eitaa logo
شمارش معکوس برای نابودی اسرائیل
640 دنبال‌کننده
32هزار عکس
25.5هزار ویدیو
355 فایل
دشمنان خارجی،در راس همه🔯اسرائیل غاصب؛ دل به خیانت #نفوذی های داخلی بسته اند و تمام تلاش خودرابرای به تاخیرانداختن ظهور بکارگرفته؛👊اما با #بصیرت و #سواد_رسانه_ای، نقشه های شوم آنان نابودخواهد شد؛ ان شاءالله #اندکی_صبر_طلوع_نزدیکست @SalamAZ3210 کپی آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
سرود با لهجه اصفهانی.mp3
15.9M
الهی بوپوکه کسی که نمی تونه ببینه ₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪ برتمام شیعیان مبارک✨✨ ❤️سلطان صدا[ ]❤️ 📌ما را یاری کنید: 🔥@amirbroomand110🔥
"🙏یکی از چیزهایی هم که من مایلم تأکید کنم -این آخرین عرض بنده است- مسئله‌ی توسّل و دعا است🙏 ما از اوّل هم عرض کردیم که در این قضیّه، خیلی چیز مهمّی است و مخصوص این که خب عدّه‌ی زیادی خواندند و عمل کردند، نیست؛ دعاهای مختلف. ، از خدا بخواهید، تضرّع کنید و طلب کنید از خدای متعال. بخصوص جوان ها، بخصوص دل های پاک و صاف که مثل آب زلال، بعضی از دل ها روشنند؛ دعای این ها میتواند کاملاً مستجاب بکند؛ دعای نیم‌شبی رفع صد بلا بکند ان‌شاءالله. امیدواریم خداوند همه‌ی شما را موفّق بدارد و خداوند روح مطهّر امام و ارواح طیّبه‌ی شهدا را از ما راضی کند. والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته" در دیدار اخیر اعضای مجلس این فرمایش اخیر را چقدر جدی گرفتیم؟؟؟ چرا فقط زدن آقا را دیدیم ولی این تاکید آقا روی زمین ماند؟! @az3210
💯پیش بینی نابودی اسرائیل در تورات/ آرماگدون، آخرین حربه صهیون برای نجات ♨️فرجام اسرائيل در عهد قدیم یا همان تورات: بقای اسرائیل، نتیجه ائتلاف شوم صلیب، سلفی و صهیون 👈هركس كتاب مقدس یهودیان و شرح‏هاى آن را با دقت و تأمل مطالعه كرده باشد، متوجه خواهد شد كه در اين آثار به نبرد خونينى در آينده اشاره رفته است كه‏ در سرزمين فلسطين، بين يهود و مسلمانان رخ خواهد داد. شارحان كتاب مقدس، دولت مسلمانان را در اين نبرد، «آشورى» نام نهاده ‏اند. 📚شارحان کتاب مقدس از اين مبارزه چنين ياد كرده‏ اند: @az3210
در آن‏جا، دو نيروى درگير رقيب بر سر رهبرى جهان وجود خواهد داشت: دولت‏هاى غرب اروپا و دولت آشورى.[1] در خصوص هويت دولت آشورى گفته‏اند: «فرات مرز طبيعى بين يهود و آشورى است».[2] و نيز: «سرزمين آشورى، فارس و ايران است.»[3] شارحان كتاب مقدس از شروع حركت لشكر آشورى از ايران سخن‏ مى‏گويند: «خيل انبوه و فراوانى از فارس خارج مى‏شوند.»[4] و سپس از هدف اين لشكر آشوری سخن به ميان مى‏آورند و مى‏گويند: «دست خداست كه به وسيله آشورى فرود خواهدآمد».[5] «و در آخر الزمان دشمن اسرائيل خواهد بود».[6] «و خداوند او را براى امتى با همت مى‏فرستد و اين امت، ملت او محسوب مى‏شود».[7] آن‏گاه شارحان، به معرفى نيروهاى غربى مى‏پردازند كه با يهود، عليه آشورى كه با سپاهيان خود از ايران به سمت فلسطين لشكركشى مى‏كند، ائتلاف مى‏نمايند: يهوديان از ترس آشورى با پيشواى رومى پيمانى مى‏بندند.[8] و لشكريان آشورى به دشمن بزرگ غرب تبديل مى‏شوند.[9] مفسران تورات معتقدند كه: فلسطين، محور درگيرى در جنگ‏هاى بين‏ نيروهاى آشورى و يهود است؛ ايرنسايد در تفسير دانيال مى‏گويد: از يك‏طرف ائتلافى غربى به‏وجود خواهد آمد و از طرف ديگر ائتلافى شرقى و فلسطين موضوع اختلاف خواهد بود.[10] شارحان و مفسرات تورات، این مسائل را بازگو کرده اند. اگر در کتب مقدس هودیان عبارت " جنگ آرماگدون" را سرچ کنید. به اطلاعاتی از نقشه شوم آنها برای بشریت پی خواهید برد. البته خداوند مکر اینها را به خودشان بازخواهد گرداند. ان شاء الله. شارحان و مفسرات تورات، این مسائل را بازگو کرده اند. اگر در کتب مقدس هودیان عبارت " جنگ آرماگدون" را سرچ کنید. به اطلاعاتی از نقشه شوم آنها برای بشریت پی خواهید برد. البته خداوند مکر اینها را به خودشان بازخواهد گرداند. ان شاء الله. همچنین واژه " صهیونیسم مسیحی" و نیز " بنیادگرایان انجیلی" را در مقالات علمی جستجو کنید، برخی مسائل روشن خواهد شد. اینها معتقدند، یهود، برگزیده خداوند است. باید در اورشلیم حکومت تشکیل بدهند. مسجد الاقصی حتما باید تخریب شود و به جای آن معبد سلیمان (حتما تصاویر این معبد را دیده اید) باید در قدس برپا شود. بعد جنگ نهایی بین خیر و شر حتما باید رخ بدهد. آنگاه مسیح خواهد آمد و حکومت هزارساله تشکیل خواهد داد. "موسسه هزاره شناسی در آمریکا"، تا دلتان بخواهد تشکیل شده است. فقط میخواهیم بگوئیم اینها میدانند، نابود خواهند شد و حتی خود اعتراف دارند. اما با این حال، مثل (فرعون) که میدانست، طفلی متولد خواهد شد(حضرت موسی) و طومار فرعون را خواهد پیچید. با این حال که، دستور دادند تمام نوزادان را به قتل برسانند. اما اراده الهی، بر این تعلق گرفت که حضرت موسی در دامان همسر صالح فرعون، رشد کند و حکومت فرعون را متلاشی کند. البته ما نباید در مسیر و نقشه از قبل تعریف شده این بیشعوران عالم بشریت، قرار بگیریم. مواظب باشید. میخواهند به ما بقبولانند که این مسیر را باید طی کنید. خیر، اینگونه نباید باشد. انسان منتظر، نباید در مسیر از پیش برنامه ریزی شده، لشکر ظلم قرار گیرد. خوب به فرض ما در این تقشه و مسیر ظالمان قرار نگرفتیم، اما شاید باز آنها همین نقشه ها و برنامه ها را اجرایی کردند، تکلیف چیست؟ وظیفه ما مقابله با طرح های شوم آنها است. درست مثل آنچه میخواهند در سوریه انجام دهند اما ایران تاکنون اجازه نداده است. مکروا و مکر الله و الله خیرالماکرین. و امّا درمیدان بازی ائتلاف صلیب ،سلفی و صهیون برای جنگ آرماگدون وارد نشوید. شرق اسلامی شرائط ویژه ای را پشت سر می گذارد. شکی نیست که بازیگردان اصلی انچه که در این منطقه می گذرد مسلمانان ساکن درآن نیستند . سربراوردن ناگهانی داعش، پس از دگردیسی طالبان به القاعده وازالقاعده به داعش، ازیکسو( که به ناگهان منطقه وسیعی از شامات تا عراق را دربر گرفت) وهجمه وحشیانه به غزه، در سایه جام جهانی فوتبال ازدیگرسو،هماهنگی دوجریان سلفی تکفیری نو خاسته درلباس داعش وصهیونیسم را برملا می سازد. شکی دراین نیست که” داعش" با سرمایه گذاری بزرگ غرب ویهود وبه منظور اجرای پروژه ای بزرگ درمنطقه شکل گرفت. اعلام خلافت شام وعراق داعش، چنانکه درسایه حمایت غرب وصهیونیست ها محقق شود برای همیشه دیوارمحافظی به گرد رژیم اشغالگرقدس خواهد کشید این امر چنانچه با پروژه خاورمیانه بزرگ غرب ،که هم اکنون مراحل اجراییش را در کردستان عراق پشت سر می گذارد همراه شود ،همه توان را از شرق اسلامی برای اتحاد مقدس در برابرتجاوزات صهیونیست ها می گیرد. چراغ سبز داعش به کردستان عراق وایجاد امنیت ویژه برای انان ، پرده دیگری از همسویی داعش واسراییل را کنار می زند .ضمن انکه، دم خروس اتفاق برخی سازشکاران کردستان عراق ویهودیان را برملا می سازد. هیچ پرسیده اید چگونه است که درست در همین شرایط بحرانی عراق بخش بزرگی از سرمایه های یهودیان و توان کارشناسی اسراییل به سمت کردستان سرازیر
شده وبه سرعت طی توافقات ومعاهدات اشکار ونهان انجام شده بر حجم مبادلات اقتصادی وسیاسی اسراییل وکردستان افزوده شده است ؟ مگرجزاینست که بهترین نفت منطقه ، بهترین ودست به نقدترین خریدار، یعنی رژیم اشغالگرراپیدا کرده است ؟ .جداسازی وابادانی سریع کردستان عراق نه تنها بخشی ازپروژه خاورمیانه بزرگراعملیاتی می کند ،در گام بعدی با شعله ورساختن طمع کرد های سوریه وایران بخش تکمیلی ان عملیاتی خواهد شد .بگذریم! سخن معطوف کشف دلیل همزمانی هجمه داعش (واعلام خلافت شام وعراق) با هجمه به غزه است . بی شک یورش بی سابقه به غزه، دل همه مسلمانان را به درد می اورد ودیر یا زود بر اتش خفته غیرت جهان اسلام علیه اسراییل می دمد.این واقعه به معنی شعله ورشدن اتش جنگ" آرماگدون "است . درادبیات مسیحیان بنیادگرا (برخاسته از متون محِرف توراتی) تکلیف نهایی بشرودستیابی به حکومت جهانی بنی اسراییلی در جنگ آرمگدون وپس ازرویارویی دو جبهه یهود وحامیانش از یکسو وجهان اسلام وهم پیمانانشان از دیگر سو معلوم می شود . درواقع اشرار یهود تنها راه خلاصی خود ازدست مسلمانان ودستیابی به حکومت جهانی را در واقعه آرمگدون جستجو می کنند . حال ،چنانچه ازمیانه یورش داعش (که خود دست پرورده غرب و صهونیسم است )وهجمه به غزه ،این رویارویی مطلوب یهود اتفاق بیفتد، غرب وصهیونیست ها مجال می یابند تا برای همیشه ضمن ریشه کن کردن دودمان مسلمانان مستضعف ،آخرین بخش از پروژه دولت جهانی یهودی را عملیلتی کنند. دراین میان اقوامی که واجد کمترین پیوستگی  با اشراریهود هستند وبااتکا به  باور مهدوی واخرالزمانی واجد بیشترین آمادگی برای مقابله با استکبار وصهیونیسم هستند ،نشانه تیر بلای ائتلاف صلیب وسلفی وصهیون واقع می شوند. سوریه ،عراق،لبنان وایران مصادیق این گروه مقدس اند. ضمن انکه  گروه ائتلافی نا مقدس(صلیبی،سلفی وصهیون) امید می ورزد که مستضعفان مومن  را با تحمیل فشار واداربه عکس العمل ودرنتیجه ورود به جنگ آرمگدون مورد نظر یهود کند. (به عبارت ساده: مومنان اهل سنت ( غزه) و ... تصفیه حسابشان با اسرائیل و مومنان شیعه (سوریه، لبنان ، عراق و ایران) موجود در هلال شیعی با خون آشام های داعش. به همین سادگی) دراین شرایط : 1- باید هوشیار بود ودرمیدان دشمن بازی نکرد. 2-درتمام تحلیل های جعلی بنیادگرایان انجیلی (درغرب وبویژه درآمریکا) روسیه را به عنوان هم پیمان با اعراب مسلمان درواقعه آرماگدون معرفی می کنند . مبادا که ناخواسته برای آن تحلیل جعلی مصداق واقعی فراهم شود.! 3-.ضرورتا می بایست از بروز عکس العمل مطالعه نشده ومیدانی شدید دربرابر انچه درغزه می گدرد خود داری کرد. 4-ازانجا که مستضعفان در اضطرار شدید واقع شده اند ،می بایست دراین ایام وشبها برای فرج امام زما ن علیه السلام دعا کرد، به امید انکه از میان همین وقایع فرج برسد وشراشرار برای همیشه از سرمسلمانان ومستضعفان کوتاه شود.ان شا الله ....... [1]. تفسير حزقيال ازفكرى، ص 231 و تفسير دانيال حنا، ص 193. [2]. تفسير حزفيال از فكرى، ص 336. [3]. تفسير زكريّا از فكرى، ص 226. [4]. تفسير زكريّا از فكرى، ص 108. [5]. تفسير اشعيا از حنا، ص 123. [6]. تفسير دانيال ايرنسايد، ص 95. [7]. تفسير اشعيا ازحنا، ص 123. [8]. تفسير دانيال از حنا، ص 191 و تفسير حزقيال از فكرى، ص 341. [9]. تفسير دانيال ازحنا، ص 261. [10]. تفسير دانيال از آيرنسايد، ص 133، تفاسير عهد قديم را از كتاب عقيدة المسيح الدجال فى الاديان نوشته نويسنده مصرى، سعيد ايوب ص 200- 210، بيان كرديم. ......... - این مقاله توسط یکی از دوستان طلبه از قم ارسال گردیده است
🚨🚨🚨 ⚠️⚠️ایجاد مزاحمت جنگنده امریکایی برای هواپیمای مسافربری ایرانی!!! مجروحیت چند نفر!!! ⚠️⚠️ شب گذشته هواپیمای مسافربری ماهان ایر IRM1159 که در حال حرکت به سمت بیروت بود در نزدیکی منطقه التنف سوریه توسط یک فروند جنگنده F15 آمریکایی مورد رهگیری قرار گرفت. در پی مزاحمت ایجاد شده توسط جنگنده آمریکایی، خلبان هواپیمای ماهان ایر مجبور به تغییر وضعیت سریع شده و این موضوع باعث مجروحیت تعدادی از مسافران این هواپیما شد!!! اخبار تکمیلی در ادامه کانال👇👇👇 @az3210
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️ مزاحمت دو جنگنده آمریکایی برای هواپیمای ایرانی ماهان در آسمان سوریه⚠️ @az3210
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺گزارش تعرض جنگنده های متخاصم به هواپیمای مسافری ماهان و زخمی های هواپیما @az3210
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺 اولین فیلم از محل واژگونی خودروی زرهی اسرائیل در مرزهای لبنان🚀 جنگاوران @az3210
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺باز هم حاج احمد فراموش شد سی و هشت سال بعد از ماجرای ربوده شدن حاج احمد متوسلیان و سه نفر دیگر از اعضای سفارت ایران در لبنان، خبر شهادت او در فضای مجازی و برخی رسانه‌ها منتشر شد و در پی آن باز هم تایید و تکذیب‌های مختلف و در نهایت بیانیه نیم بند وزارت امور خارجه و باز هم فراموش شدن ماجرای احمد 👈گزارشی از آنچه این روزها درباره متوسلیان و دیپلمات‌های ربوده شده در فضای جامعه پیچیده را در برنامه ببینید 📺«عصر»، با اجرای نادر طالب‌زاده، سه‌شنبه شب‌ها ساعت ۲۲ روی آنتن زنده شبکه افق ⏯ تماشای این قسمت از برنامه عصردر یوتیوب: https://youtu.be/c2ndU_vsqNU) ⏯ تماشای این قسمت از برنامه عصردر آپارات: https://aparat.com/v/iTVDm @az3210
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 مستندی است پیرامون سیاست گذاری جنگ از منظر طراحان دفاع در برابر عراق در دوران هشت ساله جنگ تحمیلی، روایتی متفاوت با آنچه شاید تاکنون دیده یا شنیده باشیم. 👈این مستند تلاش می کند بدون موضع گیری و صرفا با نگاه یک ناظر بیرونی اتفاقات مهمی را که در جریان سیاست گذاری دفاع ایران در برابر عراق در حدود 8 سال رقم خورد به مدد تصاویر و فیلم های آرشیوی و گفت وگو با کارشناسان و حاضران در جنگ به تصویر بکشد. 🎥در «اتاق جنگ» روایت هاشمی، روحانی، محسن رضایی، شمخانی، محمدجواد لاریجانی و چندتن از مسئولان سیاسی نظامی کشور را درباره موضوع مورد بحث می شنویم. ⏰مستند فردا شنبه، هشت صبح از شبکه افق @az3210
⚠️ (1) ♨️ تمامی پژوهش‌ها و بررسی های علمی این نکته را تأیید می‌کنند که در تاریخ معاصر ایران هیچ چهره و شخصیتی به اندازه محمود احمدی‌نژاد مورد هجمه و تخریب رسانه‌های جمعی قرار نگرفته است. ‼️این هجمه سازماندهی شده از چنان ابعاد وسیعی برخوردار است که دیگر به عنوان یک ناظر آماتور امکان ارزیابی و تحلیل محتوای آن موجود نبوده و به جز از طریق یک پژوهش فراگیر که متضمن صرف وقت فراوان با کاربست حضور تعداد زیادی از پژوهشگران است، تحلیل این پدیده پیچیده میسر نخواهد بود.👇👇👇 @az3210
✍از آنجا که بیش از یک دهه است که به تدریس ترمودینامیک و دروس وابسته به آن مشغول هستم، در این یادداشت بنا دارم با کاربست مفاهیم ترمودینامیک، کنش تاریخی احمدی‌نژاد را در سپهر عمومی ایران تحلیل نمایم. 💢 سالها پیش از این نیز مهندس مهدی بازرگان با کاربست مفاهیم مستخرج از قانون دوم ترمودینامیک نظیر آنتروپی در کتاب عشق و پرستش، برخی رفتارهای انسانی را تحلیل نمود که اینجانب نیز در نظر دارم با کاربست مفهوم تعادل ترمودینامیکی، واکنشهایی که در برابر کنشگری دکتر احمدی‌نژاد در رأس دولت جمهوری اسلامی ایران ایجاد شده را بررسی نموده و نشان دهم که که علیه احمدی‌نژاد و یارانش اعمال می‌شود مستقیماً به برهم خوردن نظم ایجاد شده و تعادل مطلوب اکبر هاشمی رفسنجانی در ساختار اجرایی کشور طی سالهای 68 تا 84 ارتباط دارد. 💢2⃣ سوم تیر 84 و بیست و دوم خرداد 88، روزهایی هستند که در آن ملت ایران با رأی خود، اشرافیت برآمده در جمهوری اسلامی را نفی کرده و مردی را برگزیدند که تعادل ایجاد شده به نفع اشرافیت بوروکراتیک را بر هم زد. هرچند که رأی 17 میلیونی مردم ایران در سوم تیر 84 تا حد زیادی واجد جنبه سلبی بود، اما رأی بی‌سابقه 25 میلیونی مردم ایران در بیست و دوم خرداد 88، در شرایطی به احمدی‌نژاد تعلق گرفت که چهار سال عملکرد وی در منظر مردم قرار گرفت و این بار مردم بر اساس کارنامه دولت نهم، احمدی‌نژاد را بر صدر نشاندند. بر این اساس می‌توان اذعان نمود که کیفیت رأی ملت ایران در بیست و دوم خرداد 88 عمدتاً واجد جنبه‌های ایجابی و اثباتی و بر مبنای قضاوت در خصوص بینش، منش، روش و کنش محمود احمدی‌نژاد شکل گرفته است. اقبال عمومی و بی‌نظیر ملت ایران به احمدی‌نژاد از یک سو و حملات بی‌سابقه اصحاب قدرت و ثروت علیه او از سویی دیگر، در مقابله جدی احمدی‌نژاد با تعادل سیستماتیک ایجاد شده به نفع «اشرافیت بوروکراتیک» طی سالهای 60 تا 84 و تلاش او برای ایجاد تعادل سیستمی نوین به نفع «مردم» ریشه دارد. به واقع احمدی‌نژاد طی هفت سال اخیر دائماً تلاش نموده تا نظم سیستماتیک ایجاد شده به نفع اشراف برآمده در جمهوری اسلامی را بر هم زده و نظمی نو بر اساس منافع مردم را شکل دهد که در ادامه بر اساس تحلیل تعادل ترمودینامیکی به آن خواهم پرداخت. 💢3⃣ تعادل ترمودینامیکی، در یک سیستم‌، به حالتی گفته می‌شود که در آن سیستم در حالت تعادل مکانیکی، تعادل شیمیایی و تعادل گرمایی باشد. وقتی که هیچ‌گونه نیروی خنثی نشده‌ای در داخل سیستم و همچنین بین سیستم و محیط آن وجود نداشته باشد، می‌گویند که سیستم در تعادل مکانیکی قرار دارد. اگر این شرایط برقرار نباشند، یا سیستم به‌تنهایی و یا سیستم و محیط آن هر دو تغییر حالت خواهند داد و این تغییر حالت وقتی متوقف می‌شود که تعادل مکانیکی دوباره برقرار گردد. تعادل شیمیایی به حالتی گفته می‌شود که در آن پیوندهای شیمیایی واکنشگرها و محصولات در واکنش شیمیایی با گذشت زمان پایدار بماند و تغییر نکند. در تعادل گرمایی تمام قسمت‌های یک سیستم در یک دما به‌سر می‌برند. اگر این شرایط برقرار نباشند، تغییر حالت ایجاد می‌شود که تا برقراری تعادل گرمایی ادامه دارد.همانگونه که مفهوم تعادل ترمودینامیکی در سیستم‌های فیزیکی و مکانیکی مورد توجه و پیاده‌سازی قرار می‌گیرد می‌توان از مفهوم تعادل ترمودینامیکی برای تحلیل رفتار یک نظام و سیستم اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نیز با پیش‌فرضهایی سخن گفت. به عنوان مثال، هنگامی که منابع قدرت در یک سیستم سیاسی تغییر می‌کند می‌توان از برهم خوردن تعادل مکانیکی در سیستم مزبور سخن گفت و یا تغییرات در پیوندهای عناصر سیاسی یک نظام اجتماعی را می‌توان معادل تغییر در پیوندهای شیمیایی عناصر یک سیستم فیزیکی دانست و به تبع آن از تغییر در تعادل شیمیایی سیستم سخن گفت. اگر ثروت و درآمد را نیز در یک جامعه انسانی به عنوان اصلی‌ترین عامل برای تحرک و فعالیت‌های آحاد جامعه شناسایی نماییم می‌توان نقش عامل ثروت در تحرکات انسانی را با عامل گرما در تحولات فیزیکی معادل‌یابی نمود بنابراین هرنوع توزیع دما در یک سیستم فیزیکی را می‌توان با نحوه توزیع ثروت و درآمد در یک سیستم اجتماعی شبیه‌سازی نمود. @az3210
در ادامه بحث به تأثیر کنش دکتر احمدی‌نژاد بر تغییرات تعادلی برآمده در نظام جمهوری اسلامی می‌پردازیم: 👈الف. ازآنجا که تعادل مکانیکی در یک سیستم اجتماعی‌-سیاسی را تعادل بین منابع قدرت یک سیستم لحاظ نموده‌ایم، در دهه نخست انقلاب منابع قدرت در نظام جمهوری اسلامی از سه عنصر روحانیت، حزب‌الله و آحاد مردم تغذیه می‌شد که از سال 68 و با قرار گرفتن اکبر هاشمی رفسنجانی در رأس قوه مجریه، منابع قدرت در نظام جمهوری اسلامی ایران با تغییری جدی مواجه گردید. @az3210
با ظهور دولت سازندگی در عرصه اجرایی و اتخاذ سیاستهای «توسعه منهای عدالت» مبتنی بر آموزه‌های بانک جهانی، هاشمی رفسنجانی عزم خود را برای حضور جدی و تأثیرگذار تکنوکراتهای غرب باور در عرصه عمومی کشور و در مقابل حذف و کاهش نقش مردم به عنوان مانعی جدی در برابر اجرای سیاستهای دیکته شده بانک جهانی جزم نمود و بر این اساس به بازمهندسی منابع قدرت مبادرت نمود. البته بی‌توجهی به نقش مردم در اندیشه سیاسی هاشمی رفسنجانی بی‌سابقه نبود. هاشمی رفسنجانی در گفت‌و‌گو با صادق زیبا کلام محور اصلی اندیشه سیاسی خود را در «نفی ضرورت حضور همه جانبه و گسترده مردم و کفایت اتکای نظام به یک اقلیت 20 درصدی از جامعه» بیان داشته و خطاب به صادق زیباکلام می‌گوید: «قبلا هم با شما این بحث را پیرامون آینده نظام داشته‌ام که نظام می‌تواند 20‌درصد مردم را به‌طور فعال به نفع خودش در صحنه نگه دارد و ابزار قانونی هم در دستش است و گلوگاه‌ها را دارد بنابراین می‌تواند نظام مستقری باشد حالا 40-30 درصد از مردم هم بی‌تفاوت هستند و برای آنها چپ و راست فرقی ندارد می‌ماند آنها که مخالف هستند که به هرحال هر نظامی یک مقدار مخالف دارد بنابراین از نظر من نظام مستقر است.»(1) به واقع همانگونه که روایت شد هاشمی رفسنجانی به صراحت از عدم همراهی 80 درصدی مردم، خطری را متوجه نظام نمی‌داند. هاشمی رفسنجانی در این مسیر با اتخاذ سیاستی مردم گریز، حذف مردم به عنوان یکی از منابع قدرت دهه نخست انقلاب را به‌طور جدی در دستور کار دولت خود قرار داد و تکنوکراتهای غربگرا را به عنوان منبع قدرت جدید جایگزین آحاد مردم ساخت و تعادل جدید منابع قدرت در نظام جمهوری اسلامی را بر اساس مثلث «روحانیت-حزب الله-تکنوکراتهای متکی به هاشمی» بنا نمود که این شیوه بازمهندسی منابع قدرت از همان ابتدا مورد انتقاد و اعتراض رهبر معظم انقلاب قرار داشت. هاشمی رفسنجانی در همین رابطه در گفت‌و‌گو با صادق زیباکلام اظهار داشت: «یک دوره‌ای بود که هر روز و به صورت هفتگی گزارش‌هایی به من می‌دادند که تعداد زیادی از متخصصین به کشور بازگشته‌اند. دکتر حبیبی هم از طرف من مسئولیت پذیرفته بود که وقتی اینها بر‌می‌گردند به اینها سر و سامانی بدهد. مرکزی برای مسکن و شغل اینها درست کرده بود... برای همین بود که می‌گفتند هاشمی بیشتر به فکر جذب نخبگان، مدیران و فرهیختگان است در حالی که رهبری بیشتر به توده مردم و به گروههای بسیجی و اینها می‌پردازند...یکی از ایرادات یا انتقادات به من از ناحیه برخی‌ها این بود که من خیلی به تحصیلکرده‌ها توجه دارم و نسبت به اقشار دیگر چندان توجهی نشان نمی‌دهم.»(2) هرچند که هاشمی رفسنجانی در تمامی دوره‌ها تلاش می‌کرد خود را در مرکز ثقل مثلث مزبور جای دهد اما به دلیل آشکار شدن جهت گیری‌های غیرانقلابی دولت سازندگی، بتدریج از بدنه حزب‌الله شامل بسیج، هیأت‌های مذهبی و... فاصله گرفت و به جز تعدادی از مراجع تقلید و روحانیون بلندپایه نظیر واعظ طبسی، ناطق نوری و...، سایر طلاب و روحانیون نیز از وی دوری گزیدند و در مقابل هاشمی رفسنجانی نیز مسیر نزدیکی به تکنوکراتهای غربگرا را در پیش گرفت. اینچنین بود که اشرافیت بوروکراتیک ایران با هدایت اکبر هاشمی رفسنجانی موفق شد طی سالهای 68 تا 84، تعادل مکانیکی مورد نظر خود را به نظام جمهوری اسلامی تحمیل نموده و منابع قدرت را براساس منویات خود بازآرایی نماید و علیرغم آن‌که ملت ایران از سال 1372 تا 1384 در تمامی انتخاباتها، اعتراض خود را به جهت‌گیری هاشمی رفسنجانی اعلام می‌نمود، اما با کنش پیچیده هاشمی رفسنجانی بویژه پس از خرداد 76، همواره رأی مردم ایران در نفی رویکردهای اشرافیگرانه هاشمی رفسنجانی تا تیرماه 84 بلا‌اثر باقی ماند. با انتخاب شگرف محمود احمدی‌نژاد در تیرماه 84، تکنوکراتهای غربگرا نقش خود را در حوزه منابع قدرت جمهوری اسلامی از دست داده و یکبار دیگر و مشابه دهه نخست انقلاب، آحاد مردم نقش خود را به عنوان منبع قدرت بازیابی نمودند. احمدی‌نژاد هم در حوزه گفتمانی و هم در حوزه عملیاتی، تکنوکراتهای غربگرا را به کناری نهاد و آحاد مردم را به عنوان یک منبع جدید قدرت به سایر منابع قدرت الحاق نمود. بی‌توجهی به مطالبات و سهم خواهی احزاب و چهره‌های صاحب نفوذ سیاسی، تمرکز زدایی از دولت، سفرهای استانی، تغییر کارکرد سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی سابق، هدفمندی یارانه‌ها، تأکید بر افزایش جمعیت و... از جمله برنامه‌های راهبردی احمدی‌نژاد در مسیر توانمندسازی مردم و بازآرایی منابع قدرت نظام و بر هم زدن تعادل مکانیکی مطلوب اشرافیت بروکراتیک و حرکت به سمت تعادل مکانیکی جدید با اتکا به آحاد مردم بود. @az3210
👈ب- تأثیر حضور احمدی‌نژاد بر تعادل شیمیایی نظام جمهوری اسلامی از آنجاکه تعادل شیمیایی در یک سیستم اجتماعی-سیاسی را تعادل بین پیوندهای سیاسی یک سیستم لحاظ نموده‌ایم، ظهور دکتر محمود احمدی‌نژاد در معادلات کلان سیاسی ایران باعث شد که صف بندی‌های متعارف چپ-راست و اصلاح‌طلب-اصولگرا که مدل مطلوب سیاسی اکبر هاشمی رفسنجانی است، برهم خورده و از مدل سیاسی جدیدی در سپهر سیاسی ایران رونمایی شود. هاشمی رفسنجانی در گفت‌و‌گوی خود با دکتر صادق زیباکلام، ساختار سیاسی مورد نظر و مطلوب خود را ساختار سیاسی امریکا که متشکل از دو حزب سیاسی فراگیر و با مشارکت سیاسی محدود شکل گرفته است، معرفی می‌کند. هاشمی رفسنجانی در این گفت‌و‌گو خطاب به دکتر صادق زیباکلام می‌گوید: «شما ببینید جامعه امریکا بالاخره یک جامعه جاافتاده دموکراتیک است.آنها خیلی آزاد بودند و آزاد هم هستند.مردم امریکا 50 درصد در انتخابات شرکت می‌کنند.نمی توانیم بگوییم بقیه که شرکت نمی‌کنند به امریکا علاقه‌مند نیستند یا به کارهای کشورشان علاقه‌مند نیستند. آنها کار خودشان را می‌کنند و فکر می‌کنند اگر بیایند یا نیایند یکی از دو حزب می‌برد.در ایران هم ممکن است کم کم به همین جا برسیم که مردم بگویند بالاخره یا جناح چپ یا جناح راست می‌برد و از میان این دو هم هیچ وقت بیرون نرفته است، همین جور هم دارد می‌شود. ممکن است عده‌ای به این ادله شرکت نکنند یعنی فکر کنند که نتیجه انتخابات چیزی را عوض نمی‌کند لذا عدم شرکت آنان را نمی‌توان لزوماً به معنای مخالفت آنان یا پشت کردنشان به نظام گرفت.»(3) هاشمی رفسنجانی پس از وقایع خرداد 60 و حذف منافقین و لیبرال‌ها از عرصه سیاسی کشور تلاش نمود تا سامانه سیاسی کشور را بر دو پایه چپ-راست (بعدها اصلاح‌طلب-اصولگرا) طراحی کند و خود نیز به عنوان پایه سوم،تعادل بین دوپایه مذکور را ایجاد نماید که پیروزی محمود احمدی‌نژاد در سال 84 مدل سیاسی مزبور را دچار بحران موجودیت نمود. برای اتخاذ نگاهی علمی به تحولاتی که در پیوندهای سیاسی از زمان روی کارآمدن محمود احمدی‌نژاد روی داده است، ابتدا باید تضاد اصلی را در این صحنه تشخیص داد تا تضادهای فرعی مورد نظر هاشمی رفسنجانی نظیر تضاد «چپ- راست» و «اصلاح‌طلب- اصولگرا» و یا تضادهای کاذب نظیر تضاد «انحراف- حزب الله» حجاب ذهنی ایجاد ننماید که در ادامه به آن خواهم پرداخت: افزایش شکاف‌های طبقاتی طی سال‌های 84-68 در دولت‌های پنجم تا هشتم که سیاست اقتصادی خود را بر اساس توصیه‌های بانک جهانی بر اولویت‌گذاری رشد اقتصادی و غفلت از توزیع عادلانه درآمدها بنا نهاده بودند، باعث شد که در دوره‌های مذکور ضریب جینی افزایش یافته و توزیع ناعادلانه‌تر درآمدها رقم خورد. در واقع دولت‌های سازندگی و اصلاحات بر پایه الگوهای توسعه پیش از دهه شصت میلادی که مععتقد بودند: «افزایش شکاف درآمدی در جامعه بین کم درآمدها و پردرآمدها در کوتاه مدت می‌تواند منجر به میل بیشتر پس انداز، انباشت سرمایه و در نتیجه شتاب‌گیری رشد اقتصادی شود» سیاست‌های اقتصادی خود را بر افزایش رشد اقتصادی و تولید ثروت فارغ از توزیع عادلانه درآمد بنا نهادند. نظریات سنتى توسعه که مورد توجه دولت‌های سازندگی و اصلاحات قرار داشتند،مدعی بودند: «که اگر قرار است پیشرفت صورت گیرد، زندگی اقتصادی باید صرفاً با روند طبیعی عرضه و تقاضای بازار تنظیم شود. آنان معتقد بودند که فقر برای بهبود شخصیت فرد انگیزه‏ایی در وی ایجاد می‏کند، در حالی که ضمانت وسایل بقا، آن انگیزه را از بین می‏برد.» به این ترتیب در نظرات سنتی «رشد محور» توسعه که مورد تأکید جبهه وسیعی از مدعیان اصولگرایی و اصلاح‌طلبی می‌باشد، «فقر» به عنوان بهاى لازم برای رشد و پیشرفت اقتصادی پذیرفته شده است. گفتنی است این قبیل نظریات در مذهب پروتستان ریشه داشته که معتقد بودند موفقیت‌های مادی نشانه آن است که شخص مورد عنایت ‏خداست و شکست ‏به عنوان «خواست‏ خدا» قلمداد مى‏شد و نمى‏بایست در مقابل آن چون و چرا کرد و بر همین مبنا بود که داروینیست‌های اجتماعی به عنوان بنیانگذاران نظریات سنتی توسعه وجود فقر را بر مبناى عبارت مشهور «بقای اصلح‏» توجیه می‏کردند. آنان معتقد بودند: «دلیل آن که عده ‏ای فقیر در پله پائین نردبان اجتماعی‏ اند آن است که آنان توان درگیر شدن با مسائل اجتماعی را ندارند و یا برای این کار مناسب نیستند و کمک به آنها نابودی شان را کند و در نتیجه روند پیشرفت را کند می‏ کند.» دولت دکتر احمدی‌نژاد از زمانی که کار خود را آغاز نمود بر تئوری سنتی و رشد محور توسعه خط بطلان کشید و همانگونه که نظریه پردازان نوین توسعه، شکاف عظیم درآمدی بین طبقات پائین و بالای جامعه در کشورهای در حال توسعه را نه تنها به عنوان یک مزیت اقتصادی نمی‌دانند بلکه آن را مانعی بر سر راه رشد و توسعه اقتصادی ذکر می‌کنند، دولت‌های نهم و دهم نیز الگوی «توزیع عادلانه درآمد +
رشد اقتصادی» را در دستور کار خود قرار دادند و در این راه به اقتصاد صدقه‌ای و گداپروری متهم شدند. اقدامات دولت دکتر احمدی‌نژاد در عین حال موجب آشکار‌سازی شکاف اصلی سیاسی در سامانه سیاسی کشور و تغییر پیوندهای سیاسی موجود و در نهایت به برهم خوردن تعادل شیمیایی مورد نظر هاشمی رفسنجانی منجر شد که در اینجا به برخی اظهار نظرها اشاره می‌شود: 🗣٭محسن رضایی(13 اسفند 85): با رفتارهای اقتصاد یارانه‌ای، گداپروری و غیرتولیدی به جایی نمی‌رسیم. 🗣٭رسول منتجب نیا(12 تیر 86): نباید به گونه‌ای به مردم کمک کرد که گداپروری شود. 🗣٭مسعود نیلی(15 مهر 86):طرح سهام عدالت طرح گداپروری است. 🗣٭حسن روحانی(20 شهریور 87): آیا با تزریق نقدینگی بی‌حساب و توزیع پول بین مردم می‌توان به عدالت رسید؟ 🗣٭اکبر هاشمی رفسنجانی(26 آبان 87):ساختن اقتصاد کشور با شیوه گداپروری جواب نمی‌دهد و لذا باید در عرصه تولید قدم‌های مهم و اساسی برداریم. 🗣٭محمد خاتمی(3 آذر 87): بسیار جفاست که عدالت را در عدالت اقتصادی و آن هم اقتصاد صدقه‌ای که بعضی از حکومت‌ها به بهانه این‌که لقمه نانی به مردم بدهند خلاصه کنیم. 🗣٭علی لاریجانی (8 آذر 87): مشکلات کشور با صدقه‌پروری حل نمی‌شود، ما نباید به دنبال اقتصاد کمیته امدادی باشیم. 🗣٭شیخ یوسف صانعی(20 فروردین 88): اسلام دین گداپروری نیست. 🗣٭سایت الف وابسته به احمد توکلی(18 فروردین 88): مسیر پر اشتباه اقتصاد صدقه‌ای را به اقتصاد تولیدی و توسعه‌ای برگردانید. 🗣٭میرحسین موسوی (10 اردیبهشت 88): چیزی که ما کم داریم، برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها است، با اقتصاد مبتنی بر صدقه نمی‌تواند طرح‌های مهم اشتغالزا ایجاد کند. 🗣٭محسن رضایی (2 خرداد 88): ما گداپروری را از جامعه دور می‌کنیم و با تغییر سیستم مدیریتی پول را به سرمایه تبدیل خواهیم کرد. 🗣٭مهدی کروبی (13 خرداد 88): ما نمی‌خواهیم گداپروری کنیم. 🗣٭محسن رضایی (13 خرداد 88): به جای پول دادن به مردم، باید تولید ایجاد کنیم. 🗣٭محمد نهاوندیان (8 مرداد 88): اقتصاد صدقه‌ای راه به‌جایی نخواهد برد. باید اصلاحات ساختاری را آغاز کرد و از پول دادن‌های صدقه‌ای اجتناب کنیم و به بهینه‌سازی و دسترسی به بازار همزمان توجه کنیم. 🗣٭یحیی آل اسحاق(10 مرداد 88): سیاستگذاری‌های کلان دولت به سوی اقتصاد صدقه‌ای می‌رود. 🗣٭اسدالله عسگراولادی (11/3/90): پنج سال پیش گفتم تیم اقتصادی دولت، اقتصاد کشور را به سمت فشل شدن می‌برد. 🗣٭علی لاریجانی (14/5/90): ایجاد بستر‌های رقابت صحیح در فضای کسب و کار نوعی عدالت است و عدالت به معنای پول پاشیدن بین مردم نیست. مجموعه حملات علیه سیاست‌های دولت‌های نهم و دهم در «همزمانی توسعه و پیشرفت با توزیع عادلانه درآمدها و کاهش شکاف‌های طبقاتی» در شرایطی صورت می‌گیرد که پروفسور محبوب الحق، اقتصاددان نامی پاکستانی در دفاع از سیاست رشد اقتصادی توأم با کاهش شکافهای طبقاتی گفته بود: ✅«در تئوری اقتصاد به ما آموخته شده بود شما به دنبال رشد اقتصادی باشید، موضوع توزیع عادلانه درآمد خود به خود حل می‌شود. اما من به این نتیجه رسیده‌ام که برای داشتن رشد اقتصادی احتیاج به توزیع عادلانه درآمدها داریم» این پیوند و همگرایی وسیع، فراگیر و گسترده سیاسی بین چهره‌های وابسته به طیف‌های مختلف مدعی اصولگرایی و اصلاح‌طلبی که ذیل گفتمان «توسعه منهای عدالت» با محوریت اندیشه و برنامه سیاسی - اجتماعی اکبر هاشمی رفسنجانی گرد هم آمده‌اند به خوبی حکایت از آن دارد که پیوندهای سیاسی در جامعه ایران نسبت به دوران پیش از سال 84 کاملاً تغییر کرده و پیوندهای سیاسی جدیدی حول محور دو رویکرد متفاوت در برنامه‌های توسعه شکل گرفته که موجب برهم خوردن تعادل شیمیایی مطلوب هاشمی رفسنجانی شده است. در یک سوی تعادل جدید شیمیایی که از تغییرات پیوندهای سیاسی پدید آمده مجموعه‌ای از مدعیان اصلاح‌طلبی و نیروهای مدعی اصولگرایی (که عمدتاً مردود شدگان در آزمون بزرگ فتنه 88 هستند) - با هدایت هاشمی رفسنجانی - ایستاده‌اند که بر الگوی «پیشرفت منهای عدالت» پافشاری می‌کنند و در سوی دیگر این تعادل، آن دسته از نیروهای اجتماعی با هدایت دکتر احمدی‌نژاد قرار دارند که پیشرفت و توسعه را بدون عدالت اجتماعی و توزیع عادلانه ثروت و درآمد سرابی بیش نمی‌دانند. @az3210
defa-az-velayat-panahian.mp3
2.72M
🔈 نتیجه بی اعتنایی و عدم دفاع از اصحاب ولایت در کلام امیرالمومنین ⚠️نیش عقرب ها در راه است... @az3210
شمارش معکوس برای نابودی اسرائیل
رشد اقتصادی» را در دستور کار خود قرار دادند و در این راه به اقتصاد صدقه‌ای و گداپروری متهم شدند.
👈ج - تأثیر حضور احمدی‌نژاد بر تعادل گرمایی نظام جمهوری اسلامی از آنجاکه که تعادل گرمایی در یک سیستم اجتماعی- سیاسی را در نحوه توزیع ثروت در سیستم جست‌و‌جو نموده‌ایم، ظهور دکتر محمود احمدی‌نژاد در رأس قوه مجریه باعث شد که توزیع نامتعادل درآمد که مدل مطلوب دولت‌های سازندگی و اصلاحات بود با روی کارآمدن دولت احمدی‌نژاد، برهم خورده و کاهش مداوم ضریب جینی در سال‌های اخیر به ثبت رسید. براساس گزارش‌های رسمی بانک مرکزی و مرکز آمار ایران، ضریب جینی در طول سال‌های فعالیت‌های دولت جناب آقای دکتر احمدی‌نژاد از 4019/0 در سال 1385 به 3450/0 در سال 1390 کاهش یافته است که این کاهش 14 درصدی ضریب جینی،در ارتباط مستقیم با برنامه‌ها و طرح‌های ارائه شده از سوی دولت‌های نهم و دهم از جمله سهام عدالت، طرح تحول اقتصادی، هدفمند کردن یارانه‌ها، تقویت سازمان بهزیستی، حمایت کمیته امداد و افزایش حقوق کارکنان رده پائین و مستمری بازنشستگان بوده که به صورت نسبی سهم دهک‌های پائین درآمدی را افزایش داده است. 〽️برای آن‌که دریابیم که کاهش 14 درصدی ضریب جینی در دولت دکتر احمدی‌نژاد، چه حجمی از درآمد را از کیسه گروه یک درصدی اشراف جامعه خارج کرده و در میان سایر طبقات توزیع نموده محاسبات زیر را انجام می‌دهیم: همانطور که در تعریف ضریب جینی بیان شده است، ضریب جینی تفاوت مورد انتظار در درآمد بین دو فرد یا دو خانوار که به‌طور تصادفی از کل جامعه انتخاب می‌شوند را بیان می‌کند. به عنوان مثال ضریب جینی 6000/0 اشاره به این دارد که اگر درآمد سرانه جامعه 1000 دلار باشد، تفاوت مورد انتظار بین درآمد دو فرد یا دوخانوار که به صورت تصادفی انتخاب می‌شوند 600 دلار است و اگر این جامعه یک میلیون نفر جمعیت داشته باشد یک شکاف درآمدی 600 میلیون دلاری بین اعضای این جامعه وجود دارد. با این پیش فرض‌ها و با احتساب درآمد سرانه 12500 دلاری در ایران، کاهش ضریب جینی از 4019/0 به 3450/0 (یعنی کاهش به میزان 0569/0 واحد) و احتساب جمعیت 75 میلیون نفری کشور، برای محاسبه میزان درآمد انتقال یافته از طبقات مرفه به سایر طبقات بر اساس مدل بالا خواهیم داشت: 0569/0 * 12500 * 75000000=53343750000 دلار.یعنی دولت دکتر احمدی‌نژاد موفق شده است که طی دوره شش ساله فعالیت خود بیش از 53 میلیارد دلار از درآمدهای طبقات مرفه را در میان سایر طبقات اجتماعی و بویژه طبقات محروم جامعه بازتوزیع نماید. به عبارت دیگر و با فرض قیمت دلار به میزان 1700 تومان، اقدامات دولت دکتر احمدی‌نژاد باعث شده است که 90684375000000تومان یعنی بیش از 90 هزار میلیارد تومان از گروه مرفه جامعه به سایر طبقات جامعه منتقل شود.انتقال بیش از 90 هزارمیلیارد تومان از درآمدهای طبقات مرفه جامعه به سایر طبقات و اقشار اجتماعی آشکار، تعادل ثروت برآمده در دولت‌های سازندگی و اصلاحات را برهم زده و تعادل جدیدی را به نفع آحاد جامعه برپا ساخته است که این نکته نیز نشان از شکل‌گیری تعادل ترمودینامیکی نوین پس از روی کارآمدن دکتر احمدی‌نژاد است. @az3210