eitaa logo
⚖از قضا⚖
545 دنبال‌کننده
166 عکس
48 ویدیو
0 فایل
هوالقاضی همکاران محترم قضایی و اداری و حقوقی های گرامی و دیگر اعزّه: «از قضا»یه پرونده است که توش همه چی از خاطره گرفته تا تجربه از شعر تا منطق از فقه تا حقوق و غیره پیدا میشه،همه مطالب و اشعار اختصاصیه؛ نبود ذکر میشه مرتضی داودی قاضی دادگستری @az_ghaza
مشاهده در ایتا
دانلود
هیچ دانی چیست این آمار ها؟ روی دوش ما شده این بار ها! «آ»یِ آن ، آه از نهاد قاضی است می خورد هر ماه نیش از«مار» ها ✍مرتضی داودی⚖ 🔰دعوتید به 🔰 @az_ghaza
در فضیلت قاضی بودن! (نه لزوما قضاوت به حق کردن) 1⃣✅جعفر بن احمد بن على قمى ، شیخ(۱) جناب صدوق است که شیخ صدوق در خصوص جعفر بن احمد ، ترضی کرده است(۲) 2⃣✅جعفر بن احمد بن علی قمی کتابی دارد تحت عنوان الغایات که در حال حاضر در دسترس می باشد و در مجموع کتب جامع الاحادیث چاپ شده است . همچنین مجلسی دوم در کتاب بحار الانوار روایات این کتاب را نقل نموده است. 3⃣✅در این کتاب روایات به نحو افعل التفضیل آورده شده است به عنوان مثال قال علیه السلام : افضل الناس ، احسن الناس و ... 4⃣✅ روایتی در این کتاب از امام صادق علیه السلام نقل گردیده است که: ✨خَيْرُ اَلنَّاسِ قُضَاةُ الحَقِّ✨(۳) برخی به اشتباه روایت را اینگونه ترجمه کرده اند: ❌بهترین مردم کسانی اند که به حق قضاوت می کنند!❌ حال آنکه ترجمه صحیح آن ، این است که: ✅بهترین مردم قضات حق هستند✅ 🔚 به بیان دیگر همینکه ایشان هستند، بهترین مردمند و لازم نیست متلبس به فعلی شوند و کاری کنند. همینکه قاضی نظام اسلامی و قاضی حق هستند کفایت میکند که بهترین مردم باشند. بنابراین فضیلتی کم نظیر که دائر مدار ذات است و نه فعل مانند فضائلی که در خصوص علما نقل گردیده است.اگرچه به قول اصولیون وصف، مُشْعِر به علیّت است. ⏮در سلسله مطالب آتی در خصوص قاضی شدن سخن سخت و صعب مستصعب به میان می آید... ➖➖➖➖➖➖➖ ۱) شیخ یک مقام خاص و یک اصطلاح علم رجال است که اگر شیخ اجازه باشد دلالت بر توثیق می‌کند. یعنی شیخ اجازه بودن مساوی با موثق بودن شخص است. ۲)بعد از آوردن اسم وی گفته است «رضی الله عنه» و این ترضی شیخ صدوق در رجال بنا بر مبنایی دلالت بر توثیق میکند. ۳) کتاب جامع الاحادیث، کتاب الغایات صفحه ۲۳۸ / همچنین دیلمی در الفردوس و حاجی نوری در مستدرک خویش نقل نموده اند که البته منبع متاخر از غایات می باشند لیکن می تواند با مسامحه منجر به شهرت گردد که از علل تقویت سند حدیث است. ✍مرتضی داودی⚖ 🔰دعوتید به 🔰 @az_ghaza
🔰ماهیت(۱) آمار🔰 (برای غیر همکاران محترم به جز مدیران محترم تر)(۲) 🔸در لزوم آمار فکر نمی کنم هیچ عاقلی مخالفت داشته باشه (۳) یه مکانیزمی هست برای پایش و نظارت کمی(۴) آمار همیشه مخالف و موافق داشته و خب موافقین ولو کم ولی قوی ، مخالفین ولو زیاد ولی ضعیف! وَ خب معلومه که اکثرهم ها خیلی محلی از اعراب ندارن(۵)خیلی از دستگاه ها و نهاد ها هم دارن مثل فراجا. 🔻حالا آمار چیه؟🔺 🤌به زبون ساده و روش منطقی تمثیل، اگه ۱۰۰ پرونده به یه قاضی ارجاع بشه . اون قاضی محترم(۶) اگه در طول یک ماه ۱۰۰ پرونده مختومه کنه؛ در این حالت آمارش صفره. 👍اگه ۱۰۱ پرونده مختومه کنه آمارش میشه +۱ و همینطور بالا یعنی ۱۰۲ میشه+۲ و الخ( مخفف الی آخر که علما در کتب فقهی زیاد استفاده میکنن) 👎و اگه ۹۹ تا مختومه کنه میشه -۱ و همینطور اگه ۹۸ میشه -۲ و الخ( این دیگه مخفف الی آخر نیست!) ➕➖وَ درسته که آمار هر لحظه محقق میشه منتها پایه ش هر ماهه یعنی هر ماه از ابتدا تا انتها بررسی میشه.(ماهیتی که گفتیم دو وجه داره اینجا سه وجهی میشه) طبیعتا بدیهیه که آخر هر ماه ما را غصه می گیرد فرا(۷) لذا تکاپوی مثبت کردن در آمار برای آخر ماه بیشتر میشه. ⁉️حالا سوال اینه : آمار لازمه؟ واجبه ؟ اگر لازمه ، الزامش قانونیه؟ رویه س؟ اگه واجبه شرعیه از باب احکام اولیه س یا ثانویه و الخ( الکلام الکلام) ⚖آمار هیچ مقرره مطابقی نداره( ۸) حتی ریاست محترم قوه هم فرمودن مهم نیست و بالاتر از اون در دیدار کارکنان شریف قوه با مقام معظم رهبری ، ایشون هم فرمودن صرف آمار نباید ملاک باشه(قریب به مضمون) پس میبینیم که هیچکس الزامی نداره. 📛اما📛 یه صنعت بدیعی( لفظی) در ادبیات عرب داریم در ادبیات فارسی هم در انجمن های شعری دیدم میگن به اسم «لزوم بما لا یلزم». یعنی شاعر و ادیب و نویسنده چیزی که لازم نیست رو بر خودش الزام کنه ، مثالش رو در ادبیات فارسی به قافیه برای شعر سپید میزنن.(۹) یعنی شعر سپید اصلا همین رها و مطلق بودن از قیدِ وزن و افاعیل و قافیه ، شعر سپیدش کرده ولی شاعر قافیه بیاره براش. 🔚آمار هم همینطوره⬇️ با اینکه هیچ الزامی نداریم و حتی بعضا شدید ترین مبغوضه! اما سعی در مثبت شدنش زیاده! 🔰چون پاروقی ها زیاد بود به صورت جداگانه قرار داده میشه🔰 ✍مرتضی داودی⚖ 🔰دعوتید به 🔰 @az_ghaza
⚖از قضا⚖
🔰ماهیت(۱) آمار🔰 (برای غیر همکاران محترم به جز مدیران محترم تر)(۲) 🔸در لزوم آمار فکر نمی کنم هیچ عاق
⬆️🔰پاورقی🔰⬆️ ↩️1⃣)اگه از شما پرسیدن برای تبدیل کردن اسم جامد و ذات به اسم معنا و مشتق چکار باید کرد ؟ یه راه جالب بدم که خیلی به کارتون میاد اونم اینکه اون اسم جامد رو ببرید به باب مصدر صناعی ( یعنی به آخر اسم «یّت» اضافه کنید) مثل آدم که اسم ذاته و وقتی میره به باب مصدر صناعی میشه آدمیت ( یعنی آدم بودن) که در فارسی خیلی به کار میاد و خیلی هم شایعه ، حالا ماهیت آیا از ماه+ یت = ماهیت ( ماه بودن) هست یا از ما +هی+ت= ماهیت( یعنی چیستی ما هی یعنی چیست آن ) ↩️2⃣) این استثنا آیا استثنای منفصله یا متصل ؟ یعنی آیا ما همکار مدیران محترم محسوب میشیم و داخل در اون ها هستیم که مستثنی ( مدیران محترم) و مستثنی منه( قضات) همجنس هستن تا استثنائشون بشه متصل یا همجنس نیستن که بشه منفصل؟! مثال منفصل در عربی این آیات شریفه ۷۳ و۷۴ سوره مبارکه ص هست: فَسَجَدَ الْمَلَائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ ﴿٧٣﴾ پس فرشتگان همه با هم سجده کردند؛ (۷۳) إِلَّا إِبْلِيسَ اسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿٧٤﴾ مگر ابلیس که تکبّر ورزید و از کافران شد. (۷۴) چون ابلیس همجنس ملائکه نبود و از اجنه بود ولی از ملائکه استثنا شد! البته دور از محضر مدیران محترم و فقط برای تقریب به ذهن بود. ↩️3⃣)در منطق ارسطویی مغالطه یه تعریف خاصی داره که به شکل و ماده برمیگرده ولی در منطق های جدید این نوع استدلال رو که شخص برای موافقین نظر خودش وصف خوبی رو بیاره مثلا بگه «همه عقلا این حرف رو تایید میکنن » این رو نوعی مغالطه میکنن( مراجعه بشه به کتاب مغالطات دکتر خندان) البته حُسن مغالطه اینه که مغالطه رو نگی که بنده گفتم ، مغالطه کشفیه چون پوشیده س. ↩️4⃣) و البته کیفی😉 ↩️5⃣) نگاه کنید به اکثرهم های قرآن کریم!! البته این با بحث ما صرفا اشتراک لفظی داره. ↩️6⃣)اون قاضی واقعا محترم و عزیز بوده که ۱۰۰ بهش ارجاع شده! ↩️7⃣)مصرعی از یک غزل. ↩️8⃣)یعنی صریحا این مطلب رو بگه و موضوع تقنین قرار بگیره والا مثلا عموماتی رو میشه به صورت تکلف شامل کرد! ↩️9⃣)برخی شعر سپید رو اصلا شعر نمیدونن مثل جناب الهی قمشه ای در برخی سخنرانی هاش شنیدم ولی برخی شعر رو در صناعات خمس به ماده برمیگردونن مثل خواجه نصیر و برخی منطقی ها.( این قول درسته موید شعر سپیده اما بنابراین اساسا شعر سپید قدمت زیادی داره و معاصرین ما تاسیس و اختراعش نکردن بلکه منطقی ها کشفش کردن) ✍مرتضی داودی⚖ 🔰دعوتید به 🔰 @az_ghaza
دوباره کار ما افتـاده با یک مداوم میکنم آمار را چک چنان حجم ورودی ها زیادست توگویی لشکر ابن زیادست نمودی زخم ما را ای برادر شده پرونده پاره گشته پرپر خدا داند که من از مسلمینم چرا پروندهها شد در کمینم نمی دانم که از جانم چه خواهد مباد از من خریده هیزم بد سی ام اس گشته شاکی از ورودم که از بس روی آن رفرش نمودم شده سامانه سنگین از دخولش خداوندا نگه دار از زوالش به بدبختی یکی مختومه گردد چه راحت می کند دوتا به ما رد یکی مختومه می گردد ولیکن دوتا ارجاع شده بر شعبهٔ من برادر زخم کردی سیسمت را به دنبال چه هستی؟معجزه؟ها؟ به جرجیس نبی کردم توسل کمی ارجاعِ پرونده شود شل به شیث و ارمیا نذری نمودم شب جمعه کنم لعنت ثمودم به لوطی های قوم لوط لعنت به مشتی های پشت لوط رحمت به حق یوسف و یعقوب منصور به حق کارگردانش سلحشور به حق جعفر دهقان و مویش نه موی روی سر بل موی رویش به آه سینهٔ بانو زلیخا به یوسف گفت من هستم مهیا قسم دادم به خون پاک هابیل چه تاثیری کند در قلب قابیل خدایا کوه اگر باشد بلرزد از این سوگند هایی که بیارزد به هر جان کندنی بود آخر ماه نمودم مثبت یک شعبه را آه خداوندا ز هر کس هست قاضی در این دنیا و عقبی باش راضی بزن بر معصیت ها منع تعقیب وَ یا لطفی نما کن ترک تعقیب خدا پرونده اش را با برائت بکن مختومه آمار قضاتت شفاعت را نصیب ما بگردان خطایای قضاتت را بپوشان درود بی کرانت بر پیمبر به آل الله اهلش آل اطهر ظهور مهدیش تعجیل فرما ز یارانش نما اهل قضا را +عکس تزیینی است این ماه+۲ شد! ✍مرتضی داودی⚖ 🔰دعوتید 🔰 @az_ghaza
23.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این سرنوشت افتخارآمیزى که آقاى لاجوردى پیدا کردند،سرنوشتى است که مایه‌ى حسرت و غبطه‌ى همه‌ى کسانى است که در این راه بوده‌اند. خب، بنده خیلى متأثّر شدم از شهادت آقاى لاجوردى -از دست دادن ایشان و فقدان ایشان، خیلى براى ما سنگین بود؛ یک عنصر مؤمن، کارآمد، صادق و ریشه‌دارِ در این زمینه‌ى انقلابى و مبارزات؛ امثال ایشان واقعاً عناصر بسیار کمیاب و مغتنمى هستند و از دست دادنشان سخت است- ولیکن درعین‌حال به نظرم رسید که حیف بود آقاى لاجوردى جور دیگرى از دنیا میرفت. آن آدم، آن عنصر مستحکم، پولادین، آن نیّت صادق، با آن سابقه‌ى مبارزات، واقعاً حقّش بود و شایسته‌ى این مقام والاى شهادت بود... بخشی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار خانواده شهید لاجوردی(۱۳۷۷/۷/۱۴) 🖊ادامه توصیفات شگفت انگیز از این شهید والا مقام در سایت مقام معظم رهبری را ( اینجا )بخوانید. 🗓یکم شهریور ماه مصادف است با سالروز ترور مجاهد فی سبیل الله شهید سید اسدالله لاجوردی، مبارز انقلابی و دادستان پیشین انقلاب اسلامی و رئیس سابق سازمان زندان‌ها که در محل کار خود در بازار تهران و به دست عوامل سازمان تروریستی مجاهدین خلق (منافقین) در سال ۱۳۷۷ به شهادت رسید. 🎥کلیپ خرده روایت ها از خصوصیات و ویژگی های اخلاقی شهید لاجوردی در زمان تصدی دادستانی( این اقدام شهید لاجوردی را در برخی از دستور العمل های عرفانی و همچنین در احوالات شهدا نقل کرده اند) ❇️مستند مرد پولادین را در سایت رهبر معظم انقلاب (اینجا) ببینید. ✍مرتضی داودی⚖ 🔰دعوتید به 🔰 @az_ghaza
🗓یکم شهریور ماه همچنین مشهوره که روز بزرگداشت نابغه اعصار ، فیلسوف ، متاله ، منطقی ،... و طبیب زبردست( ولو در حال حاضر) حسین بن عبدالله بن علی بن سینا شیخ الرئیس ابوعلی سینا رحمة الله علیه هست که روز پزشک هم نامگذاری شده! 🖊📚شیخ الرئیس بوعلی کتابی خود نوشت به نحو امالی داره. کتاب امالی رو بسیاری از علما و محدثین و شعرا و ادبا و غیره دارن به عنوان نمونه کتاب امالی شیخ صدوق یا امالی شیخ طوسی رحمة الله علیهما یا مثلا در ادبیات کتاب «فیه ما فیه» مولوی به نحو امالی هست . شیخ و استاد سخن می گفتن و املا می کردن و شاگردان می نوشتن و کتابت میکردن ، به این اثر مکتوب میگفتن امالی . 📒در این کتاب سرنوشت خودنوشت، شیخ الرئیس بوعلی میگفته و جوزجانی شاگرد خاصش می نوشته و کتابت می کرده . 🏨🩺در بخشی از این سرنوشت خودنوشت به کیفیت علاقمندی شیخ الرئیس به طب و فراگیری اون و همچنین ما بعدالطبیعة و الهیات اشاره می کنه. 📓 منظور شیخ از ما بعد الطبیعة ، کتاب ارسطو هست چرا که در ادامه به شرح ابونصر فارابی اشاره می کنه و کتاب فارابی تحت عنوان« الابانة عن غرض ارسطاطالیس فی کتاب ما بعد الطبیعة» که اسم ارسطو در عنوان کتاب هست ، در ادامه عرض میکنم ما بعد الطبیعه ارسطو چه کتابی بوده، شهید مطهری هم یه جایی در کتاب فلسفه و منطق در خصوص این کتاب توضیحاتی داده. ‼️مطالب شیخ الرئیس بوعلی در این خصوص سخت اعجاب آمیز و خارج از توقع شایعه و مشهور از پزشکیه❗️ در ابتدا این بخش رو با هم بخوانیم که متن همین سه تا عکس بالا هست:👇 ✍مرتضی داودی⚖ 🔰دعوتید به 🔰 @az_ghaza
🖋📜بخشی از سرنوشت خودنوشت شیخ الرئیس ابوعلی سینا رحمة الله علیه: 📌سپس بعلم طب رغبت کردم و کتابهایی را که در آن نوشته اند خواندم و علم طب از دانشهای دشوار نیست و بدین جهت در کمترین مدت در آن سرشناس شدم تا اینکه پزشکان فاضل آغاز کردند علم طب را نزد من میخوانند و بیماران را پرستاری کردم و درهای معالجاتی که از آزمون مرا دست میداد آنچنانکه به وصف نمیآید بر من گشاده میشد . 📌و با این همه مشغول فقه بودم و بر آن مینگریستم و در آن هنگام شانزده سال داشتم ... و آن مسئله ای که در آن حیران میماندم و بحد اوسط قیاس برآن دست نیمیافتم(۱) برای این کار بمسجد جامع میرفتم و نماز میگزاردم و در برابر آفریدهٔ همگان فروتنی میکردم تا آنکه دشواری آن بر من گشاده میشد و مشگل آسان میگشت ... و گاهی که خواب مرا در می‌گرفت مهمترین این مسایل را در خواب میدیدم و در خواب بسیاری از مسایل بر من آشکار میشد و چیزی نگذشت که بدینگونه همه دانشها در من استوار شد و بنا بر توانایی انسانی بر آن آگاه شدم و هر چه در آن هنگام فرا گرفته ام مانند آنست که الان فرا گرفته ام ؛ تا امروز چیزی بر آن افزوده نشده است. 📌تا آنکه در دانشهای منطق و طبیعی و سپس ریاضی استوار شدم و بعلم الهی رسیدم و کتاب ما بعد الطبیعة را خواندم و آنچه در آن بود در نمیافتم و اندیشهٔ واضح آن بر من پوشیده ماند تا اینکه خواندن آنرا 👈چهل بار👉 از سر گرفتم و از بر کردم و با این همه آنرا نمیفهمیدم و مقصود را در نمیافتم و از خویشتن نومید شدم و گفتم کتابیست که برای دیافتش راهی نیست . 📌 روزی هنگام عصر در میان وراقان حاضر بودم؛ دلالی پیش آمد و در دستش مجلدی بود که آنرا آواز میداد . آنرا بمن نمود و من بسختی رد کردم و عقیده داشتم که درین کتاب سودی نیست. پس گفت : بخرش که صاحبش ببهای آن محتاجست و ارزانست و بسه درهم بتو می‌فروشم . من آنرا خریدم و آن کتاب ابونصر فارابی در اغراض کتاب ما بعد الطبیعة بود . پس بخانه ام بازگشتم و در خواندنش شتاب کردم و در همان هنگام اغراض این کتاب بر من گشاده شد زیرا که در دل من محفوظ مانده بود . 📌پس من بدین شادی کردم و در روز دوم چیز بسیار برای سپاسگزاری از خدای بتهی دستان صدقه دادم. پس پادشاه وقت را در بخارا نوح بن منصور بود بیماری پیش آمد که پزشکان در آن سر گردان ماندند و نام من در میان ایشان بواسطهٔ فزونی دانش و کتاب خواندن مشهور شده بود و یادی از من پیش او کردند و بدو گفتند مرا بخواند... ________ ۱)این نشون میده مکتب فلسفی مشاء به ریاست شیخ الرئیس بوعلی هم صرفا مبتنی بر استدلال نبوده و دستی بر اشراق مکتب امثال شیخ شهاب الدین سهروردی داشته. اما مولوی به عنوان نماینده ای از عرفا و شاید صوفیه به طعنه به فلاسفه و منطقی ها میگه: پای استدلالیان چوبین بُوَد پای چوبین سخت بی تمکین بود البته علما و بزرگان همیشه اختلاف داشتن. ✍مرتضی داودی⚖ 🔰دعوتید به 🔰 @az_ghaza
اما نکاتی که از مطالب شیخ الرئیس بوعلی میشه استنباط کرد: 1⃣ پزشکی علم آسونیه لااقل به صراحت اظهارات شیخ دشوار نیست و این اقتضای علوم تجربی و ظنی هست( در جای خودش مبرهن شده که تجربی ، علم ظنی هست و خیلی قابل اعتماد نیست و بیشتر در حیطه تجربه س ولی الان علم رو منحصر کردن به تجربه). 2⃣شیخ الرئیس خودش علاوه بر طبابت از مریض پرستاری هم میکرده که بسیاری پرونده به جهت همین دستور پزشک و انجام پرستار داریم به حدی که چندین ماده قانونی هم بابتش تفریع شده ، جالبه که در فقه هم فروعات درخور توجهی داریم. بعد ها در خصوص چندین آرای وحدت رویه دیوان محترم عالی کشور هم صحبت میکنیم . 🛑3⃣از همه مهم تر : ما بعد الطبیعة که به قول خود فارابی برخی فک میکنن فقط الهیاته حال اونکه اعم از اونه لذا تطبیقش در زمان ما همین 👈علوم انسانیه 👉بنابراین از نظر شیخ الرئیس صاحب همین مکتب و کسی که روز پزشک ، به جهت بزرگداشت این شخصیت هست ، پزشکی دشوار نیست ، حال اونکه شیخ چهل بار الهیات و مابعدالطبیعه و علوم انسانی رو خوند اما متوجه نشد و آخرش هم به طرز معجزه آسا کتاب شرح فارابی بهش رسید و خوند و تازه متوجه شد. بر خلاف زمان ما که معروفه کسانی که درسشون خوبه رو به تجربی و پزشکی راهنمایی میکنن ولی باقی رو سمت علوم انسانی. ✅اما در نظر تحقیقی و همچنین بنا بر همین نظر ابوعلی سینا مناصبی مثل 👈قضاوت 👉و مشاغلی مثل 👈وکالت👉 و غیره که در حیطه علوم انسانی هستن به مراتب سخت تر و صعب تر از علوم تجربی ظنی مثل پزشکی هستن که ادله متعددی هم در جای خودش داره. 4⃣شیخ الرئیس مسائل و مشکلات علمیش رو با توسل و توکل حل میکرد حتی به حدی که میگه در خواب مشکلات برام حل میشد ( جل الخالق ) مثل ملاصدرا که در احوالاتش نقل شده و یا باقی علما ، چیزی که در حال حاضر -مخصوصا در علوم تجربی که بعدها راجع به آسیب های این رشته از لسان خود غربی ها صحبت میکنیم - خیلی کم شده. 5⃣شیخ میگه در کنار طبابت به فقه مینگریستم . منظورش این نیست طب و فقه میخوندم اینو که گفت و اصلا لازم نیست اینطور بگه بلکه منظورش اینه طبش بنا بر فقاهت بود ( به شدت در مبانی علوم تجربی این مساله مهمی هست که ان شاء الله بعدها توفیق بود بهش پرداخته میشه) یعنی میگه اساس کارم این بود که طبابتم با ایدئولوژیم مطابق بود ( بماند که همین اجتماع طبابت و فلسفه و فقه و منطق و غیره خودش بسیار ثمرات داشته) لذا میگن بازاریا قبلا مکاسب شیخ انصاری ره رو میخوندن! از همین عدم تفقه و عدم اطلاع از قوانین چه بسیار پرونده قضایی تولید و تشکیل شده و حتی چند تا رای وحدت رویه صادر شده. 6⃣ادامه داستان هم جالبه که شیخ در ازای طبابت اجازه ورود به کتابخونه رو گرفت و میگه کتابخونه نوح بن منصور خیلی جالب مثل کتابخونه های الان با موضوعات جالب شعر و فقه پارتیشن بندی شده بودن. شیخ انگیزه ش برای طبابت مالی نبود!! روز پزشک مبارک! ✍مرتضی داودی⚖ 🔰دعوتید به 🔰 @az_ghaza