eitaa logo
این عمار
3.4هزار دنبال‌کننده
29هزار عکس
23.4هزار ویدیو
672 فایل
اتباط با مدیر @fanoodi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 126.mp3
6.41M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 🌺 سهم روز صد و بیست و ششم خطبه ۱۹۵
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و بیست و ششم ┄═❁🍃❈🌹🍃🌹❈🍃❁═┄ 📜 : در ستايش خدا و پيامبر 1⃣ نشانه های آشكار الهی 🔻ستايش خداوندی را سزاست كه نشانه های قدرت و بزرگی و عظمت خود را چنان آشكار كرد كه ديده ها را از شگفتی قدرتش به حيرت آورده و انديشه های بلند را از شناخت ماهيت صفاتش باز داشته است و گواهی می دهم كه جز خدای يكتا خدایی نيست، شهادتی برخواسته از ايمان و يقين و اخلاص و اقرار درست. و گواهی می دهم كه محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) بنده و فرستاده اوست، خدا پيامبرش را هنگامی فرستاد كه نشانه های هدايت از ياد رفته و راههای دين ويران شده بود، او حق را آشكار و مردم را نصيحت فرمود، همه را به رستگاری هدايت و به ميانه روی فرمان داد. (درود خدا بر او و خاندانش باد.) 2⃣ خداشناسی 🔻 و بدانيد ای بندگان خدا! كه خداوند شما را بيهوده نيافريد و بی سرپرست رها نكرد، از ميزان نعمتش بر شما آگاه و اندازه نيكيهای خود بر شما را می داند، از خدا درخواست پيروزی و رستگاری كنيد، از او بخواهيد و عطای او را درخواست كنيد كه ميان او و شما پرده و مانعی نيست و دری بروی شما بسته نمی گردد. خدا در همه جا و در هر لحظه و هر زمان با انسان و پريان است، عطای فراوان از دارایی او نمی كاهد و بخشيدن در گنج او كاستی نياورد و درخواست كنندگان، سرمايه او را به پايان نرسانند و عطاشدگان، سرمايه او را پايان نمی دهند و كسی مانع احسان به ديگری نخواهد بود و آوازی او را از آواز ديگر باز ندارد و بخشش او مانع گرفتن نعمت ديگری نيست و خشم گرفتن او مانع رحمت نمی باشد و رحمتش او را از عذاب غافل نمی سازد، پنهان بودنش مانع آشكار بودنش نيست و آشكار شدنش او را از پنهان ماندن باز نمی دارد. نزديك و دور است، بلندمرتبه و نزديك است، آشكار پنهان و پنهان آشكار است، جزا دهنده همگان است و خود جزا داده نمی شود، پديده ها را با فكر و انديشه نيافريده و از آنان برای خستگی و زحمات كمكی نخواسته است. 3⃣ ياد آخرت 🔻ای بندگان خدا! شما را به پرهيزكاری سفارش می كنم كه عامل کنترل و مايه استواری شماست، پس به رشته های تقوا چنگ آويزيد و به حقيقت های آن پناه آوريد، تا شما را به سرمنزل آرامش و جايگاه های وسيع و پناهگاههای محكم و منزلگاههای پرعزّت برساند، « در روزی كه چشمها خيره می شود» و همه جا در نظر انسان تاريك و گله های شتر و مال و اموال فراوان فراموش می گردد. زيرا در صور اسرافيل می دمند كه قلبها از كار می افتد، زبانها باز می ايستد، كوههای بلند و سنگهای محكم فرو می ريزد و قسمتهای سخت آن نرم چون سرابی می ماند، كوهستانها با زمين هموار می گردد چنان كه نه پستی و نه بلندی موجود است، پس در آن هنگام نه شفاعت كننده ای است كه شفاعت كند و نه دوستی كه نفع رساند و نه پوزش خواستن سودی دارد. ┄═❁🍃❈🌹🍃🌹❈🍃❁═┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح (5) 🔹 بیماری و پاک شدن گناهان 🔻اما قسمت پایانی مسأله شکوه و شکوا و شکایت، در حکمت۴۲ از نهج البلاغه، اقسام شکوه هاست. میشود بر اساس بیانات مولا علی (علیه السلام)، شکوه و شکایت در نهج البلاغه را به سه دسته : ▫️۱. شکوه بد ، ▫️۲.شکوه خوب و ▫️۳.شکوه عالی تقسیم کرد. 🔵 در مورد شکوهٔ بد سه چیز قابل بیان است: 1⃣ شِکوه از مصیبت مقدر که حکمت ۲۲۸ است و قبلاً خواندیم. 2⃣ شکایت کردن از مشکلات و حاجات به کافر که در واقع در حکم شکایت کردن از خدا به کافر است و خیلی بد است. 3⃣ شکوه هایِ بی ربط معاویه در ماجرای قتل عثمان است که در بند سوم نامه ۲۸ حضرت آورده اند. 🔻در بند سوم نامه ۲۸ خطاب به معاویه می نویسند :« خیال کردی که من به همه خلفای قبل از خودم حسادت ورزیدم و علیه همه‌شان طغیان کردم؟ بر فرض هم اگر چنین بود بر تو جنایت نکردم که بخواهم از تو عذرخواهی کنم...» بعد حضرت استشهاد می کنند به یک مصرع از شعر که :« و تِلکَ شَکاه ظاهر عنکَ َعارَها» و این شکایت هایی است که اصلا ننگ و عارش به تو ربطی ندارد . 🔵 شکایت دسته دوم شکوه خوب است که در حکمت ۴۲۷ عرض شد، شکایت به مؤمن که در واقع در حکم شکایت از مشکلات به خداست . 🔵 و شکایت عالی در حکمت ۲۸۹ است؛ انسان های درجه یک بعد از اینکه مشکلشان حل می شود ، دردشان درمان می شود ، بیماریشان رفع می شود شکوه می کنند؛ در واقع این شکوه نوعی شکر گذاری است که خدا را شکر من سه ماه پیش یک بیماری گرفتم که خیلی درد داشت و خیلی خطرناک بود! الحمدلله خوب شدم . 🔻در حکمت ۲۸۹، حضرت علی (علیه السلام) درباره برادر خدایی که قبل ها داشته یکی از ویژگی های مثبت آن را اینطور بیان می کند :« وَ كَانَ لَا يَشْكُو وَجَعاً إِلَّا عِنْدَ بُرْئِهِ » ؛ برادر خدایی من اینگونه بود که از هیچ دردی شکایت نمی کرد، مگر وقتی که اون درد درمان شده بود و رفع شده بود . 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
شرح حکمت ۴۲ قسمت ۵.mp3
1.95M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 🔸 شرح 5⃣ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌳شجره آشوب« قسمت صد و بیست و پنجم» 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام 🔻حال از اینجا وظیفه جدید معاویه یا همان جبهه استکبار شروع می شود. آن ها قصد داشتند با ایجاد تفرقه و اختلاف در سرزمینهای اسلامی تحت حاکمیت امام، مردم را درگیر کنند تا از این طریق، امام را فردی ناتوان در اداره حکومت نشان دهند و از سویی با چنین اقداماتی، یاران حضرت را مشغول سازند تا امام نتواند به سوی معاویه و اهل شام، مجددا لشکرکشی کند؛ لذا بعد از حکمیت و نهروان، می بینیم که در سال آخر حکومت امام، فتنه معروف به غارات از سوی معاویه آغاز می شود. 🔻 آن ها با لشکر کشی به بلاد اسلامی مانند یمن، مکه و سرزمینهای عراق، مردم را به قتل می رساندند و اموالشان را به غارت می بردند. حضرت نیز در چنین آشفته بازاری، هم باید اوضاع را آرام می کرد و هم باید برای از بین بردن غده سرطانی بنی امیه یا همان جبهه کفر، تدبیری می اندیشید. 🔻 اما خواهیم دید که همراهی بنی امیه با خوارج، اجازه این کار را به امام برای هیچ وقت نداد و بعد از حکمیت و آغاز اختلافات درون سرزمینهای اسلامی و با شهادت حضرت، جبهه کفر موفق شد از شکست و نابودی، به لطف تلاش نفوذی هایی مانند اشعث، فرار کند. 🔻 در حقیقت اشعث، با ایجاد همان دو قطبی سازی میان سپاه اسلام، زمینه اختلافات درونی جامعه را به وجود آورد که همین اختلافات، خواست معاویه بود تا بتواند بعد از حکمیت، از لشکر کشی مجدد امام به سوی شام، جلوگیری کند و مردم جامعه را سرگرم نبردهای داخلی سازد. غائله خوارج و جنگ نهروان نیز بعد از صفین، تا حد بسیاری به این موضوع کمک کرد. نقش اشعث بعد از صفین را نیز به زودی خواهیم گفت. 📚 کتاب شجره آشوب 💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری ↩️ ادامه دارد...
[ 🌠 ] 📆| 💠 دعای روز چهاردهم ماه مبارک رمضان ♦️ بسم الله الرحمن الرحیم 🔺️اللهمّ لا تؤاخِذْنی فیهِ بالعَثراتِ واقِلْنی فیهِ من الخَطایا والهَفَواتِ ولا تَجْعَلْنی فیه غَرَضاً للبلایا والآفاتِ بِعِزّتِکَ یا عزّ المسْلمین. 🔺️خدایا مؤاخذه نکن مرا در ایـن روز به لغزشها و درگذر از من در آن از خطاها و بیهودگیها و قرار مده مرا در آن نشانه تیر بلاها و آفات اى عزت دهنده مسلمانان 🌙 📎 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
نام رمان: براساس واقعت دلاوری ها و رشادتهای شهدای https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🌸🤍🌸🤍 🤍🌸🤍 🌸🤍 🤍 عاطفه چشمی گفت و روسریش رو مرتب کرد....جعبه رو گرفت و رفتیم بالا تسبیح هارو پخش کردیم و عاطفه هم برای هر کس توضیح میداد که ذکر برای سلامتی و ظهور امام زمان(عج) هست ...خانوم ها هم استقبال کردن و شروع کردن به ذکر گفتن ،،،،،، «علیرضا» سه شبِ مراسم هیئت تموم شده بود...قرار بود فردا صبح امیر بیاد دنبال عمه...امروز بابارو بردم دکتر دارو هاشو عوض کرد طبق معمول سر زنشش کرد که چرا کپسول اکسیژن استفاده نمی کنه تو راه خونه بودیم که گوشیم زنگ خورد _سلام جانم عاطفه؟ +سلام داداش ،میگم فهمیدی که عمه فردا میره _اره خب! +خب من ساجده رو اینجا نگه داشتم تا خوش بگذرونه...ولی همش من کتابخونه بودم. _خب !! +میگم میشه امشب مارو ببری گردش ؟ امشب با رسول قرار داشتم میخواستم بریم خلاف سنگین کنیم..ساندویج دَبل با نوشابه سیاه خانواده... ولی چه میشه کرد عاطفه اس دیگه _باشه بریم فقط ساعتشو بگو +بعد شام بریم _چشم کاری نداری ، برو به درست برس پشت فرمون هستم +بابا هم هست ؟ _آره عزیزم..اینجاست +بگو خیلی دوسش دارم نگاهی به بابا کردم +بابا عاطفه میگه دوستْ دارم بابا خنده ای کرد گفت: -پدر صلواتی ،بگو منم دوسش دارم خلاصه یک فضا عارفانه عاشقانه ای بین بابا و عاطفه بود... ،،،،،، بعد شام با دختر ها سوار ماشین شدیم. عاطفه +خب کجا بریم ساجده امشب هر جا که دوست داری بگو بریم +نمیدونم عاطفه من که اینجارو بلد نیستم حنین با ذوق کودکانه ای گفت: +شهر بازی وقتی بقیه هم موافقت کردند رفتیم طرف شهربازی... از ماشین پیدا شدیم...دستِ حنین رو گرفتم و وارد شهر بازی شدیم...عاطفه و دختر حاج صادق روی نیمکت نشستند... برای حنین بلیط گرفتم تا ببرمش وسیله بازی هارو سوار بشه. قرار شد سوار تونل وحشت بشیم...بلیط هارو گرفتم و هر کس تو جایگاه خودش قرار گرفت...من و حنین تو واگن پشت سر دخترا نشستیم. عاطفه+ساجده می ترسی!؟ +نه اصلا عاطفه با خنده ی آرومی گفت : مشخصه اصلا انقد سفت چسبیدی به من حنین از اول که رفتیم تا آخر کیف کرد و من هم از شادی اون لذت می بردم... رفتیم طرف ماشین +داداش _جانم +میشه پشمک بخری از اینا ک میره تو دستگاه _زشته عاطفه تو خیابون عاطفه هم هیچی نگفت و سوار ماشین شدیم.. رو بهشون گفتم _شما بشینید.. من و حنین الان میایم رفتیم سمت آقایی که پشمک میفروخت و سه تا پشمک گرفتم. . 🤍 🌸🤍 🤍🌸🤍 🌸🤍🌸🤍 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🌸🤍🌸🤍 🤍🌸🤍 🌸🤍 🤍 با حنین برگشتیم توماشین.....عاطفه با ذوق پشمک هارو ازم گرفت و من به این ذوق های خواهرم سری تکان دادم...هیچوقت دوست نداشتم عاطفه رو برَنجونم ولی بعضی از رفتار ها جلوی دیگران غلطه. ماشین و روشن کردم و راه افتادم... _خب مقصد بعدی!؟ +بریم گلزار داداش؟! _آخ که حرف دلمو زدی آبجی چند وقتی میشد سر به رفقآم نزده بودم... دلم پر می کشید برای یک خلوت تو گلزار...ببخشید که من بی معرفتم رفقآ عاطفه+ساجده نظرت چیه بریم ؟ +برای چی بریم ؟ +ساجده،، یک حالِ خوبی داره...مطمئن باش پشیمون نمیشی. "ساجده" شانه ای بالا انداختم _بریم من حرفی ندارم عاطفه سری تکان داد +ایول من و عاطفه عقب کنار هم‌نشسته بودیم و طبق معمول حنین جلو از ماشین پیاده شدیم و وارد گلزار شهدا شدیم. _آخیش...چقد هوا خوبه.. +ساجده صبح ها باید بیایی...دم صبح اینجارو میشورن انقد خوبه که نمی دونه...خلوت تر هم هست..می دونی ساجده قصد دارم بعد از کنکور ، ی روزی رنگ بخرم...بیام نوشته های روی مزار شهدا رو که کم رنگ شده ، پررنگ کنم. نظرت؟ _من کلی رنگ و اینا دارم به خاطر رشته ام...فکر کنم بدردت بخوره ها! +واقعا..خب پس خودتم باید بیایی ها لبخندی زدم و گفتم: چششششم عاطفه هم به دنبال خنده ی من لبخندی زد و گفت : چشمت بی گناه برگشتم و پشت سرم رو نگاه کردم...علیرضا و حنین باهم سرِ یک مزار نشسته بودند...مزاری که از بقیه ی مزارها بزرگتر بود. +مزار شهید زین الدینِ....فرمانده لشکر علی ابن ابی طالب...بیا ماهم بریم با عاطفه به سمت مزار رفتیم...علیرضا با حضور ما از اونجا بلند شد. با عاطفه سر مزار نشستیم...عاطفه دست کشید روی مزار رو به من گفت: +فکر کن اینجا یک عده هستند که اگرچه ما هنوز به دنیا نیومده بودیم...ولی به خاطر ما رفتن....به خاطر کشورشون...ناموسشون...بدون هیچ چشم داشتی مانتوم رو مرتب کرد و چهار زانو روی زمین نشستم. _خب به قول یکی از دوستام پولشو میگرفتن دیگه! عاطفه خیره به مزار شهید زین الدین ، با لحن آرومی گفت: +ساجده این حرف تهِ بی انصافیه....ببین بزار اینجوری بگم مثلا ما تویِ یک خونه ی قدیمی ساخت زندگی می کنیم ... یک روز یک زلزله ی خیلی بزرگی میاد و میگن اصلا وارد خونه هاتون نشید چون پس لرزه ی خطرناک تری داره....بعد من میام به تو میگم بهت انقد میلیون میدم برو تو خونه تو میری؟؟ وقتی اصلا نمی دونی قراره چه اتفاقی برات بیوفته..اصلا به اون پول فکر می کنی؟؟ از این حرف عاطفه خنده ام گرفت...واقعا آدم رو قانع می کرد عاطفه که لبخند منو دید با خنده گفت: +حالا من هرچقدر هم مبلغ و ببرم بالا...ارزش داره نه خواهرِ من اصلا یک نگاه به زندگی شهدا بندازیم..میبینیم که اصلا مادیات براشون ارزشی نداشته... چی بگم دیگه... دستم رو زیر چونه ام گذاشتم و با لبخند به عاطفه نگاه کردم. عاطفه سرش رو بالا آورد و به من نگاه کرد. +چیه؟چرا اینجوری نگاه می کنی؟ خنده ام پهن تر شد... _دمت گرم...خیلی خوب گفتی میگم من تو شیراز با بچه ها...طرح شهید زین الدین رو رویِ دیوار شهرمون کشیدیم +وای ساجده این خیلی خوبههه...طراحی های دیگه هم داری؟ _آره دارم...ولی مثل این نه عاطفه لبخندی زد و باهم فاتحه ای خوندیم....باهم روی نیمکت جلویِ مزار نشستیم...بعد از مدتی برگشتیم خونه. ،،،،، کلیپس ام رو باز کردم و موهام رو آزادانه رها کردم... دراز کشیدم و عاطفه هم کنارم دراز کشید. خب!باید خواسته ی امیر رو باهاش درمیون بزارم.. یه پهلو چرخیدم و دستش رو گرفتم. _میگم عاطفه؟ +هوم _آی آی دیدی؟ دستش رو گرفت جلوی دهنش +بیا ساجده خانم...انقد هوم هوم کردی منم یاد گرفتم.. زدم زیر خنده و عاطفه هم ریز خندید. _عاطفه نظرت در مورد امیر چیه؟ +چی!؟ _میگم این آقا امیر ما چجوریاس به نظرت!؟ +خب چی بگم من! خیلی مرد پخته و خوبیه...آدم موفقیه...از نظر اجتماعی و شغلی هم توی جامعه ، موقعیت خوبی داره بعد هم لبخندی زد و گفت: +نا سلامتی دکترِ این مملکته ها حالا من که خیلی نمیشناسمشون...چند بار بیشتر ندیدمش نگاه اندر سفیهی به من انداخت. با یک لبخند دندون نما بهش خیره شدم. +فکر کنم وقت خوابت گذشته...بگیر بخواب تویِ جاش نشست و همینطور که با بطری آب بالا سرش وضو میگرفت گفتم: _نمیخوای ازدواج کنی؟ . 🤍 🌸🤍 🤍🌸🤍 🌸🤍🌸🤍 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آی مهمونای خوش آمدید... سختی کشیدید خوش آمدید...ما شهـدا قول میدیم هواتونو داشته باشیم راوی: آقای احمدیان https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
❗️عجبی نیست ز یارانِ خمینی 1⃣ روز اول كربلاي يك، بچه ها يك عراقي را اسير كردند. 2⃣ حسين اسير عراقي را می‌نشاند كنار دست خودش توي جيپ و می‌رفت كارهايش را توي خط انجام می‌داد. 3⃣ در چند روزي كه اسير عراقي همراه حسين بود، هر كس از حسين می‌پرسيد اين كيه؟ می‌خنديد و می‌گفت: «معاونمه» 4⃣ اسير عراقي آن قدر تحت تأثير رفتار و اخلاق حسين قرار گرفته بود كه وقتي حسين پشت قبضه‌ی 82 مي نشست تا تانك‌هاي عراقي را بزند، آن اسیر مي‌رفت برايش مهمات می‌آورد و با دست خودش می‌گذاشت توي قبضه🌹 📚 برگی از خاطرات جوانترین گردان نیروی زمینی سپاه، سردارِ ثاراللهی، حاج حسین نادری https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
نمازشب‌سحرمناجات۩آوینی.mp3
882.8K
عقل معاش میگوید ... اما عشق میگوید که بیدارباش 💕 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🇮🇷 [🌠 ] رهبر انقلاب: ما گفتیم رژیم صهیونیستی ۲۵ سال دیگر را نمی‌بیند، خودشان عجله کردند و زودتر می‌خواهند بروند. ✋ 🔖 🔖 📎 🔖 🔖 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
[ 🌠 ] 📆| 💠 دعای روز چهاردهم ماه مبارک رمضان ♦️ بسم الله الرحمن الرحیم 🔺️اللهمّ لا تؤاخِذْنی فیهِ بالعَثراتِ واقِلْنی فیهِ من الخَطایا والهَفَواتِ ولا تَجْعَلْنی فیه غَرَضاً للبلایا والآفاتِ بِعِزّتِکَ یا عزّ المسْلمین. 🔺️خدایا مؤاخذه نکن مرا در ایـن روز به لغزشها و درگذر از من در آن از خطاها و بیهودگیها و قرار مده مرا در آن نشانه تیر بلاها و آفات اى عزت دهنده مسلمانان 🌙 📎 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🇮🇷 [✍️ ] 📝 فرصتی برآمده از تحریم ♦️چهل‌ و یکمین جشنواره فیلم فجر به عنوان مهم‌ترین رویداد فرهنگی و هنری کشور در حالی شروع به کار کرد که در کنار دیگر رویدادهای هنری و فرهنگی کشور، توسط برخی که روزگاری در همین رویدادها مطرح شدند و ضریب پیدا کردند دچار حواشی شده است. برخی ادعای تحریمِ حضور در جشنواره را مطرح کردند اما فراموش کردند که در همین‌جا سیمرغ گرفتند و در مقابل استندهای جشنواره فیلم فجر با لب خندان عکس گرفتند و چهره شده‌اند. 🔺️گزاره‌های تحلیلی: نکته اول اینکه سناریوی تحریم داخلی در عرصه‌های مختلف فرهنگی و ورزشی یکی از ابعاد اغتشاشات برنامه‌ریزی شده توسط دشمنان بود که به عنوان عاملِ پیشران آشوب‌ها توسط عده قلیلی از سرسپردگان غرب در این عرصه‌ها به وقوع پیوست تا شاید با ادعای نبود آزادی و داشتن پشتوانه مردمی از فروغ این جشنواره بکاهند که سیل حضور مردم و رسانه‌ها در تماشای فیلم‌ها و نشست‌های خبری حکایت از شکست پروژه تحریم دارد. 🔺️نکته دوم؛ جشنواره فیلم فجر در کنار نقاط درخشان و فیلم‌های بسیار فاخر در دوره‌های گذشته اما اکثر فیلم‌ها و نشست‌های آن در مسیر مقابله با رویش امید در داخل و زیر سؤال بردن ارزش‌ها و آرمان ایران اسلامی به نمایش در می‌آمد و از قبل این تحریم، فرصت حضور فیلم‌هایی از جنس امید، انقلاب و ارزش‌ها با نگاه دقیق سیاسی اجتماعی و تاریخی شکل گرفت که یادآور مثل معروف است؛ عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد... 🔺️نکته پایانی؛ غربی‌ها متفاوت از عملکرد سیاه و تاریخ سراسر ظلم و جنایت خویش با ساخت و پرداخت فیلم‌هایی با جلوه‌های ویژه و برگزاری جشنوارهایی سعی در نمایش چهره منجیانه و آزاد و صلح‌طلب از خویش و چهره سیاه و زشت از کشورهایی چون ایران دارند و اما این در حالیست که در کشورِ به درستی مظلوم اما مقتدرِ ایران اسلامی که خود قربانی جنگ و ترور و مدافع ملت‌های منطقه از جوخه‌های ترورِ مولود غرب است و در اوج تحریم‌ها مسیر پیشرفت علمی و فناورانه را با روحیه جهادی و انقلابی طی نموده است و چهره‌های درخشانی چون قهرمانان دفاع مقدس تا مدافع حرم از حسن باقری‌ها تا حاج قاسم‌ها و از طهرانی‌مقدم‌ها تا فخری‌زاده‌ها و شهریاری‌ها را خلق کرده است خبری از ساخت فیلم از این ظرفیت‌های بی‌بدیل نیست و این تحریم فرصتی است برای ساخت فیلم‌هایی با زیست‌بوم ملی و فرهنگی ایران مقتدر اسلامی ان‌شاءالله. ✍️ جواد خسروی ✋ 🔖 🌙 📎 🔖 🔖 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🇮🇷 [📖 ] 🔺️ مقام معظم رهبری : 💢 را باید با انجام داد. ۱۴۰۲/۰۱/۰۳ هر قرآن را بشنوید ✋ 🔖 🔖 🔖 📎 🔖 🔖 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🇮🇷 [✍️ ] 📝 چرا سیاست ارزی جدید دولت به نفع پتروشیمی ها و پالایشگاه هاست؟ 🔻به گزارش «نود اقتصادی»، براساس مصوبات بانک مرکزی و پیرو تصمیمات هیئت وزیران درخصوص تعیین نرخ خوراک پتروشیمی‌ها و پالایشگاه‌ها، مقرر شد تا نرخ دلار مبنا برای محاسبات نرخ خوراک در عدد ۲۸۵۰۰ تومان ثابت بماند. 🔸تصمیمی که برخلاف اظهارات برخی کارشناسان نه تنها منجر به افزایش هزینه‌های شرکت‌های پتروشیمی و پالایشگاه‌ها نخواهد شد، بلکه به عنوان یک سیاست حمایت گرایانه عمل خواهد کرد و از کاهش حاشیه سود این شرکت‌ها جلوگیری خواهد کرد. 🔹در این خصوص باید توجه داشت، براساس مصوبات بودجه سال ۱۴۰۲، سقف نرخ خوراک تحویلی به پتروشیمی‌ها و پالایشگاه‌ها از ۷ هزار تومان به ازاء هرمتر مکعب فراتر نخواهد رفت و این موضوع در شرایطی است که این شرکت ها می‌توانند محصولات صادراتی خود را با نرخ ارز تعادلی در مرکز مبادله ارز و طلا به فروش رسانند. 🔸همچنین با توجه به تثبیت نرخ تسعیر دلار در عدد ۲۸۵۰۰ تومان و با فرض تعیین قیمت ۲۰ سنت برای هر متر مکعب از خوراک تحویل شده به پتروشیمی‌ها و پالایشگاه‌ها می توان نشان داد معادل ریالی خوراک تحویلی به شرکت‌ها از حدود ۵۷۰۰ تومان بالاتر نخواهد رفت که رقمی پایین تر از سقف تعیین شده در بودجه سال جاری را نشان می‌دهد. 🔺این درحالی است که در بدترین حالت، نرخ خوراک پتروشیمی‌ها و پالایشگاه‌ها می تواند تا سقف ۷ هزار تومان (حدود ۲۵ سنت) افزایش یابد که نسبت به سال ۱۴۰۱ بدون تغییر خواهد بود. ✋ 🔖 🌙 📎 🔖 🔖 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🔰رهبر معظم انقلاب: نگاه فاجعه آمیز فرهنگ غربی در مسئله زن را افشا کنید. ۱۴۰۱/۱۰/۱۴ 💢 مجمع بانوان یاری دهنده نظام اسلامی«مبین» با همکاری سازمان تبلیغات برگزار می‌کند: 🛑 سلسله نشست‌های تخصصی در زنان‌ و خانواده 🔸نشست :زن تراز جامعه منتظر، سرپرست عواطف اجتماعی جامعه ایمانی 🔸سخنران: استاد رضیه کشت‌کاران 🔸زمان:پنجشنبه، ۱۷ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۱۵الی۱۷ 🔸مکان:بلوار مدرس، سالن همایش های سازمان تبلیغات اسلامی 💢💢 با اعطای گواهی نامه معتبر و استفاده از برترین های دوره، جهت اعزام به کانون های جمعیتی جهت تبیین توسط سازمان تبلیغات 🔸لطفا در صورت تمایل به شرکت در جلسه به شماره ۰۹۰۱۰۲۶۰۲۸۹ پیامک بفرمایید. https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─