eitaa logo
این عمار
3.3هزار دنبال‌کننده
28.8هزار عکس
23.3هزار ویدیو
652 فایل
اتباط با مدیر @fanoodi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح حکمت ۵۰ قسمت ۳ راز جذب دلها.mp3
3.14M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 🔸 شرح 3⃣ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 3 ) 🔹 راه جذب دلها 🔰 البته نکته بسیار مهمّ دیگری که در این رابطه هست، این است که گاهی مردم در ظاهر نسبت به هم اظهار محبت و مودّت می کنند، اما در قلبهایشان نفرت و کینه و جدایی هست. از این هم باید پرهیز کرد. 🔻 لذا مولا علی (علیه السلام) در بند هفتم از خطبه ۱۰۸ نهج البلاغه می فرمایند: در آخرالزّمان یا در دوران حکومت بنی امیّه در آینده ، مردم چنین صفاتی پیدا می کنند ؛ از جمله با زبان اظهار دوستی می کنند ولی « تَشَاجَرَ النَّاسُ بِالْقُلُوبِ» ؛ در دلهایشان با هم مشاجره می کنند. 🔻 نکته پایانی هم عرض بکنم که یکی از نکات جالب در مورد قلب و آرام کردن قلب و مأنوس کردن قلب ، حکمت به آن عرضه کردن است. یعنی انسانها به حکمت احتیاج دارند تا روح و قلبشان در تکاپوی زندگی مادی و مشاجرات اجتماعی ، آرامش بگیرد و رفع خستگی کند. 🔻در این باره مولا علی (علیه السلام) ، حکمتی دارند که در نهج البلاغه تکرار شده است، هم در حکمت ۹۱ و هم در حکمت ۱۹۷ . یک عبارت است که اشتباهاً در نهج البلاغه مثل بعضی حکمت های دیگر تکرار شده است. 🔻 در این حکمت که هم در شماره ۹۱ و هم در شماره ۱۹۷ می خوانید ، حضرت فرمودند : « إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ كَمَا تَمَلُّ الاَْبْدَانُ » ؛ "همانطور که بدن ها در اثر کار خسته می شوند ، قلب ها هم خسته می شوند." وقتی خسته شدند چگونه باید رفع خستگی کنند ؟ فرمود : « فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ » ؛ " در وقتی که قلبها احساس خستگی و ملالت می کنند ، حکمت های نغز و طُرفه را به آنها عرضه کنید ، سرزنده و شاد می شوند. " 🔻از همین جا می شود فهمید چرا نهج البلاغه انقدر انسان را سرحال می کند ، نیرومند می کند ، با نشاط می کند ، امیدوار می کند؛ چون سراسر حکمت است. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 🌺میلاد با سعادت جلوه‌ی کوثر و شفیعه‌ی محشر حضرت معصومه سلام الله علیها مبارک باد. 🔖 🔖 🇮🇷 🖇 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🇮🇷 ♦️از خرمشهر تا خرمشهرها 🔹مقام معظم رهبری در بیاناتشان در روز سوم خرداد 1395 در مراسم دانش آموختگی دانشجویان افسری و تربیت پاسداری دانشگاه امام حسین علیه السلام فرمودند: بدانید در آینده خرمشهرها در پیش است. حوادث پیش آمده پس از آن روز، شاهد صدق این پیش بینی است. 🔺استکبار پس از پیروزی انقلاب اسلامی با هدف کوتاه مدت تغییر رفتار و بلند مدت تغییر نظام انواع نقشه ها را به کار برده است. یکی از این طراحی ها تشویق و حمایت از حمله صدام حسین به خاک مقدس جمهوری اسلامی بود. این حمله با هدف اولیه تجزیه ایران و اشغال خوزستان و با هدف کلان ساقط کردن نظام مقدس جمهوری اسلامی آغاز شد. 🔺اهداف کوتاه مدت و بلند مدت دشمن پس از سقوط خرمشهر در طول تاریخ مقدس جمهوری اسلامی به شیوه های گوناگون جنگ اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و امنیتی نامتقارن ادامه دارد. 🔺روحیه انقلابی، شکست ناپذیری اراده ها، وحدت وانسجام ملی، خلاقیت ها وحضور مخلصانه گروهی از رزمندگان در خط مقدم باعث فتح خرمشهر شد. همین عوامل در حال حاضر نیز در نقاطی که احساس سقوط شهرها را داریم می تواند نقش آفرین باشد. ✍ 🔖 🔖 🇮🇷 🖇 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
نام رمان: براساس واقعت دلاوری ها و رشادتهای شهدای https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🌸🤍🌸🤍 🤍🌸🤍 🌸🤍 🤍 "علیرضا" زنگ زدم صدای حنین سادات امد +کیه _باز کن خواهر جان منم صداش یکم دور تر شد +مامانی داداش علیرضا امده در با تیکی باز شد نفسم رو بیرون دادم و وارد شدم...کفش هام رو در آوردم و وارد شدم..مامان اومد جلو در. خم شدم و دست هاش رو گرفتم...بوسیدم +علیک سلام علی جان....باز شروع کردی...بیا تو خوش اومدی. با لبخند گفتم _سلام امي وارد پذیرایی شدیم حنین سادات بدو بدو به سمتم اومد.. +سلام داداشی ، نی نی ها خوبن؟ _بله بله...قبلا ها می گفتی ساجده جونی خوبه! الان شد نی نی ها با خنده گفت +ساجده جونی خوبه؟ _بله حنین خانوم خوبن ،شما چکار میکنی خواهر گلم؟ خندون دستشو زد بهم +خاله نرگس، معلممون رو میگم... امروز برای نقاشیم بهم صد افرین داد. _اوووو....افرین خواهر گلم. صورتش رو بوسیدم و دست اش رو گرفتم. به سمت آشپزخونه رفتیم. حنین کنار مامان رفت. _کمک نمی خوای مادر؟؟ +نه چه کمکی...برو پیش سید عباس. سری تکون دادم و به سمت اتاق بابا رفتم. روی تخت دراز کشیده بود و دست اش رو رویِ پیشونی اش گذاشته بود. _یاالله...صاحبخونه؟؟ لبخندی زد +بیا تو پسرم لبخندی زدم و وارد شدم. _سلام بابا ، ببخشید بیدارت کردم. از جاش بلند شد و سعی کرد بشینه...به سمت اش رفتم و کمک اش کردم. +سلام ، نه صدا زنگ که اومد بیدار شدم ، ساجده خوبه؟ بچه هات خوبن؟ _الحمدالله شکر خدا خوبن، شما خوبی مشکلی نداری؟ +نه شکر خدا... تقه ای به در خورد و مامان با سینی چایی و شیرینی وارد شد. _چرا زحمت کشیدی مادر...میگم کمک نمی خوای میگی نه اونوقت؟ سینی رو رویِ میز گذاشت و روی صندلی مطالعه نشست. +کاری نکردم...سید علی برای شام ساجده و بچه هارم بیار اینجا باشید. _نه مادر ....راسیتش امشب عازمم..اومدم خداحافظی. نگاهی به بابا کردم که با لبخند محوی نگاه ام میکرد +خدا به همراهت باشه بابا جان. مامان با حالت گرفته ای نگاهم کرد مامان+کی میایی علی جان ؟ _ان شاءالله برای فارغ شدن عاطفه سادات. +یکماه دیگه؟ سرم رو تکون دادم _مادر حواستون به ساجده هم باشه دست تنها نمونه. +اره حتما خیالت راحت، نمی خواد تو خونه تنها بمونه بگو وسیله هاش و جمع کنه این چند وقت اینجا باشه...فقط....علی پسرم حواست به خودت باشه. اهی کشید و ادامه داد +الهی شر این داعش کنده بشه. بعد خوردن چایی و شیرینی ازجام بلند شدم... دستمو دراز کردم دست بابارو سفت فشردم بابا سرم رو بوسید و گفت +خدابه همراهت علی جان التماس دعا _مخلصیم سید لبخندی زد و رفتم سمت مامان. جا داره فدای تک تک چین و چروک های گوشه چشم اش باشم...برای این چهره ی مهربون...برای مادری که با شیره ی وجودش رشدم داد و حسینی بزرگم کرد. محکم در آغوش گرفتمش و سر شونه اش رو بوسیدم. _حلالم کن مامان.....خیلی به دعآت محتاجم...خیلی دعام کن. سرس رو تکون داد و تسبیح تربتی رو دور گردنم انداخت +تو هم مارو دعا کن پسرم ،،،،،،،، 🤍 🌸🤍 🤍🌸🤍 🌸🤍🌸🤍 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🌸🤍🌸🤍 🤍🌸🤍 🌸🤍 🤍 "ساجده" توی اتاق داشت ساک اش رو جمع و جور می کرد. پتو رویِ بچه ها کشیدم و جلو اینه ایستادم..اشک هام رو پاک کردم. سمت آشپزخونه رفتم و کاسه سفالی برداشتم و پر اب کردم...روی سینی کنار قرآن و آینه گذاشتم. همون قرآن صورتی رنگی که برای مهریه ام بهم داده بود. به سمت اتاق رفتم. _علیرضا پاشو آماده شو دیرت میشه...من ساک ات رو جمع و جور می کنم. +دستت درد نکنه خانوم لباس هاش رو عوض کرد....ساک به دست از اتاق بیرون رفتیم. ساک اش رو گوشه حال گذاشت و به سمت اتاق بچه ها رفت. اروم دنبالش رفتم...رفت سمت تختشون و اروم بوسیدشون +خوشگل های من مامانی رو اذیت نکنید ها...مهدی بابا مراقب مامان و زینب باش....مرد خونه بعد من تویی. زینبم همیشه حواسم بهتون هست‌..فکر نکنید نیستم ها.. از اتاق بیرون اومد و با لبخند گفت +خب ساجده خانوم با من کاری نداری؟ نگاهم رو چرخوندم و سمت اتاق رفتم.دوربین عکاسی ام رو برداشتم. _علیرضا بیا تو این لباس میخوام ازت عکس داشته باشم... +خب پس وایسا این کلاه رم بزارم. کلاه خاکی رنگی که دورش تویِ صورت اش میوفتاد رو رویِ سرش گذاشت‌.. _چه ژستی هم گرفتی...!!! خنده ای کرد +بگیر بعد از چند تا عکس از علیرضا و بچه ها دوربین رو رویِ اُپن گذاشتم. _علیرضا من چشم انتظارت می مونم....مراقب خودت باش دستشو روی چشمش گذاشت و گفت +بر روی چشم ، ساجده خانوم دعا برای ما یادت نره فقط. ساک اش رو از روی زمین برداشت و به سمت در رفت...چادر رنگی ام رو سرم کردم و سینی به دست همراه اش رفتم. همینجوری که کفش اش رو می پوشید گفت : +در اولین فرصت باهات تماس میگیرم عزیز دلم....تنها هم نمون تو خونه...برو پیش مامان. کلید رو برداشتم و در رو آروم بستم تا بچه ها بیدار نشن... باهم از ساختمون بیرون امدیم. گردنبند "وان‌یکاد" ؛ تسبیح تربتی که زن دایی گردنش انداخته بود از زیر لباسش بیرون اومده بود. آیت الکرسی زمزمه کردم به صورتش فوت کردم. +خب ساجده جان سفارش نکنم دیگه مراقب خودت و بچه ها باش. _چشم توهم همینطور +زودتر برم تا توهم بری بالا هم سرده هم بچه هابیدار میشن. قران گرفتم بالایِ سرش و از زیرش رد شد. قرآن رو بوسید. سینی رو رویِ زمین گذاشتم و قرآن رو محکم تو بغل ام گرفتم.علیرضا سوار ماشین شد و رفت. توی دلم گفتم خدایا صبر بده تا دوری اش رو تحمل کنم...سپردم به خودت..کاسه ی آب رو برداشتم و پشت سرش ریختم. خدا به همراهت مرد من 🤍 🌸🤍 🤍🌸🤍 🌸🤍🌸🤍 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🌸🤍🌸🤍 🤍🌸🤍 🌸🤍 🤍 کلید رو تویِ در چرخوندم و وارد شدم....به سمت آشپزخونه رفتم و بادام هایی که زندایی داده بود رو شستم تا پوست اش راحت تر کنده بشه. نشستم روی زمین و شروع به رنده کردن کردم. تا فردا برای بچه ها فرنی درست کنم. ساعت سه صبح بود...علیرضا بیشتر وقت ها این ساعت نماز می خوند....یعنی الان هم تو سوریه داره نماز می خونه؟؟؟ به سرویس رفتم و وضو گرفتم...مثل علیرضا که همیشه برای نماز، لباس مرتب می پوشید و عطر می زد...کارهام رو کردم...همون سجاده ی معطر علیرضا رو برداشتم. علیرضا سر این سجاده حاجت دل اش رو گرفت....مشکلات اش رو سر سجاده حل می کرد. دلم برای علیرضا تنگ شده بود با اینکه خیلی وقت هم نگذشته بود. کنار هم نیستیم...اما هردو رو به یک قبله داریم نماز می خونیم...تو در سوریه و من اینجا. بعد از نماز صبح...کنار بچه ها دراز کشیدم و خوابیدم. ،،،،، زینب سادات رو تویِ روروئک نشونده بودم و لباس سید مهدی رو عوض می کردم. یکم اذیت می کرد و دست و پا می زد تا فرار کنه...به هر زوری بود لباس اش رو تن اش کردم.. پاییز اومده بود و هوا سرد شده بود. باید بخاری رو نصب می کردم. مهدی رو هم داخل روروئک گذاشتم تا به آشپزخونه برم برای نهار. تلفن خونه به صدا اومد.. +سلام ساجده جانم ، خوبی بچه ها خوبن؟ _علیرضا فدات بشم تو خوبی؟ خنده ای کرد +خدا نکنه ، اره عزیزم نگفتی خوبید؟ _اره خیالت راحت ، الان کجایی جات خوبه ؟ +بله نگران نباش ، غصه الکی هم نخور عزیزم.... از طرف من خوشگل های بابارو ببوس ، من باید برم ساجده جان باز بتونم زنگ میزنم _باشه یادت نره..مراقب خودت باشه +چشم توهم خوشحال بودم....همین دو کلام برای رفع دلتنگی من بس بود. خیلی نمی تونست تماس بگیره...اما بهم قول داده بود هروقت بتونه حتما تماس می گیره. امدم برم سمت اتاق بچه ها که باز گوشی زنگ خورد فکر کردم علیرضاس _الو علی +سلام ساجده جان _سلام زندایی خوب هستین؟ +شکر شما خوبی؟ ساجده علی زنگ زد؟؟ _اره زندایی پیش پا شما حالش خوبه +الهی شکر ، میگم دخترم وسیله هات رو جمع کن چند وقت بیا اینجا...راه به کار علی نیست. _نه زندایی +تعارف ندارم خوب سخته دست تنها با دوتا بچه _نه ، میام سر میزنم +بیا عزیز دلم منتظرم ،،،،،،، 🤍 🌸🤍 🤍🌸🤍 🌸🤍🌸🤍 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
رفع بلا با دعا_5834462722267285365.mp3
3.57M
🔊‍ كليپ صوتی نکات بسیار مهم 👌 ❇️ موضوع : رفع با 🌸 آيت الله مجتبی تهرانی (ره) ⚛ ✅ بسیار عالی حتما گوش کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این کلیپ رو نگه دارید هر وقت به برخوردی نگاه کن یا (ع) اللهم عجل لولیک الفرج https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
2.05M
📚توجه به نامه 31 نهج البلاغه 📗درآیه 11سوره نساء چه چیزی بیان شده است؟ ⚖علت تفاوت ارث در زن و مرد 💰چگونه زن ارث بیشتری می برد؟ 🎙ر.فنودی ادامه دارد.... 🔖 🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🇮🇷 (ره) ♦️اتفاق کلمه داشته باشید 🔺️اتفاق کلمه داشته باشید که اگر این پایگاه اتفاق کلمه را از شما گرفتند بدانید که شکست می‌خورید. اگر این جمعیت‌های توی ایران که همه داد می‌کنند آزادی، همه داد می‌کنند خدا، اگر این تفرقه در آن پیدا شد و یک قشری در آن پیدا شد که یک شعار دیگری غیر الهی داد و للَّه نبود، بدانید که شکست‌تان می‌دهند. ♦️صحیفه امام؛ ج5؛ ص516 | نوفل‌لوشاتو؛ 1بهمن 1357 🔖 🔖 (ره) 🇮🇷 🖇 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 📜 مجموعه ای از وصیت نامه شهدا در خصوص و 🌷 شهید علی اکبری 🌱 حجاب شما شخصیت شماست 🔖 🔖 🇮🇷 🖇 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایت شنیدنی امیر ایرانی، فرمانده نیروی دریایی ارتش از شرایط سخت عبور ناوشکن دنا از اقیانوس آرام و غرق شدن همزمان ناو یک کشور مدعی 🔖 🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
♦️سردار علی اکبر احمدیان دبیر شورای عالی امنیت ملی شد 🔹بر اساس کسب اطلاع خبرنگار رجانیوز، سردار احمدیان، رئيس مركز راهبردی سپاه پاسداران، دبیر شورای عالی امنیت ملی شد. 🔹همچنین رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز وی را به نمایندگی خود در شورای عالی امنیت ملی منصوب کردند. 🔖 🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
خداوندمقرب ترین بندگان خویش را از میان عشاق برمی گزیند... 🔹اول خرداد سالروز شهادت مسیح کردستان سردار شهید محمدبروجردی 🔖 🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
♦️‌ ️شهرهای زیرزمینی ایران فراتر از قدرت موشک‌های آمریکایی 🔹‌ ‌آسوشیتدپرس مدعی شد ایران در دامنه کوه های زاگرس درحال ساخت شهرهای زیرزمینی بوده که فراتر از قدرت آخرین سلاح آمریکایی است. 🔖 🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️در پی انتشار فیلمی مربوط به ممانعت ورود بانوان باحجاب به پارک  چمران در کرج  مسئول انتظامات پارک چمران توسط مدیریت شهری برکنار شد. 🔹مسئولین اگه بخوان میتونند سریع و به موقع اقدام کنند تا جلوی هر گونه سوء استفاده افراد خاطی رو بگیرند.. 🔖 🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
♦️هراس در آمریکا بعد از انتشار تصاویر هوش مصنوعی از انفجار نزدیک پنتاگون 🔹تصاویر نزدیک به واقعی از هوش مصنوعی که ظاهراً «انفجار عظیم» در نزدیکی پنتاگون را نشان می‌داد باعث ایجاد موجی از هراس و دست به دست شدن این خبر میان کاربران فضای مجازی شد. 🔹سخنگوی پنتاگون لحظاتی بعد از چرخیدن این خبر در فضای مجازی گفت که هیچ انفجاری در نزدیکی ساختمان‌های وزارت دفاع آمریکا صورت نگرفته و اخبار مربوط در این زمینه جعلی است. 🔖 🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─