eitaa logo
اَزْشُھَـدٰاءْتاحُسیـن‌ڪَࢪبَـ❤️ـلا
330 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
26 فایل
باعشق‌اۅسټـ‌هࢪڪہ‌بہ‌جایےࢪسیدھ‌اسټـ ♥️ برای حمایت و تبادل لینک کانال گذاشته شود↯ https://harfeto.timefriend.net/17200402623512
مشاهده در ایتا
دانلود
استادمان مجید رستمی بود.چند شب آن جا تمرین کردیم، اما چون کاراته با سر وصدا و فریاد همراه است،خانم ذبحی از ما پیش آقای خلیلی، مدیر موسسه، گلایه کرد که این بچه ها شب ها خیلی صدا می کنند. مجبور شدیم دیگر به آن جا نرویم. این بار از زور بی جایی، گلزار شهدا را به عنوان محل تمرین انتخاب کردیم. شب ها می افتادیم وسط قبرها و تمرین می کردیم. چقدر هم خلق الله دست مان می انداختند. یادم هست یک شب وقتی در حال تمرین بودیم، یکی وسط ما ترقه انداخت. حسابی ترسیدیم. تمرین را رها کردیم و افتادیم دنبال این که کار چه کسی بوده، اما کسی را پیدا نکردیم.بعد ها از طریق یکی از بچه ها. یک اتاق سه در پنج با ارتفاع دو متر و تیم در اختیار ما گذاشتند که محل تمرین مان آن جا شد. در اثنای این تمرین ها، یک مشت خیلی شیک از محسن حاجی خوردم. در کاراته، ضربه به صورت، خطا به حساب می آید. دست مثل سایه تا نزدیک صورت می رود، اما نباید با صورت برخورد کند. یک شب من و محسن حریف تمرینی هم شدیم. مسابقه شروع شد. وسط کار،زمانی که من در حرکت بودم و خواستم محسن ضربه وارد کنم، دست او در رفت و محکم خورد پای چشم من. پاهایم روی هوا و شپلق روی زمین افتادم. ضربه به حدی محکم بود که استاد به محسن گفت :«اگر در جریان مسابقه این ضربه را می زدی، باعث اخراجت از کل مسابقات می شد ». ادامھ دارد… *╔❖•ೋ° °ೋ•❖╗* 🌷 @khademenn 🌷 *╚❖•ೋ° °ೋ•❖╝*