eitaa logo
اَزْشُھَـدٰاءْتاحُسیـن‌ڪَࢪبَـ❤️ـلا
347 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
26 فایل
باعشق‌اۅسټـ‌هࢪڪہ‌بہ‌جایےࢪسیدھ‌اسټـ ♥️ برای حمایت و تبادل لینک کانال گذاشته شود↯ https://harfeto.timefriend.net/17200402623512
مشاهده در ایتا
دانلود
اَزْشُھَـدٰاءْتاحُسیـن‌ڪَࢪبَـ❤️ـلا
اون شمر ملعونُ اون شبث ملعون گفتن نباید این آب به خیمه ها برسه .. 😭 یه مرتبه دیدن فَوَقف العَباس مُ
نگاه کرد دید دیگه راه به جایی نداره نه شمشیری نه نیزه ای نه مشکی نه آبی نه دستی شمر ملعون گفت آب تموم شد قصه ش دستم که نداره .. برید کار عباس رو تموم کنید ..🖤
میگه میرفتن عده عده میرفتن دور عباس بدون شمشیر بود اما فرار میکردن .. شمر یقه‌ی یکی رو گرفت گفت مگه نمیگید دست نداره؟! مگه نمیگید مشک آبشُ زدن ؟!😞 مگه نمیگید بدن پر از تیره؟! پس چرا کارشو تموم نمیکنید ؟! از اسب نمیندازیدش پایین .. از مادرش عذر میخوام یه نانجیب گفت شمر دست نداره شمشیر نداره اما دوتا چشم داره .. یه جوری نگاه میکنه زهرت آب میشه .. هیچکس جرات نداره جلو بره تا این چشما هست...😔
یڪ نانجیب پشت درخت ها ڪمین کرد با عمود اهن برسر عباس زد💔 عمود آهن فرق سر رو نمیشکافه! عمود آهن سر رو متلاشے میکنه😭😭 یه جوری عمودُ زد تا ابرو متلاشی شد .. 🖤 یا حسین....💔
اباعبدالله خودش رو رسوند💔 هر شهیدی که میومد بالاسرش با یک دست سر رو از روی خاک برمیداشت اما رسید کنار عباس... آروم شمشیرشُ گذاشت زمین سرُ گذاشت رویِ زانوهاش .. یک نگاه کرد دید یک چشم با تیر از بین رفته ..😔 تیر رو آروم از چشم زخمی در آوورد .. با گوشه‌ی آستین خون هارو پاک کرد ..
اَزْشُھَـدٰاءْتاحُسیـن‌ڪَࢪبَـ❤️ـلا
دید چشم سالم داره گریه میکنه صدا زد تو چرا گریه میکنی من بی برادر شدم! من باید گریه کنم تو چرا گریه
گفت حسین دارم برای شما گریه میکنم ابا عبدالله پرسید چرا برای من ؟! گفت آخه الان شما سر منو از روی خاک برداشتی .. اما یک ساعت دیگه ..😭 هیچکس نیست سر شما رو برداره ….💔🖤 یاحسین …
عباس جان حق داشتی گریه کنی آقا حق داشتی گریه کنی هیچکس نبود سر حسینتُ برداره ..😭 یه خواهر داشت زینب اومد برسه سر رو برداره.... اما دیر رسید به گودال 😔 وقتی رسید که سری به نیزه بلند است در مقابل زینب😭💔
الهم عجل لولیک الفرج🤲🏻 التماس دعا از همه عزیزان🙏🏻
✨ بسم الله الرحمن الرحیم ✨ ذڪر روز دوشـنبه : یا قـاضـۍ الـحاجـات
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلاىَ يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ عَجَّلَ اللّٰهُ لَكَ مَا وَعَدَكَ مِنَ النَّصْرِ وَظُهُورِ الْأَمْرِ سلام بر تو ای سرور من ای صاحب زمان، خدا در تحقق وعده‌ای که به تو داده از نصرت و ظهور امرت شتاب فرماید 🤲✨ 🌹 «زبانِ‌من اگر از شعر و شاعری دور است تو را قسم! به غزل‌های شاعران برگرد!» اللهم عجل لولیک الفرج🌸
enc_16230714662922265071637.mp3
6.39M
روضه گودال 😭 مگه واسه ی یک کفن دعوا میشه ؟! مگه سیصد نفر تو گودال جا میشه ؟! مگه حالا از روی سینه ات پا میشه سر و کله ی حرمله پیدا میشه داره پای دشمن به خیمه وا میشه لشگری می خنده به دست و پا زدنت مادرت می بینه برهنه شد بدنت چه بی حساب می کشن تو رو بدون آب می کشن تو رو به اشک تو خنده می کنن التماس دعا🥀✨
11_1 - 6 - Shor_2.mp3
10.33M
شور گودال 😭 سه ساعته شلوغه تو گودال زبونم لال چقدر طول کشیده این جنجال زبونم لال وای نکنه تنش شده پامال زبونم لال یکی بگه چه خبره غروب عاشورا یا صبح محشره یکی بگه چه خبره ریختن سر برادرم چند نفره یکی بگه چه خبره دعوای صد نفر برای یه سره التماس دعا 🥀✨
مداحی_آنلاین_قافله_سالار_من_حسین_شریفی.mp3
5.37M
قافـله‌سـالار‌مـن ڪجایۍاۍدواۍدردم😭 چشمت‌روشن‌روسریمودزدیدن چشمت‌روشن‌به‌گریه‌هام‌می‌خندیدن داغ‌تو‌روی‌سینم‌که‌قلب‌مضطرم‌می‌سوزه پاشو‌ببین‌علم‌می‌سوزه‌ببین‌که‌معجرم‌می‌سوزه التماس دعا 🥀😭
🏴السلام علیک یا ابا عبدالله🏴 می دونم خسته این هیئت،دسته عزاداری و....شرکت کردین به استراحت نیاز دارین فقط یه جمله میخوام بگم اونم اینه که تو این زمان از شب ...تازه لشکر دشمن اب رو باز کردن
اما‌.... مگه کسی می تونه آب بخوره😔 اصلا مگه از گلوی کسی پایین میره😭 تا بخوان جرعه ای آب بخورن یاد لب ها و تیر سه شعبه در گلوی علی اصغر می افتند یاد دست های عباس می افتند
اَزْشُھَـدٰاءْتاحُسیـن‌ڪَࢪبَـ❤️ـلا
اما‌.... مگه کسی می تونه آب بخوره😔 اصلا مگه از گلوی کسی پایین میره😭 تا بخوان جرعه ای آب بخورن یاد لب
یاد لب های ابا عبدالله که مثل چوب خشکیده شده بود...‌ یا حسین😭💔 لحظه آخر یکی خواست برای ابا عبدالله ابی ببره اما هنوز نرسیده بود که شمر رو دید شمر سوال کرد که چرا بر می گردی؟؟؟ گفت برای حسین (ع)اب میبرم تا سیرابش کنم شمر گفت من خودم سیرابش کردممم یه دستش که پشتش بود و اورد.اما تو دستش چی بود؟؟؟ یا اباعبدالله😭 دید سر حسین رو گرفته تو دستاش💔💔 یا حسین
اَزْشُھَـدٰاءْتاحُسیـن‌ڪَࢪبَـ❤️ـلا
یاد لب های ابا عبدالله که مثل چوب خشکیده شده بود...‌ یا حسین😭💔 لحظه آخر یکی خواست برای ابا عبدالله ا
اما همه بدن نحس شمر می لرزید... پرسید نامرد تو که کارتو کردی برای چه بدنت می لرزه....؟ جواب داد ..وقتی روی سینه حسین (ع)نشسته بودم دیدم کسی جز منو حسین(ع)تو گودال نیست... اما...صدای ناله یک مادر می اومد😭😭💔 یا حسین(ع)
تا این زمان از شب همه چیز حسین(ع) رو به غارت بردن... حتی پیراهن که خود اباعبدالله با نوک خنجر پاره پارش کرده بود تا مبادا پیراهن پاره اون روهم به غارت ببرن😭 اما وقتی زینب به گودال رسید چشمش به بدن بی سر حسین (ع)افتاد نامردا حتی به پیراهن پاره هم رحم نکردن💔😭 به انگشترش رحم نکردن....💔