#رمانی_از_عاشقانه_های_شهدا
#عشق_گمنام
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
رمان عشق گمنام
پارت ۶۱
خندیدمو گفتم : کدوم خانمی رو دیدی که توی یک دقیقه آماده بشه که من دومیش باشم ؟
علی خندیدو دستم رو گرفت گفت: بیا بریم همونجایی که میخواستم ببرمت .
من: بریم .
پیاده راه افتادیم همونجایی که قرار بود علی ببرم .
تقریبا رسیده بود به پارکی که علی گفت: آوا اگه شوهرت مدافع حرم باشه خوبه؟
منظور حر فش رو نفهمیدم واس همینم گفتم: یعنی تو الان میخواهی بگی مدافع حرمی ؟
علی یه لبخند ملیحی زدو گفت: آره
دلم هری ریخت گفتم: واقعنی؟
لپمو کشید گفت: آره ..
من: علی یعنی ققراره بری سورریه؟
علی: آره ،بالاخره جوااب منو ندادی؟
من: خوب که هست ولی خیلی سخته .
علی : آوا ، اگه بهت بگم من اسممو نوشتم جز اعزامی های سوریه میزاری برم .
این دفعه دیگه نمیدونستم چیکار کنم علی چند ساعت بعد عقد مون داره میگه :میخواد برع سوریه ؟
با قاطعیت گفتم:نه
علی یه نگاهی بهم کردو ولی چیزی نگفت .
بحسو خودش جمع کردو گفت : اون چیه دستت؟
نگاهی به جعبه انداختمو گفتم :ببینش ببین میفهمی کجا دیدیش .
علی جعبه رو از دستم گرفت بازش کرد یه نگاه دقیقی بهش انداخت گفت : نه
من: داخل ساعت فروشیه ....
علی دوباره فکر کردو گفت: عه راست میگی که میخواستم بخرمش که یه خانمی اون رو خرید .نکنه اون خانم تو بودی ؟،
خندیدمو گفتم : آره خودم بودم .
علی با حالت اخمویی گفت: ساعت مردونه رو واسه کی خریدی؟
من: اون موقع خریده بودم که بدمش تو از کانادا اومده بودی ،ولی نشد که بدمش تو .
علی اخمش بیشتر شد گفت: چشمم روشن ساعت به این شیکی رو میخواستی بدی به یه نامحرم ؟ اونم واسه پسر همسایه ؟
من: خب ندادم که .
علی :، معلومه چون خدا نخواست تو بدی به یه نامحرم .بعد هم اگه تو اون روز به من این ساعتو میدادی
خندیدو گفت: بهت قول نمیدادم که ندازمش دور😂
من: خدارو شکر که حکمتشو فهمیدم .
علی : میدونستی چقدر دوستت دارم ؟
من: نه چقدر؟
علی : به اندازه ی نفرتم به داعش دوستت دارم ❤
سرخ شدم . سرمو گرفتم پایین ،علی خندش گرفت گفت :الان دیگه این ساعت مال منه ؟
من: اره دیگه 😌
علی : بیا از اینجا رد بشیم بریم اون طرف خیابون که یه بستی برات بگیرم کیف کنی .
ادامه دارد ...🥀
نویسنده:فاطمه زینب دهقان🌼
کپی فقط با نام نویسنده مجاز است🥀
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
رمان عشق گمنام
پارت ۶۲
داشتیم از خیابان خلوت رد میشدیم که یک آن علی مرا پرت کرد به عقب و یه ماشین با سرعت زیاد علی را زیر گرفت .
نمی دانستم چیکار کنم مات مبهوت به علی نگاه میکردم که روی زمین افتاده ودر غرق خون .
*
یک دفعه به خودم آمدم و سریع دوییدم طرف علی کنارش نشستم .
من: علی ،علی ، صدامو میشنوی
علی چشمانش بسته بود .وصدای من را نمیشد کم کم چند نفری دورمان جمع شدند .
یکیشان زنگ زد اورژانس .
من: علی تروخدا پاشو ،علی .
چشمانم پر از اشک شد ولی اجازه باریدن ندادم .
بالاخره بعد از دقایقی بعد آمبولانس امد . بالاخره با اسرار های خودم همراهشان رفتم .
همش به صورت غرق در خون علی نگاه میکردم .
خدایا چرا ......
گوشیم رو در آوردم که زنگ بزنم به آرمان که با پیامی روبه رو شدم ( گفتم که دور این علی آقا رو خط بکش نکشیدی )
تنها چیزی که یادم آمد شروین باقری بود .
خدا لعنتت کنه .
دوباره نگاهی به علی کردم واینبار اشک هایم با سرعت بیشتر شروع کردن به ریختن همش تقصیر من شد که علی این طور شد .
آرام آرام اشک می ریختم کهه یکی از پرستارا پرسید :باهاشون چه نسبتی دارین؟؟
با حالتی بغض دار گفتم:همسرشونم .
پرستار:با کسی دشمنی چیزی داشتین ؟ چون قشنگ معلومه کسی از قصد زده .
گریه کردم چیزی نگفتم .
نمیتوانستم صحبت کنم بخاطر همین پیام کوتاهی به آرمان دادم گوشی را خاموش کردم .
،******
آرمان را دیدم که از در بیمارستان به همراه خاله فیروزه ،مامان،بابا.و..... وارد بیمارستان شد .
آمد طرف من گفت:آوا چی شد .
گریه کردمو گفتم : آرمان بدبخت شدم .
آرمان :درست حرف بزن ببینم .
همان موقع آقای دکتر ازاتاق علی امد بیرون به طرفش رفتم .
عینکش را بالا و پایین داد گفت : متاسفم بیمارتون حالتی خوبی ندارد .
یا باید بگم که رفتن تو کما .
پاهایم سست شد دستم را به دیوار گرفتم ویدا متوجه حالم شد آمد کمکم دستم را گرفت ونشاندم روی صندلی .
ادامه دارد .......🥀
نویسنده :فاطمه زینب دهقان🌼
کپی فقط با نام نویسنده مجاز است🥀
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
رمان عشق گمنام
پارت ۶۳
*
الا دقیقا حدود یک هفته از آن تصادف لعنتی میگذره . پلیس ها هم در به در به دنبال مقصر این قضیه میگردن .
و همین طور شروین باقری انگار آب شده رفته زیر زمین .
علی هم که انگار قصد بهوش امدن ندارد .
دکتر میگوید : مشکلی نداردولی واز نظر هوشی ........اگر بهوش هم بیاید ممکنه حافظه اش را از دست بدهد .
خدایا چرا باید دقیقا چند ساعت بعد از عروسیم همچین اتفاقی بیوفد . خدایا علی من قرار بود پاسدار عمه زینب بشه .خدایا اگه علی بهوش بیا دیگه مخالفت نمیکنم .
خودم همراهیش میکنم .خدایا .....
**
مثل همیشه بالا سر علی در حال خواندن قرار بودن که صدای اذان بلند شد .
قران را بوسیدم گذاشتم روی میز کنار تخت خودم هم از اتاق بیرون آمدم .
وبه طرف نماز خانه راه افتادم .طی این چند روز فقط یک بار به خونه رفتم خانواده ام اسرار داردند که حداقل روزی یکی دوساعت بیایم خانه .ولی نمیتوانم ...
نمازم را خواندم این دفعه متوسل شدم به خود بی بی زینب ،بی بی جانم صدامو میشنوی بی بی جان ،میشه کمکم کنی ،بی،بی جان اگه علی بهوش بیاد دیگه نمیگم نرو سوریه ،خودم همراهش میشم ،.
بی بی جان علی من حقش نیست اینجوری بره ....
با چشم هایی قرمز از نماز خانه آمدم بیرون .
مامان،آرمان، خاله فیروزه را دیدم .
آرمان هی راه میرود ،خاله هم گریه میکند
ترسیدم نکند اتفاقی برای علی افتاده .
قدم هامو تندتند تر کردم تا رسیدم به آرمان
من:آرمان چی شد ؟
آرمان با حالتی درمونده گفت: نمیدونم موقعی اومدیم دکترا بدو بدو رفتن داخل پرده رو هم کشیدن .
نفهمیدم چی شد محکم دستم رو به شیشه میزدم تا جوابم رو بدهد .
دیگر خسته شدم ،وفقط اشک میریختم .
بالاخره دکتر از اتاق آمد بیرون اولین نفری که به سمتش رفت من بودم
ادامه دارد .....🥀
نویسنده:فاطمه زینب دهقان🌼
کپی فقط با نام نویسنده مجاز است 🥀
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
بهقولحاجحسینیڪتا؛
شباولقبربهخاطرفشارےڪه
ازگناهانمونبهمونمیاد !
بهقدرےفشارهست ،
شیرےڪهدر بچگیخوردیمازگوشو
دهنمونمیزنهبیرون .
اونجااگهامامحسینعلیهالسلامنیاد ،
وامامزمانعلیهالسلامنیاد ،
ونگنایناازماهستن...💔😭
اگرشهدانیانو،واسطه نشن
بیچارهایم...
بیچاره💔😭
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
صدای انفجار آمد و سنگر رفت هوا. اسمش حسینی بود،تازه رفته بود دبیرستان.هرچه صدایش زدیم جواب نداد.رفتیم جلو،سرش پراز ترکش شده بود و به زیبایی عروج کرده بود.جیب هایش را خالی کردیم.داخل جیبش کاغذ جالبی پیدا کردیم.نوشته بود:
گناهان هفته
شنبه: احساس غرور از گل زدن به طرف مقابل.
یک شنبه: زود تمام کردن نماز شب.
دوشنبه: فراموش کردن سجده شکر.
سه شنبه: شب بدون وضو خوابیدن.
چهار شنبه: درجمع با صدای بلندخندیدن.
پنج شنبه: پیش دستی کردن فرمانده در سلام.
جمعه: تمام نکردن صلوات های مخصوص جمعه.
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
محمد حسین باغبان، كارگرزاده ای بود از اصفهان. یه ناخنش به خاطر جوشکاری کبود بود.
روزهای آخر، قبل از عملیات خیبر، به همرزمش - شفیعی - گفت: " اگر شهید شدم مرا از ناخنم و گودی کف پایم بشناسید. "
شفیعی دلش لرزید. بارها حسین رو دیده بود که با گریه می گفت: " خدایا مرا مثل امام حسین (ع) شهید کن. "
اواخر اسفند، وقتی شفیعی رو برای شناسایی شهدا به تعاون لشكر 14 امام حسین(ع) خواستند، حسین رو فقط از روی ناخنش و گودی كف پاش شناخت،
چون حسین سر نداشت ...
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
9.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😍ازدواج پسر ایرانی با دختر لبنانی😍
در لبنان، تعیین مهریه به عهده دختر هست و من یک جلد قرآن کریم و زیارت امام رضا علیهالسلام قرار دادم.
#به شدت پیشنهاد میشه🙂🌿#تلنگری به کسانی که برای ازدواج سخت میگیرن و مهریۀ آنچنانی تعیین میکنند؛💚
❤️یا صاحب الزمان ادرکنی💚
#ازدواج_آسان
#زیارت_امام_رضا
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
45.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماجرای کسی که ۶۰ تا امامزاده رو سر برید
😨☠🔪
و روزه خوری میکرد.
🦋قابل توجه نااُمیدها...
#ماه_رمضان
#توبه
#امید_به_خدا
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
24.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جشن روزه اولیها ویـژه دختران روزه اولی روز گذشته پنجشنبه ۲۵ فروردینماه در هیأت آیین حسینی با نوای میثم مطیعی برگزار شد.
میثم مطیعی امسال یک اثر ویژه دختران روزه اولی با عنوان «کارت صدآفرین»در شب ششم ماه رمضان خوانده بود که آن را در این مراسم دوباره بازخوانی کرد.
منبع:فارس
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
سرمایه گذاری بن سلمان در انتخابات ریاست جمهوری آینده آمریکا!
درحالیکه تنش میان کاخ سفید و بن سلمان روز به روز ابعاد تازه تری به خود می گیرد و شکاف میان دو طرف عمیق تر می شود، خبر سرمایه گذاری ۲ میلیارد دلاری بن سلمان در شرکت جارد کوشنر، داماد دونالد ترامپ، می تواند به سرمایه گذاری سعودی در انتخابات ۲٠۲۴ آمریکا نیز تعبیر شود. بن سلمان از یک سو با عدم افزایش تولید نفت برای تحت فشار دادن بایدن دمکرات ها را تضعیف می کند و از سوی دیگر با سرمایه گذاری در شرکت کوشنر به تقویت موقعیت جموری خواهان در انتخابات پیش رو می پردازد.
نیویورک تایمز: جارد کوشنر، داماد و مشاور دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا ۶ ماه پس از ترک کاخ سفید از جانب صندوقی که ریاست آن بر عهده «محمد بن سلمان»، ولیعهد سعودی بوده، یک سرمایهگذاری ۲ میلیارد دلاری به دست آورده است. این سرمایهگذاری در حالی به کوشنر واگذار شده که مشاوران صندوق مذکور هشدار داده بودند که ورود به چنین معاملهای به صلاح نیست.
اسنادی که این روزنامه به آنها دست یافته نشان میدهند هیئتی که مسئولیت نظارت بر سرمایهگذاریهای صندوق ثروت ملی عربستان را بر عهده داشته نگرانیهایی را درباره معامله با شرکت تازه تأسیس کوشنر به نام «Affinity Partners» مطرح کرده بودند.
اما تنها چند روز بعدتر، در جلسهای به ریاست «محمد بن سلمان» و با حضور تمامی اعضای هیئت مدیره «صندوق سرمایهگذاری عربستان سعودی» هشدارهای مشاوران صندوق نادیده گرفته شد و سرمایهگذاری ۲ میلیارد دلاری به جارد کوشنر تقدیم شد. جارد کوشنر بعد از نتیجهگیری دستگاههای اطلاعاتی آمریکا مبنی بر اینکه محمد بنسلمان دستور قتل «جمال خاشقچی» و مثله کردن جسد او را صادر کرده نقش زیادی در دولت ترامپ در دفاع از ولیعهد عربستان سعودی داشت.
رسانه ها پاییز سال گذشته گزارش داده بودند که جارد کوشنر به دنبال سرمایهگذاری در عربستان است. سندی که تابستان گذشته به هیئت مدیره صندوق سرمایهگذاری عربستان ارائه شده نشان میدهد کوشنر برنامهریزی کرده مجموعاً ۷ میلیارد دلار ثروت ایجاد کند، اما تا کنون او موفقیتی در امضای قرارداد با سرمایهگذاران عمده به دست نیاورده است.
در جدیدترین سند علنی که به تاریخ ۳۱ مارس توسط شرکت کوشنر نزد «کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا» به ثبت رسیده عنوان شده که صندوق اصلی این شرکت در حال حاضر ۲.۵ میلیارد دلار ثروت دارد که تقریباً همه آن مربوط به سرمایهگذاران خارجی است. به نظر میرسد بخش اعظم این سرمایه همان 2 میلیارد دلار مربوط به سعودی است و در حال حاضر موجودیت شرکت کوشنر در وهله اول به پول حکومت سعودی وابسته است. اسناد سعودی نیز نشان میدهند که صندوق سعودی در ازای این سرمایهگذاری، دستکم ۲۸ درصد از سهام سرمایهگذاری کوشنر را به دست میآورد.
در آمریکا هیچ قانون یا قاعدهای برای محدود کردن فعالیتهای سرمایهگذاری مقامهای دولت بعد از ترک کاخ سفید وجود ندارد؛ بسیاری از مقامهای آمریکایی از هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات بعد از ترک دولت، از ارتباطات و تجاربی که حاصل حضورشان در دولت بوده منفعت کسب کردهاند.
«رابرت وایزمن»، رئیس گروه انتقاعی «Public Citizen» رابطه جارد کوشنر با سعودیها را «بسیار نگرانکننده» توصیف کرده و میگوید روابط او با سران سعودی به گونهای است که باعث میشود این شراکت تجاری هم در حکم پاداش سعودیها به کوشنر به نظر برسد و هم در حکم سرمایهگذاری روی او.
مقامات سعودی مدعی هستند صندوق سرمایهگذاری ملی سعودی که در شرکت «اوبر» و باشگاه فوتبال «نیوکاسل یونایتد» انگلیس هم سهام دارد عملکردی مستقل دارد. با وجود این، محمد بنسلمان بعد از به قدرت رسیدن در سال ۲۰۱۵ کنترل این صندوق را در دست گرفت و خودش را در جایگاه تصمیمگیرنده اصلی آن نشاند.
جارد کوشنر سابقه چندانی در سرمایهگذاری خصوصی ندارد. او قبل از آمدن به کاخ سفید اداره املاک تجاری خانوادهاش را داشت که گاهی نتایج ناامیدکنندهای به بار آورده است. معروفترین معاملهای که او انجام داده خرید یک برج اداری در منطقه منهتن در سال ۲٠٠۷ بوده؛ وام مسکن این ساختمان بعد از شروع رکورد عظیم در سال ۲٠٠۸ به ناکامی فلجکنندهای تبدیل شد.
کوشنر در دولت ترامپ روابط شخصی قدرتمندی را با ولیعهد سعودی پایهگذاری کرد. کوشنر یکی از اصلیترین مقامهای دولت ترامپ بود که به عقد قرارداد ۱۱٠ میلیارد دلاری تسلیحاتی آمریکا با عربستان سعودی کمک کرد. او همچنین بعد از قتل خاشقچی، از بنسلمان در برابر انتقادات کنگره محافظت کرد.
#عربستان
▫️ nytimes.com/2022/04/10/us/jared-kushner-saudi-investment-fund.html?smtyp=cur&smid=tw-nytimes
▫️ @PGulfStudies
#به_عشق_مهدی
#جهاد_تبیین
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
استقرار "گنبد آهنین" از ترس حملات موشکی غزه
الجزیره به نقل از رسانههای اسرائیلی گزارش داد که ارتش اسرائیل اقدام به استقرار سامانههای "گنبد آهنین" در مناطق جنوبی برای آماده باش مقابله با شلیک موشک از غزه کرده است.
نبرد اخیر مقاومت و اشغالگران نیز در پی یورشهای نظامیان صهیونیست به مسجدالاقصی و هتک حرمت مسجد و نمازگزارن فلسطینی روی داد و روزهای اخیر نیز چنین تنش افروزی از سوی نظامیان اشغالگر مشاهده شده است.
#به_عشق_مهدی
#جهاد_تبیین
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─