eitaa logo
شمارش معکوس برای نابودی اسرائیل
664 دنبال‌کننده
34.4هزار عکس
28.8هزار ویدیو
367 فایل
دشمنان خارجی،در راس همه🔯اسرائیل غاصب؛ دل به خیانت #نفوذی های داخلی بسته اند و تمام تلاش خودرابرای به تاخیرانداختن ظهور بکارگرفته؛👊اما با #بصیرت و #سواد_رسانه_ای، نقشه های شوم آنان نابودخواهد شد؛ ان شاءالله #اندکی_صبر_طلوع_نزدیکست @SalamAZ3210 کپی آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
🗓 سه‌شنبه ١٣ تیر ماه ١۴٠٢ ... 🔻 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره: ▫️شخصی از آقا می‌پرسید: «آقا، شما از این‌همه توقف در حرم خسته نمی‌شوید؟» ▫️آقا فرمودند: «من خودم را در بهشت می‌بینم. چرا بیرون بیایم؟!» ▫️در عبادت به بالاتر از خودشان نگاه می‌کردند و واقعاً عمل خودشان برایشان جلب توجه نمی‌کرد. 📚 برگرفته از کتاب صحبت سال‌ها (مجموعه خاطرات حجت‌الاسلام‌والمسلمین حاج شیخ علی بهجت) 🔻مناسبت‌ها: 🔹 ولادت حضرت امام علی‌النقی‌الهادی علیه‌السلام؛ ٢١٢ق. ☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت قدس‌سره ✅ @bahjat_ir
🗓 سه‌شنبه ٢٠ تیر ماه ١۴٠٢ ... 🔻 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 🔸هم‌سایه بودیم. 🔸همسرم فوت شده بود؛ اقوام از شهرهای دور و نزدیک آمده بودند و چند روز مهمان داشتیم. 🔸سر و صدای مهمان‌ها تا خانۀ هم‌سایه‌ها می‌رفت؛ 🔸مخصوصاً خانۀ آقا که دیوارهایش خیلی کوتاه بود. 🔸یک روز آقای بهجت آمد دم در؛ مقدار قابل توجهی هم پول داد دستم. 🔸بعدها که دست و بالم بازتر شد، خواستم پول را برگردانم. 🔸اول قبول نمی‌کرد؛ 🔸اصرار که کردم، گفت: «پس این پول را می‌دهم تا برای همسر شما قرآن بخوانند.» 📚 به شیوه باران، ص٣۵ 🔻مناسبت‌ها: 🔹 شهادت جناب میثم تمار به‌دستور عبیدالله‌بن‌زیاد در کوفه؛ ۶٠ق. 🔹 درگذشت آیت‌الله حاج شیخ مجتبی قزوینی؛ ١٣٨۶ق. ☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت قدس‌سره ✅ @bahjat_ir
🗓 سه‌شنبه ١٠ مرداد ماه ١۴٠٢ ... 🔻 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 🔸قبل‌تر محافظ یکی از مراجع بود. 🔹بعد از فوت آن مرجع، آمده بود به‌اصرار که محافظ آقای بهجت بشود. 🔸خانوادۀ آقا هم قبول کردند و با خودش در میان گذاشتند. 🔹گفت: «آن وقت چه کسی می‌خواهد از آن محافظ، محافظت کند؟» 🔸گفتند: «خدا» 🔹گفت: «همان خدا، از من هم محافظت می‌کند.» 📚 به شیوه باران، ص٢۶ 🔻مناسبت‌ها: 🔹 درگذشت آیت‌الله سید صدرالدین عاملی اصفهانی؛ ١٢۶٣ق. 🔹 روز جهانی شیر مادر ☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت قدس‌سره ✅ @bahjat_ir 🌹🌹🌹
🗓 سه‌شنبه ٢۴ مرداد ماه ١۴٠٢ ... 🔻 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره: ▫️نماز که تمام می‌شود، عدۀ زیادی به‌دنبال آقا راه می‌افتند. ▫️وقتی به سر کوچه می‌رسیم، مردی نزدیکم می‌شود و می‌پرسد: ▫️«شما با آقا آشنا هستید؟» ▫️سر تکان می‌دهم. می‌گوید: از مشهد آمده و پولی برایش نمانده. ▫️می‌خواهد واسطه شوم تا آقا کمکش کند. ▫️می‌گویم: «من نمی‌تونم بگم. ولی اگه حرفت حقیقت داشته باشه، آقا خودشون عنایت می‌کنن.» ▫️آقا به در خانه رسیده‌اند. برمی‌گردند و با لبخندی برای جمعیت ▫️دست تکان می‌دهند. یک‌دفعه نگاه‌شان روی مرد ثابت می‌ماند و با دست اشاره می‌کنند که یعنی: «بیا این‌جا». ▫️مرد شتابان جلو می‌رود. وقتی برمی‌گردد، می‌پرسم: «چی شد؟» دستانش را باز می‌کند و با خوشحالی می‌گوید: «به اندازه‌ای هست که من را به مشهد برساند.» 📚 در خانه اگر کس است، ٢۴ 🔻مناسبت‌ها: 🔹 تبعید امام جواد علیه‌السلام از مدینه به بغداد؛ ٢٢٠ق. 🔹 انقراض حکومت بنی‌عباس؛ ۶۵۶ق. 🌹🌹🌹
🗓 سه‌شنبه ٣١ مرداد ماه ١۴٠٢ ... 🔻 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره: ▫️ رفته بودم بگویم: «برای بچه‌ام که سخت مریض است، دعا کنید.» ▫️ در را باز کرد، چای آورد و نشست به ذکر گفتن. ▫️ این‌پا و آن‌پا کردم که حرفی بزند یا سؤالی بپرسد؛ خبری نشد. ▫️ از دلم گذشت که حتماً ذکر او مهم‌تر از حرف من است. ▫️ من یک آدم درمانده‌ام که مشکلم را به امید کمک آورده‌ام اینجا؛ ▫️ اما او به ذکر مشغول است. ▫️ سرش را بلند کرد و گفت: «ذکر ما مگر چی هست؟» ▫️ از شرمندگی خیس عرق شدم و آمدم بیرون. ▫️ شب که شد، حال بچه خوب بود. 📚 به شیوه باران، ص۴٨ 🔻مناسبت‌ها: 🔹 شهادت حضرت رقیه علیها‌السلام در خرابه شام؛ ۶١ق. 🔹 روز صنعت دفاعی 🌹🌹🌹
🗓 سه‌شنبه ٧ شهریور ماه ١۴٠٢ ... 🔻 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره: ▫️توی خانه جوجه داشتیم. ▫️از آن جوجه‌های بازی‌گوشِ پُر سروصدا. ▫️همۀ روز حواسش به آب و غذای‌شان بود. ▫️شب که می‌شد، ▫️دلواپس گرما و سرمای‌شان... ▫️می‌پرسید: «روی‌شان را پوشاندید؟ سردشان نشود یک‌وقت!» ▫️می‌گفتم: «پوشاندیم.» ▫️باز انگار مطمئن نمی‌شد، ▫️پا می‌شد می‌رفت سر می‌زد تا مطمئن شود. 📚 به شیوه باران، ص٣٢ 🌹🌹🌹
🗓 سه‌شنبه ٢٨ شهریور ماه ١۴٠٢ ... 🔻 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 🔸صورتش پر از خاک بود.خیلی از بچه‌ها شهید شده بودند. امید به پیروزی نداشت و این را باید از بقیه مخفی می‌کرد. همه، حواس‌شان به او بود. فرماندۀ لشکر بود. رفت توی سنگر، گوشی را برداشت. *** 🔹هنوز خوابم نبرده بود. به عقربه‌های ساعت خیره شده بودم. تلفن زنگ زد. این وقت شب؟! گوشی را برداشتم. صیاد شیرازی بود. 🔸می‌گفت: «عملیات گره خورده و اگر ادامه بدهیم، به‌ضرر ماست!» 🔹اول با امام قدس‌سره تماس گرفته بود. ایشان فرموده بودند: «تلفن بزنید به آقای بهجت، بگویید دعا کنند.» به آقا گفتیم؛ گفتند: «بگویید دعا کرده‌ام!» *** 🔸با حیرت به‌ میدان نبرد خیره شده بود، باورش نمی‌شد! 🔹دشمن داشت از چیزی فرار می‌کرد... 📚 این بهشت، آن بهشت، ص٣۴ 🔻مناسبت‌ها: 🔹 یورش سپاهیان یزید به مکه و هجوم به کعبه با منجنیق؛ ۶۴ق. 🔹 درگذشت آیت‌الله آقا محمد کبیر، مدفون در شیخان قم؛ ١٢٨٨ق. ☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت قدس‌سره ✅ @bahjat_ir
... 🔻 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره: ▫️ دست‌فروش عرب، با آن هیکل درشت، خوابیده بود وسط مسجد. ▫️ ما دور تا دور نشسته بودیم، منتظر شروع درس. ▫️ گفتیم حالا بیدار می‌شود، حالا بیدار می‌شود... ▫️ ولی بیدار نشد. ▫️ با ورود آقا، یکی از طلبه‌ها خیز برداشت که برود بیدارش کند؛ ▫️ آقا آرام گفت: «نه... کاریش نداشته باشید!» ▫️ بعد گفت: «اَلَسْنٰا نٰآئِمٖینَ؟[آیا ما خواب نیستیم؟]... مگر ما خواب نیستیم؟ کاش یکی هم بیاید ما را بیدار کند...» 📚 به شیوه باران، ص٢٨ 🌹🌹🌹
🗓 سه‌شنبه ٢۵ مهر ماه ١۴٠٢ ... 🔻 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 🔹اولین باری که دیدمش، گفت: «بروید متاهل شوید!» 🔸گفتم: «می‌خواهم درس بخوانم آقا.» 🔹گفت: «مگر شیخ انصاری زن و بچه نداشت؟! بروید با ازدواج، یک هم‌مباحثه‌ای برای خودتان انتخاب کنید.» 📚 به شیوه باران، ص۶٣ 🔻مناسبت‌ها: 🔹 آغاز قیام توابین؛ ۶۵ق. 🔹 درگذشت فقیه اصولی، ملا علی‌بن‌ملا فتح‌الله نهاوندی نجفی؛ ١٣٢٢ق. 🌹🌹🌹
🗓 جمعه ٢٨ مهر ماه ١۴٠٢ ... 🔻 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 🔸 هرگاه از قم به مشهد مشرف می‎‌شد و هم چنین در راه بازگشت از مشهد به قم، در تهران توقفی می‎‌کرد و به زیارت حرم حضرت عبدالعظیم علیه‌السلام می‌‎رفت. 🔷گاهی پیش می‌‎آمد که نیمه‌‎شب به حرم می‌‎رسید و درهای حرم بسته بود. اثاث را پشت در حرم می‌‎گذاشت یا اتاقی می‌‎گرفت و در آنجا منتظر می‌‎ماند تا در حرم باز شود. می‌‎فرمود: به هر نحوی هست، نباید محروم بشویم. 📚 رحمت واسعه، ویراست سوم، ص٣٠ 🔻مناسبت‌ها: 🔹 ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه‌السلام؛ ١٧٣ق.
🗓 سه‌شنبه ٧ آذر ماه ١۴٠٢ ... 🔻 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره: ▫️رسیده بودم سر دو راهی انتخاب؛ یک طرف پیشنهاد رفتن به آذربایجان و تدریس در مدرسۀ دینی باکو بود؛ و طرف دیگر مسئولیتی سنگین و رنگین در همین قم خودمان. ▫️اینکه از فضای معنوی قم دور شوم و در باکو که فضایش با قم زمین تا آسمان فرق داشت زندگی کنم، نگرانم می‌کرد. ▫️برای مشورت پیش آقای بهجت رفتم. توی دلم گفتم: «خُب معلوم است که می‌گوید بمان قم!» ▫️حرف‌هایم را که شنید، گفت: «طبیب باید آنجا برود که مریض زیاد است؛ بروید باکو!» ▫️دوباره تاکید کردم و گفتم: «اگر از امور معنوی دور شوم چه؟» ▫️محکم گفت: «نخیر آقا! ویرانی‌های آنجا را در نظر بگیرید. خیال می‌کنید سیر و سلوک به این است که تسبیحِ هزاردانه دست بگیرید و ذکر بگویید؟! این نیست آقا، بروید...» 📚 به شیوه باران، ص١٨ 🌹🌹🌹
... 🏴 اهمیت گریه برای حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام در سیره و بیان آیت‌الله بهجت قدس‌سره: ⚫️[حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره] شیر آب حیاط را به‌اندازۀ یک شیر سماور باز کرده بودند و داشتند وضو می‌گرفتند. 🔸 گفتم: آقا، محرم دارد می‌آید و من یک ماه برای تبلیغ می‌روم. سفارشی کنید که آویزه گوشم کنم. ◾️همان‌جور که وضو می‌گرفت، تکیه داد به دیوار و آهسته گفت: ☑️ «آسید محمد! سعی کن هر شبانه‌روزی یک‌مرتبه برای امام حسین علیه‌السلام گریه کنی...» . (براساس خاطره یکی از شاگردان) 📚 برگرفته از کتاب ، ص۵٧ (جلد پنجم از مجموعه ۵ جلدی داستانهایی کوتاه از سیره و زندگانی حضرت آیت‌الله بهجت قدس سره) ☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت قدس‌سره ✅ @bahjat_ir