eitaa logo
این بقية الله
155 دنبال‌کننده
78 عکس
49 ویدیو
7 فایل
لینک کانال جهت معرفی به دوستان 👇 https://eitaa.com/joinchat/1351090401C23e00aef92
مشاهده در ایتا
دانلود
🩸از کودکی به جای همه «تشنگی» کشید / ای عهده‌دار مردم بی‌دست و پا، حسین ... {طولانی، اما خواندنی} در برخی از نقل‌ها آمده است: 🔹وجود مبارک سیدالشهداء علیه‌السلام پنج ساله (یا در نقلی هشت ساله) بودند، که یک روز را روزه گرفتند؛ از قضا آن روز، روز بسیار گرمی بود؛ همین که آفتاب بلند شد، فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها دید که لبهای مبارک حسینش خشکیده و رنگ مبارکش زرد شده است. 🔸 لذا فرمود: ای نور دیده‌ام؛ چه شده است که چنین شده‌ای؟ سیدالشهداء علیه‌السلام فرمود: به‌جهت رضای حق تعالی روزه گرفته‌ام. صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها فرمود: به‌ جهت رضای حق تعالی روزه مگیر! بیا افطار کن! 🔹 در همین حال، رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله و امیرالمؤمنین علیه‌السلام وارد شدند و مطلع گردیدند که سیدالشهداء علیه‌السلام روزه گرفته و از شدت گرما و حرارت عطش به ضعف و غش افتاده و سرش در دامن فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها است و آن حضرت با دیده‌ای گریان به حسینش می‌نگرد. 🔸 ایشان هم به گریه در آمدند! آب و طعامی طلبیدند و امر به افطار او فرمودند. سیدالشهداء علیه‌السلام خطاب به رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله و امیرالمؤمنین علیه‌السّلام فرمود: اطاعت شما واجب است ولکن این روزه را به جهت رضای حق گرفته‌ام، التماس دارم که مرا معاف دارید تا به اتمام برسانم. 🔹 رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله چون این حال را مشاهده نمود، دست به دعا برداشت و فرمود: خدایا مرا طاقت دیدن لبهای خشکیده حسین علیه‌السلام نیست و نمی‌خواهم که او را دل شکسته ببینم، خدایا رحم نما و زود روز را به شام برسان که جگر گوشه من تشنه نباشد. 🔸 ناگاه جبرئیل نازل شد، عرض کرد: یا رسول اللّه، حق‌ تعالی سلامت می‌رساند و می‌فرماید: دل خوش دار که هفتاد هزار فرشته را امر فرموده‌ایم که قرص آفتاب را زودتر به جانب مغرب بکشند تا نور دیده‌ات تشنه نباشد! وقتی که شما و فاطمه و علی علیهم‌السلام به جهت تشنگی حسین علیه‌السلام به گریه درآمدید، ملائکه هفت آسمان به گریه درآمدند و دست از عبادت کشیدند و گفتند: خدایا! ما نمی‌توانیم حسین علیه‌السلام را تشنه ببینیم! 🔹 هنوز سخن جبرئیل تمام نشده بود که یک دفعه آفتاب به محل غروب فرو رفت. پس فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها ظرف آبی را بر روی دست گرفته و فرمود: ای نور دیده‌ام، افطار کن! سیدالشهداء علیه‌السلام فرمود: ای مادر! هر طفلی که بار اول روزه می‌گیرد، هدیه‌ای به او می‌دهند! 🔻 صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها فرمود: ای نور دیده‌ام!پخدای متعال آب و نمک دنیا را مهر من قرار داد؛ آن‌ها را به دوستان تو بخشیدم؛ 🔻 رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله نیز فرمودند: خداوند حوض کوثر را به من داده است، چون روز قیامت شود دوستان تو را از حوض کوثر سیراب می‌کنم و همگی را داخل بهشت می‌گردانم. 🔻 امیرالمومنین علیه‌السلام نیز فرمودند: ای‌حسینم! خداوند اختیار تقسیم بهشت و جهنم را به من واگذاشته، آن را به تو بخشیدم که هر کس از دوستان خود را خواسته باشی به بهشت ببری و دشمنان خود را به جهنم؛ حال افطار کن! 🔖 سیدالشهداء علیه‌السلام سر خود را پیش انداخته بود و انتظار امر خدای متعال را می‌کشید که ناگاه جبرئیل نازل شد و عرض کرد: من هم خادم این آستانم و گهواره جنبان این بزرگوارم! من هم باید نثاری بدهم. یا رسول اللّه! ستاره‌ای در گوشه فلک است که هر سی هزار سال یک بار طلوع می‌کند و من زیاده از سی هزار بار آن را دیده‌ام، گواه باش که هر عبادتی که در این مدت کرده‌ام، به دوستان حسین علیه‌السلام بخشیدم. 📌 اما خداوند عالم فرموده است: حسین علیه‌السلام این روزه را برای رضای من گرفته است و هدیه او، بر من واجب است نه بر شما؛ از جانب من حسین علیه‌السلام را سلام برسان و بگو: در حالی که روزه بر تو واجب نبود به جهت رضای من روزه گرفته‌ای! 📜 قسم به ذات ذوالجلالم که در روزی که خلائق بر من عرضه می‌شوند، این قدر دوستان و گریه کنندکان و زیارت کنندگان تو را به تو ببخشم تا که راضی شوی و گردکدورت از خاطرت محو شود؛ حال افطار کن. چون سیدالشهداء علیه‌السلام ایچنین بشارتی را شنید، خوشحال شد و فرمود:«بسم اللّه الرحمن الرحیم» و سپس افطار کرد. 📚جامع النورین،سبزواری، فصل۱۱ ص۱۱۰ 📚انوار الشهاده، یزدی، ص۱۴۲ 📚بحر المصائب،تبریزی، ج۱ ص۲۳۶ ✍ شخصیتی که زحمت ما را کشیده است عالم از ابتدای وجودش ندیده است دست من و تو نیست اگر نوکرش شدیم خیلی حسین زحمت ما را کشیده است منت نهاده بر سرمان، اشک، جاری است از دل بگو «حسین»، تو را او خریده است مارا به حالت خودمان ول نکرده است چون بوی کربلا به مشامم رسیده است کانال "این بقیة الله" https://eitaa.com/joinchat/1351090401C23e00aef92
هدایت شده از معارف الشیعه
🩸 به نالهٔ‌های «عطشِ» غریبِ کربلا و غریبِ بغداد چگونه جواب دادند... در نَقلی آمده است: 🥀 وقتی که امّ‌الفضل ملعونه، به إمام جواد علیه‌السلام سمّ خوراند، آن حضرت به شدت تشنه شد و صدا می‌زند که جرعه‌ای آب به من برسانید. ام‌ّالفضل پشت در اتاق نشسته بود و صدای آب خواستن حضرت را می شنید؛ ولی می‌گفت: 📋 مُتْ عَطَشاً ! ▪️از تشنگی بمیر... 📚ناعی الطفّ، ص۵۶۸. ✍ آه یا جواد الائمه... آن ملعونه در جواب ناله‌های عطش شما، فقط نفرین کرد و دیگر تیر و نیزه‌ای در کار نبود... اما چه بگوییم و چگونه گریه کنیم بر آن ساعتی که مقاتل نوشته‌اند: 🥀 ... سیدالشهداء علیه‌السلام، غریبانه در بین گودال قتلگاه از شدت عطش، ناله سر می‌داد و می‌فرمود: 📜 اَلْعَطَشُ اَلْعَطَشُ! اُسْقُونی شَرْبَةً مِنَ الْماءِ ▪️تشنه‌ام... تشنه‌ام... به من جرعه‌ای آب دهید! 📜 و إنّ رجلاً رمٰاهُ بِسَهمٍ فَشَكَّ شَدِقَهُ و جَعلَ یَتَلقَّی الدَّم ▪️در این هنگام، یک نانجیبی، تیری به سمت آن حضرت پرتاب کرد که آن تیر، دهان مبارک آن حضرت را پاره کرد؛ و آن مظلوم با دست مبارکش خون ها را از دهانش برمی‌گرفت. برگرفته از: 📚المناقب،ج۱۰ ص۴۰ 📚انوار الشهاده، ص۷۸ 📚ذریعة النجاة، ص۲۴۴ 📚ناسخ التواریخ امام حسین علیه‌السلام ج۲ ص۲۵۸ کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa