eitaa logo
شمارش معکوس برای نابودی اسرائیل
636 دنبال‌کننده
31.1هزار عکس
24.8هزار ویدیو
351 فایل
دشمنان خارجی،در راس همه🔯اسرائیل غاصب؛ دل به خیانت #نفوذی های داخلی بسته اند و تمام تلاش خودرابرای به تاخیرانداختن ظهور بکارگرفته؛👊اما با #بصیرت و #سواد_رسانه_ای، نقشه های شوم آنان نابودخواهد شد؛ ان شاءالله #اندکی_صبر_طلوع_نزدیکست @SalamAZ3210 کپی آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
27.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روضه رو می شنوید؟! روضه را ببینید.... امروز ، غزه ، کربلاست.... 🖤صلی الله علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام🖤 اللهم عجل لولیک الفرج بدم المظلوم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کربلای غزه😭 فاجعه شیرخواران غزه😭 تابعین حضرت علی اصغر😭 بچه رو روی دست گرفته ابی عبدالله، ان لم ترحمونی، به من رحم نمی كنید، فارحموا هذا الطفل، به این بچه رحم كنید😭 اما تَروُنَهُ کیفَ یَتَلَظّی عَطَشاً؛ ماهی رو از آب بیرون می ندازید، تا اون موقعی كه جون داره، خودش رو هی از رو زمین بلند می كنه، بالا و پایین خودش رو می ندازه، دیگه جونی براش نمی مونه، این لب هاش رو بهم می زنه، عرب این لحظه رو می گه تلظی😭 ابی عبدالله نشون داد بچه رو، سر رو شونه می افتاد، فرمود: ببینید داره تلظی می كنه، یعنی اگه آبم بهش برسونید جون میده، بعضی از لشکریان گفتند: حسین راست می گه، ما كه با بچه جنگ نداریم. راست می گه حسین، بچه رو بگیرید سیراب كنید😭 ابن سعد ملعون، دید وضع لشکر داره به هم می ریزه، یه نگاه به حرمله نانجیب كرد، امتحانش رو پس داده، او چشم اباالفضلم هدف گرفته، گفت: چرا جوابش رو نمی دی؟ نا نجیب گفت: بابا رو نشونه بگیرم یا بچه رو؟ گفت: مگه سفیدی زیر گلوی علی رو نمی بینی؟ هنوز حرف های حسین تموم نشده، یه وقت دید علی داره بال بال می زنه...😭 گلی نشکفته از گلشن گرفتی تمام عمرمو دشمن گرفتی الهی حرمله دستت قلم شه کبوتر بچمو از من گرفتی ز فرط گریه نایم زخمه مادر دلم، چشمم، صدایم زخمه مادر برای کندن قبرت در این خاک تمام پنجه هایم زخمه مادر علی لای لای، علی لای لای، لالایی لالایی چه كرده آفتاب گرم وقتی رُخت در زیر نور ماه می سوخت پریده رنگ و چسبیده زبانت عطش افتاده با تاول به جانت لالایی لالایی، لالایی لالایی، علی اصغرم مرگ بر شمرهای زمانه👊 ✊ 🌪 🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📍 پدر ماننده مرغ سرکنده است، آرام و قرار ندارد، بچه هایش زیر آوار مانده اند، دستهایش خالی است، حتی یک بیل هم ندارد، فریاد می زند عبدالله کجایی!؟ الا لعنت الله علی قوم الظالمین...😭😭😭😭😭 ارسالی 🇵🇸 کربلاست 🌪 نابود کننده استکبار ✊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قول میدم اگه ورق برگرده و علی نَمیره....😭😭😭 جوری لالایی بخونم حرمله گریه‌اش بگیره...😭😭 🌸کپی با ذکر بلامانع است. 🌹🌹🌹
هدایت شده از بهار دلها 💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
• • 🟡 ابراز محبت مردم زنجان به دکتر احمدی‌نژاد تاسوعای حسینی/ ۲۵ تیر ۱۴۰۳ 🖤 الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّڪَ الْفَرَجـ 🖤 @bahareedelhaa https://eitaa.com/bahareedelhaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔞🔞🔞 امروز غزه جنایت جدید شمر زمانه، تروریست های صهیونیست مرگ‌بر اسقاطیل شمر زمانه‌ات را بشناس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔞🔞🔞 اه از بچه های غزه لعنت به اسقاطیل شمر زمانه ات را بشناس
زیارت+عاشورا+با+صدای+علی+فانی.mp3
28.44M
آغاز چله عاشورا تا اربعین به نیت ظهور🌹🌹🌹
أعظَمَ اللهُ اجورَنا و اجورکم بمُصابِنا بِالحُسَینِ علیه السلام وَ جَعَلَنا و ایّاکُم مِنَ الطّالِبینَ بِثارِهِ مَع وَلیّهِ الامامِ المَهدیِّ مِن آلِ مُحَمَّدٍ 😭😭😭
💢مروری کوتاه و مختصر بر روز عاشورا بر اساس ساعت🕐 💢تاریخ شمسی عاشورا 👈طبق محاسبات تقویمی؛ عاشورا مصادف با 21 مهر سال 59 هجري شمسی میباشد. با در آوردن اوقات شرعی شهر کربلا در آن تاریخ می توان نقل های مقتل نویسان را به ساعت و دقیقه با توجه به اوقات شرعی اذان صبح، طلوع آفتاب، اذان ظهر و اذان عصر برگرداند. 👈اوقات شرعی روز 21 مهر به افق کربلا که حداکثر 10-+ دقیق اختلاف می تواند داشته باشد؛ را استخراج کرده اند و با نقل های مقاتل را تنظیم شده:
⚠️توجه: 📖از آنجایی که این تطابق حاوی روضه می باشد، حتی الامکان با وضو و توجه و در مکانی مناسب این متن خوانده شود. 🚨هشدار این متن بسیار مختصر بوده و فقط بجهت تقریب ذهن خلاصه ای از وقایع روز عاشورا ذکر شده؛ برای مطالعه دقیق وقایع به مقاتل مراجعه شود که معتبرترین مقتل که بصورت خلاصه کل وقایع را آورده مقتل لهوف سید ابن طاوس از علمای بسیار بزرگ و معتبر مراجعه شود.
💢مرور مختصر و کوتاه بر حادثه عاشورا طبق ساعت: ⚠️توجه: 📖از آنجایی که این تطابق حاوی روضه می باشد، حتی الامکان با وضو و توجه و در مکانی مناسب این متن خوانده شود. 🚨هشدار این متن بسیار مختصر بوده و فقط بجهت تقریب ذهن خلاصه ای از وقایع روز عاشورا ذکر شده؛ برای مطالعه دقیق وقایع به مقاتل مراجعه شود که معتبرترین مقتل که بصورت خلاصه کل وقایع را آورده مقتل لهوف سید ابن طاوس از علمای بسیار بزرگ و معتبر مراجعه شود. ⚠️آغاز بزرگترین مصیبت روز زمین و آسمان😭😭😭 5:47 اذان صبح 👈اولین خطبه از خطبه های عاشورا: امام بعد از نماز صبح برای اصحابش سخنرانی کرد. آن ها را به صبر و جهاد دعوت کرد. و بعد دعا خواند: «اللهم انت ثقتی فی کل کرب... خدایا تو پشتیبان من هستی در هر پیشامد ناگواری» طرف مقابل نيز نماز را به امامت عمر سعد خواند و بعد از نماز صبح به آرایش سپاه و استقرار نیرو مشغول شدند. حدود 6:30 (بعد از نماز صبح و خطبه حضرت) امام حسین دستور داد تا اطراف خیمه ها خندق کنده شود و آن را با خاربوته ها پر کنند تا بعد آن را آتش بزنند و مانع از حمله سپاه از پشت سر بشوند. حدود 7:10 (کمی بعد از طلوع آفتاب که به افق کربلا ساعت 7:06 بوده) امام سوار بر شتری شد تا بهتر دیده شود. روبه روی سپاه کوفه رفت و با صدای بلند برای آنها خطبه ای خواند. صفات و فضایل خودش و پدر و برادرش را یادآوری کرد و اینکه کوفیان به امام نامه نوشته اند. حتی چند نفر از سران سپاه کوفه را مخاطب قرار داد و از حجّار بن ابجر و شبث ربعی پرسید که مگر آنها او را دعوت نکرده اند؟ آنها انکار کردند. امام نامه هایشان را به طرف آنها پرتاب و خدا را شکر کرد که حجت را بر آنها تمام کرده است... یکی از سران جبهه یزیدیان از امام پرسید چرا حکم ابن زیاد را نمی پذیرد و آنها را از ننگ مقابله با پسر پیامبر نمی رهاند؟ اینجا امام آن جمله معروفشان را فرمودند: «أَلَا وَإنَّ الدَّعِيَّ ابْنَ الدَّعِيِّ قَدْ رَكَزَ بَيْنَ اثْنَتَيْنِ: بَيْنَ السِّلَّه وَالذِّلَّه؛ وَهَيْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّه ... فرد پستی که پسر فرد پست دیگری است. من را بین کشته شدن و قبول شدن و قبول ذلت مجبور کرده. ذلت از ما دور است.» سخنرانی امام حدوداً نیم ساعت بر اساس کلمات نقل شده باید طول کشیده باشد. کمتر از 8 بعد از سخنرانی امام چند نفر از اصحاب آن حضرت به روایتی بُرَیر که «سید القرآء» (آقای قرآن خوانهای) کوفه بود (الفتوح) و به روایتی زهیر (تاریخ یعقوبی و طبری) خطاب به کوفیان سخنان مشابهی گفتند. بعد از سخنان زهیر و بریر، امام فریاد معروف «هل من ناصر ینصرنی» را سر داد. چند نفری دچار تردید شدند؛ از جمله حُر. فرد دیگری به نام ابوالشعثا و دو برادر که در گذشته عضو خوارج بودند. بعید نیست که کسانی دیگری هم با دیدن شدت گرفتن احتمال جنگ، از سپاه کوفه فرار کرده باشند. حدود 9 روز به وقت چاشت رسیده بود که شمر به عمر سعد پرخاش کرد که چرا این قدر تعلل می کند؟ عمر سعد عاقبت رضایت به شروع جنگ داد. اولین تیر را به سمت سپاه امام رها کرد و خطاب به لشگریانش فریاد زد: «نزد عبیدالله شهادت بدهید که من اولین تیر را رها کردم.» بعد از انداختن تیر توسط عمر سعد، کماندارهای لشکر کوفه همگی با هم شروع به تیراندازی کردند. امام به یارانش فرمودند: «اینها نماینده این قوم هستند. برای مرگی که چاره ای جز پذیرش آن نیست. آماده شوید.» چند نفر از سپاه امام در این تیر باران کشته شدند. (تعداد دقیق را نمی دانیم . تعداد کشتگان تیر اندازی. با تعداد کشتگان حمله اول 50 نفر ذکر شده است.) حدود 10 بعد از تیراندازی ،«یسار»، غلام «زیاد بن ابیه» و «سالم» غلام عبیدالله ابن زیاد از لشکر کوفه برای نبرد تن به تن ابتدای جنگ بیرون آمدند. عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست. امام حسین(ع) نگاهی به او کرد و فرمود: «به گمانم حریف کشنده ای باشی» عبدالله آن دو نفر را کشت. البته انگشتان دست چپش قطع شد. بعد از این نبرد تن به تن، حمله سراسری سپاه کوفه شروع شد. ابتدا حجار به جناح راست سپاه امام حسین (ع) حمله کرد؛ اما حبیب و یارانش در برابر او ایستادگی کردند. زانو به زمین زدند و با نیزه‌ها حمله را دفع کردند. همزمان شمر به جناح چپ سپاه امام‌(ع) حمله برد. زهیر و یارانش به جنگ مهاجمین رفتند. خود شمر در این حمله زخم برداشت بعد از عقب نشینی هر دو جناح کوفی، عمر سعد 500 تیر انداز فرستاد که دوباره سپاه امام(ع) را تیر باران و آن حملات، علاوه بر از پا درآمدن هر 23 اسب لشکریان امام(ع) تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند. الفتوح آن نفرات را 50 نفر و این شهر آشوب 38 نفر ذکر کرده است. اولین شهید، ابوالشعثا بود و 8 تیر انداخت که 5 نفر از دشمن را کشت. امام(ع) او را دعا کرد. گروهی از سپاه شمر خواستند از پشت سر به امام(ع)حمله کنند زهیر و 10 نفر به آنها حمله کردند.
حدود 11 بعد از این حملات، امام‌ دستور تک تک به میدان رفتن را به یاران داد. اصحاب با هم قرار گذاشتند تا زنده‌اند نگذارند کسی از بنی‌هاشم به میدان برود. انگار برای شهادت با هم مسابقه داشتند. ‌بعضی «در مقابل نگاه امام‌(ع)» شهید شدند. یکی از اولین کسانی که کشته شد، پیرمرد زاهد، جناب بریر بود. مسلم بن عوسجه بعد از او کشته شد. حبیب بر سر بالین او رفت و گفت کاش می‌توانستم وصیت‌های تو را اجرا کنم. مسلم با دست امام حسین(ع) را نشان داد و گفت: «وصیت من این مرد است».  یک بار هفت نفر از اصحاب امام‌(ع) در محاصره واقع شدند، حضرت عباس(ع) محاصره آنها را شکست و نجاتشان داد. ۱۲:۵۰ اذان ظهر  حبیب بن مظاهر موقع اذان ظهر شهید شد. چون که نوشته‌اند امام(ع) خطاب به اصحاب گفت یکی برود با عمر سعد مذاکره بکند و بخواهد برای نماز ظهر جنگ را متوقف کنیم. یکی از لشکر کوفه صدا زد: «نماز شما قبول نمی‌شود.» حبیب به او گفت: «ای حمار! فکر می‌کنی نماز شما قبول می‌شود و نماز پسر پیامبر(ص) قبول نمی‌شود؟» به جنگ او رفت اما از سپاه کوفی به کمکش آمدند و حبیب کشته شد. امام(ع) از شهادت حبیب متاثر شد و برای اولین بار در روز عاشورا گریست. رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به حساب تو می‌گذارم.»  امام‌ دو نماز دو رکعتی به قاعده «نماز خوف یا نماز جنگی» خواند. گروهی از اصحاب به امام‌(ع) اقتدا کردند و بقیه به جنگ پرداختند. زهیر و سعید بن عبدالله حنفی خودشان را سپر امام کردند. نوشته اند سعید بن عبدالله ۱۳ تیر و نیزه خورد و به شهادت رسید. در آخرین نفس از امام پرسید: «آیا وفا کردم؟» حدود ساعت ۱۳ ۳۰ نفر از اصحاب امام(ع) تا وقت نماز زنده بودند و بعد از این ساعت شهید شدند. بعد از کشته شدن اصحاب، نوبت به بنی هاشم رسید. اولین نفر، حضرت علی اکبر پسر امام حسین(ع) بود. البته الفتوح عبدالله بن مسلم بن عقیل را اولین شهید بنی هاشم خوانده است. این عبدالله بن مسلم، به طرز ناجوانمردانه‌ای شهید شد. شهادت او بر جوانان بنی هاشم گران آمد. دسته جمعی سوار شدند و به دشمن حمله بردند. امام آنها را آرام کرد و فرمود: «ای پسرعموهای من بر مرگ صبر کنید. به خدا پس از این هیچ خواری و ذلتی نخواهید دید.»  حدود ساعت ۱۴  عاقبت امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) تنها ماندند. عباس(ع) اجازه میدان خواست اما امام او را مامور رساندن آب به خیمه ها کرد. دشمن بین دو برادر فاصله انداخت. عباس(ع) دلاور در حالیکه با شجاعت تمام سعی در آوردن مشک آب برای زنان و کودکان داشت در محاصره دشمن دو دستش قطع شده و با عمودی آهنین بر سرش زدند که از اسب بر زمین افتاد. اباعبدلله سراسیمه خود را بر پیکر قطعه قطعه برادر رساند. دشمن کمی به عقب رفت. امام(ع) برای دومین بار بعد از مرگ برادر عزیزش گریه کرد و فرمود «اکنون دیگر پشتم شکست.»  حدود ساعت ۱۵   امام(ع) به طرف خیمه‌ها برگشت تا خداحافظی بکند. همچنین پیراهنش را پاره پاره کرد و پوشید تا بعدا در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنه‌اش نکنند. وقت وداع با اهل بیت، کودک شیرخواره اش علی اصغر را به میدان برد تا او را سیراب کند که به تیر حرمله کشته شد.  امام(ع) به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان می‌شد. بعضی تیر می‌انداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب می‌کردند. شمر و ده نفر به مقابله امام(ع) آمدند. بعد از شهادت امام(ع)، بر پیکر مبارکش جای ۳۳ زخم نیزه و ۳۴زخم شمشیر شمرده شد. در مقاتل نوشته اند زمانی که امام(ع) در آستانه شهادت بود اما کسی جرات نمی‌کرد به سمت ایشان برود اهل حرم از صدای اسب ایشان ذوالجناح متوجه شده و بیرون دویدند. کودکی به نام عبدالله بن حسن دوید و به طرف مقتل امام آمد. او را در بغل عمویش کشتند. امام ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند: «خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر!» ۱۶:۰۶ اذان عصر وقت شهادت امام را وقت نماز عصر گفته‌اند. روایت تاریخ طبری به نقل از وقایع‌نگار لشکر عمر سعد چنین است: «حمید بن مسلم گوید: پیش از آن که حسین کشته شود شنیدم که می‌گفت «به خدا پس از من کس را نخواهید کشت که خدای از کشتن او بیش از کشتن من بر شما خشم آرد.» گوید: آن‌گاه شمر میان کسان بانگ زد که «وای شما منتظر چیستید؟ مادرهایتان به عزایتان بنشینند، بکشیدش!» گوید در این حال سنان بن انس حمله برد و نیزه در قلب امام فرو برد...»  حدود ساعت ۱۷  بعد از شهادت امام، عده‌ای لباس‌های آن حضرت را غارت کردند که نوشته اند تمام این افراد بعدها به مرض‌های لاعلاج دچار شدند. هجوم به خیمه ها و آتش زدن آن ها بعد از غارت... عمر سعد ساعتی بعد دستور توقف غارت را داد و نقل شده نگهبانی برای بقایا خیمه‌ها گذاشت یکی از شیعیان بصره به اسم سوید بن‌مطاع بعد از شهادت امام به کربلا رسید و برای دفاع از حرم امام جنگید تا شهید شد.
😭نزدیک غروب آفتاب 😭سر امام را جدا می‌کنند و به خولی می‌دهند تا همان شبانه برای ابن زیاد ببرد. بعد به دستور عمر سعد بر بدن مطهر امام و یارانش اسب می‌دوانند تا استخوان‌هایشان هم خرد شود. نزول بلاء و سرخ شدن آسمان و طوفان عجیب که تا چهل روز باقی ماند....  ۱۸:۴۹ اذان مغرب   داستان روز غم انگیز عاشورا این‌طور تمام می‌شود که درحالی که عمر سعد دستور نماز جماعت مغرب را می‌داده، سنان بن انس بین مردم می‌تاخته و رجز می‌خوانده که «افسار و رکاب اسب مرا باید از طلا بکنید؛ چرا که من بهترین مردمان را کشته ام! 😭😭😭آغاز شام غریبان اهل بیت علیهم السلام😭😭😭 عصر عاشورا به بعد آغاز سنگین ترین و غم انگیزترین لحظات عاشوراست.... غارت خیمه ها و بعد به آتش کشیدن آن و بی پناهی زنان و فرزندان در صحرای کربلا آن هم در کنار اجساد مبارک شهدا و آن هم در کنار دشمنان خبیث و پست تر از حیوان..... کاروان اسرا فردای عاشورا بسمت کوفه رهسپار شد.... ؟ ان شاءالله در هر روز براساس مقتل سید ابن طاوس نقل خواهیم کرد
4_5816872065231230639.mp3
5.71M
😭بنشین تا به تو بگویم زینب 🎙با صدای حسین فخری ✍ازاون نواهاکه هیچ‌وقت قدیمی نمی‌شن 🇮🇷🕊☫https://t.me/bazgashtaznimehrah 🇮🇷🕊☫ @bazgashtaznimehrah