#ایوب_بلندی
#قسمت۲۶
به تلفن های وقت و بی وقتش از سر کار عادت کرده بودم.
حال تک تک مارا می پرسید.
هرجا که بود، سر ظهر و برای نهار خودش را میرساند خانه.
صدای بی وقت موتورش هم یعنی دلش تنگ شده و حضوری امعده حالمان را بپرسد.
وقتی از پله ها بالا می آمد،
اگر خانم نصیری، همسایه مان توی راهرو بود نصف خبرهای خودش و محل کارش را برای او می گفت.
به بالا که می رسید من می دانستم درباره ی چه اتفاقاتی از او سوال کنم.
در می ایستاد و لیوان آبی می خورد و می رفت
می گفتم:
+ “تو که نمیتوانی یک ساعت دل بکنی، اصلا نرو سر کار”
شب ها که برمی گشت، کفشش را در می آورد و همان جلوی در با بچه ها سرو کله میزد.
یگذشت، لم میداد کنار دیوار و پشت سر هم می گفت: که چای و آب می خواهد.
لیوان لیوان چای می خورد.
برای همین فلاسک گذاشته بودم تا هر وقت اراده کند، چای حاضر باشد.
می گفت: “دلم می خواهد تو آب دستم بدهی. از دست تو مزه ی دیگری می دهد.
می خندیدم:
+ “چرا؟مگر دستم را توی آن آب میشویم؟
از وقتی محمد حسن راه افتاده بود کارم زیادتر شده بود.
دنبال هم می کردند و اسباب بازی هایشان را زیر دست و پا می ریختند.
آشغال ها را توی سطل ریختم.
ایوب آمد کنار دیوار ایستاد.
سرم را بلند کردم. اخم کرده بود
گفتم: “چی شده؟”
گفت: “تو دیگر به من نمیرسی…اصلا فراموشم کرده ای….
+ منظورت چیست؟
_ من را نگاه کن. قبلا خودت سر و صورتم را صفا می دادی.
مو و ریشش بلند شده بود.
روی، موهای نامرتب خودم دست کشیدم
+ “خیلی پر توقع شده ای، قبلا این سه تا وروجک نبودند. حالا تو باید بیایی و موهای من را مرتب کنی.
این عمار 👇👇👇
@aynaammar_gam2
#ایوب_بلندی
#قسمت۲۷
دلم پر بود.
چند روز پیش هم سر دستکاری کردن دوز قرص هایش بحثمان شده بود.
سرخود دردش که زیاد می شد، تعداد قرص هارا کم و زیاد می کرد.
بعد از چند وقت هم درد نسبت به مسکن ها مقاومت می کرد و بدنش به #دارو ها جواب نمی داد.
از خانه رفتم بیرون.
دوست نداشتم به قهر بروم خانه آقاجون.
می دانستم یکی دو ساعت بیرون از خانه باشم، آرام می شوم.
رفتم خانه عمه، در را که باز کرد، اخم هایش را فوری توی هم کرد.
“شماها چرا مثل لشکر شکست خورده، جدا جدا می آیید؟
منظورش را نفهمیدم.
پشت سرش رفتم تو
صدای عمه با سر و صدای محمد حسین و هدی و محمد حسن یکی شد.
“ایوب و بچه ها آژانس گرفتند، آمدند اینجا
بالای پله را نگاه کردم
ایوب ایستاده بود.
+ توی خانه عمه من چه کار می کنی؟
با قیافه حق به جانب گفت:
_ “اولا عمه ی تو نیست و …ثانیا تو اینجا چه کار می کنی؟ تو که رفته بودی قهر؟
نمی گذاشت دعوایمان به چند ساعت برسد.
یا کاری می کرد که یادم برود یا اینکه با #هدیه ای پیش قدم آشتی می شد.
به هر مناسبتی برایم هدیه می خرید.
حتی از یک ماه جلوتر آن را جایی پنهان می کرد. گاهی هم طاقت نمی آورد و زودتر از موعد هدیه م را می داد.
اگر از هم دور بودیم، می دانستم باید منتظر بسته ی پستی از طرف ایوب باشم.
ولی من از بین تمام هدیه هایش، نامه ها را بیشتر دوست داشتم.
با نوشتن راحت تر ابراز علاقه می کرد.
قند توی دلم آب، می شد وقتی می خواندم:
“بعد از خدا، تو #عشق منی و این عشق، آسمانی و پاک است. من فکر می کنم ما یک وجودیم در دو قالب، ان شاالله خداوند ما را برای هم به سلامت نگاه دارد و از بنده های شایسته اش باشیم”
این عمار 👇👇👇
@aynaammar_gam2
#ایوب_بلندی
#قسمت۲۸
برای روزنامه مقاله می نوشت.
با اینکه سوادش از من بیشتر بود، گاهی تا نیمه های شب من را بیدار نگه میداشت تا نظرم را نسبت به نوشته اش بدهم.
روزهای امتحان، خانه عمه پاتوق دانشجوهای فامیل بود غیر از خواهرم و دختر عمم، ایوب هم به جمعشان اضافه شد.
با وجود بچه ها ایوب نمی توانست برای، چند دقیقه هم جزوه هایش را وسط اتاق پهن کند.
دورش جمع می شدند و روی کتابهایش نقاشی می کشیدند. بارها شده بود که جزوه هایش را جمع می کرد و میدوید توی اتاقش، در را هم پشت سرش قفل می کرد.
صدای جیغ و گریه بچه ها بلند می شد.
اسباب بازی هایشان را می ریختم جلوی در که آرام شوند.
یک ساعت بعد تا لای در را باز می کردم که سینی چای را به ایوب بدهم، بچه ها جیغ می کشیدند و مثل گنجشک که از قفس پرواز کرده باشند، می پریدند توی اتاق ایوب.
بعد از امتحان هایش تلافی کرد. آیینه بغل #دوچرخه بچه ها را نصب کرد و برای هر سه مسابقه گذاشت.
بچه ها با شماره سه ایوب شروع کردند به رکاب زدن.
هر سه را تشویق می کردیم که دلخور نشوند.
هدی، تا چند قدم مانده به خط پایان اول بود.
وقتی توی آیینه بغل نگاه کرد تا بقیه را ببیند افتاد زمین
ایوب تا شب به غرغرهای هدی گوش میداد که یک بند می گفت: “چرا آیینه بغل برایم وصل کردی؟
لبخند میزد.
دوباره ایوب بستری شد برای پیدا کردن قرص و دوایش باید بچه ها را تنها می گذاشتم.
سفارش هدی و محمد حسن را به حسین کردم و غذای روی گاز را بهشان نشان دادم و رفتم.
وقتی برگشتم همه قایم شده بودند.
صدای هق هق محمد حسین ازپشت دیوار مرا ترساند.
با توپ زده بودند به قاب عکس عمو حسن و شیشه اش را خرد کرده بودند.
محمد حسین اشک هایش را با پشت دست پاک کرد: “بابا ایوب عصبانی می شود؟”
روی سرش دست کشیدم
“این چه حرفی است!؟ تازه الان بابا ایوب بیمارستان است میتوانیم با هم شیشه ها را جمع کنیم.
ببینم که فردا هم که باز من نیستم چه کار میکنی؟
مواظب همه چیز باش، دلم نمیخواهد همسایه ها بفهمند که نه بابا خانه است و نه مامان و شما تنها هستید.”
سرش را تکان داد
“چشم”
این عمار 👇👇👇
@aynaammar_gam2
#ایوب_بلندی
#قسمت۲۹
فردا عصر که رسیدم خانه بوی غذا می آمد.
در را باز کردم،هر سه آمدند جلو، بوسیدمشان
مو و لباسشان مرتب بود.
گفتم: “کسی،اینجا بوده؟
محمد حسین سرش را به دو طرف تکان داد.
– نه مامان محمد حسن خودش را کثیف کرده بود، عوضش کردم.
هدی را هم بردم حمام
ناهار هم استامبولی پلو درست کردم.
در قابلمه را باز کردم، بخار غذا خورد توی صورتم. بوی خوبی داشت☺️
محمد حسین پشت سر هم حرف میزد:
“میدانی چرا همیشه برنج های تو به هم می چسبند؟ چون روغن کم میریزی.
سر تا پای محمد حسین را نگاه کردم.
اشک توی چشم هایم جمع شد.?
قدش به زحمت به گاز می رسید.
پسر کوچولوی هفت ساله ی من، مردی شده بود.
ایوب وقتی برگشت و قاب را دید، محمد حسین را توی بغلش فشار داد.
“هیچ چیز آنقدر ارزش ندارد که آدم به خاطرش از بچه اش برنجد.”
توی فامیل پیچیده بود که ربابه خانم و تیمور خان، دختر شوهر نداده اند،
انگار خودشان شوهر کرده اند، بس که با ایوب مهربان بودند و مراعات حالش را می کردند.
اوایل که بیمارستان ها پر از مجروح بود و #اتاق_ریکاوری نداشت، ایوب را نیمه بیهوش و با لباس بیمارستان تحویلمان می دادند.
تاکسی آقاجون می شد اتاق ریکاوری، لباس ایوب را عوض می کردم و منتظر حالت های بعد از بی هوشیش مینشستم تا برسیم خانه.
گاهی نیمه هشیار دستگیره ماشین را می کشید وسط خیابان پیاده می شد.
آقاجون می دوید دنبالش، بغلش می کرد و بر می گرداند توی ماشین.
این عمار 👇👇👇
@aynaammar_gam2
#ایوب_بلندی
#قسمت۳۰
مامان با اینکه وسواس داشت، اما به ایوب فشار نمی آورد.
یک بار که حال ایوب بد بود، همه جای خانه را دنبال قرص هایش، گشت حتی توی کمد دو در قدیمی مامان.
ظرف های چینی را شکسته بود.
دستش بریده بود و کمد خونی شده بود.
مامان بی سر و صدا کمد را برد حیاط تا اب بکشد.
حالا ایوب خودش را به آب و آتش می زد تا محبتشان را جبران کند.
تا می فهمید به چیزی احتیاج دارند حتی از راه دور هم آن را تهیه می کرد.
بیست سال از عمر یخچال مامان می گذشت و زهوارش در رفته بود.
بدون آنکه به مامان بگوید برایش یخچال قسطی خریده بود و با وانت فرستاد خانه
ایوب فهمیده بود آقاجون هر چه می گردد کفشی که به پایش بخورد پیدا نمی کند
تمام تبریز رو گشت تا به کفش مناسب برای آقاجون پیدا کرد
ایوب به همه محبت می کرد.
ولی گاهی فکر می کردم بین محبتی که به هدی می کند، با پسرها فرق دارد.
بس که قربان صدقه ی هدی می رفت.?
هدی که می نشست روی پایش ایوب آنقدر میب وسیدش که کلافه می شد، بعدخودش را لوس می کرد و می پرسید:
-بابا ایوب، چند تا بچه داری؟
جوابش را خودش می دانست، دوست داشت از زبان ایوب بشنود:
_من یک بچه دارم و دو تا پسر.
هدی از مدرسه آمده بود.
سلام کرد و بی حوصله کیفش را انداخت روی زمین
ایوب دست هایش را از هم باز کرد:
“سلام دختر بانمکم، بدو بیا یه بوس بده”
هدی سرش را انداخت بالا
“نه،دست و صورتم را بشویم ،بعد”
_نخیر، من این طوری دوست دارم، بدو بیا و هدی را گرفت توی بغلش
مقنعه را از سرش برداشت.
چند تار موی افتاد روی صورت هدی
ایوب روی موهای گیس شده اش دست کشید و مرتبشان کرد.
هدی لب هایش را غنچه کرد و سرش را فشرد به سینه ی ایوب
“خانم معلممان باز هم گفت باید موهایم را کوتاه کنم.”
موهای هدی تازه به کمرش رسیده بود.
ایوب خیلی دوستشان داشت، به سفارش او موهای هدی را میبافتم که اذیت نشوند.
با اخم گفت:
“من نمیگذارم، آخر موهای به این مرتبی چه فرقی با موهای کوتاه دارد؟ اصلا یک نامه می نویسم به مدرسه، می گویم چون موهای دخترم مرتب است، اجازه نمی دهم کوتاه کند.
فردایش هدی با یک دسته برگه آمد خانه
گفت: معلمش از دستخط ایوب خوشش آمده و خواسته که او اسم بچه های کلاس را برایش توی لیست بنویسد.
این عمار 👇👇👇
@aynaammar_gam2
⁉️خب الان دقیقا کجای راهی؟
🟣تازه اومدی توی وادی پاکی؟
🟡بین راهی و داری از خودت مراقبت میکنی؟
🟢آخراشی و خوش حالی؟
🔴یا هیچکدوم‼️
♻️ببین دو راه بیشتر نداری
❌یا گذشته ناجورت رو بپذیری و ادامش بدی و به عواقبش فکر نکنی و از ناکجا آباد سردربیاری☹️
✅یا بیای تو جمع بقیه و آینده زیبات رو بسازی
❗️دیر نکن فقط
❗️زود باش
❗️زود باش
این عمار 👇👇👇
@aynaammar_gam2
❌•|یهنکته رو دقتکنید!🌀
●°توی زندگیتون هرجایی که فکر کردید🙄که شما هیچوقت اسیر فلان گناه🕳نمیشید تقریبا قطعی💯بدونید که اسیر همون گناه خواهید شد🤦🏻♂...
●°هیچوقت نگو "من" که عمرا فلان گناه رو انجام بدم!💢
●°بلکه با تواضع🙏🏻فراوان بگو"خدایا"کمکم کن🌱که اسیر هوای نفسم🔥نشم و طبق دستورات تو زندگی کنم♥️•°...
●°انسان زمانی که خدا✨رو از معادلات📝 زندگیش کنار بذاره، بزرگترین ضربهها🌪رو خواهد خورد...
این عمار 👇👇👇
@aynaammar_gam2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬مولودی بسیار زیبا ویژه 17 ربیع الاول
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار👇👇👇
@aynaammar_gam2
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
به اندازه آب خوردن.mp3
1.71M
اگربه اندازه یک اب خوردن نیاز داشته باشیم
#بصیرتی
#ما_ملت_امام_حسینیم
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار👇👇👇
@aynaammar_gam2
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#جهل_و_خسارت
آیت الله جوادی آملی: کاری که شما در نهم ربیع می کنید سنی ناصبی در نهم محرم می کند....
#نهم_ربیع
#عیدالزهرا
#بصیرت
🔔 #آخرین_فرصت
آخرین فرصت برای حمایت از بیانیه، جمعه شب ساعت ۲۴ می باشد. تا کنون حدود ۱۰۰۰ نفر از طلاب، روحانیون ، فضلا و مدیران حوزه های علمیه سراسر کشور از این بیانیه حمایت کرده اند که هنوز اسامی بسیاری از آنها در فهرست وارد نشده است.
انشاءالله پس از اتمام فهرستِ حامیان، بیانیه همراه با امضاها علاوه بر انتشار در خبرگزاریها بصورت طوماری مجازی به دفتر روسای سه قوه و ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام ارسال و رونوشت آن جهت استحضار مقام معظم رهبری به دفتر ایشان تقدیم خواهد شد.
گام بعدی، نامه های سرگشاده تخصصی در امور مختلف مدیریتی کشور با امضای نخبگان و حمایت عموم مردم خواهد بود.
گام سوم اعلام بیعت با انقلاب اسلامی،رهبر معظم انقلاب و شهدای گرانقدر خصوصا سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و اعلام آمادگی برای کمک به دولت در رفع مشکلات جامعه ( اتمام حجت) خواهد بود.
✅و این #نهضت ادامه خواهد داشت.
برای مشاهده اسامی بزرگوارانی که بیانیه را تایید فرموده اند، لطفا به لینک زیر مراجعه نمایید.👇👇
🌹 لیست اول برادران
🌹 لیست دوم برادران
🌹 لیست سوم برادران
🌹 لیست چهارم برادران
🌹 لیست اول خواهران
🌹 لیست دوم خواهران
🌹 لیست سوم خواهران
🌹 لیست چهارم خواهران
و برای ارسال مشخصات خود (نام و نام خانوادگی شهر و شماره و تحصیلات) از طریق آی دی زیر @moshtaghe اقدام نمایید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬مولودی
السلام علیک یاحبیبی بقیه الله
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار👇👇👇
@aynaammar_gam2
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
«مسئله این نیست که بایدن خطرناک تر است یا ترامپ؟
خطر واقعی، حلقه آلودهای است که در فضای رسانهای داخل کشور، به هر نوع تاکتیک نخ نمای آمریکا، بها و ضریب میدهد.
اگر دولت آمریکا قصد فریب می کند، اینها بزکچی می شوند و سیمای شیطان را با فضایل نداشته می آرایند؛ و اگر بنا را بر اِرعاب می گذارد، اینها حربه کُند او را صیقل می دهند و هراس افکنی پیشه می کنند.
دموکرات ها باشند یا جمهوری خواهان، اینها مامورند به آمریکای فرتوت هیبت ببخشند و ایران قدرتمند را فاقد چاره و ناچار از نوشتن دیکته آمریکا پای میز مذاکره وانمود کنند.
به شهادت اسناد فراوان، این جماعت یکی از عوامل اصلی ماندگاری تحریم ها هستند؛ چه زمان هایی که خواستار تشدید تحریم ها برای به زانو درآمدن ایران شدند؛و چه زمان هایی که با ارسال پالس ضعف و ناتوانی، به دشمن مستاصل روحیه دادند.
بایدن و ترامپ آن قدری خطرناک نیستند که منافقین و نفوذی ها خطرناکند؛ منافقین از کفار بدترند و باید با آنها سرسختانه و به عنوان دشمن مسلّم و مقدّم برخورد کرد.
اگر خط منافقین که خط تحریف است، با غیرت ملی و روشنگری و اعتراض نخبگان شکسته شود، قطعا خط تحریم شکستنی است.»
از محمد ایمانی/الف
این عمار👇👇👇
@aynaammar_gam2
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
در #جامعه_دینی و #اسلامی، انسان مسلمان باید #حرمت دیگران را حفظ کند. این به همان مبانی دینی و اعتقادی بر می گردد که آبروی دیگران را باید حفظ کرد؛ یعنی اگر افراد انتقادی هم دارند، باید #ادبیات_انتقاد، #ادبیات_دینی باشد؛ اگر نقد و انتقاد درست باشد، با شیوه و راه نادرست نمی توان آن را بیان کرد.
نکته مهم دیگری که در فرمایشات مقام معظم رهبری مورد تاکید بود؛ #اولویت_های_کشور در #شرایط_کنونی است. در شرایط فعلی، کشور بیش از هر زمان دیگری نیاز به #وحدت، #انسجام و #همدلی دارد
ادامه...👇👇👇
#بصیرتی
#ما_ملت_امام_حسینیم
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار👇👇👇
@aynaammar_gam2
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ
یکی از این نکات، نوع مباحث و چگونگی اظهارات مطرح شده در جامعه در خصوص #استیضاح_رئیس_جمهور است. مقام معظم رهبری در بیانات خود با صراحت اشاره فرمودند؛ بین #انتقاد و #هتک_حرمت #فرق است. این نکته بسیار مهمی بود که در فرمایشات مقام معظم رهبری مورد اشاره واقع شد. حتی تا جایی که اشاره فرمودند این نوع ادبیات، #ادبیات مختص به جامعه ما نیست؛ این روش آمریکایی هاست که این طوری همدیگر را مورد هتک قرار می دهند. آنها حرمت همدیگر را زیر پا می گذارند و به یکدیگر #تهمت و #افترا می زنند
ادامه...👇👇👇
حضرت امام(ره) #وحدت را از #جنود_الله معرفی می کردند و در نقطه مقابل، #تفرقه و #اختلاف را از #جنود_شیطان می دانستند.
وی تاکید کرد: در مقطع کنونی دشمنان به این جمع بندی رسیدند که راه تسلیم ملت ایران، ایجاد اختلاف، تنش و چندگانگی در داخل کشور می باشد. فلذا در چنین شرایطی، بحث استیضاح رئیس جمهور می تواند یک نوع منازعات سیاسی بی ثبات ساز را رقم بزند.
ادامه...👇👇👇
در نظام دینی، ولی و امام حکیم است. بر مبنای #عقلانیت کشور را #مدیریت و اداره می کند. حکیم بودن به معنای داشتن یک #نگاه_راهبردی و #ذهنیت_کامل و #جامع است که همه امور و مسائل را با همدیگر می بیند. اگر موضوعی مانند #استیضاح مطرح می شود، مقام معظم رهبری تمام جوانب آن شامل پیامدها، آثار، نتایج و حتی نگاه هایی که دشمنان ما نسبت به موضوع دارند را ملاحظه می کنند. و این مصداقی از #رفتار_حکیمانه ایشان است
ادامه...👇👇👇
🔰تنها راه حل مشکلات، #تقویت_وحدت در جامعه، #هم_افزا شدن تمامی دستگاه ها به ویژه #تعامل مستمر بین #مجلس و #دولت است. تعامل مجلس و دولت در کلان قضیه و تعامل بین کمیسیون های تخصصی مجلس و وزرای مرتبط، در بسیاری از موضوعات می تواند راه گشا باشد. نمونه ای از این تعامل را در روزهای گذشته داشتیم که همین روند باید با قوت دنبال شود.و...
#بصیرتی
#ما_ملت_امام_حسینیم
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار👇👇👇
@aynaammar_gam2
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🍃توییت امام خامنه ای روحی له الفدا
پیشنهاد رهبر معظم انقلاب به جوانان فرانسه حضرت آیت الله خامنه ای:
📣جوانان فرانسه!
♨️از رئیس جمهور خود بپرسید:
✅❓چرا از اهانت به پیامبر خدا حمایت میکند و آن را آزادی بیان میشمارد؟
✅❓آیا معنی آزادی بیان این است: دشنام و اهانت، آن هم به چهرههای درخشان و مقدس؟
✅❓آیا این کار احمقانه، توهین به شعور ملتی نیست که او را به ریاست خود انتخاب کرده است؟
✅❓ سوال بعدی این است که چرا تردید در هولوکاست جرم است؟
و اگر کسی چیزی در اینباره نوشت باید به زندان برود اما اهانت به پیامبر آزاد است؟
#بصیرت
#ما_ملت_امام_حسینیم
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار👇👇👇
@aynaammar_gam2
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬۶ روز تا انتخابات سوم نوامبر مانده است. از هک شدن ستاد ترامپ تا گاف دوباره بایدن.
#بصیرت
#ما_ملت_امام_حسینیم
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار👇👇👇
@aynaammar_gam2
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽غارت فروشگاهها در فیلادلفیا را ببینید
#بصیرت
#ما_ملت_امام_حسینیم
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار👇👇👇
@aynaammar_gam2
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬در شب دوم نا آرامی ها درگیری های شدید بین معترضین و پلیس فیلادلفیا شکل گرفت و در پی شلیک پلیس به یک مرد سیاه پوست صدها نفر در فیلادلفیا به خیابان ها ریختند.
#بصیرت
#ما_ملت_امام_حسینیم
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار👇👇👇
@aynaammar_gam2
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
31.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬مولودی شاد ۱۷ ربیع ـ محمد فصولی ـ محمود کریمی
#بصیرت
#ما_ملت_امام_حسینیم
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار👇👇👇
@aynaammar_gam2
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
19.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#جزءخوانی
تحدیر (تند خوانی قرآن) جزء 3
قاری معتز آقایی
🍃حدود30 دقیقه باخدا
🍃💐🍃دور#نهم قرآن کریم
هدیه به #امام_حسین_علیه_السلام
و۷۲تن یارصدیق ایشان
و#امام_حسن_عسکری علیه السلام
ومادرمان #حضرت_زهراسلام_الله_علیها
، حضرت #فاطمه_معصومه_سلام_الله
مادرمکرمه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف حضرت #نرجس_خاتون_سلام_الله_علیها
وشفای همه مسلمین
✅جهت سرنگونی استکبارجهانی
✅ازبین رفتن صهیونیسم
✅ نجات قدس ازبحرتانهر
✅وظهورمنجی عالم بشریت
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار👇👇👇
@aynaammar_gam2
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽🍃👌دعای عهد ....
این عمار👇👇👇
@aynaammar_gam2
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─