#پلاڪ_پنہان🌷
#پارت_هشت
ــ دخترا قبل اینکه کلاستون تموم شد،خبرم کنید میام دنبالتون
تا صغری خواست اعتراضی کند با اخم کمیل روبه رو شد:
ــ میام دنبالتون،الانم برید تا دیر نشده
سمانه تشکری کرد و همراه صغری با ذهنی مشغول وارد دانشگاه شدند
سر کلاس استاد رستگاری نشسته بودند ،سمانه خیره به استاد،در فکر امروز صبح بود.
نمی دانست واقعا آن ماشین آن ها را تعقیب می کرد یا او کمی پلیسی به قضیه نگاه می کرد،اما عصبانیت و کلافگی کمیل او را بیشتر مشکوک می کرد.
با صدای استاد رستگاری به خودش آمد،استاد رستگاری که متوجه شد سمانه به درس گوش نمی دهد او را صدا کرد تا مچش را بگیرد و دوباره یکی از بچه های بسیج و انقلابی را در کالس سوژه خنده کند،اما بعد از پرسیدن سوال ،سمانه با مطالعه ای که روز های قبل از کتاب داشت سریع جواب سوال را داد،و نقشه ی شوم استاد رستگاری عملی نشد.
بعد از پایان کلاس ،صغری با اخم روبه سمانه گفت:
ــ حواست کجاست سمانه؟؟شانس اوردی جواب دادی،والا مثل اون بار کارت کشیده می شد پیش ریاست دانشگاه
سمانه بی حوصله کیفش را برداشت و از جایش بلند شد؛
ــ بیخیال،اونبار هم خودش ضایع شد،فک کرده نمیدونیم میخواد سوژه خنده خودش وبروبچ های سلبریتیش بشیم
ــ باشه تو حرص نخور حالا
باهم به طرف بوفه رفتند و ترجیح دادند در این هوای سرد،شکلات داغ سفارش
بدهند،در یکی از آلاچیق ها کنار هم نشستند ،سمانه خیره به بخار شکلات داغش ،خودش را قانع می کرد که چیزی نیست و زیاد به اتفاقات پر و بال ندهد.
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فکرنوکر باش نزدیک است آقا اربعین
دردمندیم و بدون کربلا درماندهایم💔
الهم عجل لولیڪ الفرج🤲🏻
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
هدایت شده از اَزْشُھَـدٰاءْتاحُسیـنڪَࢪبَـ❤️ـلا
AUD-20210730-WA0124.mp3
1.95M
قـــࢪاردلـهــ❤️ـــا
زیاࢪتعاشۅࢪاシ
🌸🌿بسم الله الرحمن الرحیم🌿🌸
ذڪر روز یـڪشـنبـه :
یـَا ذَالْـجَـلٰالِ وَ الْاِڪْرٰامْ
سلام امام مهربانم💚
چه انتظارعجیبی! چه انتظارعجیبی!؟
توبین منتظران هم، عزیزمن چه غریبی
تعجیل در ظهور #امام_زمان صلوات
🌱اللّهم عجّل لولیک الفرج🌱
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
مگر ما به غیر از روضه و اشک بر سید الشهدا و نماز اول وقت ، چیز دیگری هم داریم ؟!
اگر این سه را از ما بگیرند ،
دیگر هیچ چیز نداریم❗️
"شهیدسیدعلی زنجانی"
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باامام زمان چیکارکردیم؟؟؟😔😔
امان زلحظه ی غفلت که شاهدم هستی😭😭
اللهم عجل لولیڪ الفرج🤲🏻
یهجایهچیخوندمنوشتهبود ....
مثلاآخرششهیدشیمشانسَکی !!😐
شهادتشانسکینیسمشتی🚶🏻♂️
شهادتتلاشمیخاد ..شهادتعشقمیخاد ♥️..شهادتکنترلِنفسمیخاد ..شهادتسختیودردورنجمیخاد .. شهادتلیاقتمیخواد !!(
#پلاڪ_پنہان🌷
#پارت_نه
بعد پایان ساعت دوم،دیگر کلاسی نداشتند،هوا خیلی سرد بود سمانه پالتو و چادرش را دور خود محکم پیچانده بود تا کمی گرم شود،سریع به طرف خروجی دانشگاه میرفتند، که یکی از همکلاسی هایشان صغری را صدا زد،سمانه وقتی دید حرف هایشان تمامی ندارد رو به صغری گفت:
الان دیگه کمیل اومده،من میرم تو ماشین تا تو بیای
صغری سری تکان داد و به صحبتش ادامه داد!!
سمانه سریع از دانشگاه خارج شد و با دیدن کمیل که پشت به او ایستاده بود و با عصبانیت مشغول صحبت با تلفن بود،کنجکاوی تمام وجودش را فرا گرفت ،سعی کرد با قدم های آرام به کمیل نزدیک شود،و کمیل آنقدر عصبی بود،که اصلا متوجه نزدیکی کسی نشد.
ـــ دارم بهت میگم اینبار فرق میکنه
کمیل کلافه دستی در موهایش کشید و در جواب طرف مقابل می گوید؛
ــ بله فرق میکنه ،از دم در خونه تا دانشگاه تحت تعقیب بودم،اگه تنها بودم به درک،خواهرم و دختر خالم همرام بودن،یعنی دارن به مسائل شخصیم هم پی میبرن
،من الان از وقتی پیادشون کردم تا الان دم در دانشگاه کشیکـ میدم سکوت می کند و کمی آرام می شود؛
ــ این قضیه رو سپردمش به تو محمد،نمیخوام اتفاقی که برای رضا اتفاق افتاد برای منم اتفاق بیفته
ــ یاعلی
سمانه شوکه در جایش ایستاده بود ،نمی دانست کدام حرف کمیل را تحلیل کند،کمی حرف های کمیل برای او سنگین بود.
کمیل برگشت تا ببیند دخترا آمده اند یا نه؟؟
یا با دیدن سمانه حیرت زده در جایش ایستاد!!!!!
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
#پلاڪ_پنہان🌷
#پارت_ده
کمیل لبانش را تر می کند و مشکوک به سمانه نگاه می کند؛
ــ کی اومدی؟؟
سمانه سریع بر خودش مسلط می شود و سعی میکند خودش را نبازد ،ارام لبخندی می زند و می گوید:
ــ سلام ،خسته نباشی،همین الان
سریع به سمت ماشین می رود که با صدای کمیل سرجایش می ایستد:
ــ صغری کجاست؟
ــ الان میاد،داره با یکی از همکلاسیامون صحبت میکنه.
سریع سوار ماشین می شود و با گوشی خودش را سرگرم می کند ،تا حرفی یا کاری نکند که کمیل به او شک کند که حرف هایش را شنیده.
با آمدن صغرا،حرکت میکنند ،سمانه خیره به گوشی به حرف های کمیل فکر می کرد ،نمی توانست از چیزی سردربیاورد.
وضع مالی کمیل خوب بود ولی نه آنقدر که،کسی دنبال مال و ثروتش باشد ،و نه
خلافکار بود که پلیس دنبال او باشد،احساس می کرد سرش از فکر زیاد هر آن ممکن است منفجر شود.
با تکان های دست صغری به خودش آمد:
ــ جانم
ــ کجایی ؟؟کمیل دوساعته داره صدات میکنه
سمانه به آینه جلو نگاهی می اندازد و متوجه نگاه مشکوک کمیل می شود.
ــ ببخشید حواسم نبود
ــ گفتم میاید خونه ما یا خونتون؟
صغری با خوشحالی دوباره به سمت سمانه چرخید و گفت:
ــ بیا خونمون سمانه،جان من بیا
سمانه لبخندی زد تا کمیل به او شک نکند؛
ــ نه عزیزم نمیتونم باید برم مامان تنهاست.
صغری با چهره ای ناراحت سر جایش برگرشت،سمانه نگاهش را به بیرون دوخت،و ناخوداگاه به ماشین ها نگاه می کرد تا شاید اثری از ماشین مرموز صبح پیدا کند،اما چیزی پیدا نکرد.
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥 منظور از " فشارِ قبر " چیه؟
- چه کارهایی باعث زیاد شدن فشار قبر،
- و چه کارهایی باعث کم شدنش میشه؟
منبع: مجموعه ارتباط موفق
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
#بدونتعارف🖐🏻
بعضےوقتاخداروفراموشمیکنے،
میرےسمتبندھخدا🚶🏻♀..!
بعدفکرمیکنےاینبندھخداچقدر
خوبہ،فکرمیکنےهمیشہهست!
حتےگاهےازنمازخدامیزنےمیرسےبہبندھ
خدا )))'!
بعدیهوهمونبندهخداتنهاتمیذاره...
الاننہخدارودارےنہبندھخدا!
ولےنہرفیقخداخیلےمهربونترازاین
حرفاهستفقطمیخواست
بهتبگہدیدےرفت!؟دیدےبندھ
خدامثلخدانیستازخداتزدےرفتے
سراغبندھفکرکردےهمیشہهست!!
دیدےکهرفتولےمنهستم🙂🌱
اللهم عجل لولیڪ الفرج🤲🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جانم فدای تو...❤️
دلم مےخۅاد ڪہ باشم باتو:)
#امام_زمان💚
اللهم عجل لولیڪ الفرج🤲🏻
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
هدایت شده از اَزْشُھَـدٰاءْتاحُسیـنڪَࢪبَـ❤️ـلا
AUD-20210730-WA0124.mp3
1.95M
قـــࢪاردلـهــ❤️ـــا
زیاࢪتعاشۅࢪاシ
🍃 بسم الله الرحمن الرحیم 🍃
ذڪر روز دوشنبه :
یا قـاضـۍالحاجـات
#السلام_علیک_یا_صاحب_الزمان ✋🌷
هر روز بہ رسم نوڪرے از ما تو را سلام
اے مانده در میان قائلہ تنها، تو را سلام
ما هر چہ خوب و بد، بہ درِ خانہے توییم
از نوڪران مُنتظر آقا تو را ســلام
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌹
استاد فاطمی نیا :
از صبح که پا میشه؛ فلان کس چی گفت، فلان کس چیکار کرد، فلان روزنامه چی نوشت.. ول کن! روایت داریم که اغلب جهنمی ها، جهنمی زبان هستند... فکر نکنید همه شراب می خورند و از در و دیوار مردم بالا می روند. نه! یک مشت مومن مقدس را می آورند جهنم...
امیرالمومنین به حارث همدانی فرمودند : اگر هر چه را که می شنوی بگویی، دروغگو هستی!
سیدی در قم مشهور بود به سید سکوت، با اشاره مریض شفا میداد... از آیت الله بهاءالدینی راز سید سکوت را پرسیدم! با دست به لبانش اشاره کردند و فرمودند :"درِ آتش را بسته بودند..."
علامه حسن زاده آملی : تا دهان بسته نشود، دل باز نمیشود و تا عبدالله نشوی، عندالله نشوی آنگاه از انسان اگر سَر برود، سِر نرود...!
Mohammad Hossein Poyanfar - Hossein Jan.mp3
10.03M
#مداحی
#پویانفر
#محرم
حســـــین جان....
بہ یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم💔
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊