فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥برگزاری سیوسومین هفته تظاهرات علیه نتانیاهو
🔹مهاجران صهیونیست ساکن فلسطین اشغالی سی و سومین هفته اعتراضات خود را علیه ائتلاف نتانیاهو و سیاستهایش برگزار کردند.
#لبیک_یاخامنه_ای
👌#اقتدار
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🔻تداوم روند نزولی تورم ماهانه و نقطهبهنقطه
وزارت اقتصاد:
🔹آثار سیاستهای دولت در مهار تورم طی ۴ ماه اول سال جاری مشهود است تا جایی که تورم نقطه به نقطه بیش از ۱۵ درصد و تورم ماهانه از حدود ۶ درصد در اسفند سال گذشته به کمتر از ۲ درصد در تیر ماه امسال رسیده است.
🔹پیشبینی میشود در ماههای آتی روند نزولی نرخ تورم ماهانه و نقطه به نقطه استمرار یابد.
#دستاوردهای_دولت_سیزدهم
#لبیک_یاخامنه_ای
👌#اقتدار
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥درگیری بر سر کودتای ۲۸ مرداد میان پژوهشگر تاریخ و یک سلطنت طلب؛ چرا شاه بعد از کنار زدن مصدق دست به کشتار، اعدام و بستن روزنامهها زد!
آرش عزیزی کارشناس ضد ایرانی و پژوهشگر تاریخ در دانشگاه نیویورک:
🔹اتفاق ۲۸ مرداد کودتایی بود که دوران آزاد سیاسی را پایان داد؛ در میان تمام تاریخ دانان آمریکایی و ایرانی با هر ایده سیاسی هیچ شکی وجود ندارد که کودتا رخ داده است. آیا ما به دنبال حکومت قانون(حکومت زمان شاه) یعنی ساواک هستیم! حکومتی که شاه و دیگران به شکنجههای ساواک اذعان کردهاند.
علیرضا کیانی سلطنت طلب:
🔹اتفاق ۲۸ مرداد قطعا کودتا نبود؛ اگر بخواهیم از لفظ کودتا استفاده کنیم باید بگویم که مصدق علیه پادشاه پهلوی کودتا به راه انداخت!
#لبیک_یاخامنه_ای
👌#اقتدار
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🔻اینترنت مقر منافقین در آلبانی قطع شد/ فشار بیشتر دولت و مردم آلبانی به تروریستها
🔹دولت آلبانی در جدیدترین محدودیت خود برای منافقین در تیرانا، شبکه اینترنت مقر اشرف۳ را قطع کرده است.
🔹این اقدام برای جلوگیری از فعالیتهای تروریستی منافقین صورت گرفته و در پی آن، اعضای این گروهک مجبور به استفاده از اینترنت سیم کارت و برخی روشهای غیر قانونی دیگر شدهاند.
🔹این دومین ضربه اساسی دولت آلبانی در ماههای گذشته به یگان سایبری منافقین است.
🔹پلیس ضدشورش این کشور، خردادماه سال جاری نیز با ورود به مقر اشرف۳، تعداد زیادی از کامپیوترها، سرورها و هاردهای متعلق به یگان سایبری منافقین را با خود بُرد./ تسنیم
#دستاوردهای_دولت_سیزدهم
#لبیک_یاخامنه_ای
👌#اقتدار
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥روایت جالبی از کودتای ۲۸ مرداد توسط مجری معروف آمریکایی
#لبیک_یاخامنه_ای
👌#اقتدار
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حمایت تمام قد رسانه بیبیسی از بهائیان و توجیه اظهارات سرکردههای بهایی درباره همجنسبازی در این شبکه!
#لبیک_یاخامنه_ای
👌#اقتدار
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥برگرد سر جات!
🔹با هشدار نیروهای سپاه پاسداران، بالگردهای آمریکا که در خلیج فارس بلند شده بودند، مجبور به نشستن روی ناوشان شدند.
#لبیک_یاخامنه_ای
👌#اقتدار
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
📸اهدای نشان فداکاری ارتش به خادم شاهچراغ
🔹نشان فداکاری ارتش جمهوری اسلامی ایران توسط امیر دریادار سیاری به فرزاد بادپا خادم فداکار حرم شاهچراغ (ع) اهدا شد.
#دستاوردهای_دولت_سیزدهم
#لبیک_یاخامنه_ای
👌#اقتدار
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
📸اهدای نشان فداکاری ارتش به خادم شاهچراغ
🔹نشان فداکاری ارتش جمهوری اسلامی ایران توسط امیر دریادار سیاری به فرزاد بادپا خادم فداکار حرم شاهچراغ (ع) اهدا شد.
#دستاوردهای_دولت_سیزدهم
#لبیک_یاخامنه_ای
👌#اقتدار
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🇮🇷
[📖 #تفسیر_صوتی_قرآن ]
🔺️ مقام معظم رهبری :
💢 #تلاوت را باید با #تدبّر انجام داد.
۱۴۰۲/۰۱/۰۳
هر #روز_تفسیر_یک_آیه قرآن را بشنوید
✋ #لبیک_یا_خامنه_ای
🔖 #هر_روز_یک_آیه
🔖 #قرائتی_تفسیر
🔖 #تلاوت_تدبر_قرآن
🔖 #مهار_تورم_رشد_تولید
🔖 #ثامن #جهاد_تبیین
👌#اقتدار
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
شرح حکمت ۱۰۳ روش برخورد با دنیا.mp3
2.74M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت103 1⃣
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت103 (1)
🔹 روش برخورد با دنيا
🔰 در حکمت ۱۰۳ نهج البلاغه میخوانیم:
💠 (مردی از حضرت علی علیه السلام پرسید: چرا پیراهن وصله دار میپوشی؟) حضرت در جوابش فرمودند که: " با این لباس دل انسان، خاشع و نفس، رام میشود و مؤمنان از من الگو میگیرند. دنیا و آخرت، دو دشمن متفاوت اند و دو راه جدای از یکدیگر دارند؛ پس کسی که دنیاپرست باشد و به آن عشق بورزد، به آخرت کینه ورزد و با آن دشمنی خواهد کرد. دنیا و آخرت مثل شرق و غرب از هم دورند؛ هرکس به سمت یکی از آن دو حرکت کند، خود به خود از دیگری دور میشود. (بعد فرمود:) آن دو مانند دو تا هَوو هستند که به يکديگر ضرر میرسانند. "
🔰 چند نکته در این حکمت، قابل توجه است:
1⃣ یکی خشوع قلب؛
🔻مولا علی (علیهالسلام) در خطبه ۱۹۳ یک بار می فرمایند:
متّقی را میبینی درحالیکه « خَاشِعاً قَلْبُهُ »
🔻 و بار دیگر در همان خطبه ۱۹۳ میفرمایند:
متّقین را اینگونه میبینی که "خُشُوعاً فِي عِبَادَةٍ "؛
" در عبادت خدا خاشع هستند."
2⃣ دوم مسأله ذلت نفس، پیش خود انسان است؛ یک وقت انسان پیش دیگران ذلیل میشود، این بد است. اما اگر خودش، خودش را کوچک ببیند، این خوب است؛
🔻 در حکمت ۱۲۳ نهج البلاغه، حضرت میفرمایند:
" خوش به حال کسی که نفسش پیش خودش خوار باشد" ؛ « طُوبَى لِمَنْ ذَلَّ فِى نَفْسِهِ »
🔻 و در نامه ۳۱ نهج البلاغه، مولا علی (علیهالسلام)، راه رام کردن نفس را یاد مرگ میدانند و میفرمایند:
«ذَلِّلهُ بِذِکرِ المَوت » ؛
" افسار گسیختگی نفس خودت را با یاد مرگ رام کن"
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🏴
📹 #نماهنگ | این برکت خون شهید است
☝ بیانات اخیر رهبر انقلاب درباره تشییع شهید حاج قاسم و برگزاری پرشور محرم امسال و راهپیمایی اربعین. ۱۴۰۲/۵/۲۲
🔖 #لبیک_یا_خامنه_ای
🔖 #اربعین_حاجقاسم
🇮🇷 #مهارتورم #رشد_تولید
🖇 #روشنگری #ثامن
#لبیک_یاخامنه_ای
👌#اقتدار
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🇮🇷🏴
🔺روزنامه کانادایی «گلوباند میل» در گزارشی با اشاره به وضعیت اقتصاد آلمان نوشته است:
«این کشور که روزگاری منبع اتکای قاره اروپا بود، اکنون با رکود اقتصادی و مشکل مواجه شده است.»
«در یک سال گذشته، آلمان با مشکلاتی دست و پنجه نرم کرده و تولید این کشور در هر سه فصل گذشته، کاهشی و با رکود بوده است.
🔺همچنین صندوق بینالمللی پول پیشبینی کرده که این کشور تنها عضو گروه هفت اقتصاد خواهد بود که اقتصاد آن در سال ۲۰۲۳ کوچک میشود.»
🔺️ به گزارش ایرنا به نقل از «گلوباند میل» توقف انتقال گاز طبیعی روسیه به آلمان در تابستان گذشته تولیدکنندگان این کشور را از منابع ارزان انرژی محروم کرده است با این حال، مشکلات آلمان عمیقتر از اینها است.
🔺 این کشور با مجموعه چالشهایی از جمله نیروی کار مسن، هزینههای سنگین برق و ریسک بالا در حرکت به سمت استفاده از سیاستهای سبز در صنعت مواجه است....از هر پنج نفر شرکتکننده در نظرسنجیها، چهار نفر(80 درصد) میگویند آلمان مکان عادلانهای برای زندگی نیست.
🔖 #لبیک_یا_خامنه_ای
🔖 #آلمان_غرب
🇮🇷 #مهارتورم #رشد_تولید
🖇 #روشنگری #ثامن
#لبیک_یاخامنه_ای
👌#اقتدار
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
نام رمان: #دو_مدافع
براساس واقعت دلاوری ها و رشادتهای شهدای #مدافع_حرم
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
May 11
🦋✨🦋✨🦋✨🦋
✨🦋✨🦋✨🦋
🦋✨🦋✨🦋
✨🦋✨🦋
🦋✨🦋
✨🦋
🦋 ‹ ﷽ ›
#رمان_دو_مدافع🕊
#پارت_81
دستم را روی علامت سبز اسکرین می کشم و گوشی را روی گوشم می گذارم.
من_بله؟
_ بهت اجازه نمیدم پسرم رو ازم بگیری! خودت هر غلطی خواستی با رضایت پدرت انجام کردی! من همین یه پسر رو دارم نمیذارم بیاد اون خواهر شوهر بقچه پیچت تو بگیره...!
صدایش در گوشم زنگ میزد...
پوزخندم را کمرنگ می کنم...
من_به به! سلام مادر وظیفه شناس. خوب هستین؟
مامان_ خوبی و بدی من به تو مربوط نمیشه!
من_ مامان جان بعد از دوسال ادم به دخترش زنگ میزنه طوری حرف نمیزنه که میزنه؟!
مامان_پسرم...
من_ مامان اگه واقعاً برات ارزش داشته باشه میذاری به کسی که دوست داره برسه و خوشبخت باشه عین من!
مامان_ مگه با گدا هم میشه خوشبخت شد؟!
من_ همون گدا که میگی الان منو خوشبخت کرده! مامان من نقشی تو عاشق شدن بهامین نداشتم، نقشی تو جداییشونم ندارم! اگه فکر می کنی خودت اون قدری قدرت داری که بهآمینو از دختری که دوست داره جدا کنی یاالله! کسی جلوتو نگرفته.
و با لمس دکمه لاک تماس را قطع کردم.
صدای ایلیا که هی ماما ماما میگفت روی اعصابم بود و بدتر از همه اکوی صدای مامان داخل گوشم...
کش دور موهایم را باز کردم و دوباره مو هایم را محکم بستم و این کار چندین بار تکرار شد...
کاری که موقع عصبانیت انجام میدادم.
صدای چرخیدن کلید داخل قفل که بلند شد، از جا بلند شدم و چند بار نفس عمیق کشیدم.
نباید علی نا آرامیم را می فهمید...
برای استقبالش رفتم دم در و نایلون های داخل دستش را گرفتم.
من_ سلام آقایی.
✍به قلم بهار بانو سردار
#ادامہ_دارد...
🦋
✨🦋
🦋✨🦋
✨🦋✨🦋
🦋✨🦋✨🦋
✨🦋✨🦋✨🦋
🦋✨🦋✨🦋✨🦋
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🦋✨🦋✨🦋✨🦋
✨🦋✨🦋✨🦋
🦋✨🦋✨🦋
✨🦋✨🦋
🦋✨🦋
✨🦋
🦋 ‹ ﷽ ›
#رمان_دو_مدافع🕊
#پارت_82
علی _سلام بانو! چیزی شده؟؟
چه خیال احمقانه ای...!
مگر میشد ناآرام باشم و علی نفهمد؟؟
لبخند مصنوعی میزنم و میگویم:
من_ نه چیزی نشده!
علی_ مطمئنی بانو؟
من_ بله اقا...
**
وارد اتاق شدم و چادر سفیدم را از روی سرم برداشتم.
نگاهم در آیینه که به خودم خورد، لبخندی زدم.
بله را داده بودم...
لباسهایم را عوض کردم و روسری بلندی روی سرم انداختن و وارد بالکن شدم.
روی صندلی فلزی و سفید رنگی نشستم فکرم برگشت به چند ساعت پیش...
بابا گفته بود با نامزدی مخالف است و آقای طباطبایی هم حرفش را تایید کرده بود و قرار شده بود صیغهای کوتاه مدت بینمان خوانده شود تا تدارکات عروسی فراهم شود.
و عطیه خانم هم برای نشان، انگشتری ظریف دستم کرد.
به هر دو انگشترم نگاه می کنم...
یکی که اولین روز چادری شدنم خریدم و امشب دست علی هم بود و یکی هم نشانم.
چهره علی که جلویم نقش بست، اشک شوق دیدم را تار کرد...
هیچ وقت فکر نمی کردم اینطور عاشق شوم و به کسی که دوست دارم برسم...!
علی امشب در آن کت و شلوار شیک مشکی، بی نظیر شده بود.
دستمال داخل دستش بود و هر از چند ثانیه عرق پیشانی اش را می گرفت.
صدای موبایلم که بلند شد، به اتاقم برگشتم و از روی تخت برداشتمش.
اسم علی روی صفحه خودنمایی میکرد.
من_بله؟
✍به قلم بهار بانو سردار
#ادامہ_دارد...
🦋
✨🦋
🦋✨🦋
✨🦋✨🦋
🦋✨🦋✨🦋
✨🦋✨🦋✨🦋
🦋✨🦋✨🦋✨🦋
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🦋✨🦋✨🦋✨🦋
✨🦋✨🦋✨🦋
🦋✨🦋✨🦋
✨🦋✨🦋
🦋✨🦋
✨🦋
🦋 ‹ ﷽ ›
#رمان_دو_مدافع🕊
#پارت_83
علی_ سلام.
من_ سلام.
علی_ خوبین؟
دست خالی ام را روی گونه ام میگذارم...
داغ داغ است...
من_ خیلی ممنون. شما خوبین؟
علی_ مرسی...
انگار نه او میدانست باید چه بگوید نه من!
هر دو ساکت بودیم و تنها صدای نفسهای سید بود که گاهی سکوت را میشکست.
حتی سمفونی نفس هایش هم به من ارامش میداد...!
نمیدانم چقدر گذشته بود که بالاخره حرف زد...
علی_ بهار؟
چشمانم را بستم و این لحظه را در ذهنم ثبت کردم.
اولین باری که علی اسمم را به زبان آورد...
من_ بهار بانو.
علی _چه اسم قشنگی!
من_ ممنون.
علی _زنگ زدم بگم که... بگم... هیچی میخواستم صداتو بشنوم!
دستم جلوی دهانم می نشیند تا صدای خنده ام به آن طرف خط نرسد...
علی از این رمانتیک بازی ها هم بلد بود؟!
با تک سرفه کوتاه خنده ام را جمع می کنم که می گوید:
علی_ خواب که نبودی؟
من_ نه.
علی رو ندارم که بگویم صنم و عشق منی مذهبی بودن ما دردسری شد که نگو!
نفس عمیقی می کشم که آخرش به لبخند می رسد...
✍به قلم بهار بانو سردار
#ادامہ_دارد...
🦋
✨🦋
🦋✨🦋
✨🦋✨🦋
🦋✨🦋✨🦋
✨🦋✨🦋✨🦋
🦋✨🦋✨🦋✨🦋
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🦋✨🦋✨🦋✨🦋
✨🦋✨🦋✨🦋
🦋✨🦋✨🦋
✨🦋✨🦋
🦋✨🦋
✨🦋
🦋 ‹ ﷽ ›
#رمان_دو_مدافع🕊
#پارت_84
علی_ خوب دیگه... مزاحمت نمیشم. شب بخیر.
من_ مراحمین. شب خوش.
و تماس قطع میشود، منم و موبایلی که میان سینه ام میفشارم و شهری که هر لحظه، توی سرم زمزمه می شود...
گوشی که می لرزد، به صفحه اش نگاه می کنم.
" فردا صبح ساعت ۷ میام دنبالت بانو"
صبح ساعت ۶ بیدار شدم و بعد پوشیدن لباس هایم، با تک زنگ علی از همه خداحافظی کردم و از خانه بیرون آمدم.
دروازه را که باز کردم، اولین چیزی که دیدم شاخه ی رز قرمز بود.
علی _سلام بانو. صبح بخیر.
لبخند زدم و گل را گرفتم.
من_ سلام. صبح شما هم بخیر.
علی_ صبحانه که در نخوردی؟
من_ نه.
علی_ خب پس بریم.
من_بریم.
خون گرفتن کمی ترسناک بود ولی خوب بد نبود...
کلاً با آمپول و سوزن رابطه خوبی نداشتم.
وارد راهرو که شدم حس کردم سرگیجه دارم.
از جیبم شکلات بیرون کشیدم و خوردم که کمی بهتر شدم.
روی نیمکت های آبیرنگ نشستم و دستم را تکیه گاه سرم کردم.
منتظر علی بودم که با قرار گرفتن نایلونی جلوی صورتم، نگاهم را تا صاحبش بالا کشیدم که با علی مواجه شدم.
علی_ بریم توی محوطه اینا رو بخور ضعف می کنی الان.
از جا بلند شدم و با هم به محوطه رفتیم.
تعارف که نداشتم، خیلی شیک تمام محتویات داخل نایلون را نوش جان کردم و
✍به قلم بهار بانو سردار
#ادامہ_دارد...
🦋
✨🦋
🦋✨🦋
✨🦋✨🦋
🦋✨🦋✨🦋
✨🦋✨🦋✨🦋
🦋✨🦋✨🦋✨🦋
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🦋✨🦋✨🦋✨🦋
✨🦋✨🦋✨🦋
🦋✨🦋✨🦋
✨🦋✨🦋
🦋✨🦋
✨🦋
🦋 ‹ ﷽ ›
#رمان_دو_مدافع🕊
#پارت_85
نوش جان کردم و فقط نایلون حاوی بسته بندی های خالی را تحویل علی دادم...
علی_ ساعت ۱۱ واسه ناهار زوده. نه.
من _ناهار رو با هم میخوریم.
علی_ آره.
من_پس زنگ بزنم به بابا...
علی _خودم زنگ زدم به بابا بانو. اگه ضعف نداری این طرف چند تا طلا فروشی داره بریم یه نگاه به حلقه هاش بندازیم.
من_ بریم.
گشتن داخل بازار کلان جهت تلف کردن وقت بود...
ناهار را با علی خوردم و برگشتیم و جواب آزمایش را گرفتیم.
جواب آزمایش مثبت بود...
بعد از اینکه خبر مثبت بودن آزمایش را به بابا و آقای طباطبایی دادیم، قرار شد فردا شب عاقد بیاید و صیغه محرمیت بخواند.
علی میان راه دو جعبه شیرینی، یکی برای ما و یکی برای خودشان گرفت و مرا رساند خانه.
شیرینی را روی کانتر گذاشتم و چادرم را برمیداشتم که صدای مامان از پشت سرم بلند شد.
مامان _اون پسره مگه پولم داره که بت ناهار داده و شیرینی خریده؟! ولخرجی میکنه! باید قسداشو سر وقت بده.
لبخند میزنم و در حالی که یکی از رولت های داخل جعبه را بر می دارم می گویم:
من_ سلام مامان! تبریک جواب آزمایش مثبت بود!
صدای نفسهای کوتاهش را می شنوم...
از آشپزخانه که بیرون میرود ماسکم را برمیدارم.
ماسک خونسردی.
کاش مامان... بی خیال.
وارد اتاقم شدم و روی تختم نشستم.
به گوشه کاغذی که از کیفم بیرون زده بود خیره شدم.
جواب آزمایش مثبت بود...:)
✍به قلم بهار بانو سردار
#ادامہ_دارد...
🦋
✨🦋
🦋✨🦋
✨🦋✨🦋
🦋✨🦋✨🦋
✨🦋✨🦋✨🦋
🦋✨🦋✨🦋✨🦋
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان بسیار عجیب از آیت الله بهاءالدینی و کرامات ایشون
۱۴۰۲/۰۵/۱۵ - هیئت دانشگاه هنر تهران
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای کاش این کلیپ را زودتر دیده بودم
#نذر_دو_دقیقه
نذر دو دقیقه یعنی👇👇
نذر کنید فقط دو دقیقه این محتوا را برای همه ارسال کنید.
#جهاد_تبیین
#امام_زمان_عجل_الله
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─