیتشان زودتر آشنا مى شدند.
ولى این موضوع، چنان نبود که از دست رفتن آن موجب ارتکاب گناهى باشد، شاید فقط بتوان نام ترک اولى بر آن گذارد، به این معنى که اذن دادن پیامبر(صلى الله علیه وآله) در آن شرایط و در برابر سوگندها و اصرارهاى منافقین، هر چند کار بدى نبود اما ترک اذن از آن بهتر بود تا این گروه زودتر شناخته شوند.
این احتمال نیز در تفسیر آیه وجود دارد که عتاب و خطاب مزبور جنبه کنائى داشته و حتى ترک اولى نیز در کار نباشد، بلکه منظور بیان روح منافقگرى منافقان با یک بیان لطیف و کنایه آمیز بوده است.
این موضوع را با ذکر مثالى مى توان روشن ساخت; فرض کنید، ستمگرى مى خواهد به صورت فرزند شما سیلى بزند، یکى از دوستانتان دست او را مى گیرد، شما نه تنها از این کار ناراحت نمى شوید که خوشحال نیز خواهید شد.
اما براى اثبات زشتى باطن طرف، به صورت عتاب آمیز به دوستتان مى گوئید: چرا نگذاشتى سیلى بزند تا همه مردم این سنگدل منافق را بشناسند ؟!
و هدفتان از این بیان، تنها اثبات سنگدلى و نفاق اوست که در لباس عتاب و سرزنش دوست مدافع ظاهر شده است!
مطلب دیگرى که در تفسیر آیه باید مورد توجه واقع شود این است که مگر پیامبر(صلى الله علیه وآله)منافقان را نمى شناخت که خداوند مى گوید: مى خواستى به آنها اذن ندهى تا وضع آنها بر تو روشن گردد.
پاسخ این سؤال این است که
اوّلاً ـ پیامبر(صلى الله علیه وآله)از طریق علم عادى به وضع این گروه آشنائى نداشت و علم غیب براى قضاوت درباره موضوعات کافى نیست، بلکه باید از طریق مدارک عادى وضع آنها روشن گردد.
و ثانیاً ـ هدف تنها این نبوده که پیامبر(صلى الله علیه وآله) بداند بلکه ممکن است هدف این بوده که همه مسلمانان آگاه شوند، هر چند روى سخن به پیامبر(صلى الله علیه وآله) است.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۴۳ سوره مبارکه توبه)
@ayehsobh
هدایت شده از 💠 قرآن و فضای مجازی💠
این روزها صحبتهایی برای عزم بر #استیضاح_روحانی مطرح شده است.
همه ما میدانیم اگر چنین شخصی نه یک روز، بلکه یک ثانیه زودتر از ریاست جمهوری برکنار شود؛ به نفع کشور خواهد بود.
اما آیا در شرایط فعلی، #استیضاح صحیح است؟!
به نظر میرسد تا وقتی که رسانههای دیداری و شنیداری و #فضای_مجازی عمدتاً در اختیار و همسو با تفکر و نه شخص روحانی هستند؛ تلاشها نتیجهی مطلوب ندهد.
امروز روحانی استیضاح میشود و فردا همانها که اعتقادی به روحانی ندارند اما او را پلهی رسیدن به اهداف خود میدانند؛ آغازگر عملیات روانی جدیدی خواهند شد.
فراموش نکردیم ایشان، در دورهی اول ریاستجمهوری هم کارنامهی مقبولی نداشت؛ اما با ایجاد شبههها و شایعات فراوان، به ویژه در بستر #فضای_مجازی_افسارگسیخته توانست مجدد بر کرسی ریاستجمهوری تکیه زند.
به نظرم فضای مجازی و سواد رسانه به قدری اهمیت دارد که باید در اولویت قرار گیرد. وقتی #بصیرت و بینش در برخورد با خبرها و اطلاعات گوناگون افزایش یابد؛ میتوان امید داشت طرح استیضاح و امثال آن به نتیجه مطلوب برسد...
✍ زهراسادات امیری (مربی سواد رسانه)
@qoranmajaz
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«لَا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ أَن يُجَاهِدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ ۗ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالْمُتَّقِينَ»
کسانى که به خدا و روز بازپسین ایمان دارند، هرگز براى ترک جهاد (در راه خدا) با مال و جانشان، از تو اجازه نمى گیرند و خداوند پرهیزگاران را مى شناسد.
(سوره مبارکه توبه/ آیه ۴۴)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر ❇
آنگاه به شرح یکى از نشانه هاى مؤمنان و منافقان پرداخته مى فرماید: آنها که ایمان به خدا و سراى دیگر دارند؛ هیچگاه براى ترک جهاد با اموال و جان ها، از تو اجازه نمى گیرند ( لایَسْتَأْذِنُکَ الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الآخِرِ أَنْ یُجاهِدُوابِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ).
آنها هنگامى که فرمان جهاد صادر شد بدون تعلل و سستى به دنبال آن مى شتابند و همان ایمان به خدا و مسئولیت هایشان در برابر او، و ایمان به دادگاه رستاخیز آنان را به این راه دعوت مى کند و راه عذرتراشى و بهانه جوئى را به رویشان مى بندد.
🌼🌼🌼
و سرانجام مى فرماید: خداوند به خوبى افراد پرهیزکار را مى شناسد و از نیت و اعمال آنها کاملاً آگاه است (وَ اللّهُ عَلیمٌ بِالْمُتَّقینَ).
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۴۴ سوره مبارکه توبه)
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«إِنَّمَا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَارْتَابَتْ قُلُوبُهُمْ فَهُمْ فِي رَيْبِهِمْ يَتَرَدَّدُونَ»
تنها کسانى از تو اجازه مى گیرند که به خدا و روز بازپسین ایمان ندارند و دلهایشان با شک و تردید آمیخته است. از این رو، آنها در تردید خود سرگردانند.
(سوره مبارکه توبه/ آیه ۴۵)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر ❇
آیه مورد بحث، مى فرماید: تنها کسانى از تو براى عدم شرکت در میدان جهاد اجازه مى طلبند که ایمان به خدا و روز جزا ندارند (إِنَّما یَسْتَأْذِنُکَ الَّذینَ لایُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الآْخِرِ).
سپس براى تأکید، بر عدم ایمان آنها مى گوید: آنها کسانى هستند که دل هایشان مضطرب و آمیخته با شک و تردید است! (وَ ارْتابَتْقُلُوبُهُمْ).
به همین دلیل در این شک و تردید، گاهى قدم به پیش مى گذارند و گاهى باز مى گردند و پیوسته در حیرت و سرگردانى به سر مى برند (فَهُمْ فی رَیْبِهِمْ یَتَرَدَّدُونَ)، و به همین جهت منتظر پیدا کردن بهانه و کسب اجازه از پیامبرند.
🌼🌼🌼
گر چه صفات فوق به شکل فعل مضارع ذکر شده است ولى منظور از آن، بیان صفات و حال منافقان و مؤمنان است و ماضى و حال و مضارع در آن تفاوت نمى کند.
مؤمنان در پرتو ایمانشان تصمیم و اراده اى محکم و خللناپذیر دارند، راه را به روشنى دیده اند، مقصدشان معلوم، و هدفشان مشخص است؛ لذا با عزمى راسخ، بدون تردید و دودلى با گام هائى استوار به پیش مى روند.
اما منافقان چون هدفشان تاریک و نامشخص است گرفتار حیرت و سرگردانى هستند و همیشه به دنبال بهانهاى براى فرار از زیر بار مسئولیتها مى گردند.
این دو نشانه مخصوص مؤمنان و منافقان صدر اسلام و میدان جنگ تبوک نبوده، بلکه هم امروز نیز مؤمنان راستین را از مدّعیان دروغین با این دو صفت مى توان شناخت: مؤمن، شجاع و مصمم است و منافق بزدل، ترسو و متحیر و عذرتراش!
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۴۵ سوره مبارکه توبه)
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«وَلَوْ أَرَادُوا الْخُرُوجَ لَأَعَدُّوا لَهُ عُدَّةً وَلَٰكِن كَرِهَ اللَّهُ انبِعَاثَهُمْ فَثَبَّطَهُمْ وَقِيلَ اقْعُدُوا مَعَ الْقَاعِدِينَ»
اگر آنها (راست مى گفتند، و) مى خواستند که (به سوى میدان جهاد) خارج شوند، وسیلهاى براى آن فراهم مى ساختند. ولى خدا از حرکت آنها ناخشنود بود. از این رو (توفیقش را از آنان سلب کرد. و) آنها را (از جهاد) بازداشت. و به آنان گفته شد:«با افراد ناتوان [= کودکان و پیران و بیماران ]بنشینید!»
(سوره مبارکه توبه/ آیه ۴۶)
@ayehsobh