eitaa logo
این عمار
3.3هزار دنبال‌کننده
28.9هزار عکس
23.3هزار ویدیو
657 فایل
اتباط با مدیر @fanoodi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔳خنده های شیرین 🔻اول صبح مادر مرتضی گفت: بریم همدان خرید؟ یک مقدار وسایل لازم دارم راستش آن موقع پول چندانی نداشتم . بدون رودربایستی موضوع را به همسرم گفتم . ساعتی بعد برای تعمیر ماشین ام از خانه بیرون رفتم . 🔻وقتی برای پرداخت اجرت تعمیرکار دست کردم داخل جیب ام متوجه شدم که پولم زیاد شده! شب توی منزل همه دور هم جمع شده بودیم. قضیه پول های زیاد شده را که گفتم، همسرم نگاه معنا داری به مرتضی انداخت و پرسید : کار تو بوده ؟ مرتضی خندید ؛ از آن خنده های همیشگی... وطن مرتضی وزینی افشار از انتظامی سنندج که چهارم فروردین ۹۰ هنگام درگیری با گروهک تروریستی پژاک به درجه رفیع نائل گردید. https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
همیشه باهـاش شـوخی می کردم ومیگفتم: اگه شربت شـهادت آوردندنخـوریا بریز دور😅 یادمه یه باربهم گفت: اینجـا شربـت شهادت پیدا نمیشه چیکارکنم؟😕 بهش گفتـم کاری نداره که خودت درست کـن بده بقیه هم بخورند! خندید و گفـت: این طوری خودم نمیشم که بقیه شهید میشن😐 شربـت یه جورایی رمز بیـن من وآقا ابوالفضل بود. یک بـاردیدم توتلگرام یه پیام از یه مخاطب اومد که مـن نمیشناختم متنش ایـن بود: ملازم! هستـــم😊 اگه کاری داشتی به این خط پیام بده. هنــوزهم شـربـت نخـوردم😃💚 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─