#قسمت_چهارم
محسن در بین درس ها علاقه شدیدی به قرآن و درس دینی داشت. صدای خوبی هم داشت. همیشه جلوتر از همه اعلام آمادگی میکرد که در مراسم صبحگاه قرآن و دعا را بخواند. هر زمان به مدرسهاش مراجعه میکردم، معلمها همه از او راضی بودند و تعریفش را میکردند. به کتابهای مذهبی علاقه شدیدی داشت. هشت سالش بود که به کانون فرهنگی مقداد رفت. در این کانون فعالیتهای فرهنگی هنری مثل قرآن گروه سرود و دیگر اقدامات مذهبی انجام می شد.
***
محسن وقتی میخواست از دبستان به مقطع راهنمایی برود، در سال ۱۳۸۵ وارد موسسه شهید کاظمی نجف آباد شد.
این موسسه، کارهای مختلف فرهنگی و تبلیغاتی انجام میداد.
اولین بار در اردوی راهیان نور و این موسسه شرکت کرد. وقتی برگشت، گفت که میخواهد وارد موسسه شود. ابتدا مخالفت کردم، اما بعد از بررسی هایی که کردم، دیدم جای خوبی است. آن اوایل آنها جایی را اجاره کرده بودند. طبقه بالای خانه ما نیمه ساز بود به کمک هم آنجا را ساختیم و کامل کردیم. محسن و دوستانش فعالیت شان را به آنجا آوردند. مادرش هم برای شان غذا درست می کرد. مدتی بعد محسن وارد اردوهای جهادی موسسه شد. زمانی که او به این اردوها میرفت، دوستانش می گفتند دور افتادهترین مناطق محروم که حتی با ماشین امکان تردد به آنها میسر نبود را انتخاب میکرد با عشق در این مناطق خدمت میکرد.
***
#مالک
❤️❤️❤️
@khademenn
❤️❤️❤️
قسمت بعدی شب ساعت ۲۱🌹