eitaa logo
این عمار
3.4هزار دنبال‌کننده
28.9هزار عکس
23.4هزار ویدیو
667 فایل
اتباط با مدیر @fanoodi
مشاهده در ایتا
دانلود
💕💞💕💞💕💞💕💞 💞💕 🔶مدتی بود حالم خوش نبود، نمی‌دانستم بی‌حالی و دل‌آشوبه‌ام به خاطر تغییر فصل و استرس است یا مهمان عزیزی😉 که در راه داریم. با آقامصطفی رفتیم کلینیک خانم دکتر آزمایش نوشت. روزی که نتیجۀ تست بارداری را از آزمایشگاه گرفتیم، از مثبت بودنش، هر دومان خوشحال شدیم😍 اوّلین سؤالی که به ذهنم رسید این بود که بچه پسر است یا دختر؟👶👧 خیلی دوست داشتم دختر باشد. از آقامصطفی پرسیدم: «دختر دوست داری یا پسر؟» گفت: «از دوست هر چه رسد نیکوست!»🌷 🔸آن روز ماشین چمن‌زنی در حال کوتاه‌کردن چمن‌های وسط بلوار بود. نفس عمیقی کشیدم سرخوش بودم، آن‌قدر که دلم می‌خواست روی چمن‌های تازه‌کوتاه شده و زیر آفتاب🌝 کم‌رنگ پاییزی تمام راه را تا خانه قدم بزنم. آقامصطفی جلو یک شیرینی‌فروشی نگه داشت، پیاده شد و با یک جعبه شیرینی🍪 برگشت گفت: «این خبر رو باید جوری به طاها بگیم که حساس نشه البته زودتر از اینها باید به فکر خواهر یا برادر براش می‌بودیم.»😊 گفتم: «بچه‌ها زود با هم اُخت میشن» گفت: «به شرط اینکه پدر و مادرها زیاد لی‌لی به لالای دومی نذارن.» گفتم: «تو چون تک‌پسر بودی احتمالاً عزیز دُردونۀ مامان و بابات بودی این‌طور نیست؟»☺️ گفت: «برعکس پدر و مادرم اصلاً بین دختر و پسر فرقی نمی‌ذاشتن!» پرسیدم: «بابات هم مثل تو تک‌پسر بوده نه؟»🤔 گفت: «تا جایی که بابام می‌دونه ما نسل اندر نسل‌مون تک‌پسر بودیم.» گفتم: «اگه این بچه پسر باشه، قانون تک‌پسری‌تون نقض میشه.»😉 گفت: «این‌قدر بچه میاریم تا بالاخره این قانون نقض بشه!» گفتم: «بچه نیاز به تربیت و مراقبت داره عزیزم، از اینها گذشته بچه خرج داره، سر این یکی باید بریم بیمارستان خصوصی، که مثل اون دفعه نشه و تو بتونی بیای دیدنم.»🌹 آقامصطفی چشمکی زد و گفت: «هنوز یادت نرفته؟» کمی فکر کرد بعد ادامه داد: «می‌دونی زینب! درسته بیمارستان خصوصی بهتره، اما یک جورایی بین خانم‌ها چشم و هم‌چشمی می‌شه، اونی که نداره تو فشار قرار می‌گیره.»🤓 گفتم: «یک‌جوری حرف می‌زنی انگار ما مسئول نداشتن اوناییم. تو که نمی‌دونی سر طاها چقدر به من سخت گذشت. چقدر تو بیمارستان چشم‌انتظار تو بودم، همراه نداشتم.»😔 گفت: «نمی‌دونم چرا حس خوبی نسبت به این موضوع ندارم. من دقیقاً پول بیمارستان خصوصی رو به حسابت واریز می‌کنم، ولی برو دولتی. بذار فرهنگ‌سازی بشه، وقتی همه ببینن ما ولیمۀ خوبی دادیم، می‌فهمن که ما پول داشتیم و می‌تونستیم بریم بیمارستان خصوصی، اما نرفتیم.»🌻 با اینکه خیلی دلم می‌خواست بروم بیمارستان خصوصی اما اصرار نکردم.💐💐💐 🔺به‌روایت‌همسر‌شهید خانوم ‌زهرا‌ عارفی 🌷 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─