دلــنامہ|قرآن
•• امام خمینی رحمتاللهعلیه : اونهایی که به ما اشکال میکنند که چرا با قدرت های فاسد سازش نمیکنید
سرنوشت پلیس بی دفاع در مقابل
اوباش شهر رو دیدید؟!
سرنوشت کشور بی دفاع در مقابل اوباش جهان رو حدس بزنید
🖇اونایی که میگن موشک و پهپاد وتوان نظامی به چه درد میخوره یا جاهل اند یا مزدور...
#دهه_فجر
یا مَنْ یُعْطِی الْکَثیرَ بِالْقَلیلِ..🌙
ایکهدربرابرطاعتاندکعطایبسیارمیدهد
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ
وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ ۖ
وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ
وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ«۲۴انفال»
ای کسانی که ایمان آوردهاید!
دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنید
هنگامی که شما را به سوی چیزی میخواند
که شما را حیات میبخشد!
و بدانید خداوند میان انسان و قلب او
حایل میشود، و همه شما (در قیامت)
نزد او گردآوری میشوید!
+امرخداحیاتبخشماست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای به فدای تو که نوهی امام رئوف و پدربزرگ امام زمان مایی؛
یا هادی الامم...💔🍁
🖇در این ظلمات آخرالزمانی مان،
لحظه به لحظه چشم انتظار لطف و دست هدایتگر توییم تا بر سرمان بکشی و نورش راهگشا و دستگیرمان در ظلمات غیبت باشد
••| سامرآ عزا گرفته🥀رنگ کربلاگرفته |••
#شهادت_امام_هادی
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ وَنَعْلَمُ
مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ
وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ«۱۶ق»
ما انسان را آفریدیم و وسوسههای نفس او
را میدانیم، و ما به او از رگ قلبش نزدیکتریم!
+پنهانچهکنمکهفاشمیدانیتو
دلــنامہ|قرآن
ای به فدای تو که نوهی امام رئوف و پدربزرگ امام زمان مایی؛ یا هادی الامم...💔🍁 🖇در این ظلمات آخرالزم
•• در زمان امام هادی علیه السلام 🌿
شخصی از یکی از شهرهای دور به امام نامهای نوشت که آقا من دور از شما هستم، گاهی حاجاتی دارم، مشکلاتی دارم، به هر حال چه کنم؟••
📩حضرت در جواب ایشان نوشتند:
"إِنْ کَانَتْ لَکَ حَاجَهٌ فَحَرِّکْ شَفَتَیْک"
لبت را حرکت بده، حرف بزن، بگو
ما از شما #دور نیستیم.♥️🌱
#شهادت_امام_هادی #ماه_رجب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تورم بهای کالا های اساسی در دو سال از زبان محمدرضا شاه :
• گندم ۳۲۰ درصد 🌾
• شکر ۳۰۸ درصد 🎋
• سیمان ۳۰۰ درصد 🏗
• روغن نباتی و آهن آلات ۲۰۰ درصد 🔩
مواد پلاستیکی ۴۰۰ درصد 🎏
🖇 مگرهویدا نگفته بود قیمت خودکار بیک را ۱۳ سال ثابت نگه داشته :)
تازه اون موقع تحریم هم نبودیم📊
با آمریکا هم رفیق بودیم👥
#دهه_فجر
دلنآمه | @az_del_bego
@az_del_bego.mp3
3.5M
+هنـدزفرےهادمدستہ...؟🌻💔
شبا دلتنگ تو میشم برای گریه شب خوبه
برای توبه کردن هم میگن #ماه_رجب خوبه
👤حآجمهدیرسولی 🌱
●━━━━━━─────── ⇆ㅤ
ㅤㅤ ◁ ㅤ❚❚ㅤ▷ ㅤ↻
#پیشنهاددانلود
دِلنـامہ ¦ @az_del_bego
وَلَا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ
وَتَكْتُمُوا الْحَقَّ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ«۴۲بقره»
و حق را با باطل نیامیزید!
و حقیقت را با اینکه میدانید کتمان نکنید!
+منافقکسیاستکهبهباطللباسحقپوشانیده
نکندازمنافقانباشیم!
و اما اینکه چه شخصیتهایی روی من اثر گذاشتهاند، باید بگویم شخصیهای زیادی بودند. آن کسی که در دورهی جوانی من خیلی روی من اثر گذاشت، در درجهی اوّل، مرحوم «نوّاب صفوی» بود. آن زمانی که ایشان به مشهد آمد، حدوداً پانزده سالم بود. من به شدّت تحت تأثیر شخصیت او قرار گرفتم و بعد هم که از مشهد رفت، به فاصلهی چند ماه بعد، با وضع خیلی بدی شهیدش کردند. این هم تأثیر او را در ما بیشتر عمیق کرد.
۱۳۷۷/۰۲/۰۷
_بیانات رهبری در دیدار جوانان
#شهید_نواب
#شهید_انقلاب
#دهه_فجر
دِلنـامہ ¦ @az_del_bego
أَعْطِنِى بِمَسْأَلَتِى إِيَّاكَ 🌿
جَمِيعَ خَيْرِ الدُّنْيا وَجَمِيعَ خَيْرِ الْآخِرَةِ
وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ
وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ ﴿۲۱حجر﴾
و هيچ چيز نيست مگر آنكه گنجينه هاى آن
نزد ماست و ما آن را جز به اندازهاى معين فرو نمىفرستيم
+کلیدهمهگنجهایهستینزدتوست
وقتیلببهدعامیگشایی
دلــنامہ|قرآن
••🌿•🌻•••🖇
\• شما اگر منتقد جمهوری اسلامی باشید🌿
\• چهل سال هم با آن مبارزه کرده باشید📱
\• نمیتوانید مضحک ترین موضع
✨ آیت الله خمینی ✨
\•را با حکومت داران قبلی خودش مقایسه کنید.حداقل تفاوت این است که او
"با سواد ترین" زمامدار ایران،
\•از دوره هخامنشیان بوده است.
| عبدالکریم سروش | #دهه_فجر
مؤمن باشید که مؤمن کمحرف است و پرکار. پدر، مادر، خواهر و برادرانم شما را توصیه میکنم به نماز اول وقت، روزه و همچنین یاد خدا در دل شما باشد. اگر اعدامم کردند گریه و زاری نکنید زیرا که خون من از خون علیاکبر امام حسین(ع) بالاتر نیست، شیرینی تقسیم کنید و اگر امکان داشت پیکر مرا در نهاوند به خاک بسپارید
#شهید_ماشالله_سیف
#شهید_انقلاب
#دهه_فجر
دِلنـامہ ¦ @az_del_bego
دلــنامہ|قرآن
أَعْطِنِى بِمَسْأَلَتِى إِيَّاكَ 🌿 جَمِيعَ خَيْرِ الدُّنْيا وَجَمِيعَ خَيْرِ الْآخِرَةِ
يَا مَنْ يُنْجِى الْهَلْكىٰ💔
إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْه
نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ
وَنُدْخِلْكُمْ مُدْخَلًا كَرِيمًا ﴿۳۱نساء﴾
اگر از گناهان بزرگي كه از آن نهي شده ايد
اجتناب كنيد گناهان كوچك شما را ميپوشانيم و در جايگاه خوبي شما را وارد ميسازيم
+اگرمتقیباشی،اوگناهانکوچکترامیآمرزد
دلــنامہ|قرآن
_ من شما را به دین اسلام و پرستش خدای یکتا دعوت میکنم. چند آیه از قرآن را برایشان خواندند. _ محمد!
مباحثه ها چند جلسه ای طول کشید. قانع نشدند. آیه ۶۱ سوره آل عمران نازل شد. قرار شد دوطرف بچه ها و زن ها و جان هایمان را ببریم و باهم مباهله کنیم.
صبح زود پیامبر حسین را بغل کردند و دست حسن را گرفتند.
_ هروقت دعا کردم، آمین بگویید.
ایشان جلو میرفتند. من و فاطمه هم پشتِ سرشان. مقصد، صحرا های خارج شهر بود. از دروازه گذشتیم. مسیحی ها همه کنار کوه منتظر ایستاده بودند. نزدیک تر شدیم. نگاهشان بهت زده بود. عبدالمسیح داشت با ایهم حرف میزد.
_ محمد چقدر مطمئن است که با خانواده اش آمده است. اگر به حق نبود، عزیزانش را سپر بلا نمی کرد. من چهره هایی را میبینم که اگر دعا کنند، بزرگ ترین کوه های جهان از جا کنده شود. درست نیست با این شخصیت های بزرگ و نورانی مباهله کنیم. میترسم همه نابود شویم و حتی یک مسیحی هم روی زمین باقی نماند.
پیامبر عبایشان را درآوردند. آن را روی شاخه های درخت انداختند تا آفتاب اذیتمان نکند. ابو حارثه لبخند زد.
_ من به بقیه گفتم اگر محمد با افسران و سربازهایش آمد، اعتمادی به نبوتش نیست؛ اما اگر با خانواده اش آمد، قطعا پیامبر است که حاضر شده آنها را در معرض نفرین ما قرار دهد. اگر موافق باشید مباهله نکنیم. شما به دین خودتان، ماهم به دین خودمان. ما توان جنگ با عرب جماعت را نداریم، فقط اینکه سالانه درازایِ حفظ جان و مالمان مالیات میدهیم.
به پیشنهاد آنها متن قراردادمان را روی پوست قرمز رنگی مکتوب کردم.
در راه بازگشت، پیامبر لب از لب برداشت.
_ اگر مباهله میکردند، صورتشان مثل خوک و میمون میشد. علاوه بر این آتشی در این بیابان میافتاد و همه شان را میسوزاند. طوری که دامنه این عذاب تا نجران کشیده میشد.
📚بخشی از کتاب «حیدر»
به قلمِ "آزاده اسکندری"
@az_del_bego | دلـنامہ
🖇 امام خمینی رحمتاللهعلیه :
• این دعا هایی که در ماه ها هست،
• در روز ها هست،
خصوصا #ماه_رجب و شعبان و رمضان
• اینها راه را برای انسان باز میکند و
• نورافکن است برای اینکه این بشر را
• از این ظلمت ها بیرون بیاورد ،
• و وارد نور بکند •
وَعَلَى اللَّهِ فَتَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ«۲۳ مائده»
و بر خدا توکل کنید اگر ایمان دارید
+توکلیعنیامیدتتنهابراوباشد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 دست خدا یار شد 🇮🇷
✨ نور پدیدار شد ✨
🖇 مرگ شب تار شد 🌿
#دهه_فجر #استوری #پیشنهاددانلود
۲۲ بهمن مبارک 💚🤍❤️
دلــنامہ|قرآن
مباحثه ها چند جلسه ای طول کشید. قانع نشدند. آیه ۶۱ سوره آل عمران نازل شد. قرار شد دوطرف بچه ها و زن
دم غروب، چند کوچه آن طرف تر از خانه، سَھم، غلام عمار را دیدم. عمار او را از غنیمت خیبرش خریده بود. برای همین اسمش را سهم گذاشته بود. از سرِ کوچه بشکن میزد و مستانه شعر میخواند.
_ دست مریزاد به همسرت که مرا آزاد کرد. باورت میشود ابالحسن؟ بالاخره آزاد شدم... اصلا امروز همه مسبب خیر شدند. از آن مرد عرب تا اربابم... چه میگویم؟ عمار که دیگر اربابم نیست. میبینی از بس ذوق زده ام، همه حرف ها را قاطی میکنم.
_ فاطمه؟
_ امروز بعد از نماز عصر پیرمردی رنگ پریده به مسجد آمد. اهل اینجا نبود. لباس هایش از کهنه لباس های قبل من هم بدتر بود. گفت: رسول خدا! گرسنه ام، غذایم بده. برهنه ام، لباسم بده. بی پولم، بی نیازم کن. پیامبر برایش ناراحت شد. فرمود: فعلا چیزی پیشم ندارم. برو خانه دخترم، او حتما کمکت میکند. بلال پیرمرد را تا در خانه تان برد. چند دقیقه بعد خوشحال و راضی باز به مسجد آمد. گفت: دخترتان اول میخواست زیرانداز به من بدهد، قبول نکردم. مشتش را باز کرد. گفت: ببینید این را به من داد. گردنبند همسرت کفِ دستش بود.
عمار از او پرسید: گردنبند را چند میفروشی؟ گفت: به غذایی که سیرم کند، به لباسی که بپوشاندم و پولی که من را به خانه برساند و بتوانم خرج زن و بچه ام را بدهم.
عمار گردنبند را از او خرید. به بازار رفتیم. از غذا فروشی برایش نان گندم و گوشت سفارش داد. سیر که شد، لباس یمنی و شتر رهوار برایش خرید. هشت دینار طلا و دویست درهم نقره هم کفِ دستش گذاشت و راهی شهرش کرد. به خانه رفتیم. گردنبند را با مُشک خوشبو کرد. آن را در پارچه ای پیچید و دستم داد. گفت تو و گردنبند را به پیامبر بخشیدم. پیش پیامبر رفتم. نگاهی به گردنبند انداخت. گفت: من هم تو و گردنبند را به دخترم، فاطمه هدیه میدهم. رفتم در خانه خانه ات. همسرت گردنبند را گرفت. کلی تشکر کرد. آخر هم گفت: در راه خدا آزادت میکنم. از خوشحالی بلند بلند خندیدم؛ مثل دیوانه ها. پرسید: سھم چه شده است؟ گفتم: هیچی بانو. در حیرتم چه گردنبند بابرکتی دارید. گرسنه ای را سیر کرد. برهنه ای را پوشاند. بینوایی را بی نیاز کرد. پیاده ای را سواره کرد. غلام زر خریدی، مثل من را آزاد کرد و آخر دوباره به دستِ صاحبش رسید.
یک سر رفتم پیش عمار. دست روی شانه اش زدم.
_ تو چه کار کردی مرد؟
سرش را زیر انداخت.
_ همه را با سهم غنیمت خیبرم خریدم. باورت میشود! ابالحسن الان چیزی برایم نمانده؛ اما اشکال ندارد. همین که پیامبر را خوشحال کردم، اندازه دنیا میارزد . .
📚بخشی از کتاب «حیدر»
به قلمِ "آزاده اسکندری"
@az_del_bego | دلـنامہ
••اوج بیوفایے رو جنآبِ خاقانی تو یہ بیت خلاصہ میڪنہ:
گفته بودی که تمامم به وفا
برو ای شـوخ ڪه بس مختصری...→••
دلــنامہ|قرآن
يَا مُؤْنِسِى عِنْدَ وَحْشَتِى🌿
يَا مَنْ يُعْطِى مَنْ لَمْ يَسْأَلْهُ
وَمَنْ لَمْ يَعْرِفْهُ تَحَنُّناً مِنْهُ وَرَحْمَةً
منکهنمیشناختمت، توبارحمتتنمکگیرمکردی♥️
مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْهَا
وَهُمْ مِنْ فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ«۸۹نمل»
کسانی که کار نیکی انجام دهند
پاداشی بهتر از آن خواهند داشت؛
و آنان از وحشت آن روز درامانند!
+خداکندکهآنروزهنوزعاشقتماندهباشم
مگرحسنهجزمحبتآلاللهاست؟!