فرزندان یعقوب به او گفتند: ما خداوند تو و خداوند پدران تو ابراهیم و اسماعیل و اسحاق، خداوند یگانه را مى پرستیم .
و این را مى دانیم که اسماعیل عموى یعقوب بود نه پدر او.
طبرى که از دانشمندان اهل سنت است در تفسیر خود جامع البیان از
مفسر معروف مجاهد نقل مى کند که او صریحاً مى گوید: آزر پدر ابراهیم نبود.
آلوسى مفسر دیگر اهل تسنن، در تفسیر روح المعانى در ذیل همین آیه مى گوید: آنها که مى گویند اعتقاد به این که آزر پدر ابراهیم(ع) نبود، مخصوص شیعه است، از کم اطلاعى آنها است; زیرا بسیارى از دانشمندان معتقدند که آزر اسم عموى ابراهیم بود.
با توجه به آنچه گفته شد، معلوم مى شود: تفسیر فوق براى آیه مورد بحث، تفسیرى است بر اساس قرائن روشنى از خود قرآن و روایات مختلف اسلامى نه تفسیر به رأى آن چنان که بعضى از متعصبین اهل سنت همانند نویسنده المنار گفته است.
«تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۷۴ سوره انعام »
@ayehsobh
هدایت شده از مؤسسه رهروان راه قرآن مبارکه
ز آیه ها بشارتى، ز سوره ها اشارتى
مدینه شد زیارتى، که شمس نازل آمده
خدا على دیگرى به شیعه مى دهد نشان
سلام ما درود ما به جد صاحب الزمان (عج)
💐میلاد دهمین اختر تابناک امامت، حضرت هادی علیه السلام مبارک باد💐
@rahrovanraheqoran
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«وَكَذَٰلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ»
و این گونه، ملکوت آسمانها
و زمین (و حاکمیت مطلق خداوند بر آنها) را به ابراهیم نشان دادیم. تا (به آن استدلال کند و) اهل یقین گردد.
(انعام/۷۵)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر❇
در تعقیب نکوهشى که ابراهیم(علیه السلام) از بت ها داشت، و دعوتى که از آزر براى ترک بت پرستى نمود، در این آیات، خداوند به مبارزات منطقى ابراهیم(علیه السلام)با گروه هاى مختلف بت پرستان اشاره کرده، چگونگى پى بردن او به اصل توحید، از طریق استدلالات روشن عقلى را شرح مى دهد.
مى فرماید: همان طور که ابراهیم را از زیان هاى بت پرستى آگاه ساختیم همچنین مالکیت مطلقه و تسلط پروردگار را بر تمام آسمان و زمین به او نشان دادیم (وَ کَذلِکَ نُری إِبْراهیمَ مَلَکُوتَ السَّماواتِ وَ الأَرْضِ).
🌼🌼🌼
مَلَکُوت در اصل، از ریشه مُلک (بر وزن حکم) به معنى حکومت و مالکیت است و منظور از آن در اینجا حکومت مطلقه خداوند بر سراسر عالم هستى است.
این آیه، گویا اجمالى از تفصیلى است که در آیات بعد، درباره مشاهده وضع خورشید، ماه، ستارگان و پى بردن از غروب آنها به مخلوق بودنشان، آمده است.
یعنى قرآن ابتدا اجمالى از مجموع آن قضایا را ذکر کرده، سپس به شرح آنها پرداخته است، و به این ترتیب، منظور از نشان دادن ملکوت آسمان و زمین به ابراهیم روشن مى شود.
و در پایان آیه مى فرماید: هدف ما این بود که ابراهیم اهل یقین گردد (وَ لِیَکُونَ مِنَ الْمُوقِنینَ).
شک نیست که ابراهیم(علیه السلام) یقین استدلالى و فطرى به یگانگى خدا داشت اما با مطالعه اسرار آفرینش، این یقین به سر حدّ کمال رسید، همان طور که ایمان به معاد و رستاخیز داشت، ولى با مشاهده مرغان سر بریده اى که زنده شدند، ایمان او به مرحله عین الیقین رسید.
«تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۷۵ سوره انعام »
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَىٰ كَوْكَبًا ۖ قَالَ هَٰذَا رَبِّي ۖ فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الْآفِلِينَ»
(ابراهیم ع) هنگامى که (تاریکى) شب او را فرا گرفت، ستاره اى را مشاهده کرد. گفت: «این پروردگار من است» امّا هنگامى که غروب کرد، گفت: «غروب کنندگان را دوست ندارم.»
(انعام/۷۶)
@ayehsobh
ارتباط با مدیر کانال:
@shahed
❇ تفســــــیر❇
در آیات بعد، این موضوع را به طور مشروح بیان کرده و استدلال ابراهیم(علیه السلام)را از افول و غروب ستاره و خورشید، بر عدم الوهیت آنها روشن مى سازد.
نخست مى گوید: هنگامى که پرده تاریک شب جهان را در زیر پوشش خود قرار داد، ستاره اى در برابر دیدگان او خودنمائى کرد، ابراهیم صدا زد این خداى من است! اما به هنگامى که غروب کرد با قاطعیت تمام گفت: من هیچ گاه غروب کنندگان را دوست نمى دارم (فَلَمّا جَنَّ عَلَیْهِ اللَّیْلُ رَأى کَوْکَباً قالَ هذا رَبِّی فَلَمّا أَفَلَ قالَ لا أُحِبُّ الآفِلینَ) و آنها را شایسته عبودیت و ربوبیت نمى دانم.
«تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۷۶ سوره انعام »
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَٰذَا رَبِّي ۖ فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمْ يَهْدِنِي رَبِّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ»
و هنگامى که ماه را دید که سینه افق را) مى شکافد، گفت: «این پروردگار من است!» امّا هنگامى که (آن هم) غروب کرد، گفت: «اگر پروردگارم مرا راهنمایى نمى کرد، مسلّما از گروه
گمراهان بودم.»
(انعام/۷۷)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر❇
در آیه بعد اضافه مى کند: ابراهیم(علیه السلام) بار دیگر چشم بر صفحه آسمان دوخت، این بار قرص سیمگون ماه با فروغ و درخشش دلپذیر خود بر صفحه آسمان ظاهر شده بود. پس هنگامى که ماه را دید صدا زد این است پروردگار من! اما سرانجام که ماه به سرنوشت همان ستاره گرفتار شد و چهره خود را در پرده افق کشید، ابراهیم(علیه السلام) جستجوگر گفت: اگر پروردگار من مرا به سوى خود رهنمون نشود، در صف گمراهان قرار خواهم گرفت! (فَلَمّا رَأَى الْقَمَرَ بازِغاً قالَ هذا رَبِّی فَلَمّا أَفَلَ قالَ لَئِنْ لَمْ یَهْدِنی رَبِّی لاَ َکُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضّالِّینَ).
«تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۷۷ سوره انعام »
@ayehsobh
هدایت شده از مؤسسه رهروان راه قرآن مبارکه
رحلت مردان حق، از بند عالم رستن است
زین خرابآباد، بر محبوب خود پیوستن است
زندگی بر حقپرستان، در قفس مقدور نیست
کوچ از دار فنا، مثل قفس بشکستن است
ضمن عرض تسلیت رحلت عالم ربانی #آیت_الله_رحیمی امام جمعه فقید اسبق مبارکه و حامی همیشگی #قرآن به اطلاع می رساند اتوبوس ها جهت شرکت در مراسم #تشییع پیکر ایشان، چهارشنبه ۳۰مرداد، ساعت ۳:۳۰ بعدازظهر از درب مسجد جامع مبارکه، آماده حرکت به سمت خمینی شهر هستند.
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَٰذَا رَبِّي هَٰذَا أَكْبَرُ ۖ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ»
و هنگامى که خورشید را دید (که سینه افق را) مى شکافت، گفت: «این پروردگار من است این
(که از همه) بزرگتر است!» امّا هنگامى که غروب کرد، گفت: «اى قوم من! به یقین من از آنچه همتاى خدا قرار مى دهید، بیزارم.
(انعام/۷۸)
@ayehsobh
ارتباط با مدیر کانال:
@shahed
❇ تفســــــیر❇
این آیه وضعى را بازگو مى کند که شب به پایان رسیده و پرده هاى تاریک خود را جمع کرده و از صحنه آسمان مى گریخت، و خورشید از افق مشرق سر برآورده و نور زیبا و لطیف خود را همچون یک پارچه زربفت بر کوه و دشت و بیابان مى گسترد. همین که چشم حقیقت بین ابراهیم بر نور خیره کننده آن افتاد صدا زد خداى من این است! این که از همه بزرگ تر و پرفروغ تر است!
🌼🌼🌼
اما با غروب آفتاب و فرو رفتن قرص خورشید در دهان هیولاى شب، ابراهیم آخرین سخن خویش را ادا کرده، گفت: اى جمعیت! من از همه این معبودهاى ساختگى که شریک خدا قرار داده اید بیزارم (فَلَمّا رَأَى الشَّمْسَ بازِغَةً قالَ هذا رَبِّی هذا أَکْبَرُ فَلَمّا أَفَلَتْ قالَ یا قَوْمِ إِنِّی بَریءٌ مِمّا تُشْرِکُونَ).
«تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۷۸ سوره انعام »
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِيفًا ۖ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ»
من روى خود رابه سوى کسى متوجه کردم که آسمانها و زمین را آفریده. در حالى که ایمان من خالص است و از مشرکان نیستم.»
(انعام/۷۹)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر❇
(حضرت ابراهیم ع) در صدد برآمد آخرین ضربه خود را بر افکار بت پرستان وارد کند، گفت: اى مردم! اکنون که فهمیدم در ماوراى این مخلوقات متغیر و محدود و اسیر چنگال قوانین طبیعت، خدائى است قادر و حاکم بر نظام کاینات من روى خود را به سوى آن کسى مى کنم که آسمان ها و زمین را آفرید و در این عقیده خود کمترین شرک راه نمى دهم، من موحّد خالصم و از مشرکان نیستم (إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذی فَطَرَ السَّماواتِ وَ الأَرْضَ حَنیفاً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِکینَ)
🌼🌼🌼
فطر از ماده فطور به معنى شکافتن است، و ذیل آیه آفرینش آسمان و زمین، شاید به خاطر این است که طبق علم امروز، روز اول، جهان توده واحدى بوده و بعد از هم شکافته شده و کرات آسمانى یکى پس از دیگرى به وجود آمده اند.
حنیف به معنى خالص است چنان که شرح آن در ذیل آیه ۶۷ سوره آل عمران، بیان گردید.
«تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۷۹ سوره انعام »
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«وَحَاجَّهُ قَوْمُهُ ۚ قَالَ أَتُحَاجُّونِّي فِي اللَّهِ وَقَدْ هَدَانِ ۚ وَلَا أَخَافُ مَا تُشْرِكُونَ بِهِ إِلَّا أَن يَشَاءَ رَبِّي شَيْئًا ۗ وَسِعَ رَبِّي كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا ۗ أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ»
ولى قوم او[=ابراهیم]، با وى به گفتگو و ستیز پرداختند. گفت: «آیا درباره خدا با من گفتگو و ستیز مى کنید؟! در حالى که (خداوند با دلایل روشن)، مرا هدایت کرده. و من از آنچه شما همتاى او قرار مى دهید، نمى ترسم (و زیانى به من نمى رسانند). مگر پروردگارم چیزى را بخواهد. وسعت آگاهى پروردگارم همه چیز را در بر مى گیرد. آیا متذکّر (و بیدار) نمى شوید؟!»
(انعام/۸۰)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر❇
به دنبال بحثى که در آیات گذشته در زمینه استدلال هاى توحیدى ابراهیم(علیه السلام) گذشت در این آیات، اشاره به بحث و گفتگوى ابراهیم با قوم و جمعیت بت پرست شده است.
نخست مى فرماید: قوم ابراهیم با او به گفتگو و محاجّه پرداختند (وَ حاجَّهُ قَوْمُهُ).
ابراهیم(علیه السلام) در پاسخ آنها گفت: چرا درباره خداوند یگانه با من گفتگو و مخالفت مى کنید، در حالى که خداوند مرا در پرتو دلائل منطقى و روشن به راه توحید هدایت کرده است؟ (قالَ أَ تُحاجُّونِّی فِی اللّهِ وَ قَدْ هَدانِ).
🌼🌼🌼
از این آیه، به خوبى استفاده مى شود که بت پرستان قوم ابراهیم(ع) تلاش و کوشش داشتند به هر قیمتى که ممکن است او را از عقیده خود باز دارند و به آئین بت پرستى بکشانند، ولى او با نهایت شهامت مقاومت کرد و با دلائل منطقى سخنان همه را پاسخ گفت.
در این که آنها به چه منطقى در برابر ابراهیم(ع) متوسل شدند، در این آیات صریحاً چیزى نیامده است.
ولى از پاسخ ابراهیم(ع) اجمالاً روشن مى شود که آنها او را تهدید به کیفر و خشم خدایان و بت ها کردند، و او را از مخالفت آنان بیم دادند; زیرا در دنباله آیه از زبان ابراهیم(ع) چنین مى خوانیم: من هرگز از بت هاى شما و چیزهائى که شریک خدا قرار داده اید نمى ترسم; زیرا آنها قدرتى ندارند که به کسى زیان برسانند (وَ لا أَخافُ ما تُشْرِکُونَ بِهِ).
🌼🌼🌼
هیچ کس و هیچ چیز نمى تواند به من زیانى برساند مگر این که خدا بخواهد (إِلاّ أَنْ یَشاءَ رَبِّی شَیْئاً).
گویا ابراهیم(ع) مى خواهد با این جمله یک پیشگیرى احتمالى کند و بگوید: اگر در گیرودار این مبارزه ها فرضاً حادثه اى هم براى من پیش بیاید هیچ گونه ارتباطى به بت ها ندارد، بلکه مربوط به خواست پروردگار است; چرا که بت بى شعور و بى جان، مالک سود و زیان خود نیست، چه رسد به این که مالک سود و زیان دیگرى باشد.
پس از آن مى گوید: علم و دانش پروردگار من آن چنان گسترده و وسیع است که همه چیز را در بر مى گیرد (وَسِعَ رَبِّی کُلَّ شَیْء عِلْماً).
این جمله در حقیقت دلیلى براى جمله سابق است و آن این که بت ها هرگز نمى توانند منشأ سود و زیانى باشند; زیرا هیچ گونه علم و آگاهى ندارند و نخستین شرط براى رسانیدن سود و زیان، علم و شعور و آگاهى است، تنها خدائى که علم و دانشش همه چیز را احاطه کرده است مى تواند منشأ سود و زیان باشد، پس چرا از خشم غیر او بترسم؟
و سرانجام براى تحریک فکر و اندیشه، آنان را مخاطب ساخته مى گوید: آیا با این همه باز متذکر و بیدار نمى شوید؟ (أَ فَلا تَتَذَکَّرُونَ).
«تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۸۰ سوره انعام »
@ayehsobh
نگاهی کوتاه بر زندگی #آیت_الله_عباس_رحیمی امام جمعه اسبق مبارکه
آیتالله عباس رحیمی، فرزند غلامعلی امام، جمعه خمینی شهر در استان اصفهان ، پدرش فردی فاضل بود و رسیدگی به امور دینی مردم را به عهده داشت. وی در ۲ فروردین ۱۳۲۶ ش در روستای حاجی آباد نجف آباد متولد شد.
در سال ۱۳۴۰ به فراگیری علوم دینی روی آورد و مقدمات و قسمتی از سطح را در نجفآباد نزد حضرات آیات؛ عباس ایزدی و غلام حسین منصور آموخت. سپس رهسپار حوزه علمیه نجف شد و دور ه سطح را در محضر حضرات آیات؛ حسین راستی کاشانی، شهید سید اسدالله مدنی، علی مشکینی و کاظم تبریزی به پایان برد. در ادامه به مدت پنج سال در حوزه #درس_خارج آیات عظام ؛ #امام_خمینی(ره) سید ابوالقاسم خویی و سید محمود شاهرودی حضور یافت. همچنین در منطق ، فلسفه و تفسیر از محضر حضرات آیات؛ صادقی و عباس قوچانی بهره برد.
در سال ۱۳۵۲ شمسی به ایران بازگشت و در حوزه علمیه قم به استفاده از دروس خارج فقه و اصول حضرات آیات؛ سید محمدرضا گلپایگانی ، سید شهاب الدین مرعشی نجفی، میرزا هاشم آملی ، ناصر مکارم شیرازی و حسین وحید خراسانی پرداخت.
او از آیات عظام امام خمینی (ره)، سیدمحمدرضاگلپایگانی ، محمدعلی اراکی و مراجع تقلید فعلی #اجازه_تصدی_امور_حسبیه دارد و در حوزه علمیه نجف و قم و دانشگاه آزاد اسلامی واحد استهبان ۱۳۶۸ - ۱۳۷۴ به تدریس پرداخته است.
تألیف کتابهای: درس های خوشبختی برای زوج های جوان؛ در محضر امیرالمومنین علیه السلام ؛بازار سالم ؛گفتگو، آزادی، ولایت فقیه، دین و سیاست؛ مدیر سرافراز؛ جوان موفق، زندگی موفق، نمونه های موفق، حکیم فرزانه (درمورد انتصاب آیتالله خامنهای به رهبری) و ... ؛ و نگارش جزوه های: نمازجمعه در چهل حدیث؛ امام میگفت؛ ولایتفقیه؛ آزادی و جایگاه شورا در فرهنگ اسلام و ارائه مقاله هایی در موضوعات مختلف به شورای سیاستگذاری ائمه جمعه و دانشگاه آزادی اسلامی مبارکه از دیگر فعالیتهای علمی اوست.
رحیمی هم زمان با تحصیل به فعالیتهای سیاسی بر ضد رژیم روی آورد و در همین راستا به #نشر_اندیشههای_حضرت_امام_خمینی(ره) و توزیع رساله ، اعلامیه ها و نوارهای سخنرانی ایشان و ایجاد تشکل های جوان و تبلیغ و سازماندهی راهپیمایی بر ضد رژیم پرداخت . همچنین به این منظور به نقاط مختلف کشور مانند قزوین، کرج، اصفهان، بهبهان، نایین، شهریار و فارس سفر کرد و در نایین در جلسه هایی با حضور علمای تبعیدی چون: احمد آذری قمی ، محمد عبایی خراسانی، یحیی انصاری شیرازی و صادق خلخالی شرکت داشت.
وی به سبب فعالیت هایش چند مرتبه #مورد_تعرض_ماموران_رژیم قرار گرفت و در یک مورد در قم از سوی شهربانی #دستگیر و بازداشت شد، اما به دلیل آن که مدرکی بر ضد او به دست نیامد آزاد گردید .
رحیمی پس از پیروزی انقلاب اسلامی از سوی #ستاد_تبلیغات_شورای_انقلاب به سیستان و بلوچستان رفت و علاوه بر تبیین مواضع انقلاب در سراوان به اقداماتی چون: تأسیس کتابخانه، اقامه نماز جماعت برای شیعیان ، ارتباط با روحانیت اهل سنت، ایجاد جامعه روحانی سنی و شیعه و صدور اطلاعیه مشترک بر ضد گروههای ضد انقلاب پرداخت.
سپس با سفر به یزد گزارش کار را به محضر آیت الله شهید محمد صدوقی ارائه داد. در آستانه همهپرسی نظام جمهوری اسلامی به بافت و رابر کرمان رفت و به #تبیین_نظریه_جمهوری_اسلامی و تبلیغ آن پرداخت .
رحیمی در سال ۱۳۵۹ ش به #امامت_جمعه_دشتستان در استان بوشهر منصوب شد. همچنین در انتخابات #دومین_دوره_مجلس_شورای_۰۹اسلامی به نمایندگی از سوی مردم دشتستان به مجلس راه یافت. از فعالیتها و خدمات او در این دوره می توان به این موارد اشاره کرد : #احداث_مصلای_جمعه برازجان؛ #تاسیس_سازمان_تبلیغات_اسلامی برازجان؛ اعزام مبلغ به روستاها؛ #نمایندگی_حضرت_امام_خمینی_(ره) در بنیاد مسکن و هلال احمر برازجان؛ ارتباط مستمر با مدارس ؛ رسیدگی به امور مردم و مستمندان؛ جمع آوری و ارسال کمک های مردمی به جبهه ها و حضور در جبهه و دیدار با رزمندگان، به خصوص نیروهای تیپ المهدی (عج) و لشکر ۱۹ فجر.
رحیمی در سال ۱۳۶۷ شمسی #امامت_جمعه_استهبان در استان فارس را به عهده گرفت و به انجام خدماتی چون: ساماندهی ستادنمازجمعه؛ هماهنگی با دیگر مسئولان در رسیدگی به مشکلات منطقه؛ بازسازی و تجهیز مسجد جامع ؛ #راه_اندازی_حوزه_علمیه؛ بازسازی و مرمت مدرسه علمیه امام صادق (ع) استهبان و تلاش برای تاسیس دانشگاه پیام نور واحد استهبان پرداخت .
وی سپس در مرداد ۱۳۷۵ شمسی به #امامت_جمعه_مبارکه منصوب شد و به انجام خدماتی مانند: تهیه امکانات برای برگزاری نماز جمعه؛ ساماندهی ستاد نماز جمعه ؛ #احداث_مصلی؛ #احداث_مجتمع_فرهنگی_الزهرا(س) مخصوص فعالیت های فرهنگی و مذهبی؛ تقویت کتابخانه ها و پایگاه های بسیج؛ تهیه دفتر و منزل امام
جمعه ؛ دستگیری از مستمندان ؛ پیگیری احداث کمربند شهری ؛ #تأسیس_اداره_ارشاد_اسلامی و ثبت اسناد و املا