eitaa logo
✨ از خودآ ✨
1هزار دنبال‌کننده
291 عکس
463 ویدیو
0 فایل
از خود بیرون بیا تا خودت را بیابی و آنگاه که خود را یافتی خدا را می‌یابی...🔅 رسانهٔ اخلاق عرفان معنویت سایت ازخودآ 👇 www.azkhoda.com ارتباط با ما👇 @ta_khod_a
مشاهده در ایتا
دانلود
همین آش است و همین کاسه... گفت:«با این عجله کجا می‌روی؟» گفتم:«از دست و گریخته، به کوهستان پناه می برم.» گفت: «نامت چیست؟» گفتم: «فلان کس، پسر فلانی» گفت: «تا فلان کس هست، همین آش است و همین کاسه» 📚 ، ص۱۵ 〰〰〰〰〰〰〰 ☀️ از خودآ (رسانهٔ اخلاق، عرفان، معنویت) 🕊 @az_khod_a 🕊
💰 شاگرد راه را رها کرده و به تجارت پرداخت او انتظار داشت استاد او را توبیخ کند اما... 🕊 گفت: هیچ معرفت نمیتواند راه معرفت را رها کند هر که در این راه آمد به هیچ وجه از آن خارج نخواهد شد گرچه سرعت سلوکش ممکن است گاهی کند و گاهی تند شود راه معرفت تو در این برهه از تجارت گذر خواهد کرد و درس تو این است که درک کنی مالک اموالی که به تو امانت داده می‌شود نیستی بلکه خداوند مدیریت این اموال را مدتی به تو سپرده است تا بدانی که برای نشر و پراکندن نعمات دنیوی مبعوث شده‌ای نه برای جمع و اندوختن آن. 💝 درونی‌ات را از دست مده اما بدان که این زهد هیچ ربطی به میزان دارائی تو ندارد. خداوند زاهدترین موجود است اما دستگاهی به این عظمت و به این رنگارنگی به راه انداخته تا به ضعفاء نعمت برساند. 📚 ، ص۱۹ ➽──Az───Khod───A──❥
🤔 راز زندگی 🥁 حکیم فرزانه همه مردم شهر را جمع کرد تا برای آنها حکایت فراموش شده‌ای را بازگو کند. از چند روز قبل مریدان حکیم در سراسر شهر جار زدند و مردم را آگاه کردند. از این رو جمع کثیری در روز موعود برای شنیدن حکایت فراموش شده گرد آمدند. ♾ حکیم بر منبری بالا رفت و گفت: «روزی روزگاری پسربچه‌ای زندگی می‌کرد سپس جوان شد سپس ازدواج کرد سپس بچه آورد، سپس به سختی کار کرد، سپس خانه و تجارت خانه‌ای برای خود دست و پا کرد.» آنگاه حکیم ساکت شد مردم ابتدا کمی صبر کردند؛ عاقبت عصبانی شده فریاد کشیدند: «که چی؟» حکیم گفت: «که چی را از خودتان بپرسید! آخر، این داستان زندگی خود شماست!» 📚 ، ص۲۵ ➽──Az───Khod───A──❥