eitaa logo
⚖از قضا⚖
638 دنبال‌کننده
71 عکس
9 ویدیو
0 فایل
هوالقاضی همکاران محترم قضایی و اداری و حقوقی های گرامی و دیگر اعزّه: «از قضا»یه پرونده است که توش همه چی از خاطره گرفته تا تجربه از شعر تا منطق از فقه تا حقوق و غیره پیدا میشه،همه مطالب و اشعار اختصاصیه؛ نبود ذکر میشه مرتضی داودی قاضی دادگستری @az_ghaza
مشاهده در ایتا
دانلود
🖋📜بخشی از سرنوشت خودنوشت شیخ الرئیس ابوعلی سینا رحمة الله علیه: 📌سپس بعلم طب رغبت کردم و کتابهایی را که در آن نوشته اند خواندم و علم طب از دانشهای دشوار نیست و بدین جهت در کمترین مدت در آن سرشناس شدم تا اینکه پزشکان فاضل آغاز کردند علم طب را نزد من میخوانند و بیماران را پرستاری کردم و درهای معالجاتی که از آزمون مرا دست میداد آنچنانکه به وصف نمیآید بر من گشاده میشد . 📌و با این همه مشغول فقه بودم و بر آن مینگریستم و در آن هنگام شانزده سال داشتم ... و آن مسئله ای که در آن حیران میماندم و بحد اوسط قیاس برآن دست نیمیافتم(۱) برای این کار بمسجد جامع میرفتم و نماز میگزاردم و در برابر آفریدهٔ همگان فروتنی میکردم تا آنکه دشواری آن بر من گشاده میشد و مشگل آسان میگشت ... و گاهی که خواب مرا در می‌گرفت مهمترین این مسایل را در خواب میدیدم و در خواب بسیاری از مسایل بر من آشکار میشد و چیزی نگذشت که بدینگونه همه دانشها در من استوار شد و بنا بر توانایی انسانی بر آن آگاه شدم و هر چه در آن هنگام فرا گرفته ام مانند آنست که الان فرا گرفته ام ؛ تا امروز چیزی بر آن افزوده نشده است. 📌تا آنکه در دانشهای منطق و طبیعی و سپس ریاضی استوار شدم و بعلم الهی رسیدم و کتاب ما بعد الطبیعة را خواندم و آنچه در آن بود در نمیافتم و اندیشهٔ واضح آن بر من پوشیده ماند تا اینکه خواندن آنرا 👈چهل بار👉 از سر گرفتم و از بر کردم و با این همه آنرا نمیفهمیدم و مقصود را در نمیافتم و از خویشتن نومید شدم و گفتم کتابیست که برای دیافتش راهی نیست . 📌 روزی هنگام عصر در میان وراقان حاضر بودم؛ دلالی پیش آمد و در دستش مجلدی بود که آنرا آواز میداد . آنرا بمن نمود و من بسختی رد کردم و عقیده داشتم که درین کتاب سودی نیست. پس گفت : بخرش که صاحبش ببهای آن محتاجست و ارزانست و بسه درهم بتو می‌فروشم . من آنرا خریدم و آن کتاب ابونصر فارابی در اغراض کتاب ما بعد الطبیعة بود . پس بخانه ام بازگشتم و در خواندنش شتاب کردم و در همان هنگام اغراض این کتاب بر من گشاده شد زیرا که در دل من محفوظ مانده بود . 📌پس من بدین شادی کردم و در روز دوم چیز بسیار برای سپاسگزاری از خدای بتهی دستان صدقه دادم. پس پادشاه وقت را در بخارا نوح بن منصور بود بیماری پیش آمد که پزشکان در آن سر گردان ماندند و نام من در میان ایشان بواسطهٔ فزونی دانش و کتاب خواندن مشهور شده بود و یادی از من پیش او کردند و بدو گفتند مرا بخواند... ________ ۱)این نشون میده مکتب فلسفی مشاء به ریاست شیخ الرئیس بوعلی هم صرفا مبتنی بر استدلال نبوده و دستی بر اشراق مکتب امثال شیخ شهاب الدین سهروردی داشته. اما مولوی به عنوان نماینده ای از عرفا و شاید صوفیه به طعنه به فلاسفه و منطقی ها میگه: پای استدلالیان چوبین بُوَد پای چوبین سخت بی تمکین بود البته علما و بزرگان همیشه اختلاف داشتن. ✍مرتضی داودی⚖ 🔰دعوتید به 🔰 @az_ghaza
اما نکاتی که از مطالب شیخ الرئیس بوعلی میشه استنباط کرد: 1⃣ پزشکی علم آسونیه لااقل به صراحت اظهارات شیخ دشوار نیست و این اقتضای علوم تجربی و ظنی هست( در جای خودش مبرهن شده که تجربی ، علم ظنی هست و خیلی قابل اعتماد نیست و بیشتر در حیطه تجربه س ولی الان علم رو منحصر کردن به تجربه). 2⃣شیخ الرئیس خودش علاوه بر طبابت از مریض پرستاری هم میکرده که بسیاری پرونده به جهت همین دستور پزشک و انجام پرستار داریم به حدی که چندین ماده قانونی هم بابتش تفریع شده ، جالبه که در فقه هم فروعات درخور توجهی داریم. بعد ها در خصوص چندین آرای وحدت رویه دیوان محترم عالی کشور هم صحبت میکنیم . 🛑3⃣از همه مهم تر : ما بعد الطبیعة که به قول خود فارابی برخی فک میکنن فقط الهیاته حال اونکه اعم از اونه لذا تطبیقش در زمان ما همین 👈علوم انسانیه 👉بنابراین از نظر شیخ الرئیس صاحب همین مکتب و کسی که روز پزشک ، به جهت بزرگداشت این شخصیت هست ، پزشکی دشوار نیست ، حال اونکه شیخ چهل بار الهیات و مابعدالطبیعه و علوم انسانی رو خوند اما متوجه نشد و آخرش هم به طرز معجزه آسا کتاب شرح فارابی بهش رسید و خوند و تازه متوجه شد. بر خلاف زمان ما که معروفه کسانی که درسشون خوبه رو به تجربی و پزشکی راهنمایی میکنن ولی باقی رو سمت علوم انسانی. ✅اما در نظر تحقیقی و همچنین بنا بر همین نظر ابوعلی سینا مناصبی مثل 👈قضاوت 👉و مشاغلی مثل 👈وکالت👉 و غیره که در حیطه علوم انسانی هستن به مراتب سخت تر و صعب تر از علوم تجربی ظنی مثل پزشکی هستن که ادله متعددی هم در جای خودش داره. 4⃣شیخ الرئیس مسائل و مشکلات علمیش رو با توسل و توکل حل میکرد حتی به حدی که میگه در خواب مشکلات برام حل میشد ( جل الخالق ) مثل ملاصدرا که در احوالاتش نقل شده و یا باقی علما ، چیزی که در حال حاضر -مخصوصا در علوم تجربی که بعدها راجع به آسیب های این رشته از لسان خود غربی ها صحبت میکنیم - خیلی کم شده. 5⃣شیخ میگه در کنار طبابت به فقه مینگریستم . منظورش این نیست طب و فقه میخوندم اینو که گفت و اصلا لازم نیست اینطور بگه بلکه منظورش اینه طبش بنا بر فقاهت بود ( به شدت در مبانی علوم تجربی این مساله مهمی هست که ان شاء الله بعدها توفیق بود بهش پرداخته میشه) یعنی میگه اساس کارم این بود که طبابتم با ایدئولوژیم مطابق بود ( بماند که همین اجتماع طبابت و فلسفه و فقه و منطق و غیره خودش بسیار ثمرات داشته) لذا میگن بازاریا قبلا مکاسب شیخ انصاری ره رو میخوندن! از همین عدم تفقه و عدم اطلاع از قوانین چه بسیار پرونده قضایی تولید و تشکیل شده و حتی چند تا رای وحدت رویه صادر شده. 6⃣ادامه داستان هم جالبه که شیخ در ازای طبابت اجازه ورود به کتابخونه رو گرفت و میگه کتابخونه نوح بن منصور خیلی جالب مثل کتابخونه های الان با موضوعات جالب شعر و فقه پارتیشن بندی شده بودن. شیخ انگیزه ش برای طبابت مالی نبود!! روز پزشک مبارک! ✍مرتضی داودی⚖ 🔰دعوتید به 🔰 @az_ghaza
وکیلِ متهم گردیده راضی ولو شد کشف، از او کشف رازی بخندد لیدوکائین از دفاعش درِ درأت چه باز آقای قاضی؟!(۱) ❌بر خلاف برخی از نظرات شایع که رنگ و بوی فقهی و شرعی هم بهش داده میشه ، دفاع به استعمال لیدوکائین برای شارب خمر برای شمول قاعده درأ مسموع نیست. ________ ۱) مصرع بدل: درِ درأت ببند آقای قاضی ✍مرتضی داودی⚖ 🔰دعوتید به 🔰 @az_ghaza
☑️اندر احوالات و اختیارات محتسب در اجرای حدود و حد شرب خمر با اقتدار بر سپه سالار و عدم مداخله سلطان محمود و عدم استناد به قاعده درأ 📖سیاستنامه خواجه نظام الملک ✍مرتضی داودی⚖ 🔰دعوتید به 🔰 @az_ghaza
اقتدار محتسب و سلطان محمود غزنوی ! (اقتدار و عدم تسامح در اجرای حد شرب خمر) سلطان محمود که در تاریخ نوشتن مقتدر ترین سلطان غزنوی ها بود 👆اینطور👆 طبق نقل نظام الملک از «محتسب» حساب میبره! 🔰محتسب کیه؟!🔰 ↩️یه مقام اجرایی_قضایی بوده ، یه حالت قاضٍ دوار بقضائه بوده که ظاهرا از قاضی محکمه هم پایین تره که در ادبیات ما مخصوصا شعرا خیلی ازش هم حساب می‌بردن هم خیلی میترسیدن لذا بعضا طعنه ها زدن ‼️ ✅نکته در خور توجه روایت خواجه نظام الملک اینه که میگه همین محتسب یقه سپه سالار سلطان محمود که خیلی هم ادعاش میشده رو گرفت کوبوند زمین و مجازاتش کرد!! سپه سالاری که سپاهش ۵۰۰۰۰ مرد جنگی بود و ۱۰۰۰ خدم و حشم همراه خودش داشت ( لابد فکر میکرد که اینا مانع اجرای حد شرب خمر میشه، حال اونکه سلطان میگه نرو حتی من هم نمیتونم جلوگیری کنم) و اوج اقتدار این محتسب اونجاست که حتی سلطان محمود نمیتونسته بره مداخله کنه!!! ✅ سلطان که خودش هم پیاله سپه سالارش بوده تنها کاری که از دستش بر میاد-چون میدونه زورش به محتسب نمیرسه- اینه که به سپه سالار میگه حالا که مستی نرو بیرون محتسب میگیره مجازاتت میکنه ولی خب سپه سالار فک میکنه خیلی قدرتش زیاده!! ❇️حشمت و جلال و اقتدار محتسب فقط اونجا که خواجه نظام الملک میگه: ✨«بفرمود تا از اسب فرو کشیدند و خود از اسب فرود آمد و بدست خویش بزد بی محابا چنانکه زمین را بدندان می گرفت و حاشیت و لشکرش می نگریستند و هیچکس زهرۀ آن نداشت که زبان بجنباند»✨ 🎥صحنه رو خواجه نظام الملک خیلی دراماتیک و سینمایی توضیح داده یه حالتی که انگار خود خواجه هم داره از محتسب یه قاضی دست چندم که شاید اصلا قاضی هم نباشه و شأن ضابطین امروزی رو داره ولی اهل قضاوت هم هست . یا مثلا مثل تقریبا قاضی تعزیرات ، خلاصه خود خواجه نظام الملک هم انگار داره توی عبارت از محتسب حساب می‌بره!! محتسب ،سپه سالار سلطان محمود رو جوری میزنه که به قول عوام( عین عبارت خواجه نظام الملکه) زمین رو گاز میگرفته‼️ و کسی از نوکران و چاکران هم جرات مداخله نداشته!! لذا میگه: ❇️« چنانکه زمین را بدندان می گرفت»❇️ یه لحظه صحنه رو تصور کنید. ✍مرتضی داودی⚖ 🔰دعوتید به 🔰 @az_ghaza
غمِ یک فاصله را فاصله ها می فهمند دردِ این مرغ مهاجر ، تله ها می فهمند باغِ انگور! تو رفتی و دلم می خواهد این ویاری است فقط حامله ها می فهمند!! سرِ زا رفت دلِ پُر غمِ من ای بی رحم! ارزش ثانیه را قابله ها می فهمند بوسه ی ملتهب این لب در داغم را -بغلم کن - که فقط آبله ها می فهمند مثل عصرانه ی یک جمعه پر از دلگیری .... شده ام وای که بی حوصله ها می فهمند! ناز ها می کنی ای منکر هر اصرارم نه ی سنگین تو را از بله ها می فهمند قالَ اِیّاکَ وَ خَضْراءَ دِمَن(۱) - صَلَّ الله - قدر شب بوی مرا مزبله های می فهمند؟! می کُشی لااقل از کام خودت آبی ده حرمت صید تو را بسمله ها می فهمند(2) ____________ 1)شاید تلمیح یا تضمین به روایت : ...ُ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِيَّاكُمْ وَ خَضْرَاءَ الدِّمَنِ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَنْ خَضْرَاءُ الدِّمَنِ قَالَ الْمَرْأَةُ الْحَسْنَاءُ فِي مَنْبِتِ السَّوْء... الفقه المنسوب الی الامام الرضا علیه السلام ص 234 2)بسمله ، فعل صناعی «بسم الله الرحمن الرحیم گفت» هست. منظور بسم الله الرحمن الرحیم موقع ذبحه! ✍مرتضی داودی⚖ 🔰دعوتید به 🔰 @az_ghaza
حکم قذف عَبْداللَّه بْنِ سنان قال: قال أَبُوعَبْداللَّه قَضَى أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ أَنَّ الْفِرْيَةَ ثَلَاثٌ يَعْنِي ثَلَاثَ وُجُوهٍ إِذَا رَمَى الرَّجُلُ الرَّجُلَ بِالزِّنَا وَ إِذَا قَالَ إِنَّ أُمَّهُ زَانِيَةٌ وَ إِذَا دَعَا لِغَيْرِ أَبِيهِ فَذَلِكَ فِيهِ حَدٌّ ثَمَانُونَ امام صادق صلوات الله علیه فرمودند : امیرالمؤمنین صلوات الله علیه حکم فرمودند که افترا بر سه وجه است: هنگامی که مردی به مرد دیگر تهمت زنا بزند و هنگامی که بگوید : مادرش زنا کننده است و هنگامی که او را به غیر پدرش نسبت دهد که اینها در آن ٨٠ تازیانه است! كافي ج۷ص۲۰۵
📌روایت رو همکار محترم قضایی جناب مرادی ارسال کردند.( با کاربری خودشون) 📝که از امروز‌ ایشون هم جز کاربرانی هستن که امکان ارسال پیام رو دارن و امضای مطالب هم فعال شد که میتونید مشاهده کنید چه بزرگواری مطلب رو ارسال کرده.
توضیحی در خصوص روایتی که همکار محترم ارسال کردند. 📝سند روایت به این شرحه: علي بن إبراهيم ، عن أبيه ، عن ابن محبوب ، عن عبد الله بن سنان 🎤روایت بنا بر نظر جناب مجلسی دوم در کتاب مرآة العقول که شرح بر کتاب کافی جناب کلینی هست ، حَسَن هست.(۱) 👌که جزء دسته روایات مقبوله اما جناب مجلسی روایت رو صحیح ندونسته (صحیح روایتی هست که در اعلا مراتب توثیقه) و فقط حسن میدونه. ❌این نظر مجلسی ظاهرا به خاطر وجود ابراهیم بن هاشم هست یعنی‌ پدر علی بن ابراهیم که در سند روایت با تعبیر « عن ابیه» اومده چون توثیق صریح نداره و صرفا ممدوحه ( راوی شیعه بدون توثیق خاص) ✅اما با توجه به اینکه ابراهیم بن هاشم، شیخ اجازه علی بن ابراهیم یعنی پسرش بوده و شیخ اجازه بنا بر نظر رجالی ها(۲) دلالت بر توثیق میکنه و علاوه بر این ، اسم ابراهیم بن هاشم در اسناد کتاب تفسیر معروف قمی که برای خود همین علی بن ابراهیم( پسر) هست و این کتاب تفسیری توثیق عام داره(۳) لذا ابراهیم بن هاشم هم موثقه. 1⃣علی بن ابراهیم هم که آخرین راوی هست( روایت از امام شروع میشه لذا آخرین راوی میشه اولین راوی که در متن میاد البته خود جناب کلینی آخرین راوی هست که از علی بن ابراهیم نقل کرده) موثقه. 2⃣پدرش هم که وضعیتش مشخص شد. 3⃣حسن بن محبوب از اصحاب اجماع هست(۴) لذا هم خودش موثقه هم راوی قبل خودش رو موثق میکنه . 4⃣البته عبد الله بن سنان توثیق خاص و جداگانه هم داره ، پس سند صحیحه و نه صرفا حسن. 📌دقت بشه که روایت صرف قذف رو گفته که طبق اصل چهارم قانون اساسی مبنای تقنین قانون مجازات اسلامی هم هست🔰 ⚖ماده ۲۴۵ قذف عبارت است از نسبت دادن زنا یا لواط به شخص دیگر هرچند مرده باشد. ⚖ماده ۲۴۷ هرگاه کسی به فرزند مشروع خود بگوید «تو فرزند من نیستی» و یا به فرزند مشروع دیگری بگوید «تو فرزند پدرت نیستی»، قذف مادر وی محسوب می شود. ⚖ماده ۲۵۰ حد قذف، هشتاد ضربه شلاق است. ___________ ۱)کتاب مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول / مجلسی دوم/  جلد : 23  صفحه : 313 ۲)مراجعه بشه به کتاب رجالی مقباس الهدایة جناب مامقانی ۳) توثیق عام یعنی صاحب تالیفی که خودش صاحب جرح و تعدیله مثل علی بن ابراهیم یا مثلا مثل جناب شیخ صدوق یا دیگر محدثین که خودشون میتونستن شخصی رو توثیق کنن ، در ابتدای کتابش به صحت تمام رجال کتابش شهادت داده. علی بن ابراهیم در اول کتاب تفسیرش که معروف به تفسیر قمی هست بر وثاقت تمام رجالی که در کتابش آورده شهادت داده که یکی از این رجال پدرش ابراهیم بن هاشم هست که علاوه بر این عرض شد شیخ اجازه ش هم هست. ۴) اصحاب اجماع دسته خاصی از شاگردان ائمه سلام الله علیهم اجمعین هستن که وقتی اسمشون در سندی باشه بدون چون و چرا سند رو قبول میکنن( البته بنا بر مبنایی) چون این اشخاص روایت نمیکردن مگر از شخص موثق. ✍مرتضی داودی⚖ 🔰دعوتید به 🔰 @az_ghaza
🔰تکرار یک،شنبه🔰 هفته ها تکرار یک،شنبه است ما طی کرده ایم شنبه ها را تا به جمعه یک به یک قی کرده ایم در غروبِ جمعه قبرستان به یادم آورد ما جوانی را به راه دیدنش طی کرده ایم در فرار است آنکه دل در بند دنیا بسته است ما به سمت آتش و مرگ و خطر هی کرده ایم در میان ترسِ جان دادن در این بزمِ بلا اسبِ سرکش را ز خوفِ رفتنش پی کرده ایم غوطه ور در قیل و قالِ فقه و فتوایم ولی بر شهادت ارتماسی غسل از مِیْ، کرده ایم در قمیم و آروزی جنت و فردوس را در بهشت حضرت معصومه ما کی کرده ایم؟! ✍مرتضی داودی⚖ 🔰دعوتید به 🔰 @az_ghaza
ایـن بـرای آخرین بـار اسـت خواهش می کنـم! بوسه ام نیکی است ، اما باز پرسش می کنم!! گـفـتـه بودی : یا قـضـاوت یا وکـالـت می روی! ترم بعدی ثبتنام در سایت سنجش می کنم 🔰شرح و اشارات🔰 ✔️دو بیت بالا ، مطلع غزلی برای قریب به ۱۵ سال پیشه. ✔️سراینده غزل در زمان انشاء در آکد و اشد وجوهِ احتیاط و احتراز از قضاوت بود اما مبتلای به قضاوت شد ! به قول مولوی : از قضا سرکنگبین صفرا فزود روغن بادام خشکی می‌نمود ( بعد ها راجع به اینکه ابتلای به قضاوت یعنی چی و چه کیفیتی و وضعیتی داره ، حرف میزنیم) ✔️راستی از اون چکشا و از اون ترازوها نه تنها در دادسرا بلکه در دادگاه هم به ما ندادن ، دست هیچکس دیگه از همکاران محترم هم ندیدم ولی جالبه که نماد دادگاه و قضاوت شده خلاصه به ما که ندادن لطفا مسئولین رسیدگی کنن. ✔️لطفا از دوستان هم برای عضویت در کانال دعوت بفرمایید. ✍مرتضی داودی⚖ 🔰دعوتید به 🔰 @az_ghaza
در سختی قاضی شدن (زجری که می کشیم ، اجری که می بریم!) 🛑1⃣ وکیع ضبی کتابی تحت عنوان اخبار القضاة دارد که در خصوص اخبار و احوالات ادوار مختلف از قضات سرزمین های مختلف است . 🛑2⃣وکیع و بسیاری از محدثین روایتی سخت درخور توجه و تامل را از وجود نورانی پیامبر خدا صلوات الله علیه و آله نقل کرده اند که در ادامه نقل می گردد. 🛑3⃣مَنْ جُعِلَ قَاضِيًا ذُبِحَ بِغَيْرِ سِكِّينٍ (هر کس قاضی شود ذبح می شود بدون چاقویی) البته اگر ذُبِح را جواب اسم شرط «مَن» بدانیم معنا اینگونه است چرا که جواب شرط ولو فعل ماضی است لیکن معنا را به آینده می برد. والا معنی این است که ذبح شده است ! که در این صورت معنا شدیدتر می گردد. ❌4⃣ اشتباهی که در ترجمه این روایت نیز رخ داده است، برداشتی است که می گوید هر کس قاضی شود بدون چاقو سر بریده می شود و معنا این است قاضی بدون سر و صدا و آرام به قول معروف: با پنبه سر بریده می شود! حال آنکه روایت برعکس این ترجمه برای شدت ذبح قاضی است و معنای فراتری از آن است که نهایت معنای مذکور آورده می شود. لیکن برای درک این شدت در ابتدا باید مقدماتی ذکر شود:🔰 🛑⏹یکی از فروعات کتب و ابواب صید و ذباحه فقه این است که چاقو و نصل و به طور کلی هر چیزی که به وسیله آن سر مذبوح بریده می گردد ، باید تیز باشد!! در حکمت تشریع این فرع فقهی گفته شده است چون حیوان زجر آمیز کشته نشود و زودتر جان دهد!! 🛑⏹ زیرا با بریدن اوداج اربعه( چهار رگ حیاتی دور گردن )حیوان دیگر هیچ حسی را ندارد. 🛑⚖در اجرای احکام کیفری برای اجرای حکم سالب حیات( اعدام و قصاص) نیز در این خصوص مبحثی قابل تامل میتوان طرح کرد که جسته گریخته در دکترین نیز نقل شده است. 🛑⏹ فعل «ذبح» برای بریدن کامل اوداج اربعه و جدا شدن کامل سر حیوان به کار برده می شود. بر خلاف «نحر» که برای نحوه کشتن شتر است و آن با فرو کردن وسیله کشتن در گودی گلوی شتر ( و نه بریدن سر ) صورت میگیرد و معمولا شتر با دیدن خون به زمین میخورد. 🛑⏹ و فقها تصریح نموده اند بریدن سر شتر ( یعنی ذبح کردن) و نحر کردن گوسفند ( فرو کردن چاقو در گردن و نه بریدن کامل سر) باعث حرمت و حرام شدن گوشت حیوان می شود. 🔁حال به مبحث اصلی و ترجمه روایت برگردیم تا دقّتِ در شدّتِ آن مشخص شود: یک بار دیگر ترجمه را بخوانیم: 📛هرکس قاضی شود ذبح می شود و سرش بریده می شود آن هم بدون هیچ چاقویی .📛 🔞📛به بیان دیگر کسی که قاضی می شود ذبح می شود و سرش از تنش به صورت کامل جدا می شود اما بدون هیچ چاقویی و اساسا بدون هیچ شی برنده ای یعنی از حق اولیه کشته شدن و ذبح شدن هم محروم می گردد لذا این شخص زجر کش می گردد!! شرح و اشارات:🔰 📌از استعمال ماده « جعل» علی الخصوص به نحو فعل ماضی مجهول نیز می توان کراهت آمیز بودن قضاوت را برداشت کرد . کراهت نه به معنای کراهت احکام خمسه در قبال استحباب و غیره بلکه کراهت به معنای اکراه آمیز بودن آن است که در مطالب بعدی به توفیق الهی در این خصوص صحبت می کنیم . لیکن در همین حد گفته شود که اساسا اشخاص برای قضاوت به نحو اکراه آمیز تعیین و نصب و قرار داده می شدند که در برخی روایات تصریح گردیده لذا عمده افعال مستعمله در این باب با «جعل» ، « ولی» و ... می باشد با اینکه قضاوت نوعی حکومت است و هم سنخ حاکم است. 📌نکره بودن «سکین» و تلقی کلمه « غیر» به نفی، این معنا را متبادر می کند که هیچ شی برنده ای در کار نیست که تطبیق آن این است که اساسا هیچ راحتی در کار نیست چرا که روایت با« بغیر السکین» بیشتر تناسب داشت اما روایت به صورت نکره و «بغیر سکین »آمده است. ✨«خیر الناس قضاة الحق »✨ حالا معنی روایت فوق که با ترجمه صحیحی که سابقا گفته شد کمی آشکار می گردد. چرا که شهید ثانی در کتاب الحجِ کتابِ لمعه درخصوص افضلیت پیاده رفتن به حج نسبت به سواره رفتن به این روایت استناد می کند که: ✨ان افضل الاعمال احمزها✨ (قطعا بافضیلت ترین اعمال،سخت ترین آنهاست) 🔚قاضیِ حق، بهترینِ مردم است چون به صرف تصدی امر قضا به شدید ترین سختی ها متلبس گردیده است! لذا همینکه این قاضی در منصب قضا می باشد کفایت میکند که بهترین مردم باشد چرا که بهترین اعمال سخت ترین آن هاست و قاضی با تصدی امر قضا از ساده ترین فرع فقهی و حق اولیه هر مذبوح و کشته شده ای برخوردار است ، محروم گردیده است ! ✍مرتضی داودی⚖ 🔰دعوتید به 🔰 @az_ghaza
بودن یا نبودن؟! مساله این است!(۱) بین قاضی بودن و قاضی شدن مساله بین سر است و بین تن! فاعـلـــاتٌ فاعـلــاتٌ.....فاعلٌ مرد تنها بین این بسیار زن!!! ________ ۱)نمایشنامه هملت/پرده سوم/شکسپیر ✍مرتضی داودی⚖ 🔰دعوتید به 🔰 @az_ghaza
از ایـنـجـا رانــده ام امـّـا از آنــجــا نـمانـدم تا در آنـجا کربلا هست نـــرفـــتــم کــــربـلـا دارم بــــهـانــه که بر آمار شعبه مبتلـا هست ✍مرتضی داودی⚖ 🔰دعوتید به 🔰 @az_ghaza
گفتم تو هم ای کاش چون باقی قضّات(۱) در اربـعـیـن مـی رفـتـی آخـر پیــش آقات امّــا نـرفتـم مـانده ام در شـعبـه تنـــــــــهـا(۲) خواهـان نیامد کرده ام تجدید اوقــــــات(۳) ____________ ۱) معتل اللام یعنی کلمه ای که آخرین حرف اصلیش حرف علّه( الف ، یای، واو) باشه و قواعد اعلال صرف، روش اجرا بشه ، جمعش بر وزن فُعال باشه ، عین الفعلش مشدد نمیشه لذا جمع قاضی ، قُضات میشه ، و نه قضّات ، اما قضّات شاید غلط مشهور شده و برای اینکه وزن شعر اجازه نمی‌داد به تبعیت از این غلط و یا اختیار شاعری مشدد اومد. ۲)صنعت التفات: یکی از صنایع بدیعی( لفظی) که جمله از غیاب به تخاطب و یا برعکس تغییر پیدا میکنه که در سوره حمد هم استعمال شده. ۳) در صورتی که خواهان نیومده باشه و شرایط ماده ۹۵ ق.آ.د.م نباشه لذا جلسه تجدید میشه و دوباره خواهان و خوانده دعوت میشن.( معمولا این روزا خواهان و خوانده پرونده های ما هم رفتن کربلا لذا اینا درخواست تجدید جلسه میکنن که مشمول ماده ۹۹ میشن) ✍مرتضی داودی⚖ 🔰دعوتید به 🔰 @az_ghaza
بـایـد ســلـاحـت را بـدی دســت حـفـاظـــت افـشـانـه ات را هـم کـنـارش کـرده عـودت(۱) بــا ایــنـکـــه از بـالـا چـنــیــن دســتـــور آمــد امـّـا حـــفـــاظـــت زودتـــــر رفـــتــــه زیـــارت! +عکس تزیینی و جهت حفظ شأن و کلاس است( کلت کمری از جنس طلا که توسط پلیس مکزیک پس از متلاشی کردن یک باند قاچاق انسان در مکزیکوسیتی به نمایش گذاشته شد ) _____ ۱)همین یه بیت اگه مجوز نداشته باشه! با رعایت قواعد تعدد ماده ۱۳۴ق.م.ا وفق بند پ ماده ۵ و بند ت ماده ۱۱ ق.م.ق.ا.و.م...( چه قانون درازی چون حروف اختصاریش یه تریلی شد حالا خوبه همه رو ننوشتم) به ترتیپ پنج الی ده و دو الی پنج سال حبس داره چون قاچاق رو طبق ماده یک همین قانون به خروج هم تعریف کرده و صرفا ورود نیست. ✍مرتضی داودی⚖ 🔰دعوتید به 🔰 @az_ghaza
شیخ طوسی رحمة الله علیه از قدمای فقها و محدثین در کتاب شریف تهذیب الاحکام که یکی از کتب اربعه شیعه می باشد و همچنین در کتاب مصباح المتهجد به سند خودش از امام حسن عسکری سلام الله علیه روایت نموده است: علامات المؤمنين:خمس صلاة الاحدي(۱) والخمسين، وزيارة الأربعين، والتختم في اليمين، وتعفير الجبين، والجهر ببسم الله الرحمن الرحيم. (۲) علامات مومن پنج چیز است : 🔵 {خواندن}پنجاه و یک رکعت نماز 🔴 زیارت اربعین 🔵انگشتر به دست راست کردن 🔵پیشانی بر خاک نهادن 🔵بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحیم روایت نیاز به شرح دارد که توسط علما صورت گرفته است اما در حد بضاعت نگارنده باید گفت : متعلق موضوعات در روایت فوق نیامده است ولیکن با قاعده تناسب حکم و موضوع می توان دریافت که منظور روایت چه می باشد. برخی منظور از زیارة الاربعین را زیارت امام حسین علیه السلام در روز اربعین می دانند . لیکن شیخ طوسی پس از این روایت در کتاب مصباح خویش بلافاصله تحت عنوان «شرح زیارة الاربعین» دعایی به عنوان زیارت اربعین آورده است. و در این دعا هیچ اشاره ای به استلام ضریح و یا قبر شریف نشده است و صرفا در انتهای دعای دو رکعت نماز دارد.(( یعنی چه بسا شامل جاماندگان از تشرف به حرم نیز می گردد) ______________ ۱)در برخی نسخ تهذیب الاحکام کلمه « الاحدی» در علامت اول نیامده است. ۲)تهذيب الأحكام جلد : 6  صفحه : 52/مصباح المتهجد صفحه : 788 ✍مرتضی داودی⚖ 🔰دعوتید به 🔰 @az_ghaza
آمـــاده تـر از قبـل مُـهَـیّـایِ نَـبَـردیم مُشتاقِ جَهادیم و از آن بازنَگردیم ✅‌آغاز سخنرانی سید حسن نصرالله حفظه الله تعالی پس از پاسخ اول به رژیم جنایتکار اسرائیل ، پخش هم اکنون از شبکه یک سیما. ✍مرتضی داودی⚖ 🔰دعوتید به 🔰 @az_ghaza
مـن محـوِ تـماشـای تــوام چـایـیِ مــن از دهن افتاد چایی به لبت تا که رسیده است چرا قند من افتاد؟ +البته این تک بیت مع غض نظر از عاشقانه بودنش ، زبان حال نتانیابوی ملعون سفاک هم می‌تونه باشه! چون اونم الان بعد از حمله حزب الله، قند خونش فک نکنم میزون باشه!! ✍مرتضی داودی⚖ 🔰دعوتید به 🔰 @az_ghaza
به بهانه ۴ شهریورماه روز کارمندبخوانیم سرگذشت خودنوشت(۱)مرد هنرمندی که دلش می خواست نقاش باشد و تمایلی نداشت که مثل پدرش کارمند ساده ای شود و متنفر بود که در چهاردیواری کارمندی زندانی گردد و اولین بار در سن ۱۱ سالگی با اصرار های پدرش مخالفت کرد؛ چون معتقد بود: بالاخره تصمیم جدی پدرم همان بود که خودش فکر می کرد . مردی مانند او که در تمام دوران زندگی با بدبختی ها و ناکامی ها دست به گریبان بود، نمی توانست به خود اجازه بدهد که فرزندش کاری غیر از کارمندی انتخاب کند زیرا به خیال او کارمندی و نوکری آخرین راه نجات بینوایان است. 📌 این مرد هنرمند کیست⁉️ _________ ۱)مثل سرنوشت خودنوشت شیخ الرئیس بوعلی که سابقا عرض شد به نحو امالی نوشته شده( شیخ املا میکنه و شاگرد مینویسه)برای مطالعه به این 👈پست مراجعه کنید. ✍مرتضی داودی⚖ 🔰دعوتید به 🔰 @az_ghaza
روح لطیف! او از رنگ سرد و بوم بی روح ، نقاشی های شگفتی خلق کرد اما علیرغم تلاش های فراوان دو بار در ورودی هنر مردود شد. اما چنان شیفته ی نقاشی و هنر خویش بود که بوم و رنگ را در جبهه همراه خود می برد. از کودکی خویش نقاشی دارد و به زیبایی مهر مادری را به تصویر کشیده ،روی رود ها پل زده،سالن نمایش خلق کرده و حتی یکی از آثار وی قریب به قیمت ۳۰۰ هزار میلیارد ریال به فروش رسیده است. در بین خریدارن وی ایرانی ها نیز دیده می شوند. این هنرمند که نقاشی هایی از وی به جا مانده و شاید در آخرین لحظاتی که به زندگیش پایان می دادروحش در میان آن ها پرسه زده شخصی نیست جز آدولف هیتلر رهبر حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمان و پیشوای و صدر اعظم سابق آلمان . گفته شده کشور آلمان تحت رهبری او با تهاجم به لهستان در ۱ سپتامبر ۱۹۳۹ باعث آغاز جنگ جهانی دوم در اروپا شدو در طول جنگ در عملیات‌های نظامی نقش پررنگی داشت. ادعا شده است وی از طراحان اصلی هولوکاست بود که می‌توان گفت شاید پس از جنایات در حال وقوع رژیم غاصب اسرائیل در غزه این واقعه تاریخی بحث بر انگیز ، رنگ و صبغه جدیدی به خود بگیرد! +در تیپ های شخصیتی که در گزینش قضات هم لحاظ میشه تیپ شخصیتی برونگرا و درونگرا با زیر شاخه هاش بررسی میشه. جالبه که دیکتاتور ها و قضات و مدیران برونگرا هستن ولی هنرمندان درونگرا ! احتمالا مشکل از تست شخصیت یونیک سوئیسیه! +از کتاب «نبرد من» اثر هیتلر که بخشی از اون رو با انشاء و املا به منشی خودش در زندان نوشته. روز کارمند مبارک! ✍مرتضی داودی⚖ 🔰دعوتید به 🔰 @az_ghaza