eitaa logo
این عمار
3.3هزار دنبال‌کننده
28.9هزار عکس
23.4هزار ویدیو
661 فایل
اتباط با مدیر @fanoodi
مشاهده در ایتا
دانلود
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز(81).mp3
10.15M
🔈 ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌷 تقدیم به ارواح پاک و مطهر همه شهدا از صدر اسلام تا کنون 🔷 سهم روز صد و پنجم : ختم نهج البلاغه، خطبه ۲۱۵ تا خطبه ۲۱۲
💕💞💕💞💕💞💕💞 💞💕 🔶یک روز آقامصطفی خوشحال به خانه آمد و گفت: «عزیزم بالاخره تونستیم باغ رو بفروشیم. از فردا شروع می‌کنیم به ادامۀ ساخت طبقه بالا!»🧐 آهی کشیدم و گفتم: «باز دربه دری شروع شد؟» گفت: «چاره چیه؟ این‌طوری که نمیشه زندگی کرد.»🤓 اسباب‌هایمان را جمع کردیم. پایین جا نبود. گذاشتیم یک گوشه روی پشت‌بام و رویش پلاستیک کشیدیم. دیگر دل‌بستگی به این اسباب‌ها نداشتم.😔 به آقامصطفی گفتم: «با یک کارگر کار کُند پیش میره یک بَنا با دوتا کارگر هم بگیر که زودتر تموم بشه.» گفت: «شب به شب باید پول اوستا و شاگردهاش رو بدیم هزینۀ زیادی می‌بره اگه خودم کار کنم بهتره.»🤔 بنایی به‌هم‌ریختگی و دردسرهای خاص خودش را داشت که همۀ افراد خانواده را درگیر کرده بود و آن آرامش و سکون🌺 گذشته را بر هم زده بود. گاه من خودم را باعث همۀ این ناآرامی‌ها می‌دانستم. اگر من با آقامصطفی ازدواج نکرده بودم و طبق خواستۀ آنها آقامصطفی سرکار می‌رفت و قبل از ازدواج پولی برای رهن یا خرید خانه پس‌انداز می‌کرد، این همه دردسر به‌وجود نمی‌آمد😔، اما من پشیمان نبودم و اگر هزار بار به عقب برمی‌گشتم باز هم همین راه را انتخاب می‌کردم. خواهرشوهرم و نامزدش از درهای باز، پرده‌های جمع شده، گرد و خاک و سر و صدای حاصل از بردن مصالح به طبقه بالا، اذیت بودند 😒و ترجیح می‌دادند اغلب داخل اتاق خودشان باشند. اتاق دیگر هم دست پدر و مادر آقامصطفی بود. طاها هم برای خودش می‌چرخید و به همه جا سرک می‌کشید😊، اما مأمن من گوشۀ آشپزخانه بود. بعضی روزها که حوصلۀ خلوت‌نشینی نداشتم، صبح دست طاها را می‌گرفتم و دوتایی می‌رفتیم حرم و تا شب می‌ماندیم🌷 گاهی هم قبل از اینکه خستگی و فشار بی‌جایی بر من غلبه کند و موجب کدورتی شود، می‌رفتم زابل، ده روزی می‌ماندم، انرژی می‌گرفتم و خودم را برای مقابله با مشکلات‌ آماده می‌کردم🍀 آقامصطفی هم تشویقم می‌کرد. هرگز نمی‌گفت نرو، می‌گفت: «وظیفۀ من بوده که برای تو مَسکنی تهیه کنم تا زندگی آرومی داشته باشی، ولی متأسفانه نتونستم.»😔 🔸بیش از یک‌سال ساخت طبقۀ بالا طول کشید، اما بالاخره آن روزهای سخت تمام شد. گچ‌کاری‌ها، کاشی‌کاری‌ها، سیم‌کشی برق و تلفن، لوله‌کشی آب و گاز و ام‌دی‌اف‌کاری آشپزخانه و اتاق‌ها همه و همه را آقامصطفی با صبر و دقت انجام داد 🌸فقط مانده بود نمای بیرونی که کار را تعطیل کردند، چون پولی برای ادامه نداشتیم. خانوادۀ شوهرم بهتر دیدند اسباب و اثاثیه‌شان را جمع کنند و بروند طبقۀ بالا و طبقۀ پایین را به ما بسپارند🕊. چند روزی درگیر اسباب‌کشی و جابه‌جایی بودیم. تازه داشتیم سامان می‌گرفتیم که آقامصطفی تصمیم گرفت قسمتی از طبقۀ پایین را به‌صورت یک سوئیت شصت‌متری جدا کند، بسازد و بفروشد، چون پدرش مدام نگران قسط‌های وام مسکن بود.🌷🕊🌷 🔺به‌روایت‌همسر‌شهید خانوم ‌زهرا‌ عارفی 🌷 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
💕💞💕💞💕💞💕💞 💞💕 🔶یکی از اتاق‌های طبقۀ پایین، به‌اضافۀ پارکینگ و قسمتی از هال تبدیل به سوئیتی شیک 🌺شد و با فروش آن، آقامصطفی اول وام مسکن را تسویه کرد، بعد نمای ساختمان را انجام داد. من از وضعیت جدید خشنود نبودم🌷 آقامصطفی برای خوشحال‌کردن من، به جای اتاقی که کم شده بود، یک اتاق داخل حیاط ساخت و درش را از داخل هال باز کرد.🌸🌸 🔸بعد از ده سال بی‌جایی، بنایی و سختی، سرانجام به سامان رسیدیم. حالا خانۀ مرتبی از خودمان داشتیم😇آن‌هم درست زمانی که طاها می‌خواست برود کلاس اول و این تقارن برای ما بسیار لذت‌بخش بود. این خوشبختی زمانی کامل شد که پدر آقامصطفی دست‌مزد بنایی‌های آقامصطفی را یک‌جا پرداخت کرد و ما توانستیم ماشین‌مان را با یک تویوتا کریسیدا عوض کنیم🌸🍃🌸 حالا دیگر از هر لحاظ راحت بودیم. اول مهر بود کارهای ثبت‌نام طاها را انجام داده بودم مشغول جلدکردن دفترهای طاها بودم و خیال داشتم روز اول همراه او به مدرسه بروم و طاها را با محیط مدرسه و معلم‌ها آشنا کنم آقامصطفی گفت: «چمدون‌هات رو ببند، بریم مسافرت!»🤓 با تعجب گفتم: «تازه از زابل اومدیم، طاها هم باید بره مدرسه.» گفت: «تا کتاب بِدن برگشتیم.»☺️ چمدان را پر کردم از لباس‌های خودم، طاها و آقامصطفی. یک توپ پلاستیکی، زیرانداز، پتو و فلاسکی که تازه خریده بودم و دو جفت دم‌پایی و چیزهای دیگر را گذاشتیم عقب ماشین و راه افتادیم سمت تهران🕊🕊 🔸آقامصطفی به پرنده علاقۀ زیادی داشت طاها هم مثل خودش بود ما را برد باغ پرندگان، پدر و پسر مقابل هر قفس می‌ایستادند و چنان با دقت به آن پرنده‌ها🦅 نگاه می‌کردند که زمان از دست‌شان درمی‌رفت و اگر اعتراض معده‌هایشان نبود، هرگز قصد خروج نمی‌کردند. بعد از باغ‌پرندگان رفتیم قم زیارتی کردیم و راه افتادیم سمت شمال🌳🌲 آقامصطفی خسته‌ شده بود. گفتم: «نگه‌دار استراحت کنیم.» جای سرسبزی دور از جاده نگه داشت یک روفرشی تمیز و بزرگ پهن کردیم روی علف‌ها، روز آفتابی و گرمی بود.🌕 🔶آقامصطفی دراز کشید روی روفرشی طاها هم کنارش، من هم بدون آنکه منتظر چادر و بند و بساط باشم سر روفرشی را گرفتم و کشیدم روی هر سه‌مان و یک‌ساعتی استراحت 😴کردیم. وقتی خستگی‌مان را گرفتیم، بلند شدیم و قدم‌زنان به مناظر سرسبز اطراف نگاه کردیم.🌺🍃🌺 🔺به‌روایت‌همسر‌شهید خانوم ‌زهرا‌ عارفی 🌷 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
💕💞💕💞💕💞💕💞 💞💕 🔶دیوار گلی نسبتاً کوتاهی توجه‌مان را جلب کرد. ظاهراً این دیوار قدیمی، اطراف باغ بزرگی🏡 کشیده شده بود که درختانی زیبا با قامتی بلند و برگ‌های انبوه داشت. خرامان دیوار باغ را دور زدیم و مقابل درخت🌳 بسیار بلندی ایستادیم. تنه و شاخه‌های این درخت به طرز جالب ‌توجهی پیچ و تاب خورده بود و جالب‌تر از همه تنوع رنگ برگ‌هایش بود. برگ‌هایش زرد، نارنجی، بنفش، قرمز و صورتی بودند🤓 به آقامصطفی گفتم :«عجب درخت قشنگی!» گفت: «بهش میگن درخت انجیلی یا چوب آهن بس که چوبش محکمه، کاربرد صنعتی نداره بیشتر به‌خاطر برگ های رنگارنگش جنبۀ تزئینی داره.»🧐 گفتم: «شاید قبلاً این درخت رو توی پارک‌ها یا کنار خیابون‌ها دیده باشم ولی تا حالا از نزدیک این‌طور دقت نکرده بودم.»🤔 🔸آقامصطفی گفت: «رنگ‌ها از نشانه‌های عظمت خداوند و از مهمترین عناصری هستن که در هنر و روح و روان انسان تأثیر بسزایی دارن»☺️ 🔸نگاه دیگری به سر تا پای درخت کردم نسیمی که از لابه‌لای درختان می‌وزید خنک و معطر بود. بعد از ساعتی پیاده‌روی، برگشتیم نزدیک ماشین‌مان🚗 تشنه بودیم و هر دو میل شدیدی به نوشیدن چای داشتیم. یک فلاسک دوقلوی بزرگ برای همین مسافرت خریده بودم. اطراف مرقد امام هنگامی که داشتیم وسایل‌مان را از صندوق عقب ماشین به چادر انتقال می‌دادیم، متوجه شدم فلاسک‌مان نیست😳 با افسوس گفتم: «عجب دزد حرفه‌ای بود. تو یک چشم به‌هم زدن فلاسک رو دزدید!»😄 آقامصطفی گفت: «خدا هدایتت کنه مرد بگو فلاسک به چه درد تو می‌خوره؟ حالا خوبه ما تو خماریِ چای بمونیم؟» پرسیدم: «از اینجا کجا بریم؟» گفت: «هرجا تو بگی»🌺 گفتم: «بریم شمال!» نگاه اعتراض‌آمیزی کرد و گفت: «ولی من جنوب رو ترجیح میدم.» گفتم: «بندرعباس زیاد رفتیم این بار بریم رشت»🍃🍃 گفت: «خُب دلیلش اینه که، اونجا بی‌حجابی کمتره باشه این بار میریم شمال» راه افتادیم .💐💐💐💐 🔺به‌روایت‌همسر‌شهید خانوم ‌زهرا‌ عارفی 🌷 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
4_5958409173417855613.mp3
5.36M
«اسمت شیرین‌تر از طعم عسل ..♥️» https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
014-Aboozar-Rouhi-www.ziaossalehin.ir-Farmandeh-Shahidam-AF01.mp3
17.63M
‌●━━━━━━─────── ⇆ㅤㅤ ㅤㅤ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤㅤㅤ↻ کار جدید گروه 😍 به محتاجم ؛ مثل قطرھ‌ای کہ آرزوۍ رو داره💔! چقدر دوست دارم :)))))♥️ خوشبحالت پیش حاج قـاسـم هستی براۍ عاقبت بخیرۍ منم کن🥀" . . . - حاج‌ابوذر‌روحـے • بسیار‌آرامش‌دهندھ😌🌱" https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیشنهاد میکنم ببینید شهید رحمه الله رفته بود تو خط عراقی هاوتوسنگر سرهنگ چایی میخوره سپس مواجه سرهنگ عراقی باشهید وبه روح مطهرشان صلواتی بفرستید وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
روایتگرے حاج حسین کاجی" 🌷رفتم سر مزار رفقای شهیدم و فاتحه ای خوندم و برگشتم شب تو رفقای شهیدم رو دیدم گفتن: فلانی خیلی دلمون برات سوخت گفتم: چرا جواب دادن: وقتی اومدی مزار ما خوندی ما شهدا آماده بودیم هرچی از خدا میخوای برات واسطه بشیم ولی تو هیچی طلب نکردی و برگشتی خیلی دلمون برات سوخت... 🌹رفتین مزار شهدا هاتون رو بخواید برآورده میشه... زنده هستند وناظر ما https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
814.pdf
428.8K
💢 ثامن (22) 🔻موضوع: «مکتب امام خمینی(ره) و ولایت فقیه» 🍃🌀🍃 ⛔️ ویژه‌یِ سرشبکه‌ها و ادمین کانال‌ها 🖇 🖇 🖇 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
815.pdf
631.2K
💢 / ثامن (22) 🔻موضوع: بازخوانی اصول امام و راه جلوگیری از تحریف مکتب امام خمینی(ره) 🍃🌀🍃 ⛔️ ویژه‌یِ سرشبکه‌ها و ادمین کانال‌ها 🖇 🖇 🖇 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
816.pdf
587.9K
💢 ثامن(22) 🔻موضوع: شبهات و اتهامات عمده به حضرت امام خمینی(ره) 🍃🌀🍃 📛 / سخنرانان / 🖇 🖇 🖇 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◉━━━━━────     ↻  ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤ⇆ 🎞 🌐 موضوع: خصوصیت الگوی رفتاریِ امام خمینی علیه الرحمه 🍃🌀🍃 🖇 🖇 🖇 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◉━━━━━────     ↻  ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤ⇆ 🎥(1) 🌐 موضوع: غرب در کلامِ امام خمینی(ره) 🍃🌀🍃 🖇 🖇 🖇 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◉━━━━━────     ↻  ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤ⇆ 🎥(2) 🌐 موضوع: لزوم حفظ استقلالِ جمهوریِ اسلامی در برابر بیگانگان 🍃🌀🍃 🖇 🖇 🖇 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
📌🍃 🍃 •[ | ]• 🛑 💠نشست تخصصی بصیرتی 🔰ویژه هادیان، نخبگان و پژوهشگران سیاسی _ ادمین‌ها و سرشبکه‌های ثامن 💢 موضوع: «خط تحریف امام و الزامات جهاد تبیین» 👤 سخنران: دکتر مهدی سعیدی «دڪترای مسائل ایران، نویسنده و پژوهشگر در حوزه احزاب و گروه های سیاسی ایران» 🕒 زمان: جمعه - ۱۳ خردادماه ۱۴۰۱ ساعت 17:30 🔻شرکت از طریق لینک کانال مجازی 👇 🌐 rubika.ir/Samen_Razavi ♻️ رسانه باشید! 🖇 🖇 ◀️ نشر حداکثری https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
20220601_214220.m4a
5.93M
🎤🍃 🍃 [• | •] 🎯| سلسله جلسات تحلیلے 🇮🇷 🎙| کارشناس: جواد رضایی 🌀| موضوع: ➖ خط تحریف امام و الزامات جهاد تبیین جلسه 3⃣5⃣1⃣ 🔸️جهت دریافت پاسخ پرسش‌ها و شبهات بصیرتی دوستان خود، آنان را به کانال دعوت کنید💡 ♻️ (شبکه هادیان سیاسی) 👥 (۲۲) 🖇 ◀️ نشر حداکثری https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
837.7K
🍃🔰«مکتب امام خمینی (ره)، ولایت فقیه و امامین انقلاب و روایت صحیح خدمت»)، 🍃🌀🍃 🖇 🖇 🖇 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱قرآن کریم استاد معتز آقایی حدود۳۰دقیقه دور بیست وهشتم جهت سلامتی سلامتی و ظهور امام زمان عج و سلامتی امام خامنه ای مدظله العالی ورفع مشکلات مسلمین و آزادی قدس https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽🍃👌دعای عهد .... این عمار👇👇👇 @aynaammar_gam2 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─