#خاطــره📜
🌹وقتی پیکرش را داخل قبر گذاشتم،از طرف همسرش گفتند محمودرضا سفارش کرده چفیهای که از آقا گرفته با او دفن شود،
🌸جا خوردم نمیدانستم از آقا چفیه گرفته، رفتند چفیه را از داخل ماشین آوردند، مانده بودم با پیکرش چه بگویم،
همیشه در ارادت به آقا خودم را بالاتر از او میدانستم، چفیه را که روی پیکرش گذاشتم فهمیدم به گرد پایش هم نرسیدهام در این چند وقت، یادم هست یکبار چند سال پیش گفت شیعیان در بعضی از کشورها بدون وضو تصویر آقا را لمس نمیکنند و گفت ما اینجا از شیعیان عقب افتادهایم.
#شهیدمحمودرضابیضایی
#بھنقݪازبرادرشھید
『⚘@khademenn⚘』
#خاطره𓋜
بابک خیلی این در اون در زد که بره سوریه ولی هم از خدمت سربازیش مونده بود و هم خانواده اش رضایت کامل نداشتند...😕
خیلی تلاش کرد...
دیگه اون آخرا به فرمانده کل گفته بود حتی شده تو چرخ لاستیک قایم میشم و میرم سوریه، پس بزارید برم!!!😐😂
#شهید_بابک_نوری🌹
『⚘@khademenn⚘』
#خاطــره🦋💫
🧔🏻#پدرشهید
🍁 در معراج شهدا من و بقیه خانواده صورت زیبایش👱🏻♂ را دیدیم.
بابک من علاوه بر اینکه چهره زیبایی داشت سیرت زیبایی هم داشت 🌸💫
و این زیبایی بعد از شهادتش واقعا در صورتش موج می زد.
🍃🌼باور کنید با اینکه جانی در بدنش نبود اما اصلا رنگ صورتش عوض نشده بود، صورتش جوری آرام بود که انگار خوابیده باشد.😴
حتی من وقتی صورتش را بوسیدم احساس کردم لب هایش هنوز گرم است.🥀🍂
#شهید_بابک_نوری
『⚘@khademenn⚘』
#خاطــره🎞
🍃✨رفیق شهید:
🦋رفته بودیم راهیان نور ،
موقع ای که رسیدیم🚖 خوزستان، بابک هرگز باکفش👟 راه نمیرفت،پیاده دراون گرما☀️.. میگفت :
🌻"وجب به وجب این خاک رو شهیدان🥀 قدم زدن..
زندگی کردند...راه رفتند... خون شهیدانمون دراین سرزمین ریخته شده💔.. و ما💢حق نداریم بدون وضو وباکفش دراین سرزمین گام برداریم."
🌷هرگز بابک دراین سرزمین بدون وضو راه نرفت و
با کفش راه نرفت..💔✨🍃
#شهیدبابڪنورے❤️
#برادر_شهیدم✨
『⚘@khademenn⚘』
#خاطره
شهید بابک نوری هریس که در نگاه اول خیلی ها به اشتباه او را با مدل های اینستاگرامی و سلبریتی ها👨🎤 اشتباه می گیرند؛ با اینکه جوان خوشتیپی بود و امکان تحصیل وی در آلمان فراهم بود📚 به سوریه رفت و در مسیر دفاع از آرمانهای اسلام و انقلاب جان خود را تقدیم حضرت زینب سلام الله علیها نمود...📿
#رفیقݜهیدم
#شہیدبابڪنورے♥️
『⚘@khademenn⚘』
#خاطـــره🎞
🍃همرزمشهــید:
✨صبح ها در بیابان های بوکمال هوا به شدت سرد بود.☁️بخاطر سرمای شب و بیداری، صبح ها بی رمق بودیم.😅
💫گاهی که برای نماز صبح📿امکان وضو گرفتن نبود تیمم میکردم.
وقتی موقع نماز ظهر📿 که میشد بابک اجبار میکرد:"
🌙قضای نماز صبح هم بخونید چون نماز صبح بجای وضو تیمم کردین" . . {♥️}
#شهید_بابک_نوری
『⚘@khademenn⚘』
«🌸💕»↯
#خاطره🎞
وقتۍازسفرکربلابرگشت،مادر پرسیدهبودچہچیزیازامام حسین؏ خواستی؟! مجیدگفته بودیکنگاهبہگنبدحضرت ابوالفضل؏ کردمویہنگاهبہگنبد امامحسین؏ ♥وگفتم:
آدممکنید(:💔🖐🏻
🖇🌙•| #شهیدمجیدقربانخانۍ
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
#خاطــره🎞
رفیق شهید :
زنگ زد گفت:"
سامان همین الان وسایلتو جمع کن،دو روز بریم قــم..." 🕌☺️
گفتم:"بابــک جان میشه چند روز دیگه بریم؟؟!🧐
گفت:"نــه همین الان!🙁
بااصرارم که بود دوتایے راه افتادیم از رشت رفتیم قــم🌸🍃
اونجا ازش پرسیدم:"بابک اینهمه عجله و اصرار براے چی بود؟!؟"🤔😑
گفت:"
برایفرارازگنـــاه! اگه میموندم رشت،دچار یهگناهمیشدم...
براےهمیناومدم
بهحضرتمعصــومه(س)پناهآوردم.💔
#شهیدبابکنوری
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
#خاطــره📜
راوی همرزم شهید:
🌹اون شبی که رسیدیم مارو بردن حلب پادگان بوهوس یک شب اونجا مستقر شدیم.
🌸 صبح بابک شروع کرد به تمیز کردن و نظافت اون دور و بر و ما یکی دونفر دیگه هم کمکش کردیم.
🌹اولین کاری که کرد از ما خواست که یکسری وسایل برای #ورزش آماده کنیم: چون فکر میکرد اونجا موندنی هستیم..⚽️🏸
🌸بابک واقعا روحیه جهادی داشت ، یعنی بچه ای نبود که یکجا بشینه و مغرور باشه و خودشو بگیره..
توی مناطق هم نماز شب و قرآن خوندنش ترک نمی شد..
┄⚘@az_shohada_ta_karbala🕊