eitaa logo
💞روزهای خدایی💞
72 دنبال‌کننده
41 عکس
6 ویدیو
1 فایل
در این کانال به توفیق الهی برخی از #ایام‌اللّه زندگی #شهروندی، #طلبگی، #تبلیغی و #معلّمی و #مترجمی و #ویراستاری ثبت می‌شود. 🔸 #سرگذشت‌ها روی #سرنوشت‌ها تأثیر می‌گذارد.🔸 ارتباط👇 @mirzameysam افراد فراری از شبکه‌های مجازی وطنی 👇 https://t.me/ayyamoll
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ بخش دوم هنگام پیچیدن عمّامه می‌گفت در روایات داریم که زمان امام زمان(علیه السلام) عمّامه‌ها فقط سه دور پارچه هستند و کوچک و از عمّامه‌های بزرگ و پر زرق و برق خبری نخواهد بود! (العُهدة علی الراوي) عمّامه آماده شد ولی خیلی کوچک بود و محکم. وقتی روی سَرِ نسبتاً بزرگم گذاشتم خیلی ضایع بود و توی ذوق می‌زد. مضطرب شدم و به دنبال عمّامه‌پیچِ دیگری رفتم. یکی از اقوام که در محلّ سکونت‌مان بود و عمّامه‌اش مورد پسندم بود. بهش زنگ زدم و گفت: بیا! رفتم. گفت: پدر خانمم داره از کربلا میاد و عجله دارم. فرصت نیست و پارچه را باید به شکل تا بزنیم! عمّامۀ خیلی قشنگ و خوش‌منظری پیچید. گفت: اگر یه کم عمّامه را مرطوب کنیم عمّامه محکم‌تر می‌شه. با توی عمّامه کمی آب پاشید. به سمت خانه رفتم تا و را بپوشم و به سمت مسجد آیت الله جوادی آملی بروم. یکی از رفقامون در مسجد وقتی عمّامه را دید گفت: چرا اینجوریه؟! جریان را گفتم. گفت: چرا خیسه؟ جریان اون را هم گفتم. گفت الآن درستش می‌کنم. ایشان هم مقداری اِعمالِ هنر در عمّامه کرد و عمّامه را داخل سینی گذاشتیم تا در بالای جلسه قرار بگیرد جهت انجام مراسم. خیلی دلشوره داشتم و مدام ذهنم درگیر خیسی و شُلی عمّامه بود! روش آیت الله جوادی آملی این بود که برای هر عمّامه به صورت مستقلّ دعا می‌فرمود. 😍نوبت من رسید و در کنار منبر ایشان ایستادم. هر لحظه منتظر بودم که عمّامۀ خیس و شُلم در دستان ایشون شیرازه‌‌اش از هم بپاشد! دعاهای ایشان تمام شد و عمّامه را بر سرم گذاشتند و روی سر و گوشم احساس یَخی کردم! حالا دیگر (به تعبیر روایات) بر سر من آرام گرفته بود و احساس شعف درونی وصف‌ناشدنی داشتم. 🔗 http://ayyamollah.blog.ir/post/21 @ayyamollah