7.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽🍃👌دعای عهد ....
این عمار👇👇👇
@aynaammar_gam2
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃👌سخنرانی بسیار شنیدنی استاد عالی
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار👇👇👇
@aynaammar_gam2
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🔰هفته کتاب وکتابخوانی
🍃✅کتابخوانی درشرایط سخت دراتوبوس برای جلوگیری ازضایع شدن وقت
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار👇👇👇
@aynaammar_gam2
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
شماره 9.ogg
3.63M
کارشناس سیاسی ؛ استادرجبعلی بازیاد
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار👇👇👇
@aynaammar_gam2
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🍃👌#بصیرت_افزایی
⁉️پاسخ به سوال دررابطه بااستقلال سیاسی و مسئله رفاه ملی:
❓«اگر شما بخواهید استقلال سیاسی داشته باشید و استقلال ملیتان را در برابر دشمن غداری مثل آمریکا حفظ کنید نمیتوانید رفاه هم داشته باشید»؛
❌چنین خط سیاسی این روزها به اشکال متعدد در بین افراد منسوب به یک جریان سیاسی خاص تکرار میشود
♻️جواب:👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار👇👇👇
@aynaammar_gam2
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
✅نکات تحلیلی:
1⃣- قرار دادن نظام سیاسی در دوراهیها و دوگانهها مدتی است به یک تاکتیک سیاسی تبدیل شده است؛ دوگانه هستهای و اقتصاد که تحت عبارت «هم چرخ سانتریفیوژ بچرخد و هم اقتصاد» مطرح شد، ازجمله این دوگانهسازیها بود که بهشدت فاجعهآمیز شد. هستهای شدن یک کشور اقدامی در جهت توسعه اقتصادی و برای تسهیل در حیات بشر امروز است؛
اما چون اهداف انتخاباتی مدنظر بود، به ناروا این دوگانه ساخته شد. بهعنوان نمونه،
اینکه فرانسه بیشتر از 75 درصد از تولید برق خود را از بخش اتمی تأمین میکند، یقیناً اقدامی اقتصادی و برای زندگی آسانتر مردم است.
2⃣- دوگانه پیشرفت و استقلال سیاسی، خطی است که برخی گروههای سیاسی تا انتخابات 1400 به شکل مستمر و جدی به پیش خواهند برد. اینکه گفته شود راه پیشرفت و رفاه عمومی از مسیر عدول از استقلال ملی میگذرد، قرار دادن نهفقط انقلاب اسلامی که سرزمین ایران در یک مخاطره سهمگین است. این اتفاق اما بهراحتی از سوی برخی احزاب و عناصر سیاسی مطرح میشود و بخش تلخ ماجرا نیز آنجاست که معمولاً از نگاه این افراد و گروهها، کشور در حوزه آزادی نیز از خود ظرفیت و بردباری نشان نمیدهد!
3⃣- جماعتی که این روزها و احتمالاً آینده، مشکل اساسی کشور را در نسبت با متغیرهای خارجی تعریف میکند، سال 92 اما حرف اصلیشان این بود که مشکل بنیادین، در مدیریت اداره کشور است!
🍃🔰نکته راهبردی:
استقلال سیاسی هیچگاه به معنای در نظر نگرفتن متغیرهای بیرونی و قطع پیوندهای خارجی نیست؛
مقصود اساسی آن است که فرآیند اتخاذ تصمیمات و طراحی راهبردها بر اساس منافع ملی و در درون کشور صورت گیرد.
واقعیت و تجربه توسعه در همه کشورها نشان میدهد که پیشرفت و رفاه از مسیر استقلال ملی گذشته است.
اساساً فرآیند توسعه یک امر درونی و متکی به طراحی داخلی است. تأکید برخی گروههای سیاسی در کنار زدن استقلال سیاسی و ملی به نفع رفاه ملی، نهتنها برای جامعه پیشرفت نمیآورد، بلکه کلیت ایران را در مسیری سرشار از مخاطرات و تهدیدات قرار خواهد داد.
✍ (نویسنده: عزیز غضنفری)
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار👇👇👇
@aynaammar_gam2
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
علت عدم حضور ایرانی ها در نبردهای دوران امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و قیام عاشورا.mp3
666.6K
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
🔊 #فایل_صوتی
💢 علت عدم حضور ایرانی ها در نبردهای دوران امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و قیام عاشورا
📌 برگرفته از برنامه سمت خدا روز سه شنبه 20 آبان 99
#امیرالمومنین_علیه_السلام
#حامد_کاشانی
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار👇👇👇
@aynaammar_gam2
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
بسم الله الرحمن الرحیم
📝قسمت پنجاه و ششم
منوچهر هوس کرده بود با لثه هاش بجود. سال ها غذایش پوره بود، حتی قورمه سبزی را که دوست داشت برایش آسیاب می کردم. تا بخورد. اما آن روز حاضر نبود پوره بخورد.
جگرها را دانه دانه سرخ می کردم و می گذاشتم دهانش. لپش را می کشیدم و قربان صدقه ی هم می رفتیم. دایی آمده بود بمان سر بزند.
نشست کنار منوچهر گفت:این ها را ببین عین دو تا مرغ عشق می مانند. از یک چیز خوشحالم و تاسف نمی خورم؛ که منوچهر را دوست داشتم و بهش نگفتم. از کسی هم خجالت نمی کشیدم.
منوچهر به دایی گفت:«یک حسی دارم، اما بلد نیستم بگویم. دوست دارم به فرشته بگویم از تو به کجا رسیده ام، اما نمی توانم.» دایی شاعر است.
به دایی گفت:«من به شما می گویم. شما شعر کنید، سه چها روز دیگر که من نیستم، برای فرشته از زبان من بخوانید.» دایی قبول کرد، گفت: می آورم خودت برای فرشته بخوان.
منوچهر خندید و چیزی نگفت. بعد از آن نه من حرف رفتن می زدم، نه منوچهر. اما صبح که بیدار می شدم به قدری فشارم می آمد پایین که می رفتم زیر سرم.
من که خوب می شدم، منوچهر فشارش می آمد پایین. ظاهرا حالش خوب بود حتی سرفه نمی کرد. فقط عضلات گردنش می گرفت و غذا بالا می آورد.
من دلهره و اضطراب داشتم. انگار از دلم چیزی کنده می شد، اما به فکر رفتن منوچهر نبودم.....
🌸 شادی روح حضرت زهرا (س) صلوات
⏪ادامه دارد.....
☑️ زندگی واقعی یک شهید در ساعات مختلف
💠اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً💠
این عمار 👇👇👇
@aynaammar_gam2
بسم الله الرحمن الرحیم
📝قسمت پنجاه و هفتم
ظهر سه شنبه غذا خورد و خون و زرداب بالا آورد. به دکتر شفاییان زنگ زدم. گفت: زود بیاوریدش بیمارستان. عقب ماشین نشستیم. به راننده گفت:«یک لحظه صبر کنید.» سرش روی پام بود.
گفت:« سرم را بیاور بالا.» خانه را نگاه کرد. و گفت:«دو روز دیگر تو بر می گردی.» نشنیده گرفتم. چشم هایش را بست. چند دقیقه نگذشته بود که پرسید «رسیدیم؟» گفتم:نه چیزی نرفتیم.
گفت:«چه قدر راه طولانی شده. بگو تندتر برود.» از بیمارستان نفرت داشت. گاهی به زور می بردیمش دکتر. به دکتر گفتم: چیزی نیست. فقط غذا توی دلش بند نمی شود.
یک سرم بزنید، برویم خانه. منوچهر گفت:« من را بستری کنید.» بخش سه بستری شد، اتاق سیصد و یازده. توی اتاق چشمش که به تخت افتاد نفس راحتی کشید و خدا را شکر کرد که تخت رو به قبله است.
تا خواباندیمش روی تخت سیاه شد. من جا خوردم. منوچهر تمام راه و توی خانه خودش را نگه داشته بود. باورم نمی شد این قدر حالش بد باشد.
انگار خیالش راحت شد تنها نیستم، شب آرام تر شد. گفت:« خوابم می آید ولی انگار چیز تیزی فرو می رود توی قلبم.» صندلی را کشیدم جلو.
دستم را بالای سینه اش گرفتم و حمد خواندم تا خوابید. هیچ خاطره ی خوشی به ذهنم نمی آمد. هرچه با خودم کلنجار می رفتم، تا می آمدم به روزهایی فکر کنم که می رفتیم کوه، با هم مچ می انداختیم، با عصا دور اتاق دنبال هم می کردیم و سر به سر هم می گذاشتیم؛ تفال دایی می آمد به دهانم.
آیتی بود عذاب اندُه حافظ بی تو /که بر هیچ کسش حاجت تفسیر نبود
منوچهر خندیده بود، گفته بود«سه چهار روز دیگر صبر کنید.» نباید به این چیزها فکر می کردم. خیلی زود با منوچهر برمی گشتم خانه........
🌸 شادی روح حضرت زهرا (س) صلوات
⏪ادامه دارد.....
☑️ زندگی واقعی یک شهید در ساعات مختلف
💠اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً💠
این عمار 👇👇👇
@aynaammar_gam2