📝🍃
🍃
•[ #نهضت_روشنگری_ثامن 🎤 ]•
💠 #یادداشت
🖌| #حسین_عباسیان
🔥 موضوع: جلاد دشت کربلا‼️
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
✳️ شمر در جنگ صفین حاضر بود و در شمار
شیعیان لشكریان امام علی علیه السلام، شجاعت
از خود نشان داد. او در این جنگ به دلیل درگیری
با «ادهم بن محرز باهلی»، به سختی مجروح
شد(تاریخ الطبری، ج 5، ص 28؛ شرح نهج
البلاغه ابن ابی الحدید، ج 5، ص 213)
👈او 16 بار با پای پیاده به مکه رفت و شبها
به تهجد و شب زنده داری معروف بود با تمام
اینها عاقبت شد جلاد دشت کربلا.
✳️گزاره های تحلیلی:
☑️ اولا: شمر بن ذی الجوشن، نخستین و آخرین
بدطینت جهان نبوده و نیست. زمین، هیچگاه
خالی از شمرها نبوده و نیست و نخواهد بود،
چونان كه هیچ زمانی، زمین خالی از حجت و
نیك نامان نبوده است. ممكن است در جهان پر
از اضطراب، حسین بن علی ها كم باشند، اما
رسوایی و نفرین حق طلبان همواره عاقبت بد
اندیشی و بد خواهی امثال شمر است.
☑️ ثانیا: با علی در بدر بودن شرط نیست؛
ای برادر نهروان در پیش روست. اگر قرار
است جمهوری اسلامی ایران ،حضور مقتدرانه
و عزتمند در عرصه و صحنه داخلی و بینالملل
داشته باشد، جز با اراده انقلابی امکان پذیر
نیست. اراده انقلابی ، مقطعی و تابع زمان خاص
نیست. به عبارتی در اراده انقلابی نگاه منفعتی
حمل نمی شود.
👈تاریخ صدر اسلام و تاریخ انقلاب اسلامی
ایران از ابتدا تاکنون از این کج رفته ها کم ندیده
است؛ چه اصحاب حضرت رسول(ص) که در
جنگ صفین در مقابل امام زمان خویش شمشیر
کشیدند و چه برخی جا ماندگان انقلابی، که فکر
کردند چون برای انقلاب زحمت کشیده و زندان
رفته اند پس طلبکار انقلاب گردیده اند.
✳️رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب
فرمودند: «وسوسهی مال و مقام و ریاست، حتّی
در عَلَویترین حکومت تاریخ یعنی حکومت خود
حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) کسانی را
لغزاند، پس خطر بُروز این تهدید در جمهوری
اسلامی هم که روزی مدیران و مسئولانش
مسابقهی زهد انقلابی و سادهزیستی میدادند،
هرگز بعید نبوده و نیست.»
🖇 #محرم #عاشورا #کربلا
◀️ نشر حداڪثری #ثامن
#عاشورا
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🌠🍃
🍃
•[ #نهضت_روشنگری_ثامن 🎤 ]•
🌀 #اینفوگرافیک
⭕️ محورهای بیانات رهبر انقلاب
در مورد وضعیت کرونا
🖇 #کرونا #واکسن #محرم
◀️ نشر حداکثری #ڪانالهای_ثامن
#عاشورا
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃🌸🍃🌸
🍃
🌸
رویداد نوجوانانه ✨بینهایت شو✨
💫قراره با هم یه سفر مجازی بریم...
🚀سفر به «بی نهایت»
🛰سفری به دنبال حقیقت؛ برای پیدا کردن جوابای سوالات مهمی که خیلی وقته تو ذهنمونه و تا به حال پاسخشون رو پیدا نکردیم...
💠اینجا جمع شدیم تا اساسیترین اندیشههامون رو مروری دوباره کنیم...
برای شروع وارد لینک زیر شوید👇
https://bn.javanan.org/
✅ویژه دانش آموزان دختر و پسر متوسطه اول و دوم (متولد 80تا 87)
🎁همراه باهدایای ویژه و متنوعی همانند تبلت، گوشی، اردوی ویژه تفریحی در مشهد + هزاران جایزه بدون قرعه کشی
🍃
🌸
🍃🌸🍃🌸🍃🌸
مدیرکل داروی سازمان غذاودارو در خصوص دستور رئیس جمهور برای حل مشکل صفوف داروخانهها گفت: توزیع داروهای کرونا فقط در داروخانههای بیمارستانها انجام میشد اما از این پس در داروخانههای خاص دولتی هم توزیع خواهد شد.
مجوزهای واردات داروهای کرونا هم صادر شده و امیدواریم باوجود افزایش مصرف، موجودی داروها را افزایش دهیم. مشکلات سامانه تامیناجتماعی و سامانه تیتک نیز در حال حاضر رفع شده است.
عکس از حمید وکیلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#جزءخوانی
تحدیر(تندخوانی)جزء3
حدود30دقیقه
دورهجدهم
برای ظهور
وسلامتی امام خامنه ای مدظله العالی
ورفع مشکلات مسلمین
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه
📽 کریمی
این عمار👇👇👇
@aynaammar_gam2
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽🍃👌دعای عهد ....
این عمار👇👇👇
@aynaammar_gam2
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🔰برای حفظ سلامتی، این دعا را هر صبح و شب بخوانید:
🌸اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ🌸
🌼اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ. (سه مرتبه)🌼
🍃🌛خداوندا، مرا در زره نگهدارنده و قوی خود _ که هر کس را بخواهی در آن قرار میدهی _ قرار بده!🌜🍃
🌸اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ🌸
🔰بهجتالدعاء، ص ٣۴٧ ( مجموعه ادعیه، اذکار و دستورالعملهای عبادی مورد توصیه حضرت #آیت_الله_بهجت قدسسره)
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار👇👇👇
@aynaammar_gam2
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
✅ ختم #نهج_البلاغه در ۱۹۲ روز
🌷تقدیم به ارواح پاک و مطهر همه شهدا از صدر اسلام تا کنون
🔷 سهم روز دهم (۱۴۰۰/۵/۲۲)
🔻حکمت ۹۳ تا حکمت ۹۹
🌹سهم #روز_دهم : از حکمت ۹۳ تا ۹۹ #نهج_البلاغه
─┅•═༅𖣔✾🍃🌹🍃✾𖣔༅═•┅─
📒 #حکمت93 : كسی از شما نگويد: «خدايا از فتنه به تو پناه می برم، زيرا كسي نيست كه در فتنه ای نباشد، لكن كسی كه می خواهد به خدا پناه برد، از آزمايشات گمراه كننده پناه ببرد، همانا خدای سبحان می فرمايد: (بدانيد كه اموال و فرزندان شما فتنه شمايند.)
معنی اين آيه آن است كه خدا انسانها را با اموال و فرزندانشان می آزمايد، تا آن كس كه از روزی خود ناخشنود، و آنكه خرسند است، شناخته شوند، گرچه خداوند به احوالاتشان از خودشان آگاه تر است، تا كرداری كه استحقاق پاداش يا كيفر دارد آشكار نمايد، چه آنكه بعضی مردم فرزند پسر را دوست دارند و فرزند دختر را نمي پسندند و بعضی ديگر فراوانی اموال را دوست دارند و از كاهش سرمايه نگرانند».
─┅•═༅𖣔✾🍃🌹🍃✾𖣔༅═•┅─
📒 #حکمت94 : (از امام پرسيدند (خير) چيست؟ فرمود:)
« خوبي آن نيست كه مال و فرزندت بسيار شود، بلكه خير آن است كه دانش تو فراوان، و بردباري تو بزرگ و گران مقدار باشد، و در پرستش پروردگار در ميان مردم سرفراز باشي، پس اگر كار نيكي انجام دهي شكر خدا بجا آوري، و اگر بد كردي از خدا آمرزش خواهي. در دنيا جز برای دو كس خير نيست، يكي گناهكاري كه با توبه جبران كند، و ديگر نيكوكاري كه در كارهاي نيكو شتاب ورزد».
─┅•═༅𖣔✾🍃🌹🍃✾𖣔༅═•┅─
📒 #حکمت95 : هيچ كاری با تقوی اندك نيست و چگونه اندك است آنچه كه پذيرفته شود؟
─┅•═༅𖣔✾🍃🌹🍃✾𖣔༅═•┅─
📒 #حکمت96 : نزديكترين مردم به پيامبران، داناترين آنان است به آنچه که آورده اند.
سپس اين آيه را تلاوت فرمود: (همانا نزديكترين مردم به ابراهيم آنانند كه پيرو او گرديدند، و مومناني كه به اين پيامبر خاتم گرويدند.)
(سپس فرمود:) دوست محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) كسي است كه خدا را اطاعت كند هر چند پيوند خويشاوندي او دور باشد، و دشمن محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) كسي است كه خدا را نافرماني كند، هر چند خويشاوند نزديك او باشد.
─┅•═༅𖣔✾🍃🌹🍃✾𖣔༅═•┅─
📒 #حکمت97 : (صدای مردی از حروراء را شنید كه نماز شب می خواند و قرآن تلاوت مي كرد) فرمود:
« خوابيدن با يقين، برتر از نمازگزاردن با شك و ترديد است».
─┅•═༅𖣔✾🍃🌹🍃✾𖣔༅═•┅─
📒 #حکمت98 : چون روایتی را شنيديد، آن را بفهمید و عمل كنيد، نه بشنويد و نقل كنيد، زيرا راويان علم فراوان، و عمل كنندگان آن اندكند.
─┅•═༅𖣔✾🍃🌹🍃✾𖣔༅═•┅─
📒 #حکمت99 : (شنيد كه شخصی گفت انّا لله و انا اليه راجعون)
فرمود: «اين سخن ما كه مي گوييم (ما همه از آن خداييم) اقراري است به بندگي، و اينكه مي گوييم (بازگشت ما به سوي او است) اعترافی است به نابودی خويش».
─┅•═༅𖣔✾🍃🌹🍃✾𖣔༅═•┅─
1_747855772.mp3
3.08M
🔈ختم گویای #نهج_البلاغه در ۱۹۲ روز.
🌷تقدیم به ارواح پاک و مطهر همه شهدا از صدر اسلام تا کنون
🔷 سهم روز دهم ختم نهج البلاغه از حکمت ۹۳ تا حکمت ۹۹
🔴 خیلی عجیب است حتی سریالی که به این وضوح کد دهی دارد نیروهای متبوعش نمی توانند کدهای آن را کشف کنند! رحمانی در حقیقت همان فریدون معروف است و احمد عراقچی در دنیای واقعی همکار کنونی دوستان گاندو ساز است و تصویرسازی چندان منفی نخواهد داشت.
✍ سایه نویس
#عاشورا
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نماز خواندن
استاد حجت الاسلام #عالی
#عاشورا
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ دکتر #خالد_قدومی، نماینده جنبش حماس در ایران
📺 امام حسین علیهالسلام، الگوی تمام #مبارزان_فلسطینی است.
📺 ما در فلسطین، راهی جز مبارزه با #یزید_زمان [ که حدود یک قرن از ظلم او میگذرد] نداریم.
📺 همانگونه که #امام_حسین علیهالسلام برای انجام تکلیف خود سنگینترین هزینهها را پرداخت کرد، ما نیز با تأسی به او و با وجود تمام سختیها، تا آخرین نفس مقابل ظالم خواهیم ایستاد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🔴🎥این صحنه ها در ایران برای همه ما از جمله حاکمیت زشت است*
اما در اروپا-اینجا فرانسه-برای روشنفکران ما زشت تر از خود فرانسوی هاست.ناراحتند که مردم ما ببینند و بگویند عجب پس مدینه فاضله روشنفکران نیز از این چیزها دارد و اینچنین پروژه خودتحقیری پنچر شود
✍️ عبدالله گنجی
#هرچی_توبخوای
#قسمت130
اولین باری بود که با لباس نظامی میدیدمش...😍☺️
خیلی خوش تیپ تر و جذاب تر شده بود.مخصوصا با موهای سفیدش که جدیدا خیلی بیشتر شده بود.دلم گرفت.حتما کارش خیلی سخته که اینقدر پیر شده.😥
گوشیش زنگ زد.📲جواب داد و گفت:
_الان نمیتونم بیام.دوساعت دیگه میام.😐
یه کم صداش بالا رفت و محکم گفت:
_یه کاریش بکن دیگه.فعلا نمیتونم بیام.😠
گوشی رو قطع کرد و سرشو برگردوند سمت من.منو دید.بلند شد اومد سمتم.
گفت:
_سلام😊
خیلی معمولی و بدون لبخند گفتم:
_سلام
از لحنم ناراحت شد.سرشو انداخت پایین.😔جدی گفتم:
_چرا با این لباس اومدی اینجا؟😐
نگاهم کرد.بالبخند گفتم:
_آخه با این لباس خیلی خوش تیپ تر شدی.😍
تعجب کرد.😳به اطراف اشاره کردم.یه نگاهی به بقیه کرد که داشتن نگاهش میکردن... 👀 به من نگاه کرد.ناراحت گفت:
_زهرا چرا به من نگفتی؟😒
گفتم:
_وقتی تا حالا خودت متوجه نشدی یعنی اصلا خونه نرفتی،یعنی حتی وقت نداشتی تماس بگیری.😊
به موهاش اشاره کردم و گفتم:
_یعنی کارت سخته.☺️
روی صندلی نشست. سرش پایین بود. کنارش نشستم.نگاهش کردم و گفتم:
_تا وقتی کاری که درسته رو انجام میدی نباید سرت پایین باشه..👌نمیگم از نبودنت ناراحت نبودم چون دروغه،نمیگم خسته و کلافه نشدم،نمیگم از اینکه بچه ت تو بغلت غریبی میکنه ناراحت نیستم. #ولی روزهایی میاد که همین سیدمهدی بهت افتخار میکنه،مثل الان مادرش.😊
نگاهم کرد... چشمهاش نم اشک داشت. گفتم:
_ممنونم که اومدی.شارژ شدم.دیگه این روزها رو راحت تر میگذرونم.برو به کارت برس.نگران ماهم نباش.☺️
بالبخند گفتم:
_زودتر پاشو برو و دیگه هم با این لباس تو شهر نچرخ وگرنه من میدونم و شما.😉😠
لبخند زد.☺️گفتم:
_پاشو برو دیگه.😍😠
وحید بلند شد،احترام نظامی گذاشت و بالبخند گفت:
_چشم قربان،خیلی نوکریم.😍✋
خنده م گرفت.😃بلند شدم و رفت.با پای مصنوعی یه کم می لنگید ولی بازهم خوش تیپ بود.😍چند قدم میرفت برمیگشت و به من نگاه میکرد.تا کلا از راهروی بیمارستان رفت.
من هنوز به جایی که وحید رفت نگاه میکردم و تو دلم گفتم وحید..خیلی دوست دارم..خیلی.☺️
دیدم برگشته و بالبخند به من نگاه میکنه.😍خنده م گرفت.دست تکان داد و رفت.
به اطرافم نگاه کردم.همه داشتن به من نگاه میکردن.😅
رفتم پیش سیدمهدی.خواب بود.برام پیامک اومد.وحید بود.نوشته بود:
📲_آرامش من،خیلی دوست دارم..خیلی.
سه روز بعد سیدمهدی هم حالش بهتر شد و مرخصش کردن...
میخواستم با بچه هام بریم خونه خودمون که مامان اجازه نداد.گفت:
_خودت هم ضعیف شدی،دو روز دیگه هم بمونید تا بهتر بشین.
منم واقعا خسته بودم.قبول کردم.😅ولی از همون شب حال منم بد شد.😣🤒یه ویروس بدتر از ویروس بچه ها. باباومامان میخواستن منم ببرن بیمارستان🏥 ولی من مخالفت میکردم. اگه میرفتم بیمارستان کسی باید میومد همراه من بود.همینجوری هم مادروحید میومد خونه بابا تا به مامان کمک کنه. شب دوم،حالم خیلی بد بود...
خواب و بیدار بودم.صدای بچه ها رو که تو هال بازی میکردن میشنیدم ولی حتی متوجه نبودم چی میگن.خیلی گیج بودم. مامان بهم غذا میداد ولی من حتی متوجه نبودم با غذایی که توی دهانم هست،چکار باید بکنم.چشمهامو بسته بودم.یاد وحید افتادم.تو همون گیجی از یاد وحید لبخند زدم...
گفتم خداروشکر وحید سالمه.خداروشکر الان نیست وگرنه اونم مریض میشد.وای نه.طاقت مریض شدن وحید رو ندارم.
بعد مدتی احساس کردم کسی موهامو نوازش میکنه.احساس کردم وحیده.😨 چشمهامو با بی حالی باز کردم.آره وحید بود.داشت بامهربونی نگاهم میکرد.😊😒لبخند زدم.وحید هم لبخند زد.خیالم راحت شد وحید کنارمه چشمهامو بستم تا راحت بخوابم.
یه دفعه گفتم وحید؟!!!😱 وحید نباید بیاد پیش من.اونم مریض میشه.
چشمهامو باز کردم.آره خودش بود.سریع از جام پریدم.وحید ترسید.گفت:
_چی شده زهرا؟😥
داد زدم:
_برو بیرون...از اینجا برو..برو😵😠
وحید خیلی جا خورد.رفت عقب...
بلند گفتم:
_برو بیرون.از این خونه برو بیرون.👈🚪
همون موقع مامان و بابا با نگرانی اومدن تو اتاق.مامان گفت:
_زهرا چرا داد میزنی؟!!چی شده؟!!😨
با صدای بلند گفتم:
_وحید ببرین بیرون.از اینجا بره.😠😵
مامان و بابا به وحید نگاه کردن...
ادامه دارد..
🌹شادے ارواح طیبہ شــہـــدا صلواٺ
اولین اثــر از؛
✍ #بانـــومهدی_یارمنتظرقائم
این عمار 👇👇👇
@aynaammar_gam2
#هرچی_توبخوای
#قسمت131
مامان و بابا به وحید نگاه کردن...
منم به وحید نگاه کردم.وحید به دیوار تکیه داده بود و سرش پایین بود.😞وقتی اونجوری دیدمش دلم آتیش گرفت. با التماس به بابا گفتم:🤒🙏
_وحید ببرین بیرون.نمیخوام وحید هم مریض بشه.تحمل مریضی وحید از مریضی بچه هام هم سخت تره برام..
وحید همونجا روی زمین افتاد.به بابا گفتم:
_ببریدش دیگه.😣😥
به مامان گفتم:
_دست و صورتشو بشوره.لباس هاشم عوض کنه.یه داروی تقویتی بهش بدین.. مامان،وحید مریض نشه.🤒😒
به وحید گفتم:
_پاشو برو..جان زهرا..جان بچه ها..پاشو برو.😒🙏
بابا رفت بیرون.گفتم:
_بابا،وحید هم ببرین...😥
مامان اومد نزدیک.آروم گفت:
_زهرا،آروم باش..وحید حالش خوب نیست...😒
با تعجب به وحید نگاه کردم.به مامان گفتم:
_مریض شده؟!!😧
مامان گفت:
_از نظر روحی بهم ریخته.اومده پیش تو آروم بشه.بعد تو اینجوری از خودت میرونیش داغون تر میشه.از نظر جسمی مریض باشه بهتره تا از نظر روحی داغون باشه.😒
بیماری خودم یادم رفت...
سرمو خم کردم و از کنار مامان به وحید نگاه کردم.هنوز روی زمین نشسته بود و سرش پایین بود.😞مامان رفت کنار و به من نگاه کرد.گیج بودم.😖🤒به مامان نگاه کردم.مامان هم رفت بیرون و درو بست.
دوباره به وحید نگاه کردم.
-وحیدم.....وحیدجانم😒😥
سرشو آورد بالا و به من نگاه کرد. چشمهاش ناراحت بود.بانگرانی گفتم:
_چی شده؟😥
سرشو انداخت پایین.گفت:
_اول فکر کردم ازم ناراحتی که بیرونم میکنی.شرمنده شدم که تو این حال تنهات گذاشتم.😞وقتی فهمیدم بخاطر سلامتی من اونجوری آشفته شدی، شرمنده تر شدم.😓
بلند شد بره بیرون.گفتم:
_خودتو بذار جای من.اگه شما بودی کاری جز کاری که من کردم میکردی؟😊
یه کم فکر کرد.نگاهم کرد.گفتم:
_شما هم همین کارو میکردی.نه فقط الان،تو همه ی زندگیمون..اگه من جای شما بودم همون کارهایی رو میکردم که شما کردی.☺️همه ماموریت ها،همه نبودن ها..منم اون کارها رو میکردم.شما خیلی هم مراعات ما رو کردی تو این سالها. شما چقدر از خواب و استراحتت برای من و بچه ها زدی تا با ما باشی.شما هم اگه جای من بودی همه ی اون کارهایی که من این سال ها برای حمایت از همسرم کردم،میکردی.حتی بیشتر.چون شما خیلی مهربون تر و بهتر از من هستی. درواقع من تمام این سالها سعی کردم شبیه شما باشم.☺️
لبخند زدم و گفتم:
_وحیدجانم،من خیلی دوست دارم..چون شما خیلی خوبی.😍
وحید یه کم همونجوری نگاهم کرد.بعد بالبخند گفت:
_اجازه هست بیام پیشت؟😁
از حرفش خنده م گرفت.گفتم:
_از دادهای من میترسی؟😅
خندید و گفت:
_آره،خیلی.😅
جدی گفتم:
_مریض میشی.😐
بالبخند گفت:
_بهتر.بیشتر پیشت میمونم.☺️
اومد کنار من رو تخت نشست.نگاهش میکردم.چشمهاش ناراحت بود. گفتم:
_وحیدجان،چی شده؟😥
بابغض گفت:..
ادامه دارد..
🌹شادے ارواح طیبہ شــہـــدا صلواٺ
اولین اثــر از؛
✍ #بانـــومهدی_یارمنتظرقائم
این عمار 👇👇👇
@aynaammar_gam2