eitaa logo
پرسمان أین ولی الله ارواحنا له الفداء
31 دنبال‌کننده
18 عکس
1 ویدیو
5 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔒💭 : منظور از زدن زنان که در قرآن آمده چیست؟ 📢 : سلام🌹 شأن نزول این آیه، سعدبن ربیع و همسر ناشِزه اوست. در قرآن کريم، نُشوز را هم در مورد زن داریم و هم مرد. نُشوزِ زن، در آيه ٣۴ نساء به بعد و در مورد نُشوزِ مرد، آیه ١٢٨ نساء به بعد می‌باشد. ، اِعراض از حقوقِ زن و مرد و سرپیچی از وظیفهٔ طرفین است؛ مثل عدمِ تَمکينِ جنسیِ زن، یا خیانت هرکدام از طرفین، و ناسازگاری و اِعراضِ مرد در زناشویی و نفقه‌دادن. حکم شرعی برای نُشوز مرد: زن برای گرفتن حقّ خودش در مرحله اوّل باید موعظه‌کند، و اگر فایده نداشته‌باشد، مرحله بعد رجوع به داور و حاکم است که حاکم، مرد را ملزم می‌کند تا به وظیفه خودش عمل کند، اگر بازهم مرد امتناع‌کرد، تَعزیر -مجازات- می‌شود. 📚 "منابع فقه شیعه؛ ج۲۶، صص۶۰۷ تا ۶۱۱." در قانون مدنی و مجازات اسلامی آمده که اگر مرد از نفقه‌دادن خودداری کرد، محکوم و حتّی تَعزیر می‌شود. حکم شرعی برای نشوز زن، در آیه مذکور است: زنانی که و دارند و از وظایف خود می‌کنند و خیانت می‌کنند... راهکار پیشنهادی شما برای چنین زنی چیست؟ به خودش گفتن، شاید تغییرکند؟! به خانواده‌ها گفتن؟! طلاق!؟ بی‌خیالی!!! خداوند بسیار زیبا برای مُتنَبِّه‌شدن زن ناشزه، چهار مرحله را برای مرد برشمرده تا اگر ممکن است به مطرح‌شدن نزد دیگران و یا طلاق نیانجامد؛ و جالب اینکه در آن ترتیب وجود دارد و فرد حق ندارد در صورت موفقیّت در مرحله اوّل از مرحله دوّم استفاده کند. مرحله اوّل: یعنی بازبان نرم با او حرف بزنید. اگر فایده نکرد چه؟ مرحله دوّم: ... امّا در‌ یک‌بستر، نه حتّی جدا کردنِ بستر.😊 مرحله سوّم: مورد بحث. مرحله چهارم؛ زمانی که سه مرحله فوق به نتیجه نرسید؛ اجازه دارید قبل از طلاق، مطلب را با دو کارشناس فامیلِ موردِ تأييد خودتان، یکی از جانب شما و دیگری از جانب همسر، ...."وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَكَمًا مِنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِنْ أَهْلِهَا إِنْ يُرِيدَا إِصْلَاحًا يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُمَا ۗ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا". اما مرحله سوّم: ⁉️ به چه معناست؟ ۱. زدن؟ 🔻 ضرب بیش از ده معنا دارد که ۵ معنی آن در قرآن آمده است، مُتبادر ذهنی آن زدن نیست؛ برخلاف عرف فارسی. 🔻زدن با سیاق آیه، یعنی مرحله اوّل پندواندرز، مرحله دوّم حتّی حقّ جداکردن رختخواب نداری! در یک‌بستر فقط پشت کن و قهر کن، مرحله سوّم ...زدن! نمی‌خواند. 🔻با وجود احادیثی که با شدّت، نهی می‌کند زدنِ زنان را هم‌خوانی ندارد. پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند:《من تعجّب مى‌کنم از کسانى که زنان خود را کتک مى‌زنند و چنین کسانى به کتک‌خوردن الویّت دارند تا زنان. زنان خود را با چوب نزنید که در آن قصاص است -بلکه- به گرسنگى و برهنگى ایشان را بزنید تا آنکه فایده دنیوى و اُخروى نصیب‌تان شود.》 📚"مستدرک الوسائل، ج‌۱۴، ص۲۵۰، ح۱۶۶۱۸." 🔻با حرام‌بودنِ زدن در اسلام نمی‌خواند، چون هرنوع زدنی که در آن کوچک‌ترین کبودی و جِراحتی ایجاد شود، دیه دارد! پس اسلام با زدنِ زنان موافق نیست و منظور از «ضرب» در این آیه «زدن» نیست. ۲. معنی و مفهوم درست ضرب: خداوند مقصودش این نبوده که زن‌ها را بزنند بلکه مقصود ، ، از آنان است تا متوجّه رفتارِ بدِ خود بشوند؛ رفتارهایی که از هر تنبیه‌بدنی برای خانم‌ها بدتر است. ۳. برفرض تربیتِ‌بدنی، 🍃زدنی که موجب ایجاد کبودی، جراحت، سیاهی‌، قرمزی و... نشود: تلنگر داشته‌باشد. مرد به زن باشد. مرد به همسرش که در مَعرضِ خطر است. ظاهری منفی که می‌تواند منجر به شود. 🍃به شرط: ✅️ اوّل: این حکم در مورد زنی است که با وجود قوامیّت مرد و همه و وظیفه‌شناسی او بازهم به نشوز می‌دهد. ✅️دوّم: مسئله تنبیه‌بدنی در مورد افراد وظیفه‌نشناسی است که اولاً موعظه، قهر و پشت‌کردن در بستر، درباره آن‌ها مفید نباشد؛ ثانیاً زدن، بازدارندگی ایجادکند. 🍃 از باب قیّومیت حکم خدا بر زن در واجب و توسط شوهر. این آیه همچون آیات امربه‌معروف و نهی‌از منکر، مراحل نهی‌ازمنکر را مطرح می‌کند که هرمرحله درصورتی‌که مؤثر باشد، صورت می‌گیرد. 🍃 چنانچه تَعزیر و ضربه شلّاق برای بعضی از گناهان معیّن شده، این تنبیه زن برای در برابر نافرمانی اوست، امر منفی که نتیجه مثبت برای بقای زندگی می‌دهد. 🍃اسلام این حکم را طلاق فوری زنان ناشِزه قرار داده است؛ درحالی که می‌توانست سریعاً حکم به طلاق دهد. ◽@ayna_valiollah_porseman 💭🔓
🔒💭 : ⁉️ سؤال‌کننده: ناشناس ✨ چرا خداوند مردان را بر زنان برتری داده؟ در آیه ۳۴ سوره نساء که می‌فرماید: "الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ". 📢 : قوام به معنی قیمومت است. قوام در عرب، به که درخت مو به آن می پیچد تا بالا برود و ثمره دهد، گویند. قوام برتری نیست؛ چه در میان چوب و درخت مو کدام اصل است؟ مو و ثمره! که البته نیازمند به قوام است برای ثمره دادن. علامه طباطبایی نیز می‌فرمایند: مرد برای زن تکیه‌گاه است؛ همانطور که گیاهان برای بالا رفتن نیاز دارند یک چوبی محکم تکیه‌گاهشان شود تا بالا روند و رشد کنند. 🧩 قرآن کریم دلیل قوامیت و قیمومت مرد در خانواده را با دو باء سببیه بیان کرده است: ۱. «بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ»؛ به خاطر برتری برخی بر برخی که رحجان فی‌الجمله را بیان می‌کند نه بالجمله؛ یعنی می‌توانند برخی از مردان برتری داشته باشند و مراد همه نیست. با شناختی که از قرآن داریم، می‌دانیم برتری میان انسان ها وجود ندارد جز از باب: «إنّ أکرمکم عندالله أتقٰکم»؛ اما مراد از برتری در اینجا قوامیت است و این قیمومت، منوط به داشتن ویژگی‌هایی هست از قبیل: ؛ که خداوند به مردان عطا فرموده برای وظیفه قیمومت؛ تا از زنانی که امانتی الهی هستند،با ظرافت و حساسیت خلق شده‌اند و خداوند حفظ و دفاع از وی و نیز تأمین هزینه و نفقه‌اش را بر عهده مرد گذارده است تا در امور حمایت کند. ۲. و به خاطر«بِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ»، دلیل وظیفه قیمومت مرد، بدین خاطر است که وظیفه مسکن، مرکب، نفقه و... بر عهده آن‌هاست. بدین خاطر ابن راوندی می‌گوید قوام یعنی کسی که عهده دار تأمین این امور است. همچنین آیت الله جوادی آملی می‌فرمایند: مردی که به وظایفش عمل نکرد و ادراک زنش بیشتر از او بود یا امور خانه با ثروت زن اداره می شد در اینجا قیومیت مرد مورد سؤال واقع می‌شود. بنابراین در آیه گفته نشده که مردان از زنان برترند بلکه گفته مردان یعنی ، و از زندگی زنان را دارند. مرد باید تکیه گاه محکمی برای همسر خود باشد. 🧩با دقت در این نکته که "الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ"، بیانگر است؛ وظایفی که اجرایی دارد، یعنی امور اجرایی خانواده به عهده مرد است، نه فخر معنوی و حتی فضیلت و برتری! 🧩هرچند این وظیفه، همیشگی نیست، گاه مرد تحت قیمومیت زن واقع می‌شود، چنانچه پسر ولو در مرتبه اجتهاد یا مدارج بالای علمی، دکتر، مهندس و... تحت قیمومیت و فرمان مادر خواهد بود و اطاعت مادر بر او واجب. 🧩حتی این وظیفه طبق شرایط ضمن عقد قابل تحدید و واگذاری است. 🧩قوامیت به هیچ وجه به معنای سلطه و زورگویی مردان بر زنان نیست. ◽@ayna_valiollah_porseman 💭🔓
🔒💭 : ⁉️ سؤال‌کننده: ناشناس ✨ چرا خداوند در آیه ۱۰۶ سوره نساء، خطاب به پیامبر اکرم صلّی‌الله‌علیه‌وآله امر به استغفار می‌فرمایند؟ به طور کلی دلیل استغفار اهل بیت علیهم‌السّلام و بیان گناهان خود و تضرع که در ادعیه و زیارات از زبان ایشان بسیار می‌بینیم، چیست؟ 📢 : سلام دوست عزیز🌹 در شأن نزول این آیه آمده است که در یکى از جنگ‏‌ها، یکى از مسلمانان، زرهى سرقت کرد، چون موضوع به اطلاع پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله رسيد، آن سارق، گناه را به گردن شخصی یهودی انداخت و افراد قبيله را همراه جمعى براى تبرئه‌ٔ خود خدمت پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله فرستاد. پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله، طبق ظاهر و بر اساس گواهى آنان، سارق واقعى را تبرئه كرد و خبر دهنده‌ٔ سرقت را سرزنش نمود، ولى آن فرد یهودی كه مى‌دانست گواهى آنان دروغ است به شدّت ناراحت بود تا اين آيه نازل شد و مظلوميّت، صحنه‌سازى و گواهى دروغ آنان را آشکار ساخت. رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمودند: من طبق ظاهر حکم مى ‏کنم، امّا چنانچه حقّ با شما نیست به اتکاى قضاوت من چیزى از کسى نگیرید که قطعه‏‌اى از دوزخ است. اما به راستی دلیل استغفار معصومین علیهم‌السّلام در آیات، احادیث و ادعیه چیست؟ 🧩 ! گفته شده برای آموزش به مردم است که چگونه دعا کنند؛ آیا به راستی اگر هیچ منفی‌ای وجود نداشته باشد، بیان این عبارات و اینگونه استغفار و زاری، دروغ نیست!؟ پس چنین نسبتی جفا در حقشان است. 🧩 ! گفته شده منظور از گناه در این آیات ترک‌ اولی می‌باشد. در حالی که هر چند در مورد سایر پیامبران علیهم‌السّلام ترک اولی وجود دارد و از جمله افعالی است که منافاتی با عصمت ندارد؛ اما در مورد پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله که عصمت مطلق هستند معنا و مفهومی ندارد. 🧩 در آیهٔ مذکور پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله از عمل به ظاهری که وظیفهٔ ایشان است اما در حقیقت عوالم، ناحقّی است امر به استغفار می‌شود. می‌دانیم وظیفه کل معصومین علیهم‌السّلام در قضاوت، عمل به ظاهر است یعنی آوردن شاهد، دلیل، قسم و...؛ تنها در مورد امام زمان ارواحنافداه می‌بایست در قضاوت بنا را بر علم خود بگذارند و به شاهد و برهان نیاز ندارند. 🧩 گفته شده استغفار فقط مربوط به گناه و بخشش آن نیست، بلکه یکی از آثار آن پیشگیری است‌. آنان با استغفار از خطر ارتکاب به گناه می‌رهند، نه که بخواهند پس از انجام گناه استغفار کنند. در واقع استغفار به معنای طلب آمرزش گناهان نیست بلکه به معنای آن است که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله از خداوند طلب می‌کند تا آنچه در طبیعت انسان وجود دارد که ممکن است به سوی تمایلات نفسانی مایل شود را بیامرزد. آنان باید تلاش کنند که میلی به دفاع از خائنین یا تسلط هوای نفس نداشته باشند؛ چنانچه در سوره نصر می‌خوانیم خداوند بعد از کسب پیروزی از پیامبرش می‌خواهد که استغفار کند تا مبادا دچار عجب و غرور شود. 🧩 پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله یک وجود ملکوتی هستند و متعلق به عوالم نورانی بالا. هبوط و حضور ایشان در این دنیا که پست‌ترین عوالم است، برای وجود نورانی ایشان، یک حجاب است. مراوده با کفار و حشر و نشر با افراد مختلف و توجه به خلق هر چند لازمهٔ تبلیغ و هدایتگری ایشان است، اما گردی بر وجود نورانی ایشان می‌نشاند. کارهایی که برای دیگران، رشد و تعالی است برای وجود پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله آثار، تبعات و حجاب دارد: «حسنات الابرار، سيئات المقربین.» بنابراین حضرت با استغفار در هر روز و پس از هر جلسه سعی در پاک کردن این غبار و رفع این حجاب‌ها می‌کردند. در واقع استغفار ایشان برای آلودگی ناشی از گناه یا حتی ترک اولی نیست بلکه برای حجابِ در این دنیا بودن و ارتباط با افراد این دنیاست. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌فرمایند: گاهی بر دلم غبار می‌نشیند و من هر روز هفتاد بار از خدا آمرزش می‌خواهم. 🧩 اولیای الهی و معصومین علیهم‌السلام چون در ذات الهی غرق شده‌اند و مقام والای پروردگار را درک می‌کنند، وقتی به خود و اعمالشان نگاه می‌کنند، آن‌ها را در برابر عظمت بی نهایت الهی، بسیار کوچک و مایهٔ سرافکندگی می‌بینند. ترس از تقصیر و کوتاهی در برابر عظمت خداوند اینگونه آنان را بی‌تاب و بی‌قرار کرده است‌. این تواضع و تضرع ناشی از معرفت آنان به مقام کبریایی حضرت حق، موجب توبه، گریه و استغفار آنان می‌باشد که نشانۀ مقام معنوی است. امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرمایند: «الاستغفار درجة العلیین؛ استغفار درجۀ بلندپایگان است.» ادامه پاسخ در پیام بعدی
: 🧩 استغفار به درگاه خداوند موجب بهره‌گیری از مغفرت و رحمت پروردگار است؛ این تضرع به درگاه خدا، حس معنوی خوبی برای همه ایجاد می‌کند و لذت‌بخش است. 🧩 معصومین علیهم‌السّلام سپر بلای امّتند😭. پیامبر رحمة‌ٌللعالمینی که آخرین درخواست ایشان آمرزش امّتشان است، برای گناهان و رفع حجاب امّت، هر روز استغفار می‌کنند. آقای دولابی می‌گفتند اگر دوستانتان گناه کردند یا به شما ظلم کردند حتما خود شما، برایشان استغفار کنید. آنگاه چطور می‌شود که شیعیان برای هم استغفار کنند ولی اهل بیت علیهم‌السّلام برایشان استغفار نکنند. برای همین در آیه مذکور هر چند به يك يهودى ظلم شده بود، پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله براى مسلمانانى كه سوء قصدى داشته‌اند بايد استغفار كند. 🧩 استغفار برای معصوم علیهم‌السّلام، ارتقاء جایگاه ایشان در نزد پروردگار است. همه وجود‌ها حتی معصومین علیهم‌السّلام در حال رشد هستند و به سوی بی‌نهایت، سیر می‌کنند؛ در هرنقطه از این مسير باز مرتبهٔ بالاتری وجود دارد؛ استغفار رفع موانع خوبی برای این ارتقا است. در واقع استغفار آنان، اعلام نارضایتی از خودشان در جایگاه فعلی و تقاضای ترفیع درجه و نزدیک‌تر شدن به خداوند عزّوجلّ است. 🧩 معصومین علیهم‌السلام معرفت کامل به عظمت خداوند سبحان داشتند و در اسما و صفات الهی سیر می‌کردند. آن‌ها عظمت «کمال الانقطاع إلیک» را درک می‌کردند؛ و از هرگونه توجه به غیر حق جلّ جلاله استغفار می‌کردند. امام حسین علیه‌السّلام در دعای عرفه می‌فرمایند: «معبودا! از هر لذتی که از غیر یاد تو برایم حاصل شده و هر آسایشی که به غیر از انس با تو نصیب من شده و از هر سرور و شادمانی که به غیر از قرب تو برای من پدید آمده و از هر کاری جز طاعت تو، آمرزش می‌خواهم و استغفار می‌کنم.» ❣عبادت و بندگی خالصانه معصومین علیهم‌السّلام؛ إن شاء‌الله سر مشق هر روزمان🤲: «السَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تَحْمَدُ وَ تَسْتَغْفِر» ◽@ayna_valiollah_porseman 💭🔓
🔒💭 : ⁉️ سؤال‌کننده: ناشناس ✨ چرا نام اهل بیت علیهم‌السّلام که منشأ اختلاف شیعه و سنی است، در قرآن کریم نیامده است؟ و هم‌چنین آیه‌ اکمال دین، آیه ۳ سوره مائده، که شأن نزول آن واقعه بسیار مهم غدیر است، در لابه‌لای احکام مربوط به خوردنی‌های حرام آمده است؟ 📢 : سلام🌹 برای معرفی افراد دو راه وجود دارد: یکی ذکر نام فرد به نحو مستقیم و دیگری با رمز و کنایه فضایل فرد را بیان کردن؛ که در فن فصاحت و بلاغت اثر حالت دوم بسیار بیشتر است. اما چرا خداوند، معصومین علیهم‌السّلام و خصوصا امام علی علیه‌السّلام که ابتدای شکاف در اسلام از ایشان شروع شد و منشأ اختلاف شیعه و سنی هست، را در قرآن کریم نیاورد، تا از این اختلافات کاسته شود؟ در مورد امام علی علیه‌السّلام می‌دانیم که به رغم اینکه بارها و بارها حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله ایشان را به عنوان جانشین و وصی خود معرفی کرده بودند و در حجةالوداع کامل شدن دین را با معرفی و بلند کردن دستشان اعلام کردند، اما تحریف کردند و پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله را به هذیان‌گویی متهم کردند و صد‌ها جعل حدیث....و کردند و آنچه را نباید می‌کردند. قرآن کریم، این معجزه الهی که آخرین کتاب هدایتگریست و وجه اشتراک اسلام بود، نمی‌بایست مورد دستبرد و تحریف افراد مغرض قرار گیرد. برای در امان ماندن قرآن کریم، چه راهکارهایی وجود داشت؟ اینکه هر کسی بخواهد تغییری در آن ایجاد کند، سنگ شود؟ یا عذاب نازل شود؟ خداوند در قرآن می‌فرماید: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ؛ ما قرآن را نازل کردیم و خودمان از آن حفاظت می‌کنیم.» خداوند برای رسیدن به این مقصود از شیوه دوم معرفی معصومین علیهم‌السّلام استفاده کرد؛ به‌خاطر: 🍃؛ اگر نام علی علیه‌السّلام در قرآن آورده می‌شد مسلما مورد دستبرد مخالفین قرار می‌گرفت. کسانی که در لحظات آخر پیامبر صلى‌الله‌علیه‌وآله بودند و نگذاشتند که اطرافیان به حرف ایشان گوش کنند و برایشان کاغذ و قلم بیاورند تا مطلبی را که می‌خواستند بنویسند و گفتند «حسبنا کتاب الله» مطمئننا اگر در قرآن مطلب واضحی راجع به امیرمؤمنان یا ائمه علیهم‌السلام بعدی می‌آمد، قرآن را تحریف می‌کردند همان‌طور که کتاب‌های آسمانی پیش از این تحریف گردید. لذا صراحتا نام ایشان برده نشد، اما در آیات بسیار، فضایل آنان به نحو خاص بیان گردید، تا حقیقت‌جویان آگاه شوند؛ شأن نزول بیشتر آیات قرآن طبق نظر شیعه و سنی، معصومین علیهم‌السلام هستند: در آیات بسیار صراحتا جایگاه کُمَّلین عالم بیان شده است؛ ابن‌عباس، بیش از ۳۰۰ آیه از قرآن را در مدح علی علیه‌السّلام می‌داند. ✨آیه ولایت: آیه إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَ هُمْ رَاكِعُونَ."مائده، ۵۵:۵". ✨آیه تبلیغ: یا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ."مائده، ۶۷:۵". ✨آیه تطهیر: إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا. "احزاب، ۳۳:۳۳". ✨آیه اکمال: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا». ✨آیه اولی‌الامر: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ. "نساء، ۴: ۵۹". ✨آیه‌ مودّت: قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَىٰ "شوری، ۳۳:۴۲". به علت طولانی بودن جواب، ادامه در پیام بعد خواهد آمد.
: 🍃؛ این موضوع یک امتحان الهی است که مسلمان واقعی از غیر واقعی مشخص شود. و تأکید بر اینکه دین، فلسفهٔ دین و سنت‌های الهی را با اندیشه و تفکر به‌ دست آورید. 🍃؛ تعلیم به مردم که «قرآن و پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله» دو روی یک سکه هستند. قرآن به تنهایی کفایت نمی‌کند؛ حتی احکام در قرآن نیامده و تنها کلیات ذکر شده؛ اینکه نماز، روزه، زکات و.... واجب است... اما چگونگی انجام آن‌ها نیامده تا ولایت پذیری را به آنان بیاموزد؛ اینکه مفسر قرآن پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌ است؛ «وَ أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ؛ »و در کنار آن«أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ». ابو بصیر از امام صادق علیه‌السّلام همین سؤال را پرسید: مردم می‌گویند چرا از حضرت علی علیه‌السّلام و اهل بیت او نامی در قرآن کریم نیامده، امام علیه‌السّلام فرمودند: «به کسانی که چنین اعتراضی می‌کنند بگویید همان گونه که نماز در قرآن آمده ولی سه یا چهار رکعت آن مشخص نشده و پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله آن را برای مردم تفسیر کرده؛ همچنین زکات در قرآن آمده ولی مقدار آن مشخص نشده و رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله آن را برای مردم روشن کرده و..‌. همان‌گونه در قرآن آمده از خدا و رسولش و اولی الأمر اطاعت کنید و پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمودند: هر که من مولای اویم پس علی علیه‌السلام مولای اوست.» آری! ﺟﺪﺍ ﺷﺪﻥ ﺩﻭ ﺁﻳﻪ ولایتِ مربوط به واقعه غدیر به سند شیعه و سنی، و قرار گرفتن آن در آیات ٣ و ۶٧ مائده، و قرار دادن آن ﺩﺭ ﻟﺎبه‌لاﻯ ﺍﺣﻜﺎم ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﻏﺬﺍﻫﺎﻯ ﺣﻠﺎﻝ ﻭ ﺣﺮﺍم و یا قرار گرفتن آیه تطهیر «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا» که در کتب معتبر اهل تسنن آمده، و تمام ضمایر آن مذکر است، قرار گرفتن آن در میان آیات در باره زنان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله و... ﺟﺎﻯ ﺗﻌﺠﺐ ندارد از ﻓﺮﻣﺎﻥ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ صلی‌الله‌علیه‌وآله برای چیدمان آیاتی که به امر خداوند صورت گرفته است. و چه بسا کنایه و اشارتی باشد بر اینکه ولایت نیز مائده الهی است و فراتر از نیاز به غذای سالم و حلال، غذای روح ولایت برای رشد دینی، معنوی و روحی انسان لازم است. «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا» نیز از همین ظرافت‌های قرآن است که به گونه‌ای در بین احکام بیان شده تا باعث تحریک دشمنان نشده و راه تحریف بسته بماند. ◽@ayna_valiollah_porseman 💭🔓
🔒💭 : ⁉️ سؤال‌کننده: ناشناس ✨۱.آیا می توان سرنوشت را از سر نوشت؟ 📢 : سلام دوست عزیز🌹 بحث سرنوشت در واقع به بحث قضا و قدر برمی‌گردد؛ این که چه بخشی از سرنوشت‌ها قطعیست و چه بخشی از آن دست خود انسان و به اختیار اوست؟ باید گفت: «قضا» حکم قطعی خداوند است که تغییر پذیر نیست، به اعتباری همان سنت‌های الهیست. برای مثال حکم قطعی خداوند این است که آب با حرارت صد درجه به نقطه جوش می‌رسد و حکم قطعی خداوند این است که اگر این آب جوش روی دست بریزد دست خواهد سوخت؛ این قوانین و سنتها الهیست، قابل تغییر نیست و اراده انسان در آن دخالتی ندارد. اما «قدر» حکم غیر قطعی و قابل تغییر الهیست و اراده انسان در این بخش دخیل است؛ هر چند این ارادهٔ انسان به خواست خداوند به او داده شده و به امضای خداوند محقق خواهد شد. مثلاً اگر فرد به اراده خودش از تماس با آب جوش اجتناب کند نمی‌سوزد. پس از قضای خداوند یعنی سوزانندگی آب جوش می‌توان به قدر خداوند یعنی اجتناب از تماس با آب جوش پناه برد. همان مثال معروف امیر مؤمنان علی علیه‌السّلام که از کنار دیوار در حال فرو ریختن برخاستند و به مکان دیگری رفتند و فرمودند که از قضای الهی به قدر الهی پناه می‌برم. به همین ترتیب بخشی از سرنوشت انسان، 1⃣ از جمله قضاهای الهیست که به قانون عالم ماده برمی‌گردد؛ لازمه محدود بودن عالم ماده و جاودانه نبودن آن، اجلی را رقم خواهد زد؛ هرچند همان اجل نیز از طرقی قابل عقب یا جلو افتادن است؛ طبق آیات و روایات، گاه گناه موجب جلو افتادن اجل و گاه صدقه و صله رحم و...موجب افزایش عمر می‌شود. 2⃣ برخی از قضاهای الهی نیز عکس‌العمل اعمال خود انسان است، به خاطر عمل بد فرد می‌بایست عکس العملی برای او رخ دهد، هر چند این قضای حتمی و عکس العمل فرد نیز می‌تواند به واسطه اعمال دیگر فرد همچون توبه یا یک عمل خوب، تغییر کند. شهید مطهری معتقد است قضا هم قابل تغییر است مثل آنجا که آتش، حضرت ابراهیم علیه‌السّلام را نسوزاند، در واقع خداوند چنین قرار داده که در اعجاز، آتش سوزانندگی‌اش را از دست بدهد. ◽@ayna_valiollah_porseman 💭🔓
🔒💭 : ⁉️ سؤال‌کننده: پریا با سلام و خسته نباشید. 1⃣ آیا در برزخ زن‌ها و مردها در یک مکان هستند یعنی همدیگر را می‌بینند؟ 2⃣ آیا انسانی که می‌میرد اگر پیر از دنیا رود روح او هم از لحاظ چهره پیر است؟ 📢 : سلام دوست عزیز🌹 عالم برزخ عالمی ميان دنيا و آخرت و فاصله بين مرگ و قيامت است، هر عالَمی 🌏قوانین مخصوص به خود را دارد و کیفیت آن برای ما به صورت کامل مشخص نیست و برای شناخت به آیات و روایات📝 مراجعه می‌کنیم و همان‌طور که جنین در عالمی که قرار دارد از درک دنیا و کیفیت آن محروم هست تا زمانی که حقیقتاً در آن قرار گیرد؛ ما نیز تنها به اطلاعات اجمالی از عالم بعد دسترسی👌 داریم و نکته مهم این است که در این دنیا خود را آماده کنیم تا در عالم بعدی به نحو احسن حضور داشته باشیم. 1⃣ روح انسان بعد از ورود به عالم برزخ با توجه به اعمالی که داشته بهشت🌲 و جهنم☄ خود را ساخته و حقیقت وجودی او که در دنیا ساخته است مشخص می‌شود و اگر جزء مؤمنین و بهشتیان💖 باشد با توجه به مرتبه‌اش امکان ارتباط با دیگران دارد اما اگر جزء جهنمیان باشد امکان ارتباط با دیگران را ندارد. 🌺"امام صادق عليه‌السّلام در ضمن حديثی می‌فرمايند: ارواح شبيه جسدها هستند در بهشت (بهشت برزخی) از ميوه‌های 🍎درخت‌ها استفاده می‌كنند، همديگر را می‌شناسند و از همديگر پرسش و پاسخ دارند؛ وقتی يكی از افراد دنيا بميرد روحش به عالم برزخ می‌رود و ارواح ديگر🤗 به ملاقات او می‌آيند." 📚 "مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، بيروت، داراحياء التراث العربي، ۱۴۰۳ ق، ج۶، ص ۲۶۸." 2⃣ دقت کنید کیفیت آن عالم متفاوت از این عالم دنیا و قوانین آن است و روایات ✍برای تقریب به ذهن شرایط را برای ما شرح می‌دهند و مقایسه دقیق آنچه در دنیا با عوالم دیگر نمی‌توانیم داشته باشیم. 🍀"در روايتي آمده است: «كَما تَموتون تُحشَرون؛ آن‌چنان كه می‌ميريد (و در سنی كه از دنيا می‌رويد😌) محشور می‌شويد.» 📚 ر.ك: مطهری، مرتضی، راه‌های اثبات وجود خدا، انجمن اسلامی. 🌹همچنین پيامبر گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم‌ فرمودند: مردان بهشتی در سن ۳۳ سالگی و حوريه و زنان بهشتی در سن ۱۶ سالگی می‌باشند. 📚 دستغيب، معاد، ص۱۴۱. ◽@ayna_valiollah_porseman 💭🔓
🔒💭 : ⁉️ سؤال‌کننده: ناشناس طبق آیات ۲۲ و ۶۸ سوره توبه، خلود در بهشت و خلود در جهنم چگونه است؟ آیا پس از ورود به بهشت یا جهنم در آن جاودانه‌اند یا از آن خارج خواهند شد؟ 📢 : 🚪 «خُلْد» به معنى دوام و بقا در سرايى است كه انسان از آن خارج نمى‌شود. آخرت «دار الخُلْد» گفته شده چون حضور در آن همیشگی است. 🌳 جنة خداوند، ویژگی منحصر به فردی دارد و آن اینکه در این سرای محبت اگر کسی ورود پیدا ‌کند خروج از آن، نابودی، اِضمِحلال و جدا شدن از تمام حقیقت اوست. بدین خاطر هرکس به آن ورود کند، هیچگاه از آن خارج نخواهد شد. در آیه ۲۲ سوره توبه اشاره‌ شده است که اهل بهشت تا ابد در آن‌جا جاودانند. اگر ماندن در بهشت مشروط بود، یا احتمال خروج از آن وجود داشت دیگر بهشت، بهشت نبود و اضطراب و نگرانی از اخراج، تمام لذّت‌های بهشت را تلخ می‌کرد. 🔥 خُلود به معنی ماندن طولانیست و فقط در یک مورد بر ابدی بودن دلالت دارد و آن، طبق آیه ۶٨ سوره مبارکه توبه، خلود منافقین، کفار و طبق احادیث، دشمنان اهل بیت علیهم‌السّلام است. در آیات بیم‌دهنده از عذاب که «ابداً» بعد از «خالدین فیها» ذکر شده، به خلود ابدی کفار دلالت دارد و ذکر نشدن «ابداً» در آیات وعید نشان می‌دهد که عذاب این افراد قطع می‌شود. عذاب جاودان تنها براى كسانیست كه وجودشان به رنگ گناه درآمده؛ طغيان و سركشى به تدريج ملكهٔ‌ وجودیشان شده است. کسانی که از روی عمد غرق در فساد، تباهی، کفر و نفاق گشته‌اند و سایه شوم گناه تمام وجودشان را پوشانیده و به رنگ کفر و گناه درآمده‌اند، چنانکه خداوند می‌فرماید: «کسی که مرتکب گناه گردد و آثار آن تمام وجود او را احاطه ‌کند، اهل آتش ابدی خواهد‌ بود.» علّامه طباطبایی رضوان‌الله‌تعالی‌علیه نیز معتقد است اگر کفر و شرک در نفس رسوخ کند، باعث عذاب دائمی می‌شود. یک يهودى از پيامبر صلی‌الله‌عليه‌وآله سؤال کرد: اگر پروردگارت ستم روا نمى‌دارد، پس چگونه كسى را كه جز چند روز_مدت محدود_گناه كرده براى ابد در آتش جاودان نگه مى‌دارد؟ پيامبر اکرم‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمودند: «زيرا نيّت او اين بود كه اگر عمر جاودان داشته باشد، گناه كند. چنين نيّتى از كردارش بسى بدتر است، هم چنين علت خلود كسى در بهشت، اين است كه در انديشه اوست كه اگر براى هميشه در دنيا زندگى كند از اطاعت خدا دست برندارد و چنين نيتی از يك عمر كردار بهتر است.» 🚂 امام رضا علیه‌السّلام می‌فرمایند: «گناهکاران از اهل توحید و خداپرستی، داخل در آتش جهنّم می‌شوند، پس از عذاب و عقوبت از آن خارج می‌شوند.» که این خر‌وج از جهنم به لطف و کرم پروردگار است. اما این که این خروج چقدر طول خواهد کشید؟ الله اعلم... ◽@ayna_valiollah_porseman 💭🔓
🔒💭 : !؟ ⁉️ سؤال کننده: ناشناس طبق آیه ۱۵ سوره هود، چرا خداوند عموماً به کسانی که هیچ اعتقادی نسبت به او و سرای آخرت ندارند زندگی پرنعمت و بدون مشکلی عطا می‌کند؛ مَن كَانَ يُرِيدُ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِيهَا وَ هُمْ فِيهَا لَا يُبْخَسُون؛ به نحو کامل می‌دهد و کم نمی‌گذارد! اما در مقابل، مؤمنان، اغلب با رنج‌ها و مشقّت‌های مادیِ فراوان دست و پنجه نرم می‌کنند؟ 📢 : 🗝رابطه انسان و اعمالش، رابطه عمل و عکس‌العمل است، چیزی را در تبلی‌السرائرِ آخرت مشاهده می‌کند که در این عالم خلق کرده است؛ بهشت و جهنم را انسان‌ها خود در این عالم، خلق می‌کنند. مسلماً کسانی که هیچ اعتقاد و باوری نسبت به خداوند و سرای آخرت ندارند و تنها ظاهر عوالم وجود یعنی حیات دنیا و زینتش را طلب می‌کنند، چون به بهشتی باور ندارند، با آن مأنوس نیستند و هیچ سنخیتی با آن ندارند، نمی‌توانند بهشتی خلق کنند. اما کلام خداوند «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ» یا «لَا أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْكُمْ» مخصوص مؤمنین نیست، حتی کفار و طالبان صرف دنیا را نیز شامل می‌شود. این افراد مسلماً کارهای خوب دنیوی دارند، البته در صورتی که با اذیت، منت گذاشتن و... آن‌ها را حبط نکرده باشند. پاداش این خوبی‌ها، تنها قابلیت ظهور در این دنیا را دارد که آن‌ها فقط و فقط به آن دل بسته‌اند، بدین خاطر «وَ زِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِيهَا وَ هُمْ فِيهَا لَا يُبْخَسُون» در این دنیا خوبی‌ها و اعمالشان به نحو تام و تمام داده می‌شود و چیزی کم گذاشته نمی‌شود؛ اما در آن سرا چیزی جز آتش اعمالِ گناه‌آلود خود را مشاهده نمی‌کنند. «أُولَٰئِكَ الَّذِينَ لَيْسَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ إِلَّا النَّارُ» "۱۶ هود"؛ و خوبی‌هایی که قابلیت سکنی گزیدن در این جهان ناباورِ او را دارد حبط و باطل می‌گردد «وَ حَبِطَ مَا صَنَعُوا فِيهَا وَ بَاطِلٌ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ». گرچه به ظاهر، کفار در این عالم، ثروتمندترند چون شاید تمام خواسته و تمنایشان این دنیاست، و دنبال آن می‌دوند؛ اما مؤمنین خیلی دنبال آن نیستند. ✨جواب کامل و زیبای این شبهه را خود حضرت حقّ جلّ‌جلاله❣در قرآن کریم داده است: "وَ لَوْلَا أَنْ يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً؛ لَجَعَلْنَا لِمَنْ يَكْفُرُ بِالرَّحْمَٰنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفًا مِنْ فِضَّةٍ وَ مَعَارِجَ عَلَيْهَا يَظْهَرُونَ وَ لِبُيُوتِهِمْ أَبْوَابًا وَ سُرُرًا عَلَيْهَا يَتَّكِئُونَ و زُخْرُفًا؛ "۳۳ تا ۳۵ زخرف" اگر تمکّن و پولداری کفّار از مواهب و ثروت‌های مادی سبب نمی‌شد که همه مردم، امت واحد گمراه و غمگین شوند، و دل مؤمنین من💞 بسوزد، ما برای کسانی که به خداوند، کافر می‌شدند، خانه‌هایی قرار می‌دادیم با سقف‌هایی از نقره و نردبان‌هایی که از آن بالا روند، و برای خانه‌هایشان درها و تخت‌هایی زیبا و نقره‌ای و انواع زیورها قرار می‌دادیم که بر آن تکیه کنند.» ◽@ayna_valiollah_porseman 💭🔓
🔒💭 : ⁉️ سؤال‌ کننده: ناشناس آیا معراج پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله یک مرتبه بوده است؟ آیه یک، سوره اسرا. 📢 : در احادیث مختلفی، معراج پیامبر اکرم صلّی‌اللّٰه‌علیه‌وآله بیان شده است البته برخی تصور می‌کنند میان احادیث معراج از نظر تاریخ تناقض وجود دارد که این‌طور نیست. این که احادیث معراج هر کدام به موردی اشاره کرده و زمان خاصی را بیانگر است، گاه زمان بعد از چهل روز جدایی حضرت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله از حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیها، جریان سیب و بسته شدن نطفه امّ الأئمه از سیب بهشتی، گاه زمان جانشینی ولایت امیر مؤمنان علیه‌السلام و گاه... این‌ها به خاطر است. و دیگر این‌که تأکید معصومین علیهم‌السّلام بر اعتقاد بر معراج و این‌که منکر آن را شيعه نمی‌دانند، تأکیدی بر لزوم و بیان ❣ است. و من الله التوفیق ◽@ayna_valiollah_porseman 💭🔓