🔶 كتيبهای در بالای محراب مسجد جامع عباسی درباره حضرت علی(علیهالسلام) از زبان پيامبر(صلی الله علیه و آله):
🌹از پيامبر كه درود خدا بر او و خاندانش باد روايت شده است كه:
🌹ياعلی، اگر بندهای خدا را به اندازه
اقامت نوح در ميان قومش عبادت كند
و به قدر کوه اُحد طلا داشته باشد و آن را در راه خدا انفاق كند و عمرش آنقدر طولانی شود كه هزار حج پياده بجای آورد؛ سپس در ميان صفا و مروه مظلومانه به شهادت برسد
❌امّا ياعلی
ولايت تو را نداشته باشد
بوی بهشت به مشامش نخواهد رسید و وارد بهشت هم نخواهد شد...
┄┅─✵🌹✵─┅┄
🍃اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُ🍃
📡 کــــانـال
بـصـیرت حـســـیــنی
https://eitaa.com/ayprpzl
┄┅─✵🌹✵─┅┄
❌ برگی سیاه و غم انگیز از تاریخ
💢این هم از قانون دوستی ناصرالدین شاه!
✍ناصرالدین شاه در خاطراتش از سفر به لهستان می نویسد :
🔸"در این شهر صدای یک نفر بلند نیست، کسی دشنام نمی دهد، این نظم و بی صدایی از قانون است و هر مملکتی که قانون ندارد هرج و مرج است"
🔸ناصرالدین شاه مدام از قانون تعریف میکرد، اما وقتیکه میرزا یوسف مستشارالدوله کتاب " یک کلمه" را در مورد قانون نوشت، نه تنها آن را نپذیرفت، بلکه چنان به او برخورد که دستور داد تا میرزا یوسف را دستگیر و روانه زندان کنند
🔸مستشارالدوله در زندان حتی اجازه ملاقات با سایر زندانیها را نداشت. شکنجهگر او را با کتابش شکنجه میکرد
🔸 آنقدر کتاب «یک کلمه» را بر سر میرزا یوسف کوبید که چشمانش آب آورد و کور شد و در گوشۀ زندان، در نهایت غربت و مظلومیت درگذشت
#قانون
┄┅─✵🌹✵─┅┄
🍃اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُ🍃
📡 کــــانـال
بـصـیرت حـســـیــنی
https://eitaa.com/ayprpzl
┄┅─✵🌹✵─┅┄
✨هر عابدی که عبادت میکند، عبادتش از عــــلی علیهالسلام قاطی دارد، ملائکـه از سـر سفرهء فضل و عنایت علــــی علیهالسلام روزی خوردند. هر چه پیامبر آمد، از سفرهء علم و عنایت علے استفاده میکرد؛ علــــی در سرِّ همه انبیا بود.
#میرزا_اسماعیل_دولابی
┄┅─✵🌹✵─┅┄
🍃اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُ🍃
📡 کــــانـال
بـصـیرت حـســـیــنی
https://eitaa.com/ayprpzl
┄┅─✵🌹✵─┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باز هم آمد شب جمعہ پریشانم حسین
┄┅─✵🌹✵─┅┄
📡 کانال
بصیرت حسینی
https://eitaa.com/ayprpzl
┄┅─✵🌹✵─┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴نوزاد ۲۰ روزه پس از ۶۰ ساعت از زلزله ترکیه زنده از زیر آوار نجات یافت
24.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀نوحههایحضرتزینب(سلاماللهعلیها)
#روضه «ای شفاعت گرهی معجر ...»
شب #وفات_حضرت_زینب سال ۱٤٠٠
مسجـــد مرکزی اردبیلیها (گلوبندک)
🎙 حاج محمود کریمی
┄┅─✵🌹✵─┅┄
🍃اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُ🍃
📡 کــــانـال
بـصـیرت حـســـیــنی
https://eitaa.com/ayprpzl
┄┅─✵🌹✵─┅┄
4_5942549340957445706.mp3
13.91M
🔈 خیال پرواز
🎙حاج محمود کریمی
#شب_جمعه_است
#هوایت_نکنم_میمیرم
┄┅─✵🌹✵─┅┄
🍃اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُ🍃
📡 کــــانـال
بـصـیرت حـســـیــنی
https://eitaa.com/ayprpzl
┄┅─✵🌹✵─┅┄
🥀 شــــــهادت حسیــــــــن
علیه السلام
حـــــرارتی در قــــلوب
ایجاد میکند که تا قیــــامت
این آتـــــــــــــــش خامــــوش
نخـــــــــواهد شــــد.
🌷الســــلام علیــــــــــک
یــــــــــــــــــــا
قتـیــــــــل العـبــــرات
✨...و سلام خدا بر گریه کنندگان
حســــــــ💔ـــــین
┄┅─✵🌹✵─┅┄
🍃اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُ🍃
📡 کــــانـال
بـصـیرت حـســـیــنی
https://eitaa.com/ayprpzl
┄┅─✵🌹✵─┅┄
بـوی محـرم_۲۰۲۳_۰۲_۰۹_۱۸_۵۱_۱۲_۶۵۹.mp3
9.03M
🔈از من تا حال خوب فقط یک قدم فاصله است
🎙 محمد حسین پویانفر
┄┅─✵🌹✵─┅┄
🍃اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُ🍃
📡 کــــانـال
بـصـیرت حـســـیــنی
https://eitaa.com/ayprpzl
┄┅─✵🌹✵─┅┄
🌷شب جمعه شهدا را یاد کنیم
⭕️ روزهای اخر ڪانال (کمیل)
❌شب چهارم محاصره هم داشت ڪم ڪم از بچه ها خداحافظی می ڪرد. از یڪ طرف غربت پیڪرهای دوستان، لحظه ای ارامشان نمی گذاشت و از سویی دیگر عطش و تشنگی، رمقی برایشان باقی نگذاشته بود.
در آن اوضاع دلخوشی ما به ابراهیم بود. او بزرگتر ما به حساب می امد. یڪی از بچه ها با صدایی نسبتا بلند به ابراهیم گفت: به خدا تا حالا هیچ ڪس نتوانسته توانمان را ببرد، نه دشمن و نه اتش بی امانش! اما حالا تشنگی امانمان را بریده. یه ڪم اب به ما برسد، دمار از روزگار دشمن در می اوریم.
نمی دانم چرا یڪ لحظه یاد ڪربلا افتادم. یاد علی اڪبر(ع) وقتی ڪه از میدان به سراغ پدرش امد و گفت: العطش قد قتلنی...
یاد شرمندگی امام حسین(ع)...
من می دانستم ابراهیم از همه تشنه تر است. همین امروز وقتی قمقمه ها را تقسیم ڪرد برای خودش چیزی نماند! درهمان نیمه شب ابراهیم از ڪانال بیرون رفت.حوالی صبح بود. هوا در حال روشن شدن بود. ناراحت بودم ڪه نڪند ابراهیم... یڪباره دیدم یڪ نفر از بالای ڪانال خودش را به پایین انداخت. همه خوشحال شدند. ابراهیم با چند قمقمه پر از اب برگشت.
به ابراهیم گفتم: دیر ڪردی برادر؟
ابراهیم گفت: برای پیدا ڪردن اب تا نزدیڪی نیروهای خودی رفتم و در حال جنگ با بعثی ها دیدم. با تعجب گفتم: تا اونجا رفتی؟خب برنمیگشتی!! ابراهیم بلند شد و رفت تا به نیروها سربزند.
ابراهیم تا نزدیڪ نیروهای خودی رفته بود. اومی توانست دیگر به ڪانال نیاید، اما امده بود. با چند قمقمه آب. ڪسی چه می داند شاید اوهم به رسم ادب مولایش حضرت عباس(ع)، با یاد لب های خشڪیده از عطش بچه ها، لب به آب نزد