#حکمتهاینهجالبلاغه 📜
اهل دنیا چون کاروانی هستند که هنوز بار انداز نکرده باید بروند ...
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقا
از اون سرزمین...🌍!'
بزار سهم من
باشه اربعین🙂💔:)
Javad Moghadam - Donyaie Man Royaie Man.mp3
6.04M
#مداحی
#جواد_مقدم
آقاے من..دنیای من...من براے تو گࢪیہ میکنم تو براے من💔
#پلاڪ_پنہان🌷
#پارت_چهار
با پیچدن بوی کباب نفس عمیقے کشید و در دل خود اعتراف کرد که کباب هایی که کمیل کباب مے کرد خیلےخوشمزه هستند،با آمدن اسم کمیل ذهنش به سمت پسرخاله اش ڪشیده شد
ڪمیلی که خیلے به رفتارش مشڪوڪ بود،حیا و مذهبی بودنش با مخالف نظام
و ولایت اصلا جور در نمےآمد.
با اینڪه در ایڹ ۲۵ سال اصلا رفتار بدی از او ندیده بود،اما اصلا نمیتوانست با
عقاید او ڪنار بیاید و در بعضی از مواقع بحثی بین آن ها پیش مےآمد.
به حیاط برگشت و مشغول کمک به بقیه شد،فضای صمیمی خانواده ی نسبتا بزرگش
را دوست داشت ،با صدای ڪمیل که خبر از اماده شدن کباب ها مے داد ،همه دور
سفره ای که خانم ها چیده بودند، نشستند.
سر سفره کم کم داشت بحث سیاسی پیش می آمد ،که با تشر سید محمود،پدر سمانه همه در سکوت شام را خوردند.
بعد صرف شام،ثریا زن برادر سمانه همراه صغری شستن ظرف ها را به عهده گرفتند و سمانه همراه زینب و طاها در حیاط فوتبال بازی می کردند ،سمانه بیشتر به جای بازی، آن ها را تشویق می کرد،با صدای فریاد طاها به سمت او چرخید:
ــ خاله توپو شوت کن
سمانه ضربه ای به توپ زد،که محکم به ماشین مدل بالای کمیل که در حیاط پارڪ شده بود اصابت کرد،سمانه با شرمندگی به طرف کمیل چرخید و گفت:
ــ شرمنده حواسم نبود اصلا
ــ این چه حرفیه،اشکال نداره
سمانه برگشت و چشم غره ای به دوتا وروجک رفت!
با صدای فرحناز خانم،مادر سمانه که همه را برای نوشیدن چای دعوت می کرد،به
طرف آن رفت و سینی را از او گرفت و به همه تعارف کرد،و کنار صغری نشست،که با لحنی بانمک زیر گوش سمانه زمزمه کرد:
ــ ان شاء الله چایی خواستگاریت ننه
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سوگند به نامت که تو آرام منی...💚
🤲🏻 اللهم عجل لولیک الفرج🤲🏻
#امام_زمان🌸
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
AUD-20210730-WA0124.mp3
1.95M
قـــࢪاردلـهــ❤️ـــا
زیاࢪتعاشۅࢪاシ
🦋بسم الله الرحمن الرحیم🦋
ذڪر روز جمعه :
اللّٰهُمَصَّلِعَلیٰمُحَّمَدْوَالِمُحَّمَدوَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
#السلام_علیک_یا_صاحب_الزمان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🌿
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلاىَ يَا
صَاحِبَ الزَّمَانِ عَجَّلَ اللّٰهُ لَكَ
مَا وَعَدَكَ مِنَ النَّصْرِ وَظُهُورِ الْأَمْرِ
تعجیل در فرج آقا صلوات🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اوج غربت مهدی فاطمه اونجایی است که ما منتظراش هم اگه ایشون رو صدا میزنیم به خاطر مشکلات خودمون هست
کسی آقا امام زمان رو برای خودش نمیخواد
ما برای امام زمان چه کردیم😔
#پلاڪ_پنہان🌷
#پارت_پنج
سمانه خندید و مشتی به بازویش زد ،سرش را بلند کرد و متوجه خندیدن کمیل شد،با تعجب به سمت صغری برگشت و گفت:
ــ کمیل داره میخنده،یعنی شنید؟؟
صغری استکان چایی اش را برداشت و بیخیال گفت:
ــ شاید، کلا کمیل گوشای تیزی داره
عزیز با لبخند به دخترا خیره شد و گفت:
ــ نظرتون چیه امشب پیشم بمونید؟
دخترا نگاهی به هم انداختند ،از خدایشان بود امشب را کنار هم سپری کنند،کلی حرف ناگفته بود،که باید به هم میگفتند.
با لبخند به طرف عزیز برگشتند و سرشان را به علامت تایید تکان دادند.
ــ ولی راهتون دور میشه دخترا
با صحبت سمیه خانم ،لبخند دخترا محو شد،کمیل جدی برگشت وگفت:
ــ مشکلی نیست ،فردا من میرسونمشون
ــ خب مادر جان،تو هم با آرش امشب بمون
ــ نه عزیز جان من نمیتونم بمونم
سید محمود لبخندی زد و روبه کمیل گفت:
ــزحمتت میشه پسرم
ــ نه این چه حرفیه
دخترها ذوق زده به هم نگاهی کردند و آرام خندیدند
با رفتن همه،صغری و سمانه حیاط را جمع و جور کردند،و بعد از شستن ظرف ها ،شب بخیری به عزیز گفتن و به اتاقشان رفتند،روی تخت نشستند و شروع به تحلیل و تجزیه همه ی اتفاقات اخیر که در خانواده و دانشگاه اتفاق افتاد،کردند.
بعد از کلی صحبت بالاخره بعد از نماز صبح اجازه خواب را به خودشان دادند.
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
930417-Panahian-M-ImamHusain-ModiriateZaman-09-64k.mp3
32.98M
#جلسه_نهم
#مدیریت_زمان
#استاد_پناهیان
جلسه نهم : ضرورت زمانشناس و زمانهشناس بودن
سرفصل ها 👇
برای چه کارهایی باید وقت گذاشت؟
ارزش وقت گذاشتن برای خدا
مهار نفس به هنگام نظم
ضرورت نظم برای مبارزه با نفس
سختی منظم شدن و با ارزش دانستن زمان
تغییر برنامه در زمانهای ویژه
ضرورت سهل بودن برنامه
ضرورت زمان شناس بودن
هردوران برای چه کاری است؟
هر کاری، زمانی دارد
زمانه ما چه اقتضائاتی دارد؟
روضه حضرت خدیجه(س) و حضرت رقیه(س)
شهیدنظامۍمیرهتلفن📞 بزنه
چشمشبہنامحرممیوفته..!
سهروزگریہمیکـنه😭
میگـه:
+ خـدآ!مننفهمـیدم
چشـممبہناموسمردمافتاده
اینجوریشهیدشدنهااا🖐🏻🚶♂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اربابدلم♥️
± بدون فن غزل بی کنایه میگویم
دلم برای تو تنگ است ایهاالارباب😭🥀
#صلےاللهعلیڪیااباعبدلله..
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بلدے مثل شهید حججی خدا رو عاشق خودت کنے؟!😌🧐🥀
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
#تلنگر⚠️
پیش آقا امام زمان بودمـ...🙂
آقا داشت کارامو...⚠️❌
گناهمو....🥀❌
میدید وگریه میکرد....💔
گفتم :آقا....
گفت :جان آقا.... :)
به من نگو آقا بگو بابا!!!....🙂
سرمو انداختم پایین😔
و گفتم :)↯
بابا شرمندم از گناه....:/🍂💔
آقا گفت:)↯
نبینم سࢪت پایین باشہ ها...!👀
نبینم خجالت بڪشیا...!
عیب نداره؛
بچه هر کاری کنه،...
پای باباش مینویسن.....🙃💔
میفهمےیعنےچے...!؟💔😭
#حواسمون_به_دل_اقامون_هست؟؟؟
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
AUD-20210730-WA0124.mp3
1.95M
قـــࢪاردلـهــ❤️ـــا
زیاࢪتعاشۅࢪاシ
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
ذڪر روز شنبه :
یـارَبَّ الـْعالَـمِیـنْ
#السلام_علیک_یا_صاحب_الزمان 🌸
دیدن روی تو بر دیده جلا می بخشد
قدم یار به هر خانه صفا می بخشد
بدتر از درد جدایی به خدا دردی نیست
خاک پاهای تو گفتند دوا می بخشد
#اللهمعجللولیکالفرج 🌹
تعجیل در فرج آقا صلوات🌷