💔
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
سلامبرتو
ایمولاییڪہدستگیردرماندگانی.
بشتاباۍپناهعالم
ڪہزمینوزماندرماندهشده!
السَّلامُعَلَیکَاَیُّهَاالعَلَمُالمَنصوبُ
...وَالغَوثُوَالرَّحمَةُالواسِعَةُو
-سلامبرتواۍپرچمبرافراشته
سلامبرتوایفريادرس
وایرحمتگسترده..♥️
#اݪسلامعلیڪیابقیةاللھ..🌱
اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب✅
یا فاطمه زهرا سلام الله علیها✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🔴 یک پسر ایرانی در آمریکا از یک زن تازه مسلمان آمریکایی میپرسه، مادرم گفته در قرآن خدا نگفته حجاب واجبـه، چرا حجاب میپوشین؟؟؟*
✅ *پاسخ زن تازه مسلمان را ببینید...خیلی جــالبـه...*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
<🦋✨>..
میخوایعـاشقخدابشی؟
اولحواستباشهتـومعشوقخـدایۍ!😻📙
.
.
#سخنرانی
#استادپناهیان
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
‹🍊🛵›
میدونستیخداازناشکریمتنفره🤭
وبالعکساگهشکرگذارباشی🍃
همهچیزوبهپاتمیریزه💕
وَقابلیتاینوپیدامیکنیکه✨
دنیاروتغییربدی👌🏻
#تمریندرخانه📓😁
یهبرگهبرداربگوخب!📄
نعمتایکهخدابهتدادهرولیستکن!📝
ازکوچیکتریناتابزرگترینا!🌱
بعدنوشتننعمتامیفهمیخداچقدر🌹
درحقتمهربونه💛:)
ـ
✨⃟⃟⃟⃟♥¦⇢ #انگیزشۍ
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
هدایت شده از اَزْشُھَـدٰاءْتاحُسیـنڪَࢪبَـ❤️ـلا
امشب با عرض پوزش فعالیت نداریم🙏🏻
اگر کسی میتواند خادم کانال بشود ایدی خود را در لینک ناشناس ارسال کند🌸
شبتون شهدایی🌌
قبل خواب وضو یادتون نره💦
نگاه شھدا بدࢪقه راهتون🌹
یاعلے✋🏻
«🌱🥀»
آقاۍعلیمۍقشنگگفتن:
گفتننذرڪنید
تااربعینیاحداقــلتاعاشــورا
وقتۍمیخوایدآببخــورید
یڪ لیــوانآبپــرڪردید
نصفشروبخورید
ونصفشروهدیهڪنید
بهبچههاۍامامحسین"علیهالسلام"
وپاۍگلــدونۍ،درختۍ... بریزید
یہحاجتهممدنظــربگیرید
مثلــازیارتاربعین:)💔
#محرم |
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
•❬💚☘❭•⇣
میگفت:
خدانکنهحرفزدنونگاهکردنبهنامحرم،
براتونعادیشھ!
پناهمیبرمبهخدا . .
ازروزی
کهگناهفرهنگوعادتمردمبشھ🌿
🚛⃟🖼¦⇢#کلامشھدا
🚛⃟🖼¦⇢#شهیدحمیدسیاهکالیمرادی
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
🌱🌹
#حرف_قشنگ ✨🦋
#تلنگرانه⚡️
در هر مرحلـه ای از گنـــــاه هستے
سریع توقف کن ⛔️🖐🏻
مبـادا فکر کنی آب از سرت گذشتـه❗️
مبـادا از رحمتـــــ خدا نا امید بشی❗️
شیـــــطان میخواد بهت القا کنه که🤭
آب از سرت گذشتـه و توبه فایده نداره! 😔💔
مبـــــادا فریب شیـــــطان رو بخوری....😊❤️
خدا بسیـــــار توبه پذیر ومهـربونـــه ...😌💌
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 وَ اشکی از چِشمت میاد...
بگو:مهدیجان،کمکمکن💔:)
من لِـه شدم با گناه..!
#استاددانشمند
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
اَزْشُھَـدٰاءْتاحُسیـنڪَࢪبَـ❤️ـلا
بســــــــــم_ربّـ_عشــ❤️ــق #ســـــࢪباز_حضࢪټـــــ_عشــــــــــق🌿 #پارت162 بعد ازرسیدن به خونه پدر
بســــــــــم_ربّـ_عشــ❤️ــق
#ســـــࢪباز_حضࢪټـــــ_عشــــــــــق🌿
#پارت163
وارد خونه شدم
بدون هیچ حرفی با مادر علی به سمت اتاق علی رفتم
درو باز کردم
با دیدن علی اینقدر خوشحال شدم
که نفهمیدم چه بلایی به سرش آمده بود
اشکام از همدیگه سبقت میگرفتن
_علی...
جوابم را نداد
پشت به من کنارپنجره اتاقش روی صندلی چرخ دار
نشسته بود و به بیرون نگاه میکرد
گفتم حتما صدامو نشنید
دوباره صداش کردم
باز هم پاسخ نداد...
نزدیکش شدم،روبه رویش نشستم
چقدر شکسته شده بود توی این مدت ،مدتی که به ماه هم نرسیده بود
چشم دوخته بودیم به هم
چشمهایمان زودتراززبانمان شروع به درد و دل کردن کرده بود
درد و دلهایی که همش بوی دلتنگی میداد ...
_چقدر لاغر شدی... مگه نگفتی که غذا میخورم ...مگه نگفتی که فقط روحیه میدم به افراد ...مگه نگفتی که خواب کافی دارم ...پس این چهره پراز درد چیداره برای گفتن علی...
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
اَزْشُھَـدٰاءْتاحُسیـنڪَࢪبَـ❤️ـلا
بســــــــــم_ربّـ_عشــ❤️ــق #ســـــࢪباز_حضࢪټـــــ_عشــــــــــق🌿 #پارت163 وارد خونه شدم بدون هیچ
بســــــــــم_ربّـ_عشــ❤️ــق
#ســـــࢪباز_حضࢪټـــــ_عشــــــــــق🌿
#پارت164
فاطمه وارد اتاق شد
علی با اخم به فاطمه نگاه کرد ..
فاطمه: داداش به خدا فقط میخواستم از چشم انتظاری دربیاد ،،گفتم بهش نیاد ولی گوش نکرد
- علی تو خواستی من نیام ..آخه چرا ؟ میدونی این مدتبیخبری ازتو چه بلایی سرم آورد ؟
علی دستش رو روی چرخ گذاشت و از من فاصله گرفت
بلند شدم و ایستادم
بلند فریاد زدم
_ چرا جوابمو نمیدی چه اتفاقی افتاده ؟
فاطمه: آیه جان بیا بریم بیرون برات توضیح میدم
_ من جز علی از هیچ کس توضیحی نمیخوام
علی رفت سمت میز کارش یه وسلیه ای رو برداشت و گذاشت زیر گلوش شروع کرد به حرف زدن
علی: چیو میخوای بدونی؟ اینکه الان دیگه نمیتونم بدون این دستگاه حرفی بزنم ،اینکه دیگه نمیتونم حتی یه قدم
راه برم ، چیو میخوای بدونی آیه ، برو ازاینجا ،برو آیه
دنیاروی سرم آوار شده بود ...
مات و مبهوت به علی نگاه میکردم
چه بلای سر صدای عشقم اومده بود ...
فاطمه زیربغلمو گرفت و ازاتاق خارج شدیم
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
اَزْشُھَـدٰاءْتاحُسیـنڪَࢪبَـ❤️ـلا
#بسمࢪبّشھـــــدا🌷 #جانممۍࢪۅد🍂 #نـاحـلـــــہ💜 #قسمت_106 سلام نمازش را داد و به سجده رفت. بوی گلاب
#بسمࢪبّشھـــــدا🌷
#جانممۍࢪۅد🍂
#نـاحـلـــــہ💜
#قسمت_107
موبایلش زنگ خورد.
ــ اومدم شهاب! یه لحظه صبر کن...
ــ عزیز من، نیم ساعت پیش هم همین رو بهم گفتی خب...
مهیا خندید.
ــ نه... به خدا اومدم دیگه.
کیفش را برداشت.
ــ مامان من رفتم.
مهلا خانم، سبد به دست به طرفش آمد.
ــ به سلامت مامان جان! خوش بگذره...
ــ خداحافظ بابا!
ــ بسلامت باباجان! به شهاب سلام برسون.
ــ سالمت باشید.
امروز، طبق قولی که شهاب به او داده بود؛ باید بیرون می رفتند. در را باز کرد. شهاب را دید، که در ماشین کلافه به
ساعتش نگاه می کرد.
به طرف ماشین رفت. در را باز کرد و سوار شد.
ــ سلام!
ـ علیک سلام! خسته نباشید. یه ساعت دیگه تشریف می آوردید...
مهیا، سبد را جلوی پاهایش گذاشت.
ــ خب چیکار کنم دیگه... روسریم درست نمیشد.
شهاب دنده را عوض کرد.
ــ نمیدونم شما دخترا، غیر از این بهونه چیز دیگه ای ندارید؟!؟
مهیا با اخم به سمت شهاب برگشت.
ــ ما دخترا؟؟ وایسا ببینم تو از کجا میدونی این بهونه ی ماست؟! مگه کی بهت گفته؟! هان؟!
ــ خب تو بهم گفتی... زن سابقم هم میگفت. میدونی چند بار هم نامزد کردم؛ که بعدبهم خورد. اونا هم این بهونه رو
میگفتن...
مهیا، مشت محکمی به بازوی شهاب زد.
ــ خیلی بدی شهاب!
شهاب بلند خندید.
ــ خب عزیز دلم! مثلا غیر از تو، مریم دیگه! قراره تا کی من این بهونه رو بشنوم!
مهیا چشم غره ای برای شهاب رفت.
ــ اگه بفهمم، زنی غیر از من، تو زندگیت هست؛ هم تورو هم اونو میکشم.
ــ خب راستش هست.
مهیا با صدای بلندی گفت:
ــ شهاب!!
ــ خب عزیز دلم! مامانم و مریم چه کارند پس تو زندگیم؟!
ــ شهاب خیلی داری حرصم میدی ها!
شهاب دست مهیا را گرفت و روی دنده گذاشت.
ــ حرص می خوری با مزه میشی!
مهیا، به علامت قهر رویش را به سمت مخالف برد.
شهاب ماشین را روبه روی رستوران نگه داشت.
ــ خانومی پیاده شو شام بخوریم. دارم از گشنگی تلف میشم.
هردو از ماشین پیاده شدند. شهاب به سمت مهیا رفت و دستش را گرفت و
وارد رستوران شدند. گارسون آن ها را راهنمایی کرد و روی یک میز نشستند.
بعد از سفارش شام، شهاب، دوباره شروع کردبه سربه سر گذاشتن مهیا...
شامشان را با کلی شوخی وخنده خوردند. بعد از حساب کردن میز، از رستوران خارج شدند.
مکان بعدی، به انتخاب مهیا، امامزاده علی ابن مهزیار بود.
مهیا، با دیدن مناره ها لبخندی زد. شهاب ماشین را پارک کرد. بعد به سمت مهیا آمد و سبد را از او گرفت؛ و دست
به دست هم به سمت امامزاده رفتند. کنار در ورودی از هم جدا شدند.بعد از ورود، شهاب به سمت مهیا رفت. سلامی دادند و به سمت مزار شهدای مدافع حرم، رفتند. کنار مزار شهیدعلی ظهیری، نشستند. بعد از خواندن فاتحه، شهاب بوسه ای بر سنگ مزار زد و سرش را روی مزار گذاشت.
مهیا احساس کرد باید شهاب را کمی تنها بگذار. آرام گفت:
.ــ شهاب! من یکم میرم اونور...
ــ باشه عزیزم.
شهاب، به این تنهایی نیاز داشت و چه خوب که مهیا اورا درک کرد.
مهیا، همان جای قبلی فرش را پهن کرد و نشست. فلاکس چایی و لیوان ها را گذاشت و ظرف خرما و کیک خرمایی
را درآورد. به عقب برگشت و نگاهی به شهاب انداخت. از دیدن شهاب کنار مزار شهدای مدافع حرم، دوباره دلش
لرزید. لبخند غمگینی زد و به کارش ادامه داد.
چشمانش را بست و به گذشته برگشت...
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛓🖤••
’’پاسخیمتفاوتبهـسوالمهراݩمدیری‘‘🔗
+احساسخوشبختیداری؟
_خیر!🌪
حاݪاڪهصاحبزمانهنیست!نمیشهاحساسخوشبختےڪرد!🥀
.........................
توراندیدنومردنفقطبهاینمعناست..
بهبادرفتهتمامیعمرڪوتاهم..!🌥💔
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
میگفت کہ
بہ آیتاللّٰہ بهجت گفتم
نَفْسَم خیلے اذیتم میکنہ؛
ایشونم جواب دادن
[ شکایتشُ پیش امام زمان بکن💔... ]
#تلنگر
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ڪربلاےمعلادرشبعاشورا♥️
AUD-20210730-WA0124.mp3
1.95M
قـــࢪاردلـهــ❤️ـــا
زیاࢪتعاشۅࢪاシ
🥀سلام امام زمانم،
سلام مولای داغدارم
از عاشورا
تا زمان آمدنتان
هر روز
روزهای مصیبت است ...
اسارت
رأسهای خونینِ بر نیزه
پاهای زخمی و آبله خورده
دلتنگیِ یتیمانِ بی پدر
دستهایِ بسته و پاهایِ در زنجیر
آوارگی و دربدری
و شادیِ هلهله بی امانِ حرامیان !!
مولای من! حق دارید
که بجای اشک خون گریه کنید ...
خدایا به یتیمی آل محمد ،
به یتیمی ما خاتمه عنایت فرما
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب✅
یا فاطمه زهرا سلام الله علیها✨
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃 آرزوی عباس در اربعین
( کلیپ رو مشاهده بفرمایید )
#قسمتیازوصیتنامه
💚خدایا تو هوشیارمان کن, تو مرا بیدار کن, صدای العطش میشنوم صدای حرم می آید گوش عالم کر است.
خیام میسوزد اما دلمان آتش نمیگیرد. مرضی بالاتر از این چرا درمانی برایش جستجو نمیکنیم, روحمان از بین رفته سرگرم بازیچه دنیاییم.
#شهید_عباس_دانشگر
❤️شهید دهه هفتادی
🌹 شادی روحش صلوات🌹
ღ꧁ღ╭⊱ꕥ َاَللّهمَّ ؏َجَّل لِوَلیَّک اَلفَرَجꕥ⊱╮ღ꧂ღ
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸یه روانشناسی میگفت:
طول زندگی مهم نیست......
یعنی اصلا دست تونیست....
ولی عرضش مهمه.....👌
مهمه که چجوری وچه سبکی زندگی کنی.....
چقدرمهربونی کنی.....
چقدخاطره خوش ازخودت به جابزاری....
چقدر قدر خودتو وکسانی که داری رو میدونی....
چقدرمواظب خوبی های خودتی.....
اون دنیا ازت نمپیرسن چه مدت زندگی کردی.....
میگن چطور زندگی کردی...؟
حواستون به عرض زندگیتون باشه🌸👌
ღ꧁ღ╭⊱ꕥ َاَللّهمَّ ؏َجَّل لِوَلیَّک اَلفَرَجꕥ⊱╮ღ꧂ღ
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
「🧡🌿」
از تُ سهمم ،
همهے عمر پریشان حالے است..
آه..اے آنکہ خودت هستے و جایت خالے است..
#استورے
#سردار_دلها
سلام
صبحتون شهدایی🌷
┄┅┅━═⊰ ✿ ⊱━═━┅┄
اَللّٰــــھُҐَ عَجَّل لِوَلیِــڪَـ اَلْᓅَرَجْ╰⊱⊱╮╰⊱⊱╮๛لا Ґ╰⊱╮╰⊱⊱╮
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ کلیپ
⁉️چرا باور نداریم در آخرالزمان هستیم...
⚠️ایمان غربی ها به آخرالزمان
...⚘@az_shohada_ta_karbala🕊