بار اولي كه هادي را ديدم، قبل از حركت براي اردوي جهادي بود. وارد
مسجد شدم و ديدم جواني سرش را روي پاي يكي از بچه ها گذاشته و
خوابيده.
رفتم جلو و تذكر دادم كه اينجا مسجد است بلند شو.
ديدم اين جوان بلند شد و شروع كرد با من صحبت كردن. اما خيلي حالم
گرفته شد. بنده ي خدا لال بود و با اَده اَده كردن با من حرف زد.
خيلي دلم برايش سوخت. معذرت خواهي كردم و رفتم سراغ ديگر رفقا.
بقيه ي بچه هاي مسجد از ديدن اين صحنه خنديدند!
چند دقيقه بعد يكي ديگر از دوستان وارد شد و اين جوان لال.......😦😯😳😳
برای ادامه این داستان روی لینک زیر کلیک کنید ووارد کانال شوید😍😃
https://eitaa.com/joinchat/1134690378C46df6ba8c9
#شوخطبعی
این کانال مذهبی که کانال خودتون هست در آن:
پروفایل😊
فیلم های استوری☺️
مطلب 😃
زندگینامه😉
داستانک_طنز😁
وصیت نامه😀
مداحی و.....خلاصه هرچی بخواید درمورد شهدا گذاشته میشود😉😉😍😍
سعی میکنیم کانال جوری باشه تا هیچ وقت قصد لفت دادن از آن را نکنید
پس عضو شوید که کانال تازه تاسیس ما اعضاش بالابره و بیشتر فعالیت کنیم ان شاءالله☺️
هرچه اعضامون بره بالا فعالیت بیشتر میشه😍
یادتون نره که حتما عضو بشید😊
هدایت شده از اَزْشُھَـدٰاءْتاحُسیـنڪَࢪبَـ❤️ـلا
بار اولي كه هادي را ديدم، قبل از حركت براي اردوي جهادي بود. وارد
مسجد شدم و ديدم جواني سرش را روي پاي يكي از بچه ها گذاشته و
خوابيده.
رفتم جلو و تذكر دادم كه اينجا مسجد است بلند شو.
ديدم اين جوان بلند شد و شروع كرد با من صحبت كردن. اما خيلي حالم
گرفته شد. بنده ي خدا لال بود و با اَده اَده كردن با من حرف زد.
خيلي دلم برايش سوخت. معذرت خواهي كردم و رفتم سراغ ديگر رفقا.
بقيه ي بچه هاي مسجد از ديدن اين صحنه خنديدند!
چند دقيقه بعد يكي ديگر از دوستان وارد شد و اين جوان لال.......😦😯😳😳
برای ادامه این داستان روی لینک زیر کلیک کنید ووارد کانال شوید😍😃
https://eitaa.com/joinchat/1134690378C46df6ba8c9
#شوخطبعی
این کانال مذهبی که کانال خودتون هست در آن:
پروفایل😊
فیلم های استوری☺️
مطلب 😃
زندگینامه😉
داستانک_طنز😁
وصیت نامه😀
مداحی و.....خلاصه هرچی بخواید درمورد شهدا گذاشته میشود😉😉😍😍
سعی میکنیم کانال جوری باشه تا هیچ وقت قصد لفت دادن از آن را نکنید
پس عضو شوید که کانال تازه تاسیس ما اعضاش بالابره و بیشتر فعالیت کنیم ان شاءالله☺️
هرچه اعضامون بره بالا فعالیت بیشتر میشه😍
یادتون نره که حتما عضو بشید😊