eitaa logo
💞روزهای خدایی💞
71 دنبال‌کننده
39 عکس
6 ویدیو
1 فایل
در این کانال به توفیق الهی برخی از #ایام‌اللّه زندگی #شهروندی، #طلبگی، #تبلیغی و #معلّمی و #مترجمی و #ویراستاری ثبت می‌شود. 🔸 #سرگذشت‌ها روی #سرنوشت‌ها تأثیر می‌گذارد.🔸 ارتباط👇 @mirzameysam افراد فراری از شبکه‌های مجازی وطنی 👇 https://t.me/ayyamollah1
مشاهده در ایتا
دانلود
در این عکس، خودم هم هستم😍 ❤️ @ayyamollah
✨﷽✨ روز بود. رسم دیرینه روستا در این روز، رفتن هیئت و اهالی این روستا به روستای مجاور در چند کیلومتری آن بود. در مسیر هم گاو و گوسفند جلوی هیئت می‌کشتند و روز بعد خرجی می‌دادند. راه افتادیم. چون امنیت آنجا کمی نامناسب بود، چند نفری با اسلحه! اطراف جمعیت در رفت و آمد بودند. قبل از اینکه جمعیت حرکت کند، به یکی از جوانانی که باهاش رفیق شده بودم، دوربینم را که فیلمش حدود 25 عکس هنوز داشت، به او دادم و گفتم چند عکس از این تجمع برایم بگیر که یادگاری باشه و عکسها هم جوری باشه که این جمعیت زیبا و باشکوه را به خوبی پوشش بدهد. بعد از نیم ساعتی آمد و گفت: حاج آقا! فقط یک عکس مانده چکار کنم؟😱گفتم: از کوه بگیر دیگه😂 ولی امروز آن جوان را دعا می‌کنم 🤲و عکسش را هم می‌گذارم. بگذریم! کتابی که در دستم است کتاب «سخنان حسین بن علی (علیهما السلام) از مدینه تا کربلا» نوشته آقای محمد صادق نجمی است. کتابی الحق و الانصاف زیبا و مغتنم و جذاب برای مخاطب که محور سخنرانی من در آن ایام تبلیغ بود. یک خاطره نسبتا تلخ و بوداری! از و از مداحی او در روز عاشورا دارم که ان شاء الله در عکسی دیگر ارائه خواهم کرد. https://b2n.ir/197414 @ayyamollah
✨﷽✨ این هم رعنا و عکاس ما😍. حدود پانزده عکس از رفقاش با و و در وضعیت‌های مختلف گرفته بود و حالا یه چند تا عکس هم وسطش از من و جمعیت گرفته بود تا شرمنده من نشه. ❤️😂 با اون روحیه‌ای که داشت حتما الآن حرفه‌ای با موبایل شده است.😉 هر کجا هست خدایا! به سلامت دارش🤲 @ayyamollah
👈 میان تا تفاوت از زمین تا آسمان است!👉 المداح و ما أدراک ما المداح؟! ما طلبه‌ها وقتی به محل تبلیغی خود می‌رویم نخستین کاری که انجام می‌دهیم شناسایی موجود و بالفعل آنجاست. تعداد طلبه‌ها، مکبّرها، موذّن‌ها، دعاخوان‌ها، نوحه‌خوان‌ها، تعداد جلسات فعال در آنجا، شخصیت‌های تاثیرگذار، و ... . هر چند الحمد لله صدایم نسبتا خوب است و بی‌بهره از صوت نیستم نه البته در حد ! ولی رویه‌ام به مشارکت گرفتن همه ظرفیت‌هاست که اثر تربیتی ماندگاری دارد. اهالی مسجد می‌گفتند حاج آقا! مداح اصلی ما معرکه و اصلا یه چیز دیگری است و چند روز دیگه میاد. گفتم: کجا هستند؟ گفتند: خانم ایشان چند روز پیش فوت کردند و رفتند کرمان برای مراسم و ... . گفتم: روحشان شاد! چی شد خانمشون فوت کردند؟ {میگن انسان فطرتا حقیقت‌جو است😉😅} گفتند: حاج آقا! خانمش خیلی خانم خوب و متدینی بود و پشت سر هیئت راه می‌رفت و ... . گفتم: خب چی شد فوت کردند؟ گفتند: روی پشت سر سوار بوده و میرفتن کرمان که شب به یک (تپه شن در گویش کرمانی) برخوردند و مردند😔. گفتم: داماد، یعنی شوهر دخترش؟ گفتند: نه حاج آقا! شوهر خواهرش😱😳 گفتم: مگه محرمه که ایشون دو نفری با هم سوار بر موتور میرفتن کرمان. گفتند: حاااااججججججج آآآآآآآقققققا!!! بگذریم. گفتند: حاج آقا اینقده مداحمون عالی و معرکه است! در خودم یک مداح عالی و معرکه از هر جهت را تصور می‌کردم. بالاخره روز موعود فرا رسید و روز عاشورا مداحمون آمدند، ولی توفیق دیدار دو نفری حاصل نشد تا اینکه ایشان را بر روی ماشین هیئت و در حالا خواندن و رفتن به روستای کناری دیدم. شال سبز بلند و ریش و سبیل رها شده! ... . وسط راه به یه نفر گفتم به ایشان بگویید که قبل از اذان ظهر عاشورا مداحی را تمام کنند و می‌خواهیم نماز ظهر عاشورا را با اقتدای به شهدای کربلا و سرور شهیدان کربلا اول وقت بخوانیم. ولی متوجه شدیم یه گوش ایشان در بود و گوش دیگه دروازه. وقت شد و ایشان که نفسش چاق شده بود و هر لحظه بهتر می‌شد! ول کن مداحی نبود. با عده‌ای به حالت اعتراض از هیئت جدا شدیم و وارد مسجد شدیم و مهیای نماز جماعت ظهر عاشورا. در بین نماز ایشان هم ملحق شده بودند. وسط دو نماز چند دقیقه‌ای صحبت کردم و تعریضی هم زدم. بعد از نماز خدمت ایشان رفتم و روبوسی کردم و مصیبت وارده را تسلیت گفتم ولی خدا این تجربه را برای شما نیاورد که یک نسیم آکنده از بوی نامطبوع به مشامم خورد و دگرگون شدم😂. (اهل‌منقل میگن تریاک و زهرماری! برای صدا خیلی خوبه، ما که فقط دیدیم دست بعضی مردم!) خلاصه مداح برای سفره ظهر عاشورا نماند و با حالت قهرگونه مسجد را به ترک کرد. : با اینکه عکس شفافی از مداح داشتم ولی رعایت اخلاق کردم و این عکس را انتخاب کردم. (اینقده خوب و اخلاق‌مدار هستم!😊☺️) 📎 https://b2n.ir/637061 @ayyamollah
سلام علیکم. میلاد با سعادت امام حسن مجتبی علیه السلام، کریم اهل بیت (علیهم السلام) را خدمت سروران عزیز روزه‌دار و عاشقان خاندان عصمت و طهارت تبریک عرض می‌کنم. مرور این خاطره که شأن نزولش در چنین روزهایی بود، شاید خالی از لطف نباشد. یاد اون جلسات قرآنی جزء خوانی ماه مبارک مساجد بخیر😞. پسندیم آنچه را جانان پسندد التماس دعا @ayyamollah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ : گردن حاج آقا! سمت راست من در تصویر یک پیرمرد معنوی و متدین 90 ساله اهل آن منطقه است که سالها به کرمان رفته بود و گهگاهی برای رسیدگی به زمین‌های کشاورزی خود به آنجا می‌آمد به قول خودش برای . سمت چپ من هم مرد نازنین و با معرفت و داغ جوان دیده، صاحبخانه عزیز و خوش‌مشربمان است. خود این عکس داستانی دارد. آن روز به میمنت حضور حاج آقا😁، صاحبخانه‌مان یک بُز را زمین زد و سر برید و ظهر ناهار به ما یک مشتی و با ترش و معرکه با سبزی در آن داد🤤. این پیرمرد هم ظهر آنجا بود و با یک لذت و ولع مثال‌زدنی را که اهل مأکولات میگویند خیلی خوشمزه و چرب است را در این سن میخورد. اون روز دو خاطره ناب از این پیرمرد در ذهنم ماندگار شد: : خانم ایشون که او هم پیر بود از کرمان زنگ زده بود و احوال پیرمرد را می‌پرسید و بدون اغراق عرض می‌کنم که پیرمرد اشک در چشمانش جمع شده بود و به خانمش میگفت: عزیزم میام! زودی میام! اینجا بود که من یاد این روایت افتادم: «مومن هر چه ایمانش بالاتر می‌رود علاقه‌اش نسبت به خانواده‌اش بیشتر می‌شود». : هنگام گرفتن همین عکس بود که گفتم: حاجی! بیا یک عکس یادگاری با هم بگیریم. گفت: نه، حرومه! توی ماه محرم حرومه عکس بگیرند! (شاید زمینه‌های اعتقادی کهنی داشته باشد! خیلی سال پیش، عکسی از جمعی از علمای قدیم دیدم که یکی از آنها در عکس دست خودش را مقابل صورتش گرفته بود) گفتم: حاجی اشکال نداره بیا. گفت: پس، گناهش گردن حاج آقا😍❤️ 📎 https://b2n.ir/135463 @ayyamollah
✨﷽✨ سلام عليكم. طاعات و عبادات شما قبول باشه. از سروران عزيز و مكرم بابت پيگيری مطالب کانال «روزهای خدایی» و نظر لطف و محبت‌آمیزشان، بسیار تشکر و قدردانی می‌کنم. ❤️💐 فرا رسیدن ایام‌ ضربت خوردن مولا امیر المومنین علیه‌السلام و شهادت حضرت را خدمت عزیزان تسلیت عرض می‌کنم. با توجه به مناسبت این ایام به نظرم رسید چند پست در مورد شب‌های قدر و ایام سوزناک شهادت امیر المومنین علیه‌السلام و توفیق تبلیغی که در آنها داشته‌ام را بگذارم و ان شاء الله بخش‌های دیگر خاطرات نخستین تبلیغ را به بعد از این ایام موکول کنم. تا خدا چه تقدیر فرماید. در این ایام پیش‌رو به ویژه شب‌های سرنوشت‌ساز و مغتنم و کم‌یاب قدر، که به حق باید آنها را نامید، دعاگوی اعضای کانال به صورت ویژه خواهم بود و به شدت ملتمس و محتاج دعای خیر شما بزرگواران هم هستم. 🤲 یا علی @ayyamollah